شنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۹۶

روتچیلد و روحانی!




بر اساس آمار رسمی وزارت کشور حکومت زال‌ممد،   70 درصد از واجدان شرایط در «انتخابات» شرکت کردند،   و حسن روحانی با کسب 57 درصد آراء بر رقیب خود،   آخوند رئیسی پیروز شد.   برای بررسی این مسائل ابتدا می‌باید سه فرض محال را بپذیریم.   نخست اینکه در یک حکومت «ضدحقوقی» و در نتیجه انسان‌ستیز می‌توان روندی حقوقی ـ  انسان‌محور ـ‌  اتخاذ کرده،   انتخابات برگزار نمود.   دیگر آنکه می‌توان بر آمار وزارت کشور چنین حکومتی اعتماد کرد،‌   و از همه مهم‌تر اینکه در این حکومت انسان‌ستیز،   نتیجة «انتخابات» را «آراء مردم» تعیین می‌کند!   حال این 3 فرض محال را می‌پذیریم،   و می‌رویم به سراغ اصل مطلب،  یعنی آمار و ارقام و نتایج‌شان.

گویا 30 درصد از واجدان شرایط از حضور در مراسم تف سربالای جمعی خودداری کرده‌اند و پای به تلة فرسودة نژادپرستان محفل روتاری  ـ  لولوسازی‌ ـ  نگذاشته‌اند.  در نتیجه،   زال‌ممد از تأئید 70 درصد واجدان شرایط یعنی هولیوود و محفل اسکار،  فستیوال کن،  و به ویژه از تأئیدات الهی روزنامة لوموند،   شاخک فرانسه‌زبان تفنگ‌فروشان آنگلوساکسون  برخوردار شده.   نقش سرنوشت‌ساز «لوموند» در مراسم تف سربالای جمعی را دستکم نگیریم که ظاهراً افسار فرماندة سپاه قدس در دست اوست!

در گیرودار لجن‌پراکنی و عادی‌سازی خشونت که تحت عنوان «مناظرة نامزدهای انتخاباتی» به عوام حقنه شد،‌   روزنامة لوموند در راستای پروپاگاند اساسی سازمان سیا یعنی ایجاد ترادف میان فاشیسم و مارکسیسم،   «قاسم سلیمانی» را به عنوان قدرتمند‌ترین مرد خاورمیانه با «چه گوارا» در ترادف قرار داد،   و از وی درخواست نمود،‌  تا به پیروی از دستورات خمینی در سیاست دخالت نکند تا همچنان «محبوب» بماند!   سردار سلیمانی هم که مثل دیگر مقامات حکومت لات وآخوند،   مدح و ستایش و تملق اربابان غربی‌اش را جدی می‌گیرد،‌   بلافاصله یک اعلامیه صدورید که «از هیچ نامزدی در انتخابات حمایت نمی‌کند!»   همین امر باعث شد که سپاه پاسداران به ناچار پای پیش بگذارد و به چه گوارای چاه‌جمکران تفهیم کند که دهان‌اش را نسنجیده بازکرده:

«[...] در واکنش به انتشار بیانیه قاسم سلیمانی،  فرمانده نیروی قدس،  دربارة انتخابات، سخنگوی سپاه پاسداران [انقلاب اسلامی] ایران اعلام کرد که هرگونه موضع‌گیری‌ فرماندهان سپاه باید از طریق روابط عمومی این نهاد انجام شود و هر مطلبی جز آن "فاقد ارزش" است [...]»‌
منبع: رادیوفردا،‌   مورخ 19 مه 2017 

بله،  به همین سادگی «قدرتمندترین مرد خاورمیانه» جایگاه الهی و اهدائی بوق تفنگ‌فروشان را از دست داد و خاکسترنشین شد!  ولی روند سقوط به حاج قاسم محبوب و قدرتمندکارفرمایان لوموند محدود نماند؛‌   مقام معظم جمکران،  حسن روحانی،   محفل اصلاح‌طلبی و رهبران سبزالله نیز،  دست در دست شاخک هنر و ورزش و علم «سیاسی» و مخالف‌نمایان آمریکانشین‌شان در سراشیب اوفتادند!

جمکرانی‌های ساکن آمریکا که ادعای مخالفت با حکومت زال‌ممد را دارند،   جنجال به راه انداختند که «باید جلوی رأی دادن را گرفت!»   و به این ترتیب توحش و حماقت خود را به اثبات رساندند.

حضرات چنین القاء می‌کنند که شرکت در مراسم «رأی‌گیری» حکومت ملایان، ‌ ضامن بقاء این حکومت است،   حال آنکه این حکومت ایران‌ستیز نه با آراء ملت ایران که «با رأی آتلانتیست‌ها» سرکار آمده.  و چهار دهه است با حمایت هم اینان سر پا مانده.   جنجال جمکرانیان ساکن ینگه‌دنیا در واقع تلاشی است جهت پنهان داشتن همین واقعیت.   البته اینان به مصداق «نگا به دست ننه کن،   مثل ننه غربیله کن» به دست «جان بولتون» نگاه کرده بودند.  و جان بولتن فعلاً ننة مجاهدین خلق و هواداران اعلیحضرت رضاسیروس شده،   و به همین دلیل خشتک آخوند را دو دستی چسبیده و ادعا می‌کند،  ‌حکومت جمکران حکومت روحانیون نیست:‌

«[...] رژیم ایران حکومت روحانیون نیست،  بلکه حکومت فاشیستی روحانیون است [...]»
منبع:‌  صدای آمریکا،‌  مورخ 17 مه 2017

بله،   «جان بولتون» که به خشتک کشتزار اسبق مهدی ابریشمچی هم دخیل بسته،   به شدت با حکومت جمکران مخالف است!   انتخابات‌اش را به رسمیت‌نمی‌شناسد و ادعا می‌کند،  حکومت جمکران که بر قدرت سرکوب «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» تکیه کرده حکومت روحانیون نیست؛  ‌حکومت فاشیستی است!   به این ترتیب می‌بایست این ادعای سرشار از بلاهت را بپذیریم که «حکومت روحانیون» می‌تواند فاشیستی نباشد!   در نتیجه،  مجاهدین خلق می‌توانند همچنان به خشتک «پدرطالقانی»،   حرمسرادار و بنیانگزار «سازمان تبلیغات اسلامی»،   شعبة‌ شیعی دستگاه آلمان نازی دخیل ببندند؛‌   سبزالله و حاجیه شیرین عبادی هم می‌توانند در خشتک آخوند منتظری،  حرمسرادار و جنایتکار دیگرحکومت اسلامی،  حقوق بشر و اسلام رحمانی و عدالت علوی جستجو کنند.   ولی از همه مهم‌تر رضا پهلوی است که می‌تواند با سر بریدة حسین و سر بریدة ضحاک،   در زمین ملت ایران با «دو توپ»،   فوتبال بازی کند! 

 اعلیحضرت هم می‌توانند به «روحانیون» احترام بگذارند،   و از آنان بخواهند به نفع کودتای سایمون گس و هواداران‌اش وارد صحنه شوند و به داد «مردم» برسند،   و هم می‌توانند ضحاک و فریدون را به این بساط بیافزایند و دامنة حماقت و توحش را هر چه بیشتر گسترش داده،   مسئولیت برگزاری انتخابات آزاد را به «نهادهای غیردولتی» واگزار کنند:             

«[...]‌ شما [...] نیک می‌دانید که انتخاباتی سالم،  آزاد،  عادلانه و رقابتی است که سازماندهی آن، نه با حکومت، که با نهادهای برخاسته از جامعه مدنی شکل گرفته باشد [...]»
منبع:  رادیوفردا،‌  مورخ 10 مه 2017 

اعلیحضرت چنین القاء می‌کنند که به عنوان نمونه،   در کشور فرانسه،   ‌«نهادهای مدنی» انتخابات را سازمان می‌دهند!   ‌حال آنکه «مسئولیت قانونی» برگزاری انتخابات بر عهدة‌ وزارت کشور فرانسه است!   جالب اینجاست که ایشان در ادامة‌ این اظهارات ابله‌فریب، حکومت ملایان را به «کلاهبرداری فکری» متهم می‌کنند!   به عبارت دیگر،  یک شارلاتان،  انگشت اتهام را به سوی شارلاتان دیگر گرفته،  و مخاطب را ابله انگاشته!   اینکه آزادی انسان‌ها در حکومت دینی سرکوب می‌شود،‌  و آخوندجماعت عوام‌فریب است،   جای بحث ندارد،   ولی ادعای برگزاری انتخابات توسط «نهادهای مدنی» به مراتب از شارلاتانیسم آخوند فراتر می‌رود!

در واقع رضاپهلوی به این ترتیب «انتخابات» را از جایگاه واقعی و قانونی و چارچوب مسئولیت‌های دولتی خارج کرده،   به صورت غیرمستقیم زمینه‌ساز گسترش آشوب و هرج‌ومرج می‌شود!   و می‌دانیم که پیامد منطقی آشوب و هرج‌ومرج چیست؛  سرکوب نظامی!  از قضای روزگار فاشیسم نیز مجموعه‌ای است متشکل از «آشوب و سرکوب» مداوم.  نهایت امر هیچ تفاوتی ندارد که در رأس این روند انسان‌ستیز شیخ نشسته باشد،  یا شاه،  یا داس‌الله «خوشنام.»   داس‌الله اخیراً شیفتة چشمان شهلای حسن روحانی شده،  و بر پیشانی ایرانیانی که در مراسم تف سربالای جمعی شرکت نمی‌کنند و از لولوسازی حکومت نمی‌هراسند،  برچسب «منفعل» الصاق می‌کند!

بله اگر مثل کودکان،  ‌ از ترس آخوند رئیسی جلاد،   به آغوش حسن روحانی کلاش پناه نبرید،  داس‌الله شما را «منفعل» می‌خواند!   ولی در واقع هیچ تفاوتی نمی‌کند کدام جلاد را از صندوق رأی بیرون بیاورند؛   سیاست حکومت اسلامی را بیلدربرگ و روتاری‌کلاب و روتچیلد تعیین می‌کنند.   و داس‌الله در کمال حماقت می‌کوشد،   این واقعیت را از چشم ایرانیان پنهان دارد!    البته داس‌الله در این مسیر تنها نیست.   ‌پاسدار اکبر،   آقاداداش حاجیه آذر نفیسی،  حاج عباس میلانی و ... و خلاصه کلیة عنترهای سازمان سیا به میدان آمده‌اند تا یک دروغ شاخدار را به مخاطب حقنه کنند،   و آن اینکه یک حکومت ضدحقوقی که انسان را صغیر و تحت قیمومت می‌داند،  و در آن پدوفیلی و تعددزوجات و برده فروشی و تاراج و جنایت به نام خدا  «قانون» به شمار می‌رود،   می‌تواند روند حقوقی ـ انسان محور ـ  داشته باشد و «انتخابات» برگزار کند!   

برای این عنترهای «فرهیخته» خیلی متأسف‌ایم،   ولی با «تکرار» و قلم‌فرسائی دبستانی پیرامون انتخابات جمکرانی‌ها،   نمی‌توان چنین دروغ شاخداری را به خورد مخاطب داد!  «انتخابات» در هر حال یک روند «مادی» و حقوقی است و ادعای برگزاری انتخابات توسط حکومتی که مادیت انسان و آزادی بیان  ـ شیوة زندگی انسان ـ  را نفی می‌کند،   فقط میزان حماقت و وقاحت حکومت زال‌ممد و اربابان‌اش را نشان می‌دهد.  

ولی فراموش نکنیم که به دلیل شکست آتلانتیست‌ها در «سوریه»،   مرده‌ریگ شیعی آلمان نازی،  و به طور کلی شیعی‌گری در سراشیب سقوط اوفتاده!   کافی است به درصد شرکت کنندگان و آراء دو رقیب در مراسم تف سربالای جمعی بنگریم.  بر اساسی آماری که خود دولت به آن «رضایت» داده،   70 درصد ایرانیان در این «بساط» شرکت کرده‌اند،   و حسن روحانی با 57 درصد از این آراء به پیروزی رسیده.   حال اگر 57 را در 70 ضرب کنیم،   خواهیم دید که مشروعیت روحانی،  بر اساس آمار وزارت کشور حکومت اسلامی از 50 درصد کمتر است!   به عبارت دیگر،   مجموعه‌ای که از روحانی حمایت کرده ـ  هولیوود،   فستیوال کن،   غلامان و کنیزالاسلام‌های عرصة سینما،   اصلاح‌طلبان،   مشارکت‌چی‌ها،   میرحسین موسوی و کروبی و محمد خاتمی حتی به 50 درصد هم نمی‌رسد!

از سوی دیگر،   شکست آخوند رئیسی که با حکم رهبر جمکران در رأس دستگاه پولشوئی و قاچاق خراسان نشسته بود‌ نیز نشان می‌دهد که سناریوی لولوسازی مقام معظم پای در مسیر فرسایش گذارده!   در واقع،   برخلاف لبخندهای شیرین روحانی و اعضای باند وی،   همه در این «انتخابات» شکست خورده‌اند!   و حداقل از این نظر،  نتیجة مراسم تف سربالای جمعی به نتیجة انتخابات فرانسه شباهت پیدا کرده.   البته در فرانسه دمکراسی سیاسی حاکم است و حکومت فرانسه را نمی‌توان با حکومت تاراج و جنایت به نام خدا،  به قیاس کشید.   

ولی در انتخابات فرانسه نیز لولوسازی نتیجة مطلوب به دست نداد!  جنبش چپ نوین از «مکرون» حمایت نکرد،‌   و بیش از 33 درصد از واجدان شرایط نیز انتخابات را تحریم کردند.   اینچنین بود که امانوئل مکرون با 66 درصد آراء به پیروزی رسید و از مشروعیت 44 درصدی برخوردار شد و بلافاصله دستش را به سوی مخالفان دراز کرد و ... و شاید به همین دلیل باشد که بی‌بی‌سی لطف کرده و سخنرانی پیروزمندانه حسن روحانی را از روی دست امانوئل مکرون کپی زده:

«حسن روحانی می‌گوید دستش را به سوی همة احزاب دراز می‌کند،  به مخالفانش احترام می‌گذارد و حق اعتراض آنان را به رسمیت می‌شناسد[...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 20 مه 2017  

البته در فرانسه،   احزاب متفاوت از جمله حزب کمونیست وجود دارد،   ولی معلوم نیست مقصود روحانی از احترام به «مخالفان‌اش» چیست؟   رئیسی و میرسلیم را می‌گوید،  یا مخالفان حکومت را؟    از سوی دیگر،   حکومت گله‌پرور جمکران فاقد حزب سیاسی است،   نظم حزبی ندارد،   هنوز در لجنزار کفر و دین دست و پا می‌زند و حریم خصوصی انسان‌ها و جامعة‌ مختلط را هم نفی می‌کند،  در نتیجه،   نسخه برداری روحانی از اظهارات رئیس جمهور فرانسه فقط نشان حماقت و خود بزرگ‌بینی وی می‌تواند باشد!