یکشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۲

مدرس در وودستاک!

 


سی‌وپنج سال پیش در چنین روزهائی،  آتلانتیست‌ها قلادة روح‌الله خمینی را در «نوفل لوشاتو» گشوده بودند تا هم‌صدا با روشنفکرنمایان غرب از قماش میشل فوکو و شرکاء از «دین ضداستبداد» و شعار «سیاست ما عین دیانت ماست» که استعمار توی لپ آخوند مدرس شکسته بود دفاع کند.  ولی این‌روزها که تحولات سوریه،  دکان اسلام سیاسی را کساد کرده،   شیپورهای لجنزار یوتوپیا برای فروش الزامات «دیپلماسی بمب» ـ  آخوند،  سکولاستیک،  حرمسرا،  حجاب و تروریسم ـ  با مشکل روبرو شده‌اند!  و برای حل این مشکل جانگداز بوق‌های آتلانتیست از قماش بی‌بی‌سی،  یورونیوز و فایننشال‌تایمز ضمن انتقاد از ولادیمیر پوتین،   و ارائة تصویر دلپذیر از اکبرقاتل سازندگی و دیگر آخوندهای «مترقی و معتدل» نظیر حسن فوتبال،   آخوند ‌مدرس را هم به «وودستاک» برده‌اند!   یورونیوز به یک «مدرس» هیپی به نام «مهرداد درویش‌پور» تریبون داده‌ تا از شعار «سیاست ما عین دیانت ماست» تصویر دلپذیر و ابله‌فریب ارائه کند،  و این تصویر سخت مورد پسند گویانیوز قرار گرفته.
 
از فایننشال‌تایمز شروع کنیم که اکبرقاتل سازندگی را زین کرده،   تا او را از زبان خودش صلح‌طلب و به ویژه «هنردوست» معرفی کند!   سایت «پیک نت» هم با افتخار فراوان بخشی از مصاحبة فایننشال تایمز با سردار سازندگی را بازتاب می‌دهد:  
 
«[فایننشال تایمز:]  هر وقت به لندن آمدید،  درب فاینشنال‌تایمز به روی شما باز است كه این صحبت را ادامه دهیم [اکبر رفسنجانی] من قبلاً خیلی به لندن آمدم [...] ما قبلاً كه لندن می‌آمدیم، بیشتر برای موزه‌ها و اینها بود.  شما موزه‌های خوبی دارید.»
منبع:  پیک نت،‌   مورخ 6 آذرماه 1392
 
بله،   چند روز پس از توافق ژنو،   یک لات جنایتکار حکومت جمکران با کمک «فایننشال تایمز»،   بوق تفنگ‌فروش‌های لندن،   برای خود سابقة «هنردوستی» و «موزه‌گردی» تأمین می‌کند.   ولی فراموش نکنیم که ارائة تصویر دلپذیر از لات جنایتکار،  پیش از توافق ژنو در «یورونیوز» آغاز شده بود!  
 
در آستانة‌ مذاکرات ژنو،   «یورونیوز» که از «خطر» توافق هسته‌ای نیک آگاه بود،  روح آخوند مدرس را در پیکر «مهرداد درویش‌پور» دمید تا شعار استعماری «سیاست ما عین دیانت ماست» را در بسته‌بندی نوین به فروش بگذارد.   دلیل هم روشن است؛  آخوند مدرس با اشغال کشور ایران توسط عثمانی موافق بوده!   زمانیکه ارتش‌های روسیه،  بریتانیا و عثمانی به خاک ایران تجاوز کردند،  ‌آخوند مدرس،  به عنوان نمایندة «کمیته دفاع ملی» فقط با تجاوز روسیه و انگلستان مخالفت داشت:
 
«[ در سال 1914 میلادی علیرغم اعلام بیطرفی دولت ایران [...] نیروهای روسیه،  انگلیس و عثمانی [...] وارد کشور شدند [...] در سال  1295 خورشیدی [گروهی]‌ از نمایندگان مجلس و [...] رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران [در شهر قم] کمیته دفاع ملی تشکیل دادند [...]‌ مدرس یکی از آنان بود[...]»     
منبع:  ویکی‌پدیا
 
همچنانکه می‌بینیم جانوران وحشی نظیر آخوند مدرس،  اشغال خاک ایران توسط ارتش عثمانی را به زیر سئوال نبردند،  ‌چرا که این ارتش اشغالگر به یک «کشور اسلامی» تعلق داشت!   باری پس از اینکه کشور ترکیه به عضویت سازمان آدمخوار ناتو در آمد،   روابط تهران و آنکارا در همین چارچوب استعماری ادامه یافت و اظهارات سفیر مرده‌شویان در ترکیه شاهدی است بر این مدعا:
 
«[...] سازمان اطلاعات ایران با سازمان اطلاعات ترکیه همکاری نزدیکی با یکدیگر دارند. هیچ کس حق ندارد این همکاری را به عنوان یک نقطه تاریک در روابط ایران و ترکیه نشان دهند[...]»
منبع:‌ ایسنا،  مورخ 30 نوامبر 2013
 
با توجه به نقش ترکیه در آشوب‌های سوریه،  به صراحت می‌توان دریافت که «همکاری امنیتی» جمکرانیان با ترکیه،   عضو رسمی ارتش آدمخوار ناتو چه اهدافی را دنبال می‌کند!  به عبارت دیگر هیاهوی وغ‌وغ‌ساهاب‌های لجنزار احترام به ادیان در مورد «تقابل مواضع» «جمکران ـ ترکیه» پیرامون سوریه جز چرندبافی نبوده و نیست.   نقش حکومت ملایان در سراسر جهان پادوئی برای ارتش ناتو بوده و هست.   خلاصه در هزارة سوم،   ارتش ناتو بجای ارتش عثمانی نشسته و در خاک ایران به «نبرد با روسیه» ادامه می‌دهد.   مدرس هزارة سوم نیز به همکاری با این ارتش افتخار می‌کند.   تلاش یورونیوز،  شیپور لجنزار یوتوپیا برای ارائه تصویر دلپذیراز «سیاست ما عین دیانت ماست» حکمتی دارد!  در این پروپاگاند ابله‌فریب،  پایه و اساس شعار فدائیان اسلام،  یعنی ایجاد ترادف میان تأمین نظم و امنیت اجتماعی با خشونت ـ  روابط یک‌سویه ـ  محفوظ مانده؛  ‌ آزادی‌های جنسی و سیاسی بجای حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی نشسته،  و ... و از همه مهم‌تر نقش استعمار در حمایت از وحشی‌گری حکومت اسلامی محو شده!   و از همه جالب‌تر «عنوانی» است که برای این پروپاگاند انسان‌ستیز برگزیده‌اند تا خشونت باورها و توحش روابط یک‌سویه را با «فرهنگ» در ترادف قرار دهند:
 
«خشونت عليه زنان به ‌عنوان نوعی فرهنگ»
منبع:  گویانیوز،  مورخ 2 آذرماه سالجاری  
 
بله،   یک روز پیش از اعلام توافق ژنو،   پانته‌آبهرامی با مهرداد درويش‌پور،  شهلا شفيق و مرضيه هادوی «گفتگو» کرده و از این «گفتگو» نتایج درخشانی به دست آمده که روابط زن و مرد را با «حکومت» در ترادف قرار داده؛   نظم حقوقی دمکراتیک و مسئولیت‌پذیری را نادیده می‌گیرد و «گله‌سازی و جفت‌گیری» را مورد تشویق قرار می‌دهد:
 
«[...]جامعه هر چه بيشتر با آزادی جنسی روبه‌رو باشد،  تجاوز و خشونت جنسی کاهش پيدا می‌کند[...] هر چه آزادی‌های سياسی بيشتر باشد، جامعه امکان شکوفائی نقد و اظهارنظر خواهد داشت [...]»  
همان منبع
 
سطور فوق بخشی است از اظهارات مشعشع «مهرداد درویش‌پور» که با ایجاد گسست میان  «قدرت» و «اقتصاد» موفق شده تعریف نوینی از دمکراسی ارائه دهد!    تعجبی ندارد که دمکراسی «مستر» درویش‌پور نیز مانند حکومت توحش ملایان بر توهم و «باورهای جمع» استوار باشد:
 
«[...]‌دانش،  عادات فرهنگ،  ايدئولوژی،  دين و تمام باورها به عنوان منبع ارزشی قدرت شناخته می‌شود.   به اين معنی قدرت يعنی نفوذ.   نوعی پذيرش اجتماعی برای اين نوع از قدرت وجود دارد.   اين نوع اعمال قدرت کم هزينه‌ترين اعمال قدرت است.  مثل احزاب دمکراتيک که بدون اعمال خشونت قدرت خود را حاکم می‌کنند.»
همان منبع      
 
می‌بینیم که پس از گذشت 34 سال از استقرار حکومت «باورمحور» جمکران،‌  برنامة‌ معلق زدن برای ارزش‌های عوام‌پسند لجنزار یوتوپیا همچنان ادامه دارد!   منتهی اینبار بوق‌های ناتو بجای روح الله خمینی،   به پروفسور درویش‌پور تریبون می‌دهند تا اینفرد ضمن مرزشکنی و مخدوش کردن مرزها،   اجرای قانون را هم با خشونت در ترادف قرار داده،  و به این ترتیب دکان «حق مسلم» و مبارزه با «ظلم و ستم» را پا بر جا نگاه دارد:      
 
«[...]مهرداد درويش پور جامعه شناس و پژوهشگر مقيم سوئد خشونت را نوعی ابراز قدرت مي‌داند که به قصد وادار کردن فردی به انجام کاری بدون خواست خودش صورت می‌پذيرد[...]»
همان منبع
 
 این «تعریف» که از اعماق لجنزار اسطوره‌فروشان استخراج شده چندین و چند پیام به مخاطب ارسال می‌کند.   نخست اینکه «مجازات قانون‌شکن» اعمال خشونت است!   به عنوان نمونه اگر در یک نظام دمکراتیک،  قاتلی را پس از محاکمه به زندان محکوم کنند،‌  این محکومیت یعنی خشونت،  ‌چرا؟  چون مسلم است که «خواست» قاتل رفتن به زندان نیست!  به عبارت دیگر،  درویش‌پور تأمین نظم و امنیت در جوامع دمکراتیک را به عنوان اعمال «خشونت» ارزیابی می‌کند،   حال آنکه در واقع مجازات «مجرم»،  ‌یعنی اجرای عدالت،  به معنای «احقاق حق» ـ  حق حقوقی و نه حق مسلم و الهی ـ  است که خشونت را در جامعه مهار خواهد کرد!   و اگر اظهارات درویش‌پور را یک مرحلة منطقی به پیش رانیم،‌   خواهیم دید که ادعای رفع خشونت در نگرش امثال درویش‌پور جز تناقض‌گوئی و مهمل‌بافی نیست.   به عبارت دیگر،   درویش‌پور برای روی دیگر سکة خشونت ـ  تشویق لذت ـ  تبلیغ می‌کند!
 
روشن‌تر بگوئیم برنامة سیاسی پاترنوس برای ملت ایران تغییر نکرده.   تاکنون استعمار با تکیه بر باورها و ارزش‌های «مردم» به حریم خصوصی ـ  فردی و اجتماعی ـ  تجاوز می‌کرد،  اینک برای تداوم همین شیوة استعماری قصد دارد به تمایلات جنسی همان «مردم» میدان بدهد.  ولی واقعیت این است که روابط جنسی ارتباطی با سیاست و نظریه‌پردازی اجتماعی ندارد؛  حریم خصوصی افراد است نه حیطة نظریه‌پردازی.    از سوی دیگر،‌  اگر در دمکراسی سیاسی امکان برخورداری از آزادی روابط جنسی برای آندسته از افراد که خواهان چنین روابطی هستند مهیاست،  این آزادی به هیچ عنوان نمی‌تواند به پیروی از یک الگوی رفتاری بیانجامد!  به صراحت بگوئیم،  صرف روابط آزادجنسی در یک جامعه به معنای حاکمیت دمکراسی نیست؛  شرایط تایلند،‌  فیلپین و ... در برابرمان قرار گرفته.   از این گذشته همانطور که گفتیم، برخلاف ادعای درویش‌پور،  «اجرای قانون» هم نمی‌تواند با «اعمال خشونت» در ترادف قرار گیرد.    
 
مهرداد درویش‌پور که قانون را با خشونت مترادف یافته در واقع به «بازنشخوار» مزخرفات «پیامبران» ادیان ابراهیمی نشسته.   اینان نیز همچنانکه پیشتر به کرات گفته‌ایم،   نظم حقوقی جوامع «غیرالهی» را نفی می‌کنند،   چرا که در این جوامع روابط اسطوره‌ای و موهوم ادیان ابراهیمی حاکم نبوده!   در جوامع اسطوره‌ای،   پرسوناژ «لات» که فاقد جایگاه واقعی اجتماعی است،   برای خود «مأموریت الهی» قائل می‌شود و به عنوان قیم تل موهوم مردم ـ‌  مردم مومن،  مستضعف و زحمتکش و غیره ـ  رو در روی «حاکم سنتی»،   یعنی «دشمن» راه حق و احکام الهی قرار می‌گیرد.  همان شیوه‌ای که محفل «کارترـ  برژینسکی» در قبال غوغاسالاری‌های اوباش هوادار خمینی در پیش گرفته بود و نتیجه هم در برابر ماست.  جهت پرهیز از اتلاف وقت اظهارات «خواهران» شفیق و هادوی را،   در اینجا بررسی نمی‌کنیم و می‌پردازیم به نبرد بریتانیا با روسیه!     
 
بوق وزارت امور خارجة بریتانیا،  پس از ناکامی نشست «ویلنیوس» ـ  29 نوامبر2013 ـ  ضمن استقرار در جایگاه «قیم» الیزابت دوم،  آنجلا مرکل،  پاپ،‌  ویکتوریانکوویچ،  ‌رهبر کره جنوبی،‌  خانوادة قربانیان تروریسم در روسیه،  و همسر سابق ولادیمیر پوتین،  رئیس فدراسیون روسیه را مورد نکوهش قرار داده و می‌نویسد،   پوتین همیشه «تأخیر» دارد؛  با همسرش هم بدقولی می‌کرد،   و در آینده هم این «عادت» را ترک  نخواهد کرد:   
 
« [...]رئیس جمهوری روسیه یک سابقة طولانی در مورد تأخیر در دیدارهای خود با مقامات بلندپایه و رهبران کشورهای دیگر دارد[...] با این دیرکردن‌ها ولادیمیر پوتین می‌خواهد نشان بدهد که در صحنه سیاسی جهان بر تخت تزار روسیه در اوج قدرت امپراتوری روسیه،  تکیه زده [...]‌ ولادیمیر پوتین در قرارهای خود با لودمیلا،  همسر سابق خود هم بدقولی می‌کرد[...] پوتین هرگز این عادت را ترک نخواهد کرد[...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  ‌مورخ 30 نوامبر 2013 
 
همچنانکه می‌بینیم شیپور وزارت امور خارجة بریتانیا «تأخیر» ناشی از شرایط واقعی را با «عادت» ـ تکرار طبیعی ـ  در ترادف قرار داده،   تا بتواند به خیال خود از ولادیمیر پوتین تصویر «لات» ارائه دهد.   دلیل نامهربانی‌های «بی‌بی‌سی» هم روشن است؛  ‌ جناحی که پوتین نمایندة آن است،  با منزوی کردن فاشیست‌ها در آلمان،   هم «اسلام سیاسی» را تضعیف کرده،   هم واتیکان را به عقب‌نشینی واداشته!
 
جریان از اینقرار است که همزمان با سفر نخست وزیر اسرائیل به روسیه،   واتیکان هم ناچار شد رسماً مخالفت خود را با اقلیت‌زدائی و ایجاد «جهان اسلام» اعلام نماید!   یادآور شویم هدف از «اقلیت زدائی»،  ایجاد «آرمانشهر» است.  چرا که فاضلاب یوتوپیا در هر حال با «آزادی بیان» و مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر در تضاد قرار خواهد گرفت.   و یکی از اهداف ایجاد «جهان اسلام» در عمل،   کوچاندن مسیحیان منطقة خاورمیانه و آسیای مرکزی به غرب بود.   و اگر فراموش نکرده باشیم،  تا پیش از دیدار پوتین و اوباما در نشست «سن پترزبورگ»،  واتیکان رسماً از «اقلیت‌زدائی» در کشورهای مسلمان‌نشین،   از جمله در ترکیه،  عراق،  ‌مصر و سوریه حمایت می‌کرد.   نیازی نیست که بگوئیم این برنامه به گسترش «اسلام سیاسی» محدود نمی‌شد؛   طی دوران جنگ سرد،   واتیکان «مسیحیت سیاسی» هم تبلیغ می‌کرد و مرکزیت این تبلیغات در کشور «لهستان» قرار داشت. 
 
طی روزهای اخیر،‌  تبلیغات کذا در کشور لهستان،   در قالب تظاهرات با پرچم نازی‌ها؛   تهاجم به چپ‌گرایان و حمله به سفارت روسیه بروز کرد،   و حتی به «اوکراین» هم رسید!  به طوریکه،   در خشونت‌هائی که در تظاهرات روز گذشتة‌ اوکراین به راه افتاد،   لهستانی‌ها شرکت فعال داشتند و کتک حسابی هم خوردند!  به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی،   مورخ 30 نوامبر سالجاری،   سفیر لهستان در اوکراین به «این عمل» اعتراض توئیتری فرموده‌اند.  و این است دیپلماسی از نوع «محمد صاد!»   یا بهتر بگوئیم؛  و قاحت آشکار تحت عنوان دیپلماسی،   البته در ویراست فاضلاب «احترام به ادیان.»  
 
علت اعتراض سفیر لهستان در واقع ابراز نارضایتی از ناکامی آتلانتیست‌ها در نشست «ویلینیوس» بود.  اینان که می‌خواستند در آب‌های کاسپین شنا کنند، ‌  و در ساحل دریای سیاه آفتاب بگیرند،   به فاصلة چند روز هم دست‌شان از کاسپین کوتاه شد،  هم از دریای سیاه!   در نتیجه،  دیوید کامرون امروز ـ  اول دسامبر 2013  ـ راهی چین شد تا در صورت امکان راه همکاری چین و اوکراین را سد کند!  باشد که به این ترتیب،  لندن بتواند در نشست وزرای امور خارجه ناتو با روسیه ـ  4 دسامبر 2013  ـ  موشی بدواند و ناکامی توافق ژنو را تا حدودی جبران کند!
هیاهوی وغ‌وغ‌ساهاب‌های لجنزار احترام به ادیان پیرامون «برنده و بازنده» توافق 24 نوامبر2013  در واقع برای حفظ پرستیژ  «بازندة اصلی»،  یعنی بریتانیا و متحدان‌اش در اروپا و آمریکا و به ویژه جیره‌خواران‌ ترک و عرب و جمکرانی‌اش به راه افتاده!  بر خلاف ادعای شارلاتان‌های حرفه‌ای،‌  کل حکومت جمکران از دولت حسن فوتبال و نهضت عاظادی گرفته تا لات و لوت‌های «ولایت‌مدار» و اوباش طرفدار میرحسین موسوی و شیخ کروبی جملگی «بازندگان» این مذاکرات‌اند!   دلیل هم اینکه،   حکومت اسلامی یک مجموعة منسجم تبهکار است که با حمایت غرب در کشورمان مستقر شده،   تا دست در دست ترکیه، از طریق «سرکوب اقلیت‌های قومی و‌ بحران‌سازی»،  زمینة اعمال سیاست «روس‌ستیز» آنگلوساکسون‌ها را فراهم آورد.
 
الکساندر لاتسا،  در مطلبی تحت عنوان،   «2013 ، سال پوتین»،  ضمن بررسی شرایط  روسیه،‌  به «مقاومت» فرانسه و اسرائیل در برابر استراتژی نوین «روسیه ـ آمریکا» اشاره کرده و می‌نویسد:
 
«[...] ممانعت از تهاجم نظامی به سوریه و اعطای پناهندگی به ادوارد سنودن برای ولادیمیر پوتین پرستیژ جهانی کسب کرد  و ... و از همه مهم‌تر،  توافقنامة‌  24 نوامبر،  اهرم دشمن را از ایالات متحد گرفت.   در نتیجه،   آمریکا دیگر هیچ دلیلی برای نصب سپر دفاعی در خاک اروپا ندارد!»
منبع:  سایت‌فرانسه زبان نووستی،  مورخ 27 نوامبر 2013
 
با توجه به ترجمة فشرده مقالة‌ فوق به صراحت می‌توان گفت که «مخالفان» توافق 24 نوامبر،   در داخل و خارج از مرزهای ایران سر در آخور «جنگ‌طلبان» ـ اعضای ناتوـ   دارند  و لندن از این مجموعه مستثنی نیست.   شدت گرفتن تهاجم تبلیغاتی بی‌بی‌سی فارسی و انگلیسی به روسیه و شخص ولادیمیر پوتین،  به ویژه طی آخرین روزهای نوامبر سالجاری،  «طبیعی» است؛ ‌ بی‌بی‌سی که عمری نقاب جنتلمن انگلیسی بر چهره زده بود،‌  در پی مذاکرات هسته‌ای،  صورتک را برداشت و چهرة واقعی‌اش را نشان داد.