پنجشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۴

پنجشنبه پرشور!




یکی مال مردم به تلبیس خورد
چو برخاست لعنت بر ابلیس کرد

باراک اوباما که به استقبال پاپ شتافته بود،‌  شاید انتظار این پنجشنبة پرشور را نداشت!  امروز رهبر واتیکان طی سخنرانی در کنگرة آمریکا،   رسماً مجازات اعدام و تفنگ‌فروشی،  و تلویحاً سیاست‌های تشویق به همجنسگرائی را محکوم کرد و آتلانتیست‌ها و جمکرانیان را در خماری گذاشت!

در آستانة انتخابات ایالات متحد،  دکان ساده‌زیستی و مردم‌پرستی و آخوندنوازی،‌  یا بهتر بگوئیم بساط دروغ‌بافی و یاوه‌گوئی و لاف و گزاف در رایش‌ستان رونق گرفته.   استقبال چاپلوسانة باراک اوباما از پاپ در فرودگاه،   و انتخاب غیرمنتظرة «جرمی کوربین» به رهبری حزب کارگر بریتانیا در راستای همین سیاست عوام‌فریبانه صورت گرفت.

تفرقه بیانداز و حکومت کن،  که تا ابله در جهان هست،   مفلس در نمی‌ماند!   و از آنجا که نیاز «مفلس» به ابله صدچندان شده،  ‌ پیش از آغاز خودستائی‌های پائیزی ژنرال مم‌جواد ظریف و حسن روحانی،   آورام چامسکی مافیای «برحق» کشف کرد،  و نمایش مهوع جنگ‌زرگری «شیخ‌وشاه» هم در بریتانیا به روی صحنه آمد!   در این سناریو،   دیوید کامرون در جایگاه «شاه فاسد و ظالم و...» و خلاصه مزخرفات مشابه قرار گرفت،‌   و ایفای نقش شیخ ساده‌زیست و مستضعف‌نواز و پابرهنه‌پرست را هم به «جرمی کوربین»،  رهبر جدید حزب کارگر بریتانیا سپردند.   ایشان در هیبت اعضای مؤتلفة‌ اسلامی،   با یک ته‌ریش و یقة باز بر صفحة تلویزیون‌ها ظاهر می‌شود و شعارهای مستضعف‌نواز و شاه‌ستیز می‌دهد.

پرسوناژ «کوربین» معجونی است از جیمی کارتر و خمینی!  کوربین،   مثل کارتر «ساده‌زیست» است؛   همچون خمینی به فرودستان ابراز عشق می‌کند،   و شاید به همین دلیل،  3 بار ازدواج کرده،   و جز «فعالیت سیاسی» هیچ سابقة‌ کاری دیگری ندارد! از این گذشته حضرت کوربین همچون روح‌الله خمینی خیلی به فکر «پابرهنه‌ها» است!   به عبارت دیگر،  جناب کوربین از انواع آخوند فرنگی‌های بی‌دستار به شمار می‌روند!   به یاد داریم که روح‌‌الله خمینی هم خیلی «ساده زیست» بود،  چرا که شب‌ها به عنوان شام فقط «نان و ماست» می‌خورد!  ‌ و به همین دلیل نیز داس‌الله اطمینان یافته بود که این جانور وحشی از «شاه» بهتر است!   

اصولاً داس‌الله به لات و اوباش علاقه فراوانی دارد،   و به همین دلیل تلاش می‌کند از اوباشی نظیر محمد خاتمی و میرحسین موسوی و  بهزاد نبوی «تصویر دلپذیر» ارائه دهد و حساب این اراذل و اوباش را از حکومت زال‌ممد و شرکاء و جنایات‌شان جدا کند!   البته علی خامنه‌ای و دیگر مقامات حکومت زال‌ممد هم در همین مسیر گام برمی‌دارند.   به عنوان نمونه مقام معظم ناشیانه می‌کوشد حساب آمریکا و اسرائیل را از حکومت جمکران جدا کند،   تا توحش و تحجر و جنایات این حکومت به حساب اربابان‌اش نوشته نشود:

«[...]‌ امروز سیاست‌های شرارت‌آمیز امریکا در این منطقه [...] مایة‌ جنگ و خونریزی و ویرانی و آوارگی و نیز فقر و عقب‌ماندگی و اختلافات قومی و مذهبی است [...] و جنایت‌های رژیم صهیونیستی  [...]»
منبع:  ایرنا،  مورخ 27 شهریورماه سالجاری 

به این ترتیب  همه می‌باید دو دروغ شاخدار را بپذیرند.   نخست اینکه حکومت دست‌نشاندة لندن و واشنگتن با سیاست‌های اربابان‌اش مخالف است!   دیگر آنکه،   جنایات حکومت اسلامی و سرکوب اقتصادی و فرهنگی ملت ایران،    و به ویژه سیاست استعماری «زنانه ـ ‌مردانه» کردن جامعه که با هدف گسترش و تشویق گرایش به همجنس اعمال می‌شود،  به معنای مبارزه با امپریالیسم است!   بی‌دلیل نیست که نوآم چامسکی،  یار وفادار «جنبش‌سبزی‌ها» جدیداً تبدیل شده به پامنبری زال‌ممد و از «استقلال» حکومت جمکران تمجید و ستایش‌ به عمل می‌آورد!

بله،  این همان چامسکی است که برای کودتای سایمون‌گس ـ  لات‌بازی میرحسین موسوی  ـ سینه می‌زد و اینک در آستانة پائیز،   اختلاف با حکومت ملایان را کنار گذاشته و بار دیگر برای دفاع از تروریسم  ـ اسلام سیاسی ـ   بالای منبر رفته و زبان به ستایش «نافرمانی» رسانه‌ای حکومت جمکران گشوده:      

«[...] چامسکی در گفتگو با پایگاه دموکراسی حالا [ دمکراسی ناو]  با بیان اینکه آمریکا در برخورد با ایران مسائل سیاسی در اولویت بالاتری از منافع اقتصادی قرار داده،  به کنایه گفت: ایران باید تنبیه شود،   ایران جرم بزرگی مرتکب شده است، آن‌ها از دستورات سرپیچی کرده‌اند.  کسی حق ندارد از دستورات سرپیچی کند[...]»
منبع:  فارس،‌  مورخ 23 سپتامبر 2015 ‌، کدخبر: 13940701000028

برای فروپاشاندن ادعاهای پوچ فیلسوف رسانه‌ای محفل احترام به ادیان،   طرح چند پرسش کفایت خواهد کرد.   نخست اینکه،   اگر حکومت اسلامی از دستورات آمریکا سرپیچی می‌کند،  چرا ذخائر ارزی‌اش را در بانک‌های آمریکا انبار کرده،   و به چه دلیل از سیاست کنترانوازی آمریکا ـ  ایران گیت ـ  حمایت به عمل می‌آورد؟!   به عبارت دیگر،  حضرت چامسکی باید بفرمایند حکومتی که اقتصاد‌ش تحت نظارت آمریکاست،‌  چگونه می‌تواند از دستورات آمریکا سرپیچی کند؟!   دیگر آنکه اگر حکومت ملایان با آمریکا سرستیز دارد،‌ چرا هر سال با اعزام زائران به عراق و عربستان،‌   میلیون‌ها دلار ارز کشور را از طریق دولت‌های دست‌نشاندة ایندو کشور به بانک‌های آمریکائی سرازیر می‌کند؟   در واقع چامسکی،   هم در مورد آمریکا مزخرف می‌گوید و هم در مورد زال‌ممد!  هدف این فیلسوف رسانه‌ای از اظهارات بی‌پایه و اساس‌اش فقط تثبیت «ویراست رسمی»،   یا بهتر بگوئیم تثبیت تبلیغات سازمان سیا است!   

محور تبلیغاتی‌ای که چامسکی آتش‌بیار معرکه‌اش شده،  و در قفای آن سازمان سیا نشسته،   بر ستایش «شورش و نافرمانی» ـ  یکجانبه‌گرائی ـ  استوار است!   در این تبلیغات حماقت‌گستر،  «نفی و مرگ» به ارزش ‌گذاشته می‌شود،   و در همین مسیر از جنایتکار «تصویر دلپذیر» ارائه می‌دهد.   اشتباه نکنیم،  این تبلیغات نوین نیست،   همان دکانی است که در دوران پهلوی دوم نیز ساواک برای اسلام‌گرایان افتتاح کرده بود.   در راستای این سیاست استعماری بودکه به ضرب تهدید مراجع تقلید،   ردای مرجعیت بر تن امثال خمینی ‌کردند،  و عواملی از قماش رفسنجانی و طالقانی و منتظری و بهزاد نبوی و شرکاء را در رسانه‌ها به زندان ‌انداختند،  تا این جانوران وحشی به عنوان «مخالف شاه» به ارزش گذارده شوند.   و دیدیم که این روند انسان‌ستیز با استقبال حاکمیت فرانسه و به ویژه حزب کمونیست این‌کشور،  عملاً به یک جریان مخرب و سرکوبگر در کشورمان تبدیل شد.

بله،   در پائیز  سال 1978،   حزب کمونیست فرانسه برای روح‌‌الله خمینی سینه می‌زد و از پوپولیسم حمایت می‌کرد،‌   و امروز،   نوآم چامسکی ایرانیان را در زنجیر اسارت پوپولیسم می‌خواهد،  چرا؟   چون رهائی ایران از چنگ اسلام سیاسی،   یعنی کسادی بازار آتلانتیسم و نژادپرستی و برتری‌طلبی!   در نتیجه،   هیچ تعجبی ندارد که پادوهای آتلانتیسم از چپ‌نما و راست‌گرا و میانه‌رو و غیره از حکومت زال‌ممد به طرق مختلف حمایت کنند و در واقع برای آمریکا خوشرقصی فرمایند.   و چامسکی در این میدان انسان‌ستیزی تنها نیست،  چندین و چند پامنبری هم دارد.   به عنوان نمونه،   در بخش «احترام به روبنده»،   بوق های ژرمانی،    حضرت اسلاوی ژیژک را به میدان آورده‌اند تا آوارگان را به ابزار معلق زدن برای ارباب  تبدیل کند:

«[...] اروپا باید خود را سازمان داده و قانون و مقررات روشنی را تحمیل کند.  پناهندگان را باید از امنیت‌شان مطمئن کرد[...] به علاو باید به قوانین و نرم‌های اجتماعی دولت‌های اروپائی احترام بگذارند[...] اگر زنی به انتخاب خود صورتش را می‌پوشاند،   باید به انتخاب وی احترام گذاشت[...] اما اگر وی نخواهد آن را بپوشاند آزادی وی برای اینکار باید تضمین شود[...]»
منبع: گویانیوز، مورخ اول مهرماه سالجاری،   به نقل از مصاحبة «دی تسایت» با ژیژک

باید ببینیم ظاهر شدن در اماکن عمومی با ماسکی که تمامی صورت را می‌پوشاند،‌   و تحت عنوان «روبنده» گروهی متحجر برای آن ارزش‌های «دینی ـ عقیدتی»‌ قائل شده‌اند با قوانین کدام کشور اروپائی می‌تواند سازگاری داشته باشد،   که ژیژک خواهان احترام به آن شده؟  مگر فضای اجتماعی بالماسکه است؟!   مهم‌ترین پیام این نوع پوشش نفی فردیت،  جنسیت،  و به زیر سئوال بردن نقش اجتماعی انسان‌هاست.   چه مرد و چه زن،‌  هر کس می‌تواند به این ترتیب «هرکسی» باشد!  و در واقع ژیژک به همین دلیل برای روبنده احترام قائل شده،  چرا که این عمل نوعی نفی فردیت‌ و جنسی‌ات انسان است!   و از آنجا که به صراحت می‌بینیم چگونه دین سیاسی و آخوندپرستی از طریق نفی فردیت،  سرکوب جنسیت و به حاشیه راندن نقش اجتماعی انسان‌ها به ضدیت با کل جامعة بشری مشغول ‌شده،   درک اهداف واقعی در نگرش این نوع فلاسفه آنقدرها مشکل نیست.    

