سه‌شنبه، آذر ۳۰، ۱۴۰۰

یلدا و یاوه‌گویان

 

 

 

شب اورمزد آمد از ماه دی

ز گفتن بیاسای و بردار می‌

 

جشن یلدا،   همچون دیگر جشن‌های اقوام ایرانی،   با سیاست‌های بین‌الملل گورستان‌پرستان در تضاد قرار می‌گیرد؛   سدی است نفوذناپذیر در برابر اجرائی شدن طرح استعماری «جهان اسلام»،   یا بهتر بگوئیم «اتحاد جماهیر نوکری!»   به همین دلیل در آستانة جشن‌ یلدا،   شیپورهای فارسی‌زبان آنگلوساکسون،   ضمن روضه و زوزه برای قربانیان فرضی یا واقعی جنایات حکومت آخوند،  و هشدار در مورد خطرات «او میکرون»،  بساط «گرانی اقلام سفرة یلدا» پهن کرده‌اند؛  پامنبری‌های‌شان هم به مصداق «نگا به دست ننه کن »  به عناوین مختلف و به ویژه «به احترام خانواده‌های سوگوار،  یا فرودستان »،  مردم را از برگزاری این جشن بر حذر می‌دارند.

 

بله از آنجا که تحول اجتماعی شیعی‌جماعت در قرن هفتم میلادی،  و در رسم و رسوم بادیه‌نشینان متجاوز مسلمان متوقف  شده،‌  هرگز به ذهن منجمدشان خطور نخواهد کرد که برای گرامیداشت یاد عزیزان از دست رفته می‌توان جشن بپا کرد،   فرودستان را هم در این جشن سهیم نمود و «آخوندبازی» را به زباله‌دان تاریخ سپرد!

 

به گواهی تاریخ معاصر کشورمان،   به ویژه پس از قلع‌وقمع سرداران مشروطه،‌  همین بساط آخوندبازی است که ملت ایران را به افلاس انداخته و دکان استعمار را رونق بخشیده.   محفل نفرت‌فروش «شیخ‌وشاه» نیز از قضای روزگار موجودیت‌اش در گرو همین سیاست ایران‌ستیز و اسلام‌نواز است.  و این روزها که حکومت ملایان به ناچار تن به «مذاکرات وین» داده،  مسلماً برای محفل کذا روزهای تلخ و غم‌انگیزی است؛  آمریکا ناچار شده سیاست اتمی کردن کنیز‌مطبخی‌ شیعی‌اش را به تعلیق درآورد!  به عبارت دیگر،  خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای و چندین ماه فس‌فس دستگاه پرزیدنت زین‌العابدین فایزر نیز نتوانست کارساز سیاست‌های کاخ‌سفید شود! 

 

ظاهراً‌ در بر این پاشنه می‌چرخید که در گام نخست،  حکومت ملایان تبدیل شود به فاکستان دوم،  و بعد هم نوبت «بمب»‌ برسد به اوکراین و شیخ‌نشین‌های عرب!  در گام بعد،  اعراب اتمی با یکدیگر و با شیعی‌ها بساط جنگ زرگری پهن می‌کردند و ... و اوکراین هم که به پشتگرمی ناتو،   تاکنون از اجرای تعهداتش در مورد جمهوری‌های دونتسک و ولوهانسک خودداری کرده،  می‌توانست ضمن تهاجم نظامی به این مناطق،  در جایگاه قربانی لنگر اندازد و انگشت اتهام را به سوی  مسکو بگیرد.  به این ترتیب نان جنگ‌فروشان و بحران‌سازان آنگلوساکسون در روغن فراوان شناور می‌شد!  خوشبختانه این سیاست نان و آبدار  به دلایلی که خارج از موضوع این وبلاگ است،  ابتر ماند؛   اوکراین ماتم گرفت و شیعی‌ها ناچار شدند،  دست از پا درازتر راهی وین شوند.            

 

بله این روزها برای محفل «شیخ‌وشاه» و اربابان سنتی‌اش روزهای تلخ و غم‌انگیزی است.  از اینرو همگی ـ از چپ‌نمایان تا راست‌گرایان افراطی و گویا «آریائی‌تبار» ـ  دست در دست حکومت مرگ‌پرست ملایان،  زوزه و عرعر موهومات شیعی‌ به راه انداخته،   بر علیه «ظلم و ستم و بی‌عدالتی» به اجماع رسیده‌اند،   به این امید که جشن‌ یلدای ایرانیان را به حاشیه برانند.  سگ‌های هار و وفادار عموسام که در زمینة روضه و زوزه و سوگواری دکترا گرفته‌اند،   در دو گام سرنوشت‌ساز این جشن را تحریم ‌کردند.  در گام نخست،  «جشن» را با شادی و خوشحالی و «رضایت از وضع موجود» در ترادف قرار می‌دهند!  در گام بعد با تکیه بر پیامد‌ وحشیگری‌های صاحب قلادة آمریکائی‌‌شان در ایران،  ‌ به این نتیجۀ «شکمی» می‌رسند که،  «با این اوضاع اسف‌بار چه جائی برای جشن و شادی باقی مانده؟!»

 

حال ببینیم جشن چیست؟ ‌ جشن اجرای یک مجموعه مراسم است که در عرصة غیررسمی،  در خانواده و یا در جامعه،   و در عرصۀ رسمی،  توسط دولت و نهادهای دولتی اجرا می‌شود.   ولی به دلیل استقرار حکومت توحش ملایان در کشورمان،  جشن‌های ایرانی در ردة منهیات چماقداران و چپ‌نمایان قرار گرفته.  این جشن‌ها برای چماقدار «باطل»،   و برای چپ‌نما «بورژوائی» و پوسیده است!   ‌چرا که این نوع مراسم،  نه با دین و مقدسات و خرافات و تعلقات و تعصبات و سکس‌‌ایسم چماقدار هم‌سوئی نشان می‌دهد،  نه می‌تواند «سنگر متعفن» چپ‌نمائی و حزب‌پرستی و هواداری از استبداد به اصطلاح «کارگران» را رونق بخشد.   در نتیجه هواداران «سنگ قبر شاملو»،‌   و فدائیان پدوفیلی و تفکیک جنسیتی و تعدد زوجات،   همگی دست‌دردست‌ هم سر در آخور گله‌پروری و جمع‌پرستی و شیطان‌سازی گذارده‌اند،    به این امید که سلطۀ استعمار را بر ملت ایران تداوم بخشند،‌  و سفرة اربابان‌شان رنگین‌تر شود.

 

ولی جشن یلدا،  هم در قلب ما،   و هم در تاریخ کشورمان می‌ماند؛  فردوسی به «شب اورمزد از ماه دی» جاودانگی بخشیده.