دوشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۹


نوروزپردازان!
...
عقب‌نشینی حکومت طالبان جمکران، به ویژه اوپوزیسیون کاذب‌اش،‌ یعنی دارودستة موسوی و کروبی اجتناب‌ناپذیر شده. این عقب‌نشینی زمینه را برای فعالیت مدافعان دمکراسی مناسب خواهد کرد. برای ممانعت از همین فعالیت است که ساواک مفلوک جمکران به دستور اربابان در لندن و واشنگتن بحران آفرینی را گسترش داده تا از طریق بازداشت‌ فرمایشی نزدیکان حاج اکبر فضای جامعه را در انحصار محفل کودتا قرار دهد. اما آنگلوساکسون‌های طالبان‌پرور دو سوی آتلانتیک کور خوانده‌اند. تداوم بحران‌سازی امکانپذیر نیست.

شکست سهمگین حزب نیکولا سرکوزی در انتخابات منطقه‌ای فرانسه، ‌ کاهش واردات نفت از ایران توسط چین، رسوائی‌های پیاپی کلیسای کاتولیک و از همه مهم‌تر نتایج انتخابات عراق، فشار بر حکومت اسلامی جمکران، پیروان خط توحش امام و به ویژه علی‌خامنه‌ای، رهبر حکومت اسلامی را افزایش خواهد داد. بی‌دلیل نبود که در برنامة نوروزی «بی‌بی‌سی» هنگام پخش پیام خامنه‌ای، تصویر خمینی دجال خارج از کادر قرار گرفت! اگر رهبر روضه‌خوان‌ها و کاخ سفید قصد تداوم بازی اسلام خمینی و اسلام جیمی کارتر را دارند، شیخ صادق‌صبا،‌ یا بهتر بگوئیم کارفرمایان ای‌شان حواس‌شان خیلی جمع است!

پیش از پرداختن به ادامة مطلب لازم است‌ به پیام‌های رسیده پاسخ دهیم. خوانندگان گرامی! شما می‌توانید نظرات خود را مورد مطالب این وبلاگ ارسال فرمائید. مسلماً اگر نظر شما زمینة بحث منطقی را گسترش دهد، بدون ذکر نام و مشخصات شما آنرا منعکس کرده و پاسخ خود را ارائه می‌دهیم. هیچ اهمیتی ندارد که پیام ارسالی شما طولانی باشد یا کوتاه، در واقع معیار اصلی «منطقی» و «مستدل» بودن نظر ارسالی است. پس اگر مایلید نظرات‌تان را برای ما ارسال کنید. فقط یک نکتة مهم را به شما یادآوری کنیم و آن اینکه بر روی شبکة اینترنت فقط وبلاگ «رامین مولائی» و سایت «اطلاعات نت» به وبلاگ ناهید رکسان لینک داده‌اند. به عبارت دیگر این وبلاگ نه تنها در داخل کشور فیلتر شده که در خارج از مرزها نیز مقررات وزارت ارشاد اوباش سبز بر آن تحمیل می‌شود. حال بپردازیم به محورهای پروپاگاند برنامة نوروزی تلویزیون «بی‌بی‌سی» که بخشی از آن را در وبلاگ «نوروزنوازان» مطرح کردیم.

در این برنامه آداب و رسوم برخی از اقوام «منطقة نوروز»، از جمله کردهای عراق پخش شد. همچنانکه گفتیم پیوند اقوام ایرانی با آتش پیوندی است دیرین و کردهای عراق طبق آئین کهن «آتش افروزی» نوروز را حفظ کرده‌اند. در ضمن برای شنیدن یک «ترانة نوروزی» جالب سری به وبلاگ «سرباز کوچک» بزنید. ما هم بازمی‌گردیم به مراسم به اصطلاح نوروزی و در واقع «اسلامی» بی‌بی‌سی.

همچنانکه گفتیم «فیض اجباری» بود و این برنامه را در همهمة پیر و جوان و خرد و کلان به تماشا نشستیم. یادآور شویم «لطیف پدرام» هم در این مراسم حضور یافت، و آن دوبیتی زیبا با مطلع «شب آمده، چراغ می‌باید شد» را از زبان ایشان شنیدیم. از آنجا که هیچ اثری از سیاست‌زدگی در این دو بیتی به چشم نمی‌خورد، دلیل ندارد گرایش سیاسی آقای پدرام را مورد بحث قرار دهیم. از نظر ما شعر جایگاهی بس والا دارد و همینکه «لطیف پدرام» شعر خود را به ابتذال سیاست‌زدگی نیالود نشان می‌دهد که از جایگاه والای خود به عنوان «شاعر» آگاه است، و همین برای ما کفایت می‌کند. باعث تأسف است که در ایران چنین افرادی نادراند!

برخی از شعرای ایران یا مداح حکومت و مقدسات دین شده‌اند، یا «استعداد» خود را از طریق سینه‌زنی و نوحه‌خوانی برای «مردم» بروز می‌دهند. این یکی از فواید دوقطبی کردن فضای جامعه است، و‌ نشانی است از ابتذال که جای هنر را گرفته، بگذریم! شیخ صادق صبا نیز برنامه‌شان را دقیقاً در چارچوب همین الگوی «صحرای کربلا» ساخته بودند. کمتر از 72 تن در جشن کذا حضور داشتند، و دوربین پیوسته روی «طفلان مسلم» زوم می‌کرد. منتهی در چارچوب مطالبات جنبش ‌آش، یکی از طفلان مسلم مؤنث بود، و مجریان نیز بجای سر ‌بریدة‌ حسین، سر زنان هنرمند را بریده و پیکرشان را قطعه، قطعه کرده بودند.

زنی که در کنار حاجی فیروز می‌رقصید، نه سر داشت، نه پا، نه دست! حاجی فیروز هم در یک دکان میوه فروشی لابلای طبق میوه‌ها می‌چرخید و می‌خواند، و ما فقط بخشی از بالا تنة او را می‌توانستیم ببینیم. به همچنین بود در مورد زنی که همراه حاجی فیروز مثله شده می‌رقصید. بخشی از شانه‌ها و شکم برهنة ایشان با ریتم شاد موزیک تکان می‌خورد البته در لابلای طبق میوه‌ها! خلاصه بگوئیم «بی‌بی‌سی»، پیکر انسان مثله شده را به رقص در آورده بود! ویولونیست گروه ایرانی نیز که منهای روسری، با پوشش کامل اسلامی به صحنه آمده بود، از این عنایات ویژه بی‌بهره نماند. یک زن جوان با شلوار و تونیک تیره‌رنگ ویولون می‌زد، و دوربین یکی‌دوبار صورت او را از دور نشان داد، بقیة اوقات، پاهای ویولونیست را می‌دیدیم، البته پوشیده در شلواری تیره رنگ!

حتماً کارفرمایان «بی‌بی‌سی» شیخ صادق صبا را فرموده بودند که «فتاوی» شیخ پشم‌الدین تفتازانی و دیگر آیات عظام در باب «مراسم نوروز» می‌باید مد نظر قرار گیرد تا برنامة نوروزی‌شان را «تکفیر» نکنند! به همین دلیل، رنگ‌ها اکثراً تیره و دلگیر بود، هیچ اثری از «شراب» و دیگر مشروبات «حرام» به چشم نمی‌خورد، و خلاصه «دوربین» تلویزیون بی‌بی‌سی مجلس را اسلامی و تقریباً «زنانه ـ مردانه» نشان می‌داد،‌‌ فقط ریش و چادر در کار نبود. خوانندگان مذکر ایرانی، اگر اشتباه نکنم، پیرو خط امام بودند. مستر فرامرز اصلانی که با یارشان می‌نشستند و به قولی «سحر» پا می‌شدند، دستبندی به رنگ «علوفه» بر دست داشتند که نشان می‌داد بازار خط امام در ینگه دنیا به ویژه در علفزارهای کالیفرنیا داغ و گرم است. البته جای تعجب نیست. ایالت حاجی‌پسند کالیفرنیا، مانند منچستر محل تجمع بورسیه‌های خبر چین جمکران شده. به همین دلیل بود که هر از گاه «شهره وزیری‌تبار»، عیال سابق آغداشلو، بر صفحة تلویزیون الهی ظاهر می‌شد و «گفتگوی تمدن‌ها» به جریان درمی‌آمد.

مجری برنامه ایشان را همچنان به نام شهره آغداشلو به مخاطب معرفی می‌کرد. به یاد عیال دوم آخوند یونسی افتادم که همچنان خود را همسر «شهید باکری» معرفی می‌کند! اصولاً بعضی «اسامی» خاصیت عجیبی دارند، درست مثل «ده فرمان» که طبق بی‌بی‌گوزک‌های ادیان ابراهیمی به عنوان «کلام الهی» بر کتیبه‌های سنگی نقش بسته و بعضی‌ها هم این بی‌بی‌گوزک‌ها را بی‌چون و چرا «باور» دارند.

به همین دلیل بود که شیخ مسعود ضمن تأکید بر «میانه‌روی» محمد مصدق می‌فرمایند، مصدق در میانه روی رادیکال بود «چون با باورهای‌اش حرکت می‌کرد!» این سخنان حکیمانة‌ شیخ مسعود را چگونه می‌توان تفسیر کرد؟ بر اساس همان پروپاگاند جادوئی «الخیرفی‌ماوقع!» بله، حضرت محمد مصدق کاری به مسائل واقعی نداشتند، ایشان مانند همکاران‌شان در جرگة فدائیان‌اسلام «باورهای‌شان» را معیار «حق» می‌شمردند و در سنگر حق لنگر انداخته بودند،‌ به همین دلیل نیز جهت تحمیل انزوای سیاسی و اقتصادی بر ملت ایران، وظیفة‌ اصلی‌شان در داخل و خارج کشور «یکجانبه‌گرائی» و قانون‌شکنی بود.‌ درست عین امام روشن‌ضمیر میرحسین‌ و خود میرحسین. حال که جبهة حامی طالبان در واتیکان و در حزب دمکرات آمریکا تضعیف شده، عملة فاشیسم از جمله ملاممد خاتمی ذکر «قانون» گرفته‌اند! باید پرسید کدام قانون؟ قانون اساسی، یا همان شبه‌قانون مبهم و متناقضی که بر «باورها» یا بر «ذهنیت» و توهمات مقدس تکیه دارد؟ نیازی به توضیح نیست که بگوئیم این قانون سرشار از بلاهت شاهکار مزدوری اعضای محفل استعمار از جمله صدرحاج سیدجوادی، کاتوزیان و شرکاء است.

بله مصدق سوار بر کشتی باورها ارواح شکمش در برابر امپراطوری بریتانیا «ایستاده» بود و در واقع ثروت‌های ملی ما را به بانک‌های اربابان‌اش سرازیر می‌کرد، درست همانطور که سه دهه است حکومت اسلامی در برابر غرب و شرق «ایستادگی» می‌کند. خامنه‌ای هم دقیقاً مثل مصدق و خمینی در برابر استکبار جهانی ایستاده البته به صورت سینه‌خیز. این «قهرمانان»‌ بزرگ، نوکری برای غرب را «مبارزه» با غرب به شمار می‌آورند. فکر نکنید خامنه‌ای ابله و وحشی است، نه! خامنه‌ای آینة توحش و بلاهت اربابان‌اش در لندن و واشنگتن است. پیام اوباما به مقام معظم را که فراموش نکرده‌ایم. این پیام در واقع «بازتولید» نامة فرضی جیمی کارتر به خمینی است و هدفی جز گسترش سرکوب ملت ایران دنبال نمی‌کند. جیمی‌کارتر در نامه‌اش می‌گفت: «اسلام دین مهربانی و عطوفت است،‌ شما چهرة اسلام را خشن جلوه می‌دهید»! تا خمینی با تکیه بر این مزخرفات بتواند خشونت و وحشی‌گری و سرکوب ملت ایران را به بهانة حفظ «وحدت کلمه» نشان «استقلال» حکومت جمکران از آمریکا بنمایاند. پیام اوباما به خامنه‌ای نیز دقیقاً همین هدف را دنبال می‌کند: ‌ فشرده‌تر کردن صفوف نوکران، تشویق حکومت اسلامی به گسترش سرکوب از طریق تقویت پروپاگاند پیروان خط امام.

