ایران، اوکراین، یونان!
«توافق تاریخی» 14 ژوئیه که در رسانهها به «توافق هستهای»
شهرت یافته، در واقع فروپاشی محفل تروریسم بینالمللی است. فروپاشی محفلی که هر گونه نظم حقوقی ـ
روابط دوسویه و انسانمحور ـ را
نفی میکند، چرا که خود را «برتر» میانگارد
و در راستای نگرش ماکیاولیک ـ هدف وسیله
را توجیه میکند ـ جنایت و خشونت را «حق
طبیعی و مسلم» میداند. با توجه به شبهقانون اساسی حکومت ملایان، نیازی
نیست بگوئیم، این حکومت در واقع شاخک شیعیمسلک تروریسم بینالملل
است که به دلیل تضعیف اربابان آتلانتیستاش ناچار شده دکان عربدهجوئی و یکجانبهگرائی
«فدائیان اسلام» را رها کرده، «مسئولیتپذیر» شود. بله، محفل نفرتفروش
«شیخوشاه» که طی سدة اخیر، و به ویژه از دوران ریاست جمهوری «ترومن»، تحت
قیمومت آتلانتیستها به تروریسمنوازی و بحرانسازی
در کل منطقه مشغول بود و ادعای «استقلال» هم داشت، دیگر
نمیتواند به خوشرقصیهای سنتیاش ادامه دهد!
جالب اینکه، همین شرایط «ناگوار» به صورت دیگری شامل حال
ژاپن هم شده.
ارتش ژاپن که فقط در رسانهها از حضور در خارج مرزها محروم
بود، و در واقع به صورت زیرجلکی در خدمت یانکیها روزگار
میگذراند نیز، پس از توافق 14 ژوئیه، با رأی نمایندگان مجلس، «سنگر امن» بیمسئولیتی را از دست داد! از این
پس دولت ژاپن میباید با دوران نورانی پساجنگ دوم وداع کرده، به نوبة خود «مسئولیت» حضور نظامی در عرصة بینالمللی
را بپذیرد. ولی همین شرایط بر «کدخدا» هم تحمیل شده! ایالاتمتحد
که تاکنون از شورای امنیت فاکتور گرفته بود،
و با تکیه بر رعایا و پادوهایاش
در بروکسلستان و طویلة اسلام سیاسی به جنگافروزی و بحرانسازی در سطح جهان مشغول
بود، در میعاد 14 ژوئیه، سنگر «یکجانبهگرائی»
خود را از دست داد و دریافت که کنگرة آمریکا نمیتواند برای شورای امنیت سازمان
ملل «تعیین تکلیف» کند:
«[وندی شرمن] به فرصت درخواستی کنگره برای بررسی 60 روزه
توافق با ایران اشاره کرد [...] و گفت: خیلی سخت بود وقتی همه اعضای 1+5 میخواستند
از توافق ایران در شورای امنیت دفاع کنند، به آنها بگوئیم ببخشید باید منتظر
کنگره ایالاتمتحده باشید[...]»
منبع: فارسنیوز، مورخ
17 ژوئیه سالجاری
اظهارات معاون جان کری،
در واقع به ملایان جمکران و داداش
بزرگهشان، بنیامین نتانیاهو تفهیم کردکه
روی کنگرة آمریکا نمیتوانند بیش از اینها حساب باز کنند! به
عبارت دیگر، کنگرة آمریکا در جایگاهی نیست که بتواند در برابر شورای امنیت سازمان
ملل بایستد و برای جهانیان تعیین تکلیف کند.
وندی شرمن در ادامه، به جمکرانیان نیز تفهیم کردکه شورای امنیت با
تحریمهای کنگرة آمریکا کاری ندارد:
«[...] تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل برای سازمان ملل
است، و تحریمهای آمریکا برای آمریکا»
همان منبع
جالب اینکه، تاکنون «در» بر این پاشنه نمیچرخید! تاکنون
تحریمهای کنگره و دولت آمریکا نه تنها بر هر کشوری به صورت سلیقهای ـ غیرحقوقی
ـ تحمیل میشد، که از طریق تهدید
و فشار، جهانیان را نیز به رعایت این
تحریمها وادار میکردند. نمونة کوبا در برابر ما قرار گرفته. دولت کوبا، برخلاف
حکومت زالممد، نه بمب اتمی میساخت، نه شعار ابلهانة «مرگ بر آمریکا» و مرگ بر «این
و آن» سر میداد. ولی ایندولت دههها مورد تحریمهای وحشیانة
آمریکا و متحداناش قرار گرفت، فقط به این دلیل که برخلاف حکومت اسلامی، با تروریسم و یکجانبهگرائی هیچ ارتباطی نداشت،
و ندارد! اگر
کاخسفید و وزارت امورخارجة آمریکا این روزها به اصطلاح «موضع» حقوقی گرفته و خوشحساب
شدهاند، و حتی به کوبا هم روی خوش نشان
میدهند، فقط به این دلیل است که مواضع سنتی یانکیها در
سطح بینالمللی از دست رفته؛ اینان بیپناه
شدهاند، و سعی دارند با نشان دادن روی
خوش به کوبا در روابط اینکشور با اعضای بریکس موشدوانی کنند! در هر حال
کوبا موضوع وبلاگ ما نیست، پس
بهتر است بازگردیم به اصل مطلب، یعنی فروپاشی
سنگرهای «یکجانبهگرائی.»
یکسال پس از سقوط هواپیمای «مالزیاایرلاینز» در شرق اوکراین
ـ 17 ژوئیه 2014 ـ آتلانتیستها که برای بحرانسازی در
اروپا خیز
برداشته بودند، در محور «یونان ـ
اوکراین» نیز خلع سلاح شدند. با تصویب طرح اقتصادی «کمک به یونان» در مجالس آلمان
و فرانسه، سیاست بریتانیائی «اخراج یونان از منطقة یورو» ابتر شد؛ و تصویب طرح اعطاء خودمختاری بیشتر به مناطق
شرق اوکراین در مجلس اینکشور ـ سپوتنیک، مورخ 15 ژوئیه سالجاری ـ ناکامی «تجزیهطلبان»
تندرو که مسلماً از کانالهای غرب تغذیه میشوند را در پی آورد و ... و اینچنین
بود که شاهد «نرمش قهرمانانه» ملاعمر نیز بودیم!
سردستة طالبان که در
سوراخی پنهان شده بود و با «مذاکرات صلح» مخالفت میکرد، ناگهان
سر از سوراخ درآورده، تغییر سنگر داد و کشف کرد که این مذاکرات اصلاً
از منظر دینی «مشروع» هم هست:
«[...] اگر ما به قوانين دين خود مراجعه کنيم میبينيم که
ملاقات و حتی ارتباط صلحآميز با دشمن خلاف نيست.
در کنار جهاد، اقدامات سياسی و حتی راههای صلحآميز برای
رسيدن به اهداف مقدسمان جزو اصول مشروع اسلامی هستند[...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 15 ژوئیه سالجاری
به عبارت دیگر، یانکیها در افغانستان هم مجبور شدند قلادة
ملاعمر را بکشند تا به صدر اسلام بازگردد و سفرة «توجیه»، یا به قول مقام معظم «نرمش قهرمانانه» را پهن
کند! چرا که تروریستجماعت هرگز با شرایط واقعی در
زمان حال و مکان مشخص کاری ندارد؛ همواره به
گذشتة موهومی ارجاع میدهد تا بتواند خود را «موجه و برحق» بنمایاند. به این ترتیب،
تروریست هیچگاه «مسئولیت» تصمیماتاش
را بر عهده نخواهد گرفت! به همین دلیل است که آتلانتیستها به «اسلامگرایان»
نیاز دارند!
اسلامگرایان خود را «تحت قیمومت» یک گذشتة موهوم قرار
داده، مسئولیت اعمالشان را نمیپذیرند، از اینرو در پیشبرد سیاستهای استعماری نقش
سرنوشتسازی ایفا کردهاند، و هنوز هم به
این نقشآفرینی ادامه میدهند. دقیقاً
به همین دلیل است که بوقهای جمکران در کمال بیشرمی، «محمدجواد ظریف» را به پرسوناژهای
اسطورهای و تاریخی، به ویژه به محمد مصدق پیوند زدهاند. اینان «ظریف»
را از جایگاه واقعی اجتماعیاش ـ وزیر امورخارجه
دولت روحانی ـ خارج میکنند؛ مذاکرات
«حقوقی» با گروه 5+1 را با «روابط یکسویه»
و غیرحقوقی گذشتهها در ترادف قرار میدهند؛ و ... و از همه مهمتر، یکجانبهگرائی
و عربدهجوئی و لاتبازیهای محمد مصدق در داخل و خارج مرزها را به حرکت حقوقی و
قانونمدار «توافقهستهای» پیوند میزنند،
تا بتوانند وحشیگری امثال مصدق را با برخورد حقوقی در ترادف قرار دهند.
حال آنکه در عرصة واقعیت نقش «محمد جواد ظریف» در تضاد آشکار
با نقش محمد مصدق قرار گرفته! ظریف، به عنوان وزیر امورخارجه دولت حسن روحانی، برای
پایان دادن به ارعاب و تحریم اقتصادی با اعضای شورای امنیت وارد مذاکره شده، و اگر
از تأثیر فشار مسکو بر آمریکا و اروپا در این تحلیل «فاکتور» بگیریم، «ظریف»
این مذاکرات را با موفقیت به پایان رسانده!
طی سدة اخیر، این نخستین بار است که دولت ایران علیرغم تمایل خود
و اربابان فرامرزیاش از یکجانبهگرائی دست کشیده و به یک روند حقوقی پای گذاشته
و ناچار است مسئولیت اعمالاش را بپذیرد.
این شرایط هیچ ارتباطی با گذشته
تاریخی و اسطورهای ندارد؛ به همچنین است،
در مورد عملکرد شخص محمدجواد ظریف که هیچگونه ارتباطی با آشوبسازی و
پوپولیسم محمد مصدق و اعضای جبهةملی نمیتواند داشته باشد!
<< بازگشت