دوشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۶

عنتر، لولو، انتخابات!




پس از ترور مرزبانان ایرانی در «میرجاوه»،   رئیس ایرانی شبکة «جم» نیز در استانبول ترور شد.  10 مرزبان ایرانی از داخل خاک پاکستان هدف قرار گرفتند؛   رئیس دولت تف و تکفیر برای پاکستانی‌ها «نامه» نوشت؛   رهبر طویلة مشروعه هم در سنگر «خفقان» لنگر انداخت! سپس اتحادیة اروپا پس از دو هفته،   سکوت خود را شکست و رسماً اعلام داشت که نتایج رفراندوم ترکیه را به رسمیت می‌شناسد!   اینجا بودکه نسیم دلنواز «ترور» از طویلة «پاک‌ها» به مشام «ترکیه» رسید؛    سلطان رجب «50 درصدی» جان تازه یافت و شبکة‌ «ویکی‌پدیا» را مسدود کرد؛   سپس اتحادیة اروپا از خاک برخاست  و طی 15 دقیقه،   در مورد مذاکرات «برکسیت» با لندن به اجماع رسید؛   فریاد مظلوم‌نمائی مادر ترزا نیز به آسمان رفت.  چند ساعت بعد،   در یکی از محله‌های تیتیش‌مامانی و اروپائی استانبول،   «سعید کریمیان» و شریک‌اش،  یک تبعة «بریتانیائی ـ کویتی» توسط «افراد ناشناس» به قتل می‌رسند!

به گزارش فیگارو،‌   قاتلان با یک جیپ راه را بر اتومبیل «کریمیان» می‌بندند ‌و سرنشینانش را هدف قرار می‌دهند.   سپس از محل جنایت می‌گریزند و جیپ کذا را هم به آتش می‌کشند! با توجه به اوضاع ترکیه و به ویژه وضعیت شهر استانبول،   عجیب است که شب یکشنبه در محله‌ای که منطقاً حضور پلیس محسوس‌تر از دیگر محله‌هاست،‌  چنین عملیاتی صورت می‌گیرد و تروریست‌ها موفق می‌شوند از محل جنایت بگریزند،    بدون اینکه کسی مزاحم‌شان شود!   جیپ «عاریتی» را هم به آتش می‌کشند و بعد ناپدید می‌‌شوند!   البته می‌توان حدس زد که این قماش عملیات «هولیوودی» در چه سازمان‌هائی برنامه‌ریزی شده و با توجه به عضویت ترکیه در سازمان آدمخوار ناتو،‌   مشکل می‌توان پذیرفت که جنایتکاران آنطور که ادعا می‌شود «ناشناس» باشند!   همچنین تقارن این جنایت با ظهور «حکمت‌یار» و آزاد شدن اموال «حزب اسلامی» توسط بانک‌های ترکیه نشان می‌دهد که نوکران «سنی‌مسلک» غرب در عربستان و پاکستان و ترکیه،  ‌ خود را برای جنگ علیه «ایران شیعی» آماده می‌کنند!   و اشتباه نکنیم،   هدف از این جنگ ایجاد «وحدت کلمه» به نفع حکومت توحش «شیخ»،‌   و تثبیت محفل استعماری «شیخ‌وشاه» در ایران است.   همان سناریوئی که قرار بود آمریکا با احمدی‌نژاد به اجرا درآورد،  و اینبار قرار شده نوکران سنی آمریکا با حکومت جمکران دست در دست هم ملت‌ها را به کام جنگ بیاندازند تا حکومت‌های دست‌نشانده و فرسوده،   به ویژه حکومت جمکران را تقویت کنند.  حکومتی که به دلیل الزام جهت رعایت روند حقوقی  ـ  توافق جامع هسته‌ای  ـ  به شدت متزلزل شده،   و اینک از سناریوی «تک لولوئی» به سناریوی «چند لولوئی» روی آورده!

 به یاد داریم که در دوران گذشته،   نقش لولو را «ناطق نوری» ایفا ‌کرد تا ملاممد گوبلز با بیش از «70 درصد آراء» بتواند بساط لشکرکشی خیابانی و سیاسی کردن دانشگاه را هر چه بیشتر رونق دهد و کودتای  «18 تیر» را به ثمر برساند.   خوشبختانه گوبلز اردکان در اجرای این سناریو ناکام ماند.   سپس احمدی نژاد «لولو» شد و در برابر رفسنجانی و کروبی نشست و به پیروزی رسید!  پس از پیروزی «لولو»،   هم جنگ افروزی شکست خورد،  هم کودتای سایمون گس! و لولو ناچار شد 4 سال دیگر هم بماند!   ولی پس از توافق هسته‌ای،  دیگر بساط «تف سربالای مردمی»،  تک  لولوئی نمی‌تواند باشد؛‌   «چند لولوئی» شده!   یک لولوی «آخوند»،  و 4  لولوی «لات» به عنوان نامزدهای انتخابات ریاست «جمهوری»،   دست در دست مقام معظم و فرماندة سپاه می‌باید به عنوان مخالفان رسانه‌ای حسن روحانی زمینة مناسبی فراهم آورند تا «مردم» در برابر صندوق‌های مارگیری صف بکشند و برای حکومت «تاراج و جنایت به نام خدا» مشروعیت خیابانی تأمین کنند.  برندة محتمل این مسابقات،  حسن روحانی هم «راه هاشمی» را ادامه خواهد داد:

«[...] حسن روحانی [...] تصریح کرد [...] امروز باید راه هاشمی را ادامه دهیم.  ما مسیر عدالت و اعتدال واصلاحات را رها نخواهیم کرد[...]»   
منبع:  فرارو،  مورخ 29 آوریل 2017 کدخبر: 313964

و راه کذا،  همانطور که شاهد بودیم،‌   از «ترور و تاراج» در داخل،  ترور مخالفان سیاسی در خارج،  و حمایت از «تروریسم در قفقاز» فراتر نمی‌رفت.   به همین دلیل نیز همزمان با سالگرد شهادت هیتلر سلام‌الله،   دونالد ترامپ و حسن خمینی و علی خامنه‌ای بالای منبر رفتند.    اولی در مورد دستاوردهای عظیم دوران 100 روزه‌اش لاف فراوان زد و از خودش حسابی تعریف کرد!

گاهگاهی هم که می‌گوزید جای چَه ـ چَهِه

بابت خوشبوئی‌اش خیر سرش اصرار داشت
(هادی خرسندی)

البته کازینونژاد،   طی این مدت جز «عقب‌نشینی» هیچ دستاوردی  نداشته،   ولی اهمیتی ندارد.  ‌ مهم این است که ادعا می‌کند «موفق‌ترین» بوده.   سپس حسن خمینی بالای منبر رفت و جفنگیات «شهید» اکبر رفسنجانی را با «تاریخ» در ترادف قرار داد و از هوش و فراست و «شرافت» وی  بی‌بی‌گوزک مفصلی سر هم نمود که در بوق رسمی طویلة مشروعه انتشار یافت.  گذشته از تخم و ترکة رفسنجانی،   شخصیت‌های برجسته‌ای نظیر بهزاد نبوی، رفیق‌دوست،  و دیگر تروریست‌های سرشناس نوچة سردار سازندگی نیز پای منبر حسن خمینی نشسته بودند.   البته به حضور «فائزه» در این جمع نخبگان اشاره نشده، ‌ چرا که همه باید «باور» کنند که او هم مانند کشتزار تقی رحمانی و دیگر کنیزالاسلام‌های جمکرانی در اسارت «یزید» خون می‌گرید!  آنهم یزیدی که به دلیل افلاس اربابان‌اش در لندن و واشنگتن این روزها دم به دقیقه بالای منبر می‌دود و پیامدهای توافق جامع هسته‌ای را نفی می‌کند:  

«[...] بعضی می‌گویند [...] وقتی ما آمدیم مسئولیت پیدا کردیم،  توانستیم سایه جنگ را از سر کشور رفع کنیم [...] این حرف‌ها درست نیست [...] واقعیت آن است که در تمامی سال‌های متمادی،  حضور ملت در صحنه،  موجب رفع سایه جنگ و تعرض از سر ایران شده است[...]»
منبع:  رادیوفردا،‌  مورخ 30 آوریل2017

همانطور که می‌بینیم،   به سنت لات‌ها،   علی خامنه‌ای به ضمائر مبهم ـ  برخی و بعضی ـ  متوسل می‌شود تا مخاطب را در ابهام قرار دهد.   به این ترتیب هیچکس نمی‌تواند بگوید خامنه‌ای مشخصاً از کدام فرد یا افراد سخن به میان آورده!   بله،   مقام معظم مانند دیگر «خودشیفتگان» حاضر نیست «مسئولیت» سخنان‌اش را برعهده گیرد.  همچنین مانند دیگر همپالکی‌های‌اش،   ‌قیاس به نفس کرده و مخاطب را ابله انگاشته،   از اینرو آشکارا دروغ می‌گوید؛   ادعا دارد که «حضور مردم» مانع جنگ شده!  و از این جفنگیات می‌باید چند نتیجه بگیریم.

نخست اینکه در دوران خمینی از آنجا که «مردم» حضور نداشتند،  جنگ به راه افتاده بود.   و باز هم از آنجا که مردم حضور نداشتند،   خمینی زوزه می‌کشید،   «اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم!»   همچنین می‌باید نتیجه بگیریم آنزمان که خامنه‌ای را در سازمان ملل بالای منبر فرستادند تا بگوید «ما به نام خدا انقلاب کردیم،  و برای خدا می‌جنگیم» حتماً مردم حضور نداشته‌اند،  به همین دلیل ایشان می‌خواستند بجنگند!

بله،   برخلاف ادعای سگ‌های سخنگوی آتلانتیسم،   از جمله مقام معظم «ولی فقیه»،  واقعیت این است که یکجانبه‌گرائی به تحریم‌ اقتصادی و سپس به کودتا یا جنگ منتهی می‌شود!  پس از جنگ دوم جهانی،   محمد مصدق با به راه انداختن خیمه‌شب‌بازی «ملی کردن نفت» زمینة تحریم اقتصادی ملت ایران و سپس کودتای 28 مرداد 1332 را فراهم آورد.   در دوران نکبت‌بار خمینی نیز،   اشغال سفارت آمریکا به تحریم اقتصادی و سپس به جنگ منجر شد و ... و غنی‌سازی اورانیوم که با حمایت زیرجلکی آمریکا و انگلستان و چین صورت می‌گرفت ـ  وبلاگ آوریل و اجماع ـ  و زمینة تحریم ملت ایران،   و در نتیجه پیشرفت سگ‌های وفادار کدخدا از جمله علی خامنه‌ای را فراهم می‌آورد،  جز تحمیل جنگ بر ملت ایران هدفی نداشت.   و باز هم بگوئیم،   اگر فشار روسیه در کار نمی‌آمد، ‌ آمریکا و سگ‌های شیرین‌سخن‌اش تا حال ایران را به عراق دوم تبدیل کرده بودند.  چرا که همة تجهیزات لازم برای جنگ را نیز «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» به چند برابر قیمت از اربابان آمریکائی‌اش ابتیاع کرده بود و بازار گروگان‌گیری در خلیج‌فارس هر روز رونق بیشتری می‌گرفت.   

ولی در خجسته میعاد 6 آوریل 2017،   ناپدید شدن ده‌ها فروند موشک‌ «تاماهاوک» که گویا به سوی «الشعیرات» شلیک شده بود،  ‌ کاسه و کوزة حضرات را بر هم زد و ... و مادر ترزا  ناچار شد «برکسیت» را به حال تعلیق درآورد تا با اعمال نفوذ در انتخابات فرانسه،  شاید بتواند دامنة جیب‌بری و باج‌گیری از اتحادیة اروپا را مطابق میل کارفرمایان‌اش سازماندهی کند.  در همین گیرودار فرماندة‌ هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادعا می‌کند،  اگر تهدید جنگ از سر ایرانیان دور شده فقط به دلیل «تجهیزات» پیشرفتة‌ سپاه است:          

«[...]‌این بحث که برجام سایه جنگ را دور کرد،  یک دروغ است [...] آن‌چه مانع جنگ شده،  پیشرفت دفاعی ایران است [...] ‌می‌گویند اگر ایران با غرب توافق نکند ممکن است جنگ رخ دهد.   قبل از برجام این را در گوش مسئولین می‌کردند.   بعد از آن هم برخی مسئولین می‌گفتند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرد [...]‌ این دروغ است.  این توهین است[...]»
منبع:  رادیوفردا،  ‌مورخ 27 آوریل سالجاری 

بله،  واقعیت «دروغ است،  توهین است»،  ولی مزخرفات شاخدار فرماندة‌ سپاه طویلة  مشروعه،  به هیچ عنوان دروغ نیست!  بر اساس این اظهارات «صحیح و درست و مستدل» مشتی لات‌ولوت با توپ و تفنگ زنگ‌زده‌ای که از خود آمریکائی‌ها گرفته‌اند،  ارتش آمریکا را از حمله به ایران منصرف کرده‌اند!  به این می‌گویند «واقعیت»،   ویراست لات‌الله.  همچنین «واقعیت» از زبان علی خامنه‌ای نیز شنیدنی است؛   «حضور مردم» عامل بازدارندة جنگ!    فقط معلوم نیست کدامیک از ایندو بیش از دیگری «راست» می‌گوید!   

شاید «حضور مردم» همان «پیشرفت دفاعی» باشد،  چرا که،  در لجنزار مطلق‌گرایان،   ابهام حاکم است؛‌   مرز مشخصی برای مفاهیم وجود ندارد.   از اینرو «توافق جامع هسته‌ای» با «تجهیزات نظامی» در ترادف قرار گرفته،   و استدلال جای خود را به «ادعا» ‌سپرده:  

«[...] این فرمانده سپاه پاسداران در ادامه افزود: [...] ما بعد از جنگ این همه تلاش کردیم و تسلیحات تولید کردیم [...] ‌بعد بگویند سایه جنگ را برجام از سر ملت دور کرد.  این حرف غلطی است [...]‌»
همان منبع

همانطورکه می‌بینیم،  آخوند با تکیه بر «حضور مردم» واقعیات را نفی می‌کند،   فرماندة سپاه ملایان هم با تکیه بر تولید تسلیحات نظامی.  و بگذریم از اینکه،   تسلیحات کذا  از منظر استراتژیک و بازدارندگی نظامی اصولاً پشیزی نمی‌ارزد؛  اظهارات خامنه‌ای و فرماندة سپاه سلیقه‌ای،  عوام‌پسند و نهایت امر «غیرحقوقی» است.   البته تعجبی هم ندارد؛   در حکومت اسلامی،  هیچ جایگاهی برای «روابط حقوقی معاصر» ـ  روابط دوسویه و غیرایدئولوژیک ـ  پیش‌بینی نشده؛  حکومت پوپولیست آخوند،  چون دیگر نمونه‌های پوپولیسم،   حقوق برابر را نفی می‌کند و در مسیر «یک بام و دو هوا» گام برمی‌دارد.

به عنوان نمونه کافی است به تصویر فراخوان علی خامنه‌ای برای «شرکت در انتخابات» بنگریم!   نشیمنگاه مقام معظم را بیش از یک‌متر از نشیمنگاه دیگران بالاتر گذاشته‌اند!   خامنه‌ای رهبر حکومتی است که جامعة مختلط را نفی می‌کند،   حق انتخاب آزاد انسان‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد و با تعدد زوجات و برده‌داری و پدوفیلی هم هیچ مخالفتی ندارد.   ولی همین خامنه‌ای که احکام الهی را از صحرای عربستان در قرن هفتم میلادی آورده و می‌خواهد با آن  بر ملت ایران حکومت کند،   از «مردم» می‌خواهد در «انتخابات» چنین حکومتی شرکت داشته باشند!      

در این مضحکه،  یک لولوی «آخوند» و 4  لولوی «لات» زمینة مناسبی فراهم خواهند آورد تا «مردم» در برابر صندوق‌های مارگیری تجمع کنند و برای حکومتی که «به نام خدا» ایرانیان را تاراج و سرکوب می‌کند،   ‌و پدوفیلی و تعدد زوجات و برده‌داری را رسمیت بخشیده،‌ مشروعیت «خیابانی» تأمین نمایند.    به این ترتیب بوق‌های مک‌کارتی در ینگه‌دنیا می‌توانند جار بزنند که مرده‌ریگ دستگاه آلمان نازی هنوز در کشور ایران «خریدار» دارد و پس از یکصد‌سال،   «ایرانیان» هنوز خود را مدیون  «خدمات» کلنل آیرون‌ساید می‌دانند!   

حال که به کلنل آیرون‌ساید رسیدیم،   بد نیست یادی هم از اطریش،  ‌ زادگاه «هیتلر» سلام‌الله،  پرسوناژ محبوب آنگلوساکسون‌ها بکنیم.  اطریش کشوری است که رئیس‌جمهورش «حجاب‌پرست» از آب درآمده!    بله،  گویا یک «زن محجبه» در بلاد اطریش مورد تهاجم قرار گرفته و رئیس‌جمهور اطریش در اعتراض به اینعمل،   و برای همدردی با قربانی خشونت فرموده‌اند «همه زنان حجاب بر سر کنند!»   روزنامة ایندیپندنت هم که روزگاری،   «اسامه بن‌لادن» را خادم صلح معرفی می‌کرد،   اظهارات «خردمندانة‌» رئیس‌جمهور اطریش را در بوق گذاشته و دلیل هم روشن است.   کارفرمایان ایندیپندنت در لجنزار یکدست و فاقد مرز «مطلق‌گرائی» دست وپا می‌زنند،   در نتیجه،   از «تخریب انسان» در هر صورتی که باشد استقبال خواهند کرد و بیانات رئیس‌جمهور اطریش هم در مسیر نازنازی «تخریب انسان» قرار گرفته.

برای پی بردن به ابعاد تخریبی این اظهارات کافی است یک مرحلة منطقی آن را به پیش رانیم. رئیس جمهور اطریش،   برای همدردی با آن زن محجبه،   می‌خواهد زنان اطریش«محجبه» شوند و لائیسیته و جمهور را  نفی کنند!  حال اگر این زن محجبه را به قتل می‌رساندند،  یا مورد تجاوز جنسی قرار می‌دادند،   یا به صورتش اسید می‌پاشیدند یا گوش و دست و پایش را قطع می‌کردند،   رئیس‌جمهور «باذکاوت» اطریش چه واکنشی نشان می‌دادند؟!  حتماً از همه زنان می‌خواستند به صورت‌شان اسید بپاشند،  یا اعضای بدن‌شان را قطع کنند و ... و اینجاست که می‌بینیم واکنش رئیس‌جمهور اطریش به نقض حقوق آن زن محجبه،  با چه ترفندی نهایت امر به گسترش خشونت و «خودتخریبی» منجر می‌شود.    خلاصه بگوئیم بیانات رئیس‌جمهور اطریش «عوام‌پسند،   مبهم، ‌ ضداجتماعی و انسان‌ستیز» و ضد دمکراتیک است.   و این ویژگی‌ها را در «ادبیات» و کلام همة فاشیست‌ها می‌توان مشاهده کرد.   به عنوان نمونه وقتی علی خامنه‌ای می‌گوید،  «حضور مردم تهدید جنگ را برطرف کرد»،   دقیقاً به همین ادبیات ابله‌پسند متوسل ‌شده.   چرا که «حضور مردم» از یک‌سو عبارتی است «مبهم» که تعریف مشخصی ندارد،   و از سوی دیگر،   عامل «بازدارنده» نمی‌تواند باشد!  آنچه سایة جنگ را از سر ملت ایران دور کرد،  بر خلاف مزخرفات اینان توافق جامع هسته‌ای بود که به دلیل فشار مسکو بر اربابان حکومت اسلامی به دست آمده!   

در واقع اگر روسیه قدرت اعمال فشار نمی‌داشت،   در همان اوائل دوران نکبت‌بار احمدی‌نژاد،  آمریکا و متحدان‌اش کشور ایران را به عراق دوم تبدیل کرده بودند!   تهاجم نظامی به 5 کشور «عراق،   افغانستان،  لیبی، سوریه و ایران» در دستور کار پنتاگون بود و اسناد و شواهد این «برنامه»،‌   سال‌هاست که در شبکة‌ مجازی در دسترس عموم قرار گرفته.  ولی خوب علی خامنه‌ای اجازه ندارد این مسائل را بر زبان آورد؛  چرا که در اینصورت می‌باید این واقعیت تلخ را نیز بپذیرد که اربابان‌اش در برابر فشار مسکو عقب‌نشینی کرده‌اند و ... و کنیزمطبخی حاضر است بمیرد و شکست ارباب را به چشم نبیند!

به همین دلیل است که مقامات جمکران،  به طرق مختلف تلاش می‌کنند «توافق جامع هسته‌ای» را از زمینة واقعی‌ تاریخی‌اش جدا کرده و  پیوند مستقیم آن را با دخالت استراتژیک مسکو در پرانتز بگذارند.