سافت رایش!
در آستانة 75مین سالگرد تهاجم آلمان نازی به کشور لهستان، آخوند طبسی اعلام داشت گروه «داعش» پیشتر در
«تاریخ» حضور داشته و از نسل «اموییون» است:
«[...] اموییون ـ همین
داعشیها که نسل اینها هستند [...] بیش از این هم در تاریخ بوده است[...]»
منبع:ایسنا، مورخ 7
شهریورماه 1393 خورشیدی، کدخبر: 13930531000139
بله گروه ساخته و پرداختة یانکیها که «یکشبه» در عراق ظهور
کرده و تجهیزات و تدارکات، سوخت، مهمات
و خودرو و آذوقه و خوراکش هم با کمکهای انساندوستانة یهوه ـ و نه آتلانتیستها ـ از «آسمان» میآید، طبق تحقیقات «علمی ـ شکمی» آخوند طبسی، از نسل
امویهاست و پیشتر هم در «تاریخ» حضور داشته!
به این ترتیب همانطور که بیبیسی
بمباران اتمی هیروشیما را به حساب «نیت خوب» و صلحطلبی گاوچرانها نوشته بود، آخوند طبسی هم از طریق قطع ارتباط پدیدة
«داعش» با انگیزههای مادی عموسام ـ مهار
منطقه و کنترل منابع انرژی ـ پدیدة زمان حال را به «تاریخ» تزریق میکند تا
وظیفة الهیاش یعنی سلب مسئولیت از ارباب را بخوبی به انجام رسانده باشد. از شما
چه پنهان یکی از بهترین شیوههای برق انداختن ماتحت عموسام استفاده از واژة
«تاریخ» به عنوان «روغن و واکس» است.
به عنوان مثال در دوران صدارت شاپور بختیار، یکی از متخصصان مؤنث جلا دادن «سرین» یانکیها، پس از
نکوهش «سازش»، به مجیزگوئی و مدیحهسرائی
برای آخوند مشغول شد و سرانجام نعلین متعفن روحالله خمینی را نیز در «قلب تاریخ»
رویت کرد! بله، ارائة تصویر دلپذیر از زالممد کبیر و سینه زدن
برای سیاست استعماری ضدلائیسیته به اراذل و اوباش «انجمن اسلامی» و نهضت عاظادی و
سران خودفروخته جبهة ملی محدود نمیشد. در این نمایش خردجال، گذشته از روشنفکران سرقبرآقا، «مداحان» مذکر و مونث که از نظر سنی «صغیر» هم
نبودند و در ظاهر نیز «مهجور» به نظر نمیرسیدند،
نقشآفرینی میکردند.
هنوز هم تفالههای محفل ضدلائیسیته همین نقش را بر عهده
دارند. و هر چند زمینة این «نقشآفرینی» به دلیل گسترش
ارتباطات تضعیف شده، مأموران غبارروبی نشیمنگاه عموسام با تمام قوی و
در تمام زمینهها به انجام وظیفه مشغولاند.
یکی به اثبات «علمی» توحید مشغول شده؛ دیگری
«دست نوشتة» مهدی اخوان ثالث را چسبیده، و از همه جالبتر «م. دلخواسته» یکی از نوچههای
بنیصدر است که گویا «دست نوشتة» شاپور بختیار خطاب به روحالله خمینی را پیدا
کرده!
بر اساس این دستنوشتة «جادوئی»، گویا در تاریخ7 شهریورماه 1356، شاپور
بختیار به خمینی نامه نوشته و از وی درخواست راهنمائی کرده. فرض میکنیم
که بختیار چنین نامهای نوشته باشد. در هر حال این «نامه» را نمیتوان به عنوان «سند
تاریخی» به مخاطب حقنه کرد. چرا که در سال 1356،
روحالله خمینی هیچکاره بود، شاپور بختیار هم «مسئولیت سیاسی» نداشت! شاید
نوچة بنیصدر خود را به خریت زده باشد، یا
شاید همچون دیگر لوتی و عنترهای عموسام که از نعمت حماقت و توحش برخوردارند ایشان نیز
به این «سجایا» مزین باشند. در هر حال،
از آنجا که فعلة فاشیسم به «ماتحت»
پدرومادرش خیره مانده و با واقعیت، یعنی «حرکت انسان در زمان و مکان مشخص»
بیگانه است، نوچة بنیصدر،
از یکسو زمینة واقعی نگارش نامة مذکور و جایگاه واقعی اجتماعی شاپور بختیار
را نادیده گرفته، و از سوی دیگر با تکیه بر اسناد «معتبر» سفارت
«انگلستان»، و ادعاهای این و آن میکوشد «شاپور بختیار» را
طرفدار استبداد و کارساز قدرتطلبی آخوند معرفی کند و ... و نهایت امر کودتای
«مردمی» 22 بهمن 57 آتلانتیستها را به ارزش بگذارد.
استدلال شکمی «دلخواسته» به روال سنتی بر پایة پوشالی
مطالبات ایدئولوژیک تل موهوم «مردم» تکیه دارد.
مردمی که طبق معمول با شعار فاقد
شعور «مرگ» به میدان آمده بودند. در مورد
کودتای 22 بهمن و به ویژه در مورد اهداف آتلانتیسم جهت تبدیل خاورمیانه، قفقاز، سواحل
مدیترانه و چین و هند و روسیه به یوتوپیاهای دینی و بومی و قومی و معلق زدن سنتی
لوتی و عنترهای سازمان سیا برای عموسام به کرات سخن گفتهایم و تکرار مکررات نمیکنیم، فقط
بگوئیم انتشار مطلب «نامة بختیار به خمینی»،
با توجه به آنچه در حوزة «یورو ـ دلار» میگذرد، ماتحت عموسام را در سراسر جهان حسابی نورانی
کرده و خلاصه علائم ظهور نزدیک است!
اخراج یهودیان از یک روستای گواتمالا، جنگ
زرگری کاسورها و پلیس سوئد با هدف سرکوب تظاهرات مخالفان نئونازیها، رسمیات
یافتن تروریستهای «طلوع طلائی» در شهرداری آتن،
تهدید تلویحی آمریکا به کاربرد
سلاح بیولوژیک در عراق و سوریه، انتخابات
اتحادیة اروپا، و اعمال تحریمهای یک جانبه یانکیها به ایران
با هدف به شکست کشاندن مذاکرات هستهای و ... و آنچه جمکرانیان برای برق انداختن
ماتحت عموسام در بوق گذاردهاند، از «اشتباهات پهلوی اول» گرفته تا تبدیل صادق
هدایت به ابزار بازاریابی برای حاجیه سیمین بهبهانی و توسل به «زرتشت اخوان ثالث»
برای تأئید «دستنوشتة» کذا نشان میدهد که در آستانة 75مین سالگرد تهاجم آلمان
نازی به کشور لهستان، در هر نقطه جهان که باشیم برق نشیمنگاه عموسام
چشم را خیره میکند. چرا که به ادعای آخوند طبسی «ائمه و معصومین»
شیعیمسلکان به هزارة سوم آمدهاند و این ادعای جنونآمیز طی مصاحبة ایسنا با
آخوند طبسی مطرح شده:
«[...] همه ائمه معصومین ما بدون استثناء راجع به فرهنگ مهدوی
و مهدویت رهنمودها و بیاناتی داشتند و دارند[...]»
همان منبع
طبسی در ادامة این مصاحبة تیمارستانی، «سه
نشانه» برای ظهور مشخص کرده و جزئیات ظهور
را نیز برایمان توضیح میدهد. جریان از
اینقرار است که آنحضرت از نجف ظهور میکنند و زره محمد صاد را میپوشند. و از آنجا که زره پیامبر برایشان تنگ است آن را
تکان میدهند تا اندازه شود! سپس آنحضرت بر اسبی سوار میشوند که میان دو چشمش
نوری میدرخشد و خلاصه باید خیلی به موتورهای داعش شباهت داشته باشد. بعد ایشان موتورشان را به حرکت در میآورند و
این «نور» چشم جهانیان را خیره میکند و آنزمان که پرچم مبارکشان را هوا میکنند، «توان مؤمنان 40 برابر» میشود:
«[...]ابوبصیر [ به نقل از امام صادق میگوید] گویا من قائم
را در نجف مشاهده مىکنم که زره پیامبر خدا را بر تن کرده و زره بر او فشار مىآورد،
آن را تکان مىدهد و زره بر تن او گشاد مىشود[...]
سپس بر اسب ابلق خود که میان دو چشمش نورى مىدرخشد سوار مىشود و آن را به حرکت
در مىآورد، اهل هیچ سرزمینى نیست که پرتو افشانى این نور به
آنها نرسد [...] هر کس در هر کجای عالم باشد، حضرت را میبیند [...] نکته بسیار مهم این است
که در تصاویری که در ماهوارهها و یا برنامهای که در آن سوی دنیا پخش میشود، هیچگاه مخاطب این حس به او دست نمیدهد که در آن
مکان حضور دارد و یا واقعه به او نزدیک باشد، ولی امام صادق میگوید: وقتی حضرت وارد نجف میشود، تمامی
اهل دنیا حضرت را میبینند گویا اینکه حضرت در شهرشان باشد، بعد پرچم رسول خدا را برافراشته میکند و بعد
از آن، توان مؤمنان 40 برابر میشود[...]»
همان منبع
با توجه به اظهارات اخیر باراک اوباما در مورد اینکه «آمریکا
برای مبارزه با داعش هیچ استراتژیای ندارد»،
به نظر میرسد که نقل قول ابوبصیر
از عین ششم تحقق یافته و گاوچرانها نمیتوانند با مزدوران «مومن» و متعهد و مکتبیشان
مبارزه کنند، چرا که ترجیح میدهند
خاورمیانه در آشوب تروریسم اسلامی دست و پا بزند تا دست یانکیها و شرکایشان برای
تاراج نفت و گاز بازتر باشد. در
نتیجه، هیچ دلیلی ندارد که مذاکرات هستهای هم به نتیجه
برسد!
تصمیم مضحک کاخ سفید برای اعمال تحریمهای یکجانبه بر علیه
ایران، نشان میدهد که محفل برژینسکی برای ممانعت از دستیابی
ایران به توافق جامع هستهای با گروه 5+1 از هیچ حماقتی رویگردان نیست! هر چند، با توجه به تحولات اوکراین، به استنباط ما محفل کذا سخت کور خوانده! برنامة
این محفل نفرتفروش برای اوکراین همان است که با کودتای میرپنج در ایران به اجرا
در آمد. یعنی سرکوب لائیسیته و تبدیل کشور اوکراین به پل
پیروزی آتلانتیسم در تقابل با مسکو. و برخلاف ادعای «تاریخسازان»، در کشور ایران این سیاست انسانستیز پس از
استعفای پهلوی اول نیز ادامه یافته. طی جنگ جهانی دوم، سفر «ادوارد
بنش»، رئیس جمهور وقت چکسلواکی به تهران
با هدف تحکیم همین سیاست صورت پذیرفت.
یادآور شویم برادر «ادوارد بنش»، کسی نیست جز پدر همسر «برژینسکی»، مشاور
امنیتی جیمی کارتر! در دوران تاخت و تاز هیتلر، اعضای قبیلة «بنش» به عنوان «پارکابی آتلانتیسم»
در ایران فعال شده بودند، و همچنانکه
شاهد بودیم، پس از استعفای پهلوی اول، به محض آغاز سلطنت پهلوی دوم، برای
ایجاد تنش با مسکو و سرکوب لائیسیته در ایران به زمینهسازی پرداختند و صدارت نکبتبار
محمد مصدق که تفکیک جنسیتی را از دبستانهای ایران آغاز کرد، دست
پخت همین قبیلة نفرتفروش است که طی سدة اخیر از جنگ و تخریب تغذیه کرده.
قبیلةکذا که پس از کودتای 22 بهمن 1357، با جنگ
ایران و عراق و جنگهای دروغین یانکیها با تروریسم و به ویژه با آشوبهای «بهارعرب»
حسابی پروار شده بود، پس از توافق هستهای24
نوامبر در ماتم فرو رفت. چند روز پس از این توافق تاریخی سایت «جوئیش
لایت»، با انتشار مطلبی تأکید کرد که
«بنیامین نتانیاهو مرتکب اشتباه ادوارد بنش نخواهد شد، و از
حقوق اسرائیل دفاع خواهد کرد!»
حال با توجه به تقارن جنگ افروزی حماس و دولت بنیامین
نتانیاهو با مذاکرات دوجانبة جمکران و آمریکا در ژنو، و در
پی آن طفره رفتن حکومت ملایان از دستیابی به
توافقی که قرار بود ماه ژوئیه حاصل شود، و به ویژه پس از اعمال تحریمهای یکجانبة کاخ
سفید، آنهم در آستانه مذاکرات هستهای در نیویورک، به سادگی
میتوان دریافت که آدمربائیهای حماس و مانعتراشی حکومت ملایان بر سر راه حصول توافق
جامع در واقع کارساز دولت اسرائیل و کاخ سفید بوده. و چرا
راه دور برویم؟ خط گرفتن سپاه پاسداران حکومت زالممد ثالث از
رسانههای اسرائیل در برابرماست!
یکروز پیش از انتشار خبر «جانگداز» توافق اسرائیل و فلسطین
برای «آتشبسدائم»، تبلیغات «نابودی
هواپیمای بدون سرنشین و رادارگریز اسرائیل برفراز نیروگاه نطنز» آغاز شد! رسانهها
ادعا کردند که هواپیمای کذا «هرمس» نام دارد و ساخت اسرائیل است. سپس کاشف به عمل آمد که این هواپیما حدود 800
کیلومتر بیشتر برد ندارد، در نتیجه از
اسرائیل نیامده. در مرحلة بعد سرداران کشف
کردند که «هرمس» از عربستان آمده! ولی سایت «دبکافایل»، اعلام داشت «جمهوری
آذربایجان» این هواپیما را برای تخریب نیروگاه نطنز فرستاده! و اینچنین
بود که پارس کردن سرداران به جمهوری آذربایجان آغاز شد!
دلیل هم روشن است؛ همانطور که در مورد یادداشت فرضی یا واقعی مهدی
اخوان ثالث شاهد بودیم، در ذهن علیل زالممد، «دستنوشته» یعنی سند تاریخی! در
نتیجه، وقتی سایت «دبکا فایل» مینویسد جمهوری
آذربایجان برای تخریب نیروگاه نطنز هواپیمای بدون سرنشین فرستاده، حکومت
زالممد این ادعای پوچ را به زیر سئوال نخواهد برد.
ولی اشتباه نکنیم، شایعهپراکنی «دبکافایل» جهت هدایت لات و اوباش
جمکران در مسیر دشمنی با جمهوری آذربایجان دلیل موجه دارد! یکروز پیش از «خبرسازی» دبکافایل، مخالفت
آذربایجان با احیاء خط لولة «نابوکو» اعلام شده بود و با توجه به ابراز تمایل
ماجدی، معاون وزیر نفت جمکران برای شرکت ایران در پروژه نابوکو، پارس
کردن حکومت ملایان به سوی قفقاز الزامی مینمود:
«[...]معاون ستاد کل نیروهای مسلح [ سردارجزایری] گفت: برد
عملیاتی این پهپاد اجازه نمیداد که به صورت مستقیم [...] ارسال شود [...] پهپاد
از یکی از کشورهای منطقه شمال جمهوری اسلامی ایران که در گذشته در منطقه سرزمینی
اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده به سوی ایران ارسال شده[...]»
منبع: ایسنا، مورخ
5 شهریورماه سالجاری، کدخبر: 13930605000510
همچنانکه پیشتر هم به کرات گفتهایم «لات»، همواره به دست نوشتة «پدر» مینگرد، و مسیر پدر را تکرار میکند؛ فاقد شخصیت فردی است. از اینرو با لائیسیته و دمکراسی سرستیز دارد. سپاه
پاسداران زالممد هم به دست نوشتة پدر ـ بوق
تبلیغاتی اسرائیل ـ خیره مانده و به سوی
قفقاز پارس میکند. جای تعجب نیست که در این گیرودار، لهستان
هم آسمان خود را به روی هواپیمای وزیر دفاع روسیه میبندد. البته
معلق زدن لهستان برای عموسام چند ساعت بیشتر طول نکشید، حال آنکه معلق زدن حکومت زالممد و مخالفنمایاناش
برای محفل برژینسکی، 35 سال است که ادامه دارد.
همانطور که در وبلاگ «زالممد ثالث»
هم گفتیم، تهاجم سازمان یافتة اینان به
شاپور بختیار، در واقع برای پنهان داشتن
مخالفتشان با دمکراسی صورت میگیرد. اوباش جماعت شهامت ندارد به صراحت بگوید که با
دمکراسی و انسانمحوری مخالف است، در نتیجه برای سرکوب نگرش انسانمحور، طرفداران دمکراسی را مورد تهاجم قرار میدهد.
پشتیبانی مضحک پامنبریهای مذکر و مونث بنیصدر از «مردمسالاری»
و تهاجم ناشیانة اینان به شاپور بختیار بیعلت نیست! جرم
شاپور بختیار این است که برخلاف لات و لوتهای
انقلابی از قماش شیخ مهدی بازرگان و بنیصدر و امثالهم، به دست
بوسی زالممد کبیر نرفت! به همین دلیل مغضوب درگاه عموسام شده، و
اسناد و شواهد «جنایات» وی به عنوان حامی استبداد، از
زبالهدان «انقلاب اسلامی» به سایت «اخبار روز» رسیده. جریان از اینقرار است که به ادعای «دلخواسته»
طرفداران بختیار به شیوة گوبلز دروغ میگویند و میخواهند بختیار را مخالف استبداد
معرفی کنند! حال آنکه این بختیار پلید و خبیث به «انقلاب»
محفل برژینسکی خیانت کرده، آنهم به سه
دلیل!
اولاً بختیار در سال 1356 رهبری خمینی را پذیرفته چرا که به
او نامه نوشته! در ثانی همین بختیار در برابر «حماقت جمع»، و به ویژه در برابر مداحان حرفهای که پس از
رویت «قلب تاریخ» در نعلین بوگندوی آخوند،
صورتک «مخالف دیکتاتوری» بر چهرة کریهشان زدند و در کنار آشفروشهای
جمکران و میرحسین جلاد قرار گرفتند و رایحة تعفنشان پس از مرگ هم به مشام میرسد، موضعگیری کرده بود! و
خلاصه همین «جنایات» برای صدور فتوی قتل شاپور بختیار و لجنپراکنی سازمان یافته
به او کفایت میکند. جالب اینجاست که «جنایات» بختیار همچون علائم
ظهور «سه نشانه» دارد. نشانة اول «اطاعت بختیار از جیمی کارتر» است که
تحقیقات «دلخواسته» آن را به اثبات شکمی رسانده.
دوم، نقش بختیار در کودتای نوژه که «فرهاد نصیرخانی»
بر آن تأکید کرده، و سومین جنایت بختیار نیز تشویق صدام حسین برای
حمله به ایران است!
این جنایت سوم بر اساس تحقیقات الجبوری، وزیر
امور ریاست جمهوری و امور خارجی و فرهنگ عراق در زمان حسنالبکر و صدام حسین در
شبکة الجزیره ـ بوق محور آمریکا، قطر و
فرانسه ـ به «اثبات» رسیده:
«[...] از دست دادن فرصتی تاریخی در زمان نخست وزیری به علت عدم
استقلال و اطاعت از جیمی کارتر[...] به نقل از تحقیق اینجانب تحت عنوان: بختیار: اسطوره و واقعیت[...] 2. نقش ایشان در
کودتای محکوم به شکست با هدف زمینگیر کردن نیروی هوایی برای هموار کردن حمله عراق [به
نقل از فرهاد نصیرخانی] 3. دادن اطلاعات غلط در مورد آمادگی ارتش به صدام و تشویق
مستمر او برای حمله بوطن، بر آوردن شرط
اصلی بازسازی استبداد که روحانیت تشنه قدرت بدان نیاز داشت. [به
نقل از الجبوری، وزیر امور ریاست جمهوری و
امور خارجی و فرهنگ عراق در زمان حسن البکر و صدام حسین در مصاحبه با تلویزیون
الجزیره ]»
منبع: اخبار روز، مورخ 7 شهریورماه سالجاری
به این میگویند عادیسازی «تروریسم!» سطور فوق همچنانکه میبینیم بر تحقیقات فردی به
نام «دلخواسته» و اظهارات افراد پراکنده تکیه کرده؛ فاقد
ارزش «حقوقی» است. در واقع دلخواسته چرند
میگوید، ولی از آنجا که اوضاع اروپا در
مورد کودتای سوم اسفند اوکراین فعلاً در مرحلة توافق «ریبنتروپ ـ مولوتوف» متوقف مانده و آتلانتیستها چون
خردرگل اوفتادهاند، و ما
در دوران «سافت رایش» بسر میبریم، به
پامنبری بنیصدر و دیگر اوباش لجنزار سکون یک نکتة پیشپاافتاده را یادآور شویم. وآن اینکه،
در مورد شاپور بختیار تاریخ ایران
فقط به شهادت عملکرد خود وی، آن زمان که
«مسئولیت سیاسی» داشته و در مقام نخستوزیر قانونی عمل میکرد به قضاوت خواهد
نشست. یعنی آن زمان که بختیار نخست وزیری را پذیرفت و به
گواهی مصاحبههای مطبوعاتیاش طی 37 روز، تمام تلاش خود را در راه ممانعت از استقرار
فاشیسم در کشور به کار گرفت. به عبارت
دیگر، آنچه بختیار در دوران شیرخوارگی و
کودکی و ... و دوران مصدق و خلاصه دوران پیش از نخستوزیری، و پس از کودتای 22 بهمن انجام داده، راست یا دروغ هیچگونه اهمیتی ندارد! این را
جهت اطلاع «حضراتی» مینویسیم که امروز به دور از مراکز قدرت سیاسی در گوشة فرانسه
نشستهاند، و تلاش دارند خودفروختگی و
پدرسوختگیهایشان را زمانیکه در قدرت بودند با مقالهسازی بشویند. این «کاریکاتور چلنگر» به صراحت نشان میدهد که
نقش اینان در دوران بهارآزادی برای بسیاری از ناظران شناخته شده بوده.
تاریخ، انسانها را زمانی به قضاوت میکشاند که از قدرت
برخوردارند، نه آنزمان که هیچکارهاند. خلاصه بازنشخوار «اسناد سفارت «انگلستان» و
کوفتن بر طبل «تحقیقات شخصی» و اسناد و شواهد و دستنوشته و حدیث و روایات امثال
الجبوری و نصیرخانی و شرکاء فقط برای غبارروبی نشیمنگاه عموسام مناسب است! به این
امید که با تلاش بیوقفة مخالفان دمکراسی، ماتحت عموسام همچون گوهرشبچراغ بر تارک جهان
اسلام بدرخشد.
بریدة روزنامة مربوط به «قلب تاریخ» از سایت ایران رزیست گرفته شده.
بریدة روزنامة مربوط به «قلب تاریخ» از سایت ایران رزیست گرفته شده.
<< بازگشت