کفتارسالاری!
جوزف بایدن، نامزد حزب دمکرات برای رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا به مردم وعده داد که «متحد نور و روشنائی» خواهد بود:
«[...] بایدن در سخنرانی نهائی کنوانسیون دموکراتها که بیشتر مردم به شکل آنلاین یا از تلویزیون تماشاگر آن بودند وعده داد که برخلاف دونالد ترامپ، او متحد نور و روشنائی خواهد بود [...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 21 اوت 2020
میدانیم که شعار مبهم و ابله فریب و عوام پسند «متحد نور و روشنائی» به این معناست که رقیب سیاسی بایدن «متحد تاریکی و ظلمات» است! به عبارت دیگر، در ایالات متحد، عرصة حماقت و توحش آخوند، یعنی عرصه دوقطبیهای کاذب «کفر و دین؛ نور و تاریکی؛ حق و باطل و ...» پای به عرصه سیاسی گذارده! دلیل هم روشن است؛ «پاشنه آهنیها» در راه تأمین منافعشان در همة زمینهها به «ابهام» نیاز دارند! ابهام در عرصة سیاست، ابهام در عرصة اقتصاد، و به ویژه ابهام در عرصة روابط بینالمللی!
به عنوان نمونه، دونالد ترامپ از زمانیکه به کاخ سفید پرتاب شده، پیوسته شعار میدهد که هدفش بازگرداندن شرکتهای آمریکائی به درون مرزهای ایالات متحد، و ایجاد شغل در داخل مرزهاست. ولی به گزارش سازمان تجارت ایالات متحد، سرمایه خارجی درکشور چین، در مقایسه با سال گذشته، بیش از 15 درصد رشد نشان میدهد و مسلماً قسمت عمدة آن به دلیل سرمایهگزاری آمریکائیهاست:
«[...] سرمایه خارجی [...] در ماه ژوئیه امسال 63 میلیارد و 470 هزار یوان بود که در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته 15.8 درصد افزایش یافته [...] در شرایط شیوع کرونا، چین به پناهگاه مهمی برای شرکتهای آمریکائی تبدیل شده است [...]»
منبع: خبرگزاری رسمی چین، مورخ 16 اوت 2020
جالب است که مبارزات «رسانهای» دستگاه ترامپ با مائوتسه تونگ، در عرصه واقعیت نتیجة معکوس به بار آورده! البته شعارهای کازینونژاد ارتباطی با عرصة واقعیات ندارد. ایشان برای حقنه کردن شعارهای ابله فریباش به گلة خوش خیالها، بساط اشغال اماکن دیپلماتیک هم به راه انداخت. وی پس از تعطیلی دو کنسولگری مائوئیستها در ایالات متحد، ضمن نقض آشکار مفاد کنوانسیون وین، این اماکن را هم به اشغال نیروهای فدرال در آورد و همزمان گوشه چشمی هم به حکومت ملایان نشان داد:
«[...]گروهی از نیروهای فدرال با باز کردن در پشتی کنسولگری چین در هوستون وارد این ساختمان شدند [...]»
منبع: بی بیسی، مورخ 25 ژوئیه 2020
همانطور که میبینیم پس از به راه انداختن خردجال تخریب مجسمه در آمریکا، تجاوز به اماکن دیپلماتیک و نقضآشکار مفاد کنوانسیون وین، دومین حرکت پاشنهآهنیهاست به سوی سگهای دست آموزششان در ایران. و از قضای روزگار پنج روز پس از این عملیات «توحیدی»، لندن نیز ریچارد مور، سفیر سابق بریتانیا در ترکیه و مغز متفکر کودتای نظامی «ناکام» در اینکشور را به ریاست «ام. آی. 6»، سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا منصوب کرد! به این ترتیب مشخص شد که رئیس جمهور آیندة ایالات متحد هر که باشد، سیاست آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک در کشورهای مسلماننشین، به ویژه در ایران، همچنان بر محور حمایت بیقید و شرط از توحید ـ تروریسم ـ استوار خواهد بود.
