فالوس و فرشته!
همزمان با برگزاری نشست «آسیا ـ آفریقا» در اندونزی، اظهارات سرگئی لاوروف، وزیرامورخارجه روسیه در
مورد نبود اتحاد نظامی روسیه با حکومت اسلامی جمکران، هر آنچه یورونیوز و چامسکی در راه فرشتهسازی از
حکومت اسلامی رشته بودند، پنبه کرد و آرزوی آتلانتیسم را بر باد داد! آرزوی محافلی که جهت حفظ جایگاه برتر اسرائیل
در منطقه، برای ایجاد چند ناتو: عرب، عجم، شیعه، سنی، ترک، کرد و بلوچ و…و تشکیل چندین و چند جبهة جنگ «نیابتی» خیز
برداشته، و برای حکومت جمکران نقش «داور
منطقهای» قائل شده بودند! و تهاجم نظامی
به یمن نیز فقط بخشی از همین سناریوی جنایتکارانه بود. شاید
عجیب به نظر آید ولی این سناریو با مذاکرات هستهای، و همچنین انتخابات شهرستانهای فرانسه پیوندی انداموار
برقرار کرده!
پیوندی که با نتایج غیرمنتظرة انتخابات فرانسه ـ ناکامی فاشیستها در نفوذ به هیئتهای اجرائی ـ سست شد، هر چند هنوز نگسسته! بله،
در کمال تأسف تلاش مزبوحانة حاکمیت فرانسه برای واگذاری شهرستانها به
پوپولیستها همچنان ادامه دارد. و نمایش
مهوع «اختلافات» لوپن و صبیهاش بر سر کورههای آدمسوزی شاهدی است بر این مدعا! بوقهای فاشیسم چنین القاء میکنند که رهبر
کنونی جبهة ملی فرانسه برخلاف پدرش، خیلی
دمکراتمنش و مامانی شده! حال آنکه تبلیغات رسانهای هر چه باشد، اصل مطلب را نمیتواند پنهان دارد. و اصل
مطلب این است که جبهة ملی فرانسه ساختاری است «پوپولیست» و عوامفریب، و «آزادی بیان» را برنمیتابد. تشابه
مواضع مارین لوپن با حکومت اوباش جمکران در مورد ترور «شارلی»، و به
ویژه مقالة الکساندر لاتسا پیرامون نقش حاکمیت فرانسه در حمایت «زیرجلکی» از تعصبات
و تعلقات و نقض قوانین جمهوری، شاهدی است
بر این مدعا. هر چند موضوع وبلاگ ما نه «ترور شارلی»، که ناکامی
سناریوی جنگافروزی و تروریسمنوازی آتلانتیستها در منطقه، و شکست
اینان در جبهة حمایت از فاشیسم در اروپاست.
و جالب اینکه، این ناکامی، حکومت اسلامی را به هراس افکنده، و
حاکمیت فرانسه را به سپربلای آتلانتیسم تبدیل کرده.
پس از صدور بیانیة لوزان، و فرمان لغو تحریم تحویل موشکهای اس ـ300 به
ایران، سرمایهگزاریهای چین در پاکستان، به ویژه جهت اتمام «خط لولة صلح»، مهمترین
نشانة عقبنشینی آتلانتیسم از سیاست سنتیاش ـ آخوندنوازی و چپاول ـ در منطقه به شمار میرود. در
واکنش به این تحولات چشمگیر است که حکومت جمکران و همآخوریهایاش در فرنگ برای
«بازگشت به گذشته» خیز برداشته و در کمال حماقت میکوشند از قوم و قبیلة خمینی، نهضت عاظادی،
فاشیستهای اصلاحطلب و جبهة به اصطلاح «ملی» تصویر دلپذیر ارائه دهند. این
تحرکات ابلهانه، به صور متفاوت، و البته با اهداف مشابه ـ فرشتهسازی از پوپولیسم، جهت سرکوب آزادی بیان ـ در کشور فرانسه نیز جریان دارد! شاید
آندسته از خوانندگان گرامی که در جریان شرایط فرانسه نباشند، متعجب شوند،
ولی با توجه به بیانات جنجالی رئیسجمهور
فرانسه ـ ایجاد ترادف میان مطالبات حزب کمونیست
و دکان مارین لوپن ـ که اعتراض شدید جناحهای
چپ را در پی آورد، باید بگوئیم در کمال تأسف حاکمیت فرانسه نیز از تحولات کلان
ستراتژیک جاری سخت به هراس افتاده، و برای «بازگشت به گذشته» ـ جاخالی
دادن در برابر فاشیستها ـ خیز برداشته! پیش
از ادامة مطلب یک مینیپرانتز باز میکنیم و در مورد این شیوة خررنگکن در کشور
فرانسه توضیح مختصری میدهیم.
حاکمیت فرانسه ـ با
دولت اشتباه نشود ـ هرگاه مطالبات قانونی ملت
را تهدیدی برای منافع محفلیاش دیده، ترفندی به کار برده تا از خود سلب مسئولیت نماید. و این جریان ریشههای قدرتمند تاریخی دارد. به عنوان نمونه در دوران ناپلئون سوم، حاکمیت برای ارتش آلمان کارت دعوت میفرستاد، تا از طریق اشغال نظامی، مطالبات مردم را به حاشیه براند. پس از جنگ جهانی اول، و فراهم شدن زمینة مناسب برای استقرار فاشیسم
در اروپا، این حاکمیت همانطور که شاهد
بودیم با یک کودتای نظامی در برابر آلمان نازی جاخالی داد، و با شامورتی نازیها را بر کشور حاکم نمود!
همین جریان، برای
گشودن جبهة ثانویه، ژنرال دوگل را به لندن فرستاد تا در سنگر
«مخالف» بنشیند. سپس تمام «منتخبین» مردم فرانسه در مجلس، به استثناء نمایندگان حزب کمونیست، به دولت ویشی و همکاری با اشغالگران نازی رأی
موافق دادند! زمانی که ارتش سرخ موفق شد محاصره لنینگراد را
بشکند و ارتش ظاهراً «شکستناپذیر» آلمان نازی را تارومار کند، همین نمایندگان منتخب و محترمی که پیشتر به
دولت ویشی رأی اعتماد داده بودند، در کنار همة کسانی که با نازیها همکاری و
همیاری داشتند، به قول مشقاسم «پنداری
دود شدند» و به آسمان رفتند! اینچنین بود که فرانسه تبدیل شد به یک کشور مخالف آلمان نازی!
سالها بعد در دوران ریاست جمهوری فرانسوا میتران، نخستین
رئیسجمهور سوسیالیست فرانسه، شیوة
جاخالی دادن حاکمیت حسابی «صیقل» یافت. روند این بود که «پیر موروا»، شخصیت جناح چپ
حزب را به پل پیروزی «لوران فابیوس»، عضو
محفل «سوسیال ـ لیبرالیسم» تبدیل کنند؛ سیاستهای چپ را در پرانتز بگذارند و نهایت امر برای
تضعیف احزاب راست، باد در بادبان پارة یک
تشکل ضددمکراتیک فاشیست بیاندازند. نتیجة مطلوب به دست آمد؛ در دورة ریاست جمهوری میتران، میزان
محبوبیت دکان فاشیستها به 20 درصد رسید. در مرحلة بعد،
همانطور که سالها پیش در مطلب
«لولو آمد» هم گفته بودیم، احزاب چپ با معرفی چندین نامزد انتخاباتی، راه را
برای حذف نامزد سوسیالیست از ریاست جمهوری هموار کردند، و ژاک
شیراک در برابر فاشیستها قرار گرفت و با آراء نجومی در انتخابات «پیروز» شد. سپس یک
پرانتز سرکوزینژاد بازکردند و دولت فرانسه تبدیل شد به پیشقراول ارتش ناتو. اینچنین بود که باهدف گسترش تاراج، سناریوی
حمایت از تروریسم، با شعار ابلهفریب
مبارزه با دیکتاتوری، در کشورهای تونس، مصر، لیبی و سوریه به اجرا درآمد. جالب اینجاست که اتحادیه اروپا، کشورهای بهارزده را تاراج میکند، ولی
حاضر نیست پیامدهای منطقی این تاراج را بپذیرد!
در نتیجه، هر روز، زوزة
بوقهای ارتش ناتو پیرامون «مشکل مهاجران» به آسمان برمیخیزد و هیچکس هم نمیپرسد، چر این «مهاجران» کشور خود را ترک میکنند؟!
