کژ و مژ!
...
چون کشتی بیلنگر، کژ میشد و مژ میشد
طی نشست گروه 20، نخست وزیر سوسیالیست یونان «کژ» شد و استعفا داد، و در پی استعفای ایشان، سیلویو برلوسکنی، نخست وزیر ابدمدت ایتالیا هم «مژ» شد. در گیرودار همین کژ و مژ شدنها بود که نمایش روحوضی اوباما و نیکولا در «کن» به «افشاگری» انجامید و افشاگری کذا بلافاصله پای به صفحة اول کیهان گذاشت. به ما گفتند، «چند نفر از خبرنگاران گفتگوی خصوصی سرکوزی و اوباما را شنیدند، چون گوشیهایشان را زودتر به پریز وصل کرده بودند!» بله، بعضیها دوشاخهشان را زودتر به پریز میزنند و چه چیزها میشنوند: گپ خالهزنکی سرکوزی با اوباما! ایندو، به ادعای همان خبرنگاران که زودتر به پریز وصل شده بودند، از بنیامین نتانیاهو ابراز نفرت میکردند. سرکوزی، نخستوزیر اسرائیل را دروغگو خوانده، اوباما هم گفته، «دست به دلم نگذار که هر روز باید تحملش کنم.»
به فرض که سرکوزی و اوباما از نخستوزیر اسرائیل دل خوشی نداشته باشند، باور کردن جنجال رسانهای مستلزم این است که از یکسو بپذیریم، نیکولا سرکوزی میتواند به زبان انگلیسی تکلم کند، و از سوی دیگر، با اسرائیلپرستی و اسلام نوازی «راوی» سرشناس این داستان مضحک بیگانه باشیم! در هر حال، تبدیلشدن حکایات و روایات خالهشلختههای اسلامپرست غرب به تیتر اول کیهان جمکران، آبشخور این رسانه باز هم بیشتر بر ملا کرد. حال ببینیم این جنجال رسانهای را به چه دلیل به راه انداختهاند؟ برای آگاهی از دلیل این «افشاگری» نیمنگاهی به محافلی که در ینگهدنیا از این مزخرفات به عنوان ابزار تبلیغات سیاسی بهرهبرداری کردهاند کافی است.
نخستین کسی که به این هیاهو وارد شد سناتور مککین خودمان بود. ایشان بیبیگوزک کذا را به عنوان واقعیت «مستند» گرفته و فرمودند، «این»، یعنی بادهوا موضع آمریکا را در برابر اسرائیل مشخص میکند! حال که در ذهن سناتور مککین، «موضع» آمریکا در برابر اسرائیل روشن شده، ببینیم موضع یانکیها در برابر حکومت اسلامی چیست؟
با توجه به تمدید تحریمهای اقتصادی ایران توسط باراک اوباما میتوان گفت حاکمیت آمریکا برای حفظ منافع استعماری خود خواهان تقویت حکومت فرسودة اسلامی جمکران و گسترش دامنة تجارت زیرزمینی و بازار سیاه در منطقه است. حکومت چادرسیاه برای تحقق چنین اهداف مقدسی بر ملت ایران تحمیل شده و دستگاه اوباما تمام تلاش خود را برای حفظ حکومت توحش به خرج داده و میدهد. باراک اوباما که در ظاهر دست دوستی به جانب ملت ایران دراز کرده بود، با تمدید تحریمهای اقتصادی در واقع عشق و علاقه خود را به رهبر حکومت جمکران ابراز داشت. اینچنین بود که علیخامنهای، جان دوباره یافت و از نو برای نبرد با آمریکا و اسرائیل قیام کرد و بنیاد ودرو ویلسون هم به سناتور «مارگلوف» جایزه داد.
به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 9 نوامبر 2011، بنیاد «ودرو ویلسون» با اهداء جایزه به سناتور مارگلوف، از خدمات ایشان قدردانی کرد! البته «خدمات» سناتور مارگلوف بیشمار و بسیار است و در این وبلاگ «کوچک» نگنجد. خود سناتور مارگلوف هم عظمتی دارند؛ ایشان را از نزدیک ندیدهاید! حضور آنها که سریال «میشل ستروگف» را دیدهاند بگوئیم، جناب سناتور فرستادة ویژة دیمیتری مددوف در امور آفریقا هستند و در واقع ویراست نوین «میشل ستروگف» به شمار میروند: مأمور مخفی و دوستداشتنی و وفادار حضرت تزار. به عبارت دیگر، سناتور مارگلوف از رهروان راه حق و عدالت علوی هستند، منتها از آنجا که پرسوناژ «عین اول» شیعیان در روسیه ناشناخته است، در رسانههای آن دیار به ویژگیهای «علوی» ایشان، یعنی شرکت فعال در «غزوات» اشاره نمیشود. شاید در «راسیسکا غازیتا» بتوانیم با اوصاف میشل ستروگف هزارة سوم بهتر و بیشتر آشنا شویم. واژة «غازیتا» را از بخش عرب زبان نووستی «کش» رفتهایم و «ممکن است» با «غزوات» ارتباط داشته باشد. عبارت معتبر و مستدل «ممکن است» نیز در گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد فعالیتهای هستهای ایران به کار گرفته شده و نشان میدهد که این گزارش، همچون گزارش البرادعی در مورد عراق، نه شکمی است و نه کشکی!
پس از اینکه خطوط اینترنتی «نظامی ـ امنیتی» اسرائیل برای مدتی فلج شد، بلافاصله اهود اولمرت دوزاریاش افتاد و از ادبیات جنگ بر علیه ایران انتقاد فرمود. سپس نوبت به «یوکی آمانو» رسید که با انتشار اسناد «مید این یو اس»، خوشرقصی البرادعی را تکرار کند. «یوکی» با شعار «ما اهل کوفه نیستیم، حسین تنها بماند»، ورقپارههائی مشابه همان اسناد معتبری که دانشجویان پیرو خط امام در سفارت یانکیها یافته بودند به نمایش گذارد و حکومت جمکران نیز برنامة نمایش اسناد را به اجرا در آورد. خلاصه طویلة مککارتی در سراسر جهان نمایش روحوضی به راه انداخته تا بتواند برای نجات اسرائیل و حکومت جمکران از استقرار صلح در منطقه ممانعت به عمل آورد.
روند جنجال جهت توجیه جنگافروزی چنین است. ابتدا رویترز به نقل از اسناد «مبهم» آژانس میگوید، ایران تا سال 2003، یعنی در دوران «ممدیونسکو»، در عرصة «نظامی ـ هستهای» فعال بوده، و «ممکن است» تا امروز هم به فعالیت خود ادامه داده باشد! سپس آسوشیتدپرس با تکیه بر همین «ممکن است» مینویسد، «معلوم است» که ایران جهت ساختن سلاح اتمی تمام امکانات لازم را در اختیار دارد. اینجاست که شیمونپرز، اتحادیة اروپا و یانکیها طبل جنگ مینوازند و کیهان نیز به وجد آمده و میرقصد. شیمون پرز راه حل مناسب را تهاجم به تأسیسات هستهای ایران میداند و البته حق هم با «شمعون پرز» است؛ چنین عملی روند صلح را ابتر خواهد کرد و قبیلة «ئوفر» میتواند میزان فروش کالای قاچاق به حکومت جمکران را افزایش دهد. خلاصه تهاجم نظامی، طبق معمول هم مشکل اسرائیل و ارباباناش را در غرب حل خواهد کرد، هم مرگ حکومت پوسیدة جمکران را به تعویق میاندازد و تمام مشکلات را از پیش پای شبکة تروریسم بینالملل برمیدارد. به همین دلیل است که آژانس انرژی اتمی در وین یک گزارش «مبهم» منتشر میکند که همة محافل حامی ابهام و انسانستیزی بتوانند از این «لاشة متعفن» تغذیه کنند.
سایت فارسی نووستی، مورخ 9 نوامبر سالجاری به نقل از «رویترز» مینویسد:
«[...] ایران تا سال 2003 میلادی کارهائی در راستای ساختن سلاح هستهای انجام میداد و ممکن است چنین فعالیتی امروز نیز وجود داشته باشد.»
بله عبارت ابهامآفرین «ممکن است» را دستکم نگیریم! با تکیه بر همین ابهامات است که خبرگزاری آسوشیتدپرس «نتیجه» میگیرد که «معلوم شده» ایران «مخفیانه» همة اسناد و تجهیزات لازم را برای ساختن سلاح هستهای به دست آورده و ... و خلاصه آسوشیتدپرس تأکید میکند که حکومت جمکران در واقع یک قدرت هستهای است:
«به گزارش آسوشیتدپرس [...] معلوم میشود که ایران [...] تجهیزات [...] لازم برای ساختن سلاح هستهای را به طور مخفیانه به دست آورده [...] چاشنیها را آزمایش کرده [...] همچنین برای نصب کلاهک هستهای در موشک میان برد شهباز ـ 3 کارهای تجربی ـ طراحی را به پیش برده [...]»
یاوهگوئی رویترز، آسوشیتدپرس و دیگر بوقهای طویلة مککارتی دلیل موجه دارد: یافتن «راه حل» برای نجات دولت نتانیاهو در اسرائیل، یعنی ممانعت از استقرار صلح در منطقه. رجزخوانیهای شیمون پرز در همین چارچوب قرار میگیرد. «شمعون پرز» که جنگ 33 روزه را فراموش کرده در حالیکه «هوی، هویکنان» میرقصید، از تهاجم نظامی به تأسیسات هستهای ایران سخن به میان آورد، ولی پیشنهادش چنان ابلهانه و مضحک بود، که حتی وزیر امور خارجة آلمان هم نتوانست آنرا مورد تأئید قرار دهد. کار بجائی رسید که «اهود اولمرت»، یعنی بازندة جنگ 33 روزه نیز از بستر بیماری برخاست و از این «ادبیات» انتقاد به عمل آورد و... و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! در این خرتوخر جنگی ناگهان «خبر» اصابت یک موشک به خاک اسرائیل منتشر شد و اهودباراک، وزیر دفاع این کشور اعلام داشت، «فعلاً قصد تهاجم نظامی به ایران نداریم!»
«جونم براتون بگه»، در واقع دو محفل متفاوت با یک هدف مشخص یعنی حفظ و تقویت حکومت اسلامی در ایران زبان به تهدید گشودهاند چرا که یک محفل سوم نیز برای ایجاد «کردستان بزرگ» در سوریه فعال شده! به همین دلیل به رهبر تبعیدی کردهای سوریه اجازة بازگشت دادهاند و همین امر کک به تنبان اتحادیة عرب و ترکیه انداخته. و نیازی به توضیح نیست که بگوئیم دلیل «هلمنمبارز» طلبیهای کیهان جمکران چیست!
کیهان، مورخ 8 نوامبر سالجاری در «یادداشت روز» خود، تحت عنوان «آمريكا خوب خاك ميشود»، به بازتولید پروپاگاند سازمان سیا در دوران نورانی آن وحشی بیابانی پرداخته و با اشاره به «جنگ نامتقارن» میان آمریکا و حکومت اسلامی ادعا میکند، هر چه آمریکا به «حکومت الهی» ضربه وارد میآورد، «ما» قدرتمندتر میشدیم، و طی جنگ با عراق، 8 ساله ره صد ساله رفتیم و سرانجام «روئینتن» شدیم:
«[...] تحريمهاي اقتصادي [...] انگيزه خلاقيت را بيشتر كرد [...] ترورها [...] در خدمت تقدير الهي قرار گرفت تا ملت ايران به حقيقت تولا و تبرّا برسد و ماهيت دوستي اوليا [...] را بشناسد [...] طبل جنگ تحميلي كه نواخته شد، ملت ما راهي را كه يك كشور ممكن است در يكصد سال هم نتواند بپيمايد، در 8 سال طي كرد. ترس جنگ ريخت و عزت لگدكوب شده [...] از زمان جنگهاي ايران و روس و سپس جنگ هرات به روح جمعي ايراني بازگشت [...] اگر ملتي [...] از اين ميدانهاي رزم سربلند بيرون آمد، روئين تن نشده است؟»
بله «ترس از جنگ ریخت!» مگر کشتار و ویرانی ترس دارد؟ به هیچ عنوان! دلیلی دارد که تفنگفروشهای غرب و جیره خوارانشان در جمکران از جنگ هراس داشته باشند؛ زندگی ننگین اینان از جنگ و مرگ و ویرانی تأمین میشود. محمد ایمانی، نویسندة کیهان توضیح نمیدهد که طی راه یکصد ساله، در 8 سال جنگ چه مفهومی میتواند داشته باشد. پس متن شیوای ایشان، یا بهتر بگوئیم پروپاگاند طویلة مککارتی را تکمیل کرده و بگوئیم، «حق» با محمد ایمانی، قلمفروش کیهان است. طی 8 سال جنگ استعماری، تخریبی صد ساله بر ما ملت تحمیل شد. نابودی شهرها، صدها هزار کشته و زخمی و معلول و آواره، گسترش اقتصاد بازار سیاه و ... و اینگونه بود که به «حقیقت» رسیدیم و به «ماهیت دوستی با اولیا» هم پی بردیم!
به قول آسوشیتدپرس «معلوم است» کیهان همواره از موهبت دوستی «اولیاء» برخوردار شده. دلیل هم اینکه رسانة مذکور، همچون موسسة اطلاعات نوک حملة تبلیغات استعمار بوده و هست. برای درک این واقعیت تلخ نیازی نیست که راه دور برویم؛ سناریوی مضحک «ترور سفیر عربستان» و خفقان مقامات جمکران پیرامون عضویت «غلام شکوری» در سازمان مجاهدین خلق، یا بهتر بگوئیم همسوئی حکومت جمکران با پروپاگاند جنگافروزان غرب که سپاه قدس را طراح ترور معرفی میکرد گویاتر از آن است که به تفسیر نیاز داشته باشد. در وبلاگ «آلو و دبلوماسی» به سکوت بیشرمانة مقامات «قلعة حیوانات» اشاره کردیم و گفتیم که زبان علیاکبر صالحی فقط زمانی «باز» شد که چین و روسیه با گزینة تهاجم نظامی به ایران مخالفت کردند. اینجا بود که حضرات ناگهان دریافتند طراح فرضی ترور خیالی سفیر عربستان عضو سپاه قدس نیست!
البته به ادعای وزیر کربلائی دولت مهرورزی، این اطلاعات نوین را «اینترپل» در اختیارشان گذاشته بود! نمیدانستیم اینترپل اطلاعاتی دارد که سازمان سیا از آن بیخبر است! و نفهمیدیم خفقان سیا چه دلیلی داشت و چرا اینترپل زودتر از اینها اطلاعاتاش را در اختیار مردهشویان قرار نداده بود! شاید مسئولان دکان کذا هم میپنداشتند «ممکن است» با این سناریوی مسخره زمینة تهاجم نظامی به ایران را فراهم آورد! ولی بعد «معلوم شد» کور خوانده بودند! یادآور شویم جنجال پیرامون قدرت و عظمت «قاسم سلیمانی»، فرماندة سپاه قدس توسط گاردین آغاز شد و در کیهان، مورخ 8 مردادماه سالجاری نیز انعکاس «مناسب» یافت؛ در وبلاگ «سردار در سانفرانسیکو» محور اصلی این پروپاگاند ابلهفریب را بررسی کردهایم.
از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به «میشل ستروگف» خودمان، یعنی سناتور مارگلوف که در وصف نگنجند! و اما حضور آن عزیزانی که سریال کذا را ندیدهاند بگوئیم، دچار توهم نشوید، اهدای جایزة وودرو ویلسون به میکائیل مارگلوف هیچ ارتباطی با مسائل لیبی ندارد! بنیاد «ودرو ویلسون» میخواست این جایزه را به پرزیدنت مهرورزی اهدا کند، ولی «احمی» نیم ساعت کم آورد؛ بخشکی شانس!
احمدینژاد که شش سال است در جایگاه ریاست قوة مجریه حکومت جمکران نشسته، و در مورد همة امور این جهان و آن جهان فراوان داد سخن داده، پریروز شیون و زاری میکرد که اگر فقط نیم ساعت به او وقت بدهند، چنین و چنان خواهد کرد. سایت فارسیزبان نووستی، مورخ 17 آبانماه سالجاری در «نگاهی به مطبوعات روسیه و ایران» به نقل از رسانه اینترنتی «روز» مینویسد:
«[...] رئیس دولت دهم [...] همچنین تهدید کرده است که اگر نیم ساعت به وی فرصت صحبت دهند، قیمت سوراخ موش در تهران بالا خواهد رفت [...]»
باید پرسید، «احمی» برای صحبت کردن از چه کسانی «فرصت» میخواهد؟ شاید از «چیلکات»، سفیر جدید انگلستان! هر چه باشد سفیرکبیر علیاحضرت با تقدیم استوارنامة خود به علیاکبر صالحی، این فرد را در جایگاه ریاست دولت جمکران قرار داده و هم او را بجای معاون احمدینژاد به نشست شانگهای فرستاده، در حالیکه پیشتر «حنازرچوبه»، خبرگزاری رسمی جمکران از سفر رحیمی به نشست مذکور خبر داده بود! بله، کشتی بیلنگر همین حکومت جمکران باید باشد. حکومتی که رئیس مجلساش برای تأمین منافع انگلستان نقش وزیر امورخارجه را بر عهده گرفته، و وزیر امورخارجهاش برای تأمین منافع یانکیها به روسیه اعزام میشود، در حالیکه رهبر و رئیس قوهمجریهاش در داخل مرزها به «جنگ زرگری» خود با آمریکا و اسرائیل و فساد مالی همچنان ادامه میدهند. کاش ما هم یک «تزار» داشتیم که میشل ستروگفاش، مثل سناتور «مارگلوف» بود؛ نه کژ میشد و نه مژ!
...
<< بازگشت