جمعه، آبان ۲۷، ۱۳۹۰



غاز و قرآن!
...

در باب «نوروزهراسی» ارتش آدمخوار ناتو هر چه بگوئیم کم گفته‌ایم!   تمام تلاش این ارتش بر جایگزین کردن نوروز با «بهار»،   آنهم «بهار انقلاب» متمرکز شده.   روشن‌تر بگوئیم اعضای ناتو می‌خواهند با توسل به «جنجال رسانه‌ای» از یک‌سو کاروان‌های خردجال به راه اندازند و با جنگ افروزی «انقلاب» کنند،   و از سوی دیگر،  «نوروز» را با هیاهوی پساکودتای‌شان تحت‌الشعاع قرار دهند.   بمباران حلبچه،  اشغال عراق،  و ... و سازمان دادن به کاروان‌های خردجال که «بهارعرب» نام گرفته ریشه در «نوروزهراسی» استعمار و جیره‌خواران اسلام‌فروش‌اش دارد؛   ما ملت نکبت و ادبار «بحار عاظادی» را فراموش نکرده‌ایم‌!         

بعضی‌ها یک کاروان خردجال خیلی خوب در کویت به راه انداختند،   تا شیخک کویت بتواند با تکیه بر این لات‌بازی‌ها مجوز سرکوب صادر کند.  همزمان،   دولت فرانسه نیز در پی شکرخوری‌های اتحادیة عرب،   سفیر خود را از سوریه فرا خواند،  ‌ غافل از اینکه ارباب اصلی اتحادیة کذا یعنی آمریکا،   ناچار به بازنگری در مواضع خود خواهد شد.   به یاد داریم که پیشتر،   وزیر امورخارجة‌ یانکی‌ها،   به شورشیان مسلح «نصیحت» کرده بود که فریب عفو عمومی بشاراسد را نخورند و سلاح‌ را به زمین نگذارند.   اما به گزارش فیگارو،  مورخ 17 نوامبر 2011،  حاکمیت آمریکا «خشونت» را هم از سوی دولت بشار اسد محکوم کرد،  و هم از سوی مخالفان‌اش!  

آمریکا با این محکومیت رسانه‌ای،   پیام روشنی به مزدوران مسلح خود فرستاد،   و به اینان تفهیم کرد که حمایت از شورش مسلحانه در سوریه برای‌ واشنگتن مشکل شده!   بله،   «که عشق آسان نمود اول» ولی اشکالات بعدی باعث شد وزارت امورخارجه آمریکا «کژ» شود!    در نتیجة «کژ شدن» وزارتخانة کذا، ‌ روز گذشته نمایندگان اتحادیة عرب نیز «مژ» شده و طی نشستی در پایتخت مراکش،   3 روز به دولت سوریه مهلت دادند تا به سرکوب‌ها پایان دهد.   و اما بشنویم از واکنش بریتانیا که از زبان «شکفا»،  رهبر اخوان‌المسلمین سوریه انتشار یافته.   ایشان از شاخة اسلامی ارتش آدمخوار ناتو در ترکیه جهت دخالت نظامی در سوریه استقبال رسمی به عمل آورده‌اند.  گویا «کباب ترکی» به مذاق «شکفا» خوش آمده!   

به گزارش فرانس‌پرس،   رهبر «اخوان المسلمین» سوریه،   «محمد ریاض شکفا» می‌گوید،  ‌ «ما» فقط با دخالت نظامی ترکیه در سوریه می‌توانیم موافقت کنیم!   شرح و تفصیل خودفروختگی «شکفا» در سایت لوموند،   مورخ 17 نوامبر 2011  انتشار یافته.   دم‌جنبانی اسلام‌گرایان سوری برای ارتش ناتو دلیل موجه دارد؛   افشای مبال «پرچین»،   یعنی همان کانتینر فولادی «دیفید کامیرون»،   نخست وزیر بریتانیا را به افلاسی تراژیک  افکنده.   به گزارش سایت عرب زبان نووستی،   مورخ 17 نوامبر سالجاری،  حضرت «دیفید» فرموده‌اند:          
«[...] قال ديفيد كاميرون:  أريد أن أسأل:  ما هو شكل أوروبا التي نريدها ؟»

«ديفيد كاميرون» که نیازی به ترجمه ندارد.  «ارید ان اسال» نیز به همچنین!  «هملت»،  نمایشنامة معروف شکسپیر را که فراموش نکرده‌ایم؛   ایشان نیز وقتی درمانده بودند،  «اسال» می‌کردند،   «بودن،  یا نبودن...» اما دیوید کامرون با «هستی» کاری ندارد،  دلنگرانی ایشان «ر..دن» اتحادیة‌ اروپاست.   در واقع روی سخن «دیفید» با کاترین اشتون،   نمایندة اتحادیه کذاست که روز گذشته به مسکو رفت تا همزمان با مسائل دیگر،   تکلیف برنامة هسته‌ای حکومت کفن‌فروش‌ها را نیز همانجا «روشن» کند.   البته از ترجمة «قال‌ها»،   یعنی گفته‌های «دیفید» به فارسی چندان مطمئن نیستیم،   ممکن است ترجمة ما از انواع ترجمه‌های «صد من یک غاز» باشد.     
 
وقتی به ما اهالی مرزپرگهر «جهان سومی»،  ‌ «عقب افتاده» و ... و «وحشی» می‌گویند،   دلیل موجه دارد؛   ما «غاز» را دستکم گرفته‌ایم!   به عنوان نمونه،   ما «مردم» فرهیخته،    بیکارگان و علاف‌ها را می‌گوئیم،  «غازچرون»!   و اگر اظهار نظر کسی به مذاق‌ مقدس‌مان خوش نیاید،   بدون آنکه به خود زحمت گفتگو بدهیم،   طرف را می‌فرمائیم،  «برو غازتو بچرون»!   یا هر آنچه بی‌ارزش بدانیم،  «صد من یک‌غاز» می‌خوانیم،   بدون اینکه در نظر داشته باشیم که «غاز»،  معرب «گاز» نیز هست!   بله،   به همین دلیل بود که اعراب،‌  نیاکان ما را «عجم» می‌خواندند؛   اجدادمان زبان شیرین عربی را «بیلمیرم» بودند.

البته تازیان دلائل دیگری هم برای تحقیر نیاکان والاتبار ما داشتند.   به عنوان مثال،    وقتی جانشینان محمد «صاد»،  خاک تیسفون را به توبره می‌کشیدند و  برای رعایت «عدالت» فرش بهارستان‌مان را تکه، تکه می‌کردند،   واکنش پدران ما چه بود؟   بر اساس روایات «صدمن یک‌غاز» پروپاگاندیست‌های طویلة مک‌کارتی،   «ایرانیان با آغوش باز از اسلام،  یعنی از دین اشغالگران استقبال کردند!»  ای داد بیداد!   که باز هم ارزش «غاز» را نادیده گرفتیم!  همین غاز میلیاردها دلار ارزش دارد؛   باور نمی‌کنید از «نوفاتیک» بپرسید!   «نوفاتیک» چیست، می‌دانید؟   «نوفاتیک»،  معرب «نوا تک» است.   پیش از ادامة مطلب،  لازم است در رابطه با توافق استالینیست‌ها با یانکی‌ها برای کودتا در ایران که در وبلاگ «پارچین و پیتزا» خواهان افشای اسناد آن توسط دولت روسیه شده بودیم،   بیشتر توضیح دهیم.

اگر حاکمیت روسیه از گذشتة استالینیست خود در «شوروی» فاصله گرفته و از «نظم دمکراتیک» حمایت می‌کند،   افشای اسناد توافق سران شوروی با آمریکا پیرامون کودتاهای غرب در ایران بر اعتبارش خواهد افزود.   با چنین عملی روسیه از یکسو،  حسن نیت خود را به ایرانیان طرفدار دمکراسی ثابت می‌کند،  و از سوی دیگر،  جدا شدن سیاست حاکم بر روسیه را از شیوه‌های ضدانسانی اتحاد شوروی در عمل نشان می‌دهد.   مسلم است که افشای چنین اسنادی روابط «مسکو ـ واشنگتن» را خدشه‌دار خواهد کرد،   ولی راه‌های دیگری نیز وجود دارد.   از آنجمله است شبیه‌سازی «ویکی‌لیکس!»              

روسیه هم می‌تواند یک سایت «ویکی‌لیکسوف» داشته باشد که اسناد محرمانة‌ زدوبند تاواریش‌ها را با سازمان سیا افشا کند.  و از آنجا که «ژولین اسانژ» بیکار شده و غاز می‌چراند، مسکو می‌تواند این پیرو راه حق و حقیقت را به «استخدام» خود درآورده و حق حقوق‌اش را نیز به صورت غیرمستقیم از طریق شرکت «نوفاتیک»‌ بپردازد.   شرکتی که علاوه بر استخراج «غاز» از «استقلال» نیز برخوردار است. 

 به گزارش سایت عرب زبان نووستی،  مورخ  16 نوامبر 2011،  به گفتة «محمدبن صالح‌السعد»،   وزیر «نفط و غاز» قطر،   شرکت مذکور برای استخراج «غاز» از حوزة ‌«یامال»،   واقع در آرکتیک،  و همچنین تولید «غاز مایع» با دولت قطر شریک شده:          

«أعلن وزير النفط والغاز القطري [..] محمد بن صالح السعد،  أن دولة قطر [...] بالمشاركة في مشروع استخراج الغاز في شبه جزيرة يامال بشمال سيبيريا الروسية،   و كذلك [...] الشركة نوفاتيك،   التي تعتبر مسؤولة عن مشروع يامال إس بي غي  للغاز الطبيعي المسيل.»

بله می‌بینیم که زبان عربی آنقدرها هم مشکل نیست!    با کمی انصاف و عدالت علوی می‌پذیریم که اگر سوسمارخواران نیاکان ما را «عجم» می‌‌خواندند،  «حق» داشتند؛  چون شمشیر به دست‌شان بوده و «حق» و عدالت با شمشیر است.   به پوسترهای «عین ‌اول» شیعیان بنگرید،  شمشیر از دست مقدس‌شان جدا نمی‌شود.   ایشان از همان روزها به اهمیت چماق و چاقو و «ارزش» نفط و غاز در آسیا آفریقا و «اوروبا» پی برده بودند؛   وزیر «نفط و غاز» قطر نیز در واقع سخنان آنحضرت را تکرار کرده و می‌گوید،  ‌ الان وقت مشارکته؛   چرا که در آفریقا،  آسیا و اروپا،  «نفط و غاز» حکم کیمیا دارد:   

«وقال السعد [...] الآن إمكانية المشاركة في مجموعة من المشاريع النفطية الغازية والنفطية الكيماوية في آسيا وأفريقيا وأوروبا [...]»

بله، حتی آن وزیر قطری هم به ارزش «غاز» پی برده.   باری،   پس از شنیدن «قال» وزیر نفت قطر،  حضرت «سرگئی شماتکو»،   وزیر انرژی روسیه نیز به ایشان اطمینان داده که در آیندة نزدیک،  کشورشان،   قطر می‌تواند کاهش صادرات «غاز» خود را به «اروبا» جبران کند:

«و في الوقت ذاته،   أكد وزير الطاقة الروسي سيرغي شماتكو،  أن قطر لاتنوي زيادة صادراتها من الغاز الطبيعي المسيل إلى البلدان الأوروبية في‌المستقبل القريب.   مع العلم أن صادرات قطر من الغاز الطبيعي المسيل في العام الماضي كانت قد ارتفعت إلى الضعف[...]»

خنده هم ندارد؛   عرب‌ها سرگئی را «سیرغی» می‌نویسند!    به گزارش نووستی،  حضرت سیرغی شماتکو در ادامه چنین «قال» کرده‌اند که «نوفاتیک» علاوه بر قطر،  مشارکت با هند و «یابانیه» را نیز مد نظر دارد:   

«[...] ويذكر [...] بالإضافة للقطر [...] تبحث شركة نوفاتيك إمكانية التعاون مع شركات يابانية و هندية [...]»

در آغاز گزارش اقتصادی نووستی نوشته شده،   «يامال،  الغاز،‌  قطر، ‌ روسيا»،  و در انتهای آنهم آمده: «تسجيل الدخول،   الاسم المستعار،  كلمة المرور!»  یادآور شویم،  «یابانیه» همان «ژاپن» خودمان است.   منطقاً سوسمارخواران می‌بایست «ژاپن» را «جابون» یا «جابان» تلفظ کنند.   به استنباط ما عرب‌هائی که ژاپن را «یابانیه» می‌خوانند،   با زبان «مرکل» و زبان‌های بیابانی هم‌سو نیز آشنائی دارند!   حال که به آنجلا مرکل رسیدیم،  بد نیست نگاهی داشته باشیم به قال‌های گهر بار «دیفید» در برلن!   نخست وزیر بریتانیا به آلمان رفته و مرکل را فرمود،  «برای حفاظت از منطقه یورو توپخانة سنگین را به کار اندازید!»

گویا دیوید کامرون به دوران «چمبرلن» روشن‌ضمیر بازگشته!   اما آنجلا مرکل «خردمند»،  نیک می‌داند که برای دفاع از سرمایه‌داری آنگلوساکسون‌ها نمی‌تواند با توسل به شعارهای پوچ نازی‌ها،  نقش هیتلر را ایفا کند و «هل من مبارز» بطلبد.   در نتیجه،   «نبرد من»،  یا همان قرآن نازی‌ها را زمین گذاشته،   به «گوته» متوسل شد.   پس آنگاه مرکل فرهیخته دیوید را گفت،  «افسوس که آن دولت بیدار بخفت»،   می‌خواهیم ولی نمی‌توانیم؛   چون امکان‌اش نیست:

«[...] انغيلا ميركل [...] مصرة على مبدأها بإقناع كاميرون [...] المصلحة الأوروبية جمعاء بعيدا [...]»

چنین گفت «انغیلا به دیفید» و اینگونه بود که امروز سقوط شاخص بورس لندن از کاهش بورس سرکوزی چشمگیرتر شد.   بله،   برخلاف آنچه شایع شده،  خواستن، توانستن نیست. ولی توانستن،  می‌تواند نشان  خواستن باشد.   به عنوان نمونه وقتی بعضی‌ها در روسیه یک قرآن 800 کیلوئی به ایتالیا سفارش می‌دهند که «بزرگترین قرآن جهان» را در «کازان» به نمایش بگذارند،   پیام‌شان حداقل برای ملت ایران روشن است:

اهالی مرز پرگهر!  بی‌خود شکم‌تان را صابون نزنید؛   اسناد ساخت و پاخت شوروی را  با اعضای ناتو پیرامون کودتاهای 28 مرداد 1332، ‌ و 22 بهمن 1357 افشا نخواهیم کرد. ایرانیانی که دمکراسی می‌خواهند،   بروند «یامال» و «غاز» بچرانند؛  آن‌ها که قرآن می‌خواهند بیایند «روسیا»؛   به «کازان»،   شهر غازان خوش آمدید!   برای تسجیل‌الدخول،  می‌توانید از الاسم المستعار و كلمة المرور هم استفاده کنید!














...










  



Share