قواد و قبرس!
استعفای همزمان سردبیران روزنامههای نیویورکتایمز و لوموند
ـ 14 مه 2014 ـ پیامد شکافی است که در اردوگاه آتلانتیسم ایجاد
شده و اینان را در چند جبهه، از جمله در
زمینة فروش «حقوق بشر» به عقبنشینی واداشته.
این پسروی، حکومتزالممد
را چنان به افلاس انداخته که برای سرپاماندن، از یکسو دست دوستی به سوی پاکستان و عربستان
دراز کرده؛ و از سوی دیگر به «فوتبال و
افتخار پرشیا» آویزان شده، و دمی از بازنشخوار شعار انتخاباتی باراک اوباما ـ ما میتوانیم ـ غافل نمیشود!
به گزارش سایت فارسی ولترنت، مورخ 22
آوریل 2014، «دیوید اکسلرود»، مسئول انتخابات باراک اوباما، تبلیغات
انتخاباتی حزب کارگر انگلستان را بر عهده میگیرد. چند
روز پس از انتشار این خبر، بیبیسی
یک «جهان غرب» برتر و یکدست کشف کرد که با
«سانسور» موافق است و مقامات حکومت زالممد هم که پیشتر به بازنشخوار شعار
انتخاباتی باراک اوباما ـ ما میتوانیم ـ
اکتفا میکردند، این شعار ابلهفریب را به
حساب فرمایشات «روحالله خمینی» گذاشتند. این
مطلب ابتدا در آستانة روز جهانی کارگر توسط رهبر حکومت زالممد مطرح شد:
«[...] رهبر انقلاب با اشاره به ظهور آثار مبارک خودباوری در
بخشهای مختلف جامعه افزودند: این واقعیتهای شوقآفرین نشان میدهد که شعار
اساسی امام راحل یعنی ما میتوانیم، شعاری
لفظی نیست بلکه حقیقتاً قابل تحقق است[...]»
منبع: ایسنا، مورخ
30 آوریل 2014 ، کد خبر:
93021006970
گویا بعضیها به این توهم دچار شده باشند که اگر حزب کارگر
انگلستان دولت تشکیل دهد، میتوانند به
دوران نورانی تونی بلر و گوردون براون بازگردند! به همین دلیل نیز نخستوزیر پاکستان پس از
ملاقات با دیوید کامرون راهی ایران شد تا به جمکرانیان مژده دهد که بزودی «اد
میلیبند» دولت تشکیل خواهد داد، و دکان «ما میتوانیم» هم رونق خواهد گرفت. در
نتیجه، پس از دیدار نواز شریف با جمکرانیان، روند تهدید اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران
شدت گرفته، جهانیان از پیشرفتهای چشمگیر مقامات حکومت زالممد
و پاسداراناش مات و مبهوت شدند! بله، مقامات زالممد تو گوئی مرده بودند و پس از
ملاقات با نواز شریف زنده شدند، سپس «یوروویژن» آمد و حضرات «دولت پاینده» شدند!
همزمان با پیروزی «کُنچیتا وورست» در مسابقات یورویژن ـ 10 مه 2014 ـ خبر رسید که سپاه پاسداران یک
«پهپاد» فوق سریع و رادارگریز ساخته! همچنانکه در وبلاگ «اغ و ابوعطا» هم گفتیم، همه ساله،
در میعادهای پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی، حکومت زالممد پیشرفت میکند! و اینبار وبلاگ ما قبل از انتشار خبر پیشرفت
جمکرانیان نوشته شده بود. دلیل هم اینکه واکنش لات همواره غریزی، و در
نتیجه «قابل پیشبینی» است. خلاصه نیازی
نبود که در انتظار انتشار خبر پیشرفتهای چشمگیر کذا باشیم، این خبر «موثق» در هر حال از بوقهای جمکران
پخش میشد. پس از انتشار این خبر «بسیار مهم» ـ تبدیل پهپاد آمریکائی به بمبافکن اسلامی ـ نوبت رسید به علاالدین بروجردی تا ایشان هم به
بازنشخوار شعار انتخاباتی باراک اوباما بنشینند:
«[...] این حرکت بسیجی فرزندان امام (ره) [...] نشان داد که
ما میتوانیم به عنوان راهبرد جاودانه ایشان با هدایتهای فرماندهی معظم کل قوا [...]
در همه عرصهها عملی شده[...]»
منبع: ایسنا، مورخ
11 مه 2014، کد خبر: 93022214824
یادآور شویم همزمان با انتشار ترهات بروجردی در ایسنا، علمالهدی بر علیه عربستان زوزه سر داد، و علی
خامنهای هم در ایلام، زبان به تهدید
آمریکا و «دیگر قدرتها» گشود. «دیگر قدرتها» باید همانها باشند که از
پیشنهاد مذاکرة «پژاک» به دولت جمکران ـ 6 مه
2014 ـ حمایت میکنند و خامنهای هم جرأت
ندارد نامشان را بر زبان آورد! باری، رهبر «قلعة حیوانات» در ایلام، ضمن کوفتن بر طبل «ساده زیستی» علیعین، تأکید کرد که «وظیفه داریم مردم را به بهشت ببریم»:
«[...]امیرالمومنین در زمانیکه حاکمی بزرگ و مقتدر و دارای
کشوری بسیار پهناور و ثروتمند بودند، همچون یک انسان مستمند، در خانهای محقر، زندگی و برای اقامه حق و عدل و جاری شدن حکم الهی،
ایستادگی میکردند و کارهای بسیار بزرگی
انجام میدادند[...] هدف والای آنحضرت برای مردم [...] رساندن مردم به بهشت [بود] وظیفه
اصلی حاکم اسلامی رساندن مردم به سعادت
واقعی است[...] اگر جامعه اسلامی از نظر مادی و پیشرفتهای علمی و صنعتی و روابط
اجتماعی و عزت و شرف ملی و بینالمللی در اوج باشد اما زمان مرگ و ورود به آن دنیا، لحظه
روسیاهی انسان ها باشد، جامعه به سعادت
واقعی نرسیده[...]»
منبع: ایسنا، مورخ
12 مه 2014 ، کد خبر: 13930223000314
بله همه بدانند که علی در یک خانة محقر میزیست، و «کارهای
بزرگ» هم انجام میداد! گویا ساواک جمکران هنوز نفهمیده که «سادهزیستی» فقط بر
«سادهزیستی» دلالت دارد و بس! و جای تعجب نیست؛ در فاضلاب مطلقگرائی «سادهزیستی» یک ارزش تلقی
میشود، چرا که پایه و اساس ادیان ابراهیمی بر «نفی و تخریب» گذاشته شده؛ تخریب
کاخ شاهان، تخریب بتکدههای باشکوه و مجسمة بتها، و نهایت امر تخریب انسان. باری همزمان
با انتشار اظهارات مسخرة خامنهای در ایسنا،
سایت بیبیسی هم موفق شد با سیاسی
کردن مسابقات «یوروویژن»، یک «جهان غرب»
کشف کند که به استنباط بیبیسی از روسیه برتر است! البته شیپور
وزارت امورخارجه بریتانیا جهت این کشف شکمی و بسیار مهم، از «اظهارنظر»
رهبر ناسیونالیستهای روسیه استفاده کرده:
«[...] ولادیمیر ژیرونوفسکی [...] که به بیان سخنان افراطی
مشهور است [...] اعلام کرد [...] در اروپای غربی دیگر زن و مرد وجود ندارد[...] وقتی
50 سال پیش ارتش شوروی اتریش را اشغال کرد، نباید آن را رها میکردیم، این یک اشتباه بود[...]»
منبع: بیبیسی، مورخ 12 مه 2014
دلیل «تکرار» ترهات رهبر ناسیونالیستهای روسیه از سوی بیبیسی
این است که بعضیها در کمال حماقت میخواهند از روسیه کنونی برای اروپائیها «
لولو» بسازند، بدون اینکه در نظر بگیرند اروپائیها کور وکر و
ابله نیستند، و به «راهنما و قیم و دلسوز» و خلاصه به «آخوند»
و رهبر «کلبهنشین» و «ساده زیست» نیازی ندارند! ولی مگر
میتوان به مسئولان بیبیسی این «واقعیت تلخ» را تفهیم کرد که دوران «برتری» به
سر آمده؟! به هیچ عنوان! پاترنوس همچون پادوهایاش به «درد جاودانگی» و
سکون مبتلا شده، و «ادعای برتری» مهمترین عارضة ابتلا به این
بیماری روانی است. از قضای روزگار دستگاه
هیتلر هم به همین «بیماری» مبتلا شده بود و ... و باید بگوئیم دولت «محبوب و
میدانی» اوکراین هم با نازیها «درد مشترک» دارد!
البته دست دولت میدانی بازتر است. دولت
کییف، کورههای آدمسوزی را، همچنانکه در اودسا ـ 2 مه 2014 ـ
شاهد بودیم، پنهان نمیکند و از
توسل به اوباش مسلح برای کشتار مخالفان غیرنظامی هم هیچ ابائی ندارد. رخدادهای
«ماریوپول» ـ 9 مه 2014 ـ شاهدی است براین
مدعا.
همزمان با جشنهای پیروزی ارتش شوروی بر آلمان نازی، در شهر
«ماریوپول»، مردم بیدفاع مورد تهاجم لاتهای مسلح قرار
گرفتند، و به گزارش رسانهها، طی این
حمله وحشیانه، چندین نفر به قتل رسیدند. شاهد
بودیم که طبق معمول کشتار مردم توسط «شبه نظامیان» مورد تأئید رسمی واشنگتن هم
قرار گرفت. ولی معلوم نیست، چه پیشآمد که دو روز پس از خشونتهای
«ماریوپول»، دولت «میدانی» و اوباش خیابانی ناچار شدند در کییف
عقبنشینی کنند.
در تظاهراتی که به ابتکار «ناتالی ویترنکو»، بنیانگزار حزب سوسیالیست اوکراین در شهر کییف برپا
شد، پیروان کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس
هم حضور داشتند و برخی محافل یانکی گویا دریافتند که برنامة سازمان سیا برای «حذف
کمونیستها» از اوکراین، و زمینهسازی
برای وادار کردن روسیه به خشونت امکانپذیر نیست. در نتیجه،
به فکر «تغییر سنگر» افتاده، بساط «ارسال نامه سرگشاده» و افشاگری و سلب مسئولیت
به راه انداختند، و خلاصه سفرة «کی بود، کی بود، من نبودم» پهن کردند.
ابتدا در تاریخ 12 مه سالجاری، 100 تناز برندگان جوایز نوبل و اساتید دانشگاهها با ارسال نامه سرگشاده به «کنت راث»، سازمان «دیدهبانحقوق بشر»، یعنی اهرم کودتا و جنگسازی آتلانتیسم را موردانتقاد قرار دادند. و فردای همانروز، رسانه
اسلامنواز گاردین که پیوسته برای یانکیها دم میجنباند و از مدافعان بهارعرب و
جنبش سبز هم بود، ناگهان به مخالفت با سیاستهای آمریکا در
اوکراین برخاست و هشدار داد که سیاست آمریکا به جنگ جهانی منجر خواهد شد! همزمان
با تغییر سنگر گاردین بود که پتة هانتر بایدن و دون آرچر، در رابطه با شرکت بوریسما بر آب افتاد و معلوم
شد پسر معاون رئیس جمهور آمریکا به عنوان یکی از اعضای هیأت مدیره «بوریسما هلدینگ»،
بزرگترین شرکت خصوصی اوکراین در زمینه
انرژی برگزیده شده! یادآور شویم چند هفته پیش «دوون آرچر »، مسئول
تبلیغات جان کری در انتخابات ریاست جمهوری نیز در هیئت مدیره این شرکت لنگر
انداخته بود. به گزارش ولتر نت، مورخ
14 مه سالجاری، شرکت مذکور طی انقلاب
نارنجی در قبرس به ثبت رسیده بود! باری، یکروز
پس از افشای ارتقاء مقام هانتر بایدن بود که خبر استعفای همزمان سردبیران مؤنث نیویورکتایمز
و لوموند هم منتشر شد.
نیویورک تایمز، بوق
اسرائیلپرست و اسلامنواز که از «معرفی» بینیاز است؛ رسانة
لوموند هم شعبة همین بوق در کشور فرانسه بوده و هست! سردبیر نیویورکتایمز را در گیرودار «بهار عرب»
به این جایگاه پرتاب کرده بودند؛ و اما بشنویم از سردبیر لوموند! ایشان در تاریخ 21 اوت 2013 با قلمی کردن یک
سرمقالة ابلهانه، به صراحت خواهان «دور زدن»
شورای امنیت و تهاجم نظامی به سوریه شده بودند!
به عبارت دیگر، سردبیر
مؤنث لوموند همچون مقامات حکومت زالممد، از شیفتگان ولایت و توحش و خشونت ـ روابط یکسویه ـ است. و استعفای همزمان ایشان و سردبیر مونث نیویورکتایمز، به
ویژه پس از افشای ورود هانتر بایدن و مستر آرچر به هیئت مدیرة شرکت بوریسما، در
واقع نشان میدهد که پاترنوس، یا بهتر بگوئیم قواد خلیلالله هزارة سوم، پس از قربانی کردن دو پسرش ناچار شده از عیالاتاش
هم صرفنظر کند!
ولی کار به این مختصر محدود نماند؛ یکروز
پس از استعفای زینبهای فرنگی، تولة آخوند
جنتی، وزیر ارشاد حسن فوتبال، با «کارلابرونی»
و دیگر آزاد زنان «سلیکونی» فرانسه همصدا شد! بله، وزیر ارشاد حکومت اسلامی را دستکم نگیریم، خیلی «اهل
دل و سر حاله» این توله! ایشان که در
چارچوب احکام شرع، از مشوقان کودکآزاری،
بردهفروشی،
سنگسار و قصاص، سانسور و حرام و حلال و حق و باطل و گناهکار و
بیگناه و دیگر جفنگیات جزیرهالنبی هستند،
همصدا با کسانیکه که در چارچوب«اعتقادات»
ایشان میباید جملگی سنگسار شوند، از
ربوده شدن دختران نیجریائی توسط «بوکوحرام» وجدان درد گرفته و دکان فروش «اسلام
خوب» برای شوت و پرتها افتتاح کردهاند:
«خبر هراس انگیز ربودن 275 دختر دبیرستانی در نیجریه [...] و
اعلام فروش آنها به بردگی چنان شوکآور بود که وجدان هر انسانی را به درد آورد[...]
این اقدام انزجارآمیز [...] به هیچ وجه جبران پذیر نیست. آنها آسیبپذیرترین قشر
جامعه یعنی دختر معصوم دبیرستانی را [...] به جرم مشارکت در امر سوادآموزی به ضدیت
با اسلام متهم کردهاند [...] اسلام با ندای برابری و رفع تبعیض و با شعار آزادی و آزادگی
به آفریقا آمده[...] آنها با وقاحت حیثیت اسلام و مسلمین را به حراج گذاشتهاند [...]»
منبع: سایت ایران
دیپلماسی، مورخ 15 مه 2014
بله، در حکومت زالممد
صدها هزار کودک به دلیل فقر و تنگدستی، که
این حکومت از مسببان اصلی آن است، از دسترسی به آموزش ابتدائی محروم مانده و روزی
چند بار «اجاره» داده میشوند، ولی وزیر
ارشاد همین حکومت برای دختران دبیرستانی یک کشور آفریقائی دکان باز کرده، و آنان را «آسیبپذیرترین قشر جامعه» به شمار
میآورد! گویا مصیبت وارده بر این دختران «قلب» تولة آخوندجنتی
را چنان به درد آورده که ایشان جهت لیسیدن ماتحت عموسام در سطح جهانی اعلام آمادگی
فرمودهاند. آندسته از هممیهنان که از تزویر، خودفروختگی و پدرسوختگی آخوند هنوز اطمینان
ندارند، بهتر است هذیانگوئی این تولهآخوند
مزور را با دقت بخوانند، باشد که دریابند استعمار چه اوباشی را برای
سرکوب و چپاول ملت ایران به «وزارتخانهها» فرستاده.
