پاپ و پوپولیسم!
همزمان با حضور
سران اروپا در واتیکان، در تاریخ 24 مارس سالجاری، ولادیمیر پوتین مارین لوپن، رهبر پوپولیستهای فرانسه و نامزد انتخابات
ریاست جمهوری اینکشور را در کاخ کرملین به حضور پذیرفت! در
ابتدای این دیدار ولادیمیر پوتین به مارین لوپن خوشامد گفت و تأکید کرد، «روسیه در انتخابات فرانسه دخالت نخواهد کرد
ولی این حق را برای خود محفوظ میدارد که با نمایندگان همة جناحهای سیاسی فرانسه
دیدار کند.» ملاقات مارین لوپن و رئیس فدراسیون روسیه یک
ساعت و نیم به طول انجامید و مسائلی که طی این مدت مطرح شد، در رسانهها انعکاس نیافت. ولی شیپورهای
آتلانتیسم از این ملاقات تفسیرهای شکمی و صدمنیک قاز فراوان ارائه دادند، که بهترینشان را در سرمقالة «لوموند» یافتیم! در این
مقالة وزین و نغز و پرمغز چنین آمده:
«[...] ولادیمیر
پوتین با استقبال از مارین لوپن، در پی ایجاد بیثباتی در نظمی است که از سال
1945، صلح اروپای غربی را تضمین کرده [...]»
منبع: لوموند،
مورخ 25 مارس 2017
به عبارت
دیگر، ولادیمیر پوتین میخواهد در اروپای غربی جنگ
افروزی کند! «استدلال» سرمقاله نویس لوموند بر این ادعا
استوار شده که ولادیمیر پوتین الگوی «مارین لوپن» به شمار میرود! و این ادعا به این معناست که در روسیه
«پوپولیسم» حاکم است. نیازی نیست که بگوئیم ادعای سردبیر روزنامة
لوموند به دلیل مخالفت دولت روسیه با کودتای فاشیستهای اوکراین، و استقرار تروریسم اسلامی در سوریه است. مسکو حاضر نشده خود را در مسیر پوپولیسم دونالد
ترامپ قرار دهد. همانطور که میدانیم در قاموس آتلانتیسم، ایستادگی در برابر فاشیسم «جرم» به شمار میرود! از
اینرو قلمزن لوموند نتیجه میگیرد:
«[...] روسیه مقررات
بینالمللی را نقض میکند [...]»
همان منبع
البته توسل
لوموند به عبارت دهان پرکن «نقض قوانین بینالمللی» هیچ پایه و اساسی ندارد، فقط میتواند اشاره به این امر باشد که روسیه از
منافع خود دفاع کرده، و در برابر فاشیسم و
«برتری طلبی» آتلانتیستها ایستادگی میکند.
به عنوان مثال مسکو در برابر حضور مقامات اروپا و آمریکا در تظاهرات
فاشیستهای اوکراین واکنش منفی نشان داده و کودتای اوکراین را به عنوان «انقلاب
مردم» شناسائی نکرده. همچنین اگر به تاریخ معاصر نیم نگاهی بیاندازیم
خواهیم دید که در قارة اروپا، فقط مسکو با پوپولیسم جنگیده! البته
آمریکا و انگلستان هم در این جنگ شرکت کردند،
چرا که در غیر اینصورت در سنگر بازنده مینشستند و نمیتوانستند در کوتاه
مدت، فاشیسم را با صورتک پیمانهای «ناتو»، «سنتو»
و... احیاء کنند و راه نورانی هیتلر را ادامه دهند! و باید
اذعان کنیم که در این امر به موفقیتهای چشمگیری نیز دست یافتند. به
ویژه در ایران با سازمان دادن به کودتای 22 بهمن 1357 موفق شدند، یکی از کلیدیترین کشورهای خاورمیانه را به پشت
جبهة طالبان و القاعده تبدیل کنند و ... هر چند پس از گذشت 4 دهه، هنوز حمایت از طالبان را به حساب مسکو مینویسند:
«[...] مسکو احتمالاً از طالبان افغان حمایت میکند[...]»
منبع: فیگارو،
مورخ 23 مارس 2017، به نقل از
رویترز
ادعای حمایت
«احتمالی» مسکو از طالبان افغان را ژنرال «کرتیس سکاپاروتی»، فرماندة کل نیروهای متحد در اروپا مطرح کرده، «رویترز» هم بادگلوی ژنرال را به عنوان «خبر
موثق» به سراسر جهان مخابره نموده! میدانیم که در لجنزار احترام به ادیان، هیچ نیازی به ارائة اسناد و شواهد معتبر نیست، «ادعای
پوچ»کفایت میکند. اگر چنین نمیبود، باراک اوباما و شرکاء نمیتوانستند زوزة «دخالت
روسیه» در انتخابات آمریکا سر دهند، یا
اینکه دونالد ترامپ را طرفدار پوتین معرفی کنند و ... و رسانههای آتلانتیست هم نمیتوانستند
از رهبر پوپولیستهای فرانسه تصویر «طرفدار پوتین» ارائه دهند!
یادآور شویم
«جبهة ملی» فرانسه با «آیپک» و حکومت
ملایان ـ تشکلهای برتری طلب و وابسته به
غرب ـ
روابط بسیار نزدیکی داشته و دارد؛
منطقاً دولت روسیه نمیتواند از این تشکل حمایت کند. البته
فاشیستهای روسیه حسابشان جداست؛ سر
درآخور آتلانتیسم دارند و برای ترور شخصیتهای نامطلوب دستشان باز است. هر چند تشدید فعالیت فاشیستهای روسیه موضوع این
وبلاگ نیست، علاقمندان میتوانند به مقالة
«تایلر دُردِن» در سایت «زیرو هدج»، مورخ
10 مارس 2017 مراجعه کنند، تا ما هم از اصل مطلب، یعنی استقبال گرم ولادیمیر پوتین از مارین لوپن،
نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه دور نشویم!
طی 6 سالی که
از آشوبهای «بهار عرب» میگذرد، هیچیک از مقامات فرانسه را به کرملین راه ندادهاند! برای
فرانسوا اولاند، یک چهارپایه در سالن ترانزیت فرودگاه گذاشتند. نیکولاسرکوزی، رئیسجمهور سابق را ولادیمیر پوتین در سوچی به
حضور پذیرفت، و ... و درکمال تعجب میبینیم
در شرایطی که رهبران اروپا به واتیکان رفتهاند و «پاپ» آنان را به مبارزه با
پوپولیسم فرا میخواند، رئیس فدراسیون
روسیه از مارین لوپن، رهبر پوپولیستهای
فرانسه در کاخ کرملین پذیرائی میکند!
باید بگوئیم
که در ظاهر امر از منظر سیاسی در برابر شرایط «واژگون» قرار گرفتهایم! چرا که هم روسیه یک دولت ضدفاشیست است، و هم تاکنون،
و به گواهی تاریخ معاصر، واتیکان حامی بیقید و شرط پوپولیسم بوده. همسوئی
واتیکان با دستگاه آلمان نازی به کنار، در مورد ترور نویسندگان شارلی، کافی است «انتقاد»
پاپ از «توهین» را به یاد آوریم! اگر اینک همین پاپ مخالف آزادی بیان، خود را
مخالف پوپولیسم جا میزند، مسلماً دلائل
آن را میباید در افلاس «برکسیت» و حامیان اصلی آن، یعنی محفل حامی دونالد ترامپ جستجو کنیم!
افلاسی که
رسانههای غرب در مورد آن سکوت کردهاند،
هر چند این سکوت نمیتواند واقعیت را پنهان دارد. واقعیت
این است که «برکسیت» با شکست روبرو شده، و
به همین دلیل، تصویب برنامه «ترامپ کر»، مهمترین وعدة انتخاباتی دونالدترامپ نیز
منتفی شد و متعاقب آن، تنها نمایندة «یوکیپ» در مجلس عوام انگلستان
نیز با شعار «ما پیروز شدیم و به اهداف خود رسیدیم»، این
تشکل انزواطلب را ترک کرد و گفت، از این پس به عنوان «نمایندة مستقل» در مجلس
حضور خواهد یافت ـ منبع لوموند، مورخ 25 مارس 2017. خلاصه پس
از پناه بردن «نایجل فاراژ»، رهبر فاشیستهای بریتانیا به دامان پرمهر ترامپ، موشهای
ناقل طاعون ـ پوپولیسم ـ یکی پس از دیگری از
حزب پیروز «یوکیپ» خارج میشوند. حال آنکه
منطقاً اگر یوکیپ به «پیروزی» دست یافته
بود، میبایست این روند معکوس میشد، یعنی
افراد جدیدی جهت برخورداری از «پیروزی» به حزب کذا میپیوستند!
با توجه به
فرار موشهای ناقل طاعون، و با در نظر گرفتن تظاهرات عظیم «ضدبرکسیت» که
امروز در لندن برپا شد، به نظر میرسد پای «برکسیت» و حامیان آمریکائیاش در هواست. همچنین
با در نظرگرفتن این شرایط و با توجه به نشستن واتیکان در سنگر مخالفت با پوپولیسم، میتوان
تحلیلی نزدیک به واقعیت از استقبال گرم ولادیمیر پوتین از مارین لوپن ارائه نمود!
به استنباط
ما، این استقبال در واقع پیام روشن کرملین است به
حاکمیت فرانسه! حاکمیتی که
ادعای مخالفت با پوپولیسم دارد، ولی هم به امثال مارین لوپن امکان فعالیت گستردة
سیاسی و انتخاباتی میدهد، و هم از پوپولیسم در اروپای شرقی و در مرزهای روسیه حمایت به عمل میآورد! نمونهها بسیار است؛ حمایت از کودتاچیان
اوکراین؛ حمایت از جنبش سبز در ایران؛ حمایت از کودتاچیان ترکیه؛ و... و خلاصه کرملین با استقبال گرم از مارین لوپن، به
حاکمیت فرانسه و دیگر شرکای اروپائیاش پیام روشنی فرستاده: اگر به
حمایت از پوپولیسم ادامه دهید، ما هم میتوانیم، با
حمایت از پوپولیستها در کشورهای متبوعتان برای شما دردسر درست کنیم.
ظاهراً همین
پیام است که به مذاق محفل کارفرمای لوموند هیچ خوش نیامده! این محفل برتریطلب که همواره مرگ را برای
همسایه «تجویز» کرده، اینک میباید بپذیرد که اگر مرگ خوب است، باید خودش
نیز آن را با آغوش باز پذیرا شود!
<< بازگشت