شنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۴

انتخابات عاریائی!




جرج اورول،   در رمان «1984» جهانی را به تصویر کشیده که توسط نخبگان اداره می‌شود؛ پیوسته در جنگ است؛ ‌ آزادی‌های فردی و حریم خصوصی در آن پایمال می‌شود؛  و رهبر فرهمند ـ  بیگ‌برادر ـ  و «نفرت از دشمن» بر آن حاکمیت دارد.    اینک همین «رهبر فرهمند» در بریتانیا،   «انتخابات» را به ابزار گسترش اسطوره‌فروشی ـ  فاشیسم ـ  تبدیل کرده!      
 
در اوج تحرکات کودتائی حکومت ملایان،   همزمان با حضور رئیس‌جمهور فرانسه در شورای همکاری خلیج فارس،   و در شرایطی که شیپور وزارت امور خارجه بریتانیا به ستایش «اخلاق والای آریائی نازی‌ها» نشسته بود،   نتایج غیرمنتظرة انتخابات مجلس عوام انگلستان، پیام روشنی داشت:   حاکمیت بریتانیا از عادی‌سازی تروریسم ـ ارائه تصویر دلپذیر از نازیسم ـ صرفنظر کرده!    و به استنباط ما تقارن اعلام نتایج انتخابات مجلس عوام با ‌میعاد پیروزی متفقین بر ارتش آلمان نازی ـ  8 مه 1945 ـ   این گمانه را تقویت می‌کند.   البته دچار توهم نشویم.  ‌ انصراف رسانه‌ای بریتانیا از «عادی‌سازی» تروریسم،   و اهداء جایگاه مناسب به حزب محافظه‌کار برای تشکیل کابینة یکدست،   با هدف گسترش چپاول آتلانتیست‌ها در حوزة‌ «بریکس و شانگهای» صورت گرفته!   

لندن می‌خواهد شیخک‌های عرب را تحت نظارت فرانسه قرار دهد؛  ‌با «آلمان،  سوئد،  و دانمارک» محور نفوذ در بریکس بسازد،  و ... و از همه مهم‌تر زمینه را برای انتخاب یک رئیس جمهور نازنازی و روس‌ستیز در ایالات متحد فراهم آورد.   جنجال رسانه‌ای پیرامون قتل«سیاهپوست بیگناه توسط پلیس نژادپرست»،   و تظاهرات «مردمی» در اعتراض به این جنایات بخشی است از همین سیاست گوساله‌فریب که با هدف دوقطبی کردن فضای جامعه و نشاندن عوام در جایگاه «قضاوت» اعمال می‌شود.   به این ترتیب،   طرفداران پلیس را در برابر طرفداران سیاهپوستان قرار می‌دهند.  و نهایت امر،   نیروی حافظ نظم قانونی در جایگاه «شیطان» می‌نشیند،  و سیاهپوست،  ‌ حتی اگر مجرم هم باشد،   تبدیل می‌شود به «فرشته!»

این نمایش مهوع،   با هدف «صف‌سازی» در برابر حوزه‌های رأی‌گیری و کسب «مشروعیت بالا» برای رئیس‌جمهور آینده آمریکا به راه افتاده.   رئیس‌جمهوری که می‌باید از هر جهت مشوق سیاست‌های «یوتوپیا‌سازی» بریتانیا باشد!   زمینة اقتصادی این سیاست،  پس از عرضة «صکوک» در بازار سهام لندن،   با ‌افتتاح نخستین «بانک اسلامی» در کشور آلمان فراهم آمده.   بله دولت آلمان،   برای رفاه حال مسلمین،  «بانک اسلامی» به راه انداخته!  سرمایة بانک مذکور نیز توسط دولت‌های قطر و ترکیه،  حامیان تروریسم در سوریه و دیگر کشورهای منطقه تأمین خواهد شد،   و ... و «هدف»‌ بانک مذکور هم «کمک به مسلمانان» اعلام شده!    قرار است این بانک برای سرمایه‌گزاری و همچنین رعایت احکام توحش دین اسلام به مسلمانان آلمان «کمک» کند:

«[...] این بانک با هدف کمک به مسلمانان برای رعایت دستورات اسلامی و فرصت سرمایه گذاری به مسلمانان ایجاد شده [...]» 
منبع:  مهرنیوز،   مورخ 13 فروردین‌ماه سالجاری

و بهترین مبلغ بانک وحشی‌گری در آلمان،  آخوند جنایتکار و شیعی‌مسلک جمکرانی است که با پول ملت ایران دکان تبلیغات اسلام باز کرده.   ترهات‌پراکنی ملائی پیرامون «خدمات» اسلامی بانک کذا،‌   این گمانه را تقویت می‌کند که «هدف» اصلی از تشکیل این به اصطلاح بانک،  گسترش توحش ضدلائیسیته در کشور آلمان است.  باشد که زمینة مناسب برای سرکوب «آزادی بیان» فراهم آید!   همان هدفی که دستگاه هیتلر با شعار «نه شرقی،  نه غربی» دنبال می‌کرد،  تا سرمایه‌ها را به سوی مراکز تحت نظارت آنگلوساکسون‌‌ها هدایت کند!   اینبار هیتلری در دسترس نیست،‌   از اینرو شیخک قطر و دولت «حاج» رجب‌اردوغان،   می‌باید به داد محافل سرمایه‌داری آلمان برسند!   همه یاری کنند تا جایگاه «برتر» آنگلوساکسون‌ها محفوظ بماند.   البته این شرایط اسف‌بار به کشور آلمان محدود نمی‌شود،  در فرانسه هم اوضاع به از این‌ها نیست!   رئیس‌جمهور فرانسه ناچار شده برخلاف مقررات بین‌المللی،   قرارداد فروش میسترال به روسیه را نقض کند؛ ‌ بجای برزیل،  به شیخ‌نشین قطر،  حامی تروریست‌های خاورمیانه هواپیمای جنگی بفروشد،   و در جلسة شورای همکاری خلیج فارس «شخصاً» حضور یابد!   به عبارت دیگر،   لندن یک‌بار دیگر سطل زباله را روی سر فرانسه خالی کرده.   

البته اوضاع آشفتة فرانسه،   موضوع این وبلاگ نیست،   ولی بررسی واکنش تند رئیس جمهور فرانسه به اظهارات دیوید کامرون ـ  برگزاری رفراندوم برای خروج از اتحادیه اروپا ـ می‌تواند تا حدودی عدم رضایت فرانسه از یکه‌تازی‌های لندن را نشان دهد.   فرانسوا اولاند در واکنش به تهدیدهای نخست‌وزیر بریتانیا اعلام داشت:

«[...]‌  این اتحادیه بر مبنای مقررات [حقوقی] ایجاد شده[...]»
منبع‌:  فیگارو،  مورخ 9 مه 2015                           

به عبارت دیگر،  رئیس‌جمهور فرانسه به لندن یادآوری می‌کند که «یکجانبه‌گرائی» در اتحادیه اروپا قابل پذیرش نیست.   مشکل اینجاست که ایالات متحد،   همانطور که در مورد کودتای سوم اسفند اوکراین هم شاهد بودیم،  یکجانبه‌گرائی را به کل اتحادیه اروپا تحمیل می‌کند،   تا از این مفر در برابر نزدیک شدن اتحادیه به روسیه سد سکندر بسازد!  خلاصه برای آتلانتیست‌ها،   می‌باید در بر همان پاشنة 100 سال پیش،   یعنی «تقابل با مسکو» بگردد.   و پایه و اساس این تقابل،   یکجانبه‌گرائی،  یوتوپیاسازی،  «استثناءگرائی» و خلاصه «احترام به ادیان» بوده و هست:

«[...] در این بانک پرداخت وام برای الکل،  پرورش خوک کشتار و فروش آن و قمار وجود ندارد[...]»
همان منبع

بانک فقط بانک‌الله!   حتماً هنگام ورود به این بانک‌الله هم بایدحجاب‌تان را رعایت کنید!   بله این بانک به احکام توحش اسلام خیلی «احترام» می‌گذارد،  ‌چرا؟   چون شیخک قطر که به برده‌فروشی و روسپی‌خانه‌داری شهرة آفاق است،‌   در این بانک سرمایه‌گزاری فرموده‌اند.   و فراموش نکنیم که دایرکردن «روسپی‌خانه»،   از منظر آنگلوساکسون‌ها نشان از «اخلاق والای آریائی» دارد:

«[...] ارتش آلمان نازی قرار بود که یک نیروی منظم آریائی باشد که هرگز رابطه جنسی غیرمتعارف نداشته [...] اما [...] فرماندهان نازی [چون] از بیماری‌های مقاربتی نگران بودند در سراسر سرزمین‌های اشغالی فاحشه خانه‌های زنجیره‌ای نظامی تأسیس کردند[...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 4 مه 2015

این «تأسیسات آریائی» حتماً منبع الهام همان بانک‌ اسلامی‌ای است که شیخک‌‌ها در آلمان بازکرده‌اند.  به هر تقدیر می‌باید بپذیریم،  فرماندهان «نیروی منظم آریائی»،   با تأسیس «روسپی‌خانه زنجیره‌ای» خدمت بزرگی به نژاد نیست‌درجهان آریائی‌شان کرده‌اند!  و اگر مطلب بی‌بی‌سی را یک مرحله منطقی به پیش رانیم،  می‌بینیم که شیخک‌های عرب هم نژادشان آریائی،  یا بهتر بگوئیم «عاریائی» شده،  ولی خودشان نمی‌دانند!  شاید به همین دلیل باشد که بریتانیا خیلی به عاریائی‌ها «احترام» می‌گذارد.  از اینرو همزمان با انتشار بیانیة لوزان،   برای‌شان در آلمان بانک افتتاح کرده‌،  و ارتش خداجوی فرانسه هم با چند فروند رافال   مأمور پاسداری از این جانوران وحشی شده.   به عبارت دیگر،   لندن در عرصة واقعیت،  اقتصاد و زیرساخت‌های اروپا را تحت قیمومت اقتصاد برده‌داری شیخ‌نشین‌ها و آتاترکیست‌های ترکیه قرار می‌دهد تا ارتباط اقتصادی این اتحادیه با مسکو تضعیف شود.   

در دورة ریگان هم،   حاکمیت آمریکا،   با شعار طرفداری از حقوق بشر،  اقتصادش را تحت قیمومت اقتصاد برده‌داری عربستان قرار داد،   و نتیجة این سیاست،  گسترش تروریسم در آمریکای لاتین،   خاورمیانه و قفقاز بود که به فروپاشی اتحاد شوروی،  و تخریب زیرساخت‌های ایالات‌متحد نیز انجامید.    اینک نوبت به اتحادیه اروپا رسیده،   تا در مسیر خدمت و از خودگذشتگی در راه آتلانتیسم،   دست به «خودتخریبی» بزند،   به این امید که ضربه‌ای هر چند ناچیز به مسکو وارد آورد!‌   

تحریم رژة پیروزی مسکو در 70مین سالگرد تسلیم ارتش آلمان نازی،   بخشی است از همین سیاست نفرت‌فروشی محفل احترام به ادیان.   عدم حضور رهبران اتحادیه اروپا در رژة پیروزی مسکو نشان می‌دهد که آزادی از زنجیر اسارت فاشیسم،  به مذاق اینان خوش نمی‌آید و «مرگ را بر این زندگی ذلت‌بار» ترجیح می‌دهند!  حال که به بساط مرگ‌پرستی و نفرت از زندگی ـ پایه و اساس دکان فاشیسم ـ رسیدیم،   امیدواریم «یورونیوز» نمرده باشد!  چون امشب خیلی فداکاری کرد و چند دقیقه‌ای را به پخش آتش‌بازی و رژة پیروزی مسکو  اختصاص داد!