اشغال جهانی لانه جاسوسی
قرار است در راستای توسعه و جهانی شدن، خیمه شب بازی «اشغال لانه جاسوسی» نیز جهانی شود. این بار در همه کشورهای اسلامی، پیروان خط آمریکا سفارت خانه و پرچم آتش میزنند.همین روزها، دانشجویان پیرو خط آمریکا، چند کیلو سند و مدرک «محرمانه» چرخ شده را به هم میچسبانند و شروع به «افشاگری» میکنند. کشورهائی هم که از پرچم و سفارتخانهشان «هتک حرمت» شده، همان سیرک آمریکا در سال 1980 را تکرار میکنند: قطع رابطه، تحریم، مجازات. سپس، نوبت به واسطهها میرسد، که فروختن اسقاطیهای ارتش آمریکا به تحریم شدگان را به چند برابر قیمت تصمین میکنند و حق دلالی خوبی نیز دریافت میدارند.
حاکمیتهای کشورهای اسلامی هم با موفقیت به سرکوب و کشتار در کشور مشغول میشوند. عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر هم از سرکوب و شکنجه گزارش میدهند و «حقوق» حقة خوبی دریافت میدارند. در این گیرودار در غرب چه میگذرد؟
در غرب رسانههای «مستقل» و روشنفکران کارمند حاکمیت، هزاران ساعت به بحث های پوچ در مورد لزوم «حفظ آزادی بیان» ـ یعنی همان که حاکمیتهای غرب، در خود غرب کمر به نابودیش بستهاند ـ مشغول میشوند. قیمت نفت هم، با امدادهای غیبی، همچنان افزایش یافته، کیسه چند ملیتیها را پر میکند. آزادیخواهان غیر دولتی غرب هم که چماق «افراطیون» و «بیکاری» را مدام بر سرشان فرود میآورند، ساکت شده، و اگر هم ساکت نشوند، سرویسهای امنیتی چند بمب به افراطیون میدهند که وسط جمعیت منفجر کنند، تا همه بدانند که خطر افراطیون جدی است.
ولی حالا نگاهی به کاریکاتور «حضرت ختمی مرتبت» بیاندازید، تا بفهمید چرا جرج بوش و شرکا خشمگین شدهاند. چون این کاریکاتور نیست. صورتش مخلوطی است از خادمان در منطقه: ریش مقتدی صدر، چهره کریه عبدالعزیز حکیم، با چاشنی «رهبر فرزانه»، شیخهای کازینونشین. عبارات عربی روی عمامهاش هم همان تابلوی سردر دکان استعمار است: آیه الهی. ولی گرفتاری از بمب است. یعنی همان «وسیله آزاد سازی» کشورهای جهان. اگر کاریکاتور حضرت ختمی مرتبت را هم بتوان تحمل کرد، کاریکاتور بمب را آمریکا نمیتواند به هیچ قیمتی تحمل کند.
حاکمیتهای کشورهای اسلامی هم با موفقیت به سرکوب و کشتار در کشور مشغول میشوند. عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر هم از سرکوب و شکنجه گزارش میدهند و «حقوق» حقة خوبی دریافت میدارند. در این گیرودار در غرب چه میگذرد؟
در غرب رسانههای «مستقل» و روشنفکران کارمند حاکمیت، هزاران ساعت به بحث های پوچ در مورد لزوم «حفظ آزادی بیان» ـ یعنی همان که حاکمیتهای غرب، در خود غرب کمر به نابودیش بستهاند ـ مشغول میشوند. قیمت نفت هم، با امدادهای غیبی، همچنان افزایش یافته، کیسه چند ملیتیها را پر میکند. آزادیخواهان غیر دولتی غرب هم که چماق «افراطیون» و «بیکاری» را مدام بر سرشان فرود میآورند، ساکت شده، و اگر هم ساکت نشوند، سرویسهای امنیتی چند بمب به افراطیون میدهند که وسط جمعیت منفجر کنند، تا همه بدانند که خطر افراطیون جدی است.
ولی حالا نگاهی به کاریکاتور «حضرت ختمی مرتبت» بیاندازید، تا بفهمید چرا جرج بوش و شرکا خشمگین شدهاند. چون این کاریکاتور نیست. صورتش مخلوطی است از خادمان در منطقه: ریش مقتدی صدر، چهره کریه عبدالعزیز حکیم، با چاشنی «رهبر فرزانه»، شیخهای کازینونشین. عبارات عربی روی عمامهاش هم همان تابلوی سردر دکان استعمار است: آیه الهی. ولی گرفتاری از بمب است. یعنی همان «وسیله آزاد سازی» کشورهای جهان. اگر کاریکاتور حضرت ختمی مرتبت را هم بتوان تحمل کرد، کاریکاتور بمب را آمریکا نمیتواند به هیچ قیمتی تحمل کند.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت