جنگ بدون برنده
درصفحه اول یکی از رسانههای فارسی زبان اینترنت، عکس یک زن با کاسکت (به طوری که موهایش دیده نشود و تشعشع گیسوانش به چشم بنیصدر نخورد) و لباس کمی تا قسمتی رنگی که جو عزا و روضهخوانی را زیاد خدشهدار نکند، دیده میشود. تیتر مربوطه هم این است: «بیست و پنج سال پس از جنگی که برنده نداشت!»
فکر می کنم اشتباهی پیش آمده، این جنگ برندههای زیادی داشت.
برندههای ردهبالا! اسلحهسازان و اسلحه فروشان غرب و شرق. رده بعد، دولتهای غرب که پادوهای غیور اسلحهسازاناند. رده سوم فعله استعمار غرب و شرق در ایران و عراق: دارو دسته خمینی و صدام حسین. خمینی که آنقدر جنگ به مذاقش خوش آمده بود که میخواست تا قدس هم برود، البته فقط از مسیر کربلا. «این جنگ نعمت الهی است!» فراموش نکنید.
میرحسین موسوی، نخست وزیر این جنگ بود. سردار سازندگی هم سر سفره غنائم آن نشسته بود و اضافه حقوق موسوی را تأمین میکرد. خرید اسلحه و مهمات، تجارت پرسودی است. رده چهارم برندگان جنگ، آتش بیاران معرکه رده سومیها بودند. در عراق، رهبران کردها و شیعهها. در ایران مجاهدین خلق و دیگر گروههایی که با فعالیت مسلحانه زمینه سرکوب را برای حاکمیت فراهم آوردند.
بازندههای جنگ
از بازندههای جنگ هم بگوئیم. بازنده جنگ، فریدون بود که شتابان از لندن به ایران بازگشت تا از میهنش دفاع کند. بازنده جنگ پدر و مادر فریدون بودند که جسد فرزندشان را هم ندیدند. بازنده جنگ فریبرز بود، تنها فرزند خانواده، از دانشگاه به اوین رفت، ممنوعالملاقات ماند تا در گور جمعی به خاک سپرده شد. بازنده جنگ مژگان بود که یکروز به دانشگاه رفت و هرگز به خانه بازنگشت. بازنده جنگ ناهید رکسان بود که مرگ مژگانها، فریبرزها و فریدونهای بسیاری را شنید و از عجز گریست. ماهها در خانه به امید مرگ نشست، شاید همبازیهای دوران کودکی را در دیگر سو بیابد. بازنده جنگ ناهید رکسان بود که تنها آرزویش زندگی در ایران بود.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت