دجال و رجاله!
...
هین که دجال بیامد بگشا راه مسیح
هین که شد روز قیامت ...
ما از همة طرفداران آزادی بیان و دمکراسی میخواهیم از تجمع در خیابان و از شرکت در هرگونه تظاهرات، به ویژه تظاهرات مخالفنمایان خودداری کنند. این تظاهرات فقط با هدف سرکوب ملت ایران سازمان داده میشود تا حاکمیت جنایتکار آمریکا را در جایگاه «مدافع حقوق بشر» تثبیت کند. به همین دلیل است که سنای ایالات متحد برای دفاع از حقوق بشر در ایران قصد اعطای «اختیارات ویژه» به رئیس جمهور را دارد.
به پیشنهاد جوزف لیبرمن که میدانیم از طرفداران پروپاقرص «حقوقبشر» است، سنای آمریکا میخواهد به رئیس جمهور آمریکا اختیاراتی اعطاء کند که او بتواند برای «دفاع از حقوق بشر»، به ویژه در ایران دست به عمل بزند. این خبر«خوش» در رادیوفردا، مورخ 29 دسامبر 2009، انتشار یافته. میبینیم که اهدای «نوبل صلح» به اوباما حکمتی داشت! محفل نوبل شکمش را برای یک جنگ خوب صابون زده. باری، به گزارش رادیوفردا، لیبرمن همچنین تأکید کرده که «مذاکرات هستهای حقوقبشر را نیز شامل میشود». خلاصه سال 2010 میلادی اگر ما ملت شانس بیاوریم، سرنوشتی مشابه عراق و افغانستان خواهیم داشت، اگر نه، بجای ارتش آمریکا یک کاروان خردجال دیگر برایمان به راه میاندازند.
همچنانکه پیشتر گفتیم، خطبة اول نماز جمعة پیشین در واقع «پیام» ارباب به گروه طاعون سبز و رهبراناش برای تداوم آشوبها بود. در راستای همین پیام است که سایتهای بیبیسی و صدایآمریکا تصویر تهاجم گروههای ضربت به مأموران انتظامی حکومت اسلامی را به عنوان تصاویر «درگیری مردم» با نیروهای مذکور به مخاطب حقنه کرده به زبان بیزبانی از ایرانیان میخواهند تا از این نوع «مردم» یاد بگیرند! البته این تصویر دوستداشتنی توسط فرانس پرس مخابره شده و بیبیسی هم «محض احتیاط» و در واقع برای اطمینان دادن به مخاطب هالو ، صورت مهاجمین را پوشانده تا بدانیم و آگاه باشیم که اگر چهرة مهاجمین مشخص شود، جانشان در خطر خواهد بود، درصورتیکه چنین نیست! ما این تصویر را منتشر میکنیم تا هم سرداران جمکران با چهرة چماقداران آیندة کشور آشنا شوند، و هم شوتوپرتها که در خیابان عربده میکشند، بدانند چه آیندة درخشانی در انتظارشان نشسته: حکومت اوباش نظامی بدون ریش و بدون نعلین!
از قدیم گفتهاند مستی و راستی! همة مقامات حکومت اسلامی با دیدن جمال بیمثال ارباب مست شده و راست میگویند، به ویژه پاسدار اللاریجانی و پرزیدنت «المهرورزی»! و اما از رسانههای جمکران هم بگوئیم که از خود بیخود شده، پریشان میگویند ولی در این میان شهربانی کلنل آیرونساید و ساواک حواسشان خیلی خیلی خوب جمع است، و به تمرین همان برنامة بهمن1357 مشغول شدهاند. روند کار اینان اعزام نیروهای ویژة نظامی، یا همان گروههای ضربت با لباس مبدل به خیابانها جهت تهاجم به نیروهای انتظامی است. نیروهائی که از قضای روزگار فاقد سلاح گرم هم هستند! روشنتر بگوئیم هدف از این عمل خداپسندانه، یعنی ایجاد درگیری بین نیروهای ضربت و نیروهای انتظامی این است که نخست به نیروهای انتظامی تفهیم کنند که در برابر «مردم»، یعنی در برابر همان نیروهای ضربت با لباس مبدل که از قضای روزگار به انواع فنون رزمی مسلطاند، جز باتوم هیچ سلاح دیگری نخواهند داشت و اگر در برابر چنین «مردمی» قرار گرفتند میباید فرار را بر قرار ترجیح دهند، در غیر اینصورت خونشان پای خودشان خواهد بود.
همچنانکه در تصویر فوق میبینیم، دو سه تن از «مردم» کذا بدون نقاب و بدون حجاب، با شلوار جین و کفش ورزشی در کمال «خونسردی» و با بهرهگیری از مهارتهای رزمی خود مشغول کتک زدن مأموران انتظامی هستند. مهاجمان کذا کوچکترین نگرانی از عواقب عمل خود ندارند، چرا که مأموریت دارند با ایجاد تزلزل در نیروهای انتظامی، نه تنها زمینة سرکوب را گسترش دهند که برای کاروان خردجال آینده نیز زمینة مناسب را فراهم آورند. همچنانکه در سال 1357 نیز با ایجاد درگیری در بطن نیروهای مسلح همین تزلزل مطلوب برای فروپاشانی به وجود آمد.
باری در تصویر کذا میبینیم، نیروهای انتظامی به سلاح گرم مجهز نیستند و مهاجمین نیز گویا بخوبی از این امر آگاهاند! چرا که اگر این افراد مسلح میبودند به محض آغاز تهاجم به یکی از آنان، دیگران میبایست به سوی مهاجم یا مهاجمین آتش میگشودند، ولی میبینیم که هیچیک از نیروهای انتظامی اسلحه به دست ندارد و حتی یکی از آنان در حال فرار دیده میشود! در محل این درگیری «مردمی»، جمعیت به چشم نمیخورد، به عبارت دیگر از محل تظاهرات فاصله داریم! پس خوب به این تصویر بنگریم که «تظاهرات مسالمتآمیز»، «خط امام» و توحش جنبش سبز را متجلی میکند. عربدة حاکمیت آمریکا و شرکایاش در سازمان ناتو برای دفاع از همین قماش حقوق و مطالبات به آسمان برخاسته. خشونت و توحشی که در این تصویر میبینیم، بازتاب اهداف واقعی رهبران خودفروختة جنبش سبز و اربابانشان در لندن و واشنگتن است. حال که از «اصل مطلب» یعنی آغاز روند «خودبراندازی» حکومت اسلامی آگاه شدیم بازگردیم به سخنان شیرین مقامات جمکران و در این مسیر از پاسدار لاریجانی آغاز کنیم که اخیراً در مصر به پابوس اهودباراک و نتانیاهو شتافته بود و یک «دهفرمان» نیز از دستهای مقدس نخستوزیر اسرائیل دریافت کرد.
البته این ده فرمان با آن دهفرمان «بیبیگوزکهای» کتب مقدس هیچ ارتباطی ندارد. ده فرمان نوین توسط حزب کارگر و لیکود در اسرائیل، تحت عنوان «رموز مملکتداری» و ویژة حکومت اسلامی تنظیم شده. خلاصه بگوئیم، این دهفرمان «قطبنمای بصیرت» را به دست جمکرانیان میدهد. وقتی پاسدار علیکوچیکه از مصر به تهران بازگشت علاوه بر رساندن پیام نتانیاهو به سرداران در مورد بازارگرمی برای حاجیه عبادی، سه فرمان از دهفرمان کذا را به تساوی و با رعایت «عدالت علوی» بین مهرورزی، آیتالله مکارم شیرازی و شخص شخیص خود تقسیم کرده، هفت فرمان باقیمانده را نیز به برادر عیالاش، یعنی استاد «علی مطهری» تقدیم کرد. و اینچنین بود که خواهر شیرین عبادی را دستگیر کردند تا حاجیه عبادی نتوانند به دفاع از حقوقبشر ادامه دهند. اما حاجیه عبادی از آن بیدها نیست که از این بادها بلرزد، ایشان بلافاصله یک بیانیة سرشار از بلاهت صادر کرده به جهانیان گفتند، «به خواهرم گفته بودند اگر خانهاش را عوض نکند، و منهم به دفاع از حقوقبشر ادامه دهم دستگیر خواهد شد!» متن این بیانیه با کد: 11418 در سایت پیک ایران مورخ 8 دیماه 1358 منتشر شده.
دل چه خوردهست عجب دوش که من مخمورم
یا نمکدان که دیدهست که من در شورم
بوی جان هر نفسی از لب من میآید
تا شکایت نکند جان که ز جانان دورم
بله عبادی خیلی از حقوقبشر دفاع کرده، به ویژه از حقوق افتخار به دین و مذهب، عزاداری، پهنکردن سجاده، حق «صیغه شدن» دختربچهها، حق سنگسار و قصاص، حق مهملگوئی، مداحیآخوند، ستایش از آخوند منتظری، و از همه مهمتر دفاع از حقوق «مشاهدة روح» منتظری بر دوش فرشتگان بهشت و ... و خلاصه دفاع از حقوقی که هیچ ارتباطی با اعلامیة جهانی حقوق بشر نداشته، ندارد و نخواهد داشت. خوانندگان گرامی! تصدیق میکنید که فعالیتهای «دمکراتیک» حاجیه عبادی به ویژه در ماه مبارک محرم، ارکان نظام «یزید» زمان را حسابی به لرزه درآورده، و خلاصه «یزیدیان» خواهرش را نیز به همین دلیل دستگیر کردند، باشد که تنور یخزده کنیزکان مطبخی کاخ سفید گرم بماند، و اهالی مرز پرگهر تحفة محفل نوبل را از یاد نبرند. پس ما هم عبادی را رها کرده بازمیگردیم به دهفرمان اهدائی اهودباراک و نتانیاهو به پاسدار اللاریجانی، ملقب به علیکوچیکه!
دیده از خلق ببستم چو جمالش دیدم
مست بخشایش او گشتم و جان بخشیدم
جهت مهر سلیمان همه تن موم شدم
همچنانکه گفتیم سه فرمان از دهفرمان بین لاریجانی، مهرورزی و حضرت آیتالله مکارم شیرازی تقسیم شد، و هفت فرمان دیگر را به علی مطهری دادند که «طرح 7 مادهای آشتی» ارایه کند. آیتالله مکارم به محض مشاهدة تک فرمان کذا پرسشی بس عمیق مطرح کردند که در سایت تابناک منعکس شده. ایشان فرمودند، «آیا عقل اجازه میدهد که دشمن را شاد کنیم؟» بله، ژرفای این پرسش چنان بود که نویسندة این وبلاگ در آن غرق شده و هم اینک ادامة مطلب را از اعماق اقیانوس خرد حضرت آیتالله مینویسد. باری از آنجا که واژههای «عقل»، «دشمن» و «شادی» در زبان ملایان تعریف مشخصی ندارد، پاسخ به این پرسش حکیمانه برایمان مقدور نیست، پس برویم به سراغ تک فرمان پاسدار لاریجانی. ایشان که از تظاهرات حکومتی روز عاشورا سخت به وجد آمده بودند، ضمن هشدار به رهبران «مخالفان» از آنان خواستند راهشان را از جریان «زشتکار» جدا کنند. البته به نظر میرسد، روی سخن پاسدار لاریجانی بیشتر با میرحسین باشد که با صدور بیانیههای الکی به پوچ سازی یا تهیکردن مطالبات مخالفان حکومت از محتوای مادیشان اشتغال دارد.
اظهارات لاریجانی در سایت «رادیوفردا»، مورخ 8 دیماه سالجاری موجود است. پاسدارلاریجانی دارودستة موسوی را «چپ» و مخالفان حکومت توحش را «ضدانقلاب» معرفی کرده. چه خوب شد که فهمیدیم در جمکران، فاشیسم اسلامی و خط تحجر «امام» سیزدهم را «چپ» میخوانند! باری در همین جمکران یک جریان «چپ» وجود دارد که همچون دیگر گروهها و تشکلهای مبهم «سیاسی» در حکومت اسلامی، جیرهخوار شبکة آمریکائی دلالان اسلحه و قاچاقچیان «شریف» مواد مخدر است، و خود را «مستقل» و ضدامپریالیست هم معرفی میکند. بقیه، یعنی ملت ایران که با کل این حکومت مزدور و بیگانهپرست مخالفاند، در ردة «زشتکاران» قرار گرفته و علیلاریجانی «حکم جنگ» با آنان را صادر فرمودهاند.
علیکوچیکه میفرماید، تظاهرات روز عاشورا «جنگ با خدا» بود و خلاصه تظاهرکنندگان طبق قوانین حکومت توحش «محارب» شناخته شده و باید کشته شوند! لاریجانی همچنین نانی هم به ارباب خود یعنی اوباما قرض داده، و او را حامی مخالفان حکومت معرفی میکند حال آنکه اوباما و شرکاء، به گواهی مواضعشان از فدائیان اسلام و آخوند و ریش و نعلین به شمار میروند. با این وجود جیره خواران در جمکران اصرار فراوان دارند تا اینان را مدافع حقوقبشر جلوه دهند، باشد که بر جذابیتشان بیفزایند. این واژگون نمائی در راستای سیاست «تابوسازی» صورت میپذیرد. از قضای روزگار، حنازرچوبه نیز با توسل به همین شیوة مزورانه به تبلیغ برای رضاپهلوی پرداخته! بگذریم و بازگردیم به طرح 7 مادهای «آشتی»، ساخته و پرداختة علی مطهری.
استاد مطهری کوچیکه میپندارد دولت جمکران و رهبران طاعون سبز «حق انتخاب» هم دارند و میتوانند مسیر خود را به دلخواه انتخاب کنند. به عبارت دیگر این نابغة بزرگ جهان اسلام هنوز پیام قتلهای سیاسی اخیر، به ویژه ترور خواهرزادة میرحسین مفلوک را نگرفته! پس مهملات علی مطهری را رها کرده میرویم به سراغ مهرورزی که در حنازرچوبه، مورخ 8 دیماه سالجاری به راستی حق مطلب را ادا کرده، و میگوید، حوادث عاشورا نمایشنامهای استعماری بود!
رأی او دیدم و رأی کژ خود افکندم
نای او گشتم و هم بر لب او نالیدم
او به دست من و کورانه به دستش جستم
من به دست وی و از بیخبران پرسیدم
ساده دل بودم یا مست و یا دیوانه
ترس ترسان ز زر خویش همی دزدیدم
بله از حق نگذریم مهرورزی در مورد بخشی از حوادث کذا واقعاً راست میگوید:
«[...] نمايشنامهاي که صهيونيستها و آمريکائيها آن را سفارش دهند و بليتاش را پيشخريد کنند فقط خودشان تماشاچي آن هستند. دکتر محمود احمدينژاد [...] در محل نهاد رياستجمهوري [حوادث روز عاشورا را ] نمايشي تهوعآور [خواند].»
اتفاقاً ما هم باپرزیدنت مهرورزی موافقایم! فقط گویا «مستر» پرزیدنت فراموش کردهاند که همچون دیگر مقامات حکومت جمکران خود ایشان نیز از بازیگران اصلی همین نمایشنامة مهوع به شمار میروند! باری حنازرچوبه سخنان پرزیدنت مهرورزی را با کد: 867215 منتشر کرده. ما هم به مهرورزی توصیه میکنیم نگاهی به عکس فرانس پرس در این وبلاگ بیاندازد و به ما توضیح دهد، باتوجه به شرایط موجود، به چه دلیل در صدد پاسخگوئی به نمایشنامة استعماری برآمده و قصد برپائی یک نمایش مهوع دیگر را دارد؟ ایشان همچنین به ما بگویند چرا «ناجا»، همچون رژیم شاه که سربازان وظیفه را در بحران سال 57 در برابر مهاجمان خیابانی قرار داده بود، نیروی انتظامی فاقد تجربه و غیرمسلح را در برابر جمعیت خشمگین قرار میدهد؟ همچنین میخواهیم بدانیم در روزهای تاسوعا و عاشورا کدام نهاد حکومت قدرقدرت اسلامی گروههای ضربت را با لباس مبدل برای تهاجم به نیروی انتظامی به خیابانها آورده بود؟ اگر حوادث روز عاشورا ساخته و پرداختة دست استعمار است، که هست، مسلماً گروههای ضربت کشور امام زمان نیز از همان استعمار دستور میگیرند که در برخوردهای «رزمی» با نیروهای انتظامی از چنین «آزادیهائی» برخوردار شدهاند! البته انصاف داشته باشیم! جماعت «تظاهرکننده» در این عکس، همانطور که تمام رادیو همبونههای پر از چرک و کثافت در بوق گذاشتهاند، رفتاری بسیار «مسالمتآمیز» و عاری از هرگونه «خشونت» دارند! و بیدلیل نیست که حاکمیت آمریکا برای دفاع از حقوق اینان پای به میدان گذاشته.
هین که دجال بیامد ...
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت