پنجشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۹۲

رَمَدان و کودتا!

 
همزمان با انتشار خبر درگذشت پرنسس فوزیه فواد،‌   نخستین همسر پهلوی دوم،  محور «تهران ـ قاهره» برای دومین بار فروپاشید!   هدف از ایجاد این محور تضمین سلطة امپراطوری دزدان دریائی ـ  بریتانیا ـ  بر شاهرگ آبی «تنگة‌ هرمز ـ کانال سوئز ـ جبل‌الطارق» است که مسیر سنتی تاراج و تجارت قاچاق آنگلوساکسون‌های این‌سوی آتلانتیک بوده و هست.   مسیری که آمریکا در آن حضور «سنتی» نداشته.   در این مسیر نورانی هر بار منافع استعماری بریتانیا تهدید شده،  بلافاصله یک محور «تهران ـ قاهره» به راه افتاده!
 
نخستین بار این محور با ازدواج فوزیه و ولیعهد ایران،  در گیرودار اعلام «بی‌طرفی» دولت ایران در جنگ جهانی دوم به راه افتاد،  و همچنانکه شاهد بودیم نتایج جنگ دوم این محور را در هم شکست و به ازدواج پرنسس فوزیه با پهلوی دوم پایان داد.  در اواخر دوران ریاست جمهوری حسنی مبارک،  لندن برای بازسازی این محور به جنب و جوش افتاد و بسیاری از  مقامات قلعة حیوانات،   از جمله پاسدار علی لاریجانی راهی قاهره شدند.  پس از تحولات مصر که به استعفای حسنی مبارک انجامید،‌   محفل احترام به ادیان «محمد مرسی» را برای «بحران‌سازی» مناسب تشخیص داد و اینچنین بود که ایشان را از صندوق‌های مارگیری بیرون کشیدند تا با تحمیل توحش دین بر جامعه،  کشور مصر را هم به طویله‌ای مشابه جمکران  تبدیل کنند و نان بیشتری برای اسرائیل به تنور بچسبانند.
 
برای تحکیم پایه‌های این سنگر توحش بود که محور «قاهره ـ پکن ـ برلن ـ  آنکارا» سازمان یافت و محمد مرسی بجای پرداختن به مسائل مصر،  هم‌صدا با رجب اردوغان و وستروله به تعیین تکلیف برای دولت سوریه مشغول شد!   دولت اسلامگرای مصر،  طی ماه ژوئن سالجاری،   همزمان با مانور نظامی جیره خواران آمریکا در اردن،   زمزمة لزوم دخالت ارتش مصر در سوریه را آغاز نمود!   و اینجا بودکه در پی ملاقات نخست‌وزیر چین با هنری‌کیسنجر،   رئیس ستاد ارتش چین برای نخستین بار راهی مسکو شد و آمریکا به ناچار یکبار دیگر ـ   همچون دوران جمال عبدالناصر ـ  پشت لندن را در مصر خالی کرد،  و ... و در سومین روز ماه ژوئیه‌ 2013،   ارتش مصر با یک کودتای ابریشمین محمد مرسی را بر کنار کرد؛ شبه‌قانون اساسی دینی را به تعلیق در آورد؛  و یک حقوقدان به عنوان رئیس موقت قوة مجریه منصوب شد.  در نتیجه،   شیپورهای ناتو،  و به ویژه شبکة تلویزیونی «بی. اف‌. ام» بلافاصله کشف کردند که «رئیس ستاد ارتش مصر مرد بسیار متدینی است!»   همزمان در پارلمان اروپا نیز،   نوچة کوبائی واتیکان،   «فارینیاس» را روی سرشان گذاشته و حلوا، حلوا می‌کردند!   در وبلاگ «توران و چلیپا» در مورد این حضرت توضیح داده‌ایم.   «گیلرمو فارینیاس» از جمله خشونت‌طلبانی است که آزادی را در توحش دین می‌جوید و به همین دلیل پارلمان «دین‌پرور» اروپا در راستای سیاست تشویق توحش و حماقت،  جایزة ساکاروف را به این جانور وحشی اعطاء کرده،   به این امید که کوبا هم مانند شیلی و کلمبیا به فاضلاب احترام به ادیان تبدیل شود.  خلاصه،   ماه ژوئیه 2013 با شگفتی‌های فراوان آغاز شد!  
 
خبر رسید که دیوید کامرون،   ‌نخست‌وزیر بریتانیا که زندگی طبیعی شیخک‌ها را «فرهنگ» ارزیابی می‌کند،  در قزاقستان مدافع حقوق‌بشر شده!   همچنین معلوم شد که «جنیفر لوپز»‌ فقط برای طرفداران حقوق بشر کنسرت می‌دهد!   بله،‌   یکوقت فکر نکنید که امثال «جنیفر» و شرکاء که از سن 14 سالگی پلکان شهرت را صدتایکی می‌پیمایند،  با شبکه‌های مافیا سروکار دارند؛‌  به هیچ عنوان!   اگر هم به فرض محال مافیا در زندگی امثال جنیفر نقشی داشته باشد؛‌   مافیای «خوب و مترقی و مؤمن و روشنفکر» است که به عنوان «فعال بدون مرز»،  با شعار «ما می‌توانیم»،  به پولشوئی،  برده فروشی،  قاچاق اسلحه و مواد مخدر می‌پردازد،  تا به ارادة الهی «تغییر» ایجاد کند!  به عبارت‌دیگر،   مافیای کذا از اعضای محفل «احترام به ادیان» است که به گزارش بی‌بی‌سی،  ‌مورخ 3 ژوئیه 2013 یکی از روسای آن ـ  ژان پل دوم ـ به دلیل معجزات‌‌اش،  بزودی در جایگاه «قدیس» خواهد نشست!    
 
یادآور شویم همچنانکه در وبلاگ «آتشفشان پروپاگاند» هم گفته بودیم مهم‌ترین معجزة این فاشیست لهستانی،  ایجاد «لژیون‌های مسیح» جهت تجاوز سازمان یافته به کودکان در سطح بین‌المللی بود.   بله،  فاضلاب اخلاق‌محوری را دستکم نگیریم!   به ویژه که سردمداران‌ فاضلاب کذا در حال «چنج» هستند.  و نوبت «چنج» کذا پس از ملکة هلند و شیخک قطر،‌  به پادشاه بلژیک رسیده.   «آلبرت دوم» در تاریخ 21 ژوئیه سالجاری به نفع ولیعهد از سلطنت کناره‌گیری خواهد کرد.  ولی جای نگرانی نیست؛  علیرغم رسوائی‌های بانک واتیکان،  رهبر فاضلاب،‌   مثل «حجرالاسود» پابرجاست و برخلاف «سلیمان نبی»،  ‌ عصا هم به دست ندارد‌ که طعمة موریانه‌ شود و راز  مرگ‌اش بر دیگران آشکار گردد!   هر چند پوسیدگی عصاهای نمادین‌اش را شاهدیم.  عصاهای سابقاً آهنینی که اینروزها چون پرکاه بازیچة دست نسیم‌اند؛  ‌ از آرژانتین تا ایران،  تا مصر،  تا ترکیه و ... و تا فرانسه!         
 
روز چهارشنبه،  3 ژوئیه 2013 در حوزة «یورو ـ دلار» چنان توفانی به پا شد که بوق‌های عموسام علاوه بر نلسون ماندلا،  ‌انقلاب‌های «مردمی» ترکیه و مصر را  فراموش کردند و ما هم در فرانسه از شنیدن «آژیر مقاومت» محروم شدیم!   این «آژیر» در ساعت 12 نخستین چهارشنبة هر ماه به صدا در می‌آید و به فرانسوی‌ها،  جنگ دوم جهانی و تهاجم آلمان نازی را یادآوری می‌کند.  ولی گویا این مسائل پیش‌پاافتاده تحت‌الشعاع  «رَمَدان»‌ ـ  در زبان فرانسه «رمضان» را «رمدان» گویند ـ  قرار گرفته!   همة سوپرمارکت‌ها به مناسبت «رمدان» کالای «حلال» می‌فروشند!  سرکة حلال،  خمیرحلال،‌  و ... و خلاصه انواع آشغال حلال،  ویژة فرزندان کنیز سارا،   همسر و خواهر اجاره‌ای حضرت قواد!   
 
هاجر،   کنیز اسطوره‌ای که مادر «مسلمین» است و مسلماً «دمکراسی» حاکم بر حرمسرای محمد صاد و به ویژه احکام «فمینیسم» صحرای کربلا را به کنیز مترقی و روشنفکر و هنرمندی مدیون هستیم که به افتخار همخوابگی موقت با حضرت قواد نائل آمده.   و اینچنین بود که زنان ایران،   در هزارة سوم از حقوق اجتماعی‌شان آگاه شدند،   آنهم از زبان اکبر رفسنجانی،  یکی از کهنه‌موشان‌ فاضلاب سازمان سیا:
 
«[...] مکتب اهل بیت موانع منزوی‌کننده برای زنان ندارد [...] در جامعه ما گروه‌ها و افراد متعصبی هستند که معمولاً به حقوق زنان نگاه سلیقه‌ای دارند و این هیچ تناسبی با نظام اسلامی ندارد[...] تحجر و دگم‌اندیشی است که زنان ایرانی را از فعالیت‌های سیاسی البته در چارچوب‌های دینی و ارزشی نهی کنیم [...]»‌

منبع:  بی‌بی‌سی،‌  مورخ 2 ژوئیه سالجاری
 
زنان ایران اگر این هاشمی بهرمانی را نداشتند چه می‌کردند؟  می‌گویند قرار است فاطمه،  دختر اکبر هاشمی به عنوان وزیر بهداشت معرفی شود.   اتفاقاً بهترین گزینه برای وزارت بهداشت حکومت قلعة حیوانات همین فاطمه رفسنجانی است.  این فرد با شعار «تغییر» و «ما می‌توانیم»،  در دورانی که ایدز بیداد می‌کرد،  موفق شد با وارد کردن «خون‌آلوده» هزاران ایرانی،‌  و به ویژه مبتلایان به «هموفیلی» را به این بیماری مبتلا کند،   و در طویلة عدالت علوی مجرم هم شناخته نشود!   این است یکی از فواید حکومت «سنتی ـ استعماری!» 
 
با نیم نگاهی به آفریقای جنوبی خواهیم دید که مشابه همین حکومت توحش در اینکشور برپاست.  پیش از اینکه خبر مرگ ماندلا منتشر شود،   در این مورد توضیح مختصری می‌دهیم و بعد می‌پردازیم به مسائل دیگر!
 
گذشته از سوابق درخشان پرزیدنت «زوما» در تجاوز و سوء‌استفاده مالی،   برای دریافت ابعاد «دمکراسی» در آفریقای جنوبی کافی است به گسترة‌ حضور افراد خانوادة نلسون ماندلا در ساختارهای «اقتصادی ـ سیاسی» اینکشور بنگریم.   به نظام فاسد و سنتی‌ای بنگریم که ‌آپارتاید اقتصادی را پشت صورتک قهرمانی‌های ماندلا پنهان کرده.  و هر چند رسانه‌های «پاترنوس» در مورد این آپارتاید خفقان گرفته‌اند،   «مانلیو دی‌‌نوچی» پیرامون این مطلب مقالة مفصلی در «ایل منیفستو» نوشته که ترجمة آن ‌در سایت «ولتر نت»،   ‌مورخ 28 اوت 2012 انتشار یافته.  حال که «ایل منیفستو» رسیدیم،   بگوئیم اجماع جهانی که در مورد «ضدامپریالیست» بودن حکومت ملایان جمکران ایجاد شده بود در همین رسانه فروپاشیده! 
 
مانلیو دینوچی در «ایل منیفستو»،   ‌مورخ  18 ژوئن 2013،‌  در مقاله‌ای پیرامون مانور نظامی آمریکا و 19 کشور متحداش در اردن ـ  این مانور از 9 تا 20 ژوئن 2013  برگزار شد ـ  ‌با  اشاره به سناریوی آتلانتیست‌ها جهت تهاجم نظامی به عراق می‌نویسد،  این یک مانور جنگی است که در آن نیروهای هوائی،  زمینی و دریائی شرکت دارند.  دینوچی در ادامه می‌افزاید:
 
«[...] نظامیان عمیقاً متعهد به دمکراسی،  نظیر سعودی‌ها،  یمنی‌ها،   قطری‌ها و دیگران،  همه گوش به فرمان ایالات متحد.  کشوری که حوزة‌ مسولیت‌اش علاوه بر مصر، ‌ خاورمیانه،  آسیای مرکزی و همچنین سوریه،  ‌عراق، ‌ ایران و افغانستان را نیز در برمی‌گیرد[...]» 
 
این نخستین بار است که پس از کودتای 22 بهمن 1357،  یک رسانة معتبر که آپارتاید حاکم بر آفریقای جنوبی را مطرح کرده،  به «نظارت» آمریکا بر کشور ایران به عنوان حوزة مسئولیت ایالات متحد اشاره می‌کند.   فراموش نکرده‌ایم که 34 سال است ملایان حاکم بر ایران ادعای «نبرد با آمریکا»‌ دارند،   و حتماً به همین دلیل است که سپرده‌های ارزی‌شان را در بانک‌های غرب ذخیره می‌کنند!   به این ترتیب،   «مال دنیا» باعث «فساد» غربی‌ها می‌شود و در نتیجه،   روز قیامت «خداوند بخشندة مهربان» غربی‌ها را به جهنم می‌فرستد و ملایان راهی بهشت می‌شوند!   به همین دلیل است که نلسون ماندلا با آپارتاید اقتصادی مخالفت نکرد!  و برای دریافت ابعاد مبارزات حضرات بد نیست نیم نگاهی داشته باشیم به فعالیت‌های «جکی سلی‌بی»،  از اعضای گروه نلسون ماندلا.
 
سلی‌بی، ‌ نمایندة مجلس،  سفیر آفریقای جنوبی در سازمان ملل،   رئیس کل پلیس،   رئیس اینترپل آفریقای جنوبی و ... و رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل بود.  به گزارش ولترنت،  مورخ 3 اوت 2010،  دادگاه ژوهانسبورگ «سلی‌بی» را به جرم همکاری با مافیا به 15 سال حبس محکوم کرد.  ولی حکم دادگاه ضمانت اجرائی نداشت در نتیجه سلی‌بی را آزاد کردند و گروهی که در مورد ایشان «تحقیق» کرده بود منحل شد:
 
«[...] نام جکی سلی‌بی در فهرست تبه‌کارانی که ریاست اینترپل را بر عهده داشتند به ثبت رسیده.  اوتو شتاین هاوزل، ‌ افسر اس‌اس از 1938 تا 1940،  رینهارد هایدریچ از 1940 تا 1942،‌ ارنست کالترن برونر از 1943 تا 1945 دیگر جنایتکاران علیه بشریت بوده‌اند که در جایگاه ریاست اینترپل قرار گرفتند[...]‌»
منبع:  ولترنت،  مورخ 3 اوت 2010
 
 حال که به اینترپل و مسائل پلیسی رسیدیم نگاهی داشته باشیم به تازه‌های ماجرای «آمیا» در آرژانتین. گویا بمب‌گزاری در مرکز یهودیان اینکشور نیز با مجوز وزیرکشور وقت «کارلوس ولادیمیر کوراچ» صورت گرفته.   به گزارش ولترنت،  مورخ 3 ژوئیه سالجاری،  دادگاه استیناف بوئنوس‌آیرس برای رسیدگی به تحرکات وزیر کشور ـ ‌ پرداخت 400 هزار دلار برای بمب‌گزاری در مرکز یهودیان ـ  پرونده تشکیل داده.  بد نیست بدانیم تابعیت حضرت کوراچ «اسرائیلی ـ آرژانتینی» است!  در نتیجه،   اگر نقش مقامات جمکران در انفجارهای «آمیا» به اثبات برسد،   ‌همکاری حکومت ملایان با دولت اسرائیل هم بر ملا خواهد شد و بی‌بی‌سی و رادیوفردا به خاک سیاه می‌نشینند!   هر چند که چرخش اخیر سیاست چین و روسیه،  به قول فرانسوی‌ها اینان را «دژا» به خاک سیاه نشانده!  
 
به همین دلیل است که بی‌بی‌سی و رادیوفردا اینبار ملاممد خاتمی را با صورتک «مخالف فاشیسم» به فروش گذاشته‌اند!   بله،   این جانور وحشی که به گواهی عملکرد و سخنرانی‌های‌اش همواره در راه نورانی هیتلر گام برداشته،  مخالف فاشیسم هم هست،  ‌چرا؟  چون بی‌بی‌سی چنین ادعائی می‌کند!  پیشتر هم گفتیم،  لات چنین می‌پندارد که با «تکرار» می‌توان دروغ  را به عنوان «راست» در اذهان جایگیر کرد،   و فاشیست سرسپرده‌ای نظیر محمد خاتمی را مخالف فاشیسم جلوه داد.   بله،   همه بدانند خاتمی مخالف فاشیسم است، حکومت اسلامی جمکران مشروعیت دارد،  و ... و از همه مهم‌تر همه بدانند که محمد مرسی نمی‌خواست توسط ارتش برکنار شود،‌   «اینهم» اسناد و شواهدش!
 
محمد مرسی در سخنرانی مسخرة اخیرش با کوفتن مکرر بر طبل «مشروعیت» دولت اسلامگرا،  ‌ عملاً زمینة برکناری‌اش را به دست خود فراهم آورد تا زمینة خشونت در مصر گسترش یابد.  چرا که با دخالت ارتش،   سه سنگر «برحق» و مبهم خشونت در مصر ایجاد شد:   «مردم» که مطالبات‌شان هم مشخص نیست؛   اخوان‌المسلمین که «قربانی» توطئه شده؛  و ارتش نازنازی که برای «مردم» دست به کودتا می‌زند!   از این گذشته،   محمد البرادعی که در میدان تحریر نماز به کمر می‌زد و مردم مصر را به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری فرامی‌خواند تا از اینراه برای حکومت دین‌فروشان کسب مشروعیت کند،  اینک در جایگاه «رهبر» اوپوزیسیون قرار گرفته.  همچنین محمد مرسی که جز «ستریپ‌تیز» در میدان تحریر و اعلام آمادگی برای شهادت برنامة دیگری برای کشور مصر نداشت،  چون دیگر قدرت‌پرستان در سنگر قربانی  لنگر انداخت تا بعضی‌ها بتوانند تشکل اخوان‌المسلمین را از بن‌بست سیاسی‌ای که در آن گیر افتاده بود نجات دهند!   این بود دلیل نفس‌کش‌طلبی مرسی و کوفتن بر طبل مشروعیت!   فعلة فاشیسم،  همچون روح‌الله خمینی و طرفداران‌اش می‌پندارند «آراء مردم»،  ‌ همچون توهم به وجود قادرمتعال «جاودان» است!  و اگر در برهة خاصی به دلیل شرایط،   «مردم» اینان را مورد تأئید قرار داده‌اند،  دیگر حق ندارند رای‌شان را تغییر دهند!  و حضرات هر جنایتی بکنند باز هم از تأئید مردم برخوردار هستند!  باری،   در پی سخنرانی مزورانة مرسی،  ارتش مصر با قرار گرفتن در کنار «مردم»،  تبدیل شد به «دشمن» اخوان‌المسلمین!
 
امیدواریم که در پی مرگ خجستة اسلام سیاسی در سرزمین فراعنه،  روند مسائل مصر زمینة آشتی ملی را فراهم آورد،   هر چند منافع استعمار،  به ویژه منافع لندن با آشتی ملی هم‌سوئی نشان نمی‌دهد.  در هر حال،   برنامة محورسازی بریتانیا برای تداوم تاراج سنتی از مسیر تنگة هرمز  و کانال سوئز همچنان ادامه خواهد یافت.   تحرکات شیخک‌ امارات و شکرخوری‌های اتحادیة اروپا به کنار،   شاهزاده محمد علی ـ  فرزند فواد دوم،   وارث تاج و تخت مصر و سودان که همچنان مدعی سلطنت است،   در تاریخ 27 آوریل 2013  در استانبول با شاهزاده خانم «نوال»،  دختر محمدداود پشتون‌یار،  پنجمین پسر محمد ظاهرشاه ازدواج کرده تا دکان فروش آشغال حلال و «رَمَدان» رونق گیرد و «گیلرمو فارینیاس» یا محمد خاتمی ـ  هیچ  تفاوتی با هم ندارند ـ  بجای فیدل کاسترو بنشیند!   
 
 
...