دوشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۴۰۱

لیتل جو و جنگ‌سرد!

 

 

پس از نشست کدخدا و خراجگزاران‌اش در رامشتاین،   وزیر دفاع چین راهی تهران شد و از سرخس تا بندرانزلی پشت قبالة مائوتسه‌تونگ افتاد!   اینچنین بودکه دولت پوشالی کرة شمالی اعلام داشت برای دفاع از خود به صورت پیشگیرانه به سلاح هسته‌ای متوسل خواهد شد!   سپس سلطان رجب اردوغان راهی عربستان و امارات شده،   به جهانیان اعلام کرد زمان «دشمن تراشی» ـ جنگ زرگری ـ  سپری شده است،  و «همه باید با هم دوست باشند!»  خلاصه یک وقت فکر نکنید،  در پناه جنگ اوکراین،  تلاش محفل «کارتر ـ برژینسکی» بر بازیافت «عظمت گذشته» متمرکز شده،   یا اینکه جوزف بایدن همزمان در پوست روزولت و ترومن و کارتر و خمینی فرو رفته و چنان افتضاحی به راه انداخته که حتی رئیس جمهور فرانسه هم ناچار شده از او فاصله بگیرد.  به هیچ عنوان چنین نیست!  ‌این تداوم جنگ دوم جهانی در هزارۀ سوم است که شرایط جدید را ایجاد کرده.  ‌ موسولینی و هیتلر و مارشال پتن و ادوارد هشتم هم دگردیسی یافته و در هیبت ماچه شخصیت‌های سیاسی فرانسه و جرمانی و ایالات متحد و اعضای دربار بریتانیا ظاهر شده‌اند؛  در سفر و حضر به مصاحبه و خودنمائی و عوام‌فریبی مشغولند و به ویژه در کشور اوکراین سروکله‌شان مدام پیدا می‌شود.          ‌         

 

پس از سفر چند «شخصیت» اتحادیۀ اروپا به اوکراین،  اینک نوبت به مقامات آمریکائی رسیده.  جالب اینکه،‌  برای اینان نیز در بحبوحۀ جنگ و درگیری‌ نظامی «شهر همچنان امن و امان است»؛   دلیل‌اش معلوم نیست،  روسیه هم سکوت کرده!    از اینرو در میعاد تاریخی 30 آوریل ـ‌   برافراشتن پرچم پیروزی ارتش سرخ بر فراز رایش‌ستاگ ـ  شاهد حضور همزمان نانسی پلوسی،   رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحد،  و نمایندة‌ اسلام‌نواز هولیوودی و فرستادۀ ویژۀ کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل  ـ  آنجلینا جولی  ـ  در اوکراین بودیم.   اولی با زلنسکی عکس یادگاری گرفت و بر «حمایت قاطع آمریکا از اوکراین»،  یا بهتر بگوئیم بر حمایت قاطع آمریکا از کشتار و ویرانی و آوارگی اوکراینی‌ها تأکید نمود؛  دومی هم چند لیتر اشک تمساح رسانه‌ای برای کودکان «ل‌ویو» سرازیر کرد.   نیازی نیست که بگوئیم نانسی پلوسی و آنجلینا جولی دو روی سکة فاشیسم‌اند.   هر دو را برای جلب‌توجه عوام و به حاشیه راندن سقوط ماریوپل به اوکراین اعزام کرده بودند؛  خلاصه هر دو از جنگ و مرگ تغذیه می‌کنند.   جنگی که شارلاتان‌ها آن را «بدون برنده و بی‌فایده» می‌خوانند!

 

ولی این جنگ همچنان ادامه دارد و شبکة تبلیغات جهانی با تمرکز بر ترهات و توهمات و پرت‌وپلاگوئی‌های زلنسکی به عنوان «اخبار موثق»،‌  می‌کوشد تحولات ناشی از این جنگ،  و به ویژه تحرکات جنگ‌فروشان در راه تحکیم صفوف‌شان را در حاشیه قرار دهد.   از آن جمله است سفر هری و مگان مارکل به لندن،   یا به عبارت دیگر،  مراسم «آشتی‌کنان» نژادپرستان «مردمی و خاکی» آن‌سوی آتلانتیک،   با نژادپرستان پرمدعای کاخ باکینگهام.   و اینهمه جهت دریافت تسهیلات و امکانات لازم در راه تسخیر کاخ‌سفید توسط عروس هولیوودی پرنس چارلز!

 

خلاصه جنگ زرگری زوج «هولیوودی ـ  سلطنتی» با دربار بریتانیا که با جنجال «کرونا ویروس» تقارن زمانی یافت،   و با پس دادن القاب دوک و دوشس،  و سپس لنگرانداختن هری و مگان در جایگاه مخالفان نژادپرستی ادامه یافت،  همچون جنگ زرگری رجب اردوغان با مصر و اسرائیل و امارات و عربستان،   بدون دلیل به راه نیافتاده بود.   پیش از ادامة ‌مطلب یک مینی‌پرانتز می‌باید در این مورد باز ‌کنیم.

 

کاخ باکینگهام برای کنترل همزمان هولیوود و کاخ سفید،   و به حاشیه راندن رسوائی پدوفیلی شاهزاده «اندرو»،   به ایندو شارلاتان نیاز وافر داشت.   اینچنین بودکه در تاریخ 7 مارس 2021،‌   همزمان با وعظ و خطابۀ الیزابت دوم،  پرنس هری که در کارنامه درخشان‌اش ادای احترام به آرم ارتش آلمان نازی،   کتک‌کاری و لات‌بازی در دیسکوتک‌ها و نقش‌آفرینی در کلیپ پورنوگرافیک محفل مرداک به ثبت رسیده است،   طی یک مصاحبة ابله‌فریب،  ‌ پدرش را به نژادپرستی متهم کرد!   همسرش هم نژادپرستی را به دربار بریتانیا نسبت داد،  ‌ چرا که بعضی‌ها در مورد رنگ پوست فرزندش که هنوز متولد نشده بود کنجکاوی کرده،   با هم حرف‌ زده بودند‍!   می‌دانیم که به دلیل تاریخچۀ برده‌داری آنگلوساکسون‌ها،  امروز کلیۀ جهانیان موظف‌اند به «سیاهپوست» احترام بگذارند!   و جالب اینجاست که مگان مارکل نشانه‌های فیزیکی تعلق به نژاد سیاه را تا حد امکان از چهرۀ خودش محو کرده و به ارادة‌ الهی از موهای صاف و بینی قلمی برخوردار شده.  در نتیجه،‌   در جایگاهی نیست که از نژادپرستی انتقاد کند؛  خودش در صف اول نژادپرستان ایستاده!  حال مینی‌پرانتز را می‌بندیم تا نگاهی بیاندازیم به  دیگر تحرکات جهت تحکیم صفوف فاشیست‌ها در سایۀ «نعمات الهی» جنگ اوکراین.

 

همانطور که دیدیم،  الطاف کدخدای یانکی به سرکارگر چینی،  همچون دوران ریاست جمهوری کارتر،‌  به کودتا در پاکستان منجر شد!   گویا رأی منفی پاکستان به قطعنامۀ شکمی دبیرکل سازمان ملل،   و ادای احترام عمران‌خان به آرامگاه «سرباز گمنام» در مسکو به مذاق کدخدا هیچ خوش نیامده بود؛   پس پیشنهاد بازگشت به دوران شیرین برژینسکی را به پکن ارائه داد.   مائوتسه تونگ هم برای اجرای اوامر کارفرما وارد میدان شده،  رأی عدم اعتماد به نخست وزیر قانونی را از نمایندگان مجلس مستقل فاکستان دریافت نمود.   ناگفته نماند که برخلاف دوران نکبت‌بار ریاست جمهوری کارتر،‌   اینبار ارتش آمریکائی فاکستان موفق نشد،   عمران‌خان را مانند علی بوتو به چوبۀ دار بسپارد و یا او را به زندان بیاندازد.  دلیل ناتوانی این ارتش خودفروخته،   تضعیف سرکارگر چینی آمریکا باید باشد که در غیاب بن‌لادن نمی‌تواند همچون دوران نورانی کارتر در «فاکستان» قدرت‌نمائی کند.   ولی خوب مائوتسه‌تونگ در کره شمالی و هولیوودستان‌های افغانستان و ایران از حمایت تام و تمام کارفرما برخوردار است!

 

در پناه جنجال رسانه‌ای پیرامون اوکراین،   دولت چین حکومت غارنشینان پشتون را به رسمیت شناخت؛   وزیر دفاعش را هم به جمکران فرستاد و قرار شده علاوه بر تأمین نفت رایگان جهت تولید خنزرپنزرهای سرمایه‌داران آمریکائی در چین،‌   از سرخس تا بندر انزلی نیز در اختیار مائوتسه تونگ باشد:

 

«[...] برنامه اصلی ما [ شرکت چینی CIBT] ایجاد 2 مرکز تهاتر کالا در بندر انزلی و سرخس است از این رو بلافاصله [...]‌ نمایندگی این شرکت را در انزلی و منطقه ویژۀ سرخس مستقر می‌کنیم.»

منبع:  ایرنا،‌  مورخ 28 آوریل 2022، کد خبر: 84734535

 

با توجه به تاخت‌وتاز مائوتسه تونگ در پاکستان و افغانستان،   اگر به نقشه ایران نیم نگاهی بیاندازیم،  دلیل بذل و بخشش ایالات متحد به سرکارگر چینی را بهتر درک می‌کنیم:  مهار روسیه!  

 

جونم براتون بگه!  چین و آمریکا،   دو مستعمرة سابق بریتانیا،  گذشته از پول‌شوئی و برده‌داری و تولید و توزیع مواد مخدر،  در کشور اوکراین برای خودشان بروبیائی داشتند؛  شکم‌شان را برای تبدیل اوکراین به افغانستان دوم حسابی صابون زده بودند و ... و گذشته از ارتش اسرائیل که با اعزام نیروهای ویژه به اوکراین،   ارادتش را به نازی‌ها به اثبات رسانده،   اعضای پیمان استعماری سنتو ـ  سگ‌های هار و وفادار آتلانتیست‌ها ـ  نیز در رکاب ارباب هستند.  ولی همانطورکه بالاتر هم گفتیم،   تحولات اوکراین به تضعیف جبهة تروریسم منجر شده،   و علاوه بر اعضای دولت جدید و کودتائی فاکستان،  سلطان رجب اردوغان را نیز به آغوش گرم بن‌سلمان،  ولیعهد عربستان پرتاب کرده.

 

اگر فراموش نکرده باشیم،   سلطان رجب هم‌صدا با اربابان‌اش در غرب،  شخص بن‌سلمان را مسئول قتل ـ  ناپدید شدن خاشقچی در سفارت عربستان  ـ  معرفی می‌کرد و بدون اینکه جسد مقتول فرضی را در دست داشته باشد،   عاملان و آمران این جنایت را به محاکمه در ترکیه تهدید می‌فرمود!   می‌دانیم که قوۀ قضائیه حکومت اسلامی ترکیه خیلی‌خیلی «مترقی» است!  و نیازی نیست که بگوئیم،   دشمنی نئاندرتال‌های ترک و عرب و عجم و اروپائی و آمریکائی با ولیعهد فعلی عربستان،  فقط به دلیل ناکامی کودتای پاشنه‌آهنی‌ها در این کشور است! کودتائی که قرار بود پادشاهی عربستان را تحت قیمومت حکومت «اسلامی ـ فوتبالی» ترکیه قرار دهد و عظمت گذشته را به استانبول بازگرداند!   ولی خوب،   این کودتای مامانی لو رفت و علاوه بر هولیوود سوگوار،   چند بیوۀ تپل‌مپل‌ و ‌یک «خدیجۀ ناکام» هم بر جای گذاشت و ما هم از اصل مطلب،  یعنی مهم‌ترین پیامد‌های جنگ  اوکراین دور افتادیم!

 

در سایه جنجال رسانه‌های غرب پیرامون  اوکراین،  دستگاه جوزف بایدن یک قاضی سیاهپوست،   مدافع تولید و فروش فیلم‌های «پورنو ـ  پدوفیلی» را به دیوانعالی ایالات متحد پرتاب کرد و همزمان تصمیم گرفت اختیارات شورای امنیت سازمان ملل  ـ  نهاد حقوقی معاصر ـ  را به مجمع عمومی واگزار کند!   

 

به این ترتیب همانطور که در مورد اوکراین و سوریه هم شاهد بودیم،   خدم و حشم آمریکا در مورد «مسائل جهان» به «قضاوت ارزشی» خواهند نشست!  در چنین ساختار ضدحقوقی‌ای،   دولت اسرائیل که برای کمک به نازی‌های اوکراین،  نیروهای ویژه‌اش را به این کشور فرستاده،  و طی هفته‌های اخیر با کمک اوباش حماس،  مسجدالاقصی را به صحنة جنگ تبدیل کرده،   روسیه را برای «نقض حقوق بشر» محکوم می‌کند و از خود تصویر طرفدار حقوق بشر ارائه می‌دهد!   همچنین بریتانیا که تروریست‌های وابسته به دولت را تحت عنوان کلاه‌سفیدها به اوکراین فرستاده،   و جولین اسانژ را به «جرم اطلاع رسانی» در مورد جنایات آمریکا در عراق،  به زندان انداخته نیز می‌تواند با شرکت در بساط مهوعی که آنتونیو گوترش در مجمع عمومی سازمان ملل به راه می‌اندازد،   روسیه را محکوم کرده،  ژست ابله فریب «مدافع حقوق بشر» بگیرد.  خلاصه،  بی‌دلیل نیست که نمایندة حکومت «مسجد ـ روسپی‌خانه» شیعی،   در هم‌سوئی زیرجلکی با دستگاه بایدن به شورای امنیت سازمان ملل پارس می‌کند:

 

«[...] موضع کنونی شورای امنیت تنها رژیم اسرائیل را برای تداوم اشغالگری و جنایات خود علیه مردم مظلوم فلسطین تشویق و جسورتر کرده است.»

منبع:  ‌ایرنا،   مورخ 26 آوریل سالجاری، کد خبر:‌ 84731572

 

البته وق‌وق حکومت ملا بر علیه دولت اسرائیل،  لاپوشانی است؛  در واقع حمایت از مواضع ضدحقوقی آمریکا است.  چرا که  زوزه بر علیه شورای امنیت سازمان ملل و روابط حقوقی معاصر،   وجه مشترک نئاندرتال شیعی و داداش بزرگه‌اش در اسرائیل بوده و هست.   دیدیم که همین شورا،   هم تجاوز اسرائیل به کشورهای همسایه،   و هم شهرک‌سازی غیرقانونی‌اش را محکوم کرده بود.  اگر قطعنامه‌های این شورا به مورد اجراء گذارده نمی‌شود،  دلائل دیگری دارد.

 

از منظر تاریخی،  در 22 نوامبر سال 1967،   و در پی جنگ 6 روزه،   شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامة 242 خواهان بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی‌اش شده بود و همانطور که شاهد بودیم،   دولت وقت اسرائیل قطعنامه شورای امنیت را نادیده گرفت.   مترسک‌های آمریکا ـ  ترک و عرب و عجم و فاکستانی ـ  هم به علامت رضا سکوت کردند. در تاریخ 23 دسامبر 2016،   همین شورا با صدور قطعنامه از اسرائیل خواست به شهرک‌سازی در سرزمین‌های اشغالی پایان دهد. آمریکا این قطعنامه را وتو نکرد؛   به آن رأی ممتنع داد.   ولی بلافاصله بنیامین نتانیاهو،  نخست وزیر وقت اسرائیل این قطعنامه را «شرم‌آور و ضداسرائیلی» خواند و ... و در دوران ریاست جمهوری کازینونژاد قرار شد کل فلسطین تبدیل شود به ارث پدری اسرائیل؛  فلسطینی‌ها هم از ملک پدری اسرائیل اخراج شوند.  جالب اینکه،   این سناریو هم به اجرا در نیامد!   ولی تحت فشار دستگاه کازینونژاد،  چند کشور اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناختند و مدت‌‌ها پیش از آغاز جنگ،  زلنسکی هم حاضر شده بود در برابر دریافت «گنبد آهنین»،   سفارت اوکراین را به اورشلیم منتقل کند!   پس از انتخاب  هرتزوگ، ‌ رئیس‌جمهور «سفید پوست» اسرائیل،   سفیر اوکراین در این کشور نیز رسماً برای انجام این عمل خداپسندانه  اعلام آمادگی کرد ـ  تایمز اسرائیل، مورخ 16 دسامبر2021.   همانطورکه شاهدیم،  ‌ نازی‌های اوکراین ارادت ویژه‌ای به اسرائیل دارند؛   درکمال حماقت می‌پندارند که به این ترتیب خواهند توانست از خود تصویر فریبندۀ‌ «ضدنازی» ارائه دهند!  حکایت زلنسکی است که خود یهودی است و از نازی‌ها دفاع می‌‌کند،  ولی برای فروش ضدیت‌اش با نازیسم به جماعت هالو،  به خشتک پدربزرگش دخیل بسته که روزگاری با نازی‌ها جنگیده بود!   حال زلنسکی را با جسد پدربزرگش تنها می‌گذاریم و باز می‌گردیم به تحرکات آنگلوساکسون‌ها در راه تحکیم صفوف‌شان.          

     

با توجه به آنچه در ارتباط با حمایت آنگلوساکسون‌ها از تحرکات چین در اوکراین، پاکستان،   ایران و افغانستان گفتیم،  و با در نظر گرفتن  اهداء چند آب‌نبات چوبی انگلستان و اتحادیۀ اروپا به هند،  جهت منزوی کردن روسیه،  اگر دستگاه جوزف بایدن موفق شود مجمع عمومی سازمان ملل را نیز جایگزین شورای امنیت کند، ‌  نان تخم و ترکة اسحاق و اسمعیل و همة ‌نئاندرتال‌های جهان در روغن فراوان شناور خواهد شد.   ولی در صورت دستیابی مسکو به اهداف تعیین شده‌اش در اوکراین،  این آمریکاست که در انزوا می‌افتد!   این است دلیل هیاهو و سروصدائی که شبکه‌های خبری غرب به راه انداخته‌اند،  و در مورد «پیروزی اوکراین بر ارتش متجاوز روسیه» عملاً دست به خبرسازی و دروغپردازی زده‌اند.   بله،  اگر آمریکا دست‌اندرکار بلوک‌سازی به شیوۀ دوران جنگ‌سرد شده،  در صورت دست‌یابی مسکو به اهداف تعیین شده‌اش،  بلوک آمریکا منزوی‌تر از آن خواهد بود که سرنوشت‌ساز شود،   چرا که اعضای بریکس و حتی ژاپن بالاجبار در بلوک روسیه می نشینند.  و به این ترتیب،  آمریکا و متحدان‌ سنتی‌اش بلوک ضعیف‌تر را تشکیل خواهند داد.