نفت و نشیمنگاه!
افسوس و صدافسوس! گذشت
آن روزها که در میعادهای پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی، شاهد
پیشرفتهای چشمگیر حکومت زالممد در عرصة نظامی بودیم! آن روزها
لشکریان اسلام پیتحلبیهای مستعمل جهادسازندگی ملایان را رنگ و روغن میزدند، روی
بدنهاش هم یک مستطیل میکشیدند. اگر پیشرفتها «دینی» بود، یعنی
اگر پیتحلبی را قم و کاشان صادر کرده بودند،
رنگ مستطیل کذا «سبز» میشد، و یک
شمشیر و چند عنکبوت سیاه هم روی آن به جهاد با دشمنان مشغول میشد. ولی اگر
پیشرفتها «بومی» بود، یعنی پیتحلبی را از بازار تهران وارد کرده
بودند، مستطیل مذکور به هیبت پرچم ایران
در میآمد. پرچمی که بجای نشان «شیرو خورشید»، به «اخوتف»
عموسام ـ آرم خرچنگ ـ مزین شده بود و به «دشمن» دهنکجی میکرد. ولی
گذشت آنروزهای خوب و برای حکومت زالممد،
جز جنازة سیمین بهبهانی و گور روحالله
خمینی پناهگاهی نماند!
امروز، همزمان با 71مین سالگرد نبرد کورسک ـ 23 اوت 1943 ـ
آنجلا مرکل، صدراعظم قدرقدرت کشور اشغالشدة آلمان برای
جمعآوری زبالههای نئونازی ـ برای رهبر اینان در کشور آلمان امامزاده ساختهاند
ـ راهی کییف شد، و حسن
روحانی هم برای بازنشخوار مطالبات آتلانتیستها و شعارهای میرحسین موسوی به جسد
روحالله خمینی پناه برد! بله، این
روزها سر گور خمینی برای روخوانی دیکتههای سازمان سیا ـ لیسیدن
نشمینگاه عموسام ـ جای بسیار مناسبی است، به یک دلیل
روشن و واضح و مبرهن! و آن اینکه هیچ انسانی در چنین مکانی حضور نمییابد. و هر کجا
انسان نباشد، «تروریست» از آزادی تمام و
کمال برخوردار خواهد بود؛ اگر بمب نمیگذارد،
میتواند به شیوة بیبیسی، با اسطورهسازی،
«قهرمان و دشمن» خلق کند و به روال معهود،
نشیمنگاه عموسام را نوازش دهد! چرا که
در سراسر رایشستان، لیسیدن ماتحت
عموسام وظیفة «دینی و بومی» موشهای لجنزار مطلقگرائی است. و
اینروزها در آستانة نشست سران ناتو ـ 4
سپتامبر 2014 ـ برادران این موشها در
کشور روسیه هم فعال شدهاند! بله، «اولیگارکها و روسیهپرستان» دست در دست
یکدیگر برای سرکوب اجتماعی و اقتصادی خیز برداشتهاند.
اولیگارکها با کوفتن بر طبل «هراس از کمونیسم»، در
واقع از نئونازیهای کییف که متحدان عموساماند حمایت میکنند؛ روسیهپرستان
هم برای «اقتصاد دولتی» سینه چاک میدهند!
البته مسائل روسیه موضوع وبلاگ ما
نیست، وارد جزئیات نمیشویم. فقط میگوئیم
اگر کرملین نتواند در برابر فشار ایندو جناح سرکوبگر مقاومت کند، نئونازیها
در کییف تقویت میشوند، و با توجه به اوضاع
منطقه و به ویژه آنچه در ایالات متحد میگذرد ـ باجگیری دولت از بانکها و سرکوب پلیسی ـ فاشیسم همچون سالهای دهة 1930 تمام اروپا را فرا
خواهد گرفت. به این ترتیب،
ارتش ناتو خواهد توانست به آرزوی
دیرین، یعنی افزایش بودجه دست یابد! بله
تمام بحرانها برای همین افزایش بودجه به راه افتاده! و
افزایش بودجة ناتو، به معنای کاهش بودجة بهداشت، فرهنگ، آموزش، و ... و خلاصه به معنای افزایش فقر در کشورهای
عضو ناتوست! گسترش فقر نیز، همانطور که میدانیم خشونت و ناامنی را گسترش
میدهد و در این شرایط است که امکان سرکوب پلیسی توجیه شده و ابزار سرکوب از سوی
محافل ذینفع «فراهم» میآید.
آنچه در «فرگوسن» جریان دارد، برخلاف
ادعای رسانههای نژادپرست بروکسلستان چندان به «ارتکاب جرم» و «قانونشکنی» سیاه
پوستان مربوط نمیشود! محفل پاشنهآهنیها
به دلیل شکست استراتژیاش در مصر و سوریه به شدت تضعیف شده، و در
داخل مرزها نیز احساس خطر میکند و میخواهد از طریق سرکوب و ارعاب در داخل و خارج
مرزها موقعیت «ممتاز» از دست رفته را به دست آورد. این
است دلیل مذاکرات دوجانبة «واشنگتن ـ جمکران!»
این مذاکرات، برخلاف ادعای حکومت زالممد، هیچ
ارتباطی به بحران هستهای ندارد. دلیل هم اینکه مذاکرات هستهای «خصوصی» و
دوجانبه نداریم، این مذاکرات تحت نظارت اعضای شورای امنیت سازمان
ملل در جریان است! آنچه در «مذاکرات دوجانبه» دنبال میشود، تلاش جهت پاسداری از توافق 8 اوت 1944 برای حفظ
مونوپول شرکتهای غربی بر منابع نفتی ایران است!
در میعاد فرخندة 8 اوت 1944 بود که لندن و واشنگتن برای «تقسیم
منابع نفتی» به توافق رسیدند. در نتیجه پس
از تقاضای مسکو برای استخراج نفت شمال، محمد مصدق، نمایندة
مجلس شورای ملی کشف کرد که نفت ایران «حق مسلم» لندن و واشنگتن است و اینچنین بود
که طرح «منع اعطای امتیاز استخراج نفت» را به مجلس تقدیم کرد ـ وبلاگ
«رهبر و کلینکس!» پیشتر در مورد خوشرقصیهای
فدائیان اسلام برای آتلانتیسم توضیح دادهایم،
وارد جزئیات نمیشویم فقط میگوئیم،
پس از امضاء تفاهمنامة نفتی ایران و
روسیه مبنی بر معاملات پایاپای نفت و کالا ـ
صدای روسیه، مورخ 6 اوت 2014 ـ روسیه از سوی یانکیها مورد تهدید قرار گرفت. در فردای مذاکرات دو جانبة «جمکران ـ واشنگتن»،
کودتای کاخ سفید بر علیه دولت نوری
المالکی با بمباران هوائی عراق آغاز شد ـ 8 اوت 2014 ـ و نتیجه هم در برابر ماست: افزایش
خشونت و وحشیگری در اینکشور، به موازات
گسترش دامنة توحش و حماقت و وقاحت شبکة تروریسم بینالمللی یعنی حکومت زالممد و
اربابان آتلانتیستاش.
این شبکة جنایتکار میپندارد با نکوهش «تکفیری و سلفی و
داعش» و غیره، خواهد توانست چهرة کریه
خود را با صورتک «ضدتروریست» بپوشاند و از خود تصویر دلپذیر ارائه دهد! و فراموش
نکنیم که مهمترین بوق این شبکه، همان عجوزة
90 ساله ـ بیبیسی ـ است، که خیلی خیلی مودب و با نزاکت و باشعور و خردمند
است، و از اینرو هیچکس را تروریست نمیخواند، چرا؟ چون به ادعای بوق وزارت امور خارجه «انگلستان»
که مدعی «غیرجانبداری» است، تروریستها
وقتی دولت تشکیل دهند، دیگر تروریست به شمار
نمیآیند!
بنگاه خبرسازی بریتانیا ابتدا میگوید، «تروریسم»
مفهوم مشخصی ندارد، و بسیاری دولتها
مخالفانشان را تروریست میخوانند تا آنها را سرکوب کنند، حال آنکه مخالفان مذکور خود را
تشکل آزادیبخش میدانند! در ادامة این کلیگوئی یک نمونه هم از شاه ایران
ارائه میدهد و به شیوة شارلاتانها از جزء به کل میرسد، و نهایت امر با ارائه دو نمونة دیگر ـ ارتش
آزادیبخش ایرلند و نلسون ماندلا ـ ادعا
میکند این تروریستها وقتی دولت تشکیل دادند،
دیگر تروریست به شمار نمیآیند. در
نتیجه حکومت ملایان جمکران هم تروریست نیست،
چرا که آمریکا میخواهد برای مقابله با دولت اسلامی در عراق با این حکومت
همکاری کند:
«[...] تروریسم مفهومی بسیار پیچیده و احساسات برانگیز است
که همواره جنبههای سیاسی هم دارد[...] یک نمونه بارز دیگر نلسون ماندلا است [...]
از دیدگاه مردم جهان او قهرمان آزادی بود.
یا آمریکا همیشه جمهوری اسلامی را
بزرگترین دولت حامی تروریسم در دنیا معرفی کرده ولی الان میخواهد برای مقابله با
گروه دولت اسلامی در عراق با ایران همکاری کند[...]»
منبع: بیبیسی، مورخ
22 اوت 2014
بله، از آنجا که آمریکا
میخواهد در عراق با حکومت زالممد همکاری کند، دیگر این حکومت تروریست نمیباید
به حساب آید! پس در قاموس بیبیسی، کشتار
و سرکوب ملت ایران، و نهایت امر به زیر
پای گذاردن مفاد اعلامیة جهانی حقوق بشر، دلیلی بر تروریست بودن حکومت جمکران نیست، چرا که
عموسام قصد همکاری با این حکومت را دارد! مطلب
بیبیسی شاید خیلی خیلی عمیق و پرمغز و نغز جلوه کند، ولی این شیوة «عادیسازی» تروریسم را در
دانشگاههای آمریکای شمالی «تدریس» میکنند!
همین مزخرفات را به خورد دانشجویان
میدهند و به آنان تفهیم میکنند که خشونتطلبی و روابط یکسویه ـ غیرحقوقی
ـ میتواند موجه و مقبول هم باشد! در
نتیجه، زمانی که لندن و واشنگتن مزدور مسلح به تونس و
سوریه اعزام میکنند تا «انقلاب» به راه اندازند، افکار
عمومی مثل گاو سربریده به این عملیات خیره میماند، و این جنایتکاران را «آزادیخواه» به شمار میآورد!
بیبیسی هم هرگز آنان را تروریست نخواهد خواند، چرا که
واژة تروریست را «جانبدار» و ارزشی ارزیابی کرده! حال آنکه «تروریسم»، بنابرتعریف،
خود واژهای است «جانبدار!» و به همین دلیل نیز تروریسم از منظر حقوقی محکوم
است. روشنتر بگوئیم، هر فرد یا گروهی که خارج از
چارچوب «حقوقی» ـ مقصود مفاد اعلامیة
جهانی حقوق بشر است ـ سلاح به دست میگیرد،
تروریست شمرده میشود! تعارف و مجامله هم اگر دارد، برای آنهائی است که از پایه و اساس هیچ تضادی
با تروریسم نداشته و ندارند و همچون بیبیسی و همسنگراناش هیاهوی مبارزه برای
حقوقبشر را ابزاری جهت تاراج ملتها کردهاند.
به عنوان نمونه، فدائیان اسلام که در راه «ارزشهای الهی» دست به
سرکوب و کشتار میزنند، یا نئونازیهای کییف که با هدف «پاکسازی»
مناطق جنوب و شرق اوکراین از اقلیت روسزبان عربدة مبارزه با تروریسم سر دادهاند،
و ... و دولت اسرائیل و گروه حماس که علیرغم
تعهد به آتشبس، با حمایت لندن و واشنگتن
نبرد را از سرگرفتهاند، همچون حامیان
غربیشان «تروریست» شمرده میشوند. چه بیبیسی بخواهد، چه نخواهد، تروریسم یعنی «نفی روابط حقوقی!» نیازی
نیست که بگوئیم روابط حقوقی «انسانمحور» است و با روابط سنتی در تضاد آشکار قرار میگیرد. در
نتیجه، زمانیکه مقامات جمکران، و به ویژه شخص حسن فوتبال بر طبل «ارزشهای
الهی» میکوبند، همچون دستگاه هیتلر، آشکارا
از «تروریسم» و یکجانبهگرائی دفاع میکنند.
به عبارت دیگر «تروریسم نسبی» که
بیبیسی از لیفةتنبان مسئولان فاشیست و سانسورچیاش بیرون کشیده همچون «جمهوری
اسلامی» یک عبارت پوچ و بیمعناست که از طریق مخدوش کردن مرز دو مفهوم متضاد ـ ترکیب دو واژة متناقض ـ به دست
آمده!
خلاصه، بوق وزارت امور خارجه بریتانیا میکوشد به مخاطب
بباوراند که جنایت با تروریسم تفاوت دارد! چرا که
ممکن است جنایتکار الزاماً تروریست نباشد،
ولی در این گیرودار شارلاتانیسم، بیبیسی فراموش میکند که بگوید عکس این مطلب
صادق نیست و تروریست در هر حال جنایتکار است! اینهم از فراموشیهای مصلحتی است که مانند بمبگزاری
و دروغپردازی «وظیفه» به شمار میآید:
«[...] بیبیسی وظیفه خود را در این میداند که اگر گروهی
جنایت هولناکی مرتکب شده آن را [...] به طور کامل و مسئولانه گزارش دهد ولی قضاوت
ارزشی را به مخاطبان خود واگذار کند. کار
ما موقعی اشکال خواهد داشت که جنایات تروریستی را منعکس نکنیم[...]»
همان منبع
بدنیست بدانیم که سکوت بیبیسی و شرکاء در برابر سقوط
هواپیمای مالزیاایرلاینز ـ 17 ژوئیه 2014 ـ
هم در چارچوب همین «وظیفه» است که توجیه
میشود! بله، دولت
هلند پس از چند هفته فسفس و مسمس، بالاخره تصمیم گرفت فقط بخشی از محتوی جعبة
سیاه هواپیما را منتشر کند! به این ترتیب معلوم شد، جنایتکارانی که این هواپیما را سرنگون کردهاند
سر در آخور آتلانتیسم دارند! چرا که اگر محتوی جعبة سیاه به زیان روسیه میبود،
مسلماً وقوق ساهابهای ناتو همچون چاقوکشهای جمکران «احساس وظیفه» کرده، از
این جنایت هولناک گزارش «مسئولانه» به خورد مخاطبان میدادند، و به
قول خودشان «صفت جهتدار» هم به کار نمیبردند:
«[...]ما تنها تأکید داریم که از داوری ارزشی پرهیز کنیم. ما اگر
جنایتی را گزارش کنیم، کار گزارشگری ما به عنوان یک رسانه انجام شده و دیگر لازم نیست
که برای مرتکبان جنایت صفتهای جهتدار خاصی استفاده کنیم[...]»
همان منبع
باری یکی از فواید سفسطه این است که دست شارلاتان را نهایت
امر رو میکند! به عنوان نمونه، شایعهپراکنی
در مورد سقوط هواپیمای مالزیاایرلاینز و انتساب این جنایت به شخص پوتین و مخالفان
دولت نئونازی کییف ثابت میکند که بیبیسی نیز همچون دولت تروریست جمکران در
جایگاه قضاوت ارزشی نشسته، جانبدار است و اسطوره میسازد و دروغ میبافد! با این
تفاوت که بوق وزارت امورخارجه بریتانیا برای پروپاگاند خود از تبلیغات سازمان سیا که
در دانشگاههای ینگهدنیا تدریس میشود الگوبرداری
میکند، حال آنکه الگوی دولت مفلوک
جمکران انشاء دبستانی «بیانیهنویس» ساواک است.
بیانیهنویس ساواک مانند روشنفکران رسانهای غرب با سیلاب هر
کلمهای که به زبان میآورد، نشمینگاه
عموسام را «غبار روبی» میکند! و از آنجا که کار نیکوکردن از پرکردن است، این حضرات وقتی دهانشان را برای غبارروبی باز
میکنند، «کپل عموسام» مانند جای مهرنماز
روی زبانشان دیده میشود:
«[...] هفته دولت با زیارت مرقد امام و شهدای دیگر در این
قطعه از زمین که زمین مقدسی است شروع میشود[...] ما هر سال شروع کارمان را با بیعت
مجدد با آرمانهای امام راحلمان آغاز میکنیم[...] امام شخصیتی بود که دولت مدرن
اسلامی را تأسیس کرد[...] امام تعادل را به ما یاد دادند و گفتند از افراط جنود، تحجر و خرافه بپرهیزید[...] امام به ما یاد داد که از تفریط اباههگری و
غربگرایی فاصله بگیریم[...] امام به ما گفتند [...] میزان رای مردم است. ضمن اینکه
ایشان اساس را فرمان خدا و قانون اساسی دانستند[...] امام به ما شجاعت و شهامت را
آموخت[...] امام
قانونگرایی و اخلاقمداری را به ما آموخت[...]»
منبع: ایسنا، مورخ 23 اوت 2014 ، کد خبر: 93060100071
بله بچههای خوب! بابا
نان داد؛ مامان آب داد؛ امام هم
دولت مدرن اسلامی تاسیس کرد! و گفت با
جوجه مرغکی هشیار، که ز پهلوی من مرو به کنار،
غربگرائی مکن؛ چرا که فریدون رئیسجمهور است؛ عزیز کودکان است! توانا بود،
هرکه نادان بود، به مالش، عموسام برنا بود، میزان
رای مردم است؛ و نیسان هم مونتاژ مردم
است! و امام قانونگرائی و اخلاقمداری
به ما آموخت؛ ما هم دلارگرائی و شلاقمداری را به شما میآموزیم،
برو قوادی و کلاشی آموز، که ایزد در بیابانت دهد گاز!
<< بازگشت