مارس و موسولینی!
گرامی باد 8 مارس،
روز جهانی زن!
درود به زنان و مردانی که با شرکت در راهپیمائی 8 مارس 1979
در تهران، توحش دین و کودتای استعماری را
به چالش کشیدند.
پایگیری نگرش انسانمحور «مدرنیته» در اروپا با تهاجم چندین
«ویراست رسمی»، موهوم، جانبدار و عامیانه
روبرو شد که همزمان برابری انسانها، آزادی بیان، پویائی علمی، پیشرفت صنعتی، رفاه مالی، موفقیت اجتماعی و روابط آزاد جنسی را
با «تهدید» در ترادف قرار میداد. این
مجموعه با حمایت پنهان کلیسا از نظریة «تئودور هرتزل» نهایت امر به جنگ جهانی دوم
و پایهریزی حکومت اسرائیل منجر شد.
گذشته از بحران دولت اسرائیل که تداومش را در تهران میجوید، با نیمنگاهی به عرصة رسانهای در حوزة «یورو
ـ دلار» خواهیم دید که گذشته از بیماری «ایدز» که از آغاز دهة 80 روابط جنسی را با
«ترس» پیوند داده، و راه را برای پروپاگاند کلیسا و اخلاقمحوران
هموار کرده، غذا خوردن نیز به تدریج دستمایة
نگرانی میشود. البته ما نگران نشدهایم! به
استنباط ما خوشخیالها، پروپاگاند «آلودگی غذا» که با هیاهوی «جنونگاوی»
آغاز شد پیام «جنگ» و تهاجم نظامی داشته! شاید هم اشتباه میکنیم، ولی در هر حال نگران نیستیم، چرا که
ماه مارس فرا رسیده و 8 مارس نزدیک است. از
اینرو در بلاد غرب پاسداران مؤنث «ویراست رسمی» را به عنوان «مدافع حقوق زنان» به
میدان آوردهاند تا علی خامنهای راه آخور را گم نکند.
مقام معظم اینبار بجای زن چادری، «زن شهید چادری» را به عنوان «الگو» برای
«جهانیان» برگزیدهاند! الگوی «نه شرقی، نه غربی» ایشان در سایت
ایرنا، مورخ 6 مارس 2013 منتشر شده. این
الگوی مقدس «همسر، مادر، یا دختر شهید» است که در راه اسلام جان خود را فدا کرده! به عبارت دیگر الگوی رهبرکبیر موجود فرهنگستیزی
است که در مسیر توهم و تعصب و توحش گام برمیدارد و چنین موجودی «معمار ایران
جدید» هم بوده:
«[...] ارتش هزاران نفرة زنان شهیدی [...] که در تغییر مسیر تاریخ اسلام و کشور، نقشی شایسته ایفاء کردند و سربلند به محضر خدای
متعالی رفتند. لشکری از فرشتگان که از جان مقدس خویش در راه
اسلام مایه گذاردند[...] قدم در میدان عمل نهادند و در نقش معماران ایران جدید
ظاهر شدند. اینان زنان بزرگی بودند که
تعریف جدیدی از زن به شرق و غرب ارائه کردند. [...] شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، زن نه شرقی، نه غربی است[...]»
بله همین «معماران» بودند که «موفق» شدند کشور ایران را به
طویلة اسلامی سازمان سیا تبدیل کنند و به قول مقام معظم «سربلند به محضر خدا بروند!» علی خامنهای در ادامة سخنان نغز و و پر مغزش زن
ایرانی را به «زن مسلمان» تقلیل داده و برای نماد بردگی زن «برتری» قائل شده:
«[...] زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان
گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف
بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه
نگاه داشت و در عرصة سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به
ارمغان آورد[...]»
