مُشک و موسولینی
در تاریخ 6 ژانویه 1979 ـ 17 دیماه 1357 ـ شاپور بختیار که روز 31 دسامبر 1978 مسئولیت
تشکیل دولت غیرنظامی را بر عهده گرفته بود، اعضای کابینهاش را معرفی کرد. بلافاصله در
داخل و خارج مرزها، جبهة ضدلائیسیته به پشتگرمی توطئهگران
گوادالوپ ـ آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان ـ
بر علیه شخص بختیار بسیج شد! از اوباش صادراتی ساواک آریامهر به غرب
گرفته، تا «ملیـ مذهبیهای» حوزه و
بازار که دانشگاهها را به عرصة تبلیغ توحش و تحجر دین تبدیل کرده بودند، جملگی بر علیه شاپور بختیار به اجماع رسیدند، چرا؟ چون
شیپورهای ارتش ناتو از زبان امثال میشل فوکو ـ شبهروشنفکر طرفدار روابط جنسی با کودکان ـ و پیروان جمکرانیاش نظیر بنیصدر و شرکاء «روحالله
خمینی» را به عنوان «آزادیخواه و مخالف استبداد» به افکار عمومی غرب حقنه کرده
بودند. اینک پس از گذشت 35 سال از کودتا بر علیه دولت
قانونی شاپور بختیار، یکبار دیگر لوتی و
عنترهای سازمان سیا در داخل و خارج ایران،
همگام با محفل رایش، پیرامون مخالفت با دمکراسی لائیک و «انسانمحور»
به اجماع رسیدهاند.
در دوران جنگ سرد، ارتش ناتو برای به ارزش گذاشتن تجاوز، یهودستیزی، تعصبات نژادی، دینی و بومی و ... و خلاصة کلام برای گسترش مسئولیتگریزی
و روابط یکسویه، به شبه روشنفکرانی از
قماش میشل فوکو، فینکلکراوت، برنارکوشنر و شرکاء متوسل میشد، تا
یوتوپیای «یک کشور، یک مذهب» را هر چه
بیشتر گسترش دهد. اینک که روابط جنگ سرد به دلیل فروپاشی اتحاد
شوروی و تغییر
سیاست مسکو به تزلزل افتاده، سازمان ناتو کسب وجهة «حقوقی» برای روابط یکسویه را
مد نظر قرار داده. به عبارت دیگر اینبار قوة قضائیه میباید «ارتباط
جنسی باکودک» را به عنوان «رابطة دوسویه» شناسائی کند! بله، پس از رسمیات یافتن نماد بردگی زن در بریتانیا، شاهد
رسمیات یافتن «پدوفیلی» در ایتالیا هستیم.
پس از سفر «امابونینو» به جمکران، قوة
قضائیة ایتالیا برای تحکیم پایههای حکومت «مسجد ـ روسپیخانه» دست به کار شد و ارتباط جنسی یک
مرد بالغ با یک کودک 11ساله را از منظر حقوقی به رسمیات شناخت! به
همین دلیل نیز حضرت پاپ در «دعای شب کریسمس»، بجای پرداختن به این مسائل، برای کودکان «قربانی جنگ در سوریه» معرکه گرفته
بودند! یادآور شویم «کاترین اشتون» هم
پای منبر حضرت پاپ نشسته بود و برای کشتی شکستة «فتحالله گولن» اشک حسرت میریخت!
به گزارش سایت لوموند، مورخ
30 دسامبر 2013، «دادگاه فرجام» ایتالیا ارتباط جنسی «پیترو
لامبرتی» با یک دختربچه را «عاشقانه» ارزیابی کرده! بله، همه
بدانند که در کشور ایتالیا، کودکی که قانوناً
تحت قیمومت است، حق رأی ندارد،
حق خرید مشروبات الکلی ندارد، حق
گشودن حساب بانکی ندارد، و ... میتواند
از «حق» برقراری روابط جنسی با یک فرد بالغ برخوردار شود! به عبارت دیگر، قوة قضائیة ایتالیا از والدین، یا از سرپرست قانونی کودک سلب مسئولیت کرده تا هم
جمکرانیان و دیگر حکومتهای «مسجد ـ روسپیخانه» تنها نمانند، و هم
بنیصدر بتواند در غیاب میشل فوکو، جایگاه «سنتیاش» ـ کوفتن چماق توحید بر فرق طرفداران دمکراسی ـ را برای خود محفوظ دارد!
