مرداک و قرآن و کوکائین!
صدور قطعنامه شورای امنیت در حمایت از آنچه در رسانهها به «توافق
هستهای» شهرت یافته، دولت ترکیه را متزلزل کرد؛
و نهایت امر سنگر آتلانتیسم را در کشور فرانسه فروپاشاند.
در ترکیه، به شیوهای که شاهد بودیم و از طریق انفجار بمب، «دیپلماسی سنتی ارتش ناتو» در مرکز فرهنگی
جوانان سوسیالیست در منطقة کردنشین «فعال» شد.
سپس دو مأمور پلیس به تلافی همین
بمبگزاری به قتل رسیدند، تا ارتش ترکیه بتواند تجاوز نظامی به خاک عراق و
سوریه را در نظام رسانهای «توجیه» کند. ولی این ترفند فرسوده کارساز نیفتاد و نه تنها
در عراق، که در داخل خاک ترکیه نیز با اعتراض
گسترده روبرو شد و ... و از همه مهمتر به آتشبس «پ.ک.ک» و مذاکرات صلح این تشکل
«سیاسی ـ نظامی» با دولت اردوغان پایان داد!
به این ترتیب، اسلامگرایان
ترکیه که پس از انتخابات در انزوا قرار گرفته و تاکنون نتوانستهاند دولت تشکیل
دهند، با تهدید «جنگ داخلی» نیز روبرو هستند! نیازی
نیست بگوئیم، در صورت گسترش درگیریها، با در
نظر گرفتن جو اجتماعی ترکیه، هیچیک از تشکلهای لائیک اینکشور از اسلامگرایان
حمایت نخواهد کرد و سقوط اینان، در چنین
شرایطی قطعی به نظر میرسد! با توجه به ارتباط نزدیک «سوسیالیستهای» فرانسه
با آتلانتیسم و آخوند و اسلام سیاسی،
انتظار میرفت که تزلزل اسلامگرایان ترکیه به فروپاشی سنگر «روسستیزی» آتلانتیسم در فرانسه نیز
منجر شود. سفر 10 تن از نمایندگان مجلس
ملی و سنای فرانسه به مسکو و کریمه، نمایهای است آشکار از این فروپاشی.
این هیئت 10 نفره ابتدا راهی مسکو شد، سپس به
کریمه رفت و ضمن تأئید رفراندوم قانونی کریمه،
از دولت اوکراین به دلیل عدم رعایت
توافقهای مینسک ـ به رسمیت شناختن حقوق
اقلیتها ـ شدیداً انتقاد کرد. جالب
اینجاست که «بی. اف. ام. تی. وی» و دیگر شیپورهای آتلانتیسم از این سفر دو روزه، گزارشهای
متعدد و مفصل همراه با مصاحبههای مطبوعاتی پخش کردند.
به عبارت دیگر، شاخة احترام به ادیان حاکمیت فرانسه که همزمان
با توافق ژنو ـ 24 نوامبر 2013 ـ از سناریوی محفل برژینسکی ـ کشاندن مسکو به جنگ
با اوکراین و تبدیل این کشور به افغانستان دوم ـ حمایت میکرد، شکست خورده
و این است دلیل تقارن عملیات خرابکارانه در کشور فرانسه با میعاد 14 ژوئیه.
14 ژوئیه میعادی است که در تاریخ فرانسه به پیروزی لائیسیته
بر استبداد مذهبی ارجاع میدهد. و جالب اینجاست که دستیابی به «توافق جامع» وین
نیز در همین میعاد امکانپذیر شد. اگر به میعادهای توافق مذکور و تاریخ صدور
قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در حمایت از آن نیم نگاهی بیاندازیم، خواهیم
دید که علاوه بر میعادهای فرهنگی و تاریخی جهان باستان ـ ایران، رم و یونان ـ
این روند به یکی از مهمترین میعادهای پیشرفت فضائی نیز ارجاع میدهد.
توافق موقت ژنو که روز 24 نوامبر 2013، برابر با سوم آذرماه 1392 حاصل شد با آذرگان و
جشنهای برومالیا تقارن دارد. و بیانیة
لوزان ـ آوریل 2015 ـ نیز با مراسم «سیزده به در» ایرانیان همزمان شده. از سوی
دیگر، توافق جامع وین در سالگرد انقلاب
لائیک فرانسه به دست آمد و صدور قطعنامة شورای امنیت نیز با میعاد محاصرة اورشلیم
توسط «تیتوس» ـ سال 70 میلادی ـ وگام
نهادن نخستین انسان بر کرة ماه تقارن یافت. به
عبارت دیگر، هیچیک از میعادهای انسانستیز
«ادیان ابراهیمی» در این روند به چشم نمیخورد و دلیل هم روشن است. مذاکرات هستهای
با هدف پایان دادن به یکجانبهگرائی ـ تروریسم
و برتریطلبی یکصدسالة محفل احترام به ادیان ـ آغاز شد. از
اینرو نخستین پیامد توافق هستهای ـ فروپاشی سنگر ایدئولوژیک «روسستیزی» ـ را در تنها کشور لائیک اتحادیه اروپا، یعنی در فرانسه شاهد هستیم. آنهم در شرایطی که رئیسجمهور آمریکا در ظاهر
برای دفاع از حقوق همجنسگرایان راهی سرزمین پدری شده، و بریتانیا نیز قدیمیترین نسخه قرآن را «کشف» کرده:
«[...] ممکن است قدیمیترین قرآن موجود در دنیا در کتابخانه
دانشگاه بیرمنگهام بریتانیا یافت شده باشد [...]»
منبع: بیبیسی، مورخ 22 ژوئیه سالجاری
این جفنگیات دنبالة پروپاگاند نخنمائی است که مدتهاست
انگلستان با قرآن و سنگنوشته و اشیاء عقیقه به راه میاندازد. و صدالبته این نخستین بار نیست که آتلانتیستها
به خشتک محمدصاد دخیل میبندند! فراموش نکردهایم که، در تاریخ 22 نوامبر سال 2014 در آستانه یکسالگی
توافق ژنو ـ وبلاگ «مچلیس و مکدونالد» ـ نیز حامیان فاشیسم، به خشتک امام اول شیعیمسلکان دخیل بسته و قدیمیترین
نسخة قرآن را در دانشگاه «توبینگن» کشف کرده بودند! امسال
شیپور حاکمیت بریتانیا به بازنشخوار همین پروپاگاند پرداخت و «عمر» نسخة قدیمی
قرآن را نیز با روشهای علمی پیشرفته تعیین کرد:
«[...] آزمایش تاریخگذاری رادیوکربن روی اوراق یک قرآن
متعلق به کتابخانه این دانشگاه نشان داده است که عمر این قرآن دست کم به ۱۳۷۰ سال
میرسد و در نتیجه، احتمال دارد قدیمیترین
قرآن موجود در جهان باشد [...]»
همان منبع
افسوس که روز و ساعت تحریر این «اثر الهی» هنوز مشخص نشده! بله، «عمر
متن» فرضی را به ادعای بوق وزارت امور خارجه بریتانیا با آزمایش رادیوکربن و تکنیکهای
پیشرفته کامپیوتری و غیره تعیین کردهاند و «احتمال دارد که» ... ولی خارج از عرصة احتمال و حدس و گمان، این
لاف و گزاف و قمپز آنقدر پرسروصداست که انسان بیاختیار به یاد جایگاه «الهی» کامپیوترها
در فیلمهای صدمن یک قاز هولیوودی میافتد.
این جایگاه آنچنان برجسته و الهی است که، احدی حق ندارد صحت نظر و دقت
عمل کامپیوتر را به زیر سئوال برد! به این ترتیب با توسل به توضیحات «فنی و علمی»، زمانیکه
پاترنوس میخواهد به بساط حدس و گمان و توهم و شیادیاش میدان بدهد، و این به اصطلاح قدیمیترین متن را به عنوان قدیمیترین
دستنوشته به شوتوپرتها بفروشد، تکنیک رادیوکربن و کامپیوتر و غیره به میان جاناش
میرسد، و کاری میکند کارستان، چنانکه مو هم لای درز مزخرفاتشان نرود! ولی با
طرح دو پرسش منطقی میتوان دکان آتلانتیستها را برچید!
نخست اینکه، از کجا معلوم فردی به نام «محمد» اصولاً وجود
تاریخی داشته باشد؟! ولی فرض محال که محال
نیست، فرض میکنیم پرسوناژ محمد موجودیت تاریخی داشته
و در دوران حیاتاش قرآن کذا هم نوشته شده!
حال پرسش دوم مطرح میشود. چگونه در جامعهای با ادبیات شفاهی و عملاً فاقد
«سنتنگارش»، فردی پیدا شده که آیات قرآن را بنویسد؟ پیامبر
«جنگجوی» اسلام که زندگیاش به قتل «کفار» و غارت اموال غیرمسلمانان میگذشت، و در
سفر و حضر با جبرئیل در تماس بود و با او گپ میزد و از او آیه دریافت میکرد، میبایست یک «نویسنده» با قلم دوات و ... و دیگر نیازهای نگارش را به همراه داشته باشد! و با
توجه به ترهات رادیوفوهرر در سال گذشته، نویسندة کذا، کسی نمیتواند باشد جز پرسوناژ موهوم
«علی» که به ادعای بوقهای آتلانتیسم سواد خواندن و نوشتن هم داشته و خلاصه با
یکدست شمشیر میزد، و سر از بدن کفار جدا میکرد، و با
دست دیگر قرآن مینوشت!