میبینیم که مقام معظم علوفة تولیدی سازمان سیا را دولپی
نشخوار میکنند و «حق» هم دارند! «تئودور هرتزل» هم میگفت، نژاد یهود «ناب» و خالص است و «مبارزات نژادی»
به مراتب از «مبارزات طبقاتی» کارل مارکس اهمیت بیشتری دارد. بله، میبینیم که زوزة اسلام، اسلام و اسلام ناب «انقلابیون» جمکران در واقع
«بازتولید» توحش «تئودور هرتزل» است و تعجبی هم ندارد. هرتزل
و پیرواناش در جهان توحش اسلام بانفی «مادیات» بر «تعلقات» پای میفشارند؛ تعلقات
نژادی یا دینی هیچ تفاوتی نمیکند. جنایات
اسرائیل که از توضیح بینیاز است؛ در کشور
ایران هم شاهدیم که با استقرار حکومت
اسلامی «فتوحات» اجناس مؤنث دوچندان شده؛ حق
کتک خوردن، حق مطلقه شدن، حق اجاره یا
فروش رفتن در 9 سالگی، حق محرومیت از
فرهنگ و تمدن، حق برخورداری از «حجاب» و هوو
و ... و از همه مهمتر «حق» قرار گرفتن تحت قیمومت مرد! و از
قضای روزگار سایت بیبیسی هم اینروزها
بساط تبلیغ برای حرمسرای طالبان افغانستان راه انداخته. در
آستانة 8 مارس 2013، مسلماً زنان جهان از
حسادت «حقوق زنان» چاه جمکران و طویلة طالبان دق خواهند کرد.
ولی «حق و حقوق» زن در اسلام هر آنچه هست و نیست بماند، در همسایگی کشور ایران در ماه مارس سال 1776
میلادی، با موافقت «کاترین دوم» ساختمان بلشوی، «تئاتر پتروفسکی» در سن پترزبورگ آغاز شد. این مختصر را گفتیم تا روشن شود کودتای بلشویکها
در آغاز قرن بیستم، برای ما ایرانیان چه
فاجعهای به بار آورد. در تأئید همین
فاجعه، در نخستین روز مارس سال 2013، سایتهای
«بیبیسی» و رادیوفردا از نیکیهای استالین و پلیدیهای پوتین برایمان داستانها
گفتند تا همه بدانند که ولادیمیر پوتین با علی خامنهای هیچ تفاوتی ندارد! به یاد
داریم که همین شبکههای گسترش توحش، از نخستین
روزهای کودتای 22 بهمن 57، خمینی و لاتولوتهایاش
را طرفدار شوروی جا زده بودند! حال که
صحنه عوض شده، باید بدانیم که «استالین خوب بوده؛ پوتین خیلی بد است» درنتیجه روسیه میشود همان شوروی
سابق! از شگفتیهای ماه مارس هر چه بگوئیم
کم گفتهایم!
در نخستین روز مارس 2013، به دلیل تضعیف چماقداران «ویراست رسمی» در
اروپای غربی، پیوند «نومحافظهکاران
آمریکا» و دولت اسرائیل با «حکومتهای الهی»، و به ویژه با «جنبشسبز» و صحنه سازی قتل «ندا
آقاسلطان» برملا شد. «لوران گییهنو»، استاد
سوربن پیرامون ریشههای «نومحافظهکاری» و
پشتیبانی نومحافظهکاران از «حکومتهای الهی» مقالة مفصل و مستندی نوشته که در
سایت «ولترنت»، مورخ اول مارس سالجاری انتشار
یافته. البته شگفتیهای «مارس» به این
مختصر محدود نمیشود!
