پنجشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۹۲

موسی و مصدق!


 

گر آفتاب گریخته،

نسیم خندة خورشید می‌وزد

 

توافق‌های «واشنگتن ـ‌ مسکو» که به صدور قطعنامة 2118 منجر شد،   سرانجام در ژنو به بحران دست‌ساز هسته‌ای جمکران هم پایان داد،   و اینچنین بود که همزمان با جشن «گوسفندکشان» ـ 16 اکتبر 2013 ـ  حسن روحانی یک‌بار دیگر درکمال وقاحت،  «امت اسلام» را بجای ملت ایران نشاند و میراث گرانقدر «گوبلز» در جمکران،   یعنی همان سازمان تبلیغات اسلامی از هول «مذاکرات» به خشتک موسی آویزان شد،   تا «امت واحده» و «انسان‌های سالم» بسازد.

 

در قاموس مرده شویان،   «انسان‌های سالم» یعنی گله‌ای که هم به پرسوناژ موهوم عین دوازدهم اعتقاد دارد،  و هم به نماینده‌اش!  نمایندة عین دوازدهم، آن‌چنانکه ادعا می‌‌شود، کسی نیست جز «ولی فقیه!»  ایشان در واقع کارگزار و نمایندة استعمار در ایران هستند،   و مخالفت با نمایندة استعمار،‌  به معنای مخالفت با توهماتی است از قماش الله،  اسلام،  امام، عزت و غیره: ‌

 

«[...] مسلمانان باید امت واحده باشند [...] در 10 شبی که حضرت موسی [...] حضور نداشت[...] تربیت‌شدگان آن حضرت یک‌شبه گوساله‌پرست شدند[...] با یک فتنه سامری همه چیز از دست آنان [قوم بنی اسرائیل] رفت [...] در نظام هستی پیدایش فتنه جهت آزمودن افراد، برنامه‌ای طبیعی است [...] در این مسیر انسان‌های سالم از امتحانات به درستی خارج می‌شوند[...] برخی در جامعه ما [...] امام زمان را قبول دارند ولی جایگاه ولی فقیه را نمی‌شناسند و این همانند مصیبت آن قوم است [...]»

منبع:  ایسنا،‌  مورخ 16 اکتبر سالجاری 

  

آخوند موحدی،  بز سرگلة نمازگزاران علفزار،   در ادامة ترهات‌اش «عزت و اقتدار» کشور را نیز نتیجة پیروی از خمینی دجال و خامنه‌ای رجاله دانست و به «همة مسلمانان» توصیه کرد که برای رسیدن به عزت،  «گوساله‌ها ‌را بشکانند.» دلیل هم اینکه وقوقیه‌های جمکران تحت نظارت سازمان سیا تنظیم می‌شود،   و تخریب زبان فارسی بخشی است از فعالیت‌های این سازمان نازنازی:

 

«[...]عزتی که نصیب این کشور شد،  در سایه تبعیت دیروز از امام راحل و از رهبری در امروز بوده[...] ملت با شکستن و سوزاندن گوساله‌ها به اینجا رسیده‌اند.  امروز هم مسلمانان باید این گوساله‌های معبود و طاغوت‌ها را بشکانند [بشکنند] تعدادی را شکانده‌اند[شکسته‌اند]،  بقیه را نیز باید برای رسیدن به عزت بشکانند[...]»

همان منبع

 

نیازی نیست که بگوئیم موحدی کرمانی،  به بهانة گرامیداشت قواد خلیل‌الله در واقع به چین و هند [اعضای آپک] پارس می‌کند.   منتهی از آنجا که آخوندجماعت پفیوز،  جبون و مسئولیت‌گریز است،   شهامت ندارد با صراحت نام ایندو کشور را بر زبان راند.   در نتیجه،  به طور غیرمستقیم مسلمانان چین و هند را به تخریب و خشونت فرامی‌خواند.   اگر به یاد داشته باشیم باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل با یک چرخش زبان،   علاوه بر طرفداران لائیسیته،   بیش از 2 میلیارد پیروان مکاتب شرق را نیز «حذف» کرده بود.   پس جای تعجب نیست که سگ‌های هار استعمار در جمکران نیز به ارباب‌شان اقتداء کنند.   خصوصاً که ارباب در محاسبات‌اش شکست خورده،  و «طبیعی» است که سگ‌های‌اش جری‌تر شده باشند.

 

بین خودمان بماند،   قرار بود با حسن روحانی،  همان برنامة مصدق را به اجرا در آورند. به یاد داریم که لندن با تشویق مصدق به یکجانبه‌گرائی،  آمریکا را برای کودتا به ایران آورد تا در میانمدت،‌   ضمن سرکوب چپ و نجات دولت زپرتی مصدق از بن‌بست،  اسلام‌گرایان را با کمک شهربانی و ساواک و ارتش به آلترناتیو حاکمیت کودتا تبدیل کند،   و دیدیم که این برنامه استعماری با چه موفقیتی روبرو شد.  مصدق که با یکجانبه‌‌گرائی موفق شده بود هم به اربابان‌اش در  لندن خسارت بپردازد،   و هم تحریم اقتصادی را بر ملت ایران تحمیل کند،   در سال 1951 راهی نیویورک شد و طی یک سخنرانی مزورانه و ابله‌پسند،   انگلستان را مورد «انتقاد» قرار داد:

 

«[...] مصدق [...] براي ديدار با ترومن رئيس‌جمهوري وقت آمريكا از حزب دمكرات وارد واشنگتن شد و با رفتار و بيانات خود نظر مردم امريكا نسبت ايران روشن ساخت.  استقبال مردم [...] از دكتر مصدق كه گاهي بر بدبختي ايرانيان گريه و زماني كه مصلحت ايجاب مي‌كرد غش مي‌كرد كم سابقه بود[...]»

منبع:   اطلاعات.نت،   مورخ 15 اکتبر سالجاری    

      

محمد مصدق پس از عمری خدمت در آستان لندن،  ‌ مدعی مبارزه با استعمار انگلستان شده بود،‌  و با یکجانبه‌گرائی زمینه‌ای فراهم آورد تا آمریکا بتواند پس از کسب موافقت بلشویک‌های مسکو،   با یک کودتای «مردمی» ایران را از چنگ «کفار» شوروی نجات دهد و شخص مصدق را هم به پاس خیانت‌های‌اش در جایگاه «قهرمان ملی» بنشاند.

 

جالب اینکه،  یانکی‌ها همین برنامه را پس از یک ربع قرن،  در ویراست ضدآمریکائی‌اش با مهدی بازرگان به اجرا در آوردند.  و سپس نوبت به لندن رسید تا در گیرودار بحران دست‌ساز هسته‌ای،   از میرحسین موسوی یک «مصدق» بسازد!   ولی اینبار به دلیل فروپاشی اتحاد شوروی،  بلشویک‌ها در قدرت نبودند تا از کودتای حضرات حمایت کنند.   در نتیجه، مأموریت «سایمون‌گس» در ایران با افتضاح پایان یافت!   ولی آخوندجماعت،   به ویژه نوع بریتانیائی‌اش دست از توطئه نخواهد شست.  و اینچنین بود که علیرغم ناکامی در کودتای سبز،  و همچنین شکست در بازتولید سناریوی «اشغال سفارت» توسط اوباش جمکران،  دولت بریتانیا برای تکرار برنامة محمد مصدق،  حسن فوتبال را برای موعظه و یاوه‌گوئی و «غش و ضعف» به نیویورک فرستاد.   و شاهد بودیم که بلافاصله وقوقیة‌ جمعه تبدیل شد به ابراز مهر و محبت به صلح و به آمریکا:

 

«[...] ما اولین ملتی هستیم که اعلام کرده‌ایم قصد تجاوز و جنگ نداریم [...] آمریکا باید بیاید و با ایران دست در دست هم بدهند و تحریم‌ها را بشکنند[...]»

منبع: پیک نت،‌  مورخ 13 مهرماه سالجاری 

         

همچنانکه می‌بینیم در نخستین روزهای اکتبر سالجاری،  حکومت جمکران صلح‌طلب و دوست آمریکا هم از آب در آمد!   ولی اینبار برخلاف سال 1951،  آمریکا پیروز جنگ نبود!   در نتیجه،   کار به افتضاح کشید؛   اجرای برنامة غش و ضعف مصدق به ظریف محول شد و بلافاصله علی خامنه‌ای زبان به نکوهش «خود برتربینی»‌ ارباب‌اش گشود!  خامنه‌ای فراموش کرده که «خودبرتر بینی»،   از اصول شبه قانون اساسی جمکران است.  بله،  طبق قانون اساسی حکومت ملایان،  شیعی‌مسلکان بر دیگر اقوام و مذاهب در ایران «برتری» دارند؛ قانون و مقررات شامل آخوندهای شیعه نمی‌شود و ... و از هم همه مهم‌تر اینکه در رأس حکومت  اسلامی یک آخوند شیعه غیرمسئول نشسته که در همة امور سه قوه ـ   مقننه،  مجریه و قضائیه ـ  دخالت مستقیم می‌کند و پاسخگو هم نیست!   این‌ها در قاموس علی خامنه‌ای «خود برتر بینی» به شمار نمی‌آید!   همین آخوند کودن به خود اجازه می‌دهد که از جایگاه ‌رهبر یک حکومت تبه‌کار،  مسئولیت‌گریز و دست‌نشانده،  به انتقاد از «برتری طلبی» اربابان آمریکائی‌اش بنشیند و آنان را به «عهدشکنی» متهم کند:

 

«[...] وی از دولت آمریکا به عنوان دولتی غيرقابل اعتماد،   خودبرتربين و عهدشكن نام می‌برد که [...] به‌ خاطر صهيونيست‌ها مجبور است با رژيم غاصب مماشات كند و نرمش نشان دهد[...]»

منبع:  رادیوفردا،  ‌مورخ 5 اکتبر 2013  

 

پس از گذشت بیش از سه دهه از تصویب مجموعة‌ متناقض و سرشار از بلاهتی که بر پایه پوشالی حدیث و روایت و قصه و حکایت سر هم کرده‌اند،   و در جمکران به آن «قانون اساسی» می‌گویند،  ‌ رهبر قلعة حیوانات بالای منبر رفته،   و بدون اینکه در نظر بگیرد،  در مجموعة‌ خشونت‌گستر «قانون اساسی اسلامی»،  برای رهبر و همپالکی‌های‌اش،  جایگاه برتر در نظر گرفته شده،‌  از آمریکا «انتقاد» می‌کند!   تعجبی هم ندارد؛ ‌ خامنه‌ای مانند دیگر نخبگان حکومت جمکران،  نادان و خرفت است.   رهبر فرزانه،   ‌اگر از ابعاد «خودبرتربینی» شیعی‌مسلکان در این کاغذپاره آگاه می‌بود، سعی می‌کرد متن سخنرانی‌اش را به صورتی تنظیم کند که حماقت و بلاهت‌اش را با این صراحت به نمایش نگذارد.

 

نیازی نیست که بگوئیم خودبرتربینی،‌   همچون خودکمتربینی و دیگر روان‌پریشی‌ها،‌   در هر حال پای در عرصة‌ توهمات و اعتقادات و باورها دارد.   و عرصة‌ موهومات در هر حال نمی‌تواند در جهان واقعی از ارزش برخوردار شود.   ولی جمکرانیان که در همة زمینه‌ها،  خصوصاً در عرصة حماقت و توحش پیشرفت فراوان داشته‌اند،  خوشبختانه هم اسلام راستین و رحمانی و دمکراتیک  دارند،  هم آخوند منتظری پیشرو و مترقی و طرفدار ایجاد رابطه با آمریکا و ... و هم خداوند و امام زمان «واقعی»: ‌

 

«[...] این باورها خرافی‌ست و خداوند و امام زمانی که مردم می‌شناسند خداوند و امام زمان واقعی نیست[...]»

منبع:  ‌گویانیوز،   ‌مورخ 12 مهرماه سالجاری   

 

این «یکی» باید «آخوند مدرن» باشد؛  از آن انواع که کودتاچیان 28 مرداد و میرحسین موسوی و منتظری را جانشینان بر حق خامنه‌ای و لات‌ولوت‌های فعلی به شمار می‌آورد.   همچنانکه در وبلاگ «مردم و مذاکره» هم گفتیم، «گویانیوز» در تدارک ویراست نوینی از حکومت اسلامی است، به رهبری آخوند منتظری.   در این سایت «مردمی»،  گروهی به بهانة مخالفت با استبداد،  لاشة آخوندی را بیرون کشیده‌اندکه به گواهی اظهارات‌اش،   به ویژه در مورد «ممنوعیت خروج از دین اسلام» یکی‌ از مهم‌ترین سردمداران توحش و خشونت به شمار می‌رود.   با نیم نگاهی به عملکرد تشکل تبه‌کار «طلوع طلائی» ـ  فاشیست‌های یونان ـ می‌توان دریافت که «اسلام» آخوند منتظری ارمغان کدام لجنزار است.   جالب اینکه،‌  کنیزالاسلام‌های جمکران لوحة حقوق بشر کوروش را هم به همین جانور وحشی اهداء کرد‌ه‌اند،   و اینک همین منتظری تبدیل شده به مترقی و پیشرو و خیرخواه و غیره:

 

«[...] منتظری [...] از ديرباز [...]در پی اصلاح نابسامانی‌های پيش رو بود[...]کمتر کسی عمق نظرات ايشان را رصد می‌کرد،   زيرا [...]آنچه را جوان در آيينه نمی‌ديد او در خشت خام می‌ديد.   يکی از موضوعاتی که [...] در مقاطع مختلف بدان تأکيد داشت  لزوم مذاکره و برقراری رابطه با آمريکا بود [...]»

 

می‌بینیم زمانیکه ارباب سوت می‌زند،  سگ‌ها چگونه قلاده پاره می‌کنند!  و چگونه همزمان  با تمرکز فرانکفورتر آلگماینه و رسانه‌های هم‌سو بر «افتخار و غرور ملی»،   ناگهان مذاکره و برقراری رابطه با آمریکا در گویانیوز تبدیل می‌شود به خواست «همه»،   از جمله خواست آخوند منتظری آدمخوار.   از قضای روزگار به دلیل سوت ارباب بود که اکبر بهرمانی هم به نقل از لاشة روح‌الله خمینی،   شعار «مرگ بر آمریکا» را محکوم کرد،   تا به حساب خودش با یک تیر دو نشان زده باشد.   هم برای شعار کذا بازارگرمی کند،   و هم برای خود در کنار «مخالفان» یک چارپایة شکسته تعبیه نماید.   ولی اکبرقاتل در این زمینه تلاش‌اش چندان موفقیت‌آمیز نبود،  در نتیجه «شعار» را رها کرد و به مخالفت با «سانسور» مشغول شد!   

 

خلاصه،  محفل کودتای 22 بهمن برای اشغال جایگاه مخالفان‌اش سخت به تکاپو افتاده و به همین دلیل است که تمایل دارد ضمن باد انداختن در بادبان کنیزالاسلام‌های مشارکتچی ـ مولاوردی و کولایی و غیره ـ  میرحسین موسوی و به ویژه ملاممد خاتمی را «مغضوب» نظام جلوه دهد!   بی‌دلیل نیست که «صدای آمریکا» هم محمد خاتمی را مخالف اشغال سفارت معرفی می‌کند،   و می‌کوشد این جانور وحشی و جنایتکار را «متمدن» بنمایاند:

 

«[...]گری سیک می‌گوید [...] آقای خاتمی هم [...] به صورتی دمکراتیک  از گروگان‌گیری عذر خواست و از مردم آمریکا دلجوئی کرد[...]»

منبع:  صدای آمریکا،   مورخ 16 اکتبر 2013

 

بله «عذر خواهی به صورت دمکراتیک» را از دست ندهیم!   اگر اوضاع به همین منوال پیش رود،  صدای «گاوچران» بزودی ما را با جنگ‌طلبی،  کودتا و سانسور «دمکراتیک» ملاممد خاتمی هم آشنا خواهد کرد!   چه بسا که زبان به تحسین و تمجید از یهودستیزی و نفرت‌فروشی و چماقداری «دمکراتیک» ممدیونسکو هم بگشاید!   حال که به ممدیونسکو رسیدیم،   بگوئیم در «جشن» تولد شیاد اردکان که بیشتر به مراسم روضه و زوزة کفتاران شباهت داشت،    هدیة «تولد» ممدیونسکو را در کاغذ سیاه‌رنگ بسته‌بندی کرده بودند!  باشد که تابش رنگ «ظلمت» بی‌بی‌گوزک کربلا بر «کادو» آن را «اسلامی»‌ کند.  شاید هم رنگ سیاه به این دلیل بوده که تصویب قطعنامة 2118 به بحران دست‌ساز هسته‌ای نقطة پایان گذاشت و سر بریدة بریتانیا هم در کنار دیگر سرهای بریده قرار گرفت!   حضرات در واقع مجلس «ترحیم» بریتانیای کبیر را برگزار کرده بودند!   

 

پیش از این مجلس ترحیم،‌  بی‌بی‌سی،  شیپور وزارت امور خارجة انگلستان در لاشة فضل‌الله زاهدی،  شخصیت «ضداستبداد» کشف کرده بود و برای اجساد داماد و دختر این قهرمان ملی تبلیغ می‌کرد و بر طبل خروج ارتش «سلطنتی» از افغانستان می‌کوبید.  ولی در تاریخ 10 اکتبر سالجاری،  بی‌بی‌سی ناگهان اعلام داشت،   برای مبارزة «جدی» با تروریسم،  6 هزار تفنگدار دریائی به هلمند اعزام خواهند شد!   

 

بله جمبول می‌پنداشت با استخراج حسن فوتبال از صندوق‌های «تف سربالای جمعی» خواهد توانست نقش «محمد مصدق» را به او واگذار کرده،   و یک‌بار دیگر از طریق بحران‌سازی و لات بازی،   «برادران» یانکی‌اش را در برابر مسکو قرار دهد!   ولی نشست سران «آپک» در بالی که با کیک اهدائی رئیس‌جمهور چین و ودکای روسی توأم شد،   در سکوت رسانه‌ای به ویرانی سنگر «اسلام نوازی» آنگلوساکسون‌ها در پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان‌نشین جهان  انجامید!   «خفقان» رسانه‌های غرب در مورد نشست بالی و تبعات آن فقط به جشن و شادمانی و نوشیدن ودکا در کشور مسلمان‌نشین اندونزی محدود نمی‌شود.  در شرایطی که به دلیل بحران‌های «گسترده»،   جایگاه برتر آمریکا در خطر افتاده،  21 کشور عضو «آپک»،‌  با بهره‌گیری از 42 درصد از جمعیت جهان،   53 درصد اقتصاد و 44 درصد تجارت جهانی قادرند نقشی به مراتب چشم‌گیرتر از گذشته ایفا کنند.  و این است دلیل «سکوت» رسانه‌ای پیرامون نشست اخیر «بالی!»   یادآور شویم آمار فوق از مقالة «الکساندر لاتسا»،   ‌در سایت فرانسه زبان نووستی،  مورخ 9 اکتبر 2013  گرفته شده.