وارد جزئیات در کشور نیجریه نمیشویم. فقط بگوئیم در اینکشور نفتخیز، شرکتهای نفتی غرب فعالیت دارند. در
نتیجه، سازمان دادن به تروریستهای «به ظاهر مخالف
دولت» شیوهای است شناخته شده، که طی سدة اخیر، به
ویژه در ایران اعمال شده و میشود. ابراز
تأسف تولة آخوند جنتی از این عملیات همانقدر خندهدار است که انتقاد حسن فوتبال از
سوءاستفادههای مالی در دوران احمدی نژاد!
مقامات حکومت زالممد میپندارند
با انتقاد از جرم و جنایات دیگران، خواهند توانست با سلب مسئولیت از خود حسابشان
را از شرکایشان جدا کنند. اتفاقاً
«پاترنوس» نیز چنین میپندارد.
در این راستا، تلویزیون بیبیسی ـ شبکهای که در کشور فرانسه در دسترس ماست ـ مصاحبهای با «گلن گرینوالد» ترتیب داد و کتاب
جدید وی را که در مورد افشاگریهای ادوارد سنودن
نوشته شده، به مخاطبان معرفی کرد! سپس همزمان
با ورود ناوگان اقیانوس آرام روسیه به خلیج کره ـ
صدای روسیه، مورخ 16 مه 2014 ـ پاترنوس برای سلب مسئولیت از یانکیها پوستین «اسرائیلستیزی»
بر تن نمود و مدعی شد «کولومویسکی»، یک
اولیگارک اسرائیلی ساکن سوئیس ـ در کشتار
اودسا دست داشته! این مرحله از دگردیسی پاترنوس که در سایت
ولترنت، مورخ 16 مه 2014 نیز انتشار یافت، نشان
میدهد که پاترنوس از قواد خلیلالله و عیالات و خداوند خونخوارش، «یهوه»
فاصله گرفته و میخواهد در سنگر «مسیحیت ناب» لنگر اندازد. ولی به استنباط ما زمینه برای این نوع تغییر
سنگرها مساعد نیست، چراکه امروز خبر رسید
که برنامة خروج پاپ از شهر رم به دلیل «زکام» آنحضرت منتفی شده!
در پی ورود ناوگان جنگی روسیه به دریای مانش، قواد
خلیلالله ابتدا ناچار شد با افشاگری در مورد قبیلة «جانکری و جو بایدن»، پسراناش را قربانی کند، و بتشکنی را مورد انتقاد قرار دهد! در گام
دوم، حضرت قواد سلامالله، ضمن سلب مسئولیت از خود، «غیرمسیحیان» اوکراین را مسئول «بتشکنی» معرفی فرمود،
و ... و سرانجام ناچار شد هر دو عیالاش
را هم سه طلاقه کند، و اینچنین بود که «ناتالی نوگهرد» و «جیل آبرامسون»، به ادعای بیبیسی «استعفا» دادند! و همزمان
با استعفای عیالات حضرت قواد، سفر وزیر دفاع ترکیه به جمهوری آذربایجان هم منتفی
شد و ... و ناگهان دولت سوسیالیست فرانسه به یاد آورد که زدن چوب حراج به صنایع مادر
ـ فروش شرکت آلستوم به جنرال الکتریک آمریکائی ـ هیچ کار خوبی نیست! زکام
نابهنگام حضرت «پاپ»، اگر با این تحولات
در ارتباط نباشد، مسلماً با تبدیل خانة
مسکونی هیتلر در اطریش به مرکز کمک به مهاجران پیوند پنهان دارد.
<< بازگشت