از گوادر تا فجیره!
انفجار نفتکشهای عربستان و نروژ در
بندر فجیره نفس یانکیها و تخم و ترکة اسحاق و اسمعیل را بند آورد؛ بده
بستان ملایان جمکران با یانکیها برای بحرانسازی در خلیج فارس را نقش بر آب کرد
و ... و سفر مایکل پمپئو به روسیه را نیز یک روز به تأخیر انداخت! قرار شد مایکل پمپئو فردا ـ 14 می ـ از بروکسل راهی سوچی شود!
در آستانة سفر وزیر امورخارجة ایالات
متحد به روسیه و در اوج مغازلة ظریف و عراقچی و شرکاء با دستگاه دونالد ترامپ، یک هتل 5 ستاره در بندر گوادر مورد تهاجم
تروریستی قرار گرفت، و یک روز بعد خبر انفجار چند کشتی نفتکش در
بندر فجیره ـ مشرف به دریای عرب ـ از شبکه تلویزیونی المیادین پخش شد. این
خبر در سایت یورونیوز هم انعکاس یافت:
«وقوع انفجارهای بزرگ و آتشسوزی هفت
تا ده نفتکش در بندر فجیره[...]»
منبع:
یورونیوز، مورخ 12 می 2019
اماراتیها ابتدا به این خبر واکنشی
نشان ندادند، سپس آن را تکذیب کردند! نهایت
امر «امارات نیوز» انفجار 4 قایق در آبهای دریای عرب را تأئید نمود و مدعی شد که انفجارها
تلفات جانی نداشته. ما هم باور کردیم! در هر حال به آمار و جزئیات واقعی رخدادهای بندر
فجیره دسترسی نداریم، فقط میتوانیم بگوئیم، اهمیت بندر مذکور این است که برای صدور نفت از آن،
به تنگة هرمز نیازی نیست. خلاصه اگر در مسیر منافع لندن و واشنگتن، پاسداران
دلار در تنگة هرمز دست به بحرانسازی بزنند، امارات و عربستان جهت صدور نفت مشکلی نخواهند
داشت! از سوی دیگر،
در صورت انسداد تنگة هرمز قطر، کویت، بحرین و عراق نهایتاً ناچار خواهند شد جهت
صادرات نفت خود دست به دامان امارات و عربستان و ترکیه و جمکران بشوند. بله، به صراحت میبینیم که بعضیها جهت حفظ سیطرة
سنتی لندن و واشنگتن بر منطقه چه سناریوی سرشار از نبوغی تنظیم کرده بودند!
نقش جمکرانیها در این سناریو، تداوم همان سیاست بحرانسازی «نه شرقی، نه غربی» است که تاکنون تحت نظارت لندن مو به مو
اجرا شده. سیاستی که از ملت ایران سپر بلای آتلانتیسم در
برابر مسکو ساخته، و منافع ملی ایرانیان
را در پیشگاه منافع استعماری لندن قربانی
کرده. در راستای همین سیاست است که همزمان
با سفر رهبر کرة شمالی به روسیه، علی روضهخوان خواهان «آرایش جنگی ملت» میشود؛ نخست
وزیر فاکستان ـ کشوری که در رسانهها به
سلاح هستهای مجهز شده ـ به مشهد میآید، و ممجواد
ظریف راهی واشنگتن میشود تا «مجوز» خروج از برجام و پیمان منع گسترش سلاحهای
هستهای را از دستهای «مقدس» ولینعمتاش دریافت کند!
همانطور که شاهد بودیم، در
تاریخ 6 ماه می سالجاری، ممجواد ظریف
هولهولکی از ایالات متحد خود را به امارات رساند و به شیخ اماراتی پیشنهاد مبارزه
با تروریسم، «دشمن مشترک» ارائه نمود! استدلال
وزیر امورخارجه نئاندرتالها به گزارش ایرنا،
مورخ 6 می 2019 این بود که «ما» ـ
مقصود ایران و شیخنشین امارات است ـ تاریخ و دین مشترک داریم! و اگر بپذیریم که جمکرانیها و اماراتیها
«دشمن مشترک» دارند، از آنجا که به
اصطلاح «دینشان هم مشترک» است، پس به صراحت خواهیم دید که دشمن مشترکشان در
مسکو نشسته!
بیدلیل نبود که پس از کشف «اشتراک
تاریخ» ایران و شیخنشین امارات، شاهد
هیاهوی جان بولتون در مورد اعزام ناو جنگی آبراهام لینکلن و یگان بمبافکنهای
آمریکا به منطقه بودیم. لازم بود کمک های مادی دولت جمکران به واشنگتن ـ کودتای
دلار و افزایش واردات از مناطق نفوذ آمریکا
ـ کمکهای معنوی یانکیها به دولت
دستنشانده را نیز به همراه آورد که آورد!
البته این آرایش جنگی ظاهراً جهت مقابله
با پاسداران دلار به راه افتاده بود! ولی
همزمانی این هیاهو و کشف «اشتراک تاریخ» ایران و امارات، به
صراحت بده بستان ملایان را با آمریکا آشکار کرد.
گویا بر اساس گپهای «خالهزنکی» ممجواد در آمریکا قرار شده بود پاسدارها
ـ اینان محصول جفتگیری آمریکا با آخوند شیعی هستند ـ منافع پدر یانکیشان را به صورت رسانهای مورد
تهدید قرار دهند، تا واشنگتن نیز بتواند
تحت عنوان مبارزه با این «تهدید» حضور نظامیاش را در منطقه افزایش دهد.
البته این نخستین بار نیست که آمریکا
ناوجنگی به خلیج فارس اعزام میکند. اوائل
خردادماه سال 1389 ـ یکسال پس از کودتای ناکام سایمن گس که به جنبش
سبز معروف شده ـ یانکیها علاوه بر ناو هواپیمابر
«هری ترومن»، یک رزمناو اتمی هم به تنگة
هرمز ارسال کرده بودند تا به قول خودشان «در صورت بروز جنگ، حکومت ملایان تنگه هرمز را نبندد!» در وبلاگ «سلام زیردریائی» به این عملیات اشاره
شده.
بله این نخستین بار نیست که طبق یک سناریوی تکراری و شناخته شده، گروهی میکوشند از مترسک آمریکا تصویر ابلهفریب
«دشمن آمریکا» ارائه دهند و زمینة مناسب جهت تیز و آروغ لات و ملا را در کشور
ایران فراهم آورند! ولی به جرأت میتوان گفت، این نخستین بار است که در اوج هارتوپورت
آمریکا برای مترسکهای معمم و مسلحاش، بساط نفت دزدی لندن و واشنگتن در منطقه
رسماً مورد تهدید واقع شده، و هر سه طرف درگیر ـ لندن، واشنگتن و جمکران ـ خفقان گرفتهاند!
در شرایطی که منطقاً میبایست اوباش
شیعی به عملیات فجیره افتخارها کرده و برای رشادت و از خود گذشتگی نیروهای «شهید» در
این عملیات بی بیگوزک بسازند، یا حداقل از
این عملیات تجلیل خشکوخالی به عمل آورند،
و همزمان آمریکا و اسرائیل و شیخکها
و بروکسلستان نیز ضمن تقبیح این عملیات خرابکارانه، آن را به جمکرانیها نسبت داده و زبان به تهدید
ملت ایران بگشایند، همه با هم در سکوت مرگ فرو رفتهاند!
همین سکوت به صراحت نشان میدهد که آتلانتیستها
بخوبی «پیام» عملیات فجیره را دریافت کردهاند،
و پوزهبند سگهای هار و وفادارشان
را محکم بستهاند! به استنباط ما عملیات فجیره در میعاد تاریخی 12
می، یک «واکنش سریع» به عملیات تروریستی در بندر
گوادر بود و یک «پیام روشن و صریح» برای لندن و واشنگتن داشت: دوران سروری و برتری آتلانتیستها در خلیج فارس
و دریای عمان به سر رسیده!
<< بازگشت