چهارشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۹۳

مرگ‌الله!




علیرغم پافشاری مسکو،  سرانجام در آخرین روز ماه ژوئن سالجاری،  ویکتور پوروشنکو،‌ رئیس جمهور اوکراین «ژست» صلح‌طلبی را کنار گذاشته،  از تمدیدآتش‌بس در اوکراین خودداری کرد.   و اینچنین بود که همزمان با برگزاری نشست بروکسل برای تحریم روسیه،  لندن و واشنگتن هم برگزاری رفراندوم استقلال کردستان عراق را در بوق گذاردند.   این است «حکمت» سازمان یافتن کودتای سوم اسفند در کشور اوکراین!

بی‌دلیل نیست که دولت جنگ‌افروز اسرائیل،  هم از کودتای اوکراین حمایت می‌کند،   و هم برخی مقامات‌اش استقلال کردستان عراق را می‌ستایند.   هدف از «استقلال» کردستان عراق در واقع برپائی «کردستان بزرگ» است.   به عبارت دیگر،  متمرکز کردن کردهای ایران،   ترکیه و سوریه در اینکشور تازه «استقلال» یافته؛  فروپاشانی روابط منطقه‌ای؛  و از طریق آن تلاش جهت تأمین «برتری» نظامی برای مثلث جنگ‌افروزی ـ  ترکیه، عربستان،  دولت اسرائیل ـ  در خاورمیانه.   خلاصه،   تهاجم «رسانه‌ای» گلة تروریست‌های دست‌پروردة ارتش ناتو به دولت دست‌نشاندة آمریکا در عراق حکمتی دارد!  آتلانتیسم با ارسال اوباش،  تسلیحات و لوژیستیک به «خلیفه‌گری» هزارة سوم،   قصد دارد کل منطقه را به یوتوپیاهای قومی و مذهبی تبدیل کند،   و در گام بعد مسلماً نوبت به چین و هند نیز خواهد رسید تا چندین و چند لجنزار سکون از آن‌ها بیرون بکشد.   

این همان سیاستی است که در روسیه به کودتای بلشویم و نهایت امر جنگ داخلی منجر شد،  و در ایران نیز با کودتای سوم اسفند،  به حذف نهضت مشروطه و فروپاشی جنبش مدرنیته انجامید.  دیدیم که طی دیکتاتوری میرپنج،  در نتیجة حاکمیت محفل «شیخ‌وشاه» بر ملت ایران چه نتایج درخشانی به دست آمد!   و نهایت امر زمانیکه پهلوی اول جای خود را به پهلوی دوم سپرد،‌  محفل «برتری‌طلبان» بر بالین دو یوتوپیای نوپا،  یعنی اسرائیل و پاکستان نشست.  و در ایران نیز امتداد سرکوب میرپنج‌ایسم با صدارت محمد مصدق و نهایت امر کودتای 28 مرداد 1332 تأمین شد و رسیدیم به کودتای 22 بهمن 1357.  بله،  این است نتیجة تداوم سیاست همین محفل برتری‌طلب در منطقه.   محفلی که به ویژه طی سدة اخیر،   جز گسترش خشونت و حماقت جمع و «سلب‌مسئولیت» از خود هیچ سیاست دیگری نداشته.   و با توجه به اظهارات اخیر وزیر امورخارجة یانکی‌ها ـ  اشتباه آمریکا در عراق ـ  به نظر می‌رسد که محفل اسطوره‌فروشان حاضر نیست از این روند انسان‌ستیز دست بردارد.

وزیر امورخارجة ایالات متحد طی مصاحبه با تلویزیون چین موفق شده،   با حذف اهداف مادی از جنگ عراق،‌   تهاجم آتلانتیسم به این کشور را یک «اشتباه» بنامد!   به عبارت دیگر این تهاجم وحشیانه که با هدف تاراج عراق،   و به ویژه با هدف نهائی اشغال نظامی ایران و لنگرانداختن در سواحل خزر صورت گرفت،  گویا اهداف مادی دنبال نمی‌کرد،   و آمریکا فقط خودش را به «دردسر» انداخته!   جالب اینجاست که خبرگزاری رسمی حکومت زال‌ممد هم این اظهارات بیشرمانه را به صورت بسیار «حرفه‌ای» و غیرجانبدار منعکس کرده تا جنگ استعماری را «خانوادگی» و ایدئولوژیک بنمایاند:

«[...] جان کری گفت [...] حمله آمریکا به عراق در سال 2003 اشتباهی بزرگ بود و ما هنوز درگیر بسیار از مشکلاتی هستیم که با آن ارتباط دارد[...]»
منبع:  ایریب،  مورخ 10 تیرماه 1393    

یکی از بزرگترین مشکلاتی که این «اشتباه» به وجود آورده حتماً شمارش نامناسب اسکناس‌هائی است که از دزدی نفت عراق در بانک‌های نیویورک انبار شده.   امیدواریم این «اشتباه» هر چه زودتر برطرف شود!  ولی جان کری با این اظهارات قصد دارد دروغ شاخداری را به شوت و پرت‌ها حقنه کند،‌ و آن اینکه حمله به عراق برای یانکی‌ها و برادران جنایتکارشان در این سوی آتلانتیک «مشکلات» فراوان ایجاد کرده و بس!   بله نیت آتلانتیسم «خیر» بوده!  آمریکائی‌ها می‌خواستند «دیکتاتور» را سرنگون کنند و به همین دلیل خاک عراق را به توبره کشیده‌اند!   اتفاقاً در کشور اوکراین هم برنامة آمریکائی‌ها سرنگونی «دیکتاتور» بود،  و از اینرو «بازتولید» کودتای میرپنج با همان شعار «نفی» ـ  نه شرقی، نه غربی ـ  جهت سرکوب اقلیت‌های قومی در دستور کارشان قرار گرفت و ... و نیازی نیست که تکرار کنیم،  به گواهی رخدادهای سدة اخیر،  هدف واقعی مبارزات «ایدئولوژیک» محفل «نه شرقی، نه غربی»،   هدایت سیل سرمایه‌ به بانک‌های تحت نظارت آنگلوساکسون‌ها بوده،  هست و خواهد بود.   به همین دلیل است که پس از فروپاشی دستگاه وحشت بلشویسم،   محفل کذا با پشتیبانی از انواع «اوف‌ها و اوفسکی‌های» خانواده‌پرست،   دمکراسی را در روسیه تهدید می‌کند،   و از سوی دیگر، گلة فاشیست‌ها را در همسایگی روسیه مورد حمایت قرار می‌دهد.   

کودتای سوم اسفند اوکراین که مورد استقبال حکومت جمکران قرار گرفت و با حضور «میکائیل کودورکووسکی» در دانشگاه «کی‌یف» تقارن زمانی یافت،  شاهدی است بر این مدعا.  خلاصه بگوئیم آشوب‌های اخیر اوکراین که از قضای روزگار با توافق تاریخی 24 نوامبر 2013 تقارن یافت،   تداوم  همان سیاستی است که دهه‌های متمادی ملت روسیه را همچون دیگر ملت‌های «اتحاد شوروی» در انزوا قرار داده بود.   و جای تعجب نیست که پس از سفر هیئت‌های آلمان و فرانسه به تهران،   در آستانة از سرگیری مذاکرات هسته‌ای،  بحران عراق زمینة مساعد برای نفس‌کش‌طلبی‌های بنیامین نتانیاهو و عربده و زوزة مریم رجوی فراهم می‌آورد،‌   و رئیس جمهور اوکراین هم به آتش‌بس 10 روزة خود پایان می‌دهد!  و از قضای روزگار،   در همین گیرودار «بیل گیتس» که هفتة گذشته با نخست‌وزیر فرانسه ملاقات کرده بود،   وارد عربستان می‌شود:

«[...]بیل گیتس،  ‌رئیس موسسة مایکروسافت و چند تن از مسئولان ارشد این موسسه که به عربستان سعودی سفر کردند با شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز آل سعود جانشین ولیعهد،  معاون دوم نخست وزیر و نمایندة ویژه پادشاه عربستان سعودی درباره مسائل مورد توجه دو طرف و برنامه‌ها و طرح‌هائی که موسسة مایکروسافت در مناطق فقیر دنیا در دست اجرا دارد بحث و گفتگو کردند[...]» 
منبع:  ایریب،  ‌مورخ اول ژوئیه 2014

ملاقات بیل گیتس با مقامات عربستان،   آنهم  چند روز پس از دیدار وی با مانوئل والس،  نخست‌وزیر فرانسه مسلماً ابعاد سیاسی هم دارد.   ولی خوب هیچکس به این مسائل «پیش پا افتاده» اشاره نخواهد کرد!   چرا که،   در این‌صورت می‌باید چارچوب اقتصادی سیاستی که در محور «عربستان ـ فرانسه» فعال شده نیز مورد بحث قرار گیرد،  و این کار اشکال ایجاد می‌کند!   اگر اهداف مادی سیاست کذا را شرح دهند،  ‌ دیگر نمی‌توانند آن را ایدئولوژیک و «خانوادگی» کنند!  به عبارت دیگر،   آتلانتیسم ابزار «سلب مسئولیت» را از دست می‌دهد و جان کری دیگر نمی‌تواند تهاجم وحشیانه به کشور عراق را «اشتباه» بخواند!

حال آنکه هیچ اشتباهی درکار نبوده!   آدم‌های عادی احساساتی می‌شوند و اشتباه می‌کنند،  ابر قدرتی که  صدها «اتاق فکر» در اختیار دارد اشتباه نمی‌کند!   بله،  هیچ اشتباهی درکار نبوده، آمریکا،  برای حفظ منافع‌اش به کشور عراق حمله کرد و باتوجه به اینکه کاخ‌سفید همزمان ایران را نیز در «محور شرارت» قرار داده بود،   به صراحت می‌توان گفت که هدف نهائی تهاجم به کشور ایران بوده!   به همین دلیل پس از 8 سال لات‌بازی ملاممد گوبلز،   احمدی‌نژاد را از صندوق تف سربالای مردمی بیرون کشیدند تا زمینه جنگ فراهم آید،   ولی نتوانستند و کار به کودتای ناکام سبز کشید!  جالب اینجاست که هنوز هم بوق‌های آتلانتیسم به امید بازگشت به دوران نورانی چپاول وق‌وق می‌زنند.  از یک‌سو باد در بادبان میرحسین جلاد و اصلاح‌طلبان می‌اندازند،   و از سوی دیگر دست نوازش به سروگوش «مریم قجرعضدانلو»،   عیال سوم مسعود رجوی می‌کشند!

در این راستا،  هفتة‌گذشته لاشخورهای آتلانتیسم به رهبری سناتور جوزف لیبرمن و ویلیام‌کیسی برای شنیدن مطالبات‌شان از زبان مریم رجوی در «ویلپنت» فرانسه تجمع کرده بودند.   و البته جمعیت میلیونی هم با پرچم سه رنگ حضور داشت و گوسفندوار شعار ابلهانة «مرگ بر دیکتاتور» تکرار می‌کرد،  و خلاصه بگوئیم،  سخت خواهان نشستن سگ بجای کله‌پز شده بود!   این گوساله‌های ننه‌حسن که پس از خوش‌رقصی‌های بهزاد نبوی و نمایشات بنی‌صدر،   ادای اوپوزیسیون در می‌آورند،   چنین می‌پندارند که ایرانیان در همان دوران منجمد شده‌اند و می‌توان آن‌ها را با شعارهای مردم‌پسند از قماش «مرگ بر دیکتاتور» فریفت!   البته حماقت حضرات هیچ تعجبی ندارد.   اگر چنین حماقتی نمی‌داشتند،   مورد توجه و اقبال ویژة امثال برنار کوشنر و شرکاء قرار نمی‌گرفتند.

باری مریم رجوی را برای تکرار مشتی فتوی و شعار پوچ و تهدید برده بودند بالای منبر،   و ایشان را مدافع دمکراسی معرفی می‌کردند!   دقیقاً بازتولید همان نمایش مهوعی که پیشتر با روح‌الله خمینی به راه انداخته بودند،   با این تفاوت که در آن روزهای خوب ویلیام کیسی و جوزف لیبرمن و شهردار سابق نیویورک،  جولیانی پای منبر نمی‌نشستند؛  سناتور مک کین هم ناچار نبود برای حمایت از آخوند ضداستبداد سازمان سیا نوار ویدئوی «حمایت» بفرستد!   بله،   آن روزها اوضاع خیلی روبراه‌تر بود؛  و پس از «فرار» رهبر فرزانة وطن که گویا ناخدای کشتی ایران هم شده بودند،  محفل «نه شرقی نه غربی» گوبلز،  گلة اوباش را در تهران به خیابان آورد تا کار شاپور بختیار،   تنها نخست‌وزیر قانونی پس از 28 مرداد را نیز با ایجاد «اجماع خیابانی» تمام کند. 

پیشتر به کرات گفته‌ایم.   گلة‌ گوبلز  همواره در مسیر «نفی» گام برمی‌دارد،   نفی همزمان انسان، ‌ زمان و مکان از طریق ابراز نفرت!   شعار فاشیست‌ها ابتدا مرگ بر شاه بود،   سپس تبدیل شد به مرگ بر بختیار!   و با استقرار دولت خیابانی بازرگان همین محفل،   «مرگ» را برای بی‌حجاب،  ضدانقلاب و ضدولایت فقیه توصیه می‌کرد!  خلاصه تا آنجا که به ملت ایران مربوط می‌شد،  حکومت اوباش انقلابی و معترض پای از مرگ فراتر نگذاشت.   ولی در سطح بین‌المللی هم اوباش محفل فاشیسم از درخواست مرگ کوتاهی نکردند و نمی‌کنند:   مرگ بر اسرائیل و آمریکا،  و بعد هم مرگ بر «صدام کافر»،  مرگ بر سازشکار و غیره!   به این مرگ‌خواهی‌ها بعضی‌ محافل خصوصاً طی کودتای ناکام هیزاکسلنسی شعار «مرگ بر روسیه» را هم افزودند!  خلاصه،  پس از سه دهه زیستن در «قلب انقلاب اسلامی»،‌ تل موهوم مردم به همان دوران «نه شرقی،  نه غربی» گوبلز و میرپنج بازگشت،   با این تفاوت که شرق ایدئولوژیک دیگر وجود خارجی نداشت!   

ولی همچنانکه پیشتر هم گفتیم،   در کشور ایران به «ابراز نفرت از روسیه» توسط محور استعماری «آنگلوـ ژرمن» دامن زده می‌شود،  و همین محور است که در اوکراین نیز فعال شده.  علیرغم سکوت رسانه‌های حوزة ناتو در اینمورد،   در آلمان حمایت دولت از فاشیست‌های  اوکراین با اعتراض شدید ملت و شخصیت‌های سرشناس احزاب راست و سوسیالیست اینکشور نظیر ویلی‌برانت،  ‌هلموت‌کهل و هلموت شمیت روبرو شده:

«[...] صدراعظم سابق آلمان هلموت شمید، هلموت کول و گرهارد شرودر[...] مخالفت خویش را با این سیاست ابراز نمودند [...] آنجلا مرکل صدر اعظم آلمان در هنگام یک دیدار [با طرفداران حزب‌اش] با شعار ما حمایت از نازی های اوکراین را رد می‌کنیم روبرو شد[...]»
منبع:  ولترنت،‌  مورخ 26 مه 2014

ولی استقبال رسانة رسمی جمکران از «بت‌شکنی» فاشیست‌های اوکراین جای تردید باقی نمی‌گذارد که جریانات کی‌‌یف علاوه بر وزارت امور خارجه آلمان با محفل نفرت‌فروش «شیخ‌وشاه» ارتباط مستقیم دارد،   هر چند دست‌هائی این ارتباط را پنهان می‌کند!   

در هر حال،   یک هفته پس از تغییر سفیر حکومت اسلامی در اوکراین ـ  فارس نیوز،  ‌مورخ 23 ژوئن 2014 ـ   ‌رئیس‌جمهور اوکراین از تمدید آتش‌بس نیز خودداری کرده!   و در عوض یک‌روز بعد،   شبکة یورونیوز که تلویحاً از روسیه و مسائل اینکشور «فاکتور» گرفته بود،   با پخش مستقیم سخنرانی ولادیمیر پوتین در جمع سفرای روسیه ـ  اول ژوئیه 2014 ـ  همه را در بهت و حیرت فرو برد!   خلاصه معلوم نیست در فرانسه چه می‌گذرد که یورونیوز تغییر موضع داده!  ولی با در نظر گرفتن تظاهرات «میلیونی» مجاهدین خلق و حضور سران مافیا و اف‌بی‌آی و نوچه‌های فرانسوی‌شان در تظاهرات کذا،   مشخص شده که محافل جنگ‌سرد همچون دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر،‌  فرانسه را به میدان تاخت‌وتاز خود تبدیل کرده‌اند!   

پیش از ادامة‌ مطلب،  به نقل از ولترنت،  مورخ 30 ژوئن 2014،  بد نیست به نام و مشخصات برخی از یانکی‌ها‌ و نوچه‌های اروپائی‌شان که پای منبر عیال مسعود رجوی نشسته بودند اشاره کنیم:       
   
ژنرال شلتون،  رئیس سابق ستاد ارتش ایالات متحد؛  ویلیام کیسی،  فرماندة پیشین عملیات آزادی عراق؛   نیوت گینگریچ،  رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا؛  سناتور جوزف لیبرمن،  رفیق شفیق سناتور مک‌کین؛   رودی جولیانی،  شهردار سابق نیویورک؛  ژوزه لوئیس زاپاته‌رو،  ‌نخست وزیر پیشین اسپانیا؛  میشل آلیوماری،  وزیر دفاع اسبق فرانسه، برنارکوشنر،  وزیراسبق امور خارجه فرانسه؛  راما یاد،  معاون حزب رادیکال فرانسه!                                

همچنانکه می‌بینیم همان برنارکوشنر که پیشتر پای منبر خمینی می‌نشست،  و چندی پیش هم  برای رضا پهلوی دم می‌جنباند،   اینک سروکله‌اش پای منبر مریم رجوی پیدا شده،  و خلاصه محفل ایشان برای ملت ایران جز «شیخ‌وشاه» نمی‌پسندد!   شاید به همین دلیل باشد که سایت‌های جمکران کوشنر را «روشنفکر» لقب داده‌اند!   یادآور شویم،‌  همین برنارکوشنر بود که به رضاپهلوی می‌گفت،   «حمایت ما از خمینی اشتباه بود؛‌  نمی‌دانستیم او چه اهدافی دارد!»  و زمانیکه جان کری هم به «اشتباه آمریکا» اشاره می‌کند،  دقیقاً در همین مسیر شارلاتانیسم پای می‌گذارد:    
  
«[...] هم اکنون ابر بزرگی از مشکلات بر منطقه سایه افکنده است که نتیجة آن تصمیم [اشتباه] است [...] هم اکنون [...] تلاش می‌کنیم تا  عراقی‌ها را تقویت کنیم [...] زیرا آن‌ها خودشان باید تصمیم بگیرند [...]  که چه دولتی داشته باشند[...]»
منبع: ایریب،  مورخ اول ژوئیه 2014

با توجه به اظهارات جان کری،   باید بپذیریم که اولاً خواست آتلانتیسم تأمین حاشیة امن برای دولت اسرائیل،  از طریق ویرانی عراق و سرکوب عراقی‌ها نبوده!   همچنین می‌باید این دروغ شاخدار را هم باور کنیم که تروریست‌ها از آسمان و به احتمالی سوار بر «قالیچة جادوئی» به عراق وارد شده‌اند،   و دولت‌های قطر و‌کویت و عربستان و جمکران و ترکیه بدون اجازة‌ یانکی‌ها به کشور عراق خرابکار اعزام می‌کرده‌اند!   و از همه مهم‌تر اینکه می‌باید پذیرفت،   استقلال کردستان عراق،  «حق مسلم» است،  ‌چرا؟  چون «مردم کریمه» هم با یک رفراندوم از اوکراین جدا شده‌اند،   در نتیجه مردم کردستان عراق هم می‌توانند با برگزاری یک رفراندوم حساب‌شان را از عراق جدا کنند:

«[...] مسعود بارزانی،  رئیس دولت خودگردان اقلیم کردستان عراق،  در مصاحبه با بی‌بی‌سی گفته در نظر دارد ظرف چند ماه همه‌پرسی استقلال از عراق برگزار کند و آن را حق طبیعی مردم دانسته [...]»
منبع: بی‌بی‌سی،  مورخ 10 تیرماه سالجاری    
 
همچنانکه می‌بینیم،   رئیس دولت کردستان بساط‌اش را بر «حق طبیعی» استوار کرده،  نه بر «حق حقوقی.»   به عبارت دیگر،   رفراندوم کردستان،   همچون شبه‌رفراندوم دولت خیابانی شیخ مهدی بازرگان،   در پی ایجاد یک کشور خانوادگی یا همان «یوتوپیا» است!  باید خدمت رئیس قبیلة بارزانی بگوئیم،  آنچه در کریمه رخ داد نتیجة به رسمیت شناختن حق انسان‌ها،  به دور از تعلقات مذهبی،  قومی و زبانی بوده،  و نمی‌توان بر اساس «حق طبیعی» و توجیهات «قومی» رفراندوم به راه انداخت و کشور «یکدست» درست کرد!  ایجاد کشور «یکد‌ست» با حقوق دمکراتیک هم‌سوئی ندارد،  یک عمل فاشیستی و جنایتکارانه است.  جالب اینکه،  بنیامین نتانیاهو هم از استقلال کردستان عراق حمایت می‌کند:

«[...] روز گذشته،  بنیامین نتانیاهو[...] گفت که باید از استقلال‌طلبی کردهای عراق حمایت شود [...] کردها مردمی مبارز هستند که تعهد و میانه‌روی سیاسی خود را به اثبات رسانده‌اند و استحقاق برخورداری از استقلال را دارند[...]»
همان منبع

و برای «سنجش» میزان استحقاق استقلال،   چه کسی بهتر از نتانیاهو که استحقاق برخورداری از نفت رایگان کردستان را هم دارد!   یادآور شویم،  یک‌روز پیش از شیرین زبانی‌های  نتانیاهو،   وزیرامور خارجه روسیه طی یک مصاحبة تلویزیونی اعلام داشت همه کشورهای منطقه می‌باید برای حل مشکلات سوریه،   افغانستان و حفظ تمامیت ارضی عراق همکاری کنند:

«[...] مشکل وحدت کشور [عراق  هنوز هم در مرحلة‌ آزمایش است و] این مسئله باید [...] مشترکا با کشورهای منطقه،  با همه کشورهای همسایه عراق حل و فصل شود[...] بار دیگر تاکید می‌کنم که همه کشورهای همسایه عراق باید سر میز مذاکرات حضور داشته باشند و همچنین همه همسایه‌های سوریه باید در بحث مسئله سوریه شرکت کنند.   نیز همین نحو عمل باید در روند حل و فصل مسائل در افغانستان انتخاب شود[...]»
منبع:  صدای روسیه،  مورخ 28 ژوئن 2014

با توجه به حمایت نخست‌وزیر اسرائیل از «استقلال» کردستان عراق،  آنهم بلافاصله پس از اعلام مواضع رسمی وزارت امورخارجه روسیه،   باید بگویم،  اصولاً جماعت مرگ‌الله یا همان تخم و ترکة قواد خلیل‌الله به روس‌ستیزی «عادت» کرده،  آن را «حق طبیعی» خود می‌داند!   هر چند این روس‌ستیزی همچون ایران‌ستیزی خود را به صور مختلف در پروپاگاند دولت‌های آمریکا،  اسرائیل و جمکران نشان دهد و در چارچوب اقتصادی اشباع بازار ایران را هدف گیرد:

«شرکت‌های انرژی توتال و رویال‌داچ شل،  و شرکت خودروسازی پژو ـ سیتروئن،  و دویچه بانک آلمان،  به همکاری با تهران علاقمند هستند.   همه آن‌ها در جلسات ویژه در مورد سرمایه گذاری در ایران شرکت کردند.»
منبع: صدای روسیه به نقل از وال‌ستریت جورنال،  مورخ دوم ژوئیه 2014.