آوریل و اجماع!
باز هم «انتخابات»،
بازهم جنجال و هیاهو، و ... و باز هم گسترش ابتذال و خشونت. پس از برگزاری جشن تولد هیتلر در شانزه لیزه، حکومت
ملایان هم تصمیم گرفت به مناسبت فرخنده میعاد ازدواج هیتلر ـ یک روز پیش از خودکشیاش ـ یک طنزپرداز را که از قضای روزگار عضو ستاد
انتخاباتی حسن روحانی است دستگیر کند! دلیل هم اینکه، دولت
حسن روحانی با توافق جامع هستهای و دور شدن سایة جنگ از سر ملت ایران مرتبط شده،
و این شرایط برای بعضیها،
از جمله برای سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی سخت ناخوشایند است.
لندن و واشنگتن از حکومت اسلامی ـ حکومت حامی بردهفروشی و پدوفیلی و تعدد زوجات ـ حمایت
به عمل میآورند، و آخوند و اوباش را بالای منبر میفرستند تا
اربابانشان را «دشمن اسلام» معرفی کنند. بعد هم در کمال تعجب مشاهده میکنیم که بوقهای
تبلیغاتی غرب و در رأسشان شیپورهای لندن و واشنگتن جنجال به راه میاندازند که
حکومت آخوند، «جمهوری» است و «انتخابات» هم دارد!
فرض محال که محال نیست؛ فرض کنیم طویلة مشروعه یک «جمهوری» است و
«انتخابات» دارد!
طی هفتةگذشته نامزدهای این «انتخابات» معرفی شدند و
علی خامنهای هم به آنان «توصیه» کرد، «به مردم قول بدهند که برای پیشرفت امور کشور و
توسعة اقتصادی نگاهشان به بیرون مرزها نباشد!»
بله حکومتی که موجودیتاش در گرو فساد مالی و جنایت و
تاراج است، و اختیار
ذخائر ارزیاش در دست بانکهای آمریکائی است؛ آرد و برنج و گوشت و لبنیات را از منطقة دلار
و یورو وارد میکند، و نیروهای امنیتی و نظامیاش همواره پاسدار
منافع لندن و واشنگتن بودهاند، رهبرش با
یک چرخش زبان حساباش را از تاراج و جنایت سازمان یافته جدا کرده، تبدیل میشود به «طرفدار پیشرفت و توسعة
اقتصادی کشور!» دلیل هم روشن است؛ در
طویله مشروعه نوع ویژهای از «توسعة اقتصادی» وجود داردکه از «مادیات» بینیاز است
و از طریق «حرف و تبلیغ و وراجی» محقق میشود:
«[...] من به [...] نامزدهای انتخابات این را عرض میکنم
[...] که تصمیم بگیرند [...] در تبلیغاتشان هم بگویند، قول [...] بدهند که برای پیشرفت امور کشور، برای توسعة اقتصادی [...] نگاهشان به بیرون از
این مرزها نخواهد بود، نگاه به خود ملت
خواهد بود[...]»
منبع: تسنیم، مورخ 25 آوریل سالجاری
به عبارت دیگر، برای توسعة اقتصادی کشور گویا تصمیمگرفتن،
گفتن و قول دادن ـ روابط یکسویه ـ کفایت خواهد
کرد. در واقع،
خامنهای را به منظور بازنشخوار
پروپاگاند فرسوده و سنتی چاهک آتلانتیسم یعنی نفی روابط حقوقی ـ روابط دوسویه ـ بالای منبر فرستادهاند! همین پروپاگاند، در قالب «تمایل» اصولگرایان این حکومت به
روابط نزدیک با روسیه در سایت «جرمانیائی» سازمان سیا تکرار میشود:
«[...] جناح اصولگرای ایران طرفدار گسترش رابطه با
مسکو است. اما گرایشهای دیگر موجود در حکومت ایران، چندان علاقهای به این
مناسبات ندارند[...]»
منبع: صدای
آلمان، مورخ 22 آوریل 2017
بدانید و آگاه
باشید که حکومت آخوند برای برقراری ارتباط نزدیک با روسیه، به تمایل طرف مقابل هیچ نیازی ندارد! به قول
معروف کافی است «آخوند بخواهد» تا این ارتباط «تحقق رسانهای» بیابد! ولی هر چند ارتباط نزدیک با کشورهای همسایه در
هر حال عملی «منطقی» به شمار میآید، در
عرصة واقعیت شاهد افشاشدن ارتباط نزدیک، و
صدالبته زیرجلکی حکومت ملایان با اربابان آمریکائیاش هستیم!
جریان، البته به ادعای رسانههای آمریکا، از اینقرار است که چند ایرانی «تحریمها را دور
زدهاند» و تجهیزات نظامی پیشرفته ابتیاع کرده،
به جمکران فرستادهاند، بعد هم به زندان افتادهاند! دولت اوباما هم این جماعت را در برابر آزادی
«جیسون رضائیان» و شرکاء، از زندان آزاد
کرده، و اینک رئیس کمیتة امورخارجی مجلس نمایندگان
خواهان بازگشائی پرونده «مبادله» زندانیان شده!
از قضای روزگار،
این بساط در آستانة برگزاری دومین دور انتخابات
ریاست جمهوری فرانسه به راه افتاده. چرا
که، نتیجة این انتخابات سرنوشت پوپولیستهای
بریتانیا و برادران جرمانیائیشان را هم رقم خواهد زد. و از
آنجا که محفل نفرتفروش «شیخوشاه» طی سدة اخیر با فاشیستهای اروپا و آمریکا
ارتباطی ناگسستنی داشته و دارد، به طریق اولی، پیامدهای نتیجة قطعی انتخابات
ریاست جمهوری فرانسه را ابتدا در طویلة مشروعه،
و سپس در آلمان مشاهده خواهیم کرد!
به یاد داریم که دور اول انتخابات فرانسه، با پیروزی
امانوئل ماکرون و مارین لوپن به پایان رسید. اولی هوادار «جهانی شدن» است، و دومی
هم پوپولیست تشریف دارند. به محض اعلام نتایج انتخابات، بعضیها انتظار داشتند که همچون سال 2002، یک اجماع گسترده ایجاد کنند و تحت عنوان مبارزه
با فاشیسم، یک رئیسجمهور با آراء بالای 80 درصد به «الیزه»، کاخ ریاست جمهوری فرانسه بفرستند ـ در مطلب«لولو آمد» به این موضوع اشاره شده. منتهی گویا حضرات اینبار گز نکرده جر داده
بودند!
برخلاف انتظار اینان،
«ژان لوک ملانشون»، رهبر جنبش چپ نوین که حزب کمونیست فرانسه را نیز
شامل میشود، این «اجماع» را نپذیرفت و تعدادی از رهبران سیاسی نیز در این میانه سکوت کردند! خلاصه
بگوئیم علیرغم شرایط استراتژیک متفاوت کنونی،
بعضیها همان سناریوی 15 سال پیش
را در فرانسه به صحنه آورده بودند و مسلماً انتظار داشتند نتیجة مشابه هم بگیرند! این
حضرات نه تنها در فرانسه ناکام ماندند، که در آلمان هم پتهشان بر آب افتاد، و برای
حفظ ظاهر، یک بیبیگوزک دوآتشه سر هم کردند تا «نه سیخ بسوزد و نه کباب!»
این بیبیگوزک را رسانهها به اینصورت به عرصة
«واقعیات» آوردند: «یک افسر آلمانی که خود
را به عنوان پناهجوی سوری جا زده بود، قصد عملیات خرابکارانه داشت که دستگیر شد!» سایت فیگارو، مورخ 29 آوریل سالجاری، با آبوتاب فراوان جزئیات این «بساط» را منتشر
کرده! هر چند این بیبیگوزک بسیار مفرح
است، ولی وارد جزئیات آن نمیشویم. فقط بگوئیم،
انتشار چنین مطلبی یک هدف مشخص
دنبال میکند و آن پنهان داشتن ارتباط افسر آلمانی کذا با محافلی است که مشوق
ارتباطات تروریستیاند. محافلی که منافعشان مانند «آخوند» با تجاوز و
تخریب تأمین میشود. خلاصه، روایت «دستگیری افسر آلمانی»، همچون افشاگری اخیر رادیوفردا در مورد «دور زدن
تحریمها توسط جمکرانیها» هدف مشابهی را دنبال میکند!
همچون نمونة «افسر آلمانی»، بوقهای کدخدا از طریق میدان دادن به افشاگریهای
اخیر در مورد «دور زدن تحریمها» میخواهند، یک ارتباط سازمانیافته و پنهان میان آمریکا و محفل کودتای 22
بهمن 57 را، همچون «ایرانگیت»، ارتباطی «مقطعی» و «غیررسمی» جلوه دهند، و آن را
به حساب یک یا چند نفر بنویسند! از این طریق به عوامالناس تفهیم میکنند که آمریکا
با حکومت آخوند در ایران ارتباط ندارد، و
همین چند نفر، آنهم به صورت غیرقانونی خنزرپنزرهای
آمریکا را به جمکران صادر میکردند! روند کار این است که نام و نشان چند نفر را منتشر میکنند و مدعی میشوند که اینان سلاح و
تجهیزات نظامی پیشرفته را از ایالات متحد به جمکران قاچاق میکردهاند و روح
آمریکا از این بساط خبر نداشته. باری در احادیث چنین آمده که برخی از این سلاحها از طریق هنگکنگ و سنگاپور
ـ مناطق نفوذ بریتانیا ـ به طویلة مشروعه صادر شده:
«[...] امین روان [به جرم] قاچاق آنتنهای نظامی ساخت
آمریکا از طریق هنگکنک و سنگاپور به ایران [...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 27 آوریل 2017
بله، گویا آنتنهای نظامی را «امینجان» از سوپر
مارکت محله ابتیاع فرموده و با پست به آدرس عمهجانشان در سنگاپور و هنگکنگ ارسال
کردهاند و ... و خلاصه رسانههای آمریکا،
طبق معمول قیاس به نفس کرده مخاطب را ابله انگاشتهاند. در ادامة این «افشاگریها» چنین میگویند که
بسیاری از تجهیزات لازم برای غنیسازی اورانیوم نیز از ایالاتمتحد ابتیاع شده، هر چند از طریق «چین» به دست حکومت آخوندها
رسیده:
«[...]ابوالفضل شهاب جمالی [...] هزاران یدکی و تجهیزات
مربوط به صنایع اتمی را از طریق چین به ایران رسانده بود، مانند صدها حسگر (سنسور) ساخت آمریکا برای سانتریفیوژهای
غنی سازی اورانیوم[...] بهرام مکانیک، خسرو
افغانی، تورج فریدی و متین صادقی [...] سیستمهای نظامی ساخت آمریکا، تجهیزات مایکروالکترونیک [...] وسایلی که در
موشکهای کروز زمین به هوا به کار میروند،
به ارزش ۲۴ میلیون دلار به ایران قاچاق کرده بودند[...]»
همان منبع
خلاصه بگوئیم، فهرستی
از کارمندان ایرانینمای سازمان سیا را به عنوان «قاچاقچی سلاح» برای حکومت آخوند به
مخاطب معرفی کردهاند! معلوم نیست این حضرات مبلغ 24 میلیون دلار را از
کجا به دست آوردهاند که در این «تجارت» هزینه کردهاند! ولی با
توجه به اینکه ذخائر ارزی ایران در بانکهای آمریکا خوابیده، و با
درنظر گرفتن اینکه فروش چنین وسائلی تحت نظارت پنتاگون و سازمان سیا صورت میگیرد
میتوان حدس زد که این تجارت از جمله تجارتهای «حلال» و رسمی بوده و اینک که «تاماهاوکهای»
یانکی پوزهشان در سوریه به خاک مالیده شده ـ تهاجم موشکی به پایگاه الشعیرات ـ و ماهعسل
چین و آمریکا هم به ماه «سرکهشیره» تبدیل
شده، بوقهای ینگهدنیا میخواهند فروش سلاح و تجهیزات
نظامی به حکومت طویلة مشروعه را به حساب چین و چند دلال گمنام بنویسند! و به این ترتیب، ضمن سلب مسئولیت از حاکمیت جنایتکار آمریکا، روابط
پیوسته و پنهانی طویلة مککارتی با کنیز مطبخیاش را انکار کنند. در هر حال
اهمیتی ندارد؛ واقعیت را با حرافی و
هیاهو نمیتوان پنهان داشت! و واقعیت این
است که طی سدة اخیر آتلانتیستها همواره از «یکجانبهگرائی» و بحرانسازی حمایت به
عمل آوردهاند، تا ملت ایران را به سپر بلای خود در برابر مسکو
تبدیل کنند. ولی اینبار شرایط متفاوت است.
اینبار دولت ایران ناچار شده به روابط حقوقی تن در دهد
و به تعهداتاش در توافق جامع هستهای عمل کند.
و همین مسئلة ظاهراً بیاهمیت، نه
فقط نفس یانکیها را بریده، که تمامی
استراتژیهای یکصدسالة انگلستان و آمریکا در خاورمیانه را که با خوشخدمتی محفل
«شیخوشاه» اعمال میشد، فروپاشانده.
<< بازگشت