از اینرو در پی ورود «انفجاری» ابراهیم قواد به بندر بیروت، پایههای توحید مستحکمتر شد؛ تخم و ترکة اسحاق و اسمعیل، همصدا با حزب دمکرات آمریکا، «متحد نور» شده، بر علیه لائیسیته به اجماع رسیدند! ترکها و آذریها و اسرائیلیها همه با هم در شهر جافا بر علیه ارمنستان تظاهرات کردند! و در79مین میعاد تفاهم «چرچیل ـ روزولت» در مورد اهداف پس از جنگ جهانی دوم ـ 14 اوت 1941ـ گلة فاطمیون، یا بهتر بگوئیم لشکر روسپیهای ریش و پشمی آنگلوساکسونها یک همایش بینالمللی نیز در خراسان بر پا کرد تا با آمریکا و اسرائیل حسابی «مبارزه» کند! اینچنین بودکه جنایت فدائیان اسلام در سینما رکس آبادان و خوشرقصی محمد مصدق، عضو فکل کراواتی فدائیان اسلام برای آنگلوساکسونها به سکوت برگزار شد؛ سیمین بهبهانی، شعارسرای شیعی که در دوران صدارت شاپور بختیار همصدا با چماقدارو چپنما از خمینی طرفداری میکرد، در جایگاه «مدافع جنبش زنان» قرار گرفت ـ رادیوفردا، مورخ 28 مردادماه سالجاری. در نتیجه قرار شد اوباش شیعی، آرامگاه نادرشاه را هم شخم بزنند:
«[...] علم الهدا [...] گفت [...] اگر میتوانستم [...] قبر این نادر شاه افشار را خراب میکردم. او با بستن آخوندها به گاو آهن آنها را وادار به شخم زنی در مزارع میکرد [...]»
منبع: پیک نت، مورخ 20 اوت 2020
البته این تصویر بسیار زیباست، و امیدواریم که روز و روزگاری برسد تا آخوند به درد کاری در این مملکت بخورد. ولی از آنجا که آخوند علم الهدی، سگ نگهبان نژادپرستان آنگلوساکسون در خراسان «مستقل» به شمار میآید، باید به یاد داشته باشیم که مانند همة تروریستها، فقط در راه دفاع از منافع استعماری صاحب قلادهاش «وق» میزند. منافع استعمار در ایران چگونه تامین میشود؟ با سرکوب سازمان یافته!
سرکوب سازمان یافته چیست؟ لاتپروری و منطقستیزی از طریق تحمیل توحش شرع و عرف بر عرصة فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی! روندی که آرمانها و مطالبات مترقی مشروطه خواهان را به افتضاحی به نام «قانون اساسی مشروطه شیعیپرور» تبدیل کرد و ملت ایران را به مشتی شیعة «مزدور و مجذوب» تقلیل داد! شیعیان مزدور غرب، مجذوب عرب متجاوز قرن هفتم میلادی، و دشمن ایران و ایرانی! در کنار ترور میرزاده عشقی و فرخی یزدی و صوراسرافیل، سانسور کلیات سعدی توسط فروغی، ذکاءالملک را نیز فراموش نکنیم! این جانور وحشی پس از کودتای آیرون ساید کشف کرده بودکه بعضی از بخشهای کلیات سعدی با دین مبین هماهنگی نشان نمیدهد!
در این عرصة ایرانستیزی استعماری است که تهاجم هدفمند داسالله به فرهنگ و تاریخ ایران باستان، و تمایل سگ نگهبان آنگلوساکسونها به تخریب آرامگاه نادرشاه تنظیم میشود؛ ایران باستان و نادرشاه هم با احکام توحش اسلام در تضاد قرار گرفتهاند! نادرشاه شیعی مذهب و حرمسرانشین نبود، در هیچ جنگی شکست نخورد، به همین دلیل به صورت سازمان یافته مورد تهاجم شیعیها و نئوشیعیها قرار میگیرد!
پیش از پارس علمالهدی به نادرشاه، شاهد بودیم که یکی از نئوشیعیهای ساکن فرانسه که ظاهراً روانکاو نیز تشریف دارند، عین همة نئاندرتالها، علم و دانش را در خدمت سیاست قرار داده، در مورد ساختار شخصیتی نادرشاه یک «کتاب سیا» قلمی کرده بود. از قضای روزگار، بوق جرمانی نیز که پاسداری از میراث جاودان آلمان نازی را وظیفة خود میداند و از اسلام آریائی ـ خشونت و مرگپرستی شیعی ـ دفاع میکند، ترهات شبهروانکاو کذا را منعکس کرده بود ـ وبلاگ «رایش و روانکاو.» البته موضوع این بلاگ اتحاد جرمانی و جمکران نیست؛ تلاش بیوقفة استعمارگران در راه تحمیل حقارت و ابتذال شیعیها بر ملت ایران است.
همانطور که در رمان «گاسوژ»، خان ازبک برای تحمیل نماد توحش و بیاباننشینی بر نماد قدرت سرزمینی که به اشغال در آورده بود، در تالار عالیقاپو خیمه بر پا کرد، در عرصه واقعیت نیز استعمارگر مفاخر فرهنگ و تاریخ ایران را مورد تهاجم قرار میدهد. کافی است روضه و زوزه و جنجال بیبیسی و شرکاء برای سالروز مرگ احمد شاملو و سیمین بهبهانی، شعارسرایان ایرانستیز را با سکوتشان در مورد سالگرد مرگ مصطفی رحیمی و ترور شاپور بختیار مقایسه کنیم، تا از ابعاد سفلهپروری و ایرانستیزی بلندگوهای استعماری بیشتر آگاه شویم!
<< بازگشت