اوکراینستان!
حدود یک ماه پس از آغاز عملیات ویژۀ ارتش
روسیه در خاک اوکراین، رئیس جمهور ایالات متحد ضمن هتاکی به رئیس فدراسیون
روسیه، میزان توحش و دریدگی خود را نشان
داد و همزمان جایگاه ریاست جمهور ایالات متحد را تخریب کرد و ... و از همه مهمتر،
در عرصۀ ابتذال، خود را در کنار خمینی و خامنهای و مقامات حکومت شیعی قرار داد. در همراهی زیرجلکی با کاخسفید، ارتش اسرائیل نیز جهت تهاجم به قرهباغ، دستی به سر و گوش مقامات باکو میکشد، و مجاهدین افغان و طالبان نیز «عظمت گذشته» را
باز مییابند.
مجاهدین برای جنگ با طالبان و ادامۀ
شرایط جنگی در افغانستان اعلام آمادگی میکنند ـ رادیو فرانسانترناسیونال مورخ 28 مارس سالجاری
ـ طالبان هم دستاندرکار سرکوب زنان، تغییر
پرچم افغانستان و ممنوعیت برگزاری مراسم نوروزی میشوند! بله، هر چه زیر پای نازیها و صاحبان آنگلوساکسونشان
در اوکراین سستتر شود، سرعت پسروی «هولیوودستان 2» به سوی تحجر و توحش
قرن هفتم میلادی افزایش مییابد!
میدانیم که طالبان در شیخنشین قطر دو
سال آزگار با پدر معنویشان، عموسام
«مذاکره» کردند تا افغانستان هم مانند ایران، تبدیل شود به طویلهای اسلامی و در خدمت منافع لندن
و واشنگتن. ایندو طویله وجوه مشترک ویژهای
دارند: تعطیلی سفارت آمریکا، تحمیل حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی، ترویج کودک همسری، تغییر پرچم و قراردادن جشنهای نوروز و هر نوع
فعالیت و اصولاً زندگی انسانی ـ غیراسلامی
ـ در رده منهیات. و از شما چه پنهان
غارنشینان پشتون نیز همچون مقامات حکومت شیعی،
جهت پابوس ارباب و دریافت
رهنمودهای لازم در کشور «مستقل» ترکمنستان صف کشیدهاند.
به عنوان نمونه سروکلۀ وزیر امورخارجۀ
طالبان چند روز پیش در «عشقآباد» آفتابی شد،
و پس از بازگشت «حضرتعالی» به
میهن اسلامی، جشن نوروز در رده منهیات قرار گرفت؛ پرچم
افغانستان را تغییر دادند و دبیرستان و مسافرت هم برای زنان ممنوع اعلام شد! این عملیات خداپسندانه به آمریکا اجازه داد تا
به نشانة اعتراض، از مذاکره با طالبان در
دوحه سرباز زده، از خود تصویر «مخالف طالبان»
ارائه دهد و همان سیاست مزورانهای را در افغانستان دنبال کند که 43 سال است در
«هولیوودستان شیعی» اعمال کرده.
بله پیشتر قرار بود وزیر امورخارجۀ
غارنشینان پشتون برای« مذاکره با پدر معنویاش» در نشست دوحه حضور یابد. ولی ممنوعیت تحصیل دختران افغان ـ حتی با نماد بردگی آخوند و پوشش کنیز مطبخی
ـ در دبیرستانها، به صورتی «معجزهآسا» باعث شد تا وزارت
امورخارجۀ آمریکا بتواند با لغو این دیدار،
ژست مخالف طالبان بگیرد!
به عبارت دیگر، عوام و
جماعت هالو بدانند و آگاه باشند که «آمریکا با سرکوب زنان در کشورهای مسلماننشین مخالف
است!» حال ببینیم اگر آمریکا با سرکوب زنان مخالف است، به چه
دلیل طی سده اخیر، در همسوئی کامل با
استعمار بریتانیا از استقرار حکومت آخوندهای پدوفیل و بردهفروش در کشورهای مسلماننشین
حمایت به عمل آورده؟! و اینکه چرا از امضاءکنوانسیونهای حقوقی سازمان ملل ـ منع تبعیض و خشونت علیه زنان و کودکان ـ امتناع کرده؟! این پرسش فقط یک پاسخ روشن دارد: آمریکا دروغ میگوید. همچنین دست پروردگانش، و در رأسشان حکومت ملایان شیعی و مخالف نمایاناش
در داخل و خارج از مرزهای ایران نیز دروغ میگویند! چماقداران مجاهد و فدائی و بنیصدری و جبهۀ ملی
و ... به کنار، کافی است نیم نگاهی به
کارنامة رضا پهلوی و ماماناش بیاندازیم.
طی 43 سال اخیر، پهلویها
هرگز با تحمیل احکام توحش دین به جامعة ایران مخالفت نکردهاند؛ در تمامی دوران حکومت پهلوی یک کاریکاتور از
آخوند در رسانهها منتشر نشده؛ هرگز از آخوند پدوفیل و برده فروش انتقادی به
عمل نیامده و ... و این روزها هم شاهدیم
اعلیحضرت «دور از وطن» که میخواهند عین ملا خمینی خودفروخته سر دست اوباش و
چماقداران از فرودگاه تا کاخنیاوران «حال» کنند، برای زلنسکی، مداح استپان باندرا ـ رهبر فاشیستهای اوکراین نامۀ فدایت شوم مینویسند! این موضعگیری به صراحت نشان میدهد که وزنۀ
حمایت فرامرزی از رضاپهلوی در کدام چاهک متعفن و شناخته شده قرار گرفته! چاهک ضدیت
با دمکراسی و روابط حقوقی معاصرکه لندن و واشنگتن برای کشورهای جهان سوم، به
ویژه برای کشور ایران حفر کردهاند. البته با توجه به استقبال «شکوهمند» دستگاه
پهلوی اول از مستشاران نظامی آلمان نازی در ایران، عملیات قهرمانانۀ رضا پهلوی آنقدرها تعجبآور
نیست؛ به قول معروف، تره به تخماش میره! ولی جالب اینجاست که امروز نیز پامنبریهای
پاشنهآهنیها، مسلسلوار تکرار میکنند، «زلنسکی
خود یهودی است، و نمیتواند فاشیست باشد!» به
عبارت دیگر همانطورکه استعمار بریتانیا از آخوند و بیبیگوزک حسین عین برای سرکوب و تاراج ملت
ایران بهرهبرداری میکند، «یهودی» هم تبدیل شده به ناندانی برای فاشیستهای
غرب!
ولی تعجب نکنیم، این نخستین
بار نیست که اینان برای بزک سیاستهای جنایتکارانهشان پشت سر «یهودیجماعت» پناه
میگیرند. وحشیگریهائی که به ویژه پس از
پایان جنگ جهانی اول، بر علیه یهودیان اعمال کردهاند، تبدیل به ابزاری شده جهت توجیه سیاستهای
ضدبشری کاخسفید! فراموش نکردهایم که
مادلن البرایت از آنجا که یهودی بود، ضمن لنگر
انداختن در سنگر دلپذیر «قربانی فاشیسم»، توانست با توجیه تجاوز به یوگسلاوی و عراق، کاخ سفید را حامی دمکراسی جلوه دهد!
بله، عوامالناس باورشان میشود که یهودی هرگز از
فاشیستها حمایت نکرده و نخواهد کرد. چرا
که عوامالناس نه قادر به تفکر و استدلال و برخورد تاریخی با تحولات جهانی است، نه تاریخچۀ جنگ جهانی دوم را، خارج از فیلمهای صدمن یک قاز هولیوودی «بررسی»
کرده، و اینرا یانکیها بهتر از همه میدانند!
به عنوان نمونه در دوران جنگ سرد، دولت اسرائیل دست در دست آریامهر، روابط
نزدیکی با رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی داشتند. چرا که موجودیت رژیم آپارتاید جهت کنترل دماغۀ
امیدنیک تبدیل به یکی از ضرورتهای تجارت جهانی برای یانکیها و انگلستان شده بود. بله، تلآویو و آریامهر در کشوری که یهودیان تحقیر میشدند، و ورود ایرانیها ـ حتی فرستادگان ویژۀ دولت
شاهنشاهی ایران ـ به رستوران سفیدپوستان
ممنوع بود، سرمایهگزاری میکردند، و در
عمل حامی سیاستهای آپارتاید شده بودند.
میبینیم که «شعارها»، آنجا که پای
منافع اربابان آنگلوساکسون در میان باشد، با
چه سرعتی رنگ میبازد. حال بازگردیم به کشور
«مستقل» و مقتدر و خیلی «دمکراسی» اوکراین!
فقط چند روز پس از آغاز عملیات ویژۀ روسیه
در اوکراین، علیرغم سانسور رسانههای روسیه
در سطح جهانی، کاشف به عمل آمد که علاوه
بر تأسیس روسپیخانه و شیرهکشخانه و ...،
آنگلوساکسونها در اوکراین به تولید سلاحهای بیولوژیک نیز اشتغال داشتهاند! بله، همصدائی
هری و مگان مارکل با ویلیامز و کیت در حمایت از اوکراین ـ در واقع حمایت از فاشیستها در اوکراین ـ بیحکمت نیست! از سوی دیگر،
معلوم شد ارتش «خداترس» اوکراین و رئیس جمهورش که تمامی شبکههای جهانی به
پهنای صورت برایشان اشک میریزند، شیوههای
«برحقی» جهت ادارۀ امور جنگی دارند. به
طور مثال، کنیسا را به انبار مهمات تبدیل
میکنند و وقتی این انبار توسط روسیه منهدم میشود، زلنسکی که خود را شوالیه اروپا میخواند، و در
جایگاه رهبر «جهان آزاد» لنگر انداخته، هیهات و هیاهو به راه میاندازد که «ارتش روسیه
به کنیسا حمله میکند و یهود ستیز است!» ولی وقتی خبرنگاران در مناطق تحت کنترل ارتش
اوکراین کشته میشوند، یا همین ارتش با شلیک
گلوله به پای اسرای جنگی، مرتکب «جنایت جنگی» میشود و حمل و نقل نظامیان
را با آمبولانس و اتوبوسهای مدارس صورت میدهد، زلنسکی و شبکۀ رسانهای غرب خفقان میگیرند. این میدان همان چاهک یک بام و دوهوا و نفرت
فروشی است که رسانههای غرب در آن
«دمکراسی اوکراین» رویت کردهاند!
43 سال پیش همین بوقها، در جبین آخوند پدوفیل و برده فروش ـ روحالله
خمینی ـ «رهبر ضد استبداد» رویت کرده
بودند و دین اسلام را «دین آزادی» میخواندند؛
از بن لادن و ملاعمر «مبارز راه
آزادی» میساختند، و اینک در اوکراین، همان
محفل نفرت فروش «کارتر ـ برژینسکی»، با صورتک یک کمدین یهودی ـ زلنسکی ـ به میدان
آمده تا از طریق «جهاد با مسکو» از اوکراین هم افغانستان دیگری بسازد!
جای تعجب نیست که شیوة عمل ارتش مامانی
اوکراین به تروریستهای «دین آزادی» شباهت دارد: کشتار مردم اوکراین به جرم مخالفت
با فاشیسم، سنگر گرفتن در اماکن مسکونی و مراکز
فرهنگی و آموزشی، تبدیل غیرنظامیان به سپر
دفاعی و دیگر عملیات قهرمانانهای که حتی در سایت یوتیوب نیز انتشار یافته! فراموش
نکنیم که ارتش به اصطلاح «دمکراسی اوکراین» در تجاوز نظامی آنگلوساکسونها به خاک
عراق نیز افتخار حضور داشت! به عبارت دیگر، این
ارتش عملاً از سال 2003، در پیشگاه ارباب به آموزش فنون «جنایت جنگی»
اشتغال داشته و پس از کودتای میدان، از
مهارتهای گروه مزدوران «بلک واتر» نیز در این زمینه بهره میگیرد:
«[...] نظامیان اوکراین، اسرای
جنگی را با دستهای بسته به زمین میاندازند
و به پایشان شلیک میکنند [...]»
منبع: سایت فیگارو، مورخ 2 آوریل 2022
بله هر روزی که از این جنگ میگذرد، ماهیت واقعی دولت و ارتش، و خلاصه «دمکراسی» هولیوودی
اوکراین، و به ویژه درندگی و دریدگی حامیان
غربیاش بیشتر نمایان میشود.
<< بازگشت