وداع با برژینسکی!
یکی از مقامات حکومت «جنایت و تاراج به
نام خدا»، اکبر رفسنجانی در 82 سالگی مُرد
و بیبیسی تیتر زد: «از
شادی تا شوک، واکنش کاربران شبکههای
اجتماعی به مرگ هاشمی.» به عبارت دیگر،
یک گله از گوسفندان قواد خلیلالله
از مرگ یک آخوند 82 ساله «شوکه» شد، چرا
که گویا فراموش کرده بود زندگی جاودان وجود ندارد؛ گلة
دیگری نیز از مرگ همان تروریست پیر «شاد» شده، چون در ذهن علیلاش «مرگ» با مجازات ترادف پیدا
کرده! در هر حال، آنچه
مسلم است مرگ اکبر رفسنجانی کارساز حکومت تروریست جمکران و اربابان آتلانتیستاش
شده. چرا که این مرگ ناگهانی، هم میعاد 8 ژانویه را از افلاس درآورد؛ هم زمینة
لشکرکشی خیابانی بر علیه مسکو را فراهم نمود.
در تاریخ 7 ژانویه سال 1978 میلادی ـ سالی که جیمی کارتر پای به ایران گذارد ـ ساواک
آریامهر با انتشار یک مقالة شکمی در روزینامة مسعودیها، طلاب جیرهخوار دربار را به آشوب فراخواند و
فردای همان روز ـ 8 ژانویه ـ در شهر قم برای اعتراض به همین «پیام» لات و
اوباش را به خیابان هی کرد! اینچنین بود
که برای اجرای سیاست محفل «کارتر ـ برژینسکی» در ایران بساط شهیدسازی به راه
انداختند. 40 روز بعد،
ساواک بساط گرامیداشت «شهدای» این گربهرقصانی را در شهر تبریز پهن کرد؛ و ... و
نهایت امر رسیدیم به همان فاجعهای که شاهدش بودیم! در تاریخ 16 ژانویه 1979، اعلیحضرت درکمال شهامت و جسارت گریختند، و ایران را دودستی به لات و آخوند کودتاچی
تقدیم فرمودند تا سازمان سیا و «ام. ای. 6» آن طور که مایلاند مملکت را اداره
فرمایند! اینان نیز با استقرار حکومت توحش و تحجر اسلام
در ایران، کل منطقه را در میانمدت تبدیل کردند به طویلة
آخوند. خلاصه میعاد 8 ژانویه برای محفل جنایتکار
«احترام به ادیان» از اهمیت ویژهای برخوردار است، و با
توجه به تحولات سوریه، و تضعیف محفل «کارتر ـ برژینسکی» به ویژه در
ایالات متحد، نه تنها حکومت ملایان بیچاره
و درمانده شده بود، که کار این «میعاد الهی» و بازیگران جنایتکارش
نیز به افلاس کشیده بود!
باری صبح روز 8 ژانویه سالجاری، در اوج
لاتبازیهای حسن روحانی و صادق لاریجانی پیرامون «فساد مالی»، «مردم
قم» را به دیدار علی خامنهای بردند و مقام معظم برای آرام شدن سگهای هار لندن
و واشنگتن، دست به دامن «الله» شد:
«[...] آقای خامنهای روز
یکشنبه 19 دیماه در دیدار با «مردم قم» [...]گفت: "من کاری به بگومگوهای اخیر رؤسای قوا
ندارم؛ اینها به حول و قوه الهی تمام میشود[...]"»
منبع: یورونیوز،
مورخ 8 ژانویه 2017
بله، اینچنین بود که چند ساعت بعد، خبر بستری
شدن اکبر هاشمی رفسنجانی در بیمارستان، به دلیل «عارضة قلبی» در رسانهها انتشار یافت و
در شرایطی که بعضیها از «بهبود»، و برخی
دیگر، از «وخامت» حال وی میگفتند، سایت
رسمی حکومت جمکران خبر مرگ وی را منتشر نمود.
نیازی نیست که بگوئیم در پی انتشار
این خبر، دولت تف سربالای جمعی عزای
عمومی اعلام کرد و تشییع جنازة فرد مذکور به 10 ژانویه موکول شد.
در تاریخ 10 ژانویه سالجاری، باراک
اوباما برای ایراد سخنرانی «خداحافظی» در شیکاگو بالای منبر میرفت، در
نتیجه، لازم بود حکومت زالممد به افتخار هیتلر هزارة سوم
کاروان خردجال مفصلی به راه اندازد و یکبار دیگر به محفل «کارتر ـ برژینسکی»، مرده ریگ آلمان نازی ابراز ارادت کند، که کرد! اینچنین
بود که مراسم تشییع جنازة اکبر رفسنجانی به تظاهرات سیاسی تبدیل شد و یکبار دیگر
میزان توحش «امت اسلام» به اثبات رسید.
رسانهها «شمار» تظاهرکنندگان را از دهها
تا صدها هزار و چند میلیون در نوسان انداخته بودند، تا اینکه دولت تفوتکفیر ادعا کرد، بیش از دو میلیون نفر در مراسم تشییع جنازة
رفسنجانی شرکت کردهاند! البته «تجلیل مردم» از یک جنایتکار تاراجگر که در
کارنامة سیاسیاش جز «آدمکشی و غارت و دروغگوئی» هیچ نمیبینیم، جای تعجب ندارد! گلة وحش شیفتة خشونت و توحش است، دقیقاً به همین دلیل پشت سر آخوند میایستد. و از آنجا که داسالله، همزمان
به «آخوند و مردم» ارادت میورزد، سایت
وابسته به داسالله آمار دولت تف و تکفیر در مورد حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع
جنازة آخوند را «رفراندوم» ارزیابی کرد!
حال این پرسش مطرح میشود که چرا تشییع
جنازه «رفراندوم» بوده؟ پاسخ روشن است! چون گلههای متعدد اوباش ساواک با شعارهای
مبتذلشان «تشییع جنازه» را به ابزار گسترش خشونت و حماقت تبدیل کردند. گلة سگهای «سیا» با زوزة « مرگ بر این، و درود برآن؛ دیکتاتور عزت خدادادیه؛ و
سفارت روسیه، لانة جاسوسیه و ...» در تشییع جنازة رفسنجانی حضور یافت تا سناریوی
هیزاکسلنسی «سایمون گس» را تا حد امکان بازتولید کند! و بازتولید
حماقت و خشونت گویا در ذهن علیل داسالله «رفراندوم» معنا میدهد، یعنی یک روند «حقوقی» میباید تلقی شود:
«وداع با هاشمی تبدیل
به یک رفراندم شد! [...] 7 سال پس از انتخابات 88 و به خیابان آمدن قریب 3 میلیون
تهرانی در اعتراض به کودتا[...] روز گذشته یکبار دیگر خیابانهای مرکزی تهران شاهد
همان راهپیمائی با همان خواستها و انگیزههای 7 سال پیش بود[...]»
منبع: پیک نت،
مورخ 11 ژانویه 2017
بله، از قضای
روزگار، در میعاد تاریخی 8 ژانویه 2017 ـ 39 مین سالگرد راهپیمائی طلاب قم در اعتراض به
انتشار مقالة رشیدی مطلق ـ اکبر هاشمی ناگهان میمیرد؛ دولت تف و تکفیر
ترتیبی میدهد تا تشییع جنازة هاشمی با آخرین وقوقیة باراک اوباما ـ 10 ژانویه
سالجاری ـ تقارن یابد و «مردم» برای تشییع جنازه به خیابانها بیایند و شعارهای
7 سال پیش را تکرار کنند تا شیپور مردمی ساواک از این بساط حماقتپرور به عنوان
رفراندوم یاد نماید. شعارهای 7 سال پیش گلة وحش چه بود؟ «نه
غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران! مرگ بر روسیه و...» خلاصه بدانید و آگاه باشید
که در کشور ایران، «رفراندوم» یعنی گام
برداشتن در مسیر مطالبات «روسستیز»، و به
ویژه «ضد ایرانی» مطلوب لندن و دیگر همپالکیهای برتری طلباش. همان
مسیری که این به اصطلاح «مردم» از دوران ناصرالدینشاه تا امروز، بارها و بارها پیمودهاند و پیامدهای شوم آن را
ملت ایران متحمل شده.
پیشتر در مورد حمایت آنگلوساکسونها از توحش و تعصب و
باورهای «جمع» به تفصیل، گفتهایم و گفتهاند! نیازی نیز به تکرار مکررات نیست، در اینجا فقط بگوئیم اینبار علیرغم رفراندوم
خررنگکن «برکسیت»، و پروپاگاند بر علیه پناهجویان و مسلمانان، دیگر «عوامگرائی» و دامن زدن به خشونت، نمیتواند
مشکلات بریتانیا را «حل» کند! خواه
ناخواه، انگلستان میباید برای نخستینبار
در تاریخ «پرافتخارش»، راه شرافتمندانهای برای حل مشکلاتاش بیابد. از سوی
دیگر، ایالات متحد، حامی بیقید و شرط جنایات و تجاوزهای سازمان
یافتة بریتانیا، در دو جبهة ترکیه و سوریه
به سختی شکست خورده و در عرصة داخلی نیز بحران ریاستجمهوری «ترامپ»، چرخ گاری شکستة هیئتحاکمه یانکیها را در گلولای
انداخته.
دونالد ترامپ،
رئیسجمهور ایالاتمتحد هیچگاه در عرصه سیاسی فعالیت نداشته، و بدون
برخورداری از حمایت حزبی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده! شاهدیم که این پیروزی در ابتدای کار مورد تأئید
رقیب انتخاباتی وی و شخص باراک اوباما قرار گرفت، ولی پس از تحولات سوریه و آزادی حلب، با
تردید اینان روبرو شده! فریاد «تقلب،
تقلب» و افشاگری در مورد دخالت هکرهای روس در انتخابات کذا، از هر سوی شنیده میشود و نهایت امر، شخص ترامپ نیز در همین بحران فرو افتاده!
«حکایت» هکرهای روس ساخته و پرداختة سازمان سیا و شرکاء
است، ولی این نوع «خبرسازی» نهایت امر
تصویر رئیسجمهور آمریکا را نیز در عرصة بینالمللی مخدوش کرده، و
امکان دارد نهایت امر پایگاه مشروعیت انتخاباتی وی را بکلی متزلزل نماید. از اینرو بعضیها از هم اکنون، شکمشان
را برای «ترور» دونالد ترامپ، یا برکناری وی توسط کنگره صابون مفصلی زدهاند؛ در
رسانههایشان این تمایلات را منعکس هم میکنند،
و واکنش تند طرف مقابل را نیز
انعکاس نمیدهند!
شخص ترامپ، همچنانکه
شاهد بودیم از حامیان سرسخت «برکسیت» بود،
و منطقاً میبایست بوریس جانسون، وزیر
امور خارجة دولت برکسیت و طرفدار دو آتشة «برکسیت» و حامی سرشناس پوپولیسم و برترینژادی
آنگلوساکسون را مورد عنایات ویژه قرار دهد،
ولی به هیچ عنوان چنین نشده! جریان
از این قرار است که به گزارش دیلیمیل، در تاریخ 8 ژانویه سالجاری، بوریس جانسون راهی نیویورک میشود تا هم با رئیسجمهور
جدید دیدار کند، هم زمینة سفر آیندة «ترزا می»، نخستوزیر برکسیت را به واشنگتن فراهم آورد. ولی دونالد ترامپ از دیدار با وی امتناع
کرده، و «جارد کوشنر» دامادش را به
ملاقات جانسون فرستاده! یادآور شویم داماد ترامپ از یهودیان ارتدوکس است
و از آنجا که بوریس جانسون، از آنگلیکنهای «متعهد و مکتبی» به شمار میرود،
از «یهودی جماعت» نفرت دارد!
خلاصه با اینکار «پیام» دونالد ترامپ به رهبر برکسیتفروشان
روشن بود: «از آنچه نفرت دارید، باید میل بفرمائید!» به
عبارت دیگر، رئیسجمهور ایالات متحد، هم
بوریس جانسون را سرجایاش نشاند، هم به
آنها که رویای تداوم روابط سنتی و عاشقانه لندن و واشنگتن را در سر میپرورانند، تفهیم
کرد که «در بر پاشنة سابق نمیگردد.» با توجه به
تحولات غیرقابل اجتناب سیاست آیندة ایالات متحد که ارتباط سنتی لندن و
واشنگتن را متزلزل خواهد کرد، میتوان احتمال داد که حاکمیت بریتانیا برای تحتالشعاع
قرار دادن مراسم تحلیف دونالد ترامپ،
تشییع جنازة الیزابت دوم را در همین میعاد برگزار کند!
<< بازگشت