البته ادعاهای پوچ وقوقساهابهای آتلانتیسم به این مختصر محدود
نمیشود؛ در خنزرپنزرفروشی فاشیستها «همه
چیز» هست! و این همه چیز همواره سیاسی و
گلهای است! از «روشنفکری» حاجفرج دباغها گرفته، تا
«امامت» آن وحشی بیابانی، و دمکراسی مردمی یا بهتر بگوئیم پوپولیسم ملاممد
اردکانی، و ... و به ویژه مبارزات کنیزالاسلامهای ضدلائیسیته
که برای به دست آوردن «حق» تماشای مسابقات ورزشی، و شاید هم قرآئت همان قرآنی که ابتدا در بلاد ژرمانی
و امسال در «انگلستان» یافت شده، در
رسانهها «زندانی» میشوند و تحت شکنجههای روحی و جسمی قرار میگیرند! همه چیز در این سمساری یافت میشود! و قدیمیترین
نسخة «احتمالی» قرآن هم از کالاهای مرغوب همین سمساری است! بله،
خلاصه ادعا میکنند، «احتمال دارد
که»، «ممکن است که»، «به نظر میرسد» که، و ... و
اینروزها خیلی چیزها در خیلی جاها احتمال پیدا کرده، به نظر میآید و ممکن میشود! چرا که،
«احتمال» بسیاری مسائل، در بعضی مناطق دیگر وجود ندارد! و این
امر به نظر بعضیها خیلی خیلی ناخوشایند آمده،
و میخواهند با سروصدا و هیاهو و
پارازیت، واقعیت را از چشم دیگران پنهان دارند! از آن
جمله است، از دست رفتن هژمونی بانکی غرب در پی افتتاح بانک
بریکس و فروپاشی جلال و جبروت «کدخدا و چوبدارش!»
سال گذشته در چنین روزهائی شاهد نفسکشطلبی باراک اوباما و
دیویدکامرون و راسموسن در مورد «جدائیطلبان» شرق اوکراین و فاجعة هواپیمای
مالزیاایرلاینز در اینکشور بودیم. جریان،
البته به ادعای اینان از اینقرار بودکه «روسیه از جدائیطلبان اوکراین
حمایت میکند و اینان با سلاحهای دریافتی از روسیه هواپیمای مسافربری را هدف قرار
دادهاند.» حال آنکه در عرصه واقعیت، دو طرف دعوا یعنی جدائیطلبان اوکراین، و دولت کودتائی کییف از یک منبع تغذیه میشوند!
برنامه این بود که اینان با تداوم درگیریها،
روسیه را به دخالت نظامی در اوکراین وادارند تا محفل برژینسکی یک افغانستان دوم
بسازد و «جنگ سرد» را ادامه دهد. و دیدیم
که این سناریو با شکست روبرو شد؛ اسرائیل و جمکران، دو اهرم بحرانسازی استعمار در منطقه متزلزل
شدند؛ انتشار اسناد حمایت دولت تاچر از مقامات پدوفیل
بریتانیا، حضرات را چنان در افلاس فرو برد
که سالروز تولد شازده کوچولوی دربار را هم بکلی فراموش کردند؛ و با
سفر «سپ بلاتر» به مسکو، کودتای کدخدا در
فیفا هم با شکست روبرو شد و ... و اینچنین بود که معلوم شد لرد سیویل،
نایب رئیس مجلس لردها «احتمالا»با «زنان بیگانه» و مواد مخدر سروکار داشته
و خلاصه اصول زندگی «آخوندی» را رعایت نکرده.
جای تعجب نیست که، تهاجم
به حریم خصوصی لرد سیویل توسط ورقپارة «سان»،
بوق محفل مرداک صورت گرفته باشد. محفل
اسلامپرستی که از توافق 14 ژوئیه سخت متضرر شده و امکان جنگافروزی را از دست
داده. به همین دلیل مثل سگ هار به جان
شخصیتهای حاکمیت بریتانیا افتاده و افشاگری پشت افشاگری میکند. جالب اینجاست که بیبیسی هم عملیات قهرمانانة
«سان» را به زیر سئوال نمیبرد و با زبان ابتذال آخوند، رسماً
از تهاجم به حریم خصوصی افراد حمایت میکند.
در نتیجه، زنانی
که با «لرد سیویل» کوکائین میکشند آنهم «ظاهراً» تبدیل میشوند به روسپی و ... و
جناب لرد هم، ظاهراً شرمنده از همدمی با «روسپیان» استعفا میدهند:
«[...] لرد سیویل، نایب رئیس مجلس اعیان بریتانیا، در پی
انتشار ویدیوئی [...] که ظاهرا او را در حال کشیدن کوکائین با تعدادی روسپی نشان میدهد،
از سمتش کنارهگیری کرد.[...]»
منبع: بیبیسی، مورخ 26 ژوئیه سالجاری
اگر نایب رئیس مجلس اعیان بریتانیا کوکائین نکشد، کارمندان
و کارگران
و «مستضعفان» انگلستان کوکائین بکشند؟ به استنباط ما «احتمال
دارد»، آن «نسخة قدیمی» که در کتابخانه دانشگاه بیرمنگهام
یافت شده، مکمل «اسناد و مدارک» ابلهفریب
«سان»، یعنی همان ویدئوئی باشد که با هدف
عادیسازی پوپولیسم ـ تهاجم به حریم خصوصی
افراد ـ انتشار یافته، تا به پیروی از فرامین قرآن، از
طریق «شیطان سازی»، مجلس اعیان بریتانیا را
از وجود «کفار و شیاطین ومحاربین و دشمنان» پاکسازی کند!
<< بازگشت