در تاریخ 5 مارس 2013،
به گزارش فرانسپرس، وابستة نظامی آمریکا از ونزوئلا اخراج شد؛ اینچنین
بود که یانکیها بالاخره به مرگ رئیس جمهور ونزوئلا رضایت دادند! در واقع گاوچرانها
برای کودتا در ونزوئلا خیز برداشته بودند ولی خوشبختانه، به دلائلی که بر ما پنهان مانده، ناکام شدند و این است دلیل تهدید ملت ایران توسط
مقامات آمریکا، دولت مفلوک اسرائیل، و
ملایان جمکران! بله، این
جانوران وحشی، ملایان را میگویم، که 34
سال است با حمایت پنهان لندن و واشنگتن به تاراج و سرکوب ایرانیان مشغولاند، چنین میپندارند که با گسترش «ویراست رسمی» خواهند
توانست ضعف اربابانشان را جبران کنند. حال ببینیم «ویراست رسمی» چیست؟
«ویراست رسمی» به طورکلی «مدرنیته، دمکراسی و انسانمحوری» را نفی میکند. ریشههای
«ویراست رسمی» را در متون «مقدس» انگاشته
شدة ادیان ابراهیمی خواهیم یافت. این
منابع توحش و «سادهزیستی»، بدون استثناء تمام پیشرفتهای علمی و صنعتی، و هرگونه «روابط دوسویه» را مردود میشمارند. اینچنین
است که در قاموس «اخلاقمحوران»، پایه و
اساس بر «خشونت» استوار میشود و شورش و حذف و مرگ، با «آزادی»
و زندگی «ترادف» مییابد. با کمی دقت و
تعمق در «آثار» اخلاقمحوران به صراحت میتوانیم تصاویر انسانستیز و «ضداخلاق» را
در آنها تشخیص دهیم و چرا راه دور برویم؟ «کارولین فوره» و شرکاء که از پاسداران غیور
«ویراست رسمی» در کشور فرانسه به شمار میروند، در قالب «مستند»، حقوق و تأمین آزادی را برایمان «تعریف» میکنند. به این
ترتیب میباید بپذیریم که «اخلاق طبیعی» و تهاجم به «حریم خصوصی» افراد با تأمین حقوق
زنان ترادف یافته! به عبارت دیگر،
چماقداران «ویراست رسمی»، چه در فرانسه و چه در کشور ایران، در یک «سنگر
توحش» نشستهاند. سنگر مبارزه با نزاکت، ستیز با حقوق قراردادی دمکراتیک، یا سنگر تشویق روابط یکسویه! روشنتر بگوئیم، ملایان
جمکران که زوزة «حق دینی» سر میدهند، در همان مسیر «کارولین فوره»، «کریستیان بوبن» و شرکاء گام برمیدارند؛ جانبداری،
انسانستیزی، نفی دمکراسی و به زیر پای گذاردن نظم دمکراتیک.
این «مبارزه» با شکوفائی «مدرنیته» شدت گرفت و «برتریطلبی»
را از طریق «واتیکان» و دولتهای فاشیست در اروپا رواج داد، و پس
از پایان جنگ جهانی دوم، در قالب «آمریکن
جوییش کامیتی» پای به ایالات متحد گذاشت. «لوران گییهنو»، به نقل
از «فریدمن» مینویسد، پایه و اساس «نومحافظهکاری» در ایالات متحد این
اعتقاد است که:
«خداوند یهودیان را آفریده تا جهان را بهتر کنند.»
بله همچنانکه میبینیم «اعتقاد» فواید بسیار دارد! با
تکیه بر «اعتقاد» است که میتوان جنگافروزی کرد و به کودتا سازمان داد. گذشته از 34 سال حکومت اسلامی، شرایط اسفبار افغانستان، عراق، مصر و سوریه در برابر ماست؛ ملتهای منطقه
و در درجة نخست ایرانیان تاوان «اعتقاد» به «برتری» قوم یهود را میپردازند. البته بدون حمایت بیقید و شرط کاخ باکینگهام و
کلیسای کاتولیک این «برتری» تأمین نمیشد!
خوشرقصی «فدائیان اسلام» به کنار،
خدمات پاپها، اسقفهای کانتربری و مسافرتهای رسمی و غیررسمی
الیزابت دوم به ایتالیا را فراموش نکنیم.
بر اساس «ویراست رسمی»،
در تاریخ اول مارس 2013، مسافرت
رسمی الیزابت دوم و همسرش به ایتالیا لغو شد. دلیل لغو
این مسافرت را نیز ابتلای ملکه انگلستان به «گاستروآنتریت» عنوان کردهاند. ولی علت
این بیماری هر چه باشد، علائم آن شناخته
شده است و جالب اینکه علائم گاستروآنتریت علیاحضرت بر ذهن و زبان اخلاقمحوران
سایه افکنده. به عبارت دیگر،
«فعالیت دماغی» اخلاقمحوران با دل
و رودة الیزابت دوم پیوندی ناگسستنی دارد.
