فلین و فلنتاین!
برخلاف
ادعاهای مضحک رسانههای غرب و شاخکهای جمکرانیشان، استعفای ژنرال مایکل فلین، پیامد شکست سناریوئی است که دستگاه ترامپ برای
کشاندن جنگ افغانستان و عراق به ایران ـ تداوم سیاست جرج والکر بوش در سال 2001 ـ تنظیم
کرده بود. به همین دلیل نیز پس از استعفای
مشاور امنیتی دونالد ترامپ، «ولنتاین»
برای علی خامنهای تبدیل شد به «فلنتاین!»
البته
کنیزمطبخی آمریکا در این عرصة فلاکت تنها نیست؛
حاکمیت آمریکا و رعایای اروپائیاش،
و به ویژه نخستوزیر اسرائیل که به امید
آغاز جنگ، یک نامة فدایت شوم برای هواداران
کودتای جنبش سبز قلمی کرده بود، همگی در
کنار رهبر حکومت زالممد، «فلنتاین» را
برگزار کردند. یکی از ویژگیهای مهم «فلنتاین»، در پرانتز
افتادن برلین، پایتخت آلمان فدرال برای
سران گروه 20 است!
بله، شهر
«بن»، پایتخت آلمان غربی میزبان نشست وزرای
امورخارجة گروه 20، و مکان نخستین دیدار
وزرای امور خارجة «روسیه ـ آمریکا» بود! شهر «هامبورگ» نیز برای نشست سران گروه 20 ـ ژوئیه سالجاری ـ در نظر گرفته شده! و همین نکتة پیشپاافتاده، پس از سفر نتانیاهو به ینگه دنیا، یکبار دیگر
رعایای ایالاتمتحد را، البته به صورت
رسانهای، در برابر ارباب قرار داد!
در پی دیدار
بنیامین نتانیاهو با دونالد ترامپ، رسانههای
غرب چند موضع متخالف را به رئیس جمهور آمریکا نسبت دادند. رادیوفردا، به «موافقت ترامپ با توافق اسرائیل و فلسطین»
اشاره کرد؛ «یورونیوز» از «موافقت ترامپ
با ایجاد دو کشور اسرائیل و فلسطین» گزارش داد و فیگارو بر مخالفت ترامپ با ایجاد
دو کشور تأکید کرد! در گام بعد، شاهد همسوئی «نیکی هیل»، نمایندة آمریکا در سازمان ملل با یورونیوز و
شرکاء بودیم و خلاصه بگوئیم، در اینمورد نیز، بجای یک موضع مشخص و صریح، چند
موضع متکثر و متضاد به افکار عمومی ارائه شد،
برای آنکه تا حد امکان دامنة ابهام
گسترش یابد.
به عبارت دیگر
حاکمیت ایالاتمتحد، سیاستهای خود را در پردة ابهام قرار داده، چرا که به این ترتیب میخواهد اهداف واقعیاش ـ جنگافروزی، یوتوپیاسازی و به ویژه تهدید مسکو
ـ را نه در قالب یک دکترین مشخص و
مسئولانه، که از طریق تروریسم و جنگ زرگری با رعایای اروپائیاش، تحت عنوان «رخدادهای پراکنده» و اتفاقی به
جهانیان حقنه کند. در همین راستا، گذشته
از مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا که با همراهی ویکیلیکس بر محور «روسیه
و شخص ولادیمیر پوتین» متمرکز شده بود، سیاست
ابهام و مسئولیتگریزی با صراحت بیشتری در عراق اشغال شده، وکشورهای
عضو پیمان استعماری سنتو ـ پاکستان، ایران و ترکیه ـ به منصة ظهور رسیده.
حکومت دستنشاندة
«پاکها» با جدیت تمام به سیاست نفی روابط حقوقی و حذف اقلیتها ادامه میدهد. در پاکستان،
ترور خبرنگاران به کنار، دستهای مرموز در تجمعات وکلای دادگستری و مراسم
مذهبی مسیحیان، صوفیان و شیعیان بمب منفجر
میکند. این جنایات حکومتی را نیز شبکة خررنگکن تبلیغاتی
به حساب تروریستها مینویسد، سپس عدهای
را تحت عنوان تروریست دستگیر میکنند! این
وحشیگریها در ترکیه به مراتب از پاکستان گستردهتر شده، چرا که
ترکیه علاوه بر پیمان استعماری سنتو، به
افتخار عضویت در پیمان استعماری آتلانتیک شمالی نیز نائل آمده، و به
قول معروف «نشان از دو سو دارد!» از اینرو
رگههای سیاست مبهم حاکمیت آمریکا برای تحکیم پایههای آخوندپرستی از طریق زنستیزی، حذف اقلیتها و مبارزه با «کفار روس» در اینکشور
از صراحت بیشتری برخوردار شده.
به عنوان
نمونه، تقارن زمانی انفجار در مجتمع مسکونی وکلا و قضات
دادگستری در منطقة کردنشین ترکیه با نشست امنیتی مونیخ، «پیام»
همان محفل جنایتکار «احترام به ادیان» است که برای ایجاد یک یوتوپیا به نام
«کردستان بزرگ» به تجزیة کشورهای ایران، عراق و ترکیه نیاز دارد. و
تردیدی نیست که حکومتهای پوشالی این سه کشور با سیاستهای تجزیهطلبانة غرب ـ تقابل با مسکو ـ همسوئی نشان خواهند داد.
در
ترکیه، پس از پیروزی دونالد ترامپ، شاهد
ترور سفیر روسیه حین سخنرانی در نمایشگاه عکس بودیم. از
صحنة قتل فیلم تهیه کردند، و اگر با دقت
به آن بنگریم، دو نکتة پیشپاافتاده را
خواهیم دید. نخست، فردی که در حال فیلمبرداری از سخنرانی سفیر
روسیه بود، پس از تیراندازی به وی، نه از
جایاش تکان خورده، نه دستش لرزیده؛ خلاصه همچنان به کارش ادامه داده و از سخنرانی
قاتل نیز یک فیلم «سینماسکوپ» تمام رنگی تهیه کرده! دیگر
آنکه، قاتل حین بازنشخوار تبلیغات سازمان
سیا، لحظهای از میدان دید دوربین خارج
میشود، ولی گویا به اشارة «همکاران»
دوباره به میدان دید بازمیگردد و به اجرای وقوقیه در برابر دوربین ادامه میدهد! اینهمه،
در شرایطی که افراد حاضر در
نمایشگاه عکس، از ترس پنهان شده بودند!
باری پس از
پایان قرائت وقوقیه سازمان سیا، قاتل سفیر را در محل به قتل رساندند تا محاکمه
نشود؛ دادستان ترکیه هم انتشار گزارش و خبر و تحقیقات
در مورد این جنایت را ممنوع کرد، چرا که کار به جاهای باریک میکشید و معلوم میشد
نیروی انتظامی ترکیه، همچون نیروی
انتظامی طویلة مشروعة جمکرانیها جز سرکوب مطالبات دمکراتیک مردم، و به
ویژه مبارزه با «کفار روس» هیچ وظیفة دیگری ندارد! بیدلیل
نبود که رئیس جمهور سلوونی، پس از پیروزی دونالد ترامپ، به دیدار علی خامنهای رفت ـ 22 نوامبر 2016
ـ و در مچلیس طویلة مشروعه نیز
سخنرانی کرد و... و در نیمة ماه دسامبر سال گذشته نیز عازم ترکیه شد!
4 روز پس از
دیدار ایشان با رجب اردوغان، ابتدا شاهد ترور سفیر روسیه بودیم، و به
فاصله 6 روز، هواپیمای روسیه که برای رساندن کمکهای انسانی و
برگزاری جشنهای پایان سال به سوریه میرفت سقوط کرد و همه سرنشیناناش کشته شدند!
هر چند دلیل سقوط این هواپیما هنوز روشن
نشده، با در نظر گرفتن واکنش یانکیها و به ویژه
رعایای اروپائیشان به آزادی حلب ـ اعلام
عزای عمومی ـ به استنباط ما، هواپیمای روسیه «هدف» قرار گرفته؛ یا از
خارج و یا از داخل! چرا که،
محافل طرفدار فاشیسم ـ محافلی که برای بازگشت به دوران جنگ سرد لهله
میزنند ـ در داخل روسیه نیز بسیار فعالاند
و از حمایت «اوفسکیها»، فدائیان آنگلوساکسونها، و مدافعان سرسخت ایجاد «امارات اسلامی قفقاز» اطمینان
دارند! و از قضای روزگار بازداشت دو تن از اینان به جرم
«خیانت»، با تحولات کابینة آنجلا مرکل؛ دیدار
وزیرامور خارجة فرانسه با شمخانی، مشاور امنیتی خامنهای و موشک بازی پاسداران
حکومت زالممد تقارن یافت. پیش از ادامة
مطلب یک مینی پرانتز
در اینمورد
باز میکنیم.
کمتر از یک هفته پس از دستگیری «روسلان استویانوف»، از مدیران «کسپرسکی لاب»، سرگئی میکائلوف، و دیمیتری دوکوچایووف، به ترتیب مدیر و معاون بخش امنیت اطلاعات FSB ـ
سازمان امنیت فدراسیون روسیه ـ به
جرم انتقال اطلاعات محرمانه به سازمان سیا دستگیر شدند. و تقارن این دستگیریها با سفرهای دوستانة
مقامات اروپائی به ترکیه و جمکران، همچون سفر رئیسجمهور سلوونی به مسکو به سکوت برگزار شد.
بله، رئیسجمهور سلوونی، پس از ارسال پیام یانکیها به حکومتهای اسلامی
ایران و ترکیه، در تاریخ 10 فوریه سالجاری ـ همزمان با به راه افتادن کاروان خردجال پیروزی «انقلاب
اسلامی» در تهران ـ راهی مسکو شد و طی
دیدار با ولادیمیر پوتین، برای فراهم آوردن زمینة ملاقات وی با دونالد ترامپ
در پایتخت سلوونی اعلام آمادگی کرد. یادآور
شویم کشور سلوونی، که موجودیتاش را به تجزیة
یوگسلاوی توسط ارتش ناتو مدیون است، در سال 2001 پیش از تهاجم وحشیانة انگلستان و
آمریکا به عراق، افتخار میزبانی نخستین
ملاقات جرجوالکر بوش با ولادیمیر پوتین را از آن خود کرده بود، و گویا
بعضیها به این توهم دچار شده بودند که شرایط روسیه، با سال 2001 هیچ تفاوتی نکرده و میتوان همچنان
به باجگیری از مسکو ادامه داد و سیاست دوران جرج والکر بوش ـ کشاندن دامنة جنگ افغانستان
و عراق به ایران ـ را تداوم بخشید.
ولی پاسخ
کرملین به پیام دستگاه ترامپ این بود که «در حاشیة نشست سران گروه 20 در هامبورگ
ـ ماه ژوئیه آینده ـ ولادیمیر پوتین با رئیسجمهور ایالات متحد
ملاقات خواهد کرد.» و این پاسخ هیچ به
مذاق حضرات خوش نیامد! در نتیجه، علاوه
بر جنازة رهبر کوکلوکسکلانها در ینگه دنیا،
جنازة برادر ناتنی رهبر کرة شمالی
ـ ملاممد خاتمی چشم بادامی ـ نیز در فرودگاه مالزیا پیدا شد و حضرت ژنرال مایکل
فلین استعفا دادند! در پی استعفای مشاور امنیت ملی دونالد
ترامپ، مقام معظم رهبری را برای یک کرنش
قهرمانانة دیگر فرستادند بالای منبر.
این کرنش تماشائی،
مجموعهای است از چند نرمش قهرمانانه:
عقبنشینی از مواضع انقلابی ارباب، و به
ویژه قطع بندناف حکومت جمکران از مادر معنویاش، ملاممد خاتمی، پیشخدمت محافل «برتریطلب» غرب. البته همانطور که انتظار میرفت، بوقهای
لندن و واشنگتن نخواستند به این «واقعیت تلخ» اشاره کنند. و
بیانیهنویس ساواک نیز برای پنهان داشتن دومین کرنش قهرمانانة مقام معظم
رهبری، آن را در چند لایة عربدهجوئی و
جفنگبافی و هذیانات و «ادبیات خیابانی» بستهبندی کرد. ولی دم خروس، یعنی
عقبنشینی آشکار علی خامنهای از مواضع جنگطلبانة اربابان لندن و واشنگتننشیناش
در منطقه، و محکوم کردن مواضع ملا ممد
خاتمی، پیشخدمت محفل جرج سوروس از زیر
عبای ملایان بیرون اوفتاده!
باری، علی
خامنهای که 38 سال است زوزة «جنگ در راه خدا» سر میدهد، و بارها و بارها از «تحریم اقتصادی» ابراز رضایت
کرده، اینک پس از استعفای ژنرال فلین، و برباد رفتن استراتژی جنگ واشنگتن، ناگهان
به یاد آورده که «جنگ، خواست دشمن است!» بله، فراموش
کنید آن وحشی بیابانی را که زوزه میکشید، «اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد، ما ایستادهایم!» و همچنین فراموش کنید، که در این دوران، ملاممد خاتمی مسئول تبلیغات جنگ بود، و همین
علی خامنهای را در سازمان ملل بالای منبر فرستادند تا از «جنگ به نام خدا» و
تخریب ایران دفاع کند! این روزها استعفای ژنرال فلین، کاسه کوزة سگهای وفادار محفل «کارتر ـ
برژینسکی» را در هم ریخته، و علی خامنهای را به مخالف جنگ و مخالف خاتمی
جنگطلب تبدیل کرده:
«[...] مسئله
گرانی و بیکاری و رکود مهم است [...] دشمن سعی دارد به اقتصاد کشور فشار بیاورد [...]
ما را به جنگ نظامی متوجه میکنند تا از این غفلت کنیم [...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 15 فوریه 2017
گویا مقام معظم طویلة مشروعه فراموش
کرده که رهبرش روحالله میگفت، «اقتصاد مال خر است!» یادش رفته که زوزة «جهاد» سر میداد و با تحریمهای اقتصادی «در
همة زمینهها پیشرفت میکرد!» و از همه مهمتر فراموش کرده که وقوقیههای جنگطلبانة
دوران نورانی خمینی را همین ملاممد خاتمی تنظیم میکرد! چه میتوان
گفت، ارباب در بنبست افتاده؛ استعفای
مشاور امنیتی دونالد ترامپ، علی خامنهای را مجبور کرده به مرگ سیاسی تن در
دهد؛ با برادر جنایتکارش، ملاممد خاتمی قطع رابطه کند، و در واقع سر بریدة خودش را در سینی تقدیم ارباب
نماید! و از قضای روزگار، این روزها بازار «سر بریده» و قربانی بسیار پر
رونق است! اکبر رفسنجانی، تارا پاملا تامکینسون، دخترخواندة ولیعهد انگلستان، و ... و خصوصاً برادر ناتنی رهبر کرة شمالی!
محافل جنگ
سرد، و در رأسشان محور انسانستیز
«واشنگتن ـ پکن» این برادر «ناتنی» را از سال 2001 به عنوان عنصر نامطلوب در آبنمک
خوابانده بودند، تا در موقع مناسب، یک «انقلاب» درکرة شمالی به
راه بیاندازند. شایعه و بیبیگوزک هم پیرامون وی فراوان ساخته
و پرداخته بودند. این برادر «ناتنی» خواهان «اصلاحات» و افزایش
نقش «مردم» در حاکمیت بود، و از مخالفان جمهوری موروثی به شمار میرفت و ...
و همچنانکه شاهد بودیم، همزمان با سفر نخستوزیر ژاپن به ایالاتمتحد، دیگر برادر ناتنی در کرة شمالی بساط آزمایش
«موشک بالیستیک» پهن کرد؛ چین و پنتاگون
هم هیچ اعتراضی به این مسائل پیشپاافتاده نداشتند! تا
اینکه در آستانة «ولنتاین»، پکن از خواب پرید
و آزمایش موشکی کرة شمالی را شدیداً محکوم نمود و اینچنین بود که جنازة رهبر
اصلاحات کرة شمالی، به عنوان هدیة ولنتاین
تقدیم «انقلابفروشان» لندن و واشنگتن شد، و استعفای ژنرال «مایکل فلین» را در پی آورد و
پای به دوران «فلنتاین»گذاشتیم!
در پی استعفای
ژنرال مایکل فلین، مشاور امنیتی رئیسجمهور ایالات متحد، بوقهای آتلانتیست ادعا کردند، «دوست
روسیه و دشمن ایران استعفا داد!» بوقهای جمکران نیز بلافاصله به بازنشخوار
فضولات تولیدی اربابشان مشغول شدند و بوق نژادپرستان آنگلوساکسون انعکاس مناسبی
به این «عملیات قهرمانانه» داد:
«رسانههای
ایران: استعفای دوست روسیه و دشمن ایران»
منبع: بیبیسی، مورخ
15 فوریه 2017
به عبارت
دیگر، ورقپارههای جمکران، همصدا با بوقهای روتچیلد و راکفلر چنین القاء
میکردند که ژنرال فلین گویا دوست روسیه و دشمن ایران بوده! حال
آنکه، سخنرانی وی در حمایت از کودتای
ترکیه، حتی پیش از انتصاب به سمت مشاور
امنیتی دونالد ترامپ، هنوز روی خطوط اینترنت در دسترس عموم قرار دارد! از سوی
دیگر، هیچ اسناد و شواهدی مبنی بر ارتباط دستگاه ترامپ و شخص فلین با روسیه در
دست نیست. ولی بوقهای طویلة مککارتی به اسناد و شواهد
نیاز ندارند، تمایلات کارفرمایانشان را به عنوان «خبر موثق»
منتشر میکنند:
«[به گزارش نیویورک
تایمز] شنود تماسهای تلفنی اعضای کارزار انتخاباتی [...] ترامپ [...] گویای تماسهای مستمر آنها با
مقامات سرویس اطلاعات روسیه یک سال پیش از انتخابات است [...] این تماسها همزمان
با کشف تلاش روسیه برای اخلال در کارزار انتخاباتی دموکراتها صورت گرفته [...] تا
به امروز هیچ شواهدی در اینباره که تیم مبارزات انتخاباتی دونالد ترامپ با روسها
برای هک کردن کمیته ملی حزب دموکرات تبانی کرده باشند به دست نیامده[...]»
منبع: یورونیوز،
مورخ 15 فوریه سالجاری
بله، هیچ شواهدی در دست نیست، ولی «یورونیوز»، ادعاهای پوچ نیویورکتایمز را «تکرار» میکند و
بوقهای رسمی جمکران از جمله ایرنا، به
بازاریابی برای همین فضولات مشغولاند. و
این روند، به ویژه پس از استعفای مایکل فلین، شتاب بیشتری هم گرفته! چرا که،
این استعفا با شکست پروژة «انقلاب»
در کرة شمالی از یکسو، و فروپاشی سیاست جنگافروزی در ایران از سوی
دیگر، پیوند مستقیم دارد!
ولی این سناریو از چند لایه «مقدماتی» برخوردار بود. شاهد
بودیم که، پس از دیدار غیرمترقبة وزیر امور
خارجه فرانسه با شمخانی ـ 30 ژانویه 2017
ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز 13
بهمن ماه سالجاری دست به موشکبازی زد، و زمینة
مناسب را جهت تهدید ایران توسط «ژنرال فلین» فراهم آورد. سپس مانوور دریائی آمریکا، انگلستان،
فرانسه، استرالیا به راه افتاد ـ رادیو فردا، مورخ 14 بهمنماه سالجاری ـ و از قضای روزگار، این «رخداد» با گلولهباران مناطق مسکونی شرق
اوکراین و مانور دریائی ناتو و اوکراین در دریای سیاه تقارن زمانی یافت!
در این مرحله است که کرة شمالی نیز دست به موشکپرانی
میزند و همچنانکه گفتیم، تحرکات پیونگیانگ با سکوت چین و بیتفاوتی پنتاگون
روبرو میشود. ولی به دلایلی، پکن آلو را
از دهان در آورد و آزمایش موشکی کرة شمالی را محکوم کرد و جنازة برادر ناتنی رهبر
کره شمالی هم در فرودگاه کوالالامپور پیدا شد و برنامة اصلاحطلبی و براندازی
درکره شمالی و ایران شکست خورد. ژنرال فلین استعفا داد، و ... و مقام معظم جمکران، و همپالکیهایشان در شبکههای فارسی زبان
استعمار، خصوصاً در گویانیوز دریافتند که امیدی به جنگافروزی آمریکا و احیاء «جنبشسبز»
در میان نیست، و میباید دکان اصلاحطلبی
را برچیده، رویای تداوم سیاستهای دوران نورانی 2001 را با خود به گور ببرند!
<< بازگشت