یکشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۹۰



هیلاریجانی!
...

اگر مسیر هیلاری کلینتن را دنبال کنیم خواهیم دید که آمریکا در لیبی،  پاکستان،  افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان ناچار به عقب‌نشینی شده و می‌خواهد این عقب‌نشینی را با حمایت از علی خامنه‌ای در ایران جبران کند.

هیلاری کلینتن در تاجیکستان خواهان اصلاح قانون اساسی جمکران شد،   و رادیوفردا مطالبات یانکی‌ها را از زبان علی لاریجانی بازتاب داد.  یادآور شویم پاسدار علی‌کوچیکه در تاجیکستان به دست‌بوسی هیلاری کلینتن شتافت ولی هیچکس به همزمانی حضور لاریجانی و هیلاری در اینکشور اشاره نمی‌کند.  البته دلیل این پنهان‌کاری روشن‌است؛   طبق ویراست «رسمی» بوق‌های طویلة مک‌کارتی،  آمریکا هیچ ارتباطی با حکومت جمکران ندارد!   در نتیجه رادیوفردا،  مورخ 30 مهرماه 1390 چنین تیتر می‌زند:

«علی لاریجانی می‌گوید،  قانون اساسی جمهوری اسلامی نیاز به اصلاحات دارد.»

این هیلاری کلینتن چقدر بدقدمه!   تا پاشو گذاشت در لیبی و برای ادامة نبرد با قذافی به نوچه‌های کلنل در «شورای ملی گذار» وعدة ارسال سلاح و تجهیزات داد،  قذافی در برابر دوربین به قتل رسید و دبیرکل سازمان ملل به ناچار خواهان تحقیق در مورد این جنایت شد.  هیلاری کلینتن سپس به افغانستان رفت تا از مذاکره با طالبان پشتیبانی کند،  و اینجا بود که ناگهان خبر رسید خلبانان بریتانیائی اشتباهاً نیروهای خودی را در هلمند،  مرکز اصلی تولید مواد مخدر در افغانستان بمباران کرده‌اند!   اما این موضوع هیچ ربطی به «چون قضا آید...» ندارد!   چرا که به محض انتشار این خبر،  پاکستان نیز برای مبارزه با طالبان اعلام آمادگی کرد و قرار شد پاسدار علی لاریجانی به تاجیکستان برود و ... و هیلاری کلینتن بدقدم را نبیند!

 برعکس هیلاری کلینتن،  قدم «فرانسوا اولاند» خیلی خوبه!   به محض اینکه «اولاند» وارد اسپانیا شد جدائی‌طلبان باسک رسماً اعلام داشتند،   برای همیشه به عملیات نظامی خود در خاک اسپانیا پایان می‌دهند.   این عملیات 40 سال است که با حمایت بیگانگان ادامه یافته ولی پس از تعطیلی هتل کارلتون در شهر «لیل» و بازداشت رئیس پلیس امنیتی «منطقة شمال» در کشور فرانسه،  گویا جدائی‌طلبان باسک پشتیبانان خود را از دست دادند.   بله،   این شبکه‌های تجارت روسپی را دستکم نگیریم؛   «انقلاب» اسلامی با حمایت هم‌اینان در کشورمان سازمان یافت.   و اینک پس از گذشت 33 سال،   به موازات دستگیری فعالان محترم شبکة بین‌المللی تجارت روسپی در فرانسه،  جمکرانی‌ها نیز ناچار به مبارزه با «فسادمالی» شده‌اند؛ ‌  بهتر بگوئیم «خودخوری» می‌کنند.   چرا که در این حکومت قدرقدرت،   معنویات در خدمت همان شبکة تبهکار است که یک شاخک‌اش را در فرانسه از دست داده.   بیچاره نگروپونته و بدبخت،  سازمان سیا!

این سازمان که برای ترور سفیر عربستان و انتساب آن به «کاسبه» و «پاسداره» شکم‌اش را حسابی صابون زده بود و می‌خواست با همین سناریوی زپرتی هم از صلح «اسرائیل ـ فلسطین» ممانعت کند،  هم به بهانة مبارزه با تروریسم یک جنگ زرگری با نوکران‌اش در جمکران به راه انداخته و در سواحل جنوبی خزر لنگر بیاندازد،  ناچار شد در مواضع خود مبنی بر «مذاکره» با طالبان و گروه حقانی،  یعنی گفتگو با افراط‌گرایان اسلامی بازنگری نماید.   شعار ابله فریب هیلاری کلینتن پیرامون «مبارزه با قاچاق مواد مخدر و افراط‌گرایان اسلامی» در تاجیکستان شاهدی است بر این مدعا.   اگر رسوائی در لیبی و اختلاف آلمان و فرانسه پیرامون منطقة یورو را بر این مجموعه بیافزائیم با ابعاد افلاس ناتو بهتر آشنا خواهیم شد.     
  
با قتل معمر قذافی،   برنامة سورچرانی غرب در لیبی با شکست روبرو شده؛  و این است دلیل نشست ویژة اعضای ناتو در بروکسل،  و این است دلیل تغییر مواضع نتانیاهو در مورد شهرک‌سازی،   و اعلام نابهنگام مواضع نوین اوباما در مورد عراق!   همزمان با انتشار خبر قتل معمر قذافی،  باراک اوباما اعلام داشت «کلیة نیروهای نظامی آمریکا تا پایان سالجاری عراق را ترک می‌کنند.»   به عبارت دیگر،  دولت خونخوار ترکیه بیچاره می‌شود!   این دولت از داخل و خارج تحت فشار قرار گرفته؛  فشار نیروهای لائیک و کردها در داخل،  و فشار تحولات سوریه در خارج برای دولت اردوغان کمرشکن شده.  در نتیجه،   نوابغ سازمان سیا راه‌حل مناسب را در عراق یافتند!   

قرار شد پاسدار علی‌کوچیکه در سنگر حماقت خامنه‌ای بنشیند و رئیس جمهور شود.  صورتبندی مطلوب طویلة مک کارتی اینگونه شد که خامنه‌ای،  رهبر باشد،   لاریجانی هم رئیس جمهور منتخب مجلس،  و سپاه قدس هم که در عراق برای یانکی‌ها مزدوری می‌کند در خدمت همین رهبر بماند!   برای حقنه کردن این چشم انداز مطلوب است که بوق‌های طویلة مک‌کارتی ضمن «اعتراف به شکست» در عراق از این مجموعة حماقت و بلاهت تصویر «پیروز» ارائه می‌دهند تا دست سپاه قدس برای سرکوب بازتر ‌شود.  برای اعمال این سیاست استعماری که نهایت امر جز براندازی هدفی دنبال نمی‌کند،  چه کسی بهتر از خامنه‌ای و لاریجانی؟  هر دو «علی» هستند و می‌توانند عدالت علوی را به تقلید از استالین به اجرا در آورند!  

بله،  به تقلید از استالین!  همچنانکه در وبلاگ «هیتلر و هولیوود» گفتیم،   در راستای سیاست استعماری  «براندازی» در ایران،  آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک می‌کوشند حکومت دست‌نشانده‌شان را به کاریکاتوری از اتحاد شوروی تبدیل کنند.  پیش از شکسته شدن محاصرة لنینگراد،   این سیاست در قالب «استقلال» پهلوی اول در حمایت از ترک‌تازی‌های آدولف هیتلر و «نظم نوین» ایشان تبلور یافته بود.   در همین راستا محافل فراماسونری بازارها و مساجد را به مکان پخش شایعات استعماری،   و ارائة «تصویر دلپذیر» از هیتلر تبدیل کرده بودند.   به یاد داریم که «حاجی ابوتراب»،  پرسوناژ  اصلی رمان «حاجی‌آقا» چقدر شیفته و فریفتة هیتلر بود و در واقع شایعات استعمار را طوطی‌وار «تکرار» می‌کرد.   پاسدار لاریجانی هم از نظر جایگاه واقعی اجتماعی‌اش هیچ تفاوتی با «حاجی ابوتراب» ندارد.   

پرسوناژ رمان  صادق هدایت فراماسون و مزدور استعمار بود و پس از شکست آلمان نازی،  به عنوان نمایندة «مردم» پای به مجلس شورای ملی گذارد.   لاریجانی نیز،   هم فراماسون است و خودفروخته،  و... و از همه مهم‌تر عنایات ویژة حاکمیت بریتانیا شامل حال‌اش می‌شود؛  بی‌دلیل نیست که همچون اکبر سازندگی،  صندلی ریاست مجلس را با «چسب‌آهن» به ماتحت‌اش چسبانده‌اند.   نیازی نیست که از مشاغل دیگر برادران پاسدار علی‌کوچیکه سخن به میان آوریم؛   اینان بدون اینکه به تابعیت کانادا درآیند،   برای حفظ منافع «کوئین الیزابت دوم» عرق شرافت می‌ریزند،   و برخلاف «خاوری»،  هیچکس هم مزاحم‌شان نمی‌شود؛   نه در ایران،  نه در کانادا!  رسانه‌ها می‌گویند کانادا می‌خواهد در مورد کسب تابعیت «خاوری» تحقیقات کند!

از نظر ما پلیس کانادا هیچ نیازی به تحقیق ندارد!   از دو حال خارج نیست؛  یا «خاوری» چندسال مقیم کانادا بوده و پس از گذراندن امتحان کذا به افتخار کسب تابعیت از «یخ‌ستان» نائل آمده،  یا اینکه،   سفارت کانادا،  در برابر دریافت یک مشت دلار به ایشان تابعیت داده.  ولی ما نمی‌توانیم بپذیریم که یک کارمند دولت چندین سال کار و زندگی‌اش را در ایران رها کرده و با حفظ «سمت» مقیم کانادا شده باشد!  کانادا را رها می‌کنیم،  چرا که با «فعالیت» سفارتخانه‌های غرب در ایران بیگانه نیستیم.  ولی در رابطه با وزارت اطلاعات جمکران که آخوند مصلحی ریاست‌اش را در ظاهر بر عهده دارد،  چندین و چند پرسش مطرح می‌شود.   

نخست اینکه وزارت اطلاعات کفن‌فروشان که به برکت حمایت سازمان سیا از همة توانائی‌های «الهی» برخوردار شده،   و از همه رخدادها،  حتی پیش از وقوع «آگاهی» دارد،‌   چگونه از تابعیت دوگانة خاوری بی‌اطلاع بوده؟   دیگر آنکه،  این به اصطلاح وزارتخانه چگونه در مورد فردی که به مدیریت کل بانک ملی کشور منصوب می‌شود تحقیقات به عمل نیاورده؟    از همه مهم‌تر اینکه چرا نمایندگان مجلس مفتضح جمکران در این زمینه از وزیر اطلاعات «سئوال» نمی‌کنند؟   پاسخ به این پرسش روشن است؛   به مصداق «بیله دیگ،  بیله چغندر»،   وقتی پاسدار لاریجانی ریاست مجلس را در دست بگیرد،   نمایندگان‌اش هم در مسیر منافع اربابان آخوندپرست علی لاریجانی در لندن گام برخواهند داشت.   در نتیجه هیچ دلیلی برای استیضاح آخوند مصلحی نمی‌بینند.   اما بزودی همین نمایندگان را خواهیم دید که برای نبرد در «جبهة‌ حماقت» اعلام آمادگی خواهند کرد. 

این «جبهه» توسط علی‌خامنه‌ای و در واکنش به تزلزل شاخک‌ فرانسوی شبکة بین‌المللی تبهکاری گشوده شده،   و هدف‌اش گسترش سرکوب هر چه بیشتر در ایران از طریق پایمال کردن  «حق انتخاب» ایرانیان است.   پس تعجبی ندارد که مطالبات شبکة مذکور را از زبان علی‌لاریجانی هم بشنویم.  دیدیم که پاسدار لاریجانی که همچون ابوی و دیگر اعضای قبیله‌شان از غلامان خانه‌زاد بریتانیای کبیر هستند،  پس از زیارت هیلاری کلینتن در تاجیکستان،  رسماً برای نبرد در «جبهة حماقت» اعلام آمادگی کردند و به خبرنگاران گفتند، «لازم است قانون اساسی را اصلاح کنیم چون نظام جمهوری اسلامی،  نه ریاستی است،  نه حکومتی.»  چه خوب!  پس از گذشت 33 سال،‌   وزارت امور خارجة‌ آمریکا گویا دریافت که «جمهوری اسلامی» نه ریاستی است نه حکومتی!  وقتی می‌گویند «آمریکائی خر» دلیل دارد؟   به هیچ عنوان!  حاکمیت آمریکا خودش را به خریت زده،  چرا که دیگران را ابله می‌انگارد.      
  
اولاً حکومت اسلامی با این قانون اساسی خردرچمن هرگز نمی‌تواند «جمهوری» باشد،   ثانیاً این حکومت به هیچ عنوان «نظام» نیست؛   یک بی‌نظمی تمام عیار است که با تکیه بر ابهام حدیث و روایات نه تنها آشفتگی‌اش را «توجیه» می‌کند که نظم‌شکنی و توحش را به «ارزش» می‌گذارد و ... و ثالثاً!   بله،   ثالثاً خیلی مهم است،  چرا که ثالثاً مسئولان بسیار محترم «رادیوفردا» فراموش کرده‌اند به ما بگویند پیش از این «بیانات گهربار»،   پاسدار لاریجانی برای یک دیدار دو روزه به تاجیکستان رفته بود!  

به گزارش سایت فارسی زبان نووستی،  مورخ 29 مهرماه 1390،  سخنگوی دفتر مطبوعاتی مجلس نمایندگان پارلمان تاجیکستان اعلام داشت،   علی لاریجانی برای یک دیدار رسمی دو روزه به پایتخت تاجیکستان وارد شد:     

«علی لاریجانی [...] بعد از ظهر پنجشنبه [...] وارد دوشنبه شد [قرار است وی پس از دیدار با رئیس مجلس نمایندگان پارلمان تاجیکستان]  روز جمعه [...] با رئیس جمهور و [...] وزیر امورخارجة تاجیکستان ملاقات کند[...]»

عجیب است که در تاریخ 30 مهرماه سالجاری،  هیلاری کلینتن نیز در تاجیکستان،  ضمن دیدار با مقامات این کشور به بلبل‌زبانی افتاده و «چه، چه» می‌زند.   رادیوفردا،   مورخ 30 مهرماه سالجاری که در افشانی‌های لاریجانی را در باب اصلاح قانون اساسی برای‌مان نقل کرده،   به ارتباط اعلام مواضع لاریجانی با الزامات واشنگتن هیچ اشاره‌ای ندارد.   یکوقت فکر نکنید استقرار پاسدار لاریجانی در سنگر حماقت «اصلاح قانون اساسی» ریشه در افلاس ارباب دارد؛  به هیچ عنوان!  حکومت «مستقل» جمکران در کمال استقلال و آزادی به مزدوری برای غرب مشغول است؛   هیلاری کلینتن هم هیچ نقشی در موضع‌گیری‌های لاریجانی ایفا نمی‌کند.   خلاصه بگوئیم،  از این مسائل «هیلاریجانی» نسازید که سازمان سیا گوش‌تان را می‌برد!

سازمان کذا می‌خواهد در تاجیکستان و ازبکستان برای اسلامگرایان «خوب» دکه‌ای مشابه جبهة‌ ملی افتتاح کند تا در کوتاه مدت از شکم آن یک «نهضت عاظادی» بیرون کشیده و دو کشور مذکور را نیز به طویلة اسلام تبدیل نماید.   این است دلیل حمایت کلینتن از «حقوق بشر» در دوشنبه.  چرا که به گزارش رادیوفردا،   هیلاری کلینتن در تاجیکستان خواهان «رعایت حقوق بشر» شده!   پس از فجایع لیبی و به ویژه پس از قتل معمر قذافی،  سخن گفتن یانکی‌ها از حقوق بشر مستلزم وقاحت بسیار است؛  و خوشبختانه هیلاری کلینتن از این نظر هیچ کمبودی ندارد؛  هر چند به گرد پای امثال «برنار هانری‌لوی» نخواهد رسید!

«ب.‌ه.ل» که در رسانه‌ها «فیلسوف» خوانده می‌شود،   اخیراً کشف کرده که «فلسفه» با «جنگ» ترادف دارد!   به عبارت دیگر،   جنایات ارتش آدمخوار ناتو را می‌باید «فلسفی» به شمار آوریم.   البته وقیح‌تر و وحشی‌تر از «ب‌.ه.ل» بسیاراند؛   به عنوان نمونه شادمانی سگ‌های سیرک عموسام از قتل معمر قذافی و ... و افتخارشان به جنایت.   یکی از همین سگ‌های وفادار می‌گفت،   «ما پیروز شدیم بدون اینکه حتی یک قربانی بدهیم.»  علامت تعجب نمی‌گذاریم ولی مایل‌ایم بدانیم دلیل خفقان دکه‌های حقوق‌بشر غرب در مورد کشتار غیرنظامیان لیبی چیست؟   اراذل و اوباش «انقلابی» از ضرب و شتم و حتی دستگیری کودکانی که «پرچم سبز» لیبی را به دست داشتند دریغ نورزیده‌اند!  و این است «حقوق بشر»،   ویراست ارتش ناتو.   هیلاری کلینتن نیز جانانه از همین قماش «حقوق» دفاع می‌کند.  

اما در پی ماجرای «هتل کارلتون» در شهر «لیل» که نیاز فوری «ریتز کارلتون» پاریس را به «تعمیرات» الزامی کرد،   هیلاری کلینتن هم در «تاجیکستان» دچار دگردیسی شد.   ایشان  ضمن تأکید بر رعایت حقوق شهروندی،   مبارزه با قاچاق موادمخدر و اسلام‌گرایان افراطی را الزامی شمرده‌اند!   البته جای تعجب نیست؛   ارتباط اسلام‌گرایان و دیگر انواع تروریست‌ها با شبکه‌های تبهکار قاچاق سلاح،  موادمخدر و تجارت برده ارتباطی است مستقیم؛ «ایران‌گیت» شاهدی است براین مدعا و چرا راه دور برویم؟   پس از تزلزل شبکة تجارت مواد مخدر که دستگیری معاون رئیس مبارزه با قاچاق شهر «لیون» را در پی داشت،   پیروزی «فرانسو اولاند» و شکست جناح چپ حزب سوسیالیست فرانسه،   ماجرای هتل «کارلتون» شهر لیل را به همراه آورد.   و یک‌روز پس از مسافرت فرانسوا اولاند به اسپانیا،  «معجزه» شد و جدائی‌طلبان «باسک» رسماً اعلام داشتند،   عملیات نظامی خود را متوقف می‌کنند!   

برای جبران مافات،  حامی اصلی تروریسم که در واشنگتن نشسته اینک برای افتتاح دکان «اسلام خوب» و «غیرافراطی» در کشورهای سابقاً شورائی به دست‌وپا افتاده.   دلیل هم اینکه سیرک عموسام ورشکسته است و نمی‌تواند همچون دوران نورانی یلتسین از افراط‌گرایان اسلامی حمایت به عمل آورد.   در نتیجه می‌خواهد از «جبهة ملی» در کشورهای سابقاً شورائی آغاز کرده و برای «تندروها» زمینه‌سازی کند.   همانطور که در ایران از جبهة ‌ملی، حزب‌الله و «اصول‌گرا» و «اصلاح‌طلب» برای ما ملت استخراج کرد.   این است دلیل دگردیسی ظاهری هیلاری کلینتن در تاجیکستان.  خلاصه بگوئیم،  این «معجزات» به دلیل تضعیف مافیای دین‌پرور غرب به وقوع می‌پیوندد.  

به گزارش رادیوفردا،  مورخ روز جادوئی 30 مهرماه،   هیلاری کلینتن در  نخستین سفر خود به تاجیکستان با مقامات این کشور پیرامون مبارزه با قاچاق مواد مخدر و افراط‌گرایان اسلامی  گفتگو خواهد کرد.   البته رادیوفردا به اظهارات کلینتن در باب «حمایت آمریکا از حق تحصیل و مالکیت خصوصی،  رسانه‌های آزاد،  حقوق و آزادی‌های بنیادین برای زنان و مردان و همه شهروندان» نیز اشاره دارد.  ولی تا آنجا که ما می‌دانیم این «حقوق» در تاجیکستان بیش از ترکیه رعایت می‌شود،   چرا که دولت تاجیکستان شرکت افراد نابالغ را در مساجد و مراسم روضه و زوزه و سوگواری ممنوع کرده،   و همین امر نشان می‌دهد که والدین نمی‌توانند فرزندان خود را به توحش دین بیالایند،  حال آنکه دولت رجب اردوغان دست پدر را برای تحمیل مقدسات دین به فرزنداش باز گذاشته.   

پس بگذریم و بازگردیم به شیوة‌ انعکاس سخنان هیلاری کلینتن در تاجیکستان توسط رادیوفردا.  این رسانه چنین القا می‌کند که حقوق انسانی و به ویژه حق مالکیت خصوصی در تاجیکستان نقض می‌شود و خلاصه گویا اینکشور هنوز تحت نظارت استالین قرار دارد:   

«[...] وزیر خارجه آمریکا در اولین دیدارش از تاجیکستان بر رعایت حقوق بشر تأکید کرد [...]  هیلاری کلینتون [...]  در بارة مبارزه با قاچاق مواد مخدر و گروه‌های اسلام‌گرای تندرو [با مقامات تاجیکستان] گفتگو می‌کند.»

رادیوفردا نمی‌گوید وزیرامور خارجة کشوری که افغانستان را به مرکز تولید و فروش موادمخدر تبدیل کرده چه نوع مبارزه‌ای با قاچاق موادمخدر خواهد کرد؟!  پاسخ به این پرسش در کیهان جمکران نهفته!   اگر به تصاویر قذافی در سایت کیهان،  مورخ 30 مهرماه 1390  بنگریم،  نه تنها به دلائل واقعی قتل او پی می‌بریم،  ‌ که از فواید «چادرسیا» نیز آگاه می‌شویم و می‌توانیم واژگون‌نمائی هیلاری کلینتن را دریابیم! 

بین خودمان بماند؛   با فروپاشی شبکة تبهکار در فرانسه،  در واقع سهم آمریکا از قاچاق مواد مخدر کاهش یافته؛  وزیر امور خارجة یانکی‌ها برای ترسیم چارچوب نوین قاچاق موادمخدر به تاجیکستان آمده و برای همین امر عازم ازبکستان خواهد شد.   همزمان شاهدیم که بنیامین نتانیاهو نیز با توقف شهرک‌سازی دولتی موافقت کرده،  و ... و دولت ترکیه از خواب گران بیدار شده و سناریوی لو رفتة‌ سازمان سیا،  یعنی داستان «کاسبه» و «پاسداره» را غیر قابل قبول معرفی می‌کند!  و به این مجموعه می‌گویند عقب‌نشینی استراتژیک!   

جهت پوشش دادن به همین عقب‌نشینی است که اوباما خروج نظامیان آمریکا از عراق را مطرح می‌کند تا ضمن انحراف افکار عمومی در داخل و خارج مرزها،   یک تصویر دلپذیر از «پیروزی» حکومت مفلس جمکران ارائه دهد.   خلاصه همه بدانند و آگاه باشند که ارتش آمریکا از ترس سپاه قدس عراق را ترک می‌کند؛   همان سپاهی که یانکی‌ها با جنجال رسانه‌ای پیرامون «ترور سفیر عربستان» لاف مهارت و توانائی‌اش را برای‌مان زده‌اند!  همان سپاهی که تحت نظارت ارتش آمریکا به خرابکاری و آدمکشی در عراق مشغول است و هنوز از «هنرنمائی‌های‌اش» فیلمی تهیه نشده.   حال آنکه در لیبی «هنر» اخوان‌المسلمین و دیگر اوباش مسلح را شاهد بودیم.          
  
قتل معمر قذافی در برابر دوربین‌ها از هرگونه تفسیر بی‌نیاز است.   این «وحشیگری»‌ مشتی است نمونة خروار از شیوة عمل ارتش آدمخوار ناتو.   اگر این ارتش برای دفاع از حقوق مردم لیبی به این کشور لشکرکشی کرده بود،  هیچ دلیلی برای قتل قذافی نداشت؛  قذافی می‌بایست در یک دادگاه «ذی‌صلاح» محاکمه می‌شد.  ولی در اینصورت پتة «بده ـ بستان‌های» دولت قذافی با متحدان یانکی‌ها در لندن،  پاریس،  برلن و ... و توکیو بر آب می‌افتاد و اکثر جهانیان به دلائل واقعی لشکرکشی حقوق‌بشر فروشان به لیبی پی می‌بردند و رسوائی بیشتر از این‌ها می‌شد.

بله بهتر بود قذافی را با گلوله «ساکت» می‌کردند تا ما،   هم با معنا و مفهوم شعار یانکی‌ها در باب «دفاع از حقوق بشر» آشنا شویم و هم به میزان بیشرمی و حماقت دولت اسلامی ترکیه پی ببریم.  دولتی که وزیر امور خارجه‌اش،   یعنی «اوغلو» از قتل معمر قذافی ابراز رضایت کرده! «اوغولو» می‌گوید،   «این درس عبرتی است برای همة دیکتاتورها!»   این اوغلو،  در واقع نماد توحش و حماقت حاکم بر ترکیه است.   این فرد به عنوان مسئول «دیپلماسی» ترکیه هنوز نمی‌داند که قتل قذافی نقض آشکار قوانین و مقررات بین‌المللی و سرپیچی از حکم دادگاه بین‌المللی لاهه است!   روسای اوغلو در ناتو هم نمی‌دانند که با نمایش آن تصاویر نمی‌توانند مسئولیت‌ این جنایت را به گردن اوباش «انقلابی» لیبی بیاندازند!   در واقع ارتش ناتو مسئول مستقیم کشتن یک زندانی غیرمسلح است که حکم جلب او توسط دادگاه بین‌المللی لاهه صادر شده بود.  حال بازگردیم به تصاویر قذافی در کیهان جمکران.   در این تصاویر شاهد خوش و بش کردن اوباما،  تونی بلر،  سرکوزی و برلوسکنی با قذافی هستیم.  

حمایت غرب از نوچه‌های قذافی نیز حاجت به بیان ندارد،   چراکه «عیان» است و دیوید کامرون بارها به این جنایت «افتخار» کرده.   تصاویر قتل وحشیانة قذافی نیز در خاطر ماست.   پیام این تصاویر چیست؟   در ذهن علیل وزیر امور خارجة ترکیه،  «این است عاقبت محتوم دیکتاتورها»؛   اما خارج از جهان توحش اسلام که امثال اردوغان و خامنه‌ای را در دامان پرمهر خود می‌پروراند، کسانی هستند که پیام را به صورت دیگری تفسیر خواهند کرد.   

این تصاویر نشان از توحش «انقلابیون لیبی» دارد.   اینان یک اسیر جنگی را به قتل می‌رسانند و در کنار جسدش شادی می‌کنند.   ارتش ناتو که ارتباط‌اش با این وحوش آشکار است دست در دست این جانوران وحشی می‌خواهد چه نوع حکومتی در لیبی مستقر کند؟ حکومت اسلامی؛   مشابه آنچه در جمکران داریم.   به همین دلیل بود که می‌بایست انقلاب اسلامی‌شان «مستقل» معرفی می‌شد و مذاکرات‌شان با ارباب پنهان می‌ماند.   تصاویر دیدار لاریجانی با هیلاری کلینتن را هرگز انتشار نخواهند داد؛   اما این مذاکرات پنهان،  بر خلاف دوران نکبت‌بار صدارت میرحسین دیگر به نتایج مطلوب نخواهد رسید؛   دیواره‌های حامی  سیاست‌های پنهان با «جنگ سرد» تامین می‌شد؛ این دیواره‌ها فروریخته و با «جاسوس‌گیری» در آمریکا،  و اخیراً در آلمان  نمی‌توان به آن گذشتة نورانی بازگشت!
                    














...












Share