البته ما این ارتباط را حدس میزدیم
ولی تا روز اول مارس از این «پیوند الهی» اطمینان نداشتیم! خلاصه «گاستروآنتریت» الیزابت دوم در داخل و
خارج ایران محور «روسستیز» را فعالتر کرد و بازار «صدور فتوی» آنچنان رونق گرفت
که بیا و ببین!
در کشور فرانسه رهبری محور «روسستیز» را «ویشیستها» بر
عهده دارند که از حمایت پنهان «چپنمایان» نیز برخوردار میشوند. اینان از تاریخ 11 فوریه 2013 برای پاپ ماتم
گرفتهاند و روضه و زوزه و فتوی را بر رسانههای جمعی حاکم کردهاند. وارد
جزئیات نمیشویم ولی در کشوری که بیش از 3
میلیون بیکار وجود دارد؛ عزاداری برای
واتیکان و سینهزنی برای «حق ازدواج» همجنسگرایان فقط اتحاد شوم چپنمایان و
افراطگرایان را به اثبات میرساند. و این
اتحاد مقدس در پی انتخاب مجدد باراک اوباما تقویت هم شده. شاید به همین دلیل باشد
که فرانسوا اولاند طی نشست مطبوعاتی با ولادیمیر پوتین در مسکو، مذاکرات
«المآتی» را از طرف روسیه هم «بینتیجه» ارزیابی کرده! به
گزارش سایت فارسی نووستی، مورخ 11
اسفندماه سالجاری رئیس جمهور فرانسه اعلام داشت:
«[...] ما [ روسیه و فرانسه] دارای بررسی مشترک و ارزیابی مشترک در مورد ایران
هستیم. باید [...] ایران از برنامه هستهای
خود صرفنظر [کند] باید متذکر شویم که با
وجود تحریمها روند مذاکرات هیچ نتیجه مشخصی به بار نیاورده [...]»
همچنانکه میبینیم فرانسوا اولاند کاری با «حقوق قانونی»
ایران در چارچوب «ان. پی. تی» ندارد؛ فتوی صادر میکند که برنامة هستهای ایران باید
متوقف شود. صدور چنین «فتواهائی» اهداف
مشخص دنبال میکند، و برخلاف آنچه عنوان شده، و همچنانکه در سال 2008 نیز در وبلاگ
«کلمبستان» گفتیم، فقط با هدف «ایجاد
انسداد» و زمینهسازی برای خروج حکومت ملایان از «ان. پی. تی» است که این فتواها صادر میشود. خروج از «ان. پی. تی» نهایت امر به تجهیز حکومت
اسلامی به بمب اتم منجر خواهد شد. به
عبارت دیگر بعضیها آرزو دارند قلعة حیوانات از الگوی پاکستان و کره شمالی پیروی
کند.
الگوی کرة شمالی را مادلن البرایت در سال 2000 شخصاً به
«پیونگ یانگ» برد و سه سال بعد، یعنی در آستانة تهاجم نظامی ارتش ناتو به عراق، کرة شمالی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای
خارج شد. و همچنانکه شاهدیم دولت «مستقل»پیونگ یانگ پس
از 10 سال جنگ زرگری با آمریکا میرود تا به ارباب بپیوندد. خلاصه، سناریوی خروج از «ان. پی. تی» را برای هدایت
دولتهای مستقل به «راه خداوند» نوشتهاند،
راهی که به آمریکا ختم میشود. گذشته از پاکستان، کره شمالی نیز در همین مسیر مقدس گام برداشت و ... و خلاصه بگوئیم آرزوی دنبالهروی حکومت جمکران از
پاکستان و کره شمالی به رئیس جمهور فرانسه محدود نمیشود، خواست محفل
«نه شرقی، نه غربی» است. اظهارات شیمون پرز و فتوی «هاینونن» شاهدی است
بر این مدعا. پس از ارزیابی مثبت وزیر
امورخارجه ایالات متحد از مذاکرات «آلماتی»،
ناگهان زوزة «شیمون پرز» به آسمان برخاست که «این حکومت اسلامی لکة ننگی
است بر دامان بشریت!»