کافی است به حکومت «زنانه ـ مردانه» جمکران که از روابط یک‌سویه و اسطوره‌ای دفاع می‌کند،  و با مسئولیت‌پذیری و پاسخگوئی بیگانه‌ است،  نیم‌نگاهی بیاندازیم. جالب اینکه،  در این نوع برخورد سرکوبگرانه با جامعه،   که با وحشیگری،   انسان‌ها را از حقوق اصلی‌شان یعنی زندگی در فردیت‌های‌شان محروم می‌کند،  گذشته از امثال چامسکی و همپالکی‌های غربی‌اش،  مقامات حکومت جمکران نیز «مبارزه با خشونت» رویت می‌کنند!

ژنرال مم‌جواد ظریف،  ‌آیزنهاور جمکران،   جهانیان را به پیروی از نصایح حسن روحانی فراخوانده و می‌خواهد پیشنهادات حسن روحانی را به تصویب «مجمع عمومی سازمان ملل» برساند!   به عبارت دیگر،   ژنرال مم‌جواد برای «دور زدن» شورای امنیت،  یعنی جهت حماقت گستری و جمع‌پرستی خیز برداشته:

«[ظریف] یکی از اولویت‌های جمهوری اسلامی ایران را مبارزه با خشونت و افراطی‌گری دانست و اظهار داشت که [در نظر دارد] برای عملی‌کردن ایده‌های مندرج در قطعنامه «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» که به ابتکار [حسن روحانی] در سازمان ملل با اجماع به تصویب رسید،   [برنامه‌ای] تهیه [ کرده و آن را]  به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد برساند [...]»
منبع:  ایرنا،  مورخ اول مهرماه سالجاری

بله،   قرار است «ابتکار» رئیس دولت خشونت‌طلبی که هم‌سو با آمریکا،   از امضاء کنوانسیون «رفع تبعیض» خودداری می‌کند،   به عنوان راهکاری علیه خشونت،‌   در مجمع عمومی به تصویب برسد!   چرا که آنچه در مجمع عمومی به تصویب می‌رسد،   الزاماً «حقوقی» نیست،  و بیشتر جنبة «خررنگ کنی» و تخرخرهای جانبدارانة جهان‌سومی دارد!   در نتیجه،  مجمع عمومی بهترین مکان برای ارائة پیشنهادات ابلهانه حکومت ملایان است!   حکومتی که مانند حکومت آریامهر به توهم «خودبزرگ بینی» دچار شده:        

«[...] حسن روحانی [...] ‌گفته است:  ایران به عنوان قدرت ضدخشونت و ترور در جهان مطرح است [...]»
منبع:‌  بی‌بی‌سی،  ‌مورخ 24 سپتامبر 2015  

اینکه یک حکومت کودتائی که از نظر آمار اعدام‌ در رأس کشورهای جهان قرار گرفته،  و میلیون‌ها نفر از اتباعش به دلیل سرکوب،  فشار سیاسی،  تحمیق عقیدتی و ... از آن گریخته‌اند به خود عنوان «ضدخشونت» بدهد،  فقط عمق حماقت و خودبزرگ‌بینی حسن فوتبال را نمایان می‌کند.   بله حکومت زال‌ممد،   در ایران و افغانستان و عراق و یمن و لبنان و سوریه به افتخار پادوئی برای ارتش آمریکا و متحدان اروپائی‌اش نائل آمده،   به همین دلیل نیز به دست خود مدال «ضدخشونت» به گردن‌ خویش آویزان کرده!   چه بگوئیم که «لات است و ادعای پوچ و دروغ!»   جالب اینکه،   این دروغ‌های شاخدار را سازمان سیا در بوق‌های ارتش ناتو می‌گذارد تا از پادوهای‌اش تصویر واژگون ارائه دهد.   و برای تکمیل این روند واژگون‌نمائی است که به امثال ژیژک و چامسکی تریبون می‌دهند تا به «روبنده» ابراز احترام کنند و «نافرمانی» رسانه‌ای حکومت زال‌ممد را مورد ستایش قرار دهند!   آنهم نافرمانی‌ای که از الگوی بی‌بی‌گوزک «حسین در کربلا» پیروی می‌کند،   و هیچ ارتباطی به زندگی و انسان‌محوری ندارد.  نافرمانی‌ای که هدف غائی و نهائی‌اش جز تخریب هیچ نیست.  تخریب انسان،  تخریب نظم اجتماعی،  تخریب فردیت‌ها،   و خلاصه گسترش مرگ‌پرستی و خشونت.

چامسکی و دیگر پامنبری‌های سازمان سیا موذیانه تلاش می‌کنند این «نافرمانی اسطوره‌ای» را با شورش و نافرمانی در نگرش اگزیستانسیالیست‌ها در ترادف قرار دهند!  حال آنکه در نظریة‌ اگزیستانسیالیسم جایگاهی برای «خدا» پیش‌بینی نشده،   و زندگی از معنا و مفهوم الهی و اخروی تهی است.   در نظریة اگزیستانسیالیسم،   فقط انسان می‌تواند به زندگی خود معنا و مفهوم دهد.   مفهوم «عدالت» در نگرش اگزیستانسیالیسم هیچ ارتباطی با «عدالت علوی» ندارد؛‌   «عدالت انسانی» در اگزیستانسیالیسم به هیچ عنوان با خداوند و احکام شرع شناسائی نمی‌شود!   در نتیجه،   تلاش بی‌شرمانة امثال چامسکی در وصله کردن بی‌بی‌گوزک‌های کربلا با نگرش انسان‌محور فقط نشان از خودفروختگی‌شان دارد.  یادآور شویم که در نظریه اگزیستانسیالیسم،   ‌انسان به انتخاب خود در شرایط واقعی،   علیه مرگ شورش می‌کند،  حال آنکه در عرصه توحش و تحجر اسلام سیاسی،   فرمان شورش را «یک‌بار و برای همیشه»  خداوند صادر کرده!
           
به عبارت دیگر شورش کذا «بفرموده» است!  خارج از تمامی این تفاوت‌ها،  اصولاً اگزیستانسیالیسم،  مذاهب را مردود می‌شمارد،  چرا که هیچ ارزشی برای انسان و شرایط واقعی ـ  زمان حال ـ   قائل نیستند؛   خشونت و تخریب را «توجیه» می‌کنند.   حال آنکه در عرصة «شورش» اگزیستانسیالیست،   جایگاهی برای تخریب و نابودی انسان وجود ندارد.    برخلاف تبلیغات سازمان سیا،‌   در این شورش،‌   «هدف» به هیچ عنوان وسیله را توجیه نمی‌کند!   خلاصه بگوئیم،  «نافرمانی‌های» حکومت ملایان از اینرو مورد تمجید چامسکی و شرکاء قرار گرفته که جز تخریب و انسان‌ستیزی نتیجه دیگری به همراه نیاورده،  ‌نمی‌آورد و نخواهد آورد. 

از منظر تاریخی حکومت جمکران،   ویراست اسلامی دستگاه آلمان نازی است،   و با مجیزگوئی‌های امثال چامسکی و ادعاهای پوچ حسن روحانی،  نمی‌توان چهرة کریه این پوپولیسم ضدانسانی را بزک کرد؛   تروریسم چه با تاج و تخت و کراوات،‌ و چه با نعلین و دستار و «روبنده» در هر حال،  تروریسم باقی خواهد ماند!