ترور، توحید، تونسی!
پس تونسی را فرمان دادیم تا به شهر نیس
برود، و بتها را بشکند
سپس تونسی را فرمان دادیم، احکام الهی را در برلین جاری کند
آنگاه تونسی را گفتیم به استانبول
برود، و مردم آن دیار را به عذاب سخت وعده
دهد
طی آخرین ماه سال 2016، در واکنش به هر گام شورای امنیت در راه حفظ
تمامیت ارضی سوریه، و استقرار صلح در اینکشور، بوقهای
سازمان سیا از عملیات هکرهای روس «حدیث و روایت» ساختند و متعاقب آن عملیات
تروریستی به مورد اجرا در آمد. این روند که از 19 دسامبر با ترور سفیر روسیه
در آنکارا آغاز شد ـ وبلاگ «قطعنامه و قتلنامه» ـ علاوه
بر دخالت سازمان سیا، آموزش ایدئولوژیک ـ مغزشوئی ـ داوطلبان خدمت در نیروهای انتظامی ترکیه را نیز
بر ملا نمود، و نهایت امر با تهاجم به
مراسم شب سال نو میلادی در دیسکوتک «رینا» ادامه یافت. این عملیات «معجزات» فراوان داشت، هم مضحکه شدن باراک اوباما را به حاشیه راند و
زمینة مناسبی جهت «سلب مسئولیت و تطهیر» اعضای ناتو فراهم آورد، و به
ویژه زمینه را برای ارائة تصویر متمدن از حکومت جمکران فراهم کرد. اینچنین
بود که اخراج دیپلماتهای روس و خودداری مسکو از «مقابله به مثل» به دست فراموشی
سپرده شد؛ در مقر ناتو، پرچمها
به حالت نیمه افراشته در آمد، کشتار «رینا»
را همه محکوم کردند و ... و از همه جالبتر محکوم کردن این کشتار توسط سفارتخانة حکومت
ملایان بود که کار را به مضحکه کشاند.
بله،
حکومت جمکران که 38 سال است به «نام خدا» مشغول «تاراج و جنایت» است؛ پدوفیلی
را رسمیت بخشیده و با هدف تشویق «روابط همجنسگرایانه» جامعة مختلط را سرکوب میکند،
و ... و از همه مهمتر، به جشنها
و میهمانیهای مختلط اعلان جنگ داده و شرکتکنندگان در این میهمانیها را به اسارت
میگیرد؛ سفارتخانهاش تهاجم به دیسکوتک
در ترکیه را به عنوان «تهاجم به مردم» محکوم کرده:
«[...] سفارت ایران درآنکارا با صدور اطلاعیهای حملة
مسلحانه به مردم در استانبول که در اولین ساعات سال نو میلادی به وقوع پیوست را
محکوم کرد[...]»
منبع: توئیتر «یورونیوز»، مورخ
اول ژانویه 2017
اینهم نمونهای دیگر از «یک بام و دو هوا»
در طویلة مشروعه! 38 سال است در ایران، دیسکوتک ممنوع شده و اوباش مسلح میهمانیهای
مختلط را مورد تهاجم قرار میدهند و در مواردی که شخصاً شاهد بودم، جواهرات و پول «گناهکاران» را نیز به «غنیمت»
میگیرند. از منظر این حکومت قرونوسطائی، عملیات سازمان یافته و مسلحانة فوق «تهاجم
مسلحانه به مردم» به شمار نمیآید. رسماً
این عملیات را اعلام میکنند و از نیروهای انتظامی «تقدیر» به عمل میآورند. دلیل روشن است؛ قربانیان این وحشیگری ایرانیانی هستند که میباید
توسط اوباش وابسته به سازمان سیا چپاول و سرکوب شوند؛ مهاجمان نیز نیرویهای به اصطلاح «انتظامی» زالممد
به شمار میروند. ولی زمانیکه اتباع بلژیک
و فرانسه در میان قربانیان دیسکوتک «رینا» باشند، طویلة
«نه شرقی، نه غربی» سریعاً ردای «تمدن» بر اندام میاندازد و جهت ارائة تصویر
دلپذیر از چهرة کریه اسلام شیعی، «تهاجم
به مردم» را محکوم میکند! شیپور نژادپرستان آنگلوساکسون هم به این بساط
ابلهفریب، انعکاس «مناسب» میدهد. پس بگذریم از «خودشیرینی» ملایان برای اربابانشان!
پس از اعلام توافق روسیه و ترکیه برای
اعلام آتشبس در سوریه و برگزاری «نشست قزاقستان»، جنون باراک اوباما تشدید شد. اینچنین
بودکه 35 «دیپلمات» روس به «جرم رسانهای» دخالت در انتخابات کدخدا از آمریکا
اخراج شدند. به این ترتیب لات بازی حکومت زالممد ـ تهاجم به سفارت و کنسولگری عربستان و نقض آشکار
کنوانسیون وین ـ در آغاز سال 2016، توسط باراک اوباما تکمیل شد.
ناگفته نماند که در این گیرودار، سایت
فیگارو، مورخ 28 دسامبر 2016، برای ارائة تصویر «روشنفکر» از باراک
اوباما یک گزارش «چرب و نرم» تهیه کرده بود!
در این گزارش حکایت میشد که ایشان از جوانی روشنفکر بودهاند و بجای شرکت
در جشنهای دانشجوئی ـ مسلماً به دلیل
نفرت از عیش و عشرت و گناه و فساد و ... ـ
ترجیح میدادند به مطالعة آثار
سارتر و فوکو مشغول شوند! میبینیم که آتلانتیستها
ادعای روشنفکری به دلیل مطالعه و تن ندادن به «عیش و عشرت» را از کدام سوراخ بر
مخیلة ملت ایران تزریق کردهاند. ولی محض
اطلاع سازمان سیا بگوئیم، اگر فردی بجای
شرکت در جشنهای دانشجوئی، آثار سارتر و
فوکو را مطالعه میکند، نه روشنفکر است، و نه میتواند از طریق مطالعه به معنا و مفاهیم
آثارشان پی ببرد، و از همه مهمتر اینکه
درک آثار فلاسفه، جز بر درک این آثار دلالت
ندارد! به عبارت دیگر،
«روشنفکر» مطلوب سازمان سیا، همچون ملایانی که در کتابخانههای آنچنانی، مجلدات
«زرکوب» را تورق میفرمایند، همان «چارپائی بر او کتابی چند» است. باری هنوز چندساعتی از پهن شدن بساط فیگارو
برای ارائة تصویر دلپذیر از باراک اوباما نگذشته بود که آخوند موحدی در وقوقیة
آخرین جمعة سال 2016، از نقش روسیه و
ارتش سوریه در «آزادی حلب» فاکتور گرفت و تأکید کرد که «آزادی حلب، پیروزی نظامی نیست، فرهنگی است!» به عبارت دیگر، کنیزمطبخیهای
«برحق» آمریکا در شهر حلب «بر باطل» پیروز شدهاند:
«[...]پیروزی در حلب یک پیروزی نظامی
نیست [...] پیروزی حق بر باطل است[...]»
منبع: تابناک، مورخ 10 دیماه
سالجاری
مسلماً وقوقصاحاب نماز جمعه به این
دلیل آزادی حلب را «فرهنگی» میخواند که طی آن،
«22 افسر آمریکائی، و چندین افسر بریتانیائی، فرانسوی،
ترک و اسرائیلی» تسلیم نیروهای سوریه شدهاند. فهرستی که رسانهها به سرعت آن را جمعوجور
کردند، و به دلائلی تعداد واقعی نظامیان تسلیم شده در
این «پیروزی فرهنگی» مسکوت ماند. بالاخره سازمان ناتو هم برای خودش «پرستیژ» و
بروبیائی دارد، میباید حد و حدودی را
رعایت کرد! ولی به استنباط ما، سفر
هول هولکی نتانیاهو به آذربایجان و قزاقستان،
و سپس سفر «هِنهِنی» روحانی به ارمنستان
و قزاقستان و قطعنامههائی که در رابطه با حفظ تمامیت ارضی سوریه و توقف شهرکسازیهای
اسرائیل سریعاً به تصویب شورای امنیت رسید، با
آزادی حلب و خصوصاً تعداد افسران تسلیم شدة ارتش ناتو در این شهر ارتباط مستقیم
دارد.
در هر حال، آزادی
حلب، همانطور که در وبلاگهای پیشین هم گفتیم به
مراتب از شکست آلمان نازی در جنگ دوم جهانی مهمتر است، چرا که اینبار روسیه به تنهائی در برابر «ناتو»
و پادوهای یهودی و مسلمان و مسیحیاش قرار گرفت،
و موفق شد روند حقوقی را بر جبهة توحیدی
تروریسم بینالملل تحمیل کند. از اینرو در واکنش به هر گام شورای امنیت برای
حفظ تمامیت ارضی سوریه و استقرار صلح در اینکشور، جنون
باراک اوباما تشدید میشود؛ بوقهای سازمان سیا از عملیات هکرهای روس «حدیث
و روایت» میسازند و ... و نهایت امر، برای ارائة تصویر دلپذیر از اعضای ناتو، حامیان اصلی تروریسم و پادوهایشان، یک
رشته عملیات تروریستی در بعضیکشورها سازمان مییابد! در
همین چارچوب است که در پی حمایت رسمی شورای امنیت سازمان ملل از طرح پیشنهادی «روسیه
ـ ترکیه» در مورد آتش بس سوریه، و برگزاری نشست قزاقستان، از
قضای روزگار «یک فرد» مسلح به دیسکوتک رینا در استانبول حمله میکند.
«رینا» که در بخش اروپائی استانبول
واقع شده، یکی از دیسکوتکهای به قول معروف «هایکلاس» این
شهر است و نیازی نیست که بگوئیم، در آخرین شب سال میلادی، در «رینا» جای سوزن انداختن نیست. و با توجه به شرایط ویژة ترکیه، منطقاً چنین مکانی میبایست از مراقبتهای ویژة
پلیس برخوردار باشد. ولی پلیس استانبول، حضور یک مأمور را برای حفاظت از چنین مکانی کافی
تشخیص داده بود!
در هر حال تفاوتی نمیکرد؛ حتی
اگر صدها پلیس را در برابر این دیسکوتک میگذاشتند، آن «یک نفر» در انجام مأموریت
«الهی» موفق میشد، چرا؟ چون این عملیات، چندین و چند هدف «ابراهیمی» دنبال میکرد. «تطهیر» حامیان اصلی تخریب و ترور، «ارعاب»
مردم ترکیه، به ویژه آندسته که برخلاف
آخوند جماعت، اهل جشن و شادی و جامعه مختلطاند و ... و از
همه مهمتر، پایان دادن به پیامدهای «تلخی» که در عدم واکنش
ولادیمیر پوتین به لات بازی باراک اوباما ـ از جمله اخراج یک سرآشپز روس ـ ریشه داشت!
اوباما که شرایط واقعی را نادیده
گرفته، هر چند هنوز موفق نشده مانند حکومت
زالممد، لات و اوباش را برای تسخیر سفارت روسیه بسیج کند، برای بازگشت به دوران «نورانی» جنگ سرد و جاسوسگیری
مذبوحانه تلاش میکند. و به همین دلیل
نیز سایت فیگارو، پامنبری سفارت آمریکا در
فرانسه، طبق معمول با ابله انگاشتن مخاطب، چندین
و چند هندوانة «روشنفکری» زیربغلاش گذاشته بود.
در راستای همین «سیاست» خررنگکن بود
که، در پی انتشار خبر «اخراج 35 دیپلمات
روس» از ایالات متحد، شیپورهای
کدخدا، «همه باهم» دو خبر «موثق و ابلهانه» منتشر کردند. «اخباری» که با واقعیت هیچ ارتباطی نداشت، و فقط
بازتاب تمایلات واقعی کارفرمایشان، یعنی بازگشت به دوران نورانی جنگ سرد و ارائة
تصویر «لات» از شخص ولادیمیر پوتین بود. «خبر»
تعطیلی مدرسةآمریکائی مسکو و اخراج 35 دیپلمات آمریکائی از روسیه سریعاً در «سی. ان.
ان» انتشار یافت و علیرغم تکذیب این شایعات توسط وزارت امور خارجه روسیه و سایت
«سپوتنیک»، از آنجا که برای آتلانتیستها، «جمعهها روز وقوقه»، بوق
سازمان سیا ـ رادیوفردا ـ همچنان بر طبل «مقابله به مثل روسیه» میکوفت.
همه با بیصبری منتظر بودند تا
ولادیمیر پوتین هم خودش را در حد باراک اوباما پائین بیاورد، درمسیر باورهای عوام گام بردارد و حماقت را با حماقت پاسخ دهد، ولی افسوس و صد افسوس، که چنین نشد و کدخدا در خماری ماند! رئیس فدراسیون روسیه، در
مسیر عکس انتظارات کدخدا گام برداشت و باراک اوباما در عرصة حماقت ابراهیمیاش تنها ماند! بدون اشاره به اخراج «آشپز کنسولی روسیه از آمریکا»، ولادیمیر پوتین اعلام داشت:
«[...] ما خود را به سطح دیپلماسی بیمسئولیت
آشپزخانهای تنزل نخواهیم داد. گامهای بعدی ما برای تجدید مناسبات سیاسی روسیه ـ
آمریکا متناسب با سیاست پرزیدنت دونالد ترامپ خواهد بود[...]»
منبع: یونگه ولت و بسیاری از سایتها، از جمله سایت «تی. آر. تی» فارسی، مورخ 31 دسامبر 2016
اظهارات غیرمنتظرة ولادیمیر پوتین و تأکید
وی بر اینکه «ما خود را درحد دیپلماسی
مطبخی تنزل نمیدهیم»، مثل بمب در فضای رسانهای منفجر شد. اینچنین بود که فیگارو هم بساط روشنفکری باراک
اوباما را آناً برچید، و تیتر زد، «اوباما، مضحکة جهانیان!»
خلاصه آخرین جمعة سال 2016، برای کدخدا و رعایا، جمعة
خیلی خیلی سیاهی بود. هم از مذاکرات صلح سوریه اخراج شده بودند، هم
رهبر «روشنفکرشان» مضحکة جهانیان شده بود، و هم دونالدترامپ که هنوز دولتاش مشخص نشده، به هوش و ذکاوت پوتین آفرین میگفت! مسلم است که چنین شرایط «دردناکی» برای کدخدا
اصلاً قابل تحمل نبود. کدخدائی که همیشه در جایگاه «برتر» لنگر انداخته
و خود را «برحق» و ممتاز میشمارد، با چند جملة رئیس فدراسیون روسیه قافیه را باخت؛ سنگ
روی یخ شد و در جایگاه «عوام و ابله» قرار گرفت.
برای جبران ناکامیها بود که کدخدا
با یک پرش به دوران قواد خلیلالله بازگشت و به شیوة سنتی توحیدیان و یکتاپرستان ـ
تخریب و کشتار ـ روی آورد. در
دیسکوتک استانبول، حدود 100 قربانی گرفت، سپس به
سراغ فرودستان شهرک صدر در حومة بغداد رفت.
به سراغ همانها که بجای جهاد ـ مزدوری نیابتی برای آتلانتیستها ـ در جستجوی کار روزمزد بودند، و در این شهرک نیز حدود 100 قربانی دیگر نصیباش شد.
ولی چه بگوئیم که این پیروزیهای «فرهنگی» هم آلام کدخدا را التیام نبخشید.
در نتیجه همزمان با سفر فرانسوا اولاند به
عراق، قلادة علی خامنهای را برای پانسمان ماتحت شرحه
شرحه ارباب باز کردند، و رهبر سگسالاری شیعی ضمن بازنشخوار شعارهای
حزب دمکرات ـ خلع سلاح شهروندان آمریکا ـ برای
رفع خشونت در اینکشور «نسخه» نوشتند:
«[...] رواج اسلحه در آمریکا
به یک مشکل جدی تبدیل شده است که علاج آن، توقف استفاده از سلاح در میان مردم است[...]»
منبع: ایرنا، مورخ 2 ژانویه 2017، کدخبر: 82371578
مسلماً اگر خامنهای اجازه میداشت، در ادامه میافزود، «دیسکوتک هم در آمریکا یک مشکل
جدی است و علاج آن توقیف مردم در دیسکوتک است!»
ولی خوب هنوز چنین اجازهای به کنیز مطبخی سازمان سیا داده نشده، در نتیجه،
میبایدبه بازنشخوار فضولات حزب دمکرات رضایت دهد. و شوخی هم درکار نیست؛ مقام معظم خواهان تغییر قانون اساسی ایالات
متحد شدهاند! قانونی که داشتن سلاح را حق «شهروند» برای «دفاع
از خود» میداند. و مسلم است که «دفاع از خود» با پایه و اساس
فاشیسم یعنی تسلیم در برابر خشونت، در
تضاد قرار میگیرد. به همین دلیل حزب
دمکرات آمریکا برای خلع سلاح شهروندان تمامی تلاش خود را به کار گرفته، و ... و علی خامنهای را که مانند همة تروریستها، موجودیتاش را مدیون حزب کذاست، برای
ستایش این سیاست به میدان آورده. فقط خندهدار است که رهبر حکومت دستنشاندة
آمریکا، اینچنین برای شهروندان آمریکائی
تعیین تکلیف میکند! و خندهدارتر اینکه
خامنهای اقتصاد آمریکا را نیز با اقتصاد استعماری جمکران به قیاس کشیده و از
اهداف مادی اقتصاد آمریکا انتقاد به عمل میآورد:
«[...] رهبر انقلاب اسلامی، دلیل پیشرفتهای علمی و صنعتی امریکا در یکصد و
پنجاه سال گذشته را، بکارگیری اقتصاد
مقاومتی دانستند و خاطر نشان کردند که [...] امریکائیها این اندیشه را در جهت مادی
گری و پول به کار گرفتند اما همین تجربه پذیرفته شده جهانی را میتوان با جهتگیری
متعالیتری به کار گرفت[...]»
همان منبع
خلاصه معلوم شد، «اقتصاد مقاومتی» که مدتی است توسط علی خامنهای
«تکرار» میشود، چیزی نیست جز همانکه طی 150 سال گذشته در آمریکا،
البته با «اهداف مادی» رایج بوده! حال زالممد
قصد دارد همین الگو را با اهداف «متعالی» و معنوی دنبال کند! بالاخره اهداف کنیز مطبخی آمریکا، میباید در مسیر تأمین منافع آمریکا باشد، که
هست.
آمریکا طی 150 سال گذشته، وارد
کننده گندم و گوشت نبوده؛ اموالاش را به بانکهای خارجی نسپرده؛ تحصیلکردههایاش را به خارج از کشور صادر
نکرده؛ شبکههای تولید کشاورزی، صنعتی و علمی را با فساد اداری به تباهی
نکشانده؛ و ... و از همه مهمتر، کشوری
است مهاجرنشین و صنعتی. خلاصه اگر حاکمیت آمریکا
حامی زیرجلکی خشونت و دریدگی آخوند در ایران است،
نمیتوان عملکردش را در داخل با عملکرد دستنشاندگاناش ـ حکومت عصرحجر
جمکران ـ به قیاس کشید.
مقام معظم سگسالاری که پیوسته از
تحریمها به عنوان «عامل پیشرفت در همه زمینهها» تجلیل میکردند، اینک برای
توجیه غارت سازمان یافته ملت ایران، عبارت پوچ «اقتصاد مقاومتی» را به اقتصاد ایالات
متحد وصله زدهاند! عجیب است که همزمان با
تلاش مقامات حکومت سگسالاری شیعی برای نزدیک شدن به ارباب، شیپورهای ناتو نیز میکوشند، حکومت زالممد را
به روسیه نزدیک بنمایانند، و از سیاست واقعی حکومت ملایان تصویر «واژگون»
ارائه دهند! شاید هم تعجبی نداشته باشد؛ هدف این است که حکومت ملایان را نزدیک به
مسکو معرفی کنند تا روسیه را «مدافع فاشیسم اسلامی» جلوه دهند. جالبتر
اینکه، اخیراً ترکیه هم به این سناریو افزوده شده!
بله اینروزها خیلی خبرها هست. بیبیسی خبر درگذشت الیزابت دوم را «اشتباهی»
منتشر میکند و دولتهای دستنشاندة آمریکا در ترکیه و ایران به روسیه چسبانده میشوند!
حال آنکه اگر جمکران پادوی غیررسمی سازمان
ناتوست، ترکیه عضو رسمی این سازمان آدمخوار است، و سلاحهای هستهای آمریکا در خاک ترکیه انبار
شده. نیازی نیست بگوئیم که رجب اردوغان نظارتی بر این
سلاحها ندارد! از سوی دیگر، نیروهای نظامی، امنیتی و انتظامی ترکیه در تقابل تام و تمام با
روسیه و تحت نظارت ارتش ناتو عمل میکنند.
به همین دلیل پس از ترور سفیر
روسیه در آنکارا، دادستان کل ترکیه، انتشار اخبار مربوط به تحقیقات در مورد این
جنایت را ممنوع کرد، تا محور آموزش
ایدئولوژیک نیروهای انتظامی ترکیه ـ روسستیزی
ـ در این میانه بر ملا نشود!
در اینجا یک مینیپرانتز در مورد ترور
«آندری کارلوف» در آنکارا باز میکنیم. پس از اینکه «آلتینتاش»، قاتل
فرضی سفیر روسیه به قتل رسید، ابتدا رجب اردوغان انگشت اتهام را به سوی گولن
گرفت. سپس، روزنامه «ینیشفق» به نقش سازمان سیا در این
ترور اشاره کرد، و روزنامة «حریت» نیز با خواهر آلتینتاش مصاحبهای
ترتیب داد. طی این مصاحبه خواهر آلتینتاش صریحاً گفت که
برادرش را شستشوی مغزی ـ آموزش ایدئولوژیک ـ دادهاند و در این گیرودار بود که دادستان کل
برای حفظ پرستیژ ارباب پای به میدان گذارد و اطلاعرسانی در مورد ترور سفیر روسیه
را ممنوع کرد ـ منبع: راشاتودی، مورخ 27 دسامبر 2016. در نتیجه وقتی دو روز پس توافق «روسیه ـ ترکیه»
در مورد آتشبس، یکنفر به تنهائی به
دیسکوتک «رینا» حمله برده و حداقل 100 گلوله شلیک کرده و درکمال خونسردی محل
جنایت را ترک گفته، تعجبی ندارد که پلیس ترکیه ادعا کند، کار، کار
یک «تونسی» بوده! میدانیم که از 14 ژوئیه سال 2016، «یک تونسی» مسئول همة ترورهای جمعی است!
در مراسم 14 ژوئیه، یک
تونسی در شهر نیس با کامیون به جمعیت حمله میکند و کشته میشود؛ در بازار کریسمس برلن، یک تونسی با کامیون به میان جمعیت میرود و از
محل جنایت میگریزد، مسلماً با جت شخصی
یا با قالیچة حضرت سلیمان، چون 24 ساعت بعد در شهر میلان کشته میشود و ...
و اینبار هم یک تونسی ...
ای کسانیکه ایمان آوردهاید،
بدانید و آگاه باشید که یک تونسی میآید
یک تونسی با کامیون میآید
یک تونسی که روی کامیوناش«الله اکبر» نقش
بسته
یک تونسی که از جشن و شادی و روابط
اجتماعی نفرت دارد
یک تونسی که طرفدار «آزادی آخوند»،
برده فروشی، تجاوز و جنایت به نام «خدای یکتا»ست؛
یک تونسی میآید و
بمب و موشک و مرگ
قسمت میکند
یک تونسی میآید
که در دلش، در نفساش و در صدایش با
یکتاپرستان است
یک تونسی «توحیدی» میآید
که هرگز به
پایگاههای ناتو حمله نمیکند
یک تونسی توحیدی
میآید که
جلوی آمدنش را
هیچکس نمیتواند بگیرد
<< بازگشت