مککارتی در قرهباغ!
آلمان و
کانادا، کشورهائی که به جمهوری آذربایجان
سلاح و تجهیزات صادر میکنند، پس از تهاجم اینکشور به قره باغ اعلام کردند، صادرات سلاح را به تعلیق در خواهند آورد. ولی
اسرائیل، مسلماً با چراغ سبز برخی محافل
در پنتاگون، فرمانده کل ارتش ناتو، تحویل سلاح به آذربایجان را شتاب بخشیده. علاوه
بر ولتر نت و رادیوفردا، مورخ 4 و 5
اکتبر، صدای آلمان هم ناچار شد پس از اعلام آتشبس، به کاسبی اسرائیل از مرگ و تخریب اشاره کند:
«[...] اسرائیل
[...]هواپیمای بدون سرنشین [...] موشکهای بالیستیک و سیستم رادار نیز در اختیار
باکو قرار میدهد [...]»
صدای آلمان، مورخ
10 اکتبر سالجاری
تعجبی هم
ندارد؛ در این جنگ نیز مانند جنگ
استعماری حکومت ملایان با دولت لائیک عراق، پیاده نظام استعمار از اسلامگرایان ـ اخوانالمسلمین و فدائیان اسلام ـ تشکیل شده،
و ارتش اسرائیل نیز به عنوان آتشبیار معرکه و تأمین کنندة سلاح و تجهیزات عمل
میکند! خلاصه در نبرد بر علیه لائیسیته و روابط حقوقی، تخم و ترکه اسحاق مانند مائوئیستها، تحت نظارت آمریکا همیشه درکنار تخم و ترکة اسمعیلاند! یادآور
شویم، سوریه تنها کشور منطقه است که نسلکشی
ارامنه را به رسمیت شناخته، در شرایطی که
اسرائیل همچنان به احترام اسلامگرایان عرب و ترک و عجم از به رسمیت شناختن این جنایت
سر باز میزند.
بله، هر کجا
ترکیه ـ عضو رسمی ناتو ـ حضور نظامی داشته باشد، اسرائیل هم حضور دارد و هر کجا ارتش ناتو حضور
به هم رساند، علاوه بر چین مائوئیست و تخم
و ترکة اسحاق، محفل نفرتفروش شیخ وشاه نیز حیوحاضر است! همزمانی تهاجم به قره باغ با صدور بیانیة عوامپسند
رضاپهلوی ـ پیمان نوین ـ مسلماً بیدلیل
نیست! «پیمانی» که در هزارة سوم با
الهام از مککارتیسم تنظیم شده.
میدانیم که
زبان آذری، وجه مشترک رضا پهلوی و علی
روضهخوان است و طبق ورقپارههائی که «قانون اساسی مشروطه» و یا «قانون اساسی
حکومت اسلامی» خوانده میشود، هر دوی
اینان وظیفه دارند از عرصة تعصب و توحش شیعی حمایت به عمل آورند! خلاصه
بگوئیم شیخ الله و شاهالله، نه فقط «همزبان
و هم دین»، که همآخورند! از اینرو در پی صدور بیانیة «پیمان نوین»
اعلیحضرت، شاهد حمایت رسمی نمایندگان علی روضهخوان در شهرهای آذریزبان تبریز، اردبیل، اورمیه و زنجان از تجاوز ترکیه و آذربایجان به
قره باغ هم هستیم:
«[...] هیچ
تردیدی در تعلق قرهباغ به آذربایجان و [...] لزوم بازگشت این اراضی به آذربایجان،
کشور اهلبیت نیست [...] ما به اقتضای آیات قرآن و سیره معصومین علیهالسلام و به
اقتضای فلسفه انقلاب اسلامی خود را ملزم به حمایت و دفاع از مظلوم میدانیم [...]»
منبع: مهرنیوز، مورخ 3 اکتبر سالجاری
همانطور که میبینیم نمایندگان علی روضه خوان، در
واقع به تأئید مواضع اسرائیل در باکو مشغولاند،
ولی این حمایت را با تکیه بر ترهات
اعراب قرن هفتم میلادی و مزخرفات مشابه توجیه میکنند! و از آنجا که پای منافع سنتی لندن و واشنگتن در میان
آمده، اعلیحضرت و علی روضه خوان هر دو به
علامت رضا، سکوت کردهاند.
خلاصه بگوئیم، به سنت رایج،
تخموترکه اسمعیل در کنار تخموترکة
اسحاق نشسته و به لائیسیته و روابط حقوقی پارس میکنند. و
البته طبق سنت رایج، عوعوی سگان دستآموز آنگلوساکسونها به این
مختصر محدود نمانده. جمکران،
مردهریگ شیعی آلمان نازی، برای
بهرهبرداری سیاسی و اقتصادی از این «نعمت الهی»،
یعنی دو قطبی کردن فضای اجتماعی با
هدف ارعاب ملت و به ویژه سرکوب صادرکنندة ایرانی به نفع صادرکنندة اخوانی فعال شده! این
مهم را حکومت جمکران با صحنهگردانی تکراریاش به منصةظهور رساند. قضیه از این قرار است که در گام نخست، شهربانی
آیرونساید و ساواک شیعیها جیرهخوارانشان را تحت عنوان «فعالان آذری» به خیابانها
هی میکنند!
در این عملیات،
توحش دینی را به توحش قومی افزوده، تا پدیدهای تحت عنوان «فعالان آذری» چشم به
جهان بگشاید! جالب اینکه، این فعالان ارجمند، برخلاف ایرانیان، هیچ مشکل اقتصادی و اجتماعی ندارند؛ نگران قرهباغاند، نه نگران شرایط اسفبار کشور و ملت ایران. دلیل هم روشن است؛ جیرهخواران ساواک و شهربانی عین آخوند و دیگر
انواع روسپیهای سیاسی «هرجائی، بیوطن و
مفتخوار» تشریف دارند؛ امروز فعال آذریاند، روز
دیگر فعال خوزستانی، شاید هم فعال حقوق
بشری، چند صباح بعد هم به بهانة سوگواری
برای این و آن شعار مرگ بر دیکتاتور خواهند داد! روشنتربگوئیم، «روسپی سیاسی» ملاط جرزهای حکومتی است!
در دوران مشروطه هم این جماعت حضور فعال داشتهاند. همینها بودند که در سفارت انگلستان بست نشستند،
تا ملت ایران را به مشتی شیعی تقلیل دهند؛
نتیجه هم در برابر ماست. بر اساس «مبارزات» اینان یک به اصطلاح «قانون
اساسی» در پستوی سفارت انگلستان تنظیم کردند،
نام آن را گذاشتند قانون اساسی «مشروطه!»
و در این ورقپاره آخوند پدوفیل و
برده فروش در جایگاه برتر «ناظر بر تدوین و اجرای قوانین» نشست. طی سدة اخیر به محض اینکه جایگاه استعماری و
ضدایرانی آخوند تضعیف میشود، بلافاصله فعالان حقوق بشر و دیگر حقوقبگیران
استعمار، با ارسال بیانیه و نامة سرگشاده
خواهان «اجرای قانون اساسی» میشوند! احدی
هم نمیگوید، این «قانون» انسانستیز و
ضدحقوقی در واقع ضامن منافع استعمار در ایران است! در این
راستا فقط کافی است نیمنگاهی به دستگاه گمرک حکومت اسلامی در گیرودار جنگ قرهباغ
بیاندازیم.
پیشتر به کرات گفتهایم که حکومت «مسجد ـ روسپیخانه» با
ارائة سوبسید به کالاهای وارداتی از حوزة دلار، تولیدکنندة ایرانی را به ورشکستگی و نابودی میکشاند،
اینک به صراحت میبینیم که دستگاه گمرکاتاش
هم به جان صادر کنندة ایرانی افتاده. در مورد ارمنستان، روند کار این است که با ایجاد انسداد در روند
قانونی خروج محمولههای تجاری ایران، صادرکنندة ایرانی را به نفع تجار ترکیه سرکوب
میکنند. به این ترتیب صادرکنندة ایرانی
بازار ارمنستان ـ عضو منطقه اوراسیا ـ را از دست میدهد و صادر کننده ترک این بازار
را به دست میگیرد و ارتباط اقتصادی ایران با ارمنستان قطع میشود. جالب اینجاست که، خوشرقصی گمرک شیعیها برای صادرکنندة ترک آنقدر
شور شده که فارس نیوز هم آن را منعکس کرده!
به گزارش این
خبرگزاری، گمرک از خروج محمولههای
تجاری مجاز به مقصد ارمنستان ـ علیرغم طی شدن تشریفات گمرکی ـ
جلوگیری میکند، تا منافع اخوانالمسلمین
ترک را تامین کند:
«[به گفتة] رئیس
اتاق مشترک ایران و ارمنستان [...] تشریفات گمرکی این محموله ها طی شده [...] و هیچ
مشکلی از سوی مقامات گمرک در رابطه با خروج این کالاهای تجاری عنوان نشده [...]
اما در تمامی کشورهای منطقه هر گاه به دلیلی روند صادرات محصولات ایرانی کند یا
موقتا متوقف میشود، بلافاصله کشور ترکیه
در آن بازار نفوذ و عرصه را برای صادرکنندگان کشورمان تنگ میکند [...]»
منبع: فارس نیوز،
مورخ 4 اکتبر 2020
بله صدور
بیانیة نمایندگان علی روضهخوان به نفع جمهوری آذربایجان؛ هی
کردن لات و اوباش جیرهخوار شهربانی و ساواک به خیابانهای تبریز و اردبیل، لایة «سیاسی و معنوی» مزدوری حکومت ملایان برای اسرائیل
و اخوانالمسلمین است؛ پشت صحنه هم طبق
معمول، اولویت با گسترش سرکوب فرهنگی، اجتماعی
و اقتصادی ملت ایران قرار گرفته!
<< بازگشت