پنجشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۹۳

حاشیه و هیروشیما!




امسال تابستان مراکز تولید خنزرپنزر و بنجل و اسطوره،   در بروکسل‌ستان و طویلة اسلامی رایش فعال‌تر از گذشته شده‌اند به عبارت دیگر در عرصة توحش و خشونت به پیشرفت‌های چشمگیری نائل آمده‌اند! 

همزمان با 69‌ امین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما،  معلوم شد آمریکا،  نه برای ممانعت از پیشروی ارتش سرخ،  که فقط برای «تسلیم ژاپن» به سلاح کشتارجمعی متوسل شده بود!  بله،   به مرور زمان می‌توان با اسطوره‌سازی تاریخ را تحریف کرد،   تا جنایات یانکی‌ها «تلطیف» شود و موجه جلوه کند.   وظیفة «تلطیف» جنایات گاوچران‌ها را «بی‌بی‌سی» به بهترین وجه انجام داده و می‌دهد؛   دیگر بوق‌ها هم به بوق پاترنوس «اقتداء» می‌کنند.   باری سایت بی‌بی‌سی که از توسل امپراتوری آلمان به «گاز خردل» فاکتور گرفته،   استفاده از سلاح کشتار جمعی را به دوران قبل از میلاد مسیح برده ـ  بی‌بی‌سی،‌  مورخ 21 سپتامبر 2013 ـ  و پس از 68 سال اسطوره‌سازی موفق شده،   بمباران هیروشیما را به حساب «نیت‌ پاک» گاوچران‌ها بنویسد:

«[...] آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم برای واداشتن ژاپن به تسلیم،   بمب اتمی روی شهر هیروشیما انداخت[...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 6 اوت 2014   

بله منظور بدی نداشتند می‌خواستند ژاپن تسلیم بشه تا جنگ و خونریزی به پایان برسه!   اگر انگیزة مادی یانکی‌ها ـ‌  قرار دادن مسکو در ‌بن‌بست ـ  را از بمباران هیروشیما «حذف» کنیم، از این بمباران «خیرخواهانه» می‌توان اسطوره و بی‌بی‌گوزک ساخت و از رخدادها ویراست ایدئولوژیک ـ  جانبدار ـ ارائه کرد،   و خلاصه مخاطب را هر چه بیشتر در «ابهام» و تزلزل فروبرد.   تمام بوق‌های پاترنوس بدون استثناء برای «خبررسانی»،‌  و به ویژه برای تفسیر تاریخ به همین شیوة ابله‌پسند و انسان‌ستیز متوسل می‌شوند.   به عنوان نمونه،   شیپورهای غرب،   از یک‌سو کشتار غیرنظامیان فلسطین را به عنوان  «مبارزه با تروریسم» توجیه می‌کنند؛   از سوی دیگر، برای غیرنظامیان فلسطین اشک تمساح می‌ریزند،  ‌ و نهایت‌امر پس از توافق آتش‌بس ـ 5 اوت 2014  در مصر ـ  بر طبل «پیروزی حماس» می‌کوبند!   به این ترتیب واقعیات‌ مادی این درگیری،   یعنی انگیزة واقعی حماس از موشک‌پرانی،  ‌ حمایت لندن و واشنگتن از کشتار غیرنظامیان فلسطین،  و ... و به ویژه دلیل واقعی استعفای خنده‌دار معاون وزیر امورخارجه بریتانیا ـ  سعیده وارثی ـ  به حاشیه رانده می‌شود!

سعیده وارثی،  پس از انتشار خبر توافق آتش‌بس 72 ساعته در مصر،   ناگهان از خواب غفلت بیدار شد و دریافت که با کشتار غیرنظامیان فلسطین خیلی مخالف است،  و حتماً می‌باید استعفا دهد!  ‌ این «عضو مسلمان دولت بریتانیا» که طی چند هفته اخیر خفقان گرفته بود، ناگهان با جنجال و هیاهو «تغییر سنگر» داد و تبدیل شد به مخالف خشونت!   سایت بی‌بی‌سی هم یک گزارش مفصل و ابله‌پسند از این «تغییر سنگر»‌ به خورد مخاطبان داد،   بدون اینکه به اصل مطلب اشاره کند!   اصل‌مطلب این است که حکومت زال‌ممد،  ‌ بروکسل‌ستان و سازمان ملل را به سرزمین فراعنه راه ندادند،   و آتش‌بس اخیر با حضور محمود عباس ـ  ‌و نه  خالد مشعل ـ   و تحت نظارت دولت مصر به دست آمده!   در نتیجه،   واشنگتن ناچار شد با یک «تلفن جادوئی» قلادة نتانیاهو را به دست گیرد!   بله،   ماه اوت همانطور که در وبلاگ «بروکسل‌ستان» گفتیم،  یک «تلفن جادوئی» به برنامة لندن برای تجزیة عراق پایان داد،  و دومین تلفن جادوئی ماه اوت،   به سناریوی آتلانتیسم ـ  ایجاد جهان اسلام یکدست از طریق گسترش دامنة جنگ به کرانه باختری رود اردن نقطة پایان گذارد!   و اینچنین بود که تمام امید حکومت زال‌ممد و آرزوهای قبیلة لاریجانی و پاسدار محسن رضائی نقش بر آب شد. 

محسن رضائی که می‌پنداشت به دلیل عدم حضور اسرائیل در نشست قاهره،   موشک‌پرانی‌های حماس ادامه خواهد یافت،   یک‌روز پیش از انتشار خبر توافق آتش‌بس، رسماً اعلام داشت که حماس از حکومت اسلامی کمک‌های نظامی و فناوری موشکی  دریافت کرده:

«[...] محسن رضايی دوشنبه 13  مرداد 1393 [...] تاکيد کرد[...] ‌مهم اکنون اين است که موشک‌های مقاومت [...] بعضی از مناطقی را که در دسترس نيستند بتوانند بزنند[...] و افزود: موشک‌های مقاومت فلسطين از برکت انتقال فناوری از ايران است[...] علی لاريجانی[...] نيز 2 مرداد 1393  گفته بود که [حکومت اسلامی ايران] به گروه‌های مسلح فلسطينی فناوری توليد سلاح داده [...]»
منبع:  رادیوفردا،  ‌مورخ 14 مردادماه سالجاری

به عبارت دیگر،   رهبر،  رئیس مجلس،  دبیر‌کل مجمع تشخیص مصلحت نظام و ... و خلاصه تمام سگ‌های هار پاترنوس در کشور ایران،   شکم‌شان را برای یک «دفاع مقدس» دیگر در ابعاد منطقه‌ای صابون زده بودند،   که ناگهان،   جان کری به نخست‌وزیر اسرائیل «تلفن» زد!   و اینچنین بود که نخست‌وزیر اسرائیل ‌توافق قاهره را به صورت تلفنی «پذیرفت!»   پس آنگاه از بروکسل‌ستان تا جمکران،   آب در لانة مورچگان افتاد؛   سگ‌های هار پاترنوس قلاده‌ گسستند و لوتی و عنترهای سازمان سیا دیوانه‌وار به معلق زدن برای ارباب پرداختند.   و اینجا بود که «شهین مولاوردی»،   مشاور حسن فوتبال در امور حرمسراداری را برای ارائة تصویر دلپذیر از «دولت» به میدان آوردند ـ رادیوفردا،  مورخ 6 اوت 2104 ـ  و ایشان پس از یک‌ماه آلو از دهان برداشته و به همه گفتند که «دولت با تفکیک جنسیتی مخالف است!»  پیش از پرداختن به جمکران،   ابتدا نگاهی داشته باشیم به بروکسل‌ستان!

بروکسل‌ستان که از آغاز بحران اوکراین با شعارهای جادوئی «دمکراسی و حقوق بشر» گوش دنیا را کر کرده بود،   و از اعمال تحریم‌های غیرقانونی یانکی‌ها بر مسکو حمایت می‌کرد،  به محض تحریم واردات سیب لهستان توسط مسکو،  گوش‌های‌اش عین سگ شکاری آویزان شد.   با این وجود،   همچنان به پروپاگاند ضدروس و حمایت از گسترش تحریم‌ها ادامه داد و با شوق و رضایت تعلیق فعالیت شرکت هواپیمائی «دوبرولیوت» و سرگردانی توریست‌های روس در اروپا را در بوق ‌گذاشت.   تا اینکه روسیه واردات کشاورزی اتحادیه اروپا را به مدت یک‌سال ممنوع اعلام کرد!   اینجا بود که اشک بروکسل‌ستان درآمد و مسکو را به انتقامجوئی و «جنگ تجاری» متهم کرد!

بله،   اتحادیه اروپا «حق» دارد با نقض آشکار قوانین و مقررات بین‌المللی،  روسیه را تحریم کند،   ولی روسیه حق ندارد در برابر این تجاوز آشکار واکنشی نشان دهد!   همانطور که ایرانیان هم «حق» ندارند در برابر تجاوز «آخوند» مقاومت کنند؛  ‌ آخوند هم مانند  بروکسل‌ستان «برحق» است!   یادآور شویم،   با تحریم واردات محصولات کشاورزی اتحادیه اروپا،  کشاورزان زیان می‌بینند و این اتحادیه «برحق» ناچار خواهد شد خسارت‌شان را   بپردازد!   این است دلیل شکوة‌آخوندهای بروکسل‌ستان از «ظلم و ستم» مسکو و همین است دلیل «کشف» یک شبکة هکر روس در سیبری!   بوق‌های آتلانتیسم،   پس از تبدیل ولادیمیر پوتین،  رئیس فدراسیون روسیه به لولو،   اینک برای لولوسازی از ساکنان روسیه خیز برداشته و این روند را از سیبری آغاز کرده‌اند.

آختونگ! ‌آختونگ!   «یک شبکة خیلی خطرناک از هکرهای جوان ساکن سیبری،  ‌کاربران اینترنت را در سراسر جهان تهدید می‌کند!»   البته تمرکز بر «سیبری» از ماه ژوئیه و با فراخوان غیرمستقیم  بی‌بی‌سی به «شورش» در این منطقه از طریق مصاحبه با «آرتم لوسکوتوو» آغاز شده بود ـ  صدای روسیه،  مورخ 5 اوت 2014 ـ   و اینک ادامة همین پروپاگاند وحشیانه کار را به هکرهای «سیبری» کشانده!   ولی خارج از عرصة اسطوره‌سازی ـ  پروپاگاند ـ  بروکسل‌ستان «چون کشتی بی‌لنگر کژ و مژ» می‌شود و همزمان در مسیر «بازگشت به گذشته» و «دشمن‌یابی» شتاب می‌گیرد.  برای پرهیز از اطالة کلام،  به صورت خلاصه بگوئیم،   در کشور فرانسه که ادعا و لاف حقوق بشر و افتخار به ارزش‌های «انقلاب کبیر» ـ  آزادی،  برابری،  برادری ـ  به آسمان رسیده،  پروپاگاند نفرت‌پراکنی از بیگانه  ـ  یهودی،  مسلمان،  عرب،  آفریقائی،  چینی و ...  و مهاجران ـ  بیداد می‌کند.   خلاصه،   این روزها در راستای باورهای مردم و شعار فاشیست‌ها ـ  فرانسه برای فرانسوی‌ها ـ  همة بیگانگان در رسانه‌های فرانسه،  بدون استثناء «برابر» و «منفور» شناخته می‌شوند.   ‌چرا که عبارات «یهودی کثیف،  سیاه کثیف،  و خارجی کثیف» در «زبان جمع» رواج دارد،   و رسانه‌های بروکسل‌ستان بجای «اطلاع رسانی و گزارش و تحلیل»،   وظیفه دارند در کنار باورهای جمع نشسته به «اسطوره‌سازی» مشغول شوند.  دلیل هم روشن است؛   بدون اسطوره،   امکان «ارزشی» کردن جامعه،  از طریق تحمیل دوقطبی‌های کاذب بر فضای جمعی وجود ندارد.   و اشتباه نکنیم این دوقطبی‌ها فقط به حق و باطل و کفر و دین و خلاصه به ارزش‌های تحجر پدرسالار محدود نمی‌شود.   با مفاهیم اقتصادی و اجتماعی معاصر هم می‌توان «برچسب» درست کرد،   و یک گروه از انسان‌ها را در برابر گروه دیگر قرار داد.  به عنوان نمونه برچسب «لیبرال» که در آغاز دوران نکبت‌بار «انقلاب اسلامی» ناپسند و «ضدانقلاب» شناخته می‌شد،   اینک محبوبیت یافته.  در نتیجه این روزها برای لات و اوباش «سبز» در حکومت زال‌ممد،   هرکس لیبرال نیست،  بد است و «دشمن» شناخته می‌شود!   

ولی بهتر از برچسب  «لیبرال»،   برچسب‌هائی است که مستقیماً در سازمان سیا، ‌ ویژة حکومت زال‌ممد تولید می‌شود،   و کاربرد درونمرزی دارد.   از اینرو وزیر کشور حکومت جمکران به عنوان نخستین مشتری کالای تولیدی ارباب،   وظیفه دارد برای آن به بازاریابی بنشیند‌.  حتی اگر کالای کذا با عربده‌جوئی‌های روح‌الله خمینی در تضاد آشکار قرار گیرد!   بله،   وزیر کشور هم مانند دیگر مقامات حکومت زال‌ممد،   «وظیفة الهی» دارد از منافع طویلة مک‌کارتی در کشور ایران پاسداری کند.   از اینرو انگشت اتهام را به سوی «حاشیه‌نشینان» گرفته و ایرانیان فرودستی را که فقر و فرودستی‌شان ریشه در فساد حاکمیت دارد،  تبدیل به دشمن و «مشکل» جامعه کرده:

«[...] رحمانی فضلی،  وزير کشور [حکومت اسلامی ایران]  حاشيه‌نشينی و سکونت‌گاه‌های غيررسمی شهرهای بزرگ را از معضلات مهم [...] توصيف کرد و گفت:  اين آسيب،  برآيند ما را دچار چالش خواهد کرد زيرا ما همچنان شاهد مهاجرت شهرهای کم توسعه يافته به شهرهای بزرگ هستيم[...]»
منبع: رادیوفردا،  مورخ 14 مردادماه سالجاری

به یاد داریم که 35 سال پیش تروریست‌های اسلام‌گرا با شعار برقراری «حکومت مستضعفین» و با حمایت ارتش آدمخوار ناتو به سلطنت رسیدند،   و اینک همین تروریست‌ها انگشت اتهام را به سوی همان «مستضعفین» گرفته،  از آنان تصویر «منفور» و مطرود و فاسد ارائه می‌دهند!  کسی هم نمی‌گوید این شرایط ریشه در آشفتگی دستگاه دولت،  خاصه‌خرجی،  دزدی و فساد حاکمیت و بی‌توجهی به مسائل ایرانیان دارد.  در نتیجه همه باید بپذیرند که 35 سال تاراج و فسادمالی،   8 میلیون ایرانی را به «حاشیه نشین» تبدیل نکرده!   حاشیه‌نشینی هم مانند تجاوز ناظم کذا به کودکان دبستانی «یک پدیدة جهانی است!»   مظفر الوندی ادعا کرده هر کجا کودکان متمرکز شوند،   این مسائل ـ  تجاوز جنسی ـ  پیش می‌آید،   و «این یک مسلة جهانی است» ـ   رادیوفردا،  ‌مورخ 14 مردادماه 1393!    رحمانی فضلی هم می‌تواند بگوید «هر کجا بندگان خدا متمرکز شوند،  حاشیه‌نشینی پیش می‌آید،   و این یکی هم مسئلة‌ جهانی است»:

«[...] جمعيت حاشيه‌نشينان در سال ۱۳۸۸ حدود هشت ميليون تن [برآورد شده] وزير کشور ایران گفت که مناطق حاشيه نشين از لحاظ مسائل اقتصادی،  خدماتی،  فرهنگی و ناهنجاری های اجتماعی دچار مشکل هستند و محلی امن برای بزهکاری و ناهنجاری‌های اجتماعی به شمار می‌روند[...]»
همان منبع

می‌بینیم که رحمانی فضلی «پنجه را گز نمود و گفت وجب!»   خیلی کشف بزرگی کرده این گوسالة ننه‌حسن!   برای مقامات حکومت زال‌ممد بازنشخوار تبلیغات سازمان سیا فی‌نفسه افتخار بزرگی است؛   چرا که،  فقط سازمان کذا و لوتی و عنترهای‌اش دریدگی و وقاحت کافی دارند که قربانیان جنایات‌شان را «متهم» نیز بکنند!   دولت نئونازی‌های کی‌یف،   5 ماه است که مناطق جنوب و شرق اوکراین را به بمب و موشک بسته و همزمان ساکنان این مناطق را «تروریست» می‌خواند؛  ملایان جمکران هم 35 سال است به کشتار و غارت ملت ایران مشغول‌اند و بجای بررسی جنایات خود،‌  به آسیب‌شناسی اجتماعی روی آورده‌اند!   توگوئی این «اجتماع» از آسمان آمده و آسیب‌های‌اش هم هیچ ارتباطی با سیاست‌ دولت‌های خودفروختة حکومت اسلامی نداشته و ندارد،  ‌چرا؟  چون در طویلة اسلامی رایش،  علوم اجتماعی بر «باور و اعتقاد» تکیه کرده؛   شکمی است:

«[...] در اين ارتباط،  خبرگزاری دولتی ايرنا نوشته [...] به باور آسيب‌شناسان اجتماعی،  انواع ناهنجاری‌های اجتماعی همچون دزدی،  قتل،  قاچاق،  خودکشی،  اعتياد و الکليسم در مناطق حاشيه‌نشين نمود بيشتری دارد [...] وضعيت زندگی حاشيه نشينان اطراف تهران و ديگر کلان شهرها به گونه‌ای است که در بيشتر اوقات از کمترين امکانات زندگی مانند آب سالم برای آشاميدن و امکانات بهداشتی محروم هستند[...]»
همان منبع

چه تحقیقاتی رو کرده،  این خبرسازی دولتی ایرنا!   تحقیقاتی که از «تحقیق علمی» بی‌نیاز است،   چرا که «باور آسیب شناسان اجتماعی» را در بوق گذاشته!‌   یکی از فواید «باور» آسیب شناسان این است که از انسان‌های فرودستی که قربانیان نظام توحش آخوند شده‌اند، یک تل موهوم و «یکدست» می‌سازد!   همان کاری که جامعه‌شناس یانکی انجام می‌دهد تا با ایجاد گسست در ارتباط مادی و منطقی «فقر» با سیاست‌های وحشیانة‌ اولیگارشی «سرمایه سالار»،   انگشت اتهام را به سوی فرودستان ـ  قربانیان همین اولیگارشی ـ  بگیرد و اصل «برابری» انسان‌ها را لگدمال کند.   و این دقیقاً همان کاری است که حکومت زال‌ممد به بهترین وجه  انجام می‌دهد.   همان تبلیغاتی که بی‌بی‌سی و دویچه‌وله در قالب «سینه‌زنی» برای میکائیل کودورکووسکی و شرکاء به راه می‌اندازند،   چرا؟   چون میکائیل کودورکووسکی هم مانند دیگر پیروان «مکتب» قواد خلیل‌الله،   «اعتقاد» دارد که «اولیگارشی از استبداد بهتر است!»  

ولی اشتباه نکنیم،   استبداد در قاموس هواداران قواد سلام‌الله معنای ویژه‌ای دارد.   هر سیاستی که به نحوی از انحاء در خدمت اقلیت متجاوز ـ  برتری‌طلبان بیلدربرگ ـ  قرار نگیرد و خلاصه منافع تروریسم بین‌الملل را تهدید کند،  «استبداد» است.  به عنوان نمونه،  می‌توان به تأسیس «بانک بریکس» اشاره کرد که موش‌های فاضلاب مطلق‌گرائی را به ویژه در حکومت زال‌ممد چنان در ماتم فرو برده که در سالگرد صدور فرمان مشروطیت،  از تحولات جهان،    گسترش آگاهی ایرانیان و ارتباطات در اوایل قرن بیستم فاکتور گرفتند و تعریف نوینی از جنبش مشروطه ارائه داده‌اند!   به ادعای «ایرنا»،   بوق رسمی طویلة اسلامی رایش،   «توهین به روحانیت،  ولخرجی‌های شاهان قاجار و بی‌اعتنائی به احکام اسلام» زمینة جنبش مشروطه را فراهم آورده و این زمینه پس از «توهین به لباس روحانیت» تقویت شده:

«[...] زمینة‌ شکل‌گیری نهضت مشروطیت را می‌توان هرج و مرج و فساد در دستگاه اداری، تهی شدن خزانة‌ مملکت به دلیل اسراف و ولخرجی‌های شاهان [...] قاجار،  نفوذ [...] بیگانگان بر کشور،  بی‌حرمتی به علما و زیر پا نهادن احکام اسلامی [...] دانست[...]»
منبع:  ایرنا،  مورخ 14 مردادماه سالجاری، کدخبر: 81260211  

همه بدانند که در سال 1906 میلادی،   به دلیل «اسراف شاهان و بی‌احترامی به آخوند»، جنبش مشروطه شکل گرفت!   بوق زال‌ممد در ادامة این ترهات،  مجازات  دو تاجر محتکر بازار و همچنین انتشار عکس مسیو «نوز» بلژیکی در لباس روحانیت را از دلایل مهم شتاب گرفتن مشروطه عنوان می‌کند:                        

«[...[نخستین جرقه‌های جنبش مشروطیت سال‌ها پیش از بر تخت نشستن مظفرالدین شاه قاجار [...]‌ زده شد.   اما انتشار عکسی از مسیونوز بلژیکی [...] در لباس روحانیت و به چوب بستن 2 تن از تاجران بنام شهر به اتهام گران فروشی [...] اعتراض‌ها به نظام سیاسی قاجار شدت بخشید و با تعطیلی بازار و تجمع مردم و روحانیون در مسجدها و حرم عبدالعظیم [...] در ری مهاجرت صغرا آغاز شد[...]»
همان منبع

از سطور فوق می‌باید نتیجه بگیریم که سرداران مشروطه برای پاسداری از نعلین و لباده و ریش و پشم آخوند و احترام به «محتکران و گرانفروشان» سرشناس بازار جنگیده‌اند!   جالب اینجاست که در ادامة این بی‌بی‌گوزک مفرح،   بوق جمکران که در گیرودار لات‌بازی‌های میرحسین موسوی و شیخ کروبی،   مشروطه را به سخره گرفته بود،   و از «دیگ پلوی سفارت» یاد می‌کرد،   ناگهان زیگ‌زاگ می‌زند و «پناهندگان سفارت» را به ارزش می‌گذارد:       

«[...]مشروطه خواهان [...] به همراه تعداد زیادی از علما و روحانیون [...] به قم مهاجرت و در کنار آن بسیاری از بازرگانان در سفارت انگلیس تحصن کردند[...]خواستار برکناری عین‌الدوله،  بازگشت علما به تهران و تشکیل عدالتخانه شدند[...] شاه که جایگاه خود را در خطر می دید عین‌الدوله را برکنار و فرمان تأسیس عدالتخانه را صادر و چندی بعد دستور شکل‌گیری مجلس شورای ملی را امضا کرد[...]»
همان منبع

بله در اینروزهای افلاس که پورمحمدی،   وزیر دادگستری دولت حسن فوتبال و پای ثابت تاراج و جنایت در دولت‌های قبلی زال‌ممد،   به صراحت از «تفکیک جنسیتی» دفاع می‌کند و‌ الوندی،  ‌ مشاورش هم کودکان قربانی تجاوز جنسی را «مقصر» تجاوز می‌شمارد،  و قوة قضائیه  زندانیان را در آتش می‌سوزاند،   دیگر به «دیگ پلوی مشروطه» اشاره نمی‌شود! اینروزها  باید «همه با هم باشند» تا یکبار دیگر ملت ایران را به سپر بلای استعمار و آخوند تبدیل کنند.

ولی خوشبختانه با توجه به قایم شدن رهبر واتیکان طی بحران غزه،  و اخراج اتحادیه اروپا از روند صلح خاورمیانه،   شرایط زال‌ممد برای خدمت به منافع بروکسل‌ستان چندان مساعد نیست!   به همین دلیل از شدت خوشحالی،  با پوزش از خوانندگان گرامی در وبلاگ «بروکسل‌ستان» وقتی به جنبش مشروطه و سال 1906 میلادی رسیدیم،  برای یک لحظه  سری به سدة آینده زدیم و به جای 2014،  در سال 2104  قرار گرفتیم!   این اشتباه از شادی ریشه گرفته بود.   شادی از تولد «بانک بریکس»،  فروپاشی جهان تک قطبی تحت نظارت یانکی‌ها،   و به ویژه  فروپاشی سنگر 108 سالة‌ استعمار بریتانیاکه با همدستی دربار قاجار، مطالبات ایرانیان را به نفع توحش آخوند مصادره کرد؛  و این نماد تحجر را در «جایگاه برتر» و ناظر بر تدوین و اجرای قوانین نشاند.