شیخ زیگزاگی!
در پی تصویب قطعنامة 2254 در شورای
امنیت سازمان ملل ـ 18 دسامبر سالجاری ـ
باراک اوباما در آخرین نشست خبری امسال خود، برای ایراد «خطبههای آمریکائی» بالای منبر رفت
و با تکرار شعار «اسد باید برود»، وقوقیة حکومت زالممد را تکمیل نمود. وجه
مشترک وقوقیه شاخک اسلامی سازمان سیا، با
خطبههای آمریکائی همان صیقلزدن به ماتحت آخوند از طریق «ادعای برتری، تعیین تکلیف برای ملتهای دیگر، مخالفت با روابط حقوقی و به ویژه تهاجم به
تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل و عادیسازی خشونت» است.
در تداوم روند صیقل زدن به ماتحت
آخوند، امسال نیز مانند سالهای گذشته، آمریکا و کانادا که ادعای طرفداری از «حقوق بشر»
هم دارند، به قطعنامة «ممنوعیت تبلیغات
نازیسم» در مجمع عمومی سازمان ملل رأی مخالف دادند! بله، در
قاموس یانکیها و دولت تحتالحمایة بریتانیا، یعنی کانادا نوعی «حقوق بشر» وجود دارد که هیچ
تخالفی با «نازیسم» نشان نمیدهد! و به
همین دلیل نیز دولت کانادا در هر فرصت برای صیقل زدن ماتحت حسن روحانی، یک پیشنویس
برای تنظیم «قطعنامة نقض حقوق بشر» به سازمان ملل تحویل میدهد، و بوقهای
سازمان سیا هم بدون اشاره به طرفداری دولت مذکور از نازیسم، عملیات
لوتی و عنترهای کاخ باکینگهام را در بوق میگذارند:
«[...] در پیش نویس قطعنامه نقض
حقوق بشر مربوط به ایران، که کانادا آن را
پیشنهاد کرده بود، ضمن استقبال از وعدههای دولت حسن روحانی در مورد رعایت حقوق بشر،
از افزایش شمار اعدامها و همچنین از ادامه
برخورد با منتقدان، فعالان مدنی، روزنامهنگاران انتقاد شده[...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ
27 آذرماه سالجاری
بله، چه خوش گفت
زنده یاد «کابو»، کارتونیست شارلی، که
«یهودا از همخوابگی مسیح و محمد متولد میشود!»
دولت کانادا که آشکارا از تبلیغات
نازیسم حمایت میکند، از وعدههای دولت روحانی در مورد رعایت حقوق بشر
نیز استقبال کرده! به عبارت دیگر،
در ذهن علیل نژادپرستان غرب، آخوند شیعیمسلک که مدافع روابط ضدحقوقی ـ تعدد زوجات، پدوفیلی، بردهفروشی و... ـ و احکام تحجر دین است میتواند به عنوان مدافع حقوق
بشر هم مطرح شود! اگر اینروزها بوقهای جمکران تیتر میزنند که
«نوة هیتلر مسلمان شده»، باید بدانیم که
این بیبیگوزکها در همان چاهک متعفنی سر هم میشود که نمایندگاناش در سازمان
ملل به قطعنامة ممنوعیت تبلیغات نازیسم رأی منفی میدهند:
«[...] رأی مخالف ایالاتمتحدآمریکا، کانادا، اوکراین و پالوئو به قطعنامة ممنوعیت تبلیغات
نازیسم[...]»
منبع: سایت انگلیسی
زبان سپوتنیک، مورخ 18 دسامبر2015
یادآور شویم،
کانادا تحتالحمایة بریتانیا، و از حامیان سرسخت قبیلهگرائی و احترام به توحش
ادیان است و در واقع برای حفظ پرستیژ باکینگهام،
به صورت «نیابتی» مواضع لندن را
اتخاذ میکند. به این ترتیب، بریتانیا خواهد توانست در پناه کانادا
بنشیند، و در مجمع عمومی سازمان ملل از
خود تصویر «مخالف نازیسم» ارائه دهد! ولی زمانیکه بریتانیا از تشکل تروریست اخوانالمسلمین
حمایت میکند ـ فیگارو ، مورخ 18 دسامبر سالجاری ـ این موضع «فریبنده»، همچون برف در آفتاب ذوب میشود؛ درست
مثل مواضع رسانهای حکومت ملایان! حکومتی
که نیروهای نظامیاش نه از علی خامنهای، که از غرب دستور میگیرد! و
آخوند طائب، رئیس قرارگاه «عمار» برای
حفظ پرستیژ «رهبر»، حسن روحانی را مسئول
این شرایط «پر افتخار» معرفی کرده:
«[...] رئیس جمهور ما تحصیلکرده حوزه است اما وقتی کشتی جمهوری
اسلامی به سمت یمن میرود به دلیل فشارهائی که طرفهای غربی وارد میکنند آن را [...]
برمیگردانند و به سوی جیبوتی میفرستند[...]»
منبع: گویانیوز، مورخ 18 دسامبر سالجاری
باری، در این موارد
علی خامنه ای که در بوقهای ناتو «همهکاره» است و فرماندة کل قوا، «کور
وکر و لال» میشود، باشد که پادوئی برای
غرب را به حساب «حسن روحانی» بگذارند. به همچنین است در مورد مسائل اقتصادی! فراموش
نکنیم که در رسانهها، مقام معظم جمکران
در مورد اقتصاد با دولت حسن فوتبال مواضع مشترک ندارند! به
عبارت دیگر، دولت تف و تکفیرخواهان تبدیل کشور به بازار مصرف
کالاهای وارداتی است و خامنهای به شدت با این سیاست مخالف است:
«[...] اسدالله عسگراولادی،
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین [گفت] هیئتهای زیاد تجاری بهویژه از
کشورهای اروپائی به ایران آمدهاند[...] حضور این هیئتها[...] فقط هزینه دارد [...]
همه برای فروش کالا و خدمات [...] در بازار ایران هستند و متأسفانه ندیدیم خریدارانی
هم در میان این هیئتها به ایران سفر کنند[...] دیده نشده [...] که هیئتهای خارجی
با بانکها [...] و دیگر بنگاههای ایرانی تجاری مذاکره و برای دوره آتی برنامهریزی
کنند[...]»
منبع: تسنیم، مورخ 19 آبانماه سالجاری کدخبر: 912524
جالب اینجاست که مصاحبة عسگر اولادی چند روز پیش از لغو سفر
حسن روحانی به ایتالیا و فرانسه صورت گرفته!
و همانطور که در وبلاگهای پیشین
هم گفتیم، منتفی شدن این سفر هیچ ارتباطی با عملیات
تروریستی پاریس نداشته. در واقع،
تهاجم تروریستی بهانهای شد برای بوقهای
ناتو تا بتوانند شکست سیاست «بازگشت به دوران ملاممد خاتمی» را پنهان دارند! البته
دیگر محافل «برتریطلب» نیز برای بهرهبرداری از این کشتار وحشیانه به میانه میدان
آمدند و تلاش کردند از کشتار 13 نوامبر، یک «11
سپتامبر» ساخته، ضمن دامن زدن به نفرت از یهودیان و مسلمانان، از لشکرکشی به منطقه، و به ویژه از تهاجم نظامی به سوریه و عراق تصویر
دلپذیر ارائه دهند! روشن است که فرماندهی این عملیات، یعنی
ایجاد نفرت از یهودیان و مسلمانان، و
لشکرکشی به منطقه میبایست به دولت فرانسه،
قربانی تهاجم تروریستی 13 نوامبر محول میشد. و در همین راستا، بلافاصله یک روزنامه نگار «اسرائیلی ـ فرانسوی»، در
روزنامة «تایمز اسرائیل» ادعا کرد، «یهودیان فرانسه از این عملیات آگاه بودند»:
«[...] جاناتان سیمون[...] روزنامهنگار فرانسوی [ادعا کرد]
صبح روز جمعه به برخی از مقامات امنیتی جامعه یهودیان فرانسه، در خصوص وقوع حملات تروریستی در شهر پاریس اطلاع
داده شده بود[...]»
منبع: فارسنیوز، مورخ 14 نوامبر 2015 کدخبر: 13940823001493
اگر این ادعا درست باشد،
میباید بپذیریم که بعضیها از
تهاجم تروریستی خبر داشتند، ولی مصلحت دیدند که دولت فرانسه را در جریان
نگذارند! به این ترتیب، دست تروریستها برای کشتار 130 تن از افرادی که
برای «تفریح» از خانه خارج شده بودند، باز ماند!
سپس بساط «ارعاب جمع» و ایجاد نفرت
از اقلیتهای مذهبی، مسلمان و یهودی به راه افتاد: «تروریستها مسلمان بودند؛ یهودیان از تهاجم خبر داشتند؛ و...» ولی
با اینهمه، محفل احترام به ادیان نتوانست
در کشور فرانسه به نتایج مطلوب، یعنی ایجاد «اجماع مقدس» جهت ارائة تصویر دلپذیر
از جنگافروزی، و داغ کردن «تنور
انتخابات» به نفع فاشیستها ـ جبهه ملی ـ دست یابد! حدود
50 درصد از فرانسویهای واجد شرایط، انتخابات اخیر را تحریم کردند. و فاشیستها در هیچ منطقهای به پیروزی
نرسیدند! تمام احزاب «پیروز» در این انتخابات، با
«حداکثر 30 درصد آراء» پیروز شدند و خلاصه مشروعیتشان سخت «مخدوش» است! هر چند
وقوقساهابهای ناتو به «سنت رایج» این مطلب را به سکوت برگزار کردهاند، با
نادیده گرفتن «واقعیت»، نمیتوان آن را
محو کرد!
حاکمیت فرانسه، به دلیل شکست سیاست آمریکا در سوریه، از منظر ساختاری به شدت تضعیف شده و در واقع
تاوان پیروی کورکورانه از سیاستهای واشنگتن را میپردازد. از
اینرو تلاش میکند، خود را به روسیه «نزدیک» نشان دهد! ولی با توجه به این اصل اساسی که اعضای سازمان
ناتو میباید الزاماً مطیع سیاستهای واشنگتن باشند، فرانسه
نمیتواند از چارچوب «نظامی ـ امنیتی» تحمیلی پای بیرون بگذارد. خلاصه، هیاهو
پیرامون اعزام ناو «شارل دوگل» به منطقه جهت اجرای عملیات «مستقل» در عراق و
سوریه، جز ادعای پوچ هیچ نیست. وتصویب قطعنامة شورای امنیت در مورد حل بحران
سوریه ـ رادیو فردا، مورخ 18 دسامبرسالجاری ـ شاهدی است بر این مدعا!
این قطعنامه 48 ساعت پس از مذاکرات جان کری با ولادیمیر
پوتین ـ 16 دسامبر سالجاری ـ و یکروز پس
از آخرین کنفرانس مطبوعاتی ولادیمیر پوتین در سالجاری میلادی به تصویب شورای امنیت
رسید، و جیغ و فریاد «لوران فابیوس» را نیز به آسمان
رساند! وزیر امور خارجه فرانسه فرمودهاند:
«[...] اسد باید برود، چون دستش به خون سوریها آغشته است و
اخلاقاً صحیح نیست که چنین فردی در قدرت باقی بماند[...]»
منبع: فیگارو، مورخ 18 دسامبر 2015
اظهارات «فافا» ـ مخفف فابیوس ـ در واقع بازنشخوار همان خطبههای آمریکائی است و
نشان میدهد که «درک» فافا و اوباما از قطعنامة شورای امنیت در مورد سوریه به صفر
هم نمیرسد! بله، آفتاب آمد دلیل آفتاب! در
قطعنامه شورای امنیت، هیچ اشارهای به
ماندن و یا رفتن بشار اسد نشده! دولت
فرانسه که به رفتن اسد اصرار دارد، اگر میتوانست در شورای امنیت «خودی» نشان دهد، منطقاً میبایست قطعنامة پیشنهادی در مورد حل
بحران سوریه را وتو میکرد. اینهمه تا
لوران فابیوس، وزیر امور خارجه ناچار نشود، مثل
حکومت زالممد شورای امنیت را مورد تهاجم قرار دهد! همچنین اگر قطعنامه شورای امنیت به مذاق کاخ
سفید سازگار نمیبود، منطقاً آمریکا نیز میتوانست
آن را وتو فرماید، تا کار باراک اوباما به نق نق و قرقر و وز وز و زرزر
برای روزنامهنگاران نکشد؛ در این شرایط
بریتانیا هم مجبور نمیشد جهت جبران مافات، شکست استراتژیکاش در سوریه را با پیشنهاد تمدید
تحریم روسیه، و «تهدید» به خروج از اتحادیه اروپا جبران نماید!
ولی اگر متن غیرجانبدار قطعنامة 18 دسامبر شورای امنیت، علیرغم مخالفت آمریکا و رعایای اروپائیاش
مورد تصویب قرار گرفته، فقط نشان میدهد که حضرات جز عقبنشینی در برابر
مسکو هیچ راهی نداشتهاند! و به همین دلیل نیز پس از تصویب قطعنامه، عین بچههای لوس و ننری که آنچه را میخواستند
به دست نیاوردهاند، دست به نقنق زدهاند! ولی
خوب چه میشود گفت؛ از قدیم گفتهاند «جمعه روز وقوقه!» به
ویژه این جمعه، بیش از دیگر جمعهها روز وقوق بود؛ دلایل فراوان هم در دست است!
نخست اینکه، ایالات
متحد پس از تهدید مستقیم مسکو، ناچار شده جتهای جنگندهاش را از ترکیه خارج
کند. دیگر آنکه،
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی
اتمی، تکه استخوان لذیذ «پی. ام. دی» را
از دهان حکومت زالممد بیرون کشیده، و خلاصه «میعاد رفع تحریمها» نزدیک میشود! و برای
حکومتی که موجودیتاش در گرو «جنگ و تخریب و بحرانسازی» بوده، و به
ویژه پس از رخدادهای 11 سپتامبر، تلاش کرده پای ارتش آمریکا را به کشور ایران نیز
باز کند، «رفع تحریم»، یعنی منتفی شدن «نعمت
الهی» جنگ؛ یعنی از دست رفتن زمینة
شعارهای پوچ؛ یعنی بیپدرشدن آخوند؛ و ... و خلاصه بگوئیم این شرایط یعنی «مرگ»
حکومت اسلامی. حکومتی که از وحشت مرگ، این روزها دودستی به خشتک شیخ «زکزاکی» در
نیجریه دخیل بسته تا با جنجال پیرامون این پرسوناژ موهوم در شهرهای ایران لشکرکشی
خیابانی به راه اندازد:
«[...] مدام دست به شیعهکشی میزنند، شیخ ابراهیم زکزاکی [...] رهبر حرکت اسلامی [است]
سال گذشته در روز قدس، 3 پسر او را به
شهادت رساندند و در این حادثه نیز تنها پسرش به شهادت رسید و خودش و همسرش هم مجروح
شدند [...] خاتمی [...] از مردم برای حضور
در راهپیمائی برای محکوم کردن این جنایت پس از نماز جمعه [...] دعوت کرد[...]»
منبع: فارس نیوز، مورخ 18 دسامبرسالجاری
از آنجا که حکومت اسلامی، یک مجموعه «ضدحقوقی» است و بر محور «نفرت و
حماقت جمع» استوار شده، با لشکرکشی
خیابانی و شعار «مرگ بر این، و درود بر آن»، پیوندی ناگسستنی برقرار کرده. به یاد داریم که سناریوی کودتای 22 بهمن 57 نیز
پس از سیاسی کردن حقوقبشر توسط محفل «کارترـ برژینسکی»، از طریق
لشکرکشی خیابانی و پیرامون «ابراز نفرت از شاه، و ابراز عشق به آخوند»، به
ویژه با شعار ابلهانه «شاه باید برود» آغاز شد.
اینک که «شاه» رفته، حکومت زالممد در هر فرصتی از گلة محفل تروریست
«فدائیان اسلام» یک «شاه» مونث و یا مذکر بیرون میکشد؛ این
برندة خوشبخت را در «حصر» قرار میدهد، او
را به آمریکا فراری میدهد، به زندان میاندازد،
و ... و یا همچون ملاممد خاتمی وی را
«ممنوعالتصویر» میکند، باشد که از «پشک»
برای حکومت اسلامی «مخالف» و به قول خودشان «شاه» بسازد! محافل فاشیست غرب و شاخکهای جمکرانیشان نیز
این مخالفان رسانهای را جایزهباران میکنند.
اهداء جایزه به محمد خاتمی
جنایتکار و آخوند منتظری، و ... و اینک اهداء جایزه به کنیزالاسلامهای
جمکرانی شاهدی است بر این مدعا. باری بساط مهوع ایجاد دوقطبیهای کاذب که از
دوران نکبتبار صدارت محمد مصدق در کشور ایران به راه افتاده، آنقدر
ادامه یافته تا سرانجام «رهبر» قلعه حیوانات را به دو نیمة متناقض و کور و کر و لال
تقسیم کرده!
پس از سفر سردبیر روزنامة السفیر به ایران و انتشار مصاحبه
وی با محمد خاتمی در «اطلاعات»، مورخ 6
دسامبر سالجاری، علیخامنهای به چند «خامنهای» تقسیم شده و هر
خامنهای یک سخنگوی ویژه پیدا کرده. به عنوان نمونه، آخوند دعائی، سرجهازی قبیلة مسعودیها و نمایندة «رهبر» در
اطلاعات، سخنگوی آن «خامنهای» است که «طرفدار جنبشسبز و
حامی محمد خاتمی» به شمار میآید! یادآور
شویم، روزنامة اطلاعات، شیپور رسمی نخستین کودتای نظامی بریتانیا در
ایران است که نخستین شمارة آن در تیرماه 1305 انتشار یافت، و وظیفهاش حمایت از تبلیغات ضداجتماعی آلمان
نازی بوده، و هست. و اما «خامنهای» سخنگوی دیگری هم دارد که مخالف
سرسخت جنبشسبز و ملاممد گوبلز به شمار میرود.
ایشان پاسدار شریعتمداری هستند که نمایندگی
مقام معظم را در «کیهان» برعهده دارند. و
روزنامة کیهان بوق دومین کودتای آنگلوساکسونها در ایران است که نخستین شمارهاش در
خردادماه 1321 ، یعنی 9 ماه پس از کودتای
ارتش بر علیه پهلوی اول انتشار یافت. در
واقع آخوند دعائی و پاسدار شریعتمداری به نیابت از دو محفل کودتای آنگلوساکسون
تبلیغاتشان را بر «محمد خاتمی» متمرکز کردهاند، تا مرده ریگ نازیسم را به عنوان «مدافع آزادی» در
ایران «تثبیت» کنند؛ بازتولید همان نمایش مهوعی که در دوران آریامهر
با «روحالله خمینی» به صحنه آوردند تا از این جانور وحشی، تصویر «رهبر آزادیخواه» ارائه دهند. به
همین دلیل است که علی خامنهای کور و کر و لال شده، و تلاش
میکند با زیگزاگ زدن در مسیر جنگ زرگری «کیهان ـ اطلاعات»،
تداوم این معرکه را تضمین نماید، باشد که سیاست ارباباناش با مانعی روبرو نگردد. خلاصه، اگر در نیجریه یک شیخ زکزاکی پیدا شده، الزامات
نژادپرستان غرب، علی خامنهای را هم به
شیخ زیگزاگی تبدیل کرده!
بله دیدیم که به چه دلیل،
شیخ زیگزاگی یا رهبر عظیمالشأن حکومت جمکران که برای جهانیان تعیینتکلیف
میفرمایند و به نبرد سخت با آمریکا اشتغال دارند، در برابر اظهارات ضدو نقیض نمایندگانشان در اطلاعات
و کیهان سکوت اختیار کرده و شهامت موضعگیری ندارند. جالب اینجاست که، شیپورهای استعمار در راستای سیاست «سفله پروری» سنتی
نژادپرستان غرب از همین شیخ زیگزاگی جبون و بزدل تصویر ابلهفریب «دشمن سرسخت غرب»
نیز ارائه میدهند!
<< بازگشت