کتیبه و کودتا!
تحویل هواپیماهای میگ 31 به سوریه؛ آغاز گفتگوهای صلح در کشمیر؛ افشای نقش
ترکیه و قبیلۀ بارزانی در سقوط موصل؛ تصویب طرح «نجات یونان» در پارلمان آلمان؛ استعفای
داوات اوغلو، نخستوزیر بدون کابینة رجب
اردوغان و… و به
ویژه سفر قریبالوقوع وزیر امورخارجۀ بریتانیا، آنهم در رأس یک هیئت اقتصادی شامل مدیرعامل «رویال
داچ شل» به تهران، نه تنها جبهههای جنگ زرگری «لات و آخوند» را در
کشورمان گسترش داد که 1500 سال هم بر قدمت
اسلام افزود!
البته قدمت سیاست تحمیل «جنگ زرگری» بر فضای اجتماعی در کشور
ایران به «قدمت» حضور استعماری بریتانیاست؛ خلاصه
بگوئیم، تازگی ندارد! روند
این است که مجموعۀ سگهای دستآموز لندن برای تأمین منافع ارباب به چند دسته تقسیم
میشوند و در ظاهر به یکدیگر، و در عمل به ملت ایران پارس میکنند. و اگر
شرایط مانند دوران صدارت نکبتبار محمد مصدق مناسب باشد، هر یک
از سگهای کاخ باکینگهام یک کاروان خردجال هم به خیابان میآورد و به اصطلاح «قدرتنمائی»
میکند. ولی فعلاً زمینه برای لشکرکشی خیابانی مساعد
نیست، در نتیجه سگهای هار استعمار جهت خوشرقصی برای ارباب
ناچارند به نفسکشطلبیهای
«انفرادی» اکتفا کنند.
سناریوی نفسکشطلبی انفرادی همانطور که شاهد بودیم همزمان با ورود مم
جواد ظریف به مسکو، با زوزة علی خامنهای بر علیه «نفوذ اقتصادی و
فرهنگی آمریکا» و ابراز بلاتکلیفی و «چه کنم، چه کنم» در مورد توافق 14 ژوئیه آغاز شد. دو روز
پس از عربدهجوئی خامنهای، شاهد افتتاح
یک جبهة زنانه و مردانة جنگ زرگری بودیم.
در میعاد 28 مرداد، همزمان با قلادة حسن روحانی، پوزه
بند تولة مؤنث اکبر رفسنجانی را هم گشودند تا ایشان ضمن مظلومنمائی و بازنشخوار
قصة حسین در کربلا، «در کنار مردم» قرار گیرند. فاطمه،
صبیۀ اکبر سازندگی، روایت کرده که در سال 88، یعنی پس
از شکست کودتای هیزاکسلنسی، پدرش به اهالی
خانه گفته بود، «اگر با حکومت باشید و از ظلم و تخلف حمایت کنید،
وضعتان خوب است، ولی اگر در کنار مردم قرار گیرید، به شما
ظلم میکنند، زندانی میشوید و ...» و گویا اهالی خانه هم گفته بودند ما راه «درست»
را انتخاب میکنیم:
«[...] سال ۸۸ پدر، ما را دور هم جمع کردند و گفتند دو راه برای زندگی
جلوی ما هست: یکی اینکه با حکومت و کسانی که تخلف و ظلم میکنند، باشیم و قطعا شما بهترین زندگی را خواهید داشت. اما اگر
در کنار مردم قرار بگیرم و از مردم حمایت کنم، شما را اذیت میکنند و به زندان میاندازند و برخوردهای
غیرقانونی با شما انجام میدهند و شما باید اینها را تحمل کنید و
ما هم گفتیم تحمل میکنیم زیرا چیزی جز راه درست در کنار مردم را نمیخواهیم [...]»
منبع: گویانیوز، مورخ 29 مردادماه سالجاری
به عبارت دیگر، اکبر رفسنجانی که 36 سال است در رأس هرم قدرت یک
حکومت جنایتکار قرار گرفته، خودش «مخالف» حکومت است؛ پسرش هم
به همین دلیل به زندان افتاده، نه به دلیل
فساد مالی و رشوهخواری! در ضمن فاطمه، تولة مونث سردار اکبر که خونآلوده از فرنگ
وارد کرده و بیماران مبتلا به هموفیلی را به ایدز مبتلا نموده، و از مجازات هم معاف شده، «در
کنار مردم» است و مخالف ظلم و ستم حکومت! بله، کنیزالاسلامها
در وقاحت و وحشیگری و دریدگی از زالممد هیچ کم ندارند؛ فاطمه
هاشمی فقط یک نمونه است. انواع مؤنث زالممد فراواناند: معصومه
ابتکار، کشتزار سابق محمد هاشمی؛ نرگس محمدی،
زهره کاظمی کشتزار میرحسین و ... و
البته شیرینعبادی و مهرانگیز کار و آذر نفیسی و دیگر انواع بیحجاب زالممد را در این میانه از یاد
نبریم که در وحشیگری از انواع محجبهشان هیچ کم و کسری ندارند. از مطلب دور افتادیم، لاتهای
مؤنث را رها کنیم و بازگردیم به معلق زدن سگهای هار استعمار برای اربابشان!
قلادة حسن روحانی را در میعاد 28 مردادگشودند تا وی نیز «در
کنار مردم» قرار گیرد و از چاهک متعفنی که صلاحیتاش را تأئید کرده ـ شورای نگهبان ـ انتقاد کند و زبان به ستایش «مجلس اول» بگشاید، و بر
پیشانی مخالفاناش برچسب «ضد انقلاب» الصاق نماید:
«[...] ما جائی را در کشور نداریم که بخواهد افراد صالح و دلسوز
را که میخواهند [...] به کشور خدمت کنند حالا از هر جناحی که باشند رد صلاحیت کند
[...] مگر مجلس اول پس از انقلاب اسلامی که در آن زمان حتی شورای نگهبان نیز وجود نداشت
و همه حتی گروهکهای مخرب در آن حضور داشتند،
بهترین مجلس تاریخ این کشور نبود؟[...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 19 اوت ـ 28 مرداد ـ سالجاری
حسن روحانی همچنانکه میبینیم شهامت ندارد به صراحت از عملیات
سرکوبگرانة شورای نگهبان انتقاد کند؛ در «ابهام» پناه میگیرد، تا آخوند
جنتی و دیگر اوباشی را که طی 36 اخیر در
مسیر سرکوب و تاراج ملت ایران گام برداشتهاند «ضدانقلاب» معرفی کرده، در کنار «مخالفان» کودتای 22 بهمن 57 بنشاند. به این
ترتیب، روحانی با یک تیر دو نشان خواهد زد.
هم طرفداران دمکراسی را به لجن آخوند میآلاید؛
هم ملت ایران را با آخوندپرستها در
ترادف قرار میدهد و دست خونآلود اربابان آدمخوارش را در توطئة 22 بهمن از انظار
پنهان نگاه میدارد:
«[...] اگر کسی تفکر دیگری غیر از این داشته باشد که تصمیمگیر
برای این کشور ملت ایران هستند ... تیشه بر ریشه جمهوری اسلامی زده است [...]»
همان منبع
بله برای کشور، به
قول حسن فوتبال «تصمیمگیر» ملت ایران هستند!
شبکة چاقوکشهای ساواک و شهربانی؛ ارتش دست نشانده و سران خود فروختهاش، و به ویژه شبکة رسانهای که تحت نظارت سازمان
سیا به شایعهپراکنی و بحرانسازی مشغول بوده و هست، هیچ نقشی در تحکیم پایههای دروغ بیشرمانهای به
نام «انقلاب اسلامی» نداشته و ندارند؛ «ملت ایران است که تصمیم میگیرد!» و جالب اینجاست که این «تصمیم» طی سدة اخیر، همیشه
در مسیر صیقل دادن ماتحت آخوند، یعنی بر ضد منافع ملی گرفته شده! خیلی عجیب است،
ولی اگر اظهارات حسن فوتبال و
پروپاگاند رسانهای، به ویژه پروپاگاند رسانههای غرب را که اینروزها
به خشتک محمد مصدق دخیل بسته و از محبوبیت این جانور وحشی اسطورها ساختهاند، ملاک قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که ملت
ایران روانپریش و «خودآزار» است و با کمال میل در مسیر تخریب خود گام برمیدارد و
از تشکل جنایتکار «فدائیان اسلام» حمایت به عمل میآورد! ولی
واقعیت جز این است؛ این تصویر را رسانههای
استعمار از ملت ایران ارائه میدهند. همانها که همصدا با «اکونومیست» ادعا میکنند، «مصدق
فرهوش بوده و مردم عاشق مصدق بودهاند!» همانها که امروز قدمت اسلام را 1500 سال افزایش
دادهاند!
جریان آنطور که «رادیوفردا» نقل میکند، از
اینقرار است که «یک کتیبه با قدمت 3 هزار سال،
در سمیرم به سرقت رفته.» مساحت کتیبة
مذکور یک متر مربع بوده و به دوران ساسانی تعلق داشته!
اگر جزئیات مطلب
رادیوفردا را مطالعه کنیم میبینیم که این قصة خاله سوسکه تداوم «کشف تمدن 5
هزارسالة جیرفت» در شبکه «آرته» است و جز نفی «امپراتوری هخامنشی» و انکار موجودیت
تاریخی ایران پیش از اسلام هدف دیگری دنبال نمیکند. ولی
این قصة خالهسوسکه به مراتب از چرندبافیهای «آرته» فراتر میرود؛ در پروپاگاند سازمان سیا، اسلام از امپراتوری هخامنشی هم قدمت بیشتری یافته:
«[روز 27 مرداد] کتیبه تاریخی قلعه سنگی با قدمت سه هزار سال
[...]در نزدیکی شهر سمیرم در استان اصفهان، از میان کوه بریده شده و به سرقت رفته [...] کتیبه
تاریخی قلعه سنگی مربوط به دوره ساسانی است و نوشتههائی با خطوط پهلوی ساسانی و عربی
اوائل اسلام روی آن وجود دارد [...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 20 اوت 2015
بدانید و آگاه باشید که ساسانیان و اسلام بر هخامنشیان تقدم
تاریخی داشتهاند، چرا که، به
ادعای رادیوفردا، دورة ساسانی و اوائل
اسلام 3 هزار قدمت دارد و مسلماً خبر موثق «کتیبة سرقت شده» هم شاهدی است بر این
مدعا!
اینکه کتیبة مذکور، یکروز
پیش از میعاد کودتاخیز «28 مرداد» به سرقت رفته، نشان میدهد که «دشمنان» قصد نابودی
پیوند 3 هزار سالة اسلام و ساسانی را دارند!
و اگر به کودتای میرپنج نیم نگاهی بیاندازیم به مفهوم سرقت کتیبة کذا
پی میبریم! کلنل رضاخان با 4 همسر عقدی قصد احیاء شکوه و جلال ساسانی را
داشتند و از اینرو نام «پهلوی»، خط رایج آن دوران را برای خود برگزیدند. خلاصه سلطنت
پهلوی اول آش شله قلمکاری بود از گذشتة امپراتوری در آستانة سقوط، و سنت
بردهداری تازیان در حال صعود! و اینکه یکروز
پیش از سالگرد کودتای 28 مرداد و آتشسوزی
سینما رکس آبادان، به ترتیب در سالهای 1953 و 1975 میلادی، کتیبة «ساسانی ـ اسلامی» آنهم با قدمت 3 هزار ساله
به سرقت میرود، نشان میدهد که سازمان سیا یک اسلام خوب و مامانی و ساسانی را در
بستهبندی باستانی به بازار آورده و میخواهد به ملت همیشه در صحنه حقنه کند!
<< بازگشت