سه‌شنبه، مرداد ۲۶، ۱۴۰۰

هولیوودستان 2

 

 

در تاریخ 15 اوت سالجاری،   با ورود غارنشینان دست‌پروردۀ لندن و واشنگتن به کاخ ریاست جمهوری افغانستان،‌  حکومت مطلوب هولیوود در اینکشور مستقر شد و ملت‌های منطقه گامی دیگر به دروازه‌های «اتحاد جماهیر نوکری» یا «هولیوودستان» نزدیک شدند!   ویژگی هولیوودستان این است که جیره‌خواران سنتی لندن و واشنگتن در آن حکومت ضدامپریالیست با حجاب اجباری تشکیل می‌د‌هند و ولینعمت‌شان را به صورت رسانه‌ای اخراج کرده،  جهت فراردادن مغزها و سرمایه‌ها به سوی بلاد ارباب و کشتار و سرکوب ملت زمینۀ مساعدتری فراهم می‌آورند.  باشد تا ارباب بتواند در جایگاه دلپذیر مدافع «حقوق بشر» همچنان لنگر بیاندازد و با جیره‌خوارانش روابط زیرمیزی برقرار نماید.   درست حدس زدید، امروز در افغانستان شاهد همان سیاستی هستیم که 43 سال پیش در ایران به مورد اجرا گذاشته شد.

 

بر مبنای جنجال بوق‌های استعمار پیرامون افغانستان،   همه می‌باید دو دروغ شاخدار را از جان و دل پذیرا شوند.   نخست اینکه،‌  آمریکا و ارتش ناتو از جیره‌خواران‌شان شکست سختی خورده و افغانستان را ترک کرده‌اند.‌  دیگر آنکه افغانستان یعنی‌ ویتنام دوم!   ولی در عرصۀ واقعیت، مسائل جز این است.  آمریکا هرگز از افغانستان خارج نشده؛   در اینکشور نیز مانند ایران می‌خواهد حضور زیرزمینی داشته باشد!  به این ترتیب،   مسئولیت جنایات مزدورانش را بر عهده نخواهد گرفت!   بله افغانستان،  هیچ ارتباطی با ویتنام ندارد؛   ارتش آمریکا در ویتنام از کمونیست‌ها ـ ویت‌کنگ‌ها،  چین و اتحاد شوروی ـ   چنان توسری‌ای خورد که دمش را لای پایش گذاشت و مثل موش گریخت!

 

در واکنش به این توسری،‌  بلافاصله هولیوود و ارتش آمریکا دست در دست یکدیگر وارد عمل شدند.   هولیوود هزاران فیلم صدمن‌یک‌قاز سر هم کرد تا از ارتش متجاوز آمریکا به عنوان «قربانی خشونت» تصویر دلپذیر ارائه دهد،  و قربانیان این تجاوز نظامی ـ  ملت ویتنام ـ  را «جنایتکار» بنمایاند.   ارتش آمریکا نیز دست به خودزنی و شبیه‌سازی زد،  تا جیره‌خواران مسلمانش در خاورمیانه را به عنوان ویت‌کنگ‌های جدید به جهانیان حقنه کند.  نیازی نیست که بگوئیم این شعبدۀ استعماری طبق معمول از کشور مصیبت‌زدۀ ایران آغاز شد! ‌باندهای لات‌واوباش و جیره‌خواران آمریکا،  به صورت رسانه‌ای خواستار اخراج ولینعمت‌شان از ایران شدند!   اینچنین بود که جهت تکمیل این چشم‌انداز «نازنازی» اعلیحضرت آریامهر نیز در میعاد 4 نوامبر 1978 «صدای انقلاب» شنیدند،   تا لات‌ولوت‌ها دریابند که دارند «انقلاب» می‌کنند!

 

در مورد افغانستان،‌  هیئت حاکمۀ یانکی‌ها به این نتیجه رسیده که چون جوزف بایدن نیز همچون پهلوی دوم گویا بیمار است و آفتاب‌اش لب بوم،   ‌وظیفه‌ای الهی بر عهده‌اش بگذارد.  باشد تا ایشان رد گم کرده،   و گوز طالبان را به شقیقۀ واشنگتن وصل نمایند.  البته سناریوی زین‌العابدین با آریامهر کمی تفاوت دارد.  اعلیحضرت با یک «پیام» تلویزیونی عملیات لات‌و چاقوکش‌های ساواک را «انقلاب» خواندند،   پرزیدنت زین‌العابدین بیمار،  در تاریخ 8 ژوئیه سالجاری،  طی یک کنفرانس مطبوعاتی به جیره‌خواران‌شان «پیام» مشابهی فرستادند،  البته با کمک خبرنگار!  می‌دانیم که پرزیدنت زین العابدین سخت بیمار است و باید حرف را هم مانند غذا در دهانش بگذارند.     

 

جریان از اینقرار بودکه خبرنگار از ایشان پرسید،  «بین وضعیت افغانستان و آنچه که در ویتنام برای آمریکا پیش آمد شباهتی می‌بینید؟!»  ‌ پرزیدنت زین‌العابدین هم بلافاصله پاسخ منفی داد.   و اینچنین بودکه طالبان دریافت می‌باید در افغانستان برای ولینعمت‌اش «ویتنام» بسازد!

 

و از قضای روزگار در تاریخ 15 اوت ـ  80 مین سالگرد اولتیماتوم مسکو به دستگاه پهلوی اول ـ  خبر رسید که غارنشینان دست‌پروردۀ لندن و واشنگتن وارد کاخ ریاست جمهوری افغانستان شده‌اند،   و اشرف ‌غنی هم گریخته است!   ولی در واقع ارتش افغانستان کودتا کرد تا سگ‌های وفادار آمریکا کاخ ریاست جمهوری را اشغال کنند،  دقیقاً همانطور که در ایران هم شاه فرار کرد تا ارتش «در کنار مردم» قرار گیرد!   از اینرو زمانیکه از پرزیدنت اشرف غنی،   صورتک اطوکشیدۀ طالبان پرسیدند چرا مثل دزدها گریختی،   او نیز به پهلوی دوم اقتداء نمود:  

 

«[...] اشرف غنی می‌گوید که برای جلوگیری از سیلاب خون تصمیم به ترک افغانستان گرفته است.»

منبع:  رادیوفردا،   مورخ 15 اوت 2021 

 

بله واشنگتن این جملۀ جادوئی را برای همین مواقع «خلق» کرده و در دهان همۀ خادمان فراری‌اش چپانده.  پهلوی دوم هم وقتی به دستور آمریکا، ‌ کشور را به مشتی اوباش اسلام‌گرا تحویل ‌داد،  دقیقاً همین حرف را زد!   به این ترتیب «خادم فراری» بجای ابراز شرمندگی از خیانت و گریز از مسئولیت‌اش،‌  در جایگاه بزرگوار و طلبکار و مردم‌دوست می‌نشیند و قربانیان خیانتش می‌باید ممنون «لطف و انسانیت» ایشان باشند!   امروز هم افغان‌ها،  همچون ایرانیان می‌باید بدانند که رهبران‌شان،  اشرف غنی و آریامهر به آنان خیانت نکرده‌اند؛ به ملت «لطف» کرده،  گریخته‌اند و کشور را به غارنشینان جیره‌خوار آمریکا سپرده‌اند باشد تا آمریکا  و رعایا بتوانند ضمن لنگر انداختن در جایگاه «مدافع حقوق بشر»،  به جهانیان بباورانند که غارنشینان پدوفیل و برده فروش نیز می‌توانند حقوق بشر را رعایت کنند:

 

«بریتانیا: به رسمیت شناختن طالبان منوط به رعایت حقوق بشر است»

منبع:  یورونیوز،   مورخ  17 اوت سالجاری

 

پیوند زدن طالبان به رعایت حقوق بشر اگر نشان شارلاتانیسم نباشد، مسلماً نشان بلاهت ‌است.   تصور کنید دولت فخیمۀ بریتانیا از اهالی «دیوانه‌خانه لاهیجان» انتظار رعایت حقوق بشر داشته باشد!   43 سال پیش همین جنایتکاران از روح‌الله خمینی و لات‌واوباشی که همراهش کرده بودند،   تصویر «مبارزان آزادیخواه» می‌ساختند!  و دیدیم که این جماعت اگر برای ملت ایران جز فقر و بردگی و دربدری نداشتند،  در راه خدمت به «استعمارگر» جهت تاراج و سرکوب ملت ایران مبارزات فراوان فرمودند.  دردسرتان ندهم،  طی پنجاه سال اخیر هر بار وزارت امورخارجۀ ایالات متحد بساط «حقوق بشر» پهن کرده،  هدفی جز ویرانی و غارت کشورهای مسلمان‌نشین نداشته.   دیروز در ایران و عراق،   و امروز در افغانستان!

 

این یک واقعیت است؛‌ دستگاه بایدن در افغانستان کودتا کرده،  ولی از آنجا که  شهامت ندارد مسئولیت جنایتش را بپذیرد ـ مثل همۀ تروریست‌ها ـ در کمال وقاحت انگشت اتهام را به سوی اشرف غنی،  ارتش و ملت افغانستان گرفته و سرزنش‌‌شان می‌کند که چرا با طالبان نمی‌جنگند.  ولی شباهت‌ها میان آنچه امروز در افغانستان می‌گذرد،   با آنچه در بهمن‌ماه 1357 در ایران گذشت به صراحت واقعیت را نشان می‌دهد.  دیروز پاشنه‌آهنی‌ها برای جبران شکست‌شان در ویتنام از ملت ایران انتقام گرفتند،  و کشورمان را به «هولیوودستان» تبدیل کردند؛    امروز همین جنایتکاران برای جبران شکست‌ مفتضحانه‌شان در سوریه،   نیازمند ایجاد «هولیوودستان 2» شده‌اند.