سه‌شنبه، آذر ۰۳، ۱۳۹۴

آذرگان!




در پی بمباران کاروان نفتی داعش توسط جنگنده‌های روسیه،   ارتش ناتو نیز یک فروند هواپیمای روسیه را از خاک ترکیه مورد حمله قرار داد.   البته بهانة ترک‌ها این است که «هواپیما حریم هوائی ترکیه را نقض کرده!»  در هر حال،   دولت ترکیه به پشت‌گرمی سازمان ناتو این بساط را به راه انداخته،  تا نانی به تنور اربابان آنگلو‌ساکسون‌‌اش بچسباند و جنگی را که اینان نتوانستند از طریق اوکراین به راه اندازند،  از طریق ترک‌ها سامان دهند؛   هم سوریه را تجزیه کنند،  و هم رفع تحریم‌های اقتصادی ایران بر اساس توافق 14 ژوئیه را به تعلیق درآورند.   توافقی که با آذرگان آغاز شد و به این میعاد افسانه‌ای ابعاد تاریخی بخشید.
                
جشن افسانه‌ای «آذرگان» به دلیل تقارن زمانی با توافق موقت گروه 1+5 با حکومت اسلامی ـ 24 نوامبر2013  ـ  ابعادی تاریخی یافته.   طی 2 سالی که از این میعاد «تاریخی ـ افسانه‌ای» گذشت، شاهد تحولات چشم‌گیری در عرصة سیاسی جهان بودیم.   نیازی نیست که بگوئیم این تحولات در مناطق نفوذ محافل نژادپرست غرب با گسترش خشونت و وحشیگری توأم بود.  کودتای اوکراین، کودتای عراق،  ظهور داعش،  و ... و از همه مهم‌تر قتل‌عام طنزپردازان و کاریکاتوریست‌ها در شهر پاریس عملیاتی بود که پس از سپری شدن 11 ماه به فجایع 13 نوامبر در همین شهر انجامید.

در «ویراست رسمی» چنین ادعا می‌شود که کشتار 13 نوامبر تداوم ترورهای 7 ژانویه است!  حال آنکه واقعیت جز این است!   کافی است به پیامدهای متفاوت ایندو رخداد بنگریم.   پس از ترور شارلی،  علاوه بر هیئت روسی،  مقامات اروپا و کشورهائی که از فروپاشی امپراطوری عثمانی ایجاد شده‌اند نیز برای ابراز همدردی به پاریس آمدند،  و در تظاهرات دولتی فرانسه ـ  این تظاهرات از تظاهرات شهروندان جدا بود ـ  شرکت کردند.   حال آنکه پس از عملیات 13 نوامبر،‌  دولت فرانسه تنها ماند.

3 روز بعد از این فاجعه،   وزیر امور خارجه آمریکا و نخست‌وزیر قطر وارد پاریس شدند؛   10 روز پس از این حوادث تروریستی و یک‌روز پیش از سفر رئیس‌جمهور فرانسه به واشنگتن هم نخست‌وزیر بریتانیا،   رئیس کل اتحادیه اروپا برای ادای احترام به قربانیان،   قدم رنجه فرموده و به پاریس تشریف آوردند.   حضرت دیویدکامرون،  خیلی دست و دل‌بازی به خرج دادند،  و ‌یک شاخه گل‌سفید نیز «خرج» قربانیان کردند و یک جملة «ما با فرانسه همبستگی داریم» نیز به زبان فرانسه در جیب کاخ الیزه گذاشتند!  از شما چه پنهان طی دیدار ایشان از پاریس،  صدای جرینگ جرینگ صدها هزار «قاشق»،‌   از همان  قاشق‌ها که جمکرانی‌ها در جیب برادران داعشی‌شان یافته بودند،  در سراسر فرانسه طنین‌افکن شد.   بله،  اعضای داعش هم از دیدار رئیس‌شان شادمانی می‌کردند؛  رئیس اتوکشیده،  تروتمیز و خوش‌پوش که برای «مبارزه» با داعش هنوز منتظر «رأی پارلمان» است!