البته ارسال پیام کاخ سفید باعث شد که مهرورزی راه خود را از امام روشن‌ضمیر جدا کرده، پیام نوروزی خود را به دور از تصویر «رهبرکبیر» و در فضای باز ارسال کند. حال آنکه خامنه‌ای همچنان در سایة «امام خمینی» نشسته بود و از «وحدت کلمه» بین طرفداران فرضی موسوی و مهرورزی برای مبارزه با «دشمن» قصه می‌گفت. بله یکی بود یکی نبود، روز 22 خردادماه ملت ایران به دو گروه 24 و 14 میلیون نفری تقسیم شده هر گروه به نامزد مورد نظر خود «رأی» دادند. اما «مستکبران»، ‌ به دلیل شکست نامزد دلخواه‌شان عده‌ای را به خیابان‌ها کشاندند تا با ایجاد آشوب و توسل به خشونت، نتیجة انتخابات را تغییر دهند. اما این دو گروه پس از اینکه از نقشة بیگانگان آگاهی یافتند با هم یکی شدند و در برابر آشوب طلبان «ایستادند!»

از حماقت «ساتاس» که این مزخرفات را تنظیم کرده، خنده‌تان نمی‌گیرد؟ در مسابقات مارگیری جمکران 40 میلیون ایرانی شرکت کرده بودند؟ این دروغ را از کجا آورده‌اند؟ جالب اینجاست که از این 40 میلیون 14 میلیون نفرشان هم به جلادی به نام میرحسین موسوی رأی می‌دهند، و بعد که از «توطئة دشمن» آگاه می‌شوند می‌روند بغل دست همان 24 میلیون نفر دیگر می‌نشینند! در این میان نقش میرحسین موسوی، مهدی کروبی، ملاممد خاتمی و «آیات عظام» که سایت‌های بی‌بی‌سی و رادیوفردا را به انحصار خود در آورده و برای ارباب دم می‌جنباندند چه می‌شود؟ سکوت یک هفته‌ای مقام معظم چه دلیلی داشت؟ نکند «شیطان» قطب‌نمای بصیرت‌شان را فریفته بود و دستگاه دشمن‌شناسی‌شان از کار افتاده بود:

«[خامنه‌ای تصریح کرد] مردم به دو گروه 14 میلیونی و 24 میلیون تقسیم شدند و هر کس به فرد مورد نظر خود رأی داد، اما این دو گروه [...] هنگامیکه نقشه بیگانگان را دیدند با هم یکی شدند و [...] یکپارچه در مقابل دشمنان، شورشگران و اغتشاشگران ایستادند.»

بله این بخشی است از سخنان پرمغز خامنه‌ای که در سایت نووستی، مورخ 2 فروردین‌ماه 1389 منعکس شده و نشان از افلاس کامل رهبر و میرحسین دارد. زمانیکه خامنه‌ای این مهملات را ردیف می‌کرد هنوز زیر پای دولت نیکولا سرکوزی را نکشیده بودند، در نتیجه دولت چین هم با خیال آسوده به نوازش گورکن‌ها مشغول بود. به محض اینکه نتایج قطعی انتخابات منطقه‌ای فرانسه مشخص شد، خبر رسید که دولت چین طی دو ماه اول سال میلادی واردات نفت خود را از ایران به میزان 40 درصد کاهش داده! به عبارت دیگر، به دلیل تغییرات گستردة سیاست آمریکا در منطقه، چینی‌ها می‌بایست بجای غارت نفت ایران، نفت مورد نیاز خود را از روسیه به بهای هر بشکه 80 دلار ابتیاع فرمایند.

به گزارش نووستی، مورخ 2 فروردین‌ماه سالجاری و به نقل از سایت روسی «گازیتا رو»، طی دو ماه ژانویه و فوریه، واردات نفت چین از ایران حدود 37 درصد کاهش نشان می‌دهد:

«طبق اطلاعات ادارات گمرک چین، [نفت خام وارداتی از ایران] 37.2% کمتر از شاخص سال گذشته است[...]»

یادآور شویم که جمکرانی‌ها پس از عربستان و آنگولا، ‌ سومین صادرکنندة نفت به چین بودند. باری شرایطی که دست دولت چین را از غارت نفت ایران کوتاه کرده، «طالبان» را چه در ایران، چه در پاکستان و افغانستان تضعیف خواهد کرد، چرا که سیاست طالبان‌پروری ناتو پکن را به اسلام‌آباد و تهران پیوند زده بود. پول نفت ایران هم خرج بساط لات‌بازی در افغانستان و پاکستان می‌شد. با شکسته شدن محور آتلانتیسم، این محور نیز شکسته شد. این است دلیل حذف تصویر خمینی از سخنرانی علی‌خامنه‌ای در برنامة نوروزی تلویزیون «بی‌بی‌سی». همچنانکه گفتیم شیخ صادق صبا می‌دانستند دکان امام روشن‌ضمیر تعطیل باید گردد. به همین دلیل بود که بجای جمال بی‌مثال میرحسین روی چون آینة شیخ مهدی‌کروبی را به ما نشان دادند که می‌گفت، سرنشینان «کشتی انقلاب» تعدادشان محدود است، بنابراین کشتی درکار نیست، باید بگوئیم «قایق نظام!»

می‌بینیم که مقامات جمکران از نظر حماقت گوی سبقت از یکدیگر می‌ربایند. اگر تعداد سرنشینان کشتی اندک باشد، آنرا قایق خوانند. هیچ هم خنده ندارد! شیخ کروبی هم مثل محمد مصدق «با باورهای‌اش حرکت می‌کند.» و ویژگی اصلی «باور» منطق‌ستیزی آن است، در نتیجه فردی که بر اساس باورهای‌اش «حرکت» کند در مسیر انسان‌ستیزی گام برخواهد داشت، درست مثل «قهرمان ملی» خودمان. بی‌جهت نیست که شیخ مسعود بهنود مانند پرفسور نصر دکان «باورفروشی» افتتاح کرده. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به «جشن اسلامی» بی‌بی‌سی تا ببینیم در بارگاه عنایت فانی، شیخ مسعود در باب اقتدار حکومت اسلامی و دستگیری ریگی چه فرمود، و مسیو سلامتیان چه‌ها گفت؟

شیخ مسعود اظهار داشت، حتی اگر «ریگی» را با کمک پاکستان دستگیر کرده باشند، نشان از اقتدارشان دارد! اما مسیو سلامتیان در مورد «انتخابات» فرمودند که کار از اعتراض به انتخابات گذشته و مردم اکنون به کل حکومت اعتراض دارند. یادآور شویم که مسیو سلامتیان دو انگشتر یک کیلوئی به دو دست مبارک داشتند و دلیل اینکه هر دو انگشتر را به یک دست نکرده بودند این بود که امکان داشت تعادل‌شان بهم بخورد! خلاصه ما گفتیم یک کیلوئی، ولی این انگشترها سنگین‌تر از اینحرف‌ها باید باشد! جناب سلامتیان دست‌های‌شان را به سختی بالا می‌بردند، تو گوئی هالتر بر انگشت داشتند. و اما ببینیم جریان «اقتدار حکومت» به روایت شیخ مسعود در واقع چه می‌تواند باشد.

جریان این است که پس از 10 ماه کشاکش، علی‌خامنه‌ای به دلیل شکست کودتای خردادماه و عدم حمایت کافی اربابان ناچار شد در برابر سپاه پاسداران عقب‌نشینی کند! به گزارش «بی‌بی‌سی»، مورخ 14 مارس 2010، علی خامنه‌ای سرتیپ «محمد پاکپور» را به فرماندهی نیروی زمینی سپاه منصوب کرد. حال آنکه محمد پاکپور، حدود یکماه‌ونیم پیش از کودتای انتخاباتی، یعنی در تاریخ نهم اردیبهشت ماه 1388 از سوی محمد علی جعفری، فرماندة‌ سپاه پاسداران بجای محمد جعفر اسدی به این سمت منصوب شده بود! اما حکم انتصاب وی را خامنه‌ای تا 23 اسفندماه امضاء نکرد. پاکپور معاونت هماهنگ‌کنندة‌ نیروی زمینی و عملیات ستاد فرماندهی‌کل سپاه را برعهده داشت و جانشین وی همان سردار شوشتری بود که در بلوچستان به قتل رسید. یادآور شویم 5 ماه پس از آنکه محمدعلی‌جعفری به فرماندهی سپاه منصوب شد نیز جانشین وی، سرلشکر کاظمی به قتل رسید. با توجه با نقل و انتقالات خونین در سپاه پاسداران و عقب‌نشینی خامنه‌ای باید بگوئیم، نیروی انتظامی با پیشنهاد جایگزین کردن «پلیس»‌ با «پاس‌ور» رهبر فرزانه را دست انداخته، و دست آخر به ایشان سور زده بود.



...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت