ظریف و پسندیده!
بریتانیا پس از دریافت چند «توسری» در اتحادیة اروپا، اوکراین،
ایران و ترکیه ناچار شد، دکان پردرآمد «نفرتفروشی» را در کشورمان تعطیل کند! و اینچنین بود که «محمدجواد ظریف و سمیه
پسندیده» دست به قلم بردند! اولی طی یادداشتی که در «گاردین»، مورخ 31 ژوئیه سالجاری انتشار یافت، رسماً به
عربدهجوئی نهضتعاظادی و دیگر اوباش پیرو خط خمینی که حق موجودیت اسرائیل، عضو سازمان ملل را نفی میکنند، پایان داد:
«ایران توافقی
تاریخی امضاءکرد، اینک نوبت اسرائیل است.»
منبع:گاردین، مورخ
31 ژوئیه سالجاری
به این ترتیب «شاهالله» هم که سیاستاش را به «ابراز عشق به
اسرائیل» محدود کرده بود، خلع سلاح شد!
جای تعجب نیست که شیپورهای جمکران از
انعکاس ترجمة مطلب وزیرامورخارجه حکومتشان خودداری کنند؛ محتوی مطلب هر چه باشد، عنواناش منطقی و «غیرجانبدار» است و موجودیت
اسرائیل را نفی نمیکند! از اینرو،
پایه و اساس محفل استعماری «شیخوشاه»
یعنی سیاست احساسی و غیرحقوقی «نفی و نفرت» را به زیر سئوال میبرد.
نیازی نیست که بگوئیم سیاست «نفی و نفرت» که در تقابل با
انسانمحوری ـ اومانیسم و مدرنیته ـ شکل گرفت،
یک سیاست «ضداجتماعی» است که مادیت
انسان، و برابری حقوق انسانها را نفی میکند. ویژگی سیاست
مذکور «مرزشکنی» و تهاجم به حریم خصوصی است! حریم
خصوصی افراد، گروهها، بنیادها، ملتها ـ مرزهای رسمی جغرافیائی ـ و
نهایت امر تهاجم به حریم «جامعة جهانی»،
اینهمه از طریق یکجانبهگرائی ـ نقض مقررات و قوانین بینالمللی!
و «یکجانبهگرائی» وجهمشترک محفل «شیخوشاه» است. محفلی
که از دوران پایهریزیاش توسط کلنل آیرونساید، از حمایت محافل برتریطلب آتلانتیست برخوردار
شده و میشود. و نیازی نیست که بگوئیم این محافل برای تأمین
منافع جنگطلبانهشان، «ملت ایران» را به
گروگان گرفته و شعار ابلهانة «نه شرقی، نه غربی» را که در دوران پهلوی اول از آلمان
نازی به عاریت گرفته شده بود، و بعدها نقل محفل محمدمصدق و هواداراناش شد، نصبالعین دولتهای پوشالی در ایران کردهاند! شاهدیم
که پس از گذشت نزدیک به یکصدسال، خصوصاً
پس از به اصطلاح «انقلاب اسلامی»، هنوز همین
شعار سردر وزارت امور خارجة حکومت اسلامی را «زینت» بخشیده! پیشتر
در مورد کاربرد «شعار» مذکور برای سرکوب و تاراج ملت ایران به تفصیل توضیح دادهایم
و نیازی به تکرار مکررات نیست. در هر حال،
شعار محبوب آتلانتیستها را تریبون
محمدجواد ظریف به صورت نمادین به خاک سپرد، آنهم در
70مین میعاد تسلیم «لاوال»، رئیس فراری ویشیستهای
فرانسه به نیروهای متفقین! بله، از این پس،
میعاد31 ژوئیه، هم به پایان ویشیستهای
فرانسه ارجاع خواهد داد و هم به پایان ظریف و پسندیدة محفل «شیخوشاه!» بخش «ظریف»
همچنانکه گفتیم دکان اسرائیلستیزی و اسرائیلپرستی محفل مذکور را تعطیل کرد. و
همزمان بخش «پسندیده» نیز بساط روسستیزی «سنتی» را برچید.
جریان از این قرار است که «سمیه پسندیده»، کارشناس امور سیاسی، «ترکمانچای»
را خارج از کلیشههای بومی و دینی مورد بررسی قرار داده و به حمایت انگلستان از
«یکجانبهگرائی» جهت تخریب روابط ایران و روسیه اشاره کرده:
«[...] مدت کوتاهی پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای زمانیکه
جنگهای ترکیه و روسیه آغاز شده بود[...] به دلیل نارضایتی انگلیسیها از این
ماجرا، دولت ایران با تحریک بریتانیا سعی
به فرار و شانه خالی کردن از اجرای این قرارداد نمود. نقض توافقات از سوی دولت ایران اعتراض الکساندر
گریبایدف سفیر وقت روسیه در تهران را به همراه داشت. در 11 فوریه 1829 یک گروه [...] از عوامل بریتانیا
[که] ارتباط نزدیکی هم با شاه داشتند، با
استفاده از تحریک عقاید مذهبی مردم، حملهای به سفارت روسیه در تهران سازمان دادند
و در نتیجه آن تعداد زیادی از روسها منجمله الکساندر گریبایدف کشته شدند[...]»
منبع: سپوتنیک، مورخ 31 ژوئیه 2015
میبینیم که آخوندنوازی لندن و واشنگتن، و کوفتن
بیبیسی و شاخکهایاش بر طبل «اعتقادات و باورهای مردم»، اهداف «الهی»، یا بهتر بگوئیم اهداف «جهادی» وکودتائی
دارد! بحران هستهای جمکران نیز دقیقاً با همین «هدف»
به راه افتاده بود. تجهیز حکومت ملایان به
سلاح اتمی، و یا تهاجم نظامی به ایران، به بهانة «ممانعت از دستیابی جمکرانیان به سلاح
کشتار جمعی»، اینهمه با هدف اعمال فشار بر
مسکو! سیاستی که با صدور قطعنامة شورای امنیت در
حمایت از توافق جامع فروپاشید و گذشته از دولت اسرائیل و کنگرةآمریکا، مقام معظم و اراذل و اوباش جمکران را چنان به
افلاس انداخت که ناچار شدند چندین و چند دوقطبی کاذب ایجاد کنند. از
آنجمله است، بررسی توافق مذکور در مجلس یا
در شورای عالی امنیت ملی؛ بررسی تأسیسات
نظامی، یا بررسی اسناد و مدارک نظامی؛ و ... و جالب اینجاست که به استنباط ما «متن
توافق» جمکران و اربابان یانکیاش با آنچه در قطعنامة شورای امنیت مورد حمایت
قرار گرفته تفاوت دارد! و به همین دلیل وزیرامورخارجه روسیه برای تماشای
نمایش «قرائت متن توافق» در وین حضور نیافت و پس از پایان «نمایش» به مذاکرهکنندگان
پیوست! گزارش غیبت لاوروف بدون اشاره به دلایل آن در
سایتهای رسمی و نیمه رسمی جمکران از جمله در ایرنا، مورخ 14 ژوئیه 2015 انتشار یافت.
در واقع جمکرانیان و یانکیها همان بساطی را که با تفاهمنامه
لوزان به راه انداخته بودند، با توافق
جامع وین دنبال کردند. از اینرو جنجال و هیاهوی مضحک «بررسی توافق جامع»
توسط «قوة مقننه» فقط در جمکران و ینگهدنیا به راه افتاده! در هر حال،
قطعنامة شورای امنیت در مورد یک
متن «حقوقی» صادر شده، از اینرو محتوی این متن نمیتواند «غیرحقوقی» و
جانبدار باشد! به همین دلیل است که
مقامات حکومت اوباش و در رأسشان علی اکبر ولایتی، مشاور پای منقل مقام معظم، با
«توافق» مشکلی ندارند، قطعنامة شورای
امنیت را هدف گرفتهاند:
«[...] ولایتی اظهار داشت: این حرکت در شورای امنیت با هدف محروم کردن ایران
از استقلال صورت گرفته [...] این قطعنامه تحت نفوذ کشورهای توسعهطلب و برتری طلب
غربی تصویب شده [...] هدف از این نوع حرکتها در شورای امنیت که تحت نفوذ آنان است
محروم کردن ایران از هویت ایرانی اسلامی، استقلال، تمامیت ارضی است[...] ایران زیر بار این قطعنامه
و قطعنامههای مشابه نخواهد رفت[...]»
منبع: فارس، مورخ29 ژوئیه 2015
اگر به تاریخ جفتکپرانیهای مشاور «عالی» خامنهای در امور
بینالملل دقت کنیم میبینیم که از قضای روزگار با جفتکپرانیهای دولت ترکیه
همزمانی نشان میدهد! همانطور که شانهخالی کردن دولت ایران از اجرای
«ترکمانچای» با جنگ عثمانی و روسیه تقارن زمانی داشت! از
اینجا به صراحت میتوان دریافت که قلادة رجب اردوغان را «لندن» بازکرده؛ به این امید واهی که راه یکجانبهگرائی و لاتبازی
را برای حکومت ملایان هموار کند تا به شیوة «دیرین» بتواند از مسکو باج بگیرد! ولی انتشار
تریبون «ظریف» در گاردین، آنهم دو روز پس
از نفسکشطلبی ولایتی، نشان میدهد که بریتانیا در این سیاست «سنتی»
ناکام مانده. به همین دلیل سازمان تبلیغات
اسلامی ضمن نفی قطعنامه شورای امنیت، برای
نبرد با «دولتهای محارب» به خشتک آنگلوساکسونها دخیل بسته:
«[...] دولت محارب مثل رژیم صهیونیستی است [...] ازمسئولین
انتظار داریم [...] مثل امام بگویند اسرائیل باید ازمیان برود [...] ما از اول به
دنبال بمب اتم نبودیم بخاطر دینمان، نه
توپ و تشر آقایان [...]»
منبع: فارس، مورخ
31 ژوئیه سالجاری
بله دولت اسرائیل، داداش بزرگة حکومت جمکران، «محارب» شده و به گفتة آن وحشی بیابانی باید
«نابود شود!» به این ترتیب دولت اسرائیل میتواند سلاح اتمی داشته باشد، و جایگاه برترش را حفظ کند. این
است دلیل عربده و زوزة داش احمد خاتمی و شرکاء! سازمان تبلیغات اسلامی در واقع
برای حفظ جایگاه برتر اسرائیل پستان به تنور چسبانده! در ضمن حکومت زالممد هم به خاطر «دین» دنبال
بمب اتم نبوده! ولی معلوم نیست به چه دلیل از مذاکره امتناع میورزید!
با توجه به اظهارات صریح وزیر امور خارجه روسیه
در مورد صدور قطعنامههای شورای امنیت به دلیل امتناع حکومت ملایان از مذاکره در مورد
برنامههای «نظامی ـ هستهایاش» ـ سایت کمیته والمی، مورخ 9 ژوئیه سالجاری ـ که
با خفقان رسانههای جمکران روبرو شد، به صراحت میتوان دریافت که سازمان تبلیغات
اسلامی به شیوة سنتی به مسکو پارس میکند.
این تشکل نفرتفروش یکی از پایههای اصلی مجموعة شیخوشاه و
استعمار است. مجموعهای که خوشبختانه با توافق 14 ژوئیه و به ویژه با قطعنامة
شورای امنیت در آستانة فروپاشی قرار گرفته.
و مسلم بدانیم که ترکتازیهای
دولت «اخوانی» آنکارا که در کمال وقاحت تروریسم داعش را با تشکل کردهای «پ.ک.ک» در
ترادف قرار داده، نمیتواند این فروپاشی
غیرقابل اجتناب را به تعویق اندازد؛ دولت
آتاترکیها خود ضربههای ناشی از این فروپاشی را متحمل خواهد شد. به
همین دلیل است که در پی حمایت اکبر
رفسنجانی از بمباران کردها ـ رادیوفردا،
مورخ 27 ژوئیه سالجاری ـ داش احمد
خاتمی و شرکاء در وقوقیههای «ظلمستیز» امروزشان، در مورد ترکتازی اخوانیهای آنکارا خفقان
گرفتند.
<< بازگشت