باری،   همزمان با جرینگ جرینگ گوشخراش قاشق‌ها در فرانسه،  ولادیمیر پوتین،  برای شرکت در سومین نشست سران کشورهای تولیدکنندة گاز وارد تهران شد و به قول سپوتینک «در یک حرکت غیرمنتظره» با هیئت همراهش مستقیم از فرودگاه به دیدار علی خامنه‌ای رفت و یک نسخة قدیمی قرآن هم به رهبر جمکران هدیه داد.   نیازی نیست که بگوئیم،   سفر ولادیمیر پوتین به تهران با انواع «پروپاگاند» محفل «احترام به ادیان» توأم شد.   پروپاگاند «کوری و کری و لالی مصلحتی» از سوی بوق‌های مدعی «بی‌طرفی»،  با هیاهوی روس‌ستیزی و نفرت‌پراکنی برخی اراذل «دینی ـ بومی»،  کنسرت مداحی و بادمجان دورقاب‌چینی بوق‌های جمکرانی را همراهی می‌کرد.   به عبارت دیگر،  به شیوة سنتی،   شیپورهای آپارتاید شیعی‌مسلکان به 2  گلة ‌روس‌ستیز و آمریکاستیز تقسیم شده بودند،  و هر گله علوفة مخصوص خودش را نشخوار می‌کرد،   هر چند هر دو به بازنشخوار فضولات تولیدی آنگلوساکسون‌ها مشغول بودند.   علوفه‌هائی‌از قماش «ما پیرو قرآنیم،  ‌مشروطه نمی‌خواهیم؛  نه شرقی نه غربی و...» و خلاصه مزخرفات مشابهی که تماماً بر محور «نفی انسان و زمان و مکان» تنظیم شده.    

در این راستا،  کیهان جمکران که ویراست «شیخ‌اللهی»کیهان مصباح‌زاده است،  خودش را به مسکو چسبانده بود!   صادق خرازی،   نوچة ملاممد خاتمی که در زندگی هیچ دستاورد شخصی نداشته،‌  و اینروزها کم لاف از «ثروت پدری» نمی‌زند،  از قرآن اهدائی رهبر فدراسیون روسیه به علی خامنه‌ای،  یک تفسیر فکاهی و کودکستانی،  به دور از ساختار زبان فارسی ارائه داد که به مذاق «بی‌بی‌سی» نیز سخت خوش آمد.  خرازی در بوزنامه «اعتماد» در باب اهداء قرآن توسط ولادیمیر پوتین مشق سیاه پر از غلطی نوشته و می‌گوید:  رهبر روسیه در یک اقدام نمادین،   قرآن را نشان اعتقاد مسلمانان به همزیستی می‌داند:

«[...] صادق خرازی دیپلومات و کارشناس کتب خطی [...]  نوشته:  رهبر روسیه به عنوان یك اقدام نمادین قرآن كریم و كتاب مقدس اسلام را نشانه و موید اعتقاد مسلمانان به همزیستی می‌داند[...]»
منبع: بی‌بی‌سی،  مورخ 24 نوامبر 2015‌ 

نوچة ممد گوبلز اردکانی که در هذیان‌گوئی ید طولائی دارد،   و به همین دلیل از سوی بی‌بی‌سی در جایگاه «دیپلمات و کارشناس کتب خطی» قرار گرفته،  گویا از ملاقات پوتین با خامنه‌ای خیلی هول کرده که چنین «مشقی» نوشته!    اگر خوانندگان گرامی این وبلاگ از پوچ‌بافی و یاوه‌گوئی‌های خرازی چیزی دستگیرشان شد ما را هم در جریان قرار دهند!  در هر حال،  اقدام بی‌سابقة ولادیمیر پوتین ـ  دیدار با خامنه‌ای پیش از حضور در نشست سران کشورهای تولیدکنندة گاز ـ  بدون در نظر گرفتن اظهارات‌اش،   به اهداء یک نسخة خطی و گرانبهای قرآن به رهبر حکومت جمکران محدود می‌ماند.

یادآور شویم ولادیمیر پوتین همچون دفعة قبل فقط برای شرکت در یک نشست رسمی به تهران آمده بود،  نه برای دیدار با مقامات حکومت ملایان.   به همین دلیل دیدارش با علی خامنه‌ای و اهداء قرآن خطی به وی از چارچوب این نشست خارج می‌شود.   ولی آنچه اهمیت دارد،‌   سخنان پوتین طی دیدار با خامنه‌ای است.  رهبر فدراسیون روسیه طی این دیدار که حدود 2 ساعت به طول انجامید،   در پاسخ به مجیزگوئی‌های علی خامنه‌ای ـ‌  مهرنیوز،‌  مورخ 23 نوامبر سالجاری ـ   به صراحت اعلام داشت که با «نارو زدن و تقیه و پنهانکاری»،   یعنی اصول اساسی مسلک شیعه «مخالف» است:

«[...] ولادیمیر پوتین[...] بلافاصله پس از ورود به تهران[...] با رهبر جمهوری اسلامی [...] در مقر او دیدار کرد[...]و خطاب به[ وی گفت] شما را متحدی مطمئن [...] در منطقه و جهان می‌دانیم [...] ما متعهدیم که بر خلاف برخی‌ها به شرکای‌مان از پشت خنجر نزنیم و هیچ‌وقت در پشت پرده اقدامی بر ضد دوستان‌مان انجام ندهیم و اگر اختلافی هم داشته باشیم،  با صحبت به تفاهم برسیم[...]»
منبع:‌  مهرنیوز،  مورخ 23 نوامبر 2015

حال باید دید این اظهارات روی به چه کسانی دارد؟!   اظهارات پوتین در درجة نخست پاسخی است به روایات وال‌ستریت‌جورنال،   ‌بوق محفل روپرت مرداک،‌  نشریة لجنزار نژادپرستان یهودی که مانند هم‌پالکی‌های پروتستان وکاتولیک‌اش،  شیفته و فریفتة اسلام سیاسی و «اصلاح‌طلبان جمکران» است.   ورق‌پارة مرداک ـ  مورخ  19 نوامبر سالجاری ـ  به نقل از منابع بسیار «موثق»،  و صدالبته «گمنام»،‌   ادعا کرده بود که «مسکو به عرب‌‌ها قول داده در صورت حمایت‌شان از عملیات ضدتروریستی روسیه،   نفوذ ایران در سوریه را کاهش دهد!»   به عبارت دیگر،‌  بوق نژادپرستان چنین القاء می‌کرد که مسکو بر علیه حکومت ملایان در حال زدوبند با اعراب است.  

از سوی دیگر،   روی سخن ولادیمیر پوتین با دولت حسن روحانی بود که در ظاهر «بدون اطلاع رهبر» برای زدوبند با اروپا و آمریکا در «سوریه» خیز برداشته بود،   هر چند به دلائلی در این «امر خیر» ناکام ماند!  ‌ کافی است به لب‌ولوچة آویزان حسن فوتبال و مم‌جواد ظریف طی دیدار پوتین از تهران نیم نگاهی بیاندازیم،  تا روشن شود دلیل جفتک‌پرانی ارتش ناتو در ترکیه چیست؟!

اگر ثابت شود که جنگندة روسیه،  حریم هوائی ترکیه را نقض نکرده،   سازمان ناتو در انتظار واکنش تند مسکو می‌نشیند.   همانطور که پس از بمب‌گزاری در هواپیمای توریست‌های روسیه ـ 31 اکتبرسالجاری ـ بعضی‌ها برای فرو بردن کل منطقه در جنگ و زمینه‌سازی برای انتخابات آینده آمریکا چنین امیدهائی در دل داشتند.   به استنباط ما،‌  در صورتی که مسلم شود،‌  خطا از «آنکارا» بوده،   ‌واکنش مسکو به هیچ عنوان در مسیر انتظارات ابلهانة سازمان ناتو متحول نخواهد شد.   

حال از روابط جهانی فاصله بگیریم و بازگردیم به جنجال بوق‌های جمکران پیرامون روابط خیلی نزدیک روسیه با تهران!   آن‌ها که در بوق‌های آتلانتیست برطبل «هجوم اقتصادی و مالی روسیه» به ایران می‌کوبند تا شوت‌وپرت‌ها را به وحشت بیاندازند،   شاید نمی‌دانند که حجم مبادلات تجاری «ایران ـ  روسیه» از 3 میلیارد دلار در سال فراتر نمی‌رود:

«[...] ایران و روسیه در سه سال اخیر سطح همکاری خود را به سه میلیارد دلار رساندند [...] این همکاری در ده سال آینده به ۱۰ میلیارد دلار خواهد رسید[...]»
منبع:  صدای آمریکا،  مورخ 2 آذرماه سالجاری 

در اینصورت می‌باید از بوق‌های حکومت ملایان و به ویژه از وق‌وق‌ساهاب‌های اربابان‌غربی‌شان که حجم مبادلات جمکران با اروپا ـ  از طریق ترکیه، چین،  امارات و ... ـ  را نادیده می‌گیرند،  بپرسیم اگر حکومت جمکران با آمریکا و رعایای‌اروپائی‌اش ارتباط نزدیک ندارد،   اینهمه کالا چگونه همه ساله از طریق طرف‌های مربوطه به بازارهای ایران سرازیر می‌شود؟  و اینک که ترکیه رسماً تعهدات نظامی‌اش در حمایت از مواضع داعش را به نمایش گذارده،  با توجه به ارتباط نزدیک جمکران و ترکیه،   چگونه می‌توان ادعا کرد که روابط سیاسی آخوند‌سالاری شیعی با ترکیه پیرو روابط اقتصادی ملایان با غرب نباشد؟!   ما نیز تا دریافت پاسخ این پرسش ساده‌،   علاوه بر آذرگان،  «برومالیا» را هم جشن می‌گیریم.