در راستای تلاش حکومت موسولینی برای رسمیات دادن به «پدوفیلي»، حکومت «مسجد
ـ روسپیخانه» هم برای لیفتینگ «محمد ساد»،
چند آخوند ساواکی را به میدان آورد
تا پیامبر اسلام را به عنوان «انسانشناس»، خوشپوش، معطر و «باسواد» به فروش بگذارند!
اظهارات مضحک آخوند «رستم نژاد» در مهرنیوز به کنار، بازنشخوار
ترهات آخوند حسینی تهرانی با هدف تهاجم به «عمر»،
خلیفة دوم مسلمانان سنیمذهب نمونهای
است از گسترش دامنه توحش جمکرانیان:
«[...]رسولالله در معرفى و نصب على بنابیطالب اهتمام بسیار
داشت؛ حتى در مرض موت توصیه و سفارش مىفرمود و مردم
را به پیروى از آن حضرت دعوت مىفرمود، تا سرحدی که در همان ساعات آخر حیات کاغذ و
قلمى خواستند تا بنویسند درباره امامت آن حضرت [...] ولى افسوس
و هزار افسوس که عُمَر مانع شد و نگذاشت مقصود رسول خدا تحقق یابد، و گفت: مرض بر
او غلبه کرده، هذیان مىگوید، کتاب خدا ما
را بس است. رسول خدا با یک دنیا اندوه و غم چشم از جهان
بستند[...]»
منبع: مهرنیوز، مورخ 31 دسامبر2013
خلاصه در آخرین روزهای ماه دسامبر، سایت مهرنیوز ضمن تهاجم به سنی مذهبان، به لیفتینگ محمدساد مشغول شد و اینهم یکی دیگر از
نتایج لیفتینگ:
« [...]پيامبر [...] علاوه بر زيبائى درونى، توجه
زيادى به زيبايى، زينت و جمال ظاهرى داشتند[...]آراسته بودن ظاهر، از طريق توجه به لباس، موى سر و محاسن [...] بهره گيرى از شانه و عطر
و خضاب و سرمه و روغن و انگشتر از نمودهاى زينت ظاهرىِ آن حضرت بود[...] آن حضرت
معمولاً با استفاده از آينه، ظاهر خود را مرتب مىكردند، و چه بسا ـ در صورت فقدان آينه ـ در آب زلال
نگاه مىكردند [...] جسم پيامبر[...] از [...]
بوى بد به دور بوده [...] به طور طبيعى بوى خوش از آن استشمام مىشده [...] تا
آنجا كه مردم پس از گذشتن پيامبر[...] از يك مسير، از بوى عطر حضرت متوجه عبور ايشان از آن مسير مىشدند.[...] آن حضرت را مشكدانى
بود كه پس از هر وضو بلافاصله آن را به دست گرفته، خود را معطر مىساختند[...] در
شبهاى تاريك پيش از آنكه در يك مسير خود حضرت ديده شود، بوى خوش ايشان استشمام مىشد [...] پيامبر [...] بيش
از پولى كه صرف غذا مىكردند صرف خريد عطر مىنمودند. آن حضرت از ميان عطرها، بيش از همه، مُشك را دوست مىداشتند[...] آن
حضرت از عود و عنبر نيز بهره مىجستند[...]»
منبع: مهرنیوز، مورخ 10 دیماه سالجاری، کدخبر:2205281
میبینیم که آنحضرت یک پیچ امینالدوله متحرک بودند! ولی از
شوخی گذشته، آنحضرت کم کم به ژیگولوی لودة فیلمهای صدمن یک قاز ایتالیائی شباهت
پیدا کردهاند که با جیب خالی، «پز عالی»
داشت! یادآور شویم،
نقش ژیگولوی «مردمی» را معمولاً
هنرپیشهای به نام «والترکیاری» ایفا میکرد.
باری، بیبیگوزک
«مهرنیوز» مسلماً نتیجة حضور هیئت ایتالیائی در جمکران باید باشد! البته پیامدهای
نزدیک شدن حکومت موسولینی به جمکرانیان به ارائه تصویر «ژیگولوی مردمی» از آنحضرت
محدود نمیشود! ایتالیائیها از یکسو دست نوازش به سروگوش
حکومت ملایان میکشند، و از سوی دیگر بنیصدر را میستایند! دلیل
هم اینکه بنیصدر مانند حاج روحالله، هم با دمکراسی سرستیز دارد و هم برای سلب مسئولیت
از لندن و واشنگتن، جنایات اینان را به
حساب صورتک استعمار میگذارد و انگشت
اتهام را به سوی «مردم» میگیرد و میگوید، «تسلیم استبداد» شدهاند!
بله، 70 میلیون
ایرانی در برابر یک آخوند مفلوک که به ادعای بنیصدر همة امور را به دست دارد، «تسلیم»
شدهاند! بنیصدر در ادامة هذیاناتاش میافزاید، «ملت باید مسئولیت بپذیرد!» ولی هدف ملیجک سابق «امام خمینی» به ارزش گذاردن
«حق انتخاب» ملت ایران نیست، به هیچ عنوان! هدف
بنیصدر ارائة تصویر دلپذیر از فاشیسم است.
آنچه از زبان این فرد «مسئولیت
مردم» خوانده میشود، در واقع سلب مسئولیت
از نمایندگان حقوقی، تشکیلاتی، و اجرائی و رسمی و خصوصاً نیروهای نظامی و
انتظامی است، در عرصة بینالمللی. ملیجک
روحالله خمینی در واقع مسئولیت دولت در امور اجرائی را به یک تل مبهم و غیرمسئول به
نام «مردم» میسپارد! بیدلیل نبود که در آغاز شکلگیری فاشیسم
اسلامی، قلادة بنیصدر و خمینی را با یک
میخ طویله بر زمین کوبیده بودند، هر دو سر در آخور فاشیسم و «مردمپرستی» داشتند. و پس
از مرگ خمینی، بنیصدر یکهتاز این عرصة توحش شده.
35 سال پس از
کودتای ارتش ناتو در ایران، بنیصدر همچنان
در کمال وقاحت بر طبل «مسئولیت مردم» میکوبد و بیش از سه دهه تاراج و سرکوب حکومت
اسلامی را به حساب «یک نفر»، ولی فقیه مینویسد. آنروزها،
مسئولیت جنایت و تاراج با «شاه» بود، اینروزها علی خامنهای مفلوک تبدیل شده به
«مسئول» مملکت ایران! جالب اینجاستکه شخص بنیصدر خود نماد بارز مسئولیتگریزی، جبونی، دستبوسی و دریوزگی است، در
غیراینصورت مقام ریاستجمهوری «انتخابی» را رها نمیکرد و در فرانسه به جفنگبافی
نمینشست. و اینهم بخشی از اظهارات مضحک این
مقام فراری و «مسئول» که منبع در آمدش هم روشن نیست:
«[...] خطوط اصلی سیاست
داخلی، خارجی و اقتصادی در دست آقای رهبر
است، گفتگوهای محرمانه را هم آقای ولایتی به نمایندگی از آقای رهبر انجام داده [...]
بحران اتمی را هم او (رهبر) ساخته [...] رهبر مطلقهای، [...] صدها میلیارد دلار زیان
به کشور رسانده [...] مردم بابت ضعفی که بخرج دادند و تسلیم استبداد شدند، هزینه پرداختند [...] یک ملت باید مسئولیت زندگی
در دنیا را بپذیرد، باید کشورش را کشور
مستقلی بداند و بکند [...]»
منبع: رادیو عصرجدید، مورخ 6 دیماه سالجاری
و اما بخش جالبتر اظهارات «پروفسور» بنیصدر، سلب مسئولیت از سازمان سیا در برنامه پولشوئی
حکومت ملایان است. در شرایطی که «فتحالله گولن»، تحت نظارت سازمان اسلامنواز سیا، در
محور ترکیه، ایران، تاجیکستان و خلیج فارس شبکة فسادمالی در ابعاد
چند صد میلیارد دلاری به راه انداخته، چه دلیلی دارد که یانکیها «رابرت لوینسون» را
برای تحقیق در مورد فساد مالی حکومت زالممد رایش به امارات بفرستند؟! این
پرسش منطقی به ذهن علیل بنیصدر خطور نکرده. بیدلیل
نیست که امثال بنیصدر را زین کرده و به میدان میآورند. وظیفة اصلی این افراد تطهیر سازمان سیا است از
طریق بازنشخوار پروپاگاند رسانههای غرب. «زالممد رایش در هجرت» ادعا کرده که «رابرت لوینسون»
برای تحقیق در مورد پولشوئی و دور زدن تحریمها به ایران آمده بود! به عبارت دیگر،
بر اساس ترهات استاد بنیصدر، از یکسو شیخکهای دستنشاندة خلیجفارس و دولت
ترکیه ـ عضو رسمی ناتو ـ بدون صلاحدید و دستور رسمی واشنگتن به جمکرانیان
امکان دور زدن تحریمها را میدادند، و از سوی دیگر، یانکیها از فعالیتهای «گولن» در ایالات متحد
بیاطلاع بودهاند:
«[...] رابرت لوینسون [...] در سال 2007 در ایران گم شد[...]
همزمان با افتضاح فساد در ترکیه، رو شد که
[رابرت لوینسون] مأموریتش این بوده که هم ثروت خانوادههای حاکم را بررسی کند و هم
خصوصاً ببیند که رژیم چگونه تحریمها را دور میزند[...] ماجرا در واقع این بوده
است که سی آی اِی دنبال یافتن چگونگی دور زدن تحریمها توسط ایران بوده [...]تاکنون
3 محل را شناسائی کردند و بساطش را برچیدند؛ شیخ نشینهای خلیج فارس، قبرس و حالا ترکیه [...]»
همان منبع
میبینیم که آمریکا و انگلستان، دولتهائی
که در دوران عضویت همین بنیصدر در «شورای انقلاب»، 22 میلیارد دلار دارائی ایران را بالا
کشیدند، و طی سه دهة اخیر به چپاول ما
ملت ادامه دادهاند، میبایست
لوینسون، مأمور بازنشستة «اف.بی.آی» را
میفرستادند که در مورد پولشوئی جمکرانیان و دور زدن تحریمها «تحقیق» کند:
«[...] آنهائی
که در دور زدن تحریمها شرکت داشتند به کجا متصل بودند؟ به بیت آقای رهبر! حالا تلاش میکنند که پوشش
درست کنند و میگویند: آقای زنجانی به آقای
احمدی نژاد نزدیک بوده[...] اسم ناطق نوری را به میان آوردند ولی خیر! آقای زنجانی با شخص مجتبی خامنه ای در ارتباط است[...]
پس در واقع ایالات متحده آمریکا و اسرائیل برای اینکه تسلیم، کامل انجام بگیرد، باید
فشار را باز هم بیشتر کنند، گر چه توافق ژنو چیزی باقی نگذاشته، با این حال این ضربه را به شخص آقای رهبر وارد
کردهاند [...] به دلیل اینکه منشاء فسادها اوست، اصلا ولایت مطلقه، منشاء فسادهاست[...]»
همان منبع
حتماً این قصة خاله سوسکه را میباید به عنوان تحلیل «علمی»
از یک «شخصیت منتخب» «مردم» بپذیریم و قبول کنیم که اگر صدها میلیارد دلار سرمایههای
ایرانیان به جیب غربیها سرازیر شده، این
عمل بدون آگاهی سازمان سیا صورت گرفته! بیدلیل نیست که «ماسیمو کچاری»، نوچة محفل
موسولینی و بنیانگزار حزب «به سوی شمال» زبان به ستایش از «تفاوتهای» بنیصدر میگشاید! سفلهپروری
و ستیز با لائیسیته پایه و اساس استعمار است و آخوند جماعت ـ با دستار و بیدستارـ در تضاد با لائیسیته قرار گرفته. در
نتیجه، همه استعمارگران سفلهنوازی پیشه کردهاند. به
عنوان نمونه بد نیست نگاهی داشته باشیم به مقالة وزین بنیصدر در گویانیوز. در این
مقاله بنیصدر، چماق «توحید» در دست، ترهات «کچاری» را به حساب «شناخت عمیق» و برتری
خود میگذارد حال آنکه «تفاوت» فینفسه نشان برتری و امتیاز نیست. کودک 5 ساله هم با برتراند راسل تفاوتهائی
دارد:
«[ماکسيمو کچاری، فيلسوف ايتاليائی میگوید] در صحبتهای بنیصدر،
نه نظر ماکياول، نه قول ماکس وبر، نه فکر مارسيليو دی پادوا و نه
انديشه اسميت وجود دارند[...] با سياستزدگی غربی ما که بر پايه بينشهای اين صاحب
نظران است، تفاوت بسيار دارد. در ديد مدرن غربی معاصر،
تمام سعی بر اينست که همه آنچه را بنیصدر سعی در توحيدشان میکند، از
يکديگر جدا کنيم. سعی بنیصدر بر اينست که اينها به توحيد برسند
در صورتی که ما غربيها، بر عکس،
همه را از يکديگر جدا میکنيم[...]»
منبع: گویانیوز، مورخ اول ژانویه 2014
همچنانکه میبینیم ماسیمو کچاری هم مانند هیتلر و تاریاکرونبرگ
به «تفاوتها» احترام میگذارد. بیدلیل نیست که روند اهداء جایزه به جانوران
وحشی رایج شده. گام برداشتن جهان سومی در
مسیر توحش و حماقت، از یکسو «تمدن» غرب
را به ارزش میگذارد، و از سوی دیگر توحش را به عنوان الگو به جهان
سوم تحمیل میکند. به این ترتیب «وضع موجود» یعنی سکون حفظ میشود! و کار
بجائی میرسد که «کچاری»، که در زندگی سیاسیاش از همکاری و همصدائی با کمونیستها
شروع کرد، و کارش به همکاری زیرجلکی با فاشیستهای
«استقلالطلب» ایتالیا رسید، امروز برای «بنیصدر»
بازاریابی کند! باید به این شخصیت
برجسته بگوئیم، رسیدن از مارکسیسم به فاشیسم، مسیری که جنابعالی پیمودهاید، مسیر همة آنهائی است که به فرمودة عموسام «انسان»
را از معادلات «حذف» کردهاند. و البته بنیصدر، بدون
اینکه از چپ آغاز کند، از بدو تولد در همین
مرحلة توحش نشسته بود! دلیل هم اینکه امثال بنیصدر و روح الله خمینی و
همپالکیهای اسرائیلیشان، برای تأمین
منافع غرب، آینده را یکبار برای همیشه در گذشتة موهوم اسطورهای «یافتهاند!» از اینرو برای سرکوب لائیسیته، این
روزها قلادة کچاری را در کنار لانة بنیصدر قفل زدهاند. یک
«فیلسوف» رسانهای پیدا کردهاند تا از «تفاوت» بنیصدر «تعریف» کند! بنیصدر
هم دور برداشته، میدان گرفته و رفته بالای همان منبری که «امام
خمینی» را قبلاً سازمان سیا روی آن نشانده بود:
«[...] لائيسيته انديشه راهنما نيست [...] اسلامستيزی گريز
از حقوق خويش و بدترين نوع سانسورگری است[...]
خداوند نمیتواند زور مطلق باشد [...] در زبان آزادی، از توحيد شفافتر نيست [...] او خالق ازلی و ابدی
همه آفريدهها است[...] مطلقی است که همه ممکنها همواره وابسته به او هستند[...]»
همان منبع
بله، «خداوند خالق ازلی و ابدی است!» به فرض که حرفهای سرکار درست هم باشد، این مسئله چه ربطی به بهداشت و مسکن و فرهنگ و
امنیت و ... و مسائل ملت ایران دارد؟ اینها
که برای یک مملکت برنامه نمیشود. با این «مطلق بازیها» چه غلطی میخواهید بکنید
که پیش از شما آخوندها نکردهاند؟ از این گذشته اسناد و شواهد خلقت الهی را از کجا
آوردهاید؟! در دوران جنگ سرد این اسناد در خشتک روحالله خمینی
جاسازی شده بود، و اینک حتماً در لیفة تنبان «ماسیموکچاری»، موسولینی هزارة سوم تعبیه شده! مسلماً اگر در محضر سرکار، یک
فیزیکدان اسناد موسولینی صاد را مورد تردید قرار دهد، به سرنوشت گالیله هم دچار خواهد شد! به
هرتقدیر با توجه به اینکه جک سترا در تاریخ 17 دیماه سالجاری ـ 6 ژانویه
2014 ـ به دیدار مقامات حکومت انگلیسی و
ضد امپریاس خمینی میآید، به احتمال قریببهیقین همین «اسناد» را که
رایحة مشک و عنبر ماسیمو کچاری از آن به مشام میرسد به پاسدار علی لاریجانی هم
نشان خواهد داد!
<< بازگشت