دلیل هم روشن است؛ طرح چنین پرسشی، موضوع «مسئولیت» را مطرح خواهد کرد. مسئولیت مستقیم
آتلانتیستها در جنگافروزی، کشتار، تخریب، و… و خصوصاً غارت سرزمین این مهاجران. مهاجرانی که قربانی چپاول غرب شدهاند، و رسانههای
غرب از آنان، تصویر مزاحم و مهاجم و دشمن ارائه میکند. همان
نمایش مهوعی که دولت استرالیا با پناهجویان،
از جمله با پناهجویان ایرانی به
راه انداخته. و هفتة گذشته نیز کنیزالاسلام فرنگی «جولی بیشاپ»، از
سرتاپای سیاهپوش، جهت بازگرداندن این «مزاحمان» راهی جمکران شده بود. «بیشاپ»
کشف کرده که «شایسته است پناهجویان در کشور خودشان زندگی کنند!» بله، ایشان که در سرزمین استرالیا «مهاجر» به شمار
میآیند، برای دیگر مهاجران جا ندارند؛ ایرانیها باید بروند به مملکت خودشان!
اظهارات بیشاپ به این معناست که پناهجویان ایرانی باید به
طویلة اسلامی آتلانتیستها بازگردند! طویلهای که در وحشیگری از آلمان نازی به مراتب
«پیشرفتهتر» است! با این تفاوت که مخالفان دستگاه هیتلر متمدن بودند؛ روابط
حقوقی را به سخره نمیگرفتند، و به ویژه برای ارائه تصویر دلپذیر از پوپولیسم،
شعار ابلهانة «تبدیل اقلیت به اکثریت» سر
نمیدادند!
ارائه تصویر دلپذیر از پوپولیسم را صبیة عبدالرحمان برومند
بر عهده گرفته! ایشان زبان به مدح و ستایش «پدر» گشودهاند، و از گفتگوی
آن فقید شهید با آن وحشی بیابانی ـ خمینی
را میگویم ـ برایمان «خاطره» نقل کردهاند!
میدانیم که دکان نقل خاطره و شایعهپراکنی
و جفنگبافی و روایتسازی در کشور گل و بلبل رونق فراوان دارد، و محور
قانون اساسی حکومت جمکران نیز جز پوشال «خاطرات» و روایات «پدر» ـ پدر خانواده،
پدر دینی و پدر آسمانی و به ویژه پدر استعمارگرـ نیست. باری، صبیة عبدالرحمان برومند چنین نقل میکند که
خمینی به پدرش گفته بود چرا نام جبهة ملی، جبهة اسلامی نیست. و آن شهید پاسخ داده بودند، «این جبهه به همه ایرانیان تعلق دارد؛ همة ایرانیان مسلمان نیستند؛ اقلیتهای مذهبی در این جبهه حضور دارند و هدف
این است که اقلیت به اکثریت تبدیل شود!» به عبارت دیگر،
هدف این است که اقلیت به «اقلیت
مذهبی» تقلیل یابد و در اکثریت مسلمان و شیعه «حل» شود! به این ترتیب بیخیال حقوق و آزادیهای فردی! یادآور شویم، آنچه در ایران،
جبهة ملی خوانده میشود، هیچ
تفاوتی با «جبهة ملی» فرانسه ندارد؛ هر
دو افراطگرا و تعصبنوازند؛ هر دو پوپولیست و عوامفریب و ضدکمونیستاند، و برای آتلانتیسم معلق میزنند. با این
تفاوت که جبهة ملی فرانسه مانند پاسدار شریعتمداری تلاش میکند، ژست ضدآمریکائی بگیرد و مجیز روسیه را بگوید! هر چند
در واقعیت پادوی آیپک و آمریکاست و خرجومخارجاش را هم از سفارت حکومت اسلامی در
پاریس دریافت میدارد. و دقیقاً به دلیل همین ارتباط ویژه دکان لوپن با
جمکران است که ناکامی ویشیستها در انتخابات شهرستانهای فرانسه از اهمیت
برخوردار میشود!
آنچه اهمیت دارد ایناست که حاکمیت فرانسه، به
دلائلی نه چندان پنهان، نتوانست به شیوة
«سنتی» در برابر ملت از خود سلب مسئولیت کند؛
نتوانست همچون دیگر میعادها، میدان را به پوپولیستها بسپارد! و اینچنین بود که حزب نیکولاسرکوزی به عنوان «پیروز»
انتخابات معرفی شد. ولی زمانیکه سرکوزی
برای ابراز رضایت از این پیروزی چشمگیر در برابر دوربینها قرار گرفت، چشمهایاش از ترس «دو دو» میزد و رنگ صورتش
همچون احمدینژاد پس از انتخابات 1388 «سبز» شده بود! در پی این جریانات بود که، فریاد «غلط کردم» رئیس سناریوی «سلب مسئولیت»
ـ اینفرد در اسلام نوازی و حمایت از خمینی
و محمد خاتمی کارنامة درخشانی دارد ـ به آسمان برخاست و… و چند روز بعد، بیانیة لوزان انتشار یافت! خلاصه، این
بیانیه با نتایج انتخابات فرانسه ـ شکست
پوپولیستها ـ بیارتباط نیست! ولی علیرغم این ناکامی، روند حمایت از پوپولیسم و ارائة تصویر دلپذیر
از خشونت و انسانستیزی، نه فقط در
فرانسه که در تمام مناطق نفوذ آتلانتیستها همچنان ادامه دارد! مصاحبة
یورونیوز با نوآم چامسکی، فرشتهسازی از
جیمی کارتر، و به ویژه مصاحبة کانال
دولتی فرانسه با بشار اسد، بخشی است از
همین سیاست!
بله اشتباه نکنیم، کانال دولتی فرانسه با بشار اسد مصاحبه کرده تا حمایت
از تروریسم را به حساب فرانسه و آمریکا بگذارد،
و لندن و حکومت ملایان را تطهیر
کند! بشار اسد در
مصاحبهاش هیچ اشارهای به نقش بریتانیا و حضور نیروهای نظامی جمکران
نکرده! رئیس جمهور سوریه از «رفت و آمد
فرماندهان نظامی حکومت اسلامی» سخن گفته و تأکید میکند که فقط «نیروهای نظامی حزبالله
لبنان، آنهم به درخواست دولت سوریه در این کشور حضور
دارند!» و عجیب اینجاست که بارها و بارها رسانهها خبر
کشته شدن نظامیان جمکران در سوریه را بازتاب دادهاند! در
وبلاگهای پیشین گفتهایم، و باز هم میگوئیم
دولت سوریه لائیک است؛ این کشور مدارس مختلط دارد و هیچ دلیلی ندارد که
نظامیان حکومت ضدلائیک جمکران از دولت لائیک سوریه «دفاع» کنند. به استنباط ما نظامیان جمکران تحت نظارت ارتش
ناتو برای حمایت از اسلامگرایان به سوریه رفتهاند، و با ارتش اینکشور میجنگند. و اگر
بشار اسد این واقعیت را فاش نمیکند، فقط
یک دلیل میتواند داشته باشد و آن اینکه افشاگری در مورد نقش مخرب حکومت ملایان، زیان بیشتری به مردم سوریه میرساند. مردمی
که بیش از 4 سال است مورد تهاجم تروریستها قرار گرفتهاند. تروریستهائی
که از حمایت بیدریغ رعایای اروپائی، و پشتیبانی
مالی عربستان و جمکران و ترکیه، نوکران وفادارآمریکا
در منطقه برخوردار میشوند تا «جایگاه برتر» اسرائیل متزلزل نشود و بنیامین نتانیاهو
و اربابان یانکیاش بتوانند تهدید بمباران ملت ایران را تداوم بخشند. تحویل
موشکهای اس ـ 300، پاسخ روسیه به همین سیاست
«تهدید» بود. وزیرامورخارجه روسیه صریحاً
به این موضوع اشاره داشته:
«[...] وزیر امور خارجه روسیه تاکید کرد مسکو نمیخواهد ایران
هدف جدید برای توسل به زور نامشروع شود[...] پس از تحویل سامانههای اس ـ 300،
کسانی که بخواهند به ایران حمله کنند، بیشتر
فکر خواهند کرد[...]»
منبع: سپوتنیک،مورخ 22 آوریل 2015
در واکنش به اظهارات وزیرامور خارجه روسیه، باراک
اوباما چماق تهدید از نیام برکشید و فرمود اگر بخواهیم حمله کنیم، این موشکها نمیتواند
مانع شود! در واقع نفسکشطلبی اوباما برای دلجوئی از حسن
روحانی است! همچنانکه در وبلاگ «سیزده به
در و سیزده آوریل» گفتیم، جیغ و فریاد حسن فوتبال در گیلان هم در مقام خود
اعتراضی بود به سیاست روسیه. میدانیم که دوام
حکومت نفرتفروش ملایان در گرو تداوم بحران و تهدید است. و تلاش
روسیه برای رفع بحران، یعنی تهدید حکومت جمکران به مرگ! ولی
حکومت جمکران نباید زیاد نگران باشد، چرا که هنوز محفل نوآم چامسکی از این ساختار بینظم
و بیشکل و ضداجتماعی حمایت میکند. کافی
است نیم نگاهی به مصاحبة یورونیوز با چامسکی بیاندازیم. در این
مصاحبه، چامسکی از ایالاتمتحد و اسرائیل به عنوان دولتهای
تروریست نام میبرد! به این ترتیب، حکومت جمکران که در عمل متحد هماینان است و 36
سال است «ادعای مخالفت» با آمریکا و اسرائیل دارد، تبدیل میشود به مخالف تروریسم! حال
آنکه دین سیاسی جز تروریسم نبوده، نیست و نخواهد بود. و ملت ایران،
استقرار این تروریسم 36 ساله را به
جیمیکارتر مدیون است. فردی که در سایت
«ولتر نت» تبدیل شده به مخالف تروریسم!
بله، «ولتر نت» در مطلبی تحت عنوان «اتحادیۀ ضدکمونیست
جهانی، اتحاد بینالمللی جنایت» مینویسد، پس از جنگ جهانی دوم، یک
اتحاد تروریستی برضد کمونیسم ایجاد شد ولی جیمی کارتر تصمیم گرفت به این سیاست
پایان دهد:
«[...] اتحادیۀ بینالمللی فاشیسم در سال 1946 تشکیل شد[...]
در سال 1977، جیمی کارتر با ورود به کاخ سفید تصمیم گرفت که به این اعمال کثیف پیشینیان
خود پایان دهد[...]»
منبع: ولترنت، مورخ 5 آوریل 2015
بله سه روز پس از بیانیه لوزان جیمی کارتر جنایتکار تبدیل شد به مخالف تروریسم! جالب اینجاست که سرنگونی دولت بختیار، حمایت از مجاهدین افغان، طالبانسازی، و تحریم المپیک مسکو، یعنی سیاسی
کردن ورزش را به همین جانور وحشی، یعنی جیمی
کارتر مدیونایم! و یادآور شویم که روحالله خمینی و دولت خیابانی
شیخ مهدی بازرگان هم به پیروی از ارباب، المپیک
مسکو را تحریم کردند! از جنایات دستگاه کارتر در آمریکای لاتین هم
فاکتور میگیریم! خلاصه با توجه به ادعای عجیب «ولتر نت» و همچنین
پیامهای پروپاگاند نوآم چامسکی در یورونیوز،
به صراحت میتوان دریافت که بعضی
محافل برای تضمین تداوم حکومت ملایان سخت به تکاپو افتادهاند. و ظاهراً
سناریوی شیطانسازی از آمریکا و اسرائیل، جهت ارائة تصویر دلپذیر از حکومت فاشیست ملایان
بخشی است از همین تلاشها که بدون «فرشتهسازی» از جیمیکارتر امکانپذیر نخواهد
بود! البته در این روزهای زیبای بهاری ـ بهار دیررس که تا سیزده به در به گلهای یاس ما
امکان شکفتن نداد ـ نمیخواهیم آنچه
چامسکی و یورونیوز رشتهاند، پنبه کنیم. هر چند احداث خط لوله صلح توسط چین، منتفی شدن اتحاد نظامی روسیه با حکومت محتضر
جمکران، و به ویژه ناکامی فاشیستها برای
اخراج یونان از اتحادیة اروپا، مسائل بسیاری را تغییر خواهد داد، و در رأس
این مسائل نتایج انتخابات بریتانیا قرار میگیرد! البته آخوندجماعت و دیگر برتری طلبان ـ مذکر و
مونث ـ که جز شیطانسازی و فرشتهپرستی هیچ نمیشناسند، از درک این تحولات عاجزند، دلیل
هم روشن است. در جمجمة برتریطلبان، «فالوس
پدر»، جای مغز را گرفته!
<< بازگشت