یکشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۹۳

پائیز آتلانتیسم!




شیخ پشم الدین تفتازانی،  به نقل از علامه مجلسی ‌فرمود،  امام جعفر صادق «عین» تلویزیون را «خلق» کردند ولی از آنجا که در دورة ایشان هنوز برق نبود، ‌ امت از تماشای تلویزیون محروم ماند.   از اینرو دل امام بشکست؛  سخت گریستند و «ادیسون» را فراوان نفرین فرمودند  و اینچنین بود که ادیسون در 84 سالگی ـ 18 اکتبر 1931 ـ  درگذشت!           

آمریکا،  انگلستان،  فرانسه و آلمان،  چهار کشور توطئه‌گر گوادالوپ که 35 سال پیش برای تأمین جایگاه برتر اسرائیل در منطقه زمینة سرنگونی دولت قانونی شاپور بختیار را فراهم آوردند و توحش اسلام سیاسی را بر ملت ایران حاکم کردند،  ‌ روز گذشته به همراه وزرای امورخارجة ترکیه،   قطر و اتحادیة‌ اروپا در پاریس تجمع کرده،   صورتک صلح‌طلبی بر چهره زدند!   از آغاز درگیری «غزه ـ‌ اسرائیل»،   آمریکا دوبار قطعنامة‌ شورای امنیت در مورد پایان دادن به خشونت‌ها را وتو کرده،   و اینک وزیر امورخارجه‌اش ادعا دارد که خواهان صلح است!

بله،   وقاحت آتلانتیست‌ها را دستکم نگیریم!   موجودیت این محفل جنایتکار در گرو تجاوز و تخریب بوده و هست،  ‌و اگر این روزها می‌خواهد تصویر صلح‌طلب از خود ارائه دهد،   فقط یک دلیل دارد و بس.  تداوم این «جنگ» ممکن است تهدیدی باشد برای موجودیت حکومت‌های «مسجد ـ روسپی‌خانه»،   و به ویژه حکومت زال‌ممد که همیشه «پل پیروزی»آتلانتیسم شده.   خلاصه به راه انداختن کاروان‌های خردجال در نیویورک،  لندن،  برلن و به ویژه در پاریس حکمتی دارد!

 این کاروان‌های خردجال فقط نگران «مردم غزه» بودند،   حال آنکه تهاجم ارتش اسرائیل به ساکنان غزه محدود نمی‌شود!   همزمان با به راه افتادن خردجال «مجاز» در  پاریس،   شهرک‌نشینان مسلح و سربازان اسرائیل تظاهرات صلح‌طلبان فلسطین در شهرهای «رام‌الله، نابلس و هبرون» را به زیر آتش گرفتند،  و بیش از 250 نفر را زخمی کردند!   ولی این خبر در وق‌وق ساهاب‌های ارتش ناتو به سکوت برگزار شد،  تا افکار عمومی غرب را در این توهم نگاه دارند که «خشونت» فقط شامل مردم غزه می‌شود،  آنهم به این دلیل که «حماس» با اسرائیل می‌جنگد!  اینهم نوعی بازاریابی است برای اسلامگرایان!

به این ترتیب تهاجم وحشیانة تساهال و اوباش صادراتی غرب ـ  شهرک‌نشینان مسلح ـ  به تظاهرات فلسطینیان صلح‌طلب در حاشیه قرار می‌گیرد.   خوشبختانه دوران انحصار بوق‌های فاشیسم ـ  بی‌بی‌سی و شاخک‌های‌اش ـ  به پایان رسیده،   و امکان دسترسی به مصاحبة‌ مصطفی برغوثی،  سیاستمدار صلح‌طلب فلسطینی برای همه،‌   حتی برای شیپور رسمی حکومت زال‌ممد هم فراهم آمده!    باری در گیرودار «نشست پاریس»،   سایت ایریب برای اینکه دستش رو نشود،   ناچار شد متن این مصاحبه را هم منتشر کند.

در شهرهای رام‌الله،   نابلس و هبرون تظاهرات فلسطینیان طرفدار صلح ـ  و نه خواهان جهاد ـ هدف آتش شهرک‌نشینان و سربازان اسرائیلی قرار گرفت و معلوم شد افراط‌گرایان اسرائیل و تساهال،   در همان مسیر توحش واشنگتن و حکومت زال‌ممد گام برمی‌دارند.   اینان می‌‌خواهند جنبش‌های صلح‌طلب فلسطین را در انزوا قرار دهند تا زمینة مناسب برای تشکیل «حکومت اسلامی» فلسطین هموار شود.   به همین دلیل است که دولت‌های غرب بدون استثناء اسرائیل را مورد حمایت بی‌قید و شرط قرار می‌دهند،   و همزمان برای حمایت از «مردم مظلوم گازا» کاروان خردجال راه می‌اندازند تا حکومت زال‌ممد تنها نماند.   کافی است نیم نگاهی به مصاحبة مصطفی برغوثی،   فعال صلح‌طلب و سیاستمدار فلسطینی بیاندازیم.   برغوثی می‌گوید،   ما تقاضای آتش بس دادیم و از شورای امنیت خواستیم قطعنامه صادر کند،  ولی آمریکا دو بار این قطعنامه را وتو کرده.

برغوثی در ادامه می‌افزاید،   روز  24 ژوئیه،   شهرک‌نشینان و ارتش اسرائیل به سوی تظاهرکنندگان صلح‌طلب فلسطینی آتش گشودند و 250 تن را زخمی کردند،‌  حال ده‌ها تن از زخمیان وخیم گزارش شده:           

«[...] مصطفی برغوثی [...]در گفتگو با راشا تودی تأکید کرد ما خواهان صلح و مخالف کشته‌شدن شهروندان فلسطینی هستیم [...] دیروز  [24 ژوئیه 2014] در یکی از مسالمت آمیزترین تجمعات،   بیش از 250 هزار نفر از شهروندان فلسطینی در شهر رام‌الله تظاهرات کردند[...]اسراییلی‌ها[...] با شلیک به سوی مردم،  به تجمع آرام آن‌ها پاسخ دادند[...]»
منبع:  ایریب،  مورخ 25 ژوئیه 2014   

بله استعفای «یاتسنیوک»،   نخست‌وزیر دولت نئونازی اوکراین،  آنهم در پی استعفای ویلیام هیگ،   وزیرامورخارجه بریتانیا،  ارکان پوشالی حکومت قدرقدرت زال‌ممد را چنان به لرزه درآورده که خبرنگار واشنگتن‌پست را در رسانه‌ها «بازداشت» کرد تا در واقع بتواند به خشتک عموسام آویزان شود!   و همزمان شخص حسن روحانی در نماز «دشمن‌شکن» روز جهانی قدس شرکت نکرد و از مواضع «مترقی» علی خامنه‌ای و داش احمد خاتمی ـ  گسترش جنگ به کرانه باختری رود اردن و نابودی اسرائیل ـ   البته فقط در ظاهر فاصله گرفت:

«[...] حسن روحانی[...] در حاشیه تظاهرات روز قدس به خبرنگاران [...] گفت [...] اسرائیل باید بفهمد سلاح‌های گذشته نمی‌تواند آن‌ها را برای [...] ادامه اشغالگری نگاه دارد [...] و باید در مسیر خواست مردم و جهانیان گام بردارد[...]  اولین خواست جهانیان این است که حصر شکسته شود[...] و مردم بتوانند زندگی عادی داشته باشند[...]»
منبع:  مهرنیوز،  ‌مورخ 25 ژوئیه 2014

در واقع حسن روحانی بجای اینکه موضع دولت خود را اعلام کند،   به «خواست جهانیان» اشاره کرده!   به عبارت دیگر،  حسن فوتبال خود را در جایگاه سخنگوی مردم و جهانیان رویت فرموده.   می‌دانیم که لات به عنوان «بشر طبیعی» با مسئولیت و پاسخگوئی بیگانه است و دقیقاً به همین دلیل،   هرگز در جایگاه واقعی اجتماعی خود قرار نخواهد گرفت و از سوی خود سخن نخواهد گفت.   «بشرطبیعی» همواره در مسیر باورها و تعصبات جمع گام برمی‌دارد.   چرا که تنها در این مسیر جادوئی است که می‌توان «نفرت‌فروشی» کرد و یک گروه را در برابر گروه دیگر قرار داده،   بدون استدلال منطقی و بدون ارائة اسناد و شواهد به تأئید و تکفیر افراد و گروه‌ها مشغول شد.  این شیوة جادوئی است که دوقطبی‌های کاذب را بر فضای جمعی حاکم می‌کند،   و با هی کردن کاروان‌های خردجال به خیابان‌ها،  سنگر «حق و باطل» می‌سازد.   به این ترتیب است که فضای جامعه را «جانبدار» می‌کنند،   تا خشونت و جنایت ـ  حذف فیزیکی ـ  توجیه شود.   این «هدف والا» در قطعنامة راهپیمائی روز جهانی قدس به صراحت دیده می‌شود.

در این قطعنامة ابلهانه،  طرفداران لائیسیته و اقلیت‌های مذهبی کشور ایران حذف شده و بجای کل ملت ایران،   یک ملت نسبی و «یهودستیز» نشسته.   «ملت موهوم» و به ویژه ابلهی که کشور ایران را «اسلامی» و شهرک‌سازی اسرائیل را «یهودی‌سازی» می‌خواند،  تا بتواند در مسیر «اقلیت زدائی» سنتی آتلانتیسم قرار گیرد:   

«[...] ما ملـت روزه‌دار ایران اسلامی [...] ما ملت روزه دار و انقلابی ایران[...] ما ملت موحد و متحد ایران اسلامی[...] ما ملت مسلمان ایران[...]ما ملت مسلمان و وظیفه شناس ایران[...] ما ملت مسلمان و روزه دار ایران،  یهودی‌سازی سرزمین‌های اشغالی [...] را به شدت محکوم نموده[...]»
منبع:  فارس‌نیوز،  مورخ 25 ژوئیه 2014، کدخبر: 13930503000262

بله،   همه بدانند ملت ایران «مسلمان،  ‌روزه‌دار،  انقلابی، ‌موحد،‌  و به ویژه متحد» است!   و این اتحادی است بر ضد «غیرمسلمان»،   و به ویژه بر ضد «آزادی بیان و حق انتخاب آزاد انسان.»   همچنانکه می‌بینیم سازمان تبلیغات اسلامی در هم‌سوئی با حسن روحانی که می‌گفت «برای یک یهودی کشتار به راه انداخته‌اند»،   و به ویژه هم‌صدا با آن ک...شعرگوی حلقة ادبی رهبر قلعة‌ حیوانات که  «سرچشمه بدی را در قوم یهود» یافته بود،   قطعنامه صادر کرده و در واقع به مسکو پارس می‌کند.  کافی است نیم نگاهی به پروپاگاند آلمان نازی بیاندازیم تا ریشه‌های قطعنامة حکومت زال‌ممد را ببینیم.   

ژرمن‌های مدعی برتری نژادی،  برای ایجاد نفرت از نگرش «انسان‌محور» متفکران مدرنیته،   و به ویژه نگرش کارل مارکس ـ   این نگرش در زنجیر ایدئولوژی لنینیست گرفتار آمده بود ـ  بلشویک‌ها را «یهودی» معرفی می‌کردند:

«[...] وحشتناک‌ترین نمونه روسیه است که یهودی،   80 میلیون انسان را با وحشیگری واقعاً شیطانی می‌کشد و... گرسنگی می‌دهد[...]»  

سطور فوق بخشی است از ‌کتاب «کورنلیا شمیتزـ  برنینگ» تحت عنوان «وحدت کلمه،  ابزار سلطه نازی‌ها»،   ترجمة اکبر فلاح زاده.   در این کتاب کاربرد «وحدت کلمه» ـ   دامن زدن به تعصبات توده‌ها و گسترش دامنة ابهام و توحش ـ  مورد بررسی قرار گرفته.   و جالب اینجاست که در کتاب «نبرد من»،   ایدئولوژی مبهم نازیسم،  یک جهان‌بینی «بی‌ابهام» معرفی شده!   خنده‌دار اینجاست که ایدئولوژی کذا همچون ادیان ابراهیمی،   هیچ رقابتی را تحمل نمی‌کند،   و می‌خواهد به عنوان «حزب فراگیر» و واحد در صحنه سیاست حضور داشته باشد و نظم اجتماعی را به سلیقة خود زیرورو کند:

«[...] هیتلر در کتاب نبرد من [...] ایدئولوژی نازیسم را یک جهان‌بینی سر راست و بی‌ابهام نامید [که متعصب است] و نمی‌تواند به نقش حزبی در کنار دیگر احزاب اکتفا نماید [...] و خواستار زیرو روکردن نظم اجتماعی بر اساس تعصبات خویش است[...]»

می‌بینیم که توضیح المسائل هیتلر با قطعنامة ابلهانة حکومت زال‌ممد در باب «ملت مسلمان و موحد و متحد و انقلابی ایران اسلامی» هیچ تفاوتی ندارد.   در واقع این «ملت نسبی»،  شعبة چاهک مبال رایش در کشور ایران است.   چاهکی که اخیراً از طریق «انقلاب سوم اسفند» به اوکراین هم صادر شد،   تا تصفیة قومی را در اینکشور تداوم بخشد.   به همین دلیل رسانه‌های آتلانتیست و شاخک‌های اسلامی‌شان کشتار غیرنظامیان اوکراین را به سکوت برگزار می‌کنند و خشونت‌های ارتش کی‌یف را نادیده می‌گیرند.   یادآور شویم در گیرودار قدرت‌نمائی کاروان‌های عظیم خردجال در نیویورک،   لندن،   پاریس و برلن،   خانه‌های مسکونی در مناطق جنوب و شرق اوکراین هدف حملات موشکی ارتش کودتاچی کی‌یف قرار داشت!   ولی هیچکس با سرنوشت غیرنظامیان جنوب و شرق اوکراین کاری ندارد،   «همه» باید بر یک نقطه متمرکز شوند:  «مردم غزه!»   

به این ترتیب فلسطین را به «غزه» تقلیل می‌دهند و‌ تشکل تروریست حماس را بجای دولت فلسطین می‌نشانند.  در نتیجه،   مذاکرات صلح «اسرائیل ـ فلسطین» که می‌باید اسرائیل را به مرزهای قانونی‌اش در سال 1967 بازگرداند،   جای خود را به «آتش بس اسرائیل ـ حماس» می‌سپارد،   و دولت اسرائیل می‌تواند به شهرک‌سازی خود ادامه دهد!   این است معجزة بسیج سگ‌های هار آتلانتیسم در تهران و لندن و پاریس و نیویورک!

این معجزة الهی را فقط با خارج کردن بحران فلسطین از جایگاه واقعی و مادی‌اش می‌توان ایجاد کرد.   بحرانی که ریشه در شهرک‌سازی‌های غیرقانونی دولت اسرائیل دارد.   و فراموش نکنیم که اسرائیل مهم‌ترین شریک اقتصادی اتحادیة اروپاست و بخش اعظم تجهیزات نظامی‌اش را از کشور اشغال شدة آلمان دریافت می‌کند!   کشوری که وزارت امورخارجه‌اش،  همچون وزارت امور خارجه بریتانیا و ایالات متحد در کودتای نئو‌نازی‌های  کی‌یف نقشی تعیین‌کننده ایفا کرده.   این مجموعة‌ فاشیسم‌نواز که پس از استعفای ویلیام هیگ،   به دلیل ناکامی پروپاگاند ابلهانه‌اش در مورد سقوط هواپیمای مالزیاایرلاینز،  ناچار شد با «یاتسنیوک»،   نخست‌وزیر دولت نازی هم وداع کند،   اینک به «سرگئی اودالتسوف» دخیل بسته و او را «رهبر اوپوزیسیون» می‌خواند،  ‌چرا؟   چون این رهبر فرزانه،   مانند روح‌الله خمینی،   هیچ برنامه‌ای برای  بهبود شرایط اقتصادی و فرهنگی و بهداشتی ندارد؛   فقط عربدة‌ «پوتین باید برود» سر می‌دهد و بدون مجوز قانونی «لشکرکشی خیابانی» به راه می‌اندازد،  تا بازداشت شده،   زمینة مناسب برای جنجال بوق‌های آتلانتیست فراهم آورد. 

به عبارت دیگر فعالیت «اودالتسوف» از «نفرت‌فروشی» و «گسترش حماقت»،  یعنی شیوة ضداجتماعی لات و آخوند فراتر نمی‌رود.   و به همین دلیل در گیرودار آشوب‌های پساانتخاباتی روسیه،   بی‌بی‌سی،‌   بنگاه بادفروشی آتلانتیسم این‌سوی آتلانتیک،   اودالتسوف را «مهم‌ترین رهبر اوپوزسیون روسیه» معرفی می‌کرد!   حال که به پروپاگاند روس‌ستیز بریتانیا رسیدیم،   بد نیست بپردازیم به سانسور «مفرح» گزارش خبرنگار بی‌بی‌سی،   توسط «مسئولان» این سازمان «معتبر و خوشنام»:

«[...] روسای بخش روسی بی‌بی‌سی،  گزارش خبرنگار خود در باره سقوط بوئینگ مالزی را از سایت بر داشتند [...]»
منبع:  صدای روسیه،  مورخ 25 ژوئیه 2014 

بله،   وقتی گزارش خبرنگار اعزامی بی‌بی‌سی به اوکراین با مسیر پروپاگاند روس‌ستیز هم‌خوانی نداشته باشد،   مسئولان جتنلمن بی‌بی‌سی که با عربدة «آزادی بیان» جهانیان را بمباران می‌کنند،   به اصل‌شان بازگشته،   تبدیل می‌شوند به لات‌های جمکران.   البته بی‌بی‌سی در این بازگشت به اصل تنها نیست؛   کافی است به تصویر پوتین روی جلد «نیوزویک»،  مورخ 23 ژوئیه 2014 بنگریم!   اهالی نیوزویک هم مانند کاخ سفید و وزارت امور خارجه یانکی‌ها به این نتیجه علمی و مستدل رسیده بودند که شخص ولادیمیر پوتین در سقوط هواپیمای مالزیاایرلاینز دست داشته.   ولی به دلایلی،   ناگهان صحنه تغییر کرد.  و اینچنین بود که شاهد تغییر سنگر «دیده‌بان» حقوق‌بشر،   وزارت امورخارجه گاوچران‌ها و به ویژه تغییر سنگر هولیوود بودیم!    ابتدا «ماری هارف» در یک عقب‌نشینی تماشائی اعلام داشت که آمریکا نمی‌تواند عامل سقوط هواپیمای کذا را مشخص کند؛   شواهدی در دست نیست!   سپس سازمان دیده‌بان حقوق بشر از خواب غفلت بیدار شد و فرمود،   ارتش اوکراین مناطق مسکونی جنوب و شرق اوکراین را با موشک گراد مورد تهاجم  قرار می‌دهد و حقوق بشر را نقض می‌کند!   در همین گیرودار بودکه «اولیورستون» با اشاره به اتهام مقامات آمریکا به ولادیمیر پوتین و عملکرد رسانه‌های رسمی ایالات متحد،   از این رسانه‌ها به عنوان «ستون چهارم پروپاگاند» یاد کرد و از مخاطبان‌اش خواست پیش از «قضاوت»،   به گزارش‌های متفاوت «پپه اسکوبار» و «رابرت پارری» در مورد سقوط هواپیمای مالزیاایرلاینز نگاهی بیاندازند!   

خلاصه،   اگر سایت پیک‌نت ناگهان «ژست منطقی» گرفته و «مردم» را از «قضاوت شتاب‌زده» در مورد روسیه منع می‌کند،   به دلیل «تغییر سنگر» هولیوود نبوده!   ولی حضور داس‌الله بگوئیم «قضاوت» در مورد افراد و رخدادها کار «مردم» نیست!   برای گسترش وحشیگری و خشونت است که با تکیه بر جنجال رسانه‌ای «مردم» را در جایگاه «قضاوت» می‌نشانند!    از کجا معلوم که  ماجرای «سقوط هواپیما» از پایه و اساس واقعیت داشته باشد؟   شاید این جنجال برای پوشش دادن به عقب‌نشینی آتلانتیسم به راه افتاده!    عقب‌نشینی‌ای که سه روز پیش از انتشار خبر سقوط هواپیما،   به استعفای ویلیام هیگ،   «رهبر بهار عرب» انجامید و در آستانة وقوقیة جهانی «قدس»،   سنگر کودتای نئونازی‌های اوکراین را فروپاشاند.   



در هر حال،  نتیجة این عقب‌نشینی در تهران بسیار مفرح بود!  حکومت زال‌ممد کنیزالسلام‌های شمال‌شهر تهران را با موهای رنگ کرده و عینک‌های آفتابی و مکش‌مرگ‌ما برای راهپیمائی «روز قدس» به میدان آورد،   تا اینان هم‌صدا با داش احمد خاتمی و شرکاء خواهان نابودی اسرائیل شوند!    ولی چه سود که رئیس دولت «تف و تکفیر» ناچار شد از شرکت در مراسم «نماز دشمن‌شکن»،   آنهم نمازی که در مکان نامعلوم برپا شده انصراف دهد!  و جونم براتون بگه،   تازه این اول کاره!  پس از شکست بهار عرب،   پائیز عقب‌نشینی شروع شده!