تپل و پاترنوس!
روز 25 دسامبر، آخرین
جمعة سال 2015، کاتولیکها و پروتستانها هدایای
پاپانوئل را از زیر درخت کاج برداشتند. نمیدانیم هدایای پاپانوئل برای چلیپاپرستان چه
بود، ولی میدانیم پاپانوئل برای جمکرانیها نشادور
ناب و مرغوب هدیه آورده بود. از اینرو آیتالله
جکی، پدر وزیرارشاد دولت تفسربالای
جمعی، حسابی سرحال آمده، جستوخیز میکرد و خلاصه به قول معروف «دور
برداشته بود» و پروپاگاند سازمان سیا در باب جهانشمولی برده فروشی، پدوفیلی، همجنسنوازی، زنستیزی و سنگسار را بازنشخوار میکرد.
جکی، به نقل از «علی عین» ادعا داشت که «خداوند محمد
صاد را برای هدایت همة عالم فرستاده!» بله، لازم است «همة عالم» از «نعمت» تعدد زوجات و
تفکیک جنسیت و تشویق همجنسگرائی و دیگر احکام ضداجتماعی محظوظ شوند:
«[...] حضرت علی (ع) [...] گفت خداوند پیامبران را فرستاد تا
به انسانها راه هدایت را نشان دهد اما با مبعوث کردن پیامبر اسلام در اصل هدایت کننده
به همه عالم را فرو فرستاد[...]»
منبع: ایرنا، مورخ 25 دسامبر2015
حال برای اینکه ببینیم «جکی» از کجا میداند که «علی عین»
چنین حرفیهائی زده، باید به فهرست آخرین میهمانان «فرنگی» حکومت زالممد
نیمنگاهی بیاندازیم! این میهمانان «آلکس سالموند»
اسکاتلندی، و «ژرار لارشة» فرانسوی بودند!
در پی سفر «لودریان»،
وزیردفاع فرانسه به مسکو، ژرار
لارشه، رئیس مجلس سنای فرانسه نیز در
آخرین روز آذرماه برای یک سفر 3 روزه راهی تهران شد. به
ادعای رسانهها، پس از کودتای 22 بهمن
1357، این نخستین بار است که رئیس سنای فرانسه به
ایران سفر میکند. با توجه به اینکه ایشان از نزدیکان «ژاک شیراک»، رئیسجمهور اسبق هستند، و
شیراک نیز خود از دستپروردهگان و نوچگان والری ژیسکار، آخوندنواز
معروف و هوادار ملاممد خاتمی و اسلام خوب به شمار میرود، و
خصوصاً با در نظر گرفتن مراتب لطف و مرحمت سنای فرانسه به احسان نراقی و امیرعباس
هویدا، سفر «مسیو» لارشه به جمکران در راستای حمایت از
هممحفلیهای جمکرانیشان صورت گرفته و از هرگونه تفسیر بینیاز است! به ویژه
تخصص مسیو «لارشه» در رشته دامپزشکی نشان میدهد که حاکمیت فرانسه جهت بقاء و
سلامت حکومت آخوند از هیچ کوششی فروگزار نخواهد کرد. بله، اینچنین بود که سفر رئیس سنای فرانسه به تهران، جان
تازهای در کالبد مقامات جمکرانی دمید. خلاصه رئیس سنای فرانسه در نقش پاپانوئل ظاهر
شد، و گذشته از نشادور مرغوب و ناب و رحمانی، اکسیر «بازیافت
جوانی چارپایان» را نیز به مقامات حکومت لات و آخوند هدیه داد. با پوزش از دامهای دوستداشتنی و مفیدی که
برخلاف لات و آخوند آزارشان به کسی نمیرسد،
مطلب را ادامه میدهیم.
گر چه هدایای «مسیو» لارشه بر هر یک از بخشهای حکومت زالممد
تأثیر متفاوتی داشت، همه را به صور مختلف به زنستیزی و بازگشت به گذشته تشویق نمود. به
عنوان نمونه، سپاه پاسداران یواشکی و به صورت
غیرمستقیم خواهان برقراری روابط دیپلماتیک با آمریکا شد. «مرکز مطالعات خلیج فارس»،
که گویا از زیرمجموعههای تشکل استعماری
«سپاه پاسداران» است، با انتشار یک مطلب «تحقیقاتی ـ شکمی» به چند نتیجة
مطلوب رسید. مهمترین نتیجة تحقیقات کشکیشان
این بود که آمریکا طی مذاکرات هستهای خیلی به حکومت جمکران «امتیاز» داده! و بدون
عادیسازی روابط با آمریکا، «توافق هستهای» چندان نتیجهای برای ایران نخواهد
داشت. خلاصه لازم آمده، رهبر،
یعنی همان شیخ زیگزاگی خودمان بدانند که «مذاکرات هستهای و برقراری روابط
دیپلماتیک با آمریکا دوقلوهای تفکیکناپذیر هستند!»
بله، در واقع سپاه پاسداران خیلی «هول» کرده و از ترس
مسکو میخواهد به آغوش امن ارباب یانکیاش پناه ببرد. ولی از
آنجا که شهامت ندارد مستقیماً و به صراحت تمایل خود را بیان کند، آرزوهایاش
را از طریق دکانی که «مرکز مطالعات خلیج فارس» نام گرفته، بر زبان
میآورد:
«[...] اکنون نوبت ایران و رهبر ایران است که دریابند پرونده
مذاکرات هستهای و تنشزدائی با آمریکا و برقراری روابط دیپلماتیک با واشنگتن دوقلوهای
تفکیکناپذیر هستند که به هیچ وجه نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد[...]»
منبع: پیک نت، مورخ 24 دسامبرسالجاری
پیام سپاه پاسداران این است که توافق نهائی 14 ژوئیه، بدون عادیسازی روابط با آمریکا ارزشی ندارد
و خلاصه بیخیال قطعنامة شورای امنیت و گروه 1+5 ! چرا که،
از منظر سپاه پاسداران «اصل و اساس» برقراری روابط دیپلماتیک با واشنگتن است. البته
شخصاً از عادیشدن روابط آمریکا و جمکران بینهایت خوشحال خواهم شد، به این
دلیل که دکان «نبرد رسانهای» آخوند با اربابان غربیاش تعطیل میشود. ولی
عادیسازی روابط آمریکا و نوکراناش پیرو خواست نویسندة این وبلاگ نیست؛ شرایط مناسب میطلبد. شرایطی
که به استنباط ما اصلاً وجود ندارد!
در شرایط کنونی، آسمان اتحادیه اروپا به روی هواپیماهای روسیه
بسته شده و آمریکا دامنة تحریمهای روسیه را نیز گسترش داده! به
عبارت دیگر، در شرایطی که تنش میان ناتو و روسیه اوج میگیرد
و فرانکیستهای اسپانیا تا زیر مژگان در گل گرفتار آمدهاند، آلکس سالموند ـ مصدق اسکاتلندی ـ و رئیس سنای فرانسه راهی جمکران میشوند و سپاه
پاسداران هم برای پرش به آغوش ارباب «مطالعات» منتشر میکند! ولی جالبتر اینکه همزمان با ورود سالموند و
لارشه به تهران، والستریت جورنال در مورد تلاشهای آمریکا برای
کودتا در سوریه دست به افشاگری میزند و پس از پایان سفر اینان، روزنامة ایتالیائی «ایل منیفستو»، در نکوهش «پوپولیسم» رئیسجمهور فرانسه، وی را در صفحة نخست نشریهاش «فرانسوا لوپن» مینامد! البته به بساط «خرتوخر» حاکم بر اتحادیه اروپا، میباید
نخستین دیدار امنیتی «مرکل ـ کامرون» را نیز بیافزائیم.
به گزارش روزنامة تایمز،
در این نشست محرمانه که در
اقامتگاه نخستوزیر بریتانیا صورت گرفت، آندروپارکر،
مدیرکل MI5، سازمان امنیت بریتانیا، و آلکس یانگر، رئیس MI6، سازمان اطلاعات محرمانة
اینکشور نیز حضور داشتهاند:
«[...] تا بحال بین رهبران سازمان اطلاعات بریتانیا و مرکل [چنین
دیداری] صورت نگرفته بود[...] رهبران سازمان اطلاعات بریتانیا اطلاعات مفصلی درباره
خطر ناشی از گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی [...] به صدراعظم آلمان ارائه دادند
و مرکل در مقابل اطلاعاتی درباره ولادیمیر پوتین،
رئیسجمهور روسیه، اوضاع در اوکراین و کریمه به آنها واگذار کرد[...]»
منبع: سپوتنیک، مورخ
24 دسامبر سالجاری
با توجه به اینکه آلمان و انگلستان عضو سازمان ناتو و تحت
فرماندهی پنتاگون هستند، منطقاً نیازی به
تبادل اطلاعات محرمانه با یکدیگر ندارند! در
نتیجه، گزارش تایمز شکمی است، و میباید معنای دیگری در آن جستجو کرد، معنائی که در حال حاضر از دسترس ما خارج است! ولی با
در نظر گرفتن شلیک موشک قارهپیمای «تپل» از پایگاه «آستراخان» در شمال دریای خزر، میتوان
حدس زد که مسکو به بحرانسازی و تهدیدهای واشنگتن ـ در ایران، ترکیه و اوکراین ـ با شلیک موشک واکنش نشان داده! نیازی نیست که بگوئیم زوزة دولت اردوغان بر علیه
مسکو؛ شایعهپراکنی دکان «عفو بینالملل» بر علیه
روسیه، و به ویژه وقوقیة آخرین جمعة سال میلادی بخشی
است از همین تهدیدها.
شاخک اسلامی سازمان سیا جهت حقنه کردن توحش و تحجر بادیهنشینان
صحرای عربستان در قرن هفتم میلادی به مسلمانان سراسر جهان، در
کمال حماقت تلاش کرده از دین اسلام تصویر «مدافع حقوق انسان و حیوان» ارائه دهد:
«[...]مسلمانان به تبعیت از آموزشهای پیامبر، ایثار،
بخشش و احترام را در زندگی خود پیاده کردند
به طوریکه غذا و آب خود را به نیازمندان انفاق میکردند و علاوه بر انسانها، عدالت
در حق حیوانات هم اجرا میکردند[...] عرب جاهلیت به برکت پیامبر اسلام به جائی رسید
که در جامعه آن زمان نه تنها به انسانها ظلم نمیشد و حتی برای حیوانات هم حق و حقوق
قائل میشدند[...]»
منبع: ایرنا، مورخ 25 دسامبرسالجاری
بله، آنحضرت گویا در
صحرای عربستان «خیمة حمایت از حیوانات» هم افتتاح کرده بودند! جالب است که آخوند، یعنی مردهریگ دستگاه آلمان نازی، در
احکام توحش اسلام، نوعی «حقوق انسان» رویت میکند که با روابط
ضدحقوقی: بردهفروشی، تعدد زوجات، پدوفیلی، و به ویژه با «زمینخواری» محمدصاد و غصب اموال
«کفار» هیچ تناقضی نشان نمیدهد! همین روابط «بدوی»، امروز هم
بر جامعة ایران حاکم است. به همین دلیل متن وقوقیة «جکی» با صراحت و
وقاحت حق موجودیت اقلیتهای مذهبی ایران را نفی میکند:
«[...]سنیهای کشورمان برادران ما هستند و ما با هم [...]
مشکلی نداریم، منهای مسئله شیعه و سنی اختلافات
دیگر هم باید کنار گذاشته شود، نباید یکپارچگی
را از بین ببریم[...]»
منبع: فارس، مورخ 25 دسامبر سالجاری
آخوند جنتی که چنین شکرخوریهائی میکند، مسلماً
از اصول اولیة ترهاتی که به عنوان «قانون اساسی» سر هم کردهاند و با تکیه بر آن، آخوند
شیعه را در «جایگاه برتر» نشاندهاند،
بخوبی آگاه است. ولی فراموش نکنیم
که وقاحت آخوند از وقاحت اربابان یانکیاش ناشی میشود. وقاحت همانها که روز13 آبان 1358، اراذل و اوباش جیرهخوارشان را به سفارتخانهشان
در تهران هی کردند، تا ضمن تحمیل تحریمهای اقتصادی بر ملت ایران، در
برابر مسکو از خود سلب مسئولیت کرده باشند،
و جهت تحکیم پایههای حکومت آخوند، زمینة یک جنگ 8 ساله را فراهم آورند. جنگی که راه بر جنگهای دیگر گشود و کل منطقه
را امروز به «طویلة اسلام» تبدیل کرده. اینک که به دلیل دخالت مسکو در سوریه یانکیها شکست
خوردهاند، قلادة حکومت لات و آخوند را برای پارس کردن به
اقلیتهای مذهبی باز میکنند و بر طبل توخالی «وحدت اسلامی» میکوبند:
«[...] جهان اسلام جمعیت 1.5 میلیاردی با فرهنگ غنی اسلام دارد[...]
مسلمین در فضاهای استراتژیک جهان و در همه جا هستند، کشورهای اسلامی دارای ذخایر عظیم و غنی نفت و گاز
هستند، اگر این درآمد این ذخائر صرف مسلمین جهان شود[...]»
همان منبع
در حماقت و عوامفریبی وقوقیهنویس سازمان سیا همین بس که، ذخائر
نفت و گاز را با «درآمد» در ترادف قرار داده!
فرامین ارباب یانکی این حسن را دارد که عوام را از واقعیت به دور نگاه میدارد؛ جکی «فراموش» میکند که این ذخائر بدون
تکنولوژی غرب قابل استفاده نیست، و باز هم «فراموش» میکند که سود فروش نفت و گاز
نه به جیب ملتهای «مسلمان» که به بانکهای آمریکا سرازیر میشود. ولی
خوب این مسائل برای وقوقیهنویس سازمان سیا اهمیتی ندارد؛ اصل اساسی فریب دادن مخاطب، با توسل
به «دروغ» است، و برای دروغگوئی و عوامفریبی، چه کسی بهتر از آخوند و به ویژه بهتر از آخوند
شیعیمسلک که اهل «تقیه» هم هست:
«[...] اگر این درآمد این ذخائر صرف مسلمین جهان شود، دیگر گرسنهای در میان مسلمین باقی نمیماند، ولی بهرهگیری
از همه این موارد منوط به وحدت جوامع اسلامی است [...] در این شرایط است که دشمن حتی
نمیتواند چپ به مسلمانان نگاه کند[...] به گوشهای از سرزمینهای اسلامی تجاوز و تعدی
کند [...] مسلمانی را بکُشد یا اموال مردم را غارت کند یا استقلال کشورها را از بین
ببرد[...]»
همان منبع
اگر تساهل و تسامح حکومت زالممد با دولت کانادا، آنهم
پس از فرار مهدی خاوری را در کنار وقوقیه جکی قرار دهیم، به
گسترة وقاحت آخوند پی میبریم. مهدی خاوری از طریق «قانونی» میلیونها دلار به
بانکهای غرب منتقل کرده، سپس به کانادا میگریزد. بلافاصله قبیلة لاریجانی برای خاوری حکم اعدام
صادر میکند، تا دولت کانادا بتواند از
بازگرداندن وی خودداری نماید! حکومت ملایان نیز هیچ درخواستی برای پس گرفتن دلارهای
سرقت شده انجام نمیدهد! و نهایت امر علی
خامنهای، بدون موضعگیری در مورد «خاوری»، خواهان
سکوت در مورد تاراج اموال ملی شده و میگوید: «کشش ندهید!»
با در نظر گرفتن شیوة برخورد حکومت آخوند با تاراجگران است
که وقاحت بیحد و مرز سازمان تبلیغات اسلامی آشکار میشود. به مصداق «تره به تخمش میره، حسنی به باباش»، سازمان کذا هم به رهبران لجنزار
آتلانتیسم میماند. روز 25 دسامبر همة این جنایتکاران بالای منبر
رفته بودند، و همه برای جامعة بشری صلح و امنیت آرزو میکردند! ولی
هیچیک به گرد پای «مادر» الیزابت دوم نرسید.
ایشان تلویحاً به همة آوارگان و
قربانیان جنایات آتلانتیسم مژده دادند که زندگیشان مثل مسیح است:
«[...] نور بر ظلمت پیروز است [...] عیسی مسیح هم در فقر و
دربدری زندگی کرد[...]»
منبع: فیگارو، مورخ 25 دسامبر2015
و ما هم از صمیم قلب امیدواریم، این «نور الهی» شامل حال «مادر الیزابت» دوم
هم بشود! بله، آوارگان عزیز خوشحال باشید، شما هم مثل عیسی از «برگزیدگان» شدهاید! خاک
کشورتان را به توبره کشیدهاند؛ خانههایتان را ویران کردهاند؛ اقوام و خویشانتان را قتلعام کردهاند، و ... و
شما میباید خود را با مسیح مقایسه کنید،
کاری نداشته باشید که مادر الیزابت در کاخهایشان چه بساطی دارند! شما دربدری
و گرسنگی بکشید، تا «جنتمکان 2 » برایتان
قصة «نور بر ظلمت پیروز است» بگوید!
از قضای روزگار در فیلم «لویاتان»، آنجا که «کولیا»، پرسوناژ اول فیلم که نمیداند اسقف چشم طمع به زمین خانهاش دوخته، از کشیش میپرسد، به چه
دلیل اینهمه بدبختی و مصیبت متحمل میشود، کشیش
قصة رنجهای ایوب را برایش نقل میکند. «کولیا» اعتراض میکند، «من از مصائب واقعی زندگیام صحبت میکنم، تو برایم قصه میگوئی؟!» کشیش نمیتواند پاسخی
به او بدهد. در ادامة فیلم،
«کولیا» را به اتهام واهی قتل به زندان محکوم میکنند، و یک بیل مکانیکی ساخت کارخانة «ولوو» برای تخریب
خانهاش میآورند. در پایان فیلم میبینیم که بجای خانة «کولیا» یک
کلیسا ساختهاند و اسقف در آن به وعظ مشغول است!
<< بازگشت