اعلیحضرت تیشهوری!
طی ماه ژوئیه شاهد حضور جوزف بایدن در
منطقه، و متعاقب آن سفر ولادیمیر پوتین به ایران بودیم. جهت پرهیز
از اطالۀ کلام، در وبلاگ امروز فقط به
«معجزات» سفر بایدن میپردازیم که رضا پهلوی را به «اعلیحضرت تیشهوری» تبدیل کرد
و ایشان رسماً تیشه به ریشه خلیج فارس و اقوام ایرانی و پرچم شیروخورشید زدند. باری اگر جنگ هستهای به راه نیافتاد؛ از گرما تلف نشدیم، و به ویژه اگر پیروزی پلوسی با دندان مصنوعی و
پستانهای سیلیکونی بر ارتش مائوتسه تونگ ما را از خنده رودهبر نکرد، در وبلاگ بعدی سفر ولادیمیر پوتین به تهران را
نیز بررسی خواهیم کرد.
سفر منطقهای جوزف بایدن با ارائه
تصویر «رستم صولت» از پیزیافندیهای شیعی و نقش سرنوشت ساز اینان در کمک به ارتش
روسیه آغاز شد! سپس، مستر پرزیدنت با هدف تهدید
اعراب و به منظور جا انداختن پیزی اسرائیل، تکه استخوان دندانگیری برای حکومت
ملایان پرتاب نموده، اعلام داشت،
«به ملایان اجازه نمیدهیم بمب هستهای داشته باشند!» تلویحاً به این معنا که شیعیها توانائی ساخت بمب
هستهای را دارند! بلافاصله تلویزیون الجزیره، بوق عربزبان حزب دمکرات آمریکا به سگ هار
وفادار دمکراتها تریبون داد تا با تکرار شعار «ما میتوانیم» تیز و آروغ ارباب را
مورد تأئید قرار دهد و به اعراب پیام دهد که،
«باید با اسرائیل و الزامات دستگاه
بایدن» کنار بیایند:
«[...]کمال خرازی، مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی و رئیس شورای
راهبردی روابط خارجی [حکومت اسلامی] [...] در مصاحبه با «الجزیره» اذعان کرد که
تهران، از «توانائیهای فنی لازم برای
ساخت بمب هستهای» برخوردار است اما «فعلاً» تصمیمی برای این اقدام ندارد.»
منبع: رادیو
فردا، مورخ 17 ژوئیه 2022
پس از ورود جوزف بایدن به عربستان، تلویزیون
ملایان به محمدجواد لاریجانی تریبون داد تا ضمن بازنشخوار فضولات حزب دمکرات، یکبار
دیگر آن را به ارزش بگذارد. از اینرو
شیرین زبانی لاریجانی نیز در سایت رادیوفردا منعکس شد:
«[...] اگر ایران
به این نتیجه برسد که سلاح هستهای بسازد کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.»
منبع: رادیوفردا،
مورخ 18 ژوئیه 2022
درگام بعد، ریچارد
مور، رئیس «ام. آی. 6»، در نشست امنیتی اسپن، استخوان کذا را بیشتر به ارزش گذاشته، جهانیان را از «عدم تمایل علی خامنهای به احیاء
برجام» آگاه نمود ـ منبع: رادیو فردا،
مورخ 21 ژوئیه سالجاری. میدانیم که
«خواست علی خامنهای»، نیست جز خواست
ارباب، و وقوقیههای جماعت نیز بر مبنای «خواست ارباب»
تنظیم میشود. از اینرو در فردای
همانروز، در وقوقیۀ مشهد، «تیز» ریچارد مور بر زبان علمالهدی جاری شد ـ
منبع رادیوفرانس انترناسیونال، مورخ 22
ژوئیه سالجاری.
باری پس از دو هفته، تکه استخوان اهدائی پرزیدنت زینالعابدین فایزر
با ارزش افزودۀ آن نصیب رئیس سازمان انرژی اتمی ملایان شده، ایشان پس
از لیسیدن و بوسیدن استخوان اهدائی ارباب،
با چند تیز و آروغ جانانه به قدرتهای
جهانی هشدار دادند که، «اگر نمیخواهند به برجام بازگردند، دیگران را معطل نکنند چراکه ما توانائی
ساخت بمب اتمی را داریم ولی چنین برنامهای در دستور کار نیست.» نقل به مضمون از
رادیو فردا، مورخ اول اوت سالجاری.
بله، همانطور که میبینیم، نخستین
سفر جوزف بایدن به اسرائیل و کشورهای عرب معجزات فراوان داشت؛ نه
تنها به نئاندرتالهای شیعی «توان ساخت بمب هستهای اعطا کرد» که صفوف شیخالله و
شاهالله را نیز فشردهتر نمود. تا جائی که اعلیحضرت با تجزیهطلبان به توافق
رسیدند و علی روضهخوان جهت لبیک به این اجماع،
یقۀ پهلویها را رها کرده، مخالفت
با نماد بردگی زن در ایران را به «200 ، 300 سال پیش» پرتاب نمود و آن را به حساب
غربیها گذاشت! سپس نوبت رسید به اوباش و رجالههای
جیرهخوار سازمان سیا که 44 سال است به سرکوب و کشتار و تاراج در ایران مشغولاند! اینان با
صدور یک بیانیۀ ابلهپسند، از خود سلب مسئولیت
کرده، ارباب غربیشان را تطهیر میکنند و
با بیشرمی و وقاحت ویژۀ جیرهخواران استعمار،
به صراحت «حق انتخاب آزاد زن
ایرانی» را نفی میکنند و آن را به تیز و آروغ آخوند پدوفیل و برده فروش ـ فقها ـ منوط
مینمایند:
«[...]حجاب
اجباری سیاستی بیفایده و پرهزینه بوده است [با توجه به عدم اجماع فقها]، پافشاری
بر استمرار این سیاست، اشتباهی بزرگتر از
اشتباه نخستین است.»
منبع: رادیو
فردا، مورخ سوم اوت 2022
به این ترتیب «همه» باید بدانند، چند
آخوند زیردم دریده، نماد بردگی را به
میلیونها زن ایرانی تحمیل کردهاند و آنگلوساکسونها و چماقداران شهربانی آیرونساید
و گزمههای ژنرال شوارتسکف در این میان هیچ نقشی نداشتهاند! همچنین
«همه» باید بدانند که رجالههای جیرهخوار استعمار از قماش تاجزاده و «کشتزار»
میرحسین موسوی و شرکاء، پس از 44 سال، مخالف تحمیل نماد بردگی به زن از آب درآمدهاند
و سیاست سازمانیافتۀ استعمار جهت سرکوب زن ایرانی را «بیفایده و اشتباه» میدانند
و آن را به فقها نسبت میدهند! بله، از وقاحت روسپیهای سیاسی هر چه بگوئیم کم گفتهایم، و همچنین از معجزات سفر بایدن به منطقه! هذیانات رهبرکبیر «انقلاب اسلامی سازمان سیا» و
بیانیۀ اوباش و رجالههای جیرهخوار این سازمان، و در رأسشان کشتزار میرحسین موسوی پیرامون حجاب
اجباری، شاهدی است بر این مدعا.
چه روزهای خوبی بود، آن دوران که واشنگتن با دولت ایران ارتباط
«رسمی» داشت، و با روح الله خمینی هم
روابط غیررسمی! آن روزها عدهای خود را
«چپ» میپنداشتند، عدهای هم مصدقی شده
بودند؛ جماعتی هم «مسلمان!» ولی وجه مشترک
این سه دسته، مخالفتشان با شخص شاه بود! به
عبارت دیگر، اینان میپنداشتند که اگر محمدرضا پهلوی برود،
استعمار بریتانیا که با کودتای سوم اسفند
در ایران رسمیت یافته نیز از ایران خواهد رفت! روشنتر بگوئیم، تبلیغات استعمار به این نئاندرتالهای انقلابی
چنین القا کرده بود که در رأس دستگاه استعماری جنایت و سرکوب و فساد سازمان یافته
اداری و اقتصادی و فرهنگی و ... کسی نیست جز شخص شاه! پهلوی دوم آن بالا نشسته و همه چیز در دست
اوست، اگر رفت همه این مشکلات حل خواهد
شد! جالب اینکه پس از 44 سال، باز هم شاهد همان تبلیغات ابلهپروریم که القا
میکند، حکومت کودتائی 22 بهمن 1357، «حکومت
علی خامنهای» است و با مرگ او همۀ مشکلات مملکت حل خواهد شد!
البته در دوران پهلوی دوم، زمانی
که سازمان سیا رسماً بساط تبدیل زباله به
رهبر اوپوزیسیون را پهن کرد، کسی پرچم ایران را با شلیته و تنبان والدهاش اشتباه
نگرفته بود، و صحبتی هم از «حجاب اختیاری، و جدائی دین از حکومت و ملیت های ایرانی و حذف
نام خلیج فارس » به میان نمیآورد! ولی این روزها، به ویژه پس از سفر بایدن به منطقه، شیعیها دیگر نیازی به لاپوشانی نمیبینند! رضا
پهلوی رسماً بر طبل «جدائی دین از حکومت» میکوبد، به این
امید که برای آخوند پدوفیل و برده فروش، حاشیة
امن ایجاد کند و دکان تجزیهطلب «شورای ملی تصمیم» هم یکبار دیگر پرچم ایران را
با شلیته تنبان حاج خانوم اشتباه گرفته و «شیر و خورشید» را از آن حذف نموده، باشد تا دل «ملیتهای ایرانی» را به دست آورد:
«[...] بخش
قابل ملاحظه ای از امضاء کنندگان با پرچم سه رنگ شیر و خورشید ایران شدیداً مخالف
بودند. لذا تصمیم گرفته شد پرچم حذف شود و بجای آن چندین
قلب نیم شکسته رنگارنگ بعنوان سمبل و نماد ملیتهای مختلف ایران گنجانده شود.»
منبع: گویانیوز،
مورخ 20 تیرماه سالجاری
بله، یکصد
سال پس از حذف نماد آناهیتا از آرم شیروخورشید پرچم ایران در دورة قاجار، «اقوام ایرانی» نیز به ارادۀ استعمار تبدیل
شدهاند به «ملیتهای ایرانی!» نمادشان هم چند «قلب شکسته» و رنگ و وارنگ است
که جای «شیروخورشید» را گرفته! جالب
اینجاست که در گفتگوی رضاپهلوی با «جمعیت سوسیال دمکراسی برای ایران»، هیچ اشارهای به این جفتکپرانیها نمیشود!
پیش از ادامه مطلب یادآور شویم، بنیانگزاران
شورای کذا، یعنی جمعیتی که نام فریبندة
«سوسیال دموکراسی برای ایران» را بر خود نهاده،
ولی در واقع از فاضلاب چهارده معصوم سر برآورده، 11 روز پس از انتقاد شدید از بیانات رضاپهلوی
ـ13 خردادماه سالجاری ـ ، همزمان با ورود جوزف بایدن به عربستان ـ 15
ژوئیه 2022 ـ گفتگوئی با اعلیحضرت برگزار
کرده، و طی آن «حذف» شیرو خورشید و نام خلیج
فارس، و بسیاری مسائل اساسی دیگر را
زیرسبیلی در کرده! خلاصه بگوئیم حضرات که برای دریای خزر پیراهن میدریدند،
به احترام اسرائیل و شیخکهای عرب و استعمار
غرب، در مورد «حذف نام خلیج فارس، تجزیة
ایران، و جدائی دین از حکومت»، یعنی تأمین حاشیۀ امن برای آخوند پدوفیل و برده
فروش با یکدیگر گویا به «توافق» رسیدهاند و جای تردید نیست که «آیندة درخشانی»
در انتظارملت ایران است! خصوصاً که علی روضهخوان هم تمام تلاش خود را به
خرج میدهد تا با تیز و آروغ، حمایت بیقید و شرط اربابان غربیاش از
اسلامگرایان و سرکوب زن ایرانی را هر طور شده واژگونه جلوه دهد و اینان را «مخالف
حجاب و اسلام» معرفی نماید، باشد تا از
این مفر، هم نانی برای پهلوی ها به تنور
بچسباند، و هم زمینه مناسب برای تکرار دور
باطل استعماری گذار از «شیخبهشاه» را فراهم آورد.
از اینرو همزمان با سالگرد درگذشت پهلوی دوم ـ درگذشتی که به مصلحت بعضیها تسریع شده بود ـ
علی روضه خوان را بالای منبر فرستادند تا ضمن
ارائة تصویر دلپذیر «طرفدار آزادی زن» از ارباب آنگلوساکسوناش، احکام
توحش شرع و قرار دادن زن تحت قیمومت مرد را به ارزش بگذارد:
«[...] غربیها سالها است که میگویند تا زمانی که زن
از قیود اخلاقی و شرعی رها نشود، نمیتواند پیشرفت کند [...] اما زن ایرانی در بیش از چهل سال گذشته توانسته
است با حجاب اسلامی و چادر در میدانهای مختلف علمی، اجتماعی، ورزشی، سیاسی، مدیریتی،
اقتصادی و فرهنگی حاضر شود و به موفقیتها و سربلندیهای بزرگ دست یابد [...]»
منبع: سایت ایرنا، مورخ 5 مردادماه سالجاری
بله «غربیها میگویند»، تا جیرهخوار سنتیشان بتواند سرکوب سازمان
یافتة زن ایرانی را به عنوان «مبارزه با غربگرائی» توجیه کند. و در این میان «حق انتخاب زن ایرانی» به عنوان
انسان، یکبار توسط ملای زیردمدریده، و بار دیگر توسط حکومتهای غربی آشکارا نفی میشود.
و چرا راه دور برویم غارنشینهای پشتون
نیز که سال گذشته توسط آمریکا در افغانستان به قدرت رسیدند، و تمامی زرادخانۀ آمریکا با دستودلبازی در
اختیارشان قرار گرفت، دقیقاً همین ترهات رهبر انقلاب سازمان سیا را
بازنشخوار میکنند:
«[به گفتة وزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان] حکومت
مسئولیت دارد که مردم را به راه نیک دعوت و هدایت کند [...] در ۲۰ سال گذشته [غربیها] ذهنیت جوانان و
نوجوانان را بنا به قوانین غربی عیار کردند [...] حالا مسئولیت طالبان است که ذهنیت
آنها را تغییر دهد.»
منبع: بی بیسی، مورخ 31 ژوئیه سالجاری
میبینیم که حکومتهای اسلامی در ایران و افغانستان
آخور مشترکی دارند: چاهک آنگلوساکسونها! وظیفهشان
هم مشترک است: سرکوب افغانها و ایرانیان،
و ارائه تصویر دلپذیر «طرفدار آزادی و
دمکراسی» از ارباب غربیشان و به ویژه بحرانسازی در کشورهای مجاور!
به عنوان نمونه در آخرین روزهای ماه ژوئیه، غارنشینان
پشتون با مرزبانان ایرانی درگیر شدند، چرا که گویا میخواستند پرچم طالبان را در
خاک ایران نصب کنند! البته شیعیها با اسلامگرایان این حرفها را
ندارند؛ همین طالبان تا عمق 30 کیلومتری وارد خراسان
شده، و در آنجا بساط قاچاق سلاح و مواد
مخدر و خرید و فروش روسپی پهن کردهاند؛ حق و حساب امثال علم الهدی را هم پرداخت میکنند،
باشد تا ایشان ضمن تطبیق وقوقیة جمعه با
فرمایشات رئیس «ام.آی. 6»، توافق حقوقی برجام را هم یک «اشتباه» بخواند:
«[...] احمد علم الهدی [...]روحانی پرنفوذ خراسان، برجام
را به طور کلی اشتباه دانست[...]»
منبع: رادیوفرانس انترناسیونال، مورخ 22 ژوئیه سالجاری
از عرعر علم الهدی، «همه» باید نتیجه بگیرند که شورای امنیت سازمان
ملل در مورد یک اشتباه، قطعنامۀ 2231 را صادر کرده است! همانطور
که در وبلاگهای پیشین هم به کرات گفتهایم،
پایه و اساس سیاست استعمار، قرار
دادن ایران در انزوا، و اعمال تحریمهای
اقتصادی بر ملت ایران است. و جهت تحقق این
شرایط کافی است یکجانبهگرائی و روابط ضدحقوقی در دستور کار دولتهای پیاپی در
ایران قرار گیرد.
پس از پایان جنگ اول جهانی، کودتای سوم اسفند پایه و اساس این سیاست
استعماری شد و لندن با صورتک پهلوی اول، هم قرارداد استعماری دارسی را تمدید کرد؛ هم
به سانسور آثار ادبی رسمیت بخشید؛ هم کشورمان را به جولانگاه ارتش آلمان نازی
تبدیل نمود و از همه مهمتر برای سیاستگزاری
جهت سرکوب عمومی به پوشش زن ایرانی دخیل بست!
به این ترتیب روند آرام و متمدنانه
«کشف حجاب»، تلاش زنان ایرانی برای ایجاد مدارس دخترانه و
برگزاری میهمانیهای مختلط که بدون چماق باکینگهام پالاس، در اواخر دوران قاجار آغاز شده بود، با
دخالت دستگاه استعماری میرپنج، پشت قبالة پهلویها افتاد و همزمان تبدیل شد به
چماق محبوب آخوند پدوفیل و برده فروش که مبلغ تحمیل «نماد بردگی» به زن ایرانی بود!
ملایان ادعا میکنند «کشف حجاب» خواست پهلوی اول بوده. حال
آنکه نماد بردگی ویژه زنان اندرونی بوده است!
زنان ایلات و عشایر ایران نماد
بردگی بر سر ندارند؛ تفکیک جنسیتی هم نمیشناسند. در ضمن مطالبات مشروطهطلبان بر سلطنت پهلوی
تقدم تاریخی داشته و کافی است به چند بیت از سرودۀ معروف ایرج میرزا نیم نگاهی
بیاندازیم:
[...]
به عصمت نیست مربوط این طریقه
چه ربطی گوز دارد با شقیقه
مگر نه در دهات و بین ایلات
همه روباز باشند این جمیلات
چرا بیعصمتی در كارشان نیست؟
رواج عشوه در بازارشان نیست؟
زنان در شهرها چادر نشینند
[...]
حال که به ایرج میرزا رسیدیم، یادآور
شویم انتشار دیوان اشعار وی در دوران صدارت امیرعباس هویدا ممنوع شده بود! به
عبارت دیگر، منافع استعمار ایجاب میکرد تا ارتباط ایرانی با
واقعیت گسسته شود! همه میبایست این دروغ شاخدار را میپذیرفتند که
قبل از سلطنت پهلوی، همه زنان در چادر و
چاقچور بودند و هیچکس مخالفتی با نماد بردگی زن ایرانی نداشته! به این
ترتیب ملایان هم میتوانستند تحمیل «نماد بردگی» به زن ایرانی را به عنوان «مبارزه
با استبداد شاه» به ارزش بگذارند و هنوز که هنوز است علی روضهخوان، جهت توجیه سیاست استعماری و تأمین منافع
اربابان غربیاش از همین چاهک دروغ تغذیه میکند:
«[...] حقیقت قضیه این است که زنِ با شرف و با استعداد
ایرانی یکی از بزرگترین و مهمترین ضربهها را به ادعاها و دروغهای تمدن غربی
زده است و آنها از این موضوع به شدت عصبانی هستند.»
همان منبع
بله به ادعای علی روضه خوان، غربیها خیلی عصبانی هستند! و با تکیه بر تیز و آروغ رهبر معظم، میباید
بگوئیم، غربیها گویا خیلی دوست دارند عصبانی باشند! به
همین دلیل بود که برای گسترش عصبانیتشان،
افغانستان را به طالبان واگزار
کردند تا نماد بردگی بر زنان افغان هم تحمیل شود!
<< بازگشت