یکشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۹۳

داعش و کاهش!




در تاریخ 22 ژوئن 1941،   یعنی حدود دو دهه پس از کودتای آتلانتیسم در ایران ـ  21 فوریه 1921 ـ   نخستین جنگ مدرن بر ضد لائیسیته با تهاجم ارتش آلمان نازی به خاک شوروی آغاز شد.   ولی علیرغم تسلیم بی‌قید و شرط آلمان نازی،    جنگ با لائیسیته به پایان نرسید!   آتلانتیسم از طریق اسرائیل و حکومت‌های اسلامی،  به ویژه حکومت «مردمی» جمکران،   همچنان به جنگ با لائیسیته ادامه می‌دهد.

در میعادهای تاریخی پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی،  وغ‌وغ‌ساهاب‌های محافل ضدلائیسیته در مورد پیشرفت‌های نظامی حکومت اسلامی هیاهو به راه می‌اندازند،   حال آنکه در میعاد تهاجم هیتلر به خاک شوروی ـ  22 ژوئن 1941 ـ پس‌رفت‌های حکومت جمکران مورد توجه ویژة اینان قرار می‌گیرد.   از اینرو سایت بی‌بی‌سی پس از انتشار خبر «شادی مقامات و مردم ایران» از شکست تیم ملی فوتبال در برابر آرژانتین،   تصویب دو فوریت «طرح حمایت از امر به معروف و نهی از منکر در مجلس جمکران» را در بوق گذارد و سایت ایسنا هم تصاویر «شادی مردم» را منتشر کرد:

«شادی مردم پس از دیدار فوتبال ایران و آرژانتین»
منبع: ‌ایسنا،  مورخ 22 ژوئن 2014     

بله،   «مردم» همچنانکه می‌بینیم از نتیجة مسابقه فوتبال،  یعنی شکست تیم ایران در برابر آرژانتین «شاد» شده‌اند.   حال آنکه در جوامع بهنجار،  هیچکس برای «شکست» شادی نمی‌کند!   واکنش ناهنجار «مردم» به مسابقة «ایران ـ آرژانتین» بخوبی نشان می‌دهد که «قرار گرفتن آخوند در کنار مردم» بی‌حکمت نیست!      

باری در میعادهای پیروزی ارتش سرخ بر ارتش به اصطلاح «شکست‌ناپذیر» رایش،   شیپورهای ناتو معمولاً پیشرفت‌های نظامی حکومت اسلامی را در بوق می‌گذاشتند تا دولت اسرائیل بتواند با جنجال پیرامون تهدیدهای موشکی و هسته‌ای ملایان جمکران،   مذاکرات صلح را به تعویق اندازد.  ولی پس از مذاکرات دوجانبة‌ یانکی‌ها با نوکران جمکرانی‌شان در ژنو ـ 9  ژوئن 2013 ـ  امکانات‌ دولت اسرائیل نیز کاهش یافت.  در نتیجه،   برای جبران این کاهش به «داعش» متوسل شدند تا با یک تیر چندین و چند نشان بزنند.   هم با کوفتن بر طبل «شیعه و سنی و کرد»،   ‌اقلیت‌های غیرمسلمان عراق را در بیانیه‌های رسمی و صلح‌دوستانه‌شان حذف کنند.  و هم از آخوند شیعی‌مسلک،‌  که همان نماد توحش مدرن است،   تصویر دلپذیر و «صلح دوست» ارائه دهند و خصوصاً بهره‌برداری اسرائیل از این جنگ را پنهان دارند.   ولی به دلائلی این سناریو ناکام ماند و برای جبران این ناکامی غربی‌ها ناچار شدند آمریکا و عربستان را «مخالف فرقه‌گرائی» معرفی کنند و پتة اسرائیل،  ترکیه،  دولت خودمختار کردستان و حکومت ملایان در کشور عراق را بر آب اندازند!

اینچنین بود که کاشف به عمل آمد،   علیرغم هارت‌وپورت دولت آمریکا برای «خریداران نفت کردستان عراق»،‌   این دولت ترکیه است که نفت کردستان را به اسرائیل می‌فروشد‌:   

«[...] رویترز گزارش داد [تخلیه] محمولة نفتکش حامل نفت استخراج شده زیر نظارت کردستان عراق [...] روز جمعه،   از طریق خط لوله بندر اشکلون [اسرائیل] آغاز شد [...]  به گزارش رویترز، ترکیه در اجرای این طرح با اسرائیل مشارکت دارد [...] زیرا نفت فروخته شده از سوی اقلیم کرد از خط لوله میان عراق به ترکیه انتقال می‌یابد و از آنجا با نفت‌کش برای خریداران فرستاده می‌شود[...]»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ 31 خردادماه سالجاری   
   
به عبارت دیگر،   تاراج رسمی نفت عراق برای آتلانتیسم کفایت نمی‌کند،   می‌بایست یک دکان «مستقل» هم باز می‌شد تا چپاول عراق گسترش یابد،   و در این راه دولت «اسلامی» رجب اردوغان «مأموریت الهی» خود را برعهده گرفت.   چرا که،   «دولت‌ اسلامی» در هر حال بر «باورهای جمع» و «ارزش‌های اکثریت» تکیه دارد و از اینرو با نظم حقوقی انسان‌محورـ  روابط دمکراتیک ـ  بیگانه خواهد بود.   در نتیجه،  خوش‌خدمتی اسلامگرایان ترکیه برای دولت اسرائیل هیچ تعجبی ندارد.   تعجب‌آور تضاد آشکار عملکرد دولت اردوغان است با ادعاهای دهان پرکن «استقلال و منافع‌ملی»،  و ... و شعارهای مردم‌فریبی از این قماش.   و این تضاد در حکومت جمکران چشمگیرتر نیز می‌شود.   چرا که در این حکومت جز آخوند و «تل موهوم مردم»،  که هر دو در لجنزار «نگرانی و اعتقاد» شناورند،   و برای «حق» ـ  حق الهی،  حق مظلوم،  و در واقع برای «حق آنگلوساکسون‌ها» ـ  له‌له می‌زنند،   هیچ نخواهیم یافت:
    
«[...] وقتی که  7 نفر از اعضای شورای نگهبان می‌آیند و به نفع ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد بیانیه می‌دهند،  آیا انتظار دارند وقتی نتیجه انتخابات را تأئید کردند همه قانع شوند؟  بخشی از جامعه قانع شد ولی بخشی دیگر نیز قانع نشد.   ما اصلاح‌طلبان واقعاً نگران این فضا هستیم[...]»
منبع:  پیک نت،  مورخ 22 ژوئن 2014         

همچنانکه می‌بینیم گلة اصلاح‌طلب از اینکه 35 سال است آزادی بیان در جامعه ایران قربانی مصلحت آخوند و اوباش‌و روابط استعماری و نفت‌خواری آتلانتیسم ‌شده هیچ شکایتی ندارد! «نگرانی» حضرات این است که بیانیة شورای نگهبان حکومت توحش یک «بخش از جامعه» را قانع نکرده!   از اینجا می‌باید نتیجه بگیریم که وقتی در حکومت زال‌ممد «انتخابات» برگزار می‌شود،  نتایج رسمی آن می‌باید «همه» را قانع کند،  در غیراینصورت آن «بخش از جامعه» که قانع نشده،  حق دارد از طریق لشکرکشی خیابانی،  دکان تولید شهید افتتاح کرده،   برای خود «سنگر حق» بسازد!   نیازی نیست که بگوئیم این «مردم‌محوری» همان شیوه‌ای است که دارودستة هیتلر با حمایت لندن طی دهة 1930 در کشور آلمان به کار گرفته بودند،  و دیدیم که نتیجة مطلوب هم به دست ‌آوردند!    به همین دلیل نه تنها دارودستة ممدگوبلز اردکانی که استادشان،  پروفسور «برنارد لوئیس» هم به تداوم این «روند ضدانسانی» اصرار دارند!

بله «اصلاح‌طلبان» جمکران در انسان‌ستیزی و خشونت و شارلاتانیسم به گردپای امثال پروفسور «لوئیس» هم نمی‌رسند.   این «پروفسور» سرشناس کتابی قلمی کرده‌اند،   تحت عنوان «کار از کجا خراب شد» تا چند دروغ شاخدار را به مخاطب حقنه کنند.   نخست اینکه،  اگر سلطان با دیگران «مشورت» کند،  «دمکرات» شمرده می‌شود!   پروفسور کذا بر اساس این ادعای پوچ به این نتیجه رسیده‌اند که خلیفة‌ عثمانی و محمدصاد،   پیامبر مسلمانان هم دمکرات بوده‌اند،  و ... و از همه جالب‌تر اینکه،   هیتلر با «انتخابات» به قدرت رسید،   نه با حمایت آنگلوساکسون‌ها!   خلاصه‌ای از اثر «پربار و پرمغز» پروفسور «لوئیس» در سایت اطلاعات‌نت،  مورخ 22 ژوئن 2014  منتشر شده،   و مشتاقان می‌توانند با مطالعة آن به ابعاد شارلاتانیسم ایشان بیشتر و بهتر پی ‌ببرند.   فقط یادآور شویم تقسیم ایران به چندین یوتوپیا از اظهارات «علمی» همین قماش جانوران وحشی است که افتخار عضویت در لجنزار بیلدربرگ را هم دارند و به همین دلیل برای نابودی ایران «راه حل» ارائه می‌کنند:  

«[پروفسور لوئیس طی سخنرانی] در دانشگاه تل‌آویو [خاطر نشان کرد] در دو هزار سال گذشته هیچ کشورگشا یا نیروی خارجی‌ای نتوانسته‌است بر زبان و فرهنگ ایرانی اثرات بنیادی بگذارد [...]  این یکی از نشانه‌های فرهنگ برتر است [...] در کنفرانس بیلدربرگ [ وی] نتیجه می‌گیرد [...]  تنها راه رویاروئی با چنین فرهنگی نابود ساختن آن است و پیشنهاد می‌کند که ایران را به قطعات قومی گوناگون بشکنند [...] پروژه‌های کردستان بزرگ،  پشتونستان بزرگ و آذربایجان بزرگ [...]»
منبع:  ویکی‌پدیا

با توجه به اظهارات «لوئیس» می‌توان دریافت که دلالی دولت اسلامی ترکیه برای اسرائیل از طریق چپاول نفت کردستان عراق در واقع بخشی است از برنامة محفل بیلدربرگ که آخرین  نشست خود را  ـ  27 مه تا اول ژوئن 2014  ـ   در کشور دانمارک برگزار کرد.   یادآور شویم در این نشست علاوه بر یانکی‌ها و متحدان‌شان در اسرائیل و اروپا،  «نیلوفر گل» از کشور ترکیه،  «لی‌یو هی»،   وزیر مرکز امور اقتصادی و مالی چین،   و همچنین «ناتالی نوگه‌رد»،   از عیالات قواد خلیل‌الله ـ  سردبیر مستعفی روزنامة لوموند ـ  هم حضور داشتند!   باری،   گویا نشست اخیر  بیلدربرگ،‌   علیرغم تمام جنایاتی که طی سه هفتة اخیر در اوکراین،  سوریه و عراق سازمان یافت،   چندان هم امیدوار کننده نبوده!   چرا که،   صدراعظم آلمان و پادشاه و ملکه هلند ناچار شدند به فوتبالیست‌های‌شان در برزیل دخیل ببندند،   و لندن هم ضمن هی کردن نوکران ترک و قطری‌اش به پاریس،   جبهة کاذبی در برابر مواضع خود در کشور فرانسه «افتتاح» کرد!

اعضای جبهة کاذب وظیفه دارند در تقابل با مواضع دیوید کامرون،   برای ریاست کمیسیون اروپا از نامزدی «ژان کلود یونکر» حمایت کنند!   جالب اینجاست که علاوه بر نخست‌وزیر دانمارک،   پادوی سنتی لندن،   «رنزی نژاد»،   نخست‌وزیر ایتالیا هم که پیشتر با ریاست یونکر رسماً مخالفت کرده بود،   در صف حامیان یونکر نشسته!   سایت ایریب بدون اشاره به اهمیت جبهة کذا،   فقط «خبر» توافق اعضای آن را منتشر کرده:

«[...] صدراعظم اتریش و نخست‌وزیران بلژیک،  دانمارک،  ایتالیا،  رومانی،  اسلواکی و چک [...] در مورد سپردن ریاست کمیسیون اروپا به ژان کلود یونکر به توافق دست یافتند[...]»
‌منبع:  ایریب،  ‌مورخ 22 ژوئن سالجاری‌

یادآور شویم یک روز پیش از حصول توافق کذا، ‌ یعنی روز جمعه 30 خردادماه سالجاری،      رجب اردوغان و شیخ قطر هم در پاریس «فرقه‌گرائی» را در عراق محکوم کرده بودند!   سپس باراک اوباما و فرانسوا اولاند دست به کار شده،  و با صدور یک بیانیة مشترک مخالفت‌شان را با فرقه‌گرائی در عراق اعلام داشتند!   و همزمان با تغییر سنگر یانکی‌ها، سازمان همکاری‌های اسلامی که مقر آن در عربستان است به نوبة خود با صدور یک بیانیه رسمی فرقه‌گرائی را محکوم کرد!   خلاصه به استثناء بریتانیا،   کل محفل «دوستان سوریه» از قطر و عربستان گرفته تا واشنگتن تغییر سنگر داده‌اند!   و به این ترتیب،  گذشته از اسرائیل،  حکومت زال‌ممد و مخالف نمایان‌اش نیز در چاهک نفی ـ  نفی جنسی‌ات،  منافع‌ملی و ... و خلاصه «نفی دمکراسی» و مقررات بین‌المللی ـ  تنها مانده‌اند.   پس حکومت زال‌ممد را رها می‌کنیم تا دست در دست «مردم» برای شکست تیم فوتبال ایران شادی کرده و جشن‌وسرور به راه اندازند،   و می‌رویم به سراغ رسوائی اسرائیل،  کردستان عراق و شیعی‌مسلکان مسلح مقتدی صدر! 

آنچه خبرسازان به سکوت برگزار می‌کنند این است که طرفداران مقتدی صدر بجای رویاروئی با گروه «داعش»،‌   به قدرت‌نمائی مسلحانه در خیابان‌های بغداد مشغول شده‌اند،   و در واقع از ترس «داعش» در پایتخت پناه گرفته‌اند!   ولی  وق‌وق‌ساهاب‌های ناتو نتوانستند رسوائی دیگران را به سکوت برگزار کنند در نتیجه ارتباط دولت کردستان با رهبران مجاهدین خلق و از همه مهم‌تر،   ساخت‌وساز اسرائیل در بلندی های جولان افشا شد.  در پی انتشار خبر مرگ یک نوجوان اسرائیلی در بلندی‌های جولان،   خبرگزاری‌ها به ناچار برنامة‌ دیوارسازی اسرائیل را در این منطقة اشغالی آشکار کردند.   گزارش بنائی اسرائیل در بلندی‌های جولان را سایت  فرانس‌پرس،  مورخ 22 ژوئن 2014  منتشر کرده.   و جالب اینجاست که همزمان با سالگرد تهاجم ارتش آلمان نازی به شوروی،   ارتش اسرائیل به تلافی شلیک نیروهای سوری به اشغالگران جولان،   سوریه را مورد تهاجم قرار داد!

بله ارتش اسرائیل همچون سپاه پاسداران و گلة اصلاح‌طلبان از خط گوبلز پیروی می‌کند.   اسرائیل «حق» دارد غیراسرائیلی‌ها را نابود کند،   همانطور که نابودی ایرانیان نیز حق مسلم حکومت شیعی‌مسلک جمکران است.   اسرائیل «حق» دارد بلندی‌های جولان را اشغال کند،  در آن دیوار بکشد،  ولی سوریه برای باز پس گرفتن بخشی از خاک خود حق ندارد هیچ واکنشی نشان دهد!   این همان سیاستی است که سازمان ناتو در تقابل با مسکو اعمال کرده و نمونه‌های آن را در ایران،   عراق،  کشورهای بهارزدة عرب،   و اخیراً در  اوکراین به صراحت دیده‌ایم.   ولی با توجه به دستگیری رئیس «یونیون بانک سوئیس» شعبة  بلژیک ـ منبع: سایت لوپوان،  مورخ 19 ژوئن  2014  ـ  و تغییر سنگر ناگهانی «محفل دوستان روسیه»،  و همچنین پیشنهاد اخیر رئیس‌جمهور اوکراین برای مذاکره با جدائی‌طلبان اینکشور به نظر می‌رسد،   سازمان آدمخوار ناتو که موفق شده پس از پایان جنگ جهانی دوم،  بیش از 50 میلیون نفر «آواره» تولید کند،  امروز جز عقب‌نشینی چاره‌ای نخواهد داشت.   

ولی به مصداق شاه می‌بخشد،   شیخ علی‌خان نمی‌بخشد،‌  مقام معظم حکومت جمکران که در سال 2003 ،‌  از آنجا که دولت وقت عراق لائیک بود،  تهاجم وحشیانة‌ آتلانتیسم به اینکشور را به سکوت برگزار کردند،  امروز به بهانة مخالفت با دخالت بیگانگان در عراق،   تلویحاً خواهان حفظ خرتوخر موجود در اینکشور شده‌اند:  
                         
«[...] آنچه که در عراق روی داده است،  جنگ شیعه و سنی نیست [...] نظام سلطه با استفاده از پس مانده های رژیم صدام [...] تلاش برای بر هم زدن ثبات و آرامش عراق و تهدید تمامیت ارضی این کشور دارد [...] دعوای اصلی در عراق میان کسانی است که می‌خواهند عراق به اردوگاه آمریکا ملحق شود و کسانی که خواهان استقلال عراق هستند[...]»
منبع:‌ ایسنا،‌  مورخ 22 ژوئن 2014،  کدخبر: 93040100397

رهبر حکومت زال‌ممد که مانند همه آخوندها دست به افاضات‌شان «راحت» است ،  گویا فراموشی گرفته و دو واقعیت تلخ را از یاد برده‌اند!   نخست اینکه،   رئیس دولت عراق که هر از گاه برای بوسیدن روی ماه مقام معظم با کراوات قرمز به بیت‌رهبری می‌آیند،  خودشان دست‌نشاندة ارتش آمریکا هستند.   دیگر آنکه خریداران نفت ‌عراق نیز بر اساس همان حساب‌های «ببین و نپرس» می‌باید بهای نفت خریداری شده را به حساب شرکت آمریکائی «سومو» واریز کنند!  با توجه به پرش حسن روحانی به آغوش دولت ترکیه ـ  دولتی که حامی تروریسم در سوریه و طرفدار تجزیة عراق است ـ   باید دید علی خامنه‌ای در درگیری‌هائی که بین دولت دست‌نشاندة آمریکا و تروریست‌های دست‌پروردة ناتو در عراق به راه افتاده، کدام گروه «خواهان استقلال» را نشان کرده که اینچنین به وق‌وق افتاده.