بله «این حکومت» تا زمانیکه عربدة «صدور انقلاب» سر میداد و
با عراق به جنگ مشغول بود، «لکة ننگ»
نبود؛ خیلی هم خوب بود! چرا که
زمینة تاخت و تاز و تجاوز را برای دولت اسرائیل فراهم میآورد. اینک که به دلیل فشار مسکو، یانکیها و متحدانشان در لندن نمیتوانند از بساط
جفتکپرانی و «فتوی» حمایت به عمل آورند، شیمون پرز به جمکرانیان «پارس» میکند. باشد که همه «باور»کنند، دولت اسرائیل از مخالفان سرسخت ملایان است! جالب اینجاست که همین شیمون پرز، در
تاریخ 5 مارس سالجاری، طی مصاحبه با «یورونیوز» برای «مردم» سوریه، لبنان و ایران چندین لیتر اشک تمساح ریخت! همه بدانند که دولت اسرائیل از ملایان جمکران، و تروریستهای «سلفیست» در لبنان و سوریه حمایت
نمیکند! بله، میبینیم که شیمونپرز «متمدن» است! و اینهم یکی دیگر از شگفتیهای ماه مارس!
به گزارش ولترنت، مورخ 3 مارس 2013، فرانسوا اولاند و رجب اردوغان فرمان ترور رئیسجمهور
و وزیر امورخارجة سوریه را صادر کرده بودند.
و اینچنین بود که در تاریخ 3 مارس سالجاری، خبر بستری شدن الیزابت دوم در
بیمارستان انتشار یافت! به عبارت دیگر، ظاهراً
مسافرت رسمی ملکة انگلستان و همسرش به
ایتالیا صورت نخواهد گرفت. چرا که قرار
بود ایندو در تاریخ 6 مارس با رئیسجمهور ایتالیا ملاقات کنند.
تنها چند ساعت پس از انتشار وبلاگ «بهار اروپا»، خبر رسید که الیزابت دوم به مرض «گاسترو آنتریت»
مبتلا شده! با نگاهی به تاریخ
معاصر، درمییابیم که طی نیم قرن گذشته، مسافرت الیزابت دوم و همسرش به ایتالیا در واقع
چراغ سبز لندن به تحرکات ارتش ناتو در سراسر جهان بوده. به طور مثال،
12 آوریل 1951، 2 مه 1961،
17اکتبر 1980 و 16اکتبر 2000 ملکه بریتانیا و همسرش به ایتالیا مسافرت
کردهاند؛ البته هیچکس به مسافرت الیزابت دوم به اینکشور در سال 1992 اشارهای
نمیکند! چرا که این مسافرت «پنهان» با
آغاز جدائیطلبی در «چچنی» و طالبانسازی در افغانستان پیوند مستقیم دارد. خلاصه این مسافرتها برای ایجاد آشوب و دمیدن در
تنور سیاست «یک کشور، یک مذهب» صورت میگیرد. به عنوان
نمونه، نگاهی داشته باشیم به تحولات ایران و مسافرتهای
الیزابت دوم.
16 روز پس از نخستین مسافرت الیزابت دوم به رم، محمد
مصدق، نخستوزیر میشود و با فداکاری
بسیار، زمینة تحریم ملت ایران و کودتای 28
مرداد را فراهم میآورد. در نتیجه، در تاریخ دوم مارس 1961 میلادی، یعنی پس از «انقلاب سفید»، الیزابت
دوم و همسرش پیش از رفتن به ایتالیا، به
ایران میآیند. پس از مشخص شدن برنامة
«جهاد با مسکو»، یعنی تبدیل کشور ایران به
پشت جبهة ارتش ناتو، باز هم شاهدیم که
الیزابت دوم و همسرش به ایتالیا مسافرت میکنند!
آخرین سفر رسمی ایندو به ایتالیا،
فقط چند روز پس از تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان صورت گرفت.
پیش از ادامة مطلب یادآور شویم بزرگترین پایگاه ارتش ناتو
در کشور ایتالیاست! و آشفتگی سیاسی در
اینکشور، در درجة نخست عرصة توحش «بهار
عرب» و اسلامگرایان ایران و ترکیه را محدود میکند. در
نتیجه، منافع جناح جنگطلب اسرائیل خدشهدار خواهد شد. این
جناح که با برخورداری از حمایت نومحافظهکاران آمریکا و با تحمیل نماز، چادر، جنگ،
معنویت، و تل موهوم «مردم» بر
جامعة ایران به تاراج و تجاوز در منطقه مشغول شده، برای تداوم وضع موجود ـ تداوم
توحش خانوادهپرستی، مردمسالاری و تهاجم
به حریم خصوصی ـ تمامی اهرمهای خود را در
داخل و خارج به کار گرفته.
در زمینة کلان استراتژیک،
انفجار مکرر بمب در پاکستان و عراق بخشی است از تحرکات رایج محفل مرداک
برای ممانعت از احداث خط لولة گاز ایران به عراق و پاکستان. چرا که احداث این خطوط منافع تجار محترم موادمخدر،
برده و سلاح را تهدید میکند. در
داخل ایران، اولویت محفل مرداک، سرکوب «مطالبات صنفی» است. و این
وظیفة مقدس را سپاه پاسداران و ساواک
جمکران بخوبی انجام داده و میدهند.
نیم نگاهی به اظهارات «ذوالنور» در مورد انتخابات نظام
پزشکی، پیشگوئیهای آخوند مصلحی در مورد
سوءاستفادة مالی دولت در انتخاباتی که
هنوز آغاز نشده و ... و از همه مهمتر، تخریب «لولة آب» توسط «کشاورزان خشمگین
اصفهان» که هیچ ارتباطی هم با کشاورزی ندارند نشان میدهد که محفل کودتا با هدف تأمین
منافع ارباباناش برای بحرانسازیهای
گسترده خیز برداشته. خلاصه، اگر بعضیها کشف کردهاند که قذافی و هیتلر
«یهودی» بودهاند، دلیل «موجه» دارد!
اگر به یاد داشته باشیم در ایران «کشف ریشههای یهودی» را
«صدای آمریکا» با به اصطلاح پروندة «احمدی نژاد» آغاز کرد! و اینک العربیه و هاآرتص هم به کمک ارباب شتافتهاند. جای
تعجب نیست که سایت داماد ملاممد اردکانی در این عرصة توحش پیشگام شود.
این سایت در تاریخ 4 اسفندماه سالجاری ترجمه مصاحبه العربیه
با «عبدالسلام جلود» را منتشر کرده. خبرنگار العربیه از «جلود» میپرسد قذافی یهودی
بوده؟ جلود هم پاسخ میدهد، یک خانمی در ایتالیا به سفارت آمد و به عمار که
عضو حزب سوسیالیست بود گفت، خالة قذافی است
و پیامی برای او دارد؛ آن خانم یهودی بود
و وقتی عمار پیامش را به قذافی رساند معمر قذافی او را فوراً اعدام کرد! خبرنگار میپرسد از حالت آن خانم به یهودی بودناش
پی برد؟! به این ترتیب است که میتوان عضو فعال حزب
سوسیالیست را با آخوند و هیتلر در ترادف قرار داد:
«[...]خانمی به سفارت لیبی در ایتالیا آمد [...] آن خانم یهودی
ساکن ایتالیا بود، وقتی عمار پیام را
رساند، معمر فوراً او را اعدام کرد [...]
از حالتهایش فهمید که یهودی است؟ [...]»
البته مقصود از «حالتهایاش» را مسلماً «شادوماد» ملاممد خاتمی میتواند برایمان
«توضیح» دهد! در هرحال میبینیم که این
مصاحبه نیز «خودمانی» و «جانبدار» است و در ادامة آن نیز خبرنگار، نزاکت را کنارگذاشته، ضمیر دوم شخص مفرد، «تو» به کار میبرد. این شکوفائی توحش در سایتهای فارسی زبان دلیل
موجه دارد. جمکرانیان برای کودتای ارباب در ونزوئلا و جنگافروزی
اسرائیل در منطقه شکمشان را حسابی صابون زده بودند. چراکه طی 34 سال اخیر، توحش آنگلوساکسونها پیوسته در آستانة نوروز
گسترش یافته و سگهای سیرک عموسام به تکرار این شرایط «عادت» کردهاند.
اینبار هم «گاسترو آنتریت» ملکة بریتانیا آب از لب ولوچهشان
سرازیر کرده بود و در انتظار «معجزه» بودند که یکبار و برای همیشه توحش «فتوی» را
بجای مقررات و قوانین حقوقی بنشانند. به همین دلیل بود که در وقوقیة اول مارس سالجاری
آخوند صدیقی زوزه میکشیدکه همه «باور» کنند در مذاکرات «فتوی رهبری» میباید مد
نظر قرار گیرد، و جهانیان بپذیرند که حکومت مفلوک جمکران که با کودتای
ارتش ناتو بر ملت ایران حاکم شده «مستقل» است:
«[...] غنیسازی ما به کسی ارتباطی ندارد [...] ملت ایران [...]
از هیچ قدرتی هم نمیترسد[...] اگر ایران دستیابی به سلاح هستهای را در برنامه
خود قرار نداده [...] به خاطر فتوای حرمت سلاح هستهای از سوی مقام معظم رهبری است[...]»
وقوقیة سازمان تبلیغات اسلامی در فارس نیوز، مورخ
اول مارس سالجاری انتشار یافته. همچنانکه میبینیم «لات» هرگز از طرف خود سخن نمیگوید.
آخوند صدیقی هم مانند دیگر فدائیان
اسلام، نفسکشطلبی و لات بازیاش را به
حساب «مردم» گذاشته تا به اتکای «جمع» به فتوی رهبرش «احترام» بگذارد؛ رهبری
که خوشبختانه از معرفی بینیاز است! جالب اینجاست که اوپوزیسیون کشکی حکومت جمکران
هم برای «تغییر مردم» فتوی صادر کرده. این
«راهحل» پیشنهاد بنیصدر است. ایشان که حقوق بشر را در ترهات قرآن کشف کردهاند
میفرمایند، «مردم» تغییر کنند تا استبدادمسلکان
تغییر کنند و استقلال و آزادی و اینجور چیزها تأمین شود! خلاصه
به «باور» ایشان انقلاب خیلی خوب است و «حق مسلم» هر ملت به شمار میرود و ... و در
ضمن انقلاب فرانسه هنوز به اهدافاش نرسیده:
«[...]اين مردم هستند که بايد تغيير کنند [...] انقلاب را
اشتباه نسل پيشين میدانند. غافل از اين
که انقلاب حق هر ملت است (بنا بر اعلاميه جهانی حقوق بشر) و نسلی که از اين حق
غافل و از آن بترسد، سرنوشتی جز ويران شدن
و ويران کردن پيدا نمیکند [...] انقلاب آغاز تحول است و با گذشت ۲۲۴ سال از
انقلاب فرانسه، هنوز میپرسند: آيا انقلاب به همه هدفهای خود رسيده است؟ [...]»
مشتاقان هذیانات بنیصدر
به گویانیوز، مورخ 27 فوریه سالجاری مراجعه
فرمایند تا از دریای بیکران توحش «استاد» در زمینة چماقداری و پاسداری از «ویراست
رسمی» استفاده کرده باشند و به فواید «فتوی» و جنایت بیشتر پی ببرند. خلاصه، اگر برای این جانور وحشی امکانات لازم فراهم شود مانند دیگران فتوی قتل
هم صادر خواهد کرد. به گزارش «ولترنت»، مورخ اول
ژانویه سالجاری، نیکولا سرکوزی و دولت
اسرائیل برای ترور هوگوچاوز و کودتا در ونزوئلا به این کشور مزدور فرستاده بودند.
ولترنت مینویسد، «در
تاریخ 18 ژوئن 2009 ، یک تبعة فرانسه به نام دومینیک لوران بوکه و سه تبعة دومینکن
که یک انبار تجهیزات فوق مدرن جنگی در اختیار داشتند دستگیر شدند. دومینیک بوکه طی
بازجوئی اعتراف میکند که مأمور سرویسهای نظامی ـ امنیتی فرانسه است و در اسرائیل برای ترور رئیس
جمهور ونزوئلا آموزش دیده.» گویا طی دوران
ریاست جمهوری سرکوزی، فرانسویها از دولت
ونزوئلا دلجوئی کردهاند تا قضیه به سکوت برگزار شود. در هر حال، «بوکه»
را 4 سال زندانی میکنند و بعد هم از خاک ونزوئلا اخراج میشود. پس بگذریم و بازگردیم به ماه مارس!
از شما چه پنهان، ماه
مارس با «روز گربه» آغاز میشود. به این
مناسبت سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ اول
مارس 2013 به یک ویدئوکلیپ تحت عنوان، «گربههای ما استعداد دارند» لینک داده بود. باری در
این روز خجسته، در گیرودار دفاع زیرجلکی
تلویزیون اسرائیل و «یورونیوز» از «حق ریش» پلیسهای مصر، جوانان
اینکشور نیز در برابر مقر «اخوان المسلمین» در قاهره یک «هارلم شیک» دلچسب اجرا کردند و اینچنین بود که در
حوزة «یورو ـ دلار» رقص دلپذیر «هارلم ـ شیخ» به صحنه آمد. خلاصه «هارلم شیک» جوانان مصر را دستکم نگیریم!
این رقص به پیوند دیرین کاخ باکینگهام با دستگاه موسولینی پایان داد؛ در راه تاراج گاز لیبی توسط موسولینیان اختلال ایجاد
کرد؛ و نهایت امر دل و رودة ملکة
انگلستان را به رسانهها آورد! همین امر باعث شد توحش محفل مرداک افزایش یابد. اینگونه بودکه در «هاآرتص» یهودیات هیتلر از
طریق «علمی» به جهانیان ثابت شد و سازمان سیا در جایگاه پزشک خانواده نشست و به
«بچهها» گفت، «دروغ نگین که سردرد میگیرین!»
و خلاصه دروغ خطرناکه. فتوی
سازمان سیا تحت عنوان، «دروغگوها از سلامت کمتری برخوردارند»، در رادیوفردا،
مورخ 5اسفندماه سالجاری انتشار یافت.
خوشبختانه هنوز کار سازمان سیا به اینجا نرسیده که بگوید، «دروغ
نگین که خداوند بمبارانتون میکنه!» ولی خوب با توجه به تحولات منطقه، بزودی یانکیها خداوند خونخوار ابراهیم را «مسئول»
انفجار بمب و کشتار غیرنظامیان معرفی خواهند کرد. بله، «برنان» را برای همین به ریاست سازمان سیا منصوب
کردهاند. به محض انتصاب ایشان «بازار روس
آنکارا» در آتش «خشم الهی» خاکستر شد! باری حضرت برنان که به زبان عربی تسلط دارند، پیش از انفجار بمب برایمان آیات قرآن تلاوت
خواهند کرد، تا بدانیم به دلیل «گناهانی» که مرتکب شدهایم، یعنی به دنیا آمدهایم و میخواهیم زندگی کنیم، خداوند
بر ما «بندگان گناهکار» خشم گرفته و «برنان» را با بمب و چادر و اللهاکبر به سراغمان فرستاده. مهمترین بخش «ویراست رسمی» حکایت از آن دارد که
«خداوند» آمریکا را برای حمایت از دمکراسی به یاری ملتها میفرستد.
...
<< بازگشت