از ملانیا تا میترا!
در راستای روند «نشاندن سگ بجای کله پز»، قرار
بود محمدعلی نجفی جانشین حسن روحانی
شود، تا ضمن به ارزش گذاشتن تعدد زوجات ـ پایه و
اساس زنستیزی و بردهداری ـ روابط عادی
نیز با دستگاه کازینونژاد برقرار نماید. از آنجا که شیعیجماعت جز «تخریب و حماقت» هیچ
نمیشناسد، محمدعلی نجفی با کشتن میترا استاد، سناریوی
سرشار از نبوغ اصلاحطلبان را بر هم زد! اینک گلة نئاندرتالهای اصلاحطلب، تحت زعامت بیبیسی، بساط شایعهپراکنی و مظلومنمائی برای قاتل پهن
کردهاند تا با ایجاد ابهام و الصاق برچسب «زن خیانتکار» به میترا، قتل را
«توجیه» نمایند!
روز سه شنبه 28 ماه می، پلیس تهران اعلام کرد «میترا استاد، همسر
دوم محمدعلی نجفی، به ضرب 5 گلوله در حمام
خانه مسکونیاش به قتل رسیده.» جریان از
اینقرار بود که مهیار، پسر 13 ساله میترا از مدرسه به خانه آمده و پلیس
را در جریان گذاشت. و از آنجا که مقتول
«زن» بوده و همسرش از نورچشمان محفل اصلاحطلبان،
پلیس شیعی بلافاصله روند ماستمالی کردن شواهد جنایت را با نقض آشکار
قوانین دادرسی آغاز میکند و بجای ضبط آلت جرم،
اسلحة کمری را در اختیار خبرنگار صداوسیما میگذارد تا آن را به همه نشان
داده و اثر انگشت قاتل را هم مخدوش کند! به این ترتیب، قاضی میتواند تصمیم بگیرد که پروندة قتل مخدوش
است و رسیدگی به آن امکانپذیر نیست:
«[عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل جنائی اظهار داشت] اسلحهای
که آلت جرم است و باید مهر و موم شود و در پرونده مضبوط باشد، به راحتی در اختیار یک خبرنگار قرار میگیرد [...]
در حالیکه شاید بخواهد اسلحه انگشت نگاری شود یا برای موارد دیگری به کارشناسان
ارجاع شود. براین اساس به نظر میرسد قوانین آیین دادرسی کیفری
رعایت نشده [...]»
منبع: گویانیوز،
مورخ 31 مه 2019
به استنباط ما شاید به همین دلیل هنوز وکیل مدافع مقتول
مشخص نشده و برادرش، مسعود استاد، تهدید کرده در مورد توطئة قتل میترا افشاگری
خواهد کرد.
باری چند ساعت بعد از انتشار خبر قتل میترا استاد، معلوم
شد محمدعلی نجفی بازداشت شده و به قتل همسر دومش اعتراف کرده و صداوسیمای جمکران هم
جشن مفصلی برای قاتل بر پا کرد! خبرنگاران دور قاتل حلقه زده و با طرح پرسشهای
ابلهانه به او کمک میکردند تا با شایعهپراکنی، خود را قربانی خشونتهای فیزیکی مقتول جلوه دهد و
قربانی را به وزارت اطلاعات مرتبط کند و ... و برای اثبات دروغهایش یک قصة ننه
حسن هم اختراع نماید. «من قصد کشتن نداشتم.
برای ترساندن ایشان ـ میترا ـ با اسلحه کمری وارد حمام شدم. ایشان ترسید و به علامت تسلیم دستهایش را بالا برد
و به من نزدیک شد و مورد اصابت گلوله قرار گرفت!» و نجفی هم گویا از شلیک گلوله به وجد آمده بود
چرا که 4 گلوله دیگر هم به میترا شلیک میکند باشد تا وجود «پنج تن» را به اثبات
برساند. بعد هم مثل همه شیعیهای «شجاع و
مسئولیتپذیر» فرار را بر قرار ترجیح میدهد!
باری نجفی 68
ساله که سال گذشته با میترا ازدواج کرده پس از ارتکاب قتل، میگوید با قربانی «اختلافات
خانوادگی» داشته! میدانیم که شیعیجماعت با روابط متمدنانه و
انسانی بیگانه است و اختلافات خانوادگی را
نیز مانند اختلافات سیاسی با جنایت حلوفصل میکند و بلافاصله، «تنها به قاضی میرود و راضی باز میگردد!» یعنی با توسل به دروغ خود را تبرئه میکند و
انگشت اتهام را به سوی قربانی جنایتش میگیرد.
و از آنجا که میترا استاد کشته شده
و دیگر نمیتواند از خود دفاع کند،
محمدعلی نجفی هم در برابر دوربینها هر آنچه دل تنگش خواسته بر زبان رانده
و در جایگاه عوام پسند «قربانی خشونت» لنگر انداخته.
البته نجفی در این عرصة دریدگی و رذالت تنها نیست؛ از
همراهی بیبیسی، بوق نژادپرستان بریتانیا، ولینعمت بوقهای شیعی هم برخوردار شده. در این
راستا، بیبیسی بلافاصله یک دادگاه بیخدیواری
بر پا کرد، و ضمن سانسور اظهارات مهیار، پسر 13 ساله مقتول در مورد «دست بزن نجفی»، به
اوباش مؤنث و مذکر شیعی از جمله شخص نجفی تریبون داد تا قاتل در جایگاه قربانی تثبیت
شود! زیرمجموعة
جمکرانی بیبیسی، ایسنا و شرکاء هم به
تخم و ترکة مؤنث نجفی و کشتزار اولش تریبون دادند. اولی
ادعا میکند کتک زدن میترا توسط نجفی «دروغ» است!
دومی هم از نزاکت و ادب و مهربانی
نجفی یک بیبیگوزک مفصل سر هم میکند و در این میان «فمینیستهای» جمکرانی جملگی
خفقان گرفتهاند؛ انگار نه انگار که یک زن قربانی خشونت فردی شده
که حدود 4 دهه است در رأس هرم قدرت لنگر انداخته؛
از این وزارتخانه به آن وزارتخانه رفته و نهایت امر سر از شهرداری تهران
درآورده! سکوت به این دلیل حاکم شده که گویا قرار بوده این
تحفة نطنز را جانشین حسن روحانی کنند! بله، جماعت
مؤنث شیعی به گواهی تاریخ، در توحش و موذیگری،
پدرسوختگی و حماقت، همیشه گوی سبقت از نوع مذکر ربوده. از «شکستن قلیانها» توسط زنان اندرون و آدمکشی
آخوند قرهالعین گرفته، تا فتوا و فقه فروشی کشتزار سابق سیامک زند، و اهداء جایزة حقوق بشر به آخوند منتظری
حرمسرادار توسط کشتزار تقی رحمانی، همه جا
سایة ماچهشیعة خودفروخته را میتوان مشاهده کرد.
نیازی هم نیست که از همخوری و دمخوری کشتزار رضا خندان با ملاممد خاتمی،
مسئول تبلیغات جنگ سخن به میان آوریم؛ از این قماش جانوران وحشی در داخل و خارج مرزها
فراوان داریم. و میبینیم که هیچکدام از
این «فمینیستهای جهان تشیع» برای دفاع از میترا استاد دهان باز نمیکند؛ هیچکس هم به مهیار، پسر میترا استاد توجهی ندارد. پسربچة 13 سالهای که یکسال شاهد خشونت ناپدری
با مادرش بوده، و یک روز از مدرسه به
خانه آمده و جسد خونآلود مادر را در حمام یافته و گذشته از شایعه پراکنیهای
محمدعلی نجفی و اعضای خانوادهاش، میباید فوران نبوغ روزینامهنگاران «شرق»، شیپور شیعهمسلک حزب دمکرات آمریکا در ایران را
نیز متحمل شود:
«[...] با ورود این زن به زندگی محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران در سراشیبی افتاد که شاید اتفاق
فوق پایانی برآن بود[...]»
منبع: پیک نت، مورخ
30 ماه می به نقل از شرق
بله «این زن مثل بولدوزر وارد زندگی نجفی شد!» نجفی «این زن» را در برابر چشمان پسر 13 سالهاش
کتک میزد؛ و این زن حق اعتراض نداشت، چرا که
در طویلة اسلام کتک زدن زنان «حق مسلم» مردان مسلمان است! و از
آنجا که محمدعلی نجفی در چارچوب بیدروپیکر توحش دین، همسر دومش را کتک میزد، پس
اشکال از نجفی نیست؛ تقصیر از این «زن است
که وارد زندگی نجفی شد!» و زندگی او را در سراشیب انداخت! خلاصه اگر این خبرسازی صحرائی همچنان ادامه
یابد باید بپذیریم که اصولاً نجفی قربانی این زن بوده، و قتل «این زن» هم به قول آخوند جماعت «واجب شرعی» بوده، چرا که زندگی نجفی را از سراشیب نجات داده!
از نانخورهای حزب دمکرات آمریکا در ایران که در «شرق»
خیمه زدهاند، بیش از این انتظار نیست. اینان یک «مشق سیا» ردیف کردهاند تا از جنایتکار
تصویر قربانی ارائه دهند و قربانی جنایت را در جایگاه مجرم بنشانند. در همسوئی
با «شرق»، داماد آخوند مشکینی، کرباسچی، فردی که به جرم حیفومیل اموال دولتی مدتها در
زندان آب خنک خورده، در نقش استاداعظم پای
به میدان گذارده و ادعا میکند که ازدواج نجفی با میترا استاد یک توطئه بر علیه
اصلاحات بوده:
«[...] ماهیت تاسف بار قتل "میترا استاد"
هرچه باشد نمیتوان مسئولیت کسانی را که دو سال قبل علیرغم اصرار و تذکر برخی
دلسوزان و مراکز مسئول، این چاه ویل را
برای اصلاحات و نجفی حفر کردند، نادیده گرفت [...]»
همان منبع، به نقل از سازندگی
همانطور که میبینیم بر اساس استنتاجات میمون شیعی باغوحش
لندن، اگر محمدعلی نجفی، 67 ساله علیرغم
تأهل، با یک زن 35 ساله ازدواج کرده، به این دلیل بوده که، «عدهای برای اصلاحات و نجفی چاه ویل کنده
بودند و حال که نجفی با اسلحة کمری میترا استاد را به قتل رسانده، آنها مسئولاند!» خلاصه احدی به مسئولیت این مردک که به خواست خود
ازدواج کرده اشاره نمیکند، مسئولیت
ازدواج این جانور وحشی به گردن جمعی مبهم و فاقد شناسنامه افتاده که برای اصلاحات چاه
ویل میکندند! کافی است این میمونهای ناطق، به
خواست کارفرمایان بلومبرگ، به موشک اس 400
هم مجهز شوند! باری «چاه ویل» واقعی همان
سناریوی ارتقاء محمدعلی نجفی بود که خوشبختانه به دلیل حماقت و توحش بیش از حد وی
حفر نشد!
جونم براتون بگه! سازمان سیا و زیرمجموعة شیعیاش برای تنظیم
سناریوی ارتقاء جانوری به نام نجفی چند سالی خون دل خورده بودند. ابتدا
کارت برندة «افشاگری» در دست نجفی گذاشتند تا وی قهرمان مبارزه با فساد شده، پروندة نجومی سوءاستفاده از زمینهای شهرداری
را افشا کند! سپس او را به برج میلاد
بردند، تا به تماشای رقص بنشیند و در
اطرافاش هیاهو به راه انداختند؛ بازداشتش
کردند؛ تا نزد عوامالناس از وی تصویر
مخالف آخوندبازی بسازند! این روند با عشق
و عاشقی نجفی شتاب بیشتری هم گرفت. ایشان در
آستانة 70 سالگی، زمانیکه دیگر وایاگرا هم
چارهسازش نمیشد، با میترا استاد، زن جوانی ازدواج کرد که هم اهل فعالیت هنری بود، هم
فعالیت سیاسی داشت، و به ویژه،
برخلاف کنیزالاسلامهای جمکرانی چهرهاش خوشایند بود، و با تعدد زوجات هم گویا مشکلی نداشت. این مجموعه برای سازمان سیا یک «موهبت الهی»
به شمار میرفت؛ اصلاحطلبان سر از پای
نمیشناختند چرا که اکسیر سیاسیشان را یافته بودند! خصوصاً که میترا از ازدواج اولش یک پسر 12 ساله
داشت و همین امر، او را به تصویر «ملانیا»
در قصر ترامپ نزدیکتر میکرد؛ از شما چه
پنهان سنوسال نجفی هم با دونالد ترامپ چندان فاصلهای نداشت!
خلاصه زوج میترا و محمد با سی سال اختلاف سنی و یک پسر
12 ـ 13 ساله میتوانست ویراست شیعی زوج ملانیا و دونالد باشد! البته
آن روزها، عملة شیعی آمریکا از این سناریو به عنوان «پروژة
مدیریت شده و چاه ویل» و غیره یاد نمیکرد، خفقان گرفته بود. فقط قلادة یک کنیزالاسلام را باز کردند تا
ایشان علیرغم تمامی از خودگذشتگیها در قبال توحش اسلام و فقه و آخوند و انقلاب،
مخالفت شدید خود را با «تعدد زوجات» اعلام نماید! بله،
فاطمة دانشور فرصتی یافت تا حماقت و آخوندپرستی خود را یکبار دیگر به
اثبات برساند. وی پس از استعفای نجفی و علنی شدن ازدواجش با میترا استاد، به عنوان وکیل مدافع کشتزار اول نجفی بالای منبر
پرید تا میترا استاد را به تشویق تعدد زوجات متهم کند و بگوید،
تعدد زوجات «در فرهنگ ما» چندان پذیرفته نیست و ما نمیخواهیم مثل عربها
باشیم! البته فاطمه دانشور، که از کنیزالاسلامهای «اصلاحطلب» و شناخته
شده به شمار میآید، هرگز به تعدد زوجات، پدوفیلی و دیگر احکام وحشیانة فقه شیعة اثنیعشری
اعتراضی نداشته، به ویژه اهداء جایزه حقوق
بشر به آخوند منتظری حرمسرادار را نیز محکوم نکرده، معلوم نیست به چه دلیل به یکباره به قضاوت
ارزشی در مورد میترا استاد مینشیند و او را هدف حمله قرار میدهد:
«[...] فاطمه دانشور [در واکنش به مصاحبة همسر دوم نجفی
گفت] این مصاحبه بسیار بیباکانه به قبحزدایی از چندهمسری پرداخته [...] امری
که [...] از نظر شرع و قانون پذیرفته است اما طرح اینگونهاش در رسانهها به هیچوجه
پذیرفته نیست [...] ترویج تعدد زوجات و قبح زدایی از آن [...] در فرهنگ حاکم بر
جامعه ما [...] چندان پذیرفته نیست. گویی ما در ایران میخواهیم همچون کشورهای
حاشیه خلیج فارس باشیم!»
منبع: فارسنیوز، مورخ 7 آبانماه 1397، کد خبر 27818
بله، ایشان اصل
اساسی پفیوزی، یعنی تقیه و تناقضگوئی را نیک
میشناسند! از حکومت آخوند زیردمدریده حمایت میکنند؛ به قانون اساسی این حیوانات ماقبل تاریخ سوگند
وفاداری یاد میکنند، ولی از «اینکارها»
خوششان نمیآید! همانطور که میبینیم، دین و قوانین حکومت نئاندرتالهای شیعه که بر
مبنای نگرش صحرانشینان سامی قرن هفتم میلادی شکل گرفته و در آن پدوفیلی و بردهفروشی
و تعدد زوجات تشویق میشود، در «فرهنگ» این ماچهنئاندرتال جمکرانی پذیرفته نیست! حال باید پرسید، «فرهنگ» ایشان چیست؟ لاپوشانی
و مجیزگوئی برای توحش آخوند و احکام تحجر اسلام،
و پاداش گرفتن از دستگاه ولایتفقیه؟!
محمدعلی نجفی در راستای همان قوانین متحجرانه، وحشیانه و قرونوسطائیای با میترا استاد ازدواج
کرده، که به آخوند منتظری و طالقانی نیز امکان
حرمسراداری داده بود! چطور شده، آنها خوب و پذیرفته بودند، این یکی بد بود؟! بله، حرمسراداری
آخوند پدوفیل و بردهفروش گویا تا آنجا که در رسانهها علنی نشود، برای
«فرهنگ» فاطمه دانشورها هیچ اشکالی به وجود نمیآورد. نگرانی ایشان زمانی آغاز میشود که افتضاحات شرع
مبین، و «اصول کربلائی تنظیم خانواده» در
رسانهها انعکاس یابد! به عبارت دیگر، از منظر این ماچهآخوند هر جنایت، تخریب و تجاوز تا آنزمان که علنی نشده، میتواند مورد تأئید قرار گیرد.
میترا استاد نیز در مصاحبهای از ازدواج دومش دفاع کرده
بود، در نتیجه اینفرد مشوق تعدد زوجات است! ولی
اوباشی که در مجلس و دولت و بیترهبری و ... به بردهداری رسمیت قانونی دادهاند،
مشوق تعدد زوجات نیستند! باید مجیزشان را گفت و برایشان خوشرقصی
کرد. بله، شیعه است و «یک بام و دو هوا!» طبق معمول انگشت اتهام را به سوی قربانی خشونت میگیرد
و وحشیگریاش را در بستهبندی یک خروار ادعا توجیه میکند:
«[...] چیزی که برایم به عنوان یک زن و فعال اجتماعی
حوزه توانمندسازی زنان و کودکان آسیب دیده مهم است نادیده گرفتن همسر اول آقای
دکتر نجفی [...] و هزاران زن همچون ایشان است[...]»
همان منبع
باید ببینیم فاطمه دانشور که به عنوان فعال اجتماعی در
زمینة «مسائل زنان و کودکان آسیب دیده»، وکیل
مدافع کشتزار اول نجفی شده بودند، پس از
قتل میترا استاد، از «احقاق حقوق» همسر
اول نجفی «رضایت قلبی» پیدا کردهاند، یا باید جناب آقای دکتر نجفی چند نفر دیگر را هم
به گلوله ببندد تا ایشان ته دلشان «راضی» شود؟ در
ثانی، نظر این «فعال اجتماعی» در مورد
تمجید و تکریم کشتزار اول نجفی از ادب و متانت همسر جنایتکارش چیست؟! واقعاً ایشان آنقدر مؤدب و متین هستند که انسان
هوس میکند با گلولههایشان بمیرد! فاطمه دانشور در مورد پسربچهای که پس از تحمل
جدائی پدرومادرش، یکسال شاهد کتک خوردن
مادرش از دست «جناب وزیر و شهردار» و غیره بوده،
و هفته گذشته نیز در بازگشت از
مدرسه با جسد خونین مادرش در حمام روبرو شده و ... و اظهاراتش هم در مورد رفتار
وحشیانة نجفی سانسور شده چیست؟! شاید کودکان
و زنان آسیبدیده از منظر این جماعت وحشی ویژگیهائی دارند، هرکس وناکسی که نمیتواند «آسیب دیده» تلقی
شود!
<< بازگشت