نزاکت و فضاحت!
همزمان با 65 امین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر
ـ 10 دسامبر 2013 - سرگئی لاوروف،
وزیر امور خارجة روسیه به تهران آمد و پس از دیدار با «ظریف»، خواهان برابری حقوق گروهها، فرقهها
و مذاهب در کشور سوریه شد:
«[...] باید تأکید کرد استفاده از زور برای حل و فصل مسائل
به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. ما بسیار
نگران مسائل در این منطقه هستیم و از توقف خونریزی در سوریه حمایت میکنیم.
استقلال، تمامیت عرضی و حاکمیت اینکشور باید حفظ شود و
تمام فرقهها، گروهها و مذاهب باید دارای
حقوق برابر باشند و احساس امنیت کنند و در پروسة سیاسی در اینکشور حضور یابند[...]».
منبع: ایسنا، مورخ 11 دسامبر 2013
با نیم نگاهی به اظهارات صریح وزیر امور خارجه روسیه در
مخالفت با توسل به زور، میتوان به دلایل
لاتبازی بیبیسی پیرامون «قرعهکشی جام جهانی فوتبال» و جفتکپرانیهای صادق
لاریجانی و علیخامنهای در زمینة «حقوق بشر» و «فرهنگ» پی برد. ولی تعویق،
و یا شاید تعلیق سفر «جک سترا» به ایران، این پروپاگاند ابتذال و خشونت را که با پشتوانة
تبلیغاتی غرب برای بهرهبرداری سیاسی از «نلسون ماندلا» به صحنه آمده بود، ابتر
کرد و آرایش صفوف محفل «شیخوشاه» را در هم ریخت!
بله، همزمان با 92 امین سال اعلام سلطنت کلنل میرپنج
ـ 12 دسامبر1921 ـ فرمانده سپاه پاسداران و وزیر نفت جمکران هر یک «استقلال»
خود را به اطلاع عموم رساندند! اولی از «نصیحت» خمینی، مبنی
بر عدم دخالت سپاه در سیاست فاصله گرفت و فرمود،
«ما کار خودمان را میکنیم.» غلامرضا
زنگنه نیز اعلام داشت، ما از اوپک» پیروی
نخواهیم کرد! در این میدان «استقلال» که به میدان استقلال «کییف»
در اوکراین شباهت پیدا کرده، تغییر موضع «حزب توده» از همه جالبتر است! دو روز پس از لغو سفر جک سترا به تهران، حزب
کذا که 35 سال است برای حکومت آخوند و برقراری برنامة زنستیزی و چادرسیا سینة «حسینی»
میزند، ناگهان برخی واقعیتهای تاریخ معاصر را به یاد
آورد! حزب توده به یادآورد که، آخوندهای قم، و به
ویژه آخوند مدرس «سلطنت کودتائی» میخواستند و به همین دلیل نیز هم با «جمهور»
مخالف بودند، هم با سلطنت قانونی احمدشاه و ... و هم با خدمت
سربازی:
«[...] سردار سپه برای مذاکره با علماء اعلام و مجتهدین وارد
قم شد [...] در این جلسه علماء رسماً مخالفت خودشان را با جمهوری اعلام نمودند [...]
درجلسه مجلس شورای ملی طرح اقلیت مبنی بر دعوت احمد شاه برای بازگشت به ایران
موردتصویب واقع نشد[...] حسن مدرس با لایحه نظام اجباری [...] به مخالفت برخاست[...]
»
منبع: راه توده، مورخ 12 دسامبر 2013
مخالفت آخوند جماعت با جمهور، سلطنت
قانونی و خدمت سربازی، یک دلیل مشخص دارد
که از تضاد طبیعی «لات»، یا همان «شهریار» ماکیاول با «مسئولیت پذیری» در
چارچوب «نظم قانونی» سرچشمه میگیرد. همچنانکه در وبلاگهای «مدرس در وودستاک» و
«ماندلا و ماکیاول» هم گفتیم، موشهای
فاضلاب احترام به ادیان، نظم قانونی را با
«خشونت» در ترادف قرار میدهند. و مرگ
نلسون ماندلا هم برای این ناقلان طاعون، به ویژه در بیبیسی و گویانیوز، فرصتی فراهم آورد تا ضمن تغذیه از جسد ماندلا، به فروش
عرفان و تصوف بنشینند؛ اجرای قانون را با «خشونت لازم» جایگزین کنند؛ و از
همه مهمتر، به پیروی از هیتلر، ورزش را به سیاست بیالایند. بله، انتشار خبر مرگ نلسون ماندلا تبدیل شده به دستاویزی
برای شیپورهای استعمار جهت گسترش دامنة توحش و حماقت، کسب مشروعیت برای حامیان
آپارتاید و نوکران جمکرانیشان.
جنجال پیرامون مرگ نلسون ماندلا و همچنین سانسور مراسم قرعه
کشی جام جهانی فوتبال توسط سیمای جذامزده جمکران، به
شیپورهای لجنزار اسطورهفروشان امکان داد تا ضمن ارائه تصویر دلپذیر از حسن روحانی
و علی خامنهای ـ به عنوان ورزشدوست ـ هتاکی اوباش به «لیونل مسی» را به حساب «ملت
ایران» بگذارند، تا جمشید مشایخی ـ هنرپیشه ـ بتواند در جایگاه برتر لنگر
انداخته، ضمن سلب تابعیت از ایرانیان «بیادب»، فتوی
بصدورد که بجای پیروزی در مسابقات جام جهانی،
بهتر است «قهرمان اخلاق» شویم:
«[...]جمشید مشایخی [...] ضمن عذرخواهی از مسی [...]گفت [...]
من از مسی که یکی از بهترین بازیکنان جهان است، عذرخواهی میکنم و [...] میگویم آن کس که به
شما بیاحترامی کرده ایرانی نیست [...] در کشور ما ادبای زیادی وجود داشتهاند و
ما باید الگو باشیم. تیم ملی ما نماینده ایران در بین فرهنگهای جهان
است که میخواهد در جام جهانی نهال عشق و صلح را در دل همه مردم جهان بکارد[...] ما
اگر قهرمان اخلاق شویم خیلی بهتر است.«
منبع: گویانیوز،
مورخ 10 دسامبر2013
بله شیپورهای لجنزار اسطورهفروشان که تاکنون برای ارائة
تصویر دلپذیر از جانوران وحشی نظیر علی خامنهای و میرحسین موسوی اینان را به هنر
و ادبیات وصله میزدند، امروز عرصة ورزش و هنر را در تقابل با ملت ایران، به انحصار اوباش درآوردهاند، تا
هنرپیشه را در جایگاه آخوند و «معلم اخلاق» بنشانند. ما هم به آقای مشایخی یادآور میشویم که بجای
تعلیم و فروش «اخلاق»، به حرفة اصلیشان
یعنی بازیگری در فیلم بپردازند؛ باشد که رایحة
تعفن فیلمهای صد من یک قاز پیش و پس از انقلاب از این عرصه زدوده شود. باری در
چنین گنداب اخلاق فروشی است که لات تاراجگر و جنایتکاری به نام علی خامنهای نیز
فرصت را غنیمت شمرده و در جایگاه متولی «فرهنگ» ملت ایران مینشیند! «فرهنگ» خامنهای چیست؟ بردهداری، سنگسار، قصاص، تعدد
زوجات، تجاوز، تاراج، تقیه،
سانسور و ... و خلاصه بگوئیم، گسترش
«باورمحوری» مطلوب محفل رایش!
محفلی که پس از انقلاب اکتبر، کودتای میرپنج را سازمان داد تا از ارتباط تهران
و مسکو ممانعت به عمل آورد! در این رابطه، سایت «اطلاعات.نت» مورخ 11 دسامبر 2013، مطلبی منتشر کرده که تا حدودی منعکس کنندة وحشیگری سنتی انگلستان در کشور ایران است و
نشان میدهد که انصراف دولت بلشویک از «تقسیم» کشور ایران به تلخکامی بریتانیا منجر
شد، و به همین دلیل نیزکلنل آیرونساید، سناریوی میرپنج را به صحنه آورد. و این سناریو همچنانکه بالاتر با تکیه بر «روز
شمار تاریخ» سایت «راه توده» گفتیم، به
مذاق ملایان شیرین آمد.
به کرات گفتهایم، کودتای میرپنج با هدف تبدیل «آخوند» به «مخالف استبداد»
سازمان یافت و شاهد بودیم، استعمار غرب در دستیابی به این هدف ـ تبدیل کشور ایران به طویلة اسلام ـ موفق شد.
برنامه این بود که میرپنج به بهانة
مدرنیزاسیون ایران، نماد تحجر پدرسالار ـ
حجاب ـ را مورد تهاجم وحشیانه قرار دهد و همزمان
جیرهخواران وفادار لندن با میرپنج دست به مخالفت بردارند. به این
ترتیب نماد تحجر تبدیل میشد به نماد «ضداستبداد»، و پاسدار توحش و تحجر، یعنی آخوند نیز در جایگاه «مخالف استبداد» مینشست.
و با این روند، گسترش خشونت، ابتذال،
توهمات و مالیخولیای مذهبی را به مبارزات آزادیخواهانة ملتها پیوند میزدند!
حال اگر نیم نگاهی به آشوبهای اوکراین و به ویژه «تخریب
مجسمة لنین» بیاندازیم، به صراحت خواهیم دید که پشت این آشوبها نیز
«محفل رایش» نشسته. و چرا راه دور برویم؟ مقالة الکساندر لاتسا که
در سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 11 دسامبر سالجاری منتشر شده، تظاهرکنندگان را به چند گروه متمایز تقسیم کرده. طرفداران حزب آنجلا مرکل، طرفداران یولیا تیموشنکو، فردی که به جرم سوءاستفاده مالی و شرکت در قتل
به زندان محکوم شده، و از همه مهمتر، طرفداران «ناسیونال ـ سوسیالیسم» و پاکسازی کشور
اوکراین از یهودیان! بیدلیل نبودکه
«وستروله» و «ویکتوریا نولند» ـ طرفداران «جنبش
سبز» و «انقلاب» سوریه ـ در جمع تظاهرکنندگان
اوکراین حضور یافته بودند. به گواهی
رخدادهای معاصر جهان، موشهای فاضلاب
احترام به ادیان در مسیر انسانستیزی، همیشه
«همه با هم» بوده و «همدلی» داشتهاند! ولی خوب اینبار شرایط، هم با
دوران نورانی هیتلر و دوران شیرین «ترومن» تفاوت دارد؛ هم با عصرطلائی
«کندی»، و هم با دوران رویائی آشوبنوازی «جیمی کارتر.» دورانی
که در کشور ایران، روضه و زوزه عاشورا و عربدة «مرگ بر شاه»، یعنی مراسم مرگپرستی خیابانی و پشتبامی، روز جهانی حقوق بشر را به حاشیه رانده بود.
یادآور شویم در روزهای 10 و 11 دسامبر سال 1978 میلادی، در شهر تهران، «مردم» پشت سر آخوندهای بادستار و بیدستار جمع
شده، شعار «مرگ بر شاه» میدادند و شیپورهای فاضلاب
احترام به ادیان هم میگفتند ـ و جالب اینکه هنوز هم میگویند ـ «مدرنیزاسیون پهلوی باعث نارضایتی مردم ایران
شده!» به عبارت دیگر،
ایرانیان با سرکوب استعماری
هیچ مشکلی نداشته و ندارند؛ از جامعة
مدرن رویگرداناند! ولی خوب،
همچنانکه گفتیم اینروزها با دوران
جیمی کارتر و اسلافاش خیلی فاصله گرفتهایم.
در تاریخ 5 دسامبر سالجاری، پس از
دریافت یک توسری جانانه در منطقه، یانکیها
و متحدان اروپائیشان در سازمان تجارت جهانی، برای پایان دادن به تحریمهای مالی، اقتصادی و بانکی کشور کوبا تحت فشار قرار
گرفتند. در نتیجه،
خبر مرگ نلسون ماندلا را در بوق انداختند! و به این ترتیب تمرکز رسانهها بر یک نقطه ـ مرگ ماندلا ـ
دیگر مسائل را تحتالشعاع قرار داد.
این هیاهوی رسانهای، توافق
«بالی» را که به 51 سال تحریم ملت کوبا پایان داد، به
حاشیه راند!
یادآور شویم آمریکا از سال 1962، کشور کوبا را تحت محاصرة اقتصادی قرار داده، چرا که در اینکشور، سوسیالیستها قدرت را به دست گرفته بودند! از توطئههای دیگر یانکیها در کوبا هم فاکتور
میگیریم. ولی اگر به بخش فارسی «ویکی پدیا» مراجعه کنیم، هیچ اثری از تجاوز و توطئه و تحریمهای آمریکا
بر علیه ملت کوبا نخواهیم دید! چرا که در
قاموس مردهشویان، کوبا «دشمن» آمریکاست! گزارش جانبدار
«ایسنا» از دست دادن باراک اوباما با رائول کاسترو و« دوسویه» نمایاندن روابط یکسویة
آمریکا با کوبا، شاهدی است بر این مدعا:
«[...] رئیسجمهوری
آمریکا در حاشیه مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا [...]با رائول کاسترو، رهبر کوبا که
از دشمنان سرسخت آمریکا محسوب میشود، دست
داد [...] آمریکا و کوبا بیش از 50 است که هیچ رابطهای
با یکدیگر ندارند. فیدل کاسترو[...] برادر
رئیسجمهور کنونی این کشور همواره آمریکا را به توطئهچینی علیه کشورش متهم میکند،
آمریکائیها نیز بارها مرگ فیدل کاسترو را
آرزو کردهاند. اوباما [...] هنگام
عبور از کنار جایگاه مخصوص میهمانان با رائول کاسترو و همچنین دیلما روسف، رئیسجمهور
برزیل که اخیرا از واشنگتن به دلیل جاسوسیهایش از رهبران اینکشور به شدت انتقاد
کرده بود، دست داد[...]»
منبع: ایسنا، مورخ 10 دسامبر سالجاری
ما هم یادآور شویم،
به کوری چشم آخوند و تولهآخوند، باراک اوباما با «دیلما روسف» دست نداد، روبوسی کرد!
ولی خوب شیپور فاضلاب جمکران ترجیح
میدهد روبوسی را با دست دادن جایگزین کند تا به قول شیخ جمشید مشایخی «قهرمان
اخلاق» شویم! باری سایت دانشجویان جمکران در این گزارش «شبهخبری»
چند پیام به مخاطب ارسال میکند. نخست اینکه ارسال مزدور مسلح به کوبا، تحرکات
سازمان سیا برای ترور فیدل کاسترو، بمبگزاری در هواپیما و دیگر عملیات خرابکارانة
آمریکا که اسناد و شواهدش موجود است، و
خود آمریکائیها به انجام آن «افتخار» میکنند،
از «اتهامات» و «توهمات» فراتر نمیرود.
دیگر آنکه، قطع رابطه آمریکا با کوبا، «یکجانبه» نبوده و ... و از همه مهمتر اینکه
باید بپذیریم، باراک اوباما خیلی بزرگوار
بوده که با رائول کاسترو دست داده!
ولی واقعیت جز این است!
اگر به یاد داشته باشیم، وقتی نلسون ماندلا در بیمارستان بستری شد، باراک اوباما به آفریقای جنوبی رفت ولی به او
اجازه ندادند در بیمارستان حضور یابد! در نتیجه حضرت اوباما ناچار شد به طواف
زندان نلسون ماندلا اکتفا کند. دلیل هم روشن است. گذشته
از موشدوانیهای آمریکا در قارة آفریقا، تاراج
آفریقای جنوبی توسط اروپا و آمریکا، سیاستهای کاخسفید نمیتوانست مورد تائید همفکران
نلسون ماندلا باشد. کوبا و برخی دیگر از
کشورهای سوسیالیست از جنبش ضدآپارتاید حمایت مالی و نظامی به عمل آورده بودند. ولی پس
از فروپاشی اتحاد شوروی، و به ویژه در پی اعلام استقلال روسیه از کشورهای
شورائی ـ 12 دسامبر 1993 ـ آنگلوساکسونها
ضمن لنگر انداختن در جایگاه «مخالف آپارتاید»، نلسون
ماندلا را به «راه بند» مناسب در برابر جنبشهای چپ آفریقا تبدیل کردند. اینچنین
بود که ماندلا سیاست را کنار گذاشت، و تبدیل شد به ابزار کسب مشروعیت در آفریقا برای
امثال جیمیکارتر، اعضای خانوادة سلطنتی
هلند، بریتانیا و دیگر فاشیستهای سرشناس
و بسیار محترم که به پاسداری از فاضلاب
احترام به ادیان و «آموزههای» هیتلر اشتغال دارند. همان
محافلی که اینک با استفاده از اهرمهای ارتجاعی خود در هند تلاش دارند دمکراسی اینکشور
را به «ارزشهای» دوران استعمار باز گردانند!
صدور حکم دیوانعالی قضائی هند در مورد «روابط همجنسگرایان»
شاهدی است بر این مدعا! به گزارش فیگارو، مورخ 12 دسامبر سالجاری، در
دوران استعمار روابط همجنسگرایانه ـ بین
افراد بالغ ـ جرم شناخته میشد، و
مستوجب مجازات بود و حکم اخیر دیوانعالی هند نیز این روابط را جرم شناسائی کرده! میبینیم
که حکومت «خانوادة نهرو» کار را به کجا
رسانده! جالب اینجاست که دولت بریتانیا که سنگ
«ازدواج همجنسگرایان» را به سینه میزند، در
برابر تحرکات مضحک دیوانعالی قضائی هند که حقوق انسانهای بالغ را به زیر پا گذارده، سکوت اختیار کرده، چرا؟
چون طی سدة اخیر، منافع تهاجم به حریم خصوصی، از
طریق نفی اقلیتهای جنسی، قومی، دینی و غیره به بانکهای لندن سرازیر شده. و از
قضای روزگار صدور حکم دیوان عالی هند، هم با 72 امین سالگرد صدور فرمان هیتلر ـ پاکسازی آلمان از یهودیان تقارن یافته، هم با صدور
فتوی فصلنامة «فارین پالیسی» در مورد آخوند حسن روحانی!
به عادت معهود سفلهپروری،
فارین پالیسی که پیشتر کنیزالاسلامها، شیرین عبادی و زهراخانوم را در جایگاه «روشنفکر»
نشانده بود، امسال حسن فوتبال را به عنوان «متفکر برتر»
برگزیده تا همه بدانند، طرفداری از «خشونت» و تاراج و سرکوب در کشور
ایران چه پاداش و مزایائی در پی خواهد داشت!
حال یک نمونه از اظهارات سرشار از «تفکر»
حسن فوتبال را همینجا میآوریم تا ابعاد وقاحت و دریدگی مسئولان فارین پالیسی روشنتر شود:
«[...] به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی [...] حسن روحاني
[...] در ديدار مجمع نمايندگان خراسان رضوی[...] گفت: اگر چه لطف همه ائمه [...] به ویژه امام عصر[...]
همواره شامل حال ملت ایران بوده [...] اما [...] آنکه همیشه لطفش ما را نجات داده
امام هشتم بوده [...]»
منبع: مهرنیوز، مورخ 6 آبانماه سالجاری، کد خبر:2164531
وقتی چنین روانپریشی را که در کارنامهاش جز تقلب و تاراج و
سرکوب نیست، فارینپالیسی در جایگاه
«متفکر» قرار میدهد، مسلم است که علیخامنهای
هم به نظریهپرداز «فرهنگ» تبدیل میشود. چرا که،
در ذهن علیل خامنهای، «فرهنگ»
یعنی «نفی» و «حذف» دیگران. در واقع رهبر «قلعة حیوانات» حذف و توحش را با
فرهنگ اشتباه گرفته و میپندارد فرهنگ یعنی «ضدیت» با هنجارهای دمکراتیک. هنجارهائی که در کلة پوک او ارث پدری اربابان
«غربیاش» بوده! هماینان که در ایران از فاشیست مسلمانها
حمایت میکنند و در اوکراین یهودستیزان مسیحی
را به خیابانها آوردهاند! بد نیست بدانیم «انقلاب» خیلی خیلی دمکراتیک
اوکراین در «جمهوری چک» نیز جریان دارد:
«[...] در پراگ، پايتخت جمهوری چک [...] شماری از فعالان بنری
که در آن ولاديمير پوتين، رئيس جمهوری
روسيه به شکل جوزف استالين درآمده، در محلی
که سابق بر اين مجسمه استالين در آن نصب شده بود، قرار دادند. اين بنر محصول سازمانی به نام «کمونيسم زدايی»
است که [...] با حزب محلی کمونيسم جمهوری چک هم مخالف است[...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 3 آبانماه سالجاری
بله، از دوران موسولینی و هیتلر، گرفتاری فاضلاب احترام به ادیان که مدعی
دمکراسی شده، همین «حزب کمونیست» بوده. در
دوران یلتسین هم وقتی نمایندگان پارلمان را به
گلوله بستند لندن و واشنگتن خفقان اختیار کردند، چرا
که صدها قربانی تهاجم به پارلمان روسیه «کمونیست» بودند:
«[...] یلتسین [...] در سال 1993 به تانکهای ارتشی دستور
داد تا پارلمان کشور را که در کنترل کمونیستهای تندرو بود مورد حمله قرار دهند.
جانبداری بوریس یلتسین از
برقراری دموکراسی در روسیه و کمک وی به این روند،
از او در میان کشورهای غربی که
خواهان فروپاشی شوروی بودند، یک چهرة
دموکرات ساخت[...]»
منبع: ویکیپدیا، فارسی
به عبارت دیگر، صدور فرمان تهاجم نیروهای زرهی به پارلمان و
کشتار نمایندگان مجلس از بوریس یلتسین «چهرة دمکرات» ساخت. ما هم
یادمان نرفته چه کسانی در ایران به مجلس میگفتند «طویله!» باری در پی عملیات قهرمانانة یلتسین در روسیه، صدها
«اوفسکی» یکشبه میلیاردر شدند و در مسیر «کمونیسمزدائی» به حرکت در آمدند. یک
نمونهاش همین «کودورکووسکی» است که حتی دادگاه عالی اروپا هم سیاسی بودن «جرم» او
را به رسمیت نشناخته، ولی کشور اشغال شدة آلمان که در «نگرش حاکم» آن
چپگرائی با «اسرائیلپرستی» ترادف یافته، یک جایزه «حقوق بشر» به میکائیل کودورکووسکی اهداء
کرده! حال که به اسرائیل رسیدیم بد نیست بدانیم که «یهوه» با اهداء خون یهودیان
«سیاهپوست» مخالف است!
مشتاقان آشنائی با ابعاد توحش «برتریطلبان» اسرائیل ـ اروپائیان سفیدپوست ـ میتوانند به گزارش سایت لوموند، مورخ 12 دسامبر سالجاری مراجعه کنند تا ما هم
بپردازیم به توحش جمکرانیان که رهبرشان میپندارد «فرهنگ» یعنی گام برداشتن در
مسیر عکس جوامع غرب:
«[...] چرا هنگامی که غربیها بر مسائل غیرمعقول و انحرافی
همچون اختلاط زن و مرد با عنوان تساوی زن و مرد، یا سبک زندگی خود با عنوان پیشرفت و تجدد لجاجت
دارند، ما بر ارزشهای والای فرهنگ خود
اصرار نداشته باشیم؟[...] »
منبع: فارس نیوز، مورخ 10 دسامبر 2103
بله، ما هم باید لج
کنیم؛ اینکه نمیشه! ولی اگر اظهارات ابلهانه علی خامنهای را یک
مرحله منطقی به پیش رانیم به نتایج جالبی میرسیم. از
آنجمله است خزیدن و یا چاردستوپا رفتن،
که معنای ارزش والای فرهنگ اسلامی خواهد یافت! چرا که غربیها برای راه رفتن از پاهایشان
استفاده میکنند، در نتیجه لازم است ما «لج» کنیم و با شعار «ما
میتوانیم» سینهخیز مثل کرم روی زمین «حرکت» کنیم! یا از آنجا که غربیها از راه دهان تغذیه میکنند، مقام
رهبری لقمه را به ماتحتشان میگذارند، و
به این ترتیب بر ارزشهای والای فرهنگیشان اصرار میفرمایند. و اما
جالب اینجاست که همزمان با وقوق «فرهنگی» مقام معظم جمکران، سایت «روزآنلاین»
هم آمار کودکان متأهل حکومت اسلامی را منتشر کرده، و مینویسد
علیرغم ممنوعیت قانونی ازدواج کودکان، دادگاهها با ازدواج دختربچههای 9 ساله موافقت
میکنند:
«[...] در قوانین [...] سن ازدواج برای دختران 13 سال و برای
پسران 15 سال است اما پدر یا ولی قهری میتواند فرزند زیر 13 سالش را با اجازه
دادگاه به عقد کسی دربیاورد[...] گرفتن مجوز برای ازدواج [...]زیر سنی که در قانون
ذکر شده به هیچ وجه کار سختی نیست و شاید در عرض یک هفته این اجازه از سوی دادگاه
صادر شود [...] سازمان عدالت برای ایران در مهرماه امسال [...]گزارشی منتشر کرد که
بر اساس آن تنها در سال گذشته 29 هزار و 827 دختر بین 10 تا 14 سال و هزار و 537
دختر زیر 10 سال در ایران ازدواج کردهاند[...]»
منبع: «روزآن لاین»،
مورخ 10 دسامبر 2013
شاید دلیل حمایت نویسندگان این «سایت» از اکبر قاتل
رفسنجانی، محمد خاتمی و دیگر آخوندها هم
همین ازدواجها باشد! در هر حال، این «گزارش»
به این معناست که خرید و فروش کودکان در حکومت اسلامی «قانونی» شمرده میشود، چون اسلامی
است! این است مفهوم «فرهنگ» در حکومتهای «مسجد ـ
روسپیخانه»:
«[...] رهبر انقلاب اسلامی [...] مقابله
با مسائل مخرّب فرهنگی را از وظایف نظارتی حکومت دانستند و افزودند[...] ما در قبال
مسائل فرهنگی [...] کشور مسئولیت شرعی و قانونی داریم[...]»
فارسنیوز، مورخ 10
دسامبر سالجاری
ولی بین خودمان بماند!
قلاده علی خامنهای را در روز
جهانی حقوق بشر گشودند تا از طریق بازنشخوار شعار پوچ باراک اوباما ـ ما میتوانیم
ـ دمی برای ارباب یانکیاش بجنباند:
«امواج نشاط آفرین ما میتوانیم را تقویت کنید»
همان منبع
این شعار معروف باراک اوباما گویا خیلی به مذاق علی خامنهای
شیرین آمده؛ هر چه باشد اوباما ارباب
«قدر قدرت» مقام معظم است که به ادعای کاخ سفید، از روی
نزاکت با رائول کاسترو دست داده! و به
همین دلیل نیز لوتی و عنترهای جمکرانیاش
در دریای افتخار و غرور خیلی ورجه ورجه کردند.
بیخبر از اینکه چند ساعت بعد
انتشار تصاویر لودگی باراک اوباما و نخستوزیران بریتانیا و دانمارک در مراسم
یادبود نلسون ماندلا، ضمن ابتر کردن
پروپاگاند «نزاکت»، مراسم بزرگداشت ماندلا را به مجلس «ختم» فضاحتبار
اوباما و کامرون تبدیل خواهد کرد! این واقعیتی است که با چرندبافی و لجنپراکنی بیبیسی
و شاخکهایاش به نحوة برگزاری مراسم یادبود نلسون ماندلا تغییر نخواهد کرد! بله، باید
به پاسداران فاضلاب احترام به ادیان بگوئیم امروز دیگر «شما نمیتوانید»؛ چرا که در عرصة واقعیت، خواستن
به معنای توانستن نیست!
<< بازگشت