سه‌شنبه، دی ۱۲، ۱۳۹۶

بریتانیای صغیر و شیطان!




همانطورکه در تصویر فوق می‌بینیم،  ‌ «شیطان»  ـ زن فاقد نماد بردگی ـ  در کنار مردان در خیابان حضور یافته!  و این است دلیل بکس‌وباد مقام معظم،  و زوزه‌های محمد خاتمی و به ویژه دلیل دخالت اتحادیة اروپا و ایالات‌متحد در مسائل اخیر ایران!    

نمایندة ایالات متحد در سازمان ملل بر ما ملت منت گذاشته و‌ می‌خواهند سرکوب تظاهرات 6 روز اخیر را در سازمان ملل مطرح فرمایند!   خانم «هیلی» گویا تاریخ مراودات معاصر کشورشان با حکومت‌های دیکتