تاریخ و تورات!
محفل جنایتکار احترام به ادیان، به «عادت» معمول، طی ماه مارس برای تهاجم نظامی به یکی از
کشورهای لائیک خیز برمیداشت، و اعضای
پیمان استعماری سنتو، از جمله ترکیه نیز در
سکوت رسانهای التزام رکاب داشتند. ولی امسال شرایط سنتو تغییر کرده! دولت ترکیه
ظاهراً شیر شده و برای اتحادیة اروپا شاخوشانه میکشد، هر چند «به فرموده» در واقع تلاش دارد به
پوپولیسم در اروپا دامن بزند. حکومت
اسلامی «پاکها»، که به سنت رایج در روزهای وقوقیة جماعت، یکی از اقلیتهای قومی و مذهبی را با بمب منفجر میکرد، این
سنت را در هفتة اخیر در دمشق و در مورد شیعیان عراق به اجرا در آورد. و از همه جالبتر شرایط حکومت زالممد، یکی دیگر از اعضای ثابت قدم پیمان استعماری
سنتو است. زالممد که ادعای حمایت از
سوریه و همکاری با روسیه و غیره را بکلی فراموش کرده، رسماً
به آغوش شیخ قطر، حامی تروریسم در سوریه پناه
برده! البته این مأموریت خداپسندانه را ممجواد
ظریف، به نیابت از سوی حکومت زالممد برعهده گرفت و در
میعاد 8 مارس، به پابوس شیخ شتافت.
به این ترتیب، وزیر امور خارجة دولت «تف و تکفیر»، روز جهانی زن را در دوحه گذراند و ضمن تشکر از شیخ
قطر برای سرمایهگزاری در سینمای «صدراسلام»،
مراتب ارادت و اخلاص مقام معظم
رهبری را به اطلاع این حامی خیراندیش و نیکوکار تروریسم رساند. اینچنین بود که در فردای همانروز، همزمان با سفر نخستوزیر اسرائیل به مسکو، علی
خامنهای را برای ادای احترام به یکجانبهگرائی و خشونت و حماقت بالای منبر
فرستادند، تا محفل «بیلدر برگ» تنها
نماند!
به یاد داریم که دولت اسلامگرای رجب
اردوغان تا زمانیکه میتوانست از تروریسم،
به ویژه در عراق و سوریه حمایت به عمل آورد، هم نورچشم کاخ باکینگهام
به شمار میرفت، هم عزیزدردانة جرمانی و
ینگهدنیا بود، و هم رابطة خیلی خوب او
با حکومت زالممد شیعه زبانزد خاصوعام بود؛ خلاصه احترامات فائقة کشورهای اتحادیة اروپا شامل
حالش میشد. ولی شرایط رویائی کذا، مسلماً به ارادة
خداوند قواد خلیلالله «تغییر» کرده!
گویا جبرئیل بر دولت «بیلدربرگ» در
هلند نازل شد و فرمود، «جای همة لاتها در
بهشت محفوظ است!» بلافاصله دولت مذکور در کنار «گیرت ویلدرز»، فاشیست نورچشی دستگاه دونالد ترامپ قرارگرفت و
با ممانعت از فرود هواپیمای حامل وزیر امورخارجة ترکیه در فرودگاه آمستردام، با یک تیر دو نشان زد.
هم از خود تصویر دروغین «مخالف اسلام
سیاسی» ارائه داد، هم در آستانة برگزاری
مسابقات انتخاباتی مجلس هلند، رفراندوم
ترکیه، و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری
فرانسه، موفق شد، گذشته از کشور هلند، به توحش و تحجر «ناسیونالیسم» در فضای سیاسی اروپا
هر چه بیشتر دامن زند! البته دولت هلند میتوانست با صدور مجوز فرود به
هواپیمای وزیر امورخارجه ترکیه، امکان حضور وی در میتینگ سیاسی طرفداران اردوغان
را فراهم آورد. ولی توسل به راههای قانونی، امکان بحرانسازی
را کاهش میدهد و «کاهش بحران»، یعنی
کسادی بازار تروریسم بینالمللی.
بازار پرمنفعتی که طی سدة اخیر تحت
نظارت لندن و واشنگتن فعالیت بینالمللی دارد و رونق خود را مدیون گسترش دکان
«توحید» ـ مخفف توهم، وراجی، حماقت، یاوهگوئی
و دشمنی ـ است. از اینرو «لاتبازی» به عملیات قهرمانانة دولت
بیلدربرگ محدود نماند؛ در ترکیه و هلند، کاروانهای خردجال به طرفداری از رجب اردوغان
راه انداختند، و باد مفصلی در بادبان پارة سلطان رجب افتاد! سپس
راسموسن، نخست وزیر دانمارک و دبیرکل سابق ناتو، برای
«تعویق» سفر نخست وزیر ترکیه، پای به
میدان «توحید» کذا گذارد و ... و ادامة این بساط به سوئد و رفراندوم «استقلال» اسکاتلند
نیز کشید!
حال اگر نیم نگاهی به نقشة جغرافیا
بیاندازیم، با توجه به تحرکات جدید ارتش
ناتو در نروژ و کشورهای بالتیک، به صراحت
میبینیم که دلیل شکرآب شدن «رسانهای» روابط دولتهای شمال اروپا ـ آلمان،
هلند، دانمارک و سوئد ـ با
دولت اردوغان، تا چه حد به دکان
«رفراندوم» اسکاتلند مرتبط میشود! خلاصه، آتلانتیستها
برای مسدود کردن راه ورود کشتیهای روسیه به دریای شمال و ... به استقلال اسکاتلند، و جنگ زرگری آلمان و هلند و دانمارک با دولت
دستنشاندة خود در ترکیه نیاز دارند! و همین سیاست انسداد را با توسل به محور «عربستان،
بحرین، جمکران، پاکستان» در خلیج فارس و دریای عمان
دنبال میکنند.
جای تعجب نیست که در پی جنجال و هیاهوی
بیلدربرگ و اخوانالمسلمین ترکیه، ناوگان
ارتش پاکستان در بندرعباس پهلو بگیرد ـ
ایرنا، مورخ 12 مارس 2017 ـ و یک روز بعد، رئیس ستاد مشترک ارتش پاکستان
راهی «بحرین» شود. میدانیم که پاکستان و
ایران در پیمان استعماری سنتو عضویت دارند و سنتو بیش از آنچه «عمرانی» باشد، «نظامی ـ
اطلاعاتی» است. از اینرو علیرغم
اختلافات «رسانهای» حکومت زالممد با شیوخ بحرین، رئیس ستاد مشترک ارتش «پاکها»، برای افزایش همکاری نیروهای مسلح کشورش با بحرین
نیز به توافق میرسد:
«[...] ژنرال زبیر محمود
حیات رئیس ستاد مشترک ارتش پاکستان با شیخ خلیفه بن احمد آل خلیفه، فرماندة
نیروهای نظامی اینکشور، در خصوص افزایش
همکاری میان نیروهای مسلح دو کشور توافق کردند[...]»
منبع: ایرنا، مورخ
13مارس 2017، کدخبر:82463056
به عبارت دیگر، کشور «پاکها»، که ریاست ائتلاف عربی بر علیه
یمن را برعهده گرفته، علاوه
بر همکاری صمیمانة نظامی با حکومت جمکران،
با شیوخ بحرین نیز که در بوقهای آتلانتیسم و شاخکهای اسلامیشان «دشمن»
حکومت زالممد معرفی میشود روابط بسیار نزدیک و دوستانه دارد! البته رسانههای
مذکور «واقعیت» را بازتاب نمیدهند؛ از شرایط
تصویر منطبق با مطالبات استعماری غرب ارائه
میکنند. در واقع «گزارشگر و خبرنگار و مفسر و تحلیلگر»
در چاهک آتلانتیسم میباید «به فرموده» گزارش دهد، و در
مسیر «فرموده» نیز تحلیل کند؛ حق استدلال منطقی و تفکر ندارد! و این
شرایط انسانستیز در طویلة مشروعه چنان «عادی» شده که رهبر حکومت زالممد درکمال
وقاحت برای «استدلال» چارچوب تعیین کرده، آنهم یکروز پس از
سفر ممجواد ظریف به قطر در میعاد 8 مارس!
بله در این میعاد خجسته، حکومت ملایان ناچار شد «تقیه» را کنار بگذارد و
در آغوش شیخک قطر، حامی تروریسم در سوریه
پناه بگیرد! یکروز پس از این دیدار، در آستانة سفر نتانیاهو به مسکو، قلادة
مقام معظم را گشودند تا ایشان ضمن بازنشخوار تبلیغات سازمان سیا، دم
مفصلی برای محافل نژادپرست و برتریطلب بجنبانند و باعث انبساط خاطر ارباب شوند.
خامنهای در این میعاد سنگ تمام گذاشت. به
سراغ بیبیگوزکهای شیعیمسلکان رفت و پس از وراجی مفصل در مورد «مسئولیت و
پاسخگوئی» موهوم و نیست در جهان که در دوران بیبیگوزکی «علی عین» رویت کرده بود، موفق شد چماق نسبیت را بر عرصة تفکر انسانی
فرود آورد و ضمن ایجاد ترادف میان سلیقه و نگرش منطقی، «استدلال صحیح و غلط» هم خلق کند:
«[...] در ادامه به
اختلاف نظر و سلایق متفاوت در موضوعات اصلی کشور [...] خاطرنشان کردند: در چنین
مواردی، راه حل، رجوع به مبانی و اصول و محکمات نظام اسلامی است
و اگر استدلال مطرح شده با اصول همخوانی داشت، صحیح است و در غیر اینصورت، مردود خواهد بود[...]»
منبع: ایرنا، مورخ
19 اسفندماه سالجاری، کدخبر: 82458539
بله بر اساس وراجی مقام معظم، استدلال
«صحیح» در مسیر بادشکم آخوند قرار میگیرد،
یعنی بر «اصول و محکمات نظام اسلامی» تکیه دارد، و این اصول و محکمات نیز چیزی نیست جز هذیانات
و اراجیف و وراجیهای روحالله خمینی:
«[...] ایشان با تأکید
بر اینکه محکمات و اصول نظام اسلامی بهصورت مکرر در بیانات امام راحل آمده است
[...]»
همان منبع
جالب اینجاست که به گواهی تاریخ معاصر، «اصول
و محکمات» کذا که همان هذیانات روحالله خمینی است، هر لحظه، به مصلحت لندن و واشنگتن «تغییر» پیدا میکند! در
نتیجه، باید بپذیریم که «استدلال صحیح» از
منظر علی خامنهای، مسیر استدلالستیز ترهات و باورهای عوامپسند آخوند
است که با منافع استعماری غرب همسوئی نشان میدهد!
نیازی نیست که بگوئیم منافع استعماری،
همچون منافع آخوند، بر زور و خشونت استوار شده؛ با
هرگونه استدلال و نگرش منطقی سرستیز دارد.
استعمارگر، به دلیل برخورداری از قدرت نظامی، خود را
در جایگاه «برتر» میبیند، آخوند جماعت نیز به دلیل قرار گرفتن بر دوش
توهمات و باورهای عوام در توهم «برتری» دستوپا میزند. در
نتیجه، تجربة چندین دههای استعمار در
خاورمیانه به غرب حالی کرده که برای اعمال سیاست استعماری، بهترین ابزار «آخوند» است. و به همین دلیل، همزمان
با سفر نتانیاهو به مسکو، علی خامنهای
بالای منبر رفته، تا ضمن کوفتن بر طبل
«برتری»، مدعی مبارزه با «استبداد» شود! منتهی مبارزات «ضداستبدادی» رهبر طویلة مشروعه، شامل
استبداد آخوند وحشی و پدوفیل و بردهفروش نمیشود؛ به
مبارزه با «استبداد بینالمللی و برتریطلبی کفار» محدود میماند:
«[...]رهبر انقلاب اسلامی [...] گفتند: مبارزه با
استکبار و مقابله با استبداد بینالمللی و برتری جوئی اهل کفر بر اهل ایمان، از
لوازم حتمی و بیچون و چرای نظام اسلامی است[...]»
همان منبع
و کیست که نداند، «اهل کفر» در زبان ابتذال مقامات طویلة مشروعه،
به طرفداران «نظمانسان محور» ارجاع میدهد
و «استبداد بینالمللی» نیز به مصوبات شورای امنیت سازمان ملل، یعنی موضعگیریهای تنها نهاد حقوق بینالمللی. از
اینرو، شاهدیم که هم دولت اسرائیل و حکومت
ملایان از این نهاد نفرت دارند، هم طرفداران «دهکدة جهانی!»
خلاصه بگوئیم آتلانتیستها و پادوهای ترک و عرب و عجم و
اسرائیلیشان، «همهباهم» در برابر شورای
امنیت سازمان ملل موضع تخاصمی گرفتهاند. دلیل هم روشن است؛ این
نهاد در تضاد آشکار با توحش و حماقت عرصة بیبیگوزکفروشی است. در
شورای امنیت، بر اساس بیبیگوزکها و
حدیث و روایت ادیان، یا به قول زالممد، «محکمات نظام» قطعنامه صادر نمیشود. قطعنامههای
شورای امنیت جنبة «حقوقی» ـ حقوق انسانمحور ـ دارد. ما هم از مطلب دورافتادیم، پس بازگردیم به تقارن بلبلزبانی خامنهای با
سفر نخستوزیر اسرائیل به مسکو!
به محض ورود به مسکو،
نتانیاهو بساط بیبیگوزکفروشی
پهن کرد و ذکر «پوریم» گرفت! در روایات «کتاب استر» چنین آمده که یک وزیر ایرانی
برای کشتار یهودیان توطئه میکند؛ «استر» به پادشاه خبر میدهد و پادشاه نیز مانع کشتار
یهودیان میشود. ولی این قصة کدوقلقله زن، مانند
همة بیبیگوزکهاست؛ فاقد زمان و پرسوناژ مشخص تاریخی! «جونم براتون بگه»، چنین میگویند که «هامان»، وزیر
پادشاه پارس ـ خشایارشا ـ بر علیه یهودیان توطئه کرده بود و این توطئه با
وساطت «استر» و دخالت پادشاه خنثی شده! در هر حال،
همه ساله به مناسبت «نجات یهودیان
سرزمین پارس»، جشنی بر پا میشود که «پوریم» نام دارد و شاهالله
و شیخالله هم به شدت از این جشن دلخورند!
البته ما هم «پوریم» را جشن میگیریم
چرا که این مراسم ثابت میکند، «امپراتوری هخامنشی» با قبیلهپرستی و قومگرائی
بیگانه بوده! بگذریم، ولادیمیر پوتین پس
از آنکه «پوریم» را به نتانیاهو تبریک گفت،
از بیبیگوزکفروشی نخستوزیر
اسرائیل فاصله گرفت و خلاصه در پایان این دیدار،
شاهد تغییر موضع نتانیاهو در مورد سوریه هم هستیم. اینجا
بود که ممجواد ظریف، برای جبران مافات و نان قرض دادن به داداش
بزرگه، وارد میدان شد و ضمن تزریق بیبیگوزک
به «تاریخ»، از «تحریف تورات» توسط نتانیاهو به شدت انتقاد
کرد، و ... و شیرینزبانی ممجواد به فاصلة 24 ساعت با
استقبال گرم بیبیسی، بوق برتریطلبان
آنگلوساکسون روبرو شد:
«[...]در توئیتر
آقای ظریف آمده است که ایران و ایرانیان در گذشته و در زمان خشایارشاه اول و داریوش
به کمک یهودیان رفتند و ادامه داده است که در تاریخ معاصر و در زمان جنگ دوم جهانی
نیز ایران پذیرای یهودیان از سوی دولت وقت بود[...]»
منبع: بیبیسی، مورخ 13 مارس 2017
بله به این ترتیب روایت «کتاب استر» به عرصة تاریخ وصله
شد، و با حذف پرسوناژ تاریخی «کوروش» و آزاد کردن
یهودیان بابل که از پشتوانة تاریخی صریح برخوردار است، یک
«داریوش» خلق کردند که به کمک یهودیان آمده بود!
سپس از همین بیبیگوزکها نقب زدند
و به جنگ دوم جهانی ـ عرصه تاریخ معاصر ـ
پای گذاردند! آنچه
در میانة این میدان در حاشیه قرار گرفت، حمایت غرب از فاشیسم برای تهاجم به اتحاد شوروی، و
حمایت بیقید و شرط پهلوی اول و آخوندهای شیعه از دستگاه آلمان نازی است! به
عبارت دیگر، هدف از جنجال رسانهای پیرامون روایت «کتاب
استر» و تحریف «تورات» و نفرت فرضی پارسها از یهودیان، و به ویژه پیوستن ممجواد ظریف به این بساط، چیزی نیست جز تلاش جهت بازنویسی «تاریخ» و عادیسازی
پوپولیسم. تلاشی که تداوم آن را در
مبارزات دولتهای آلمان و هلند و سوئد و دانمارک با نورچشم کاخ باکینگهام، سلطان رجب مفلس شاهدیم!
در واکنش به این شرایط مهوع است که دیمیتری پسکوف، سخنگوی
رسمی کاخ کرملین، طی مصاحبه با «سی. ان. ان» گفتگوی روسیه با دولت ترامپ را به
«وقت گل نی» موکول کرد:
«[...] پسکوف [اعلام داشت] متأسفانه ما هیچ تصور بهتری
از اینکه چه زمانی باب گفتوگو باز خواهد شد، نداریم [...] سخنگوی کرملین از هیجانهای
ایجادشده در رابطه با روسیه [...] نیز انتقاد کرده [و گفت] ما این موضوع را یک
عامل واقعاً خطرناک در آینده روابط دو طرفه میبینیم و از صمیم قلب میخواهیم شاهد
پایان منطقی این هیجانات باشیم[...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ
13 مارس 2017
و اگر مسکو از حاکمیت هیجانات بر جامعه آمریکا ابراز
ناخشنودی میکند، مسلماً از لاتبازی و
گسترش توحش و تحجر پوپولیسم در ترکیه و آلمان و هلند و ... نیز نمیتواند رضایت داشته باشد! شاید
به همین دلیل، امروز خبر رسید که به دلیل «توفان برف»، سفر آنجلا مرکل، نخست وزیر جرمانی به ینگهدنیا چند روز به تأخیر
افتاده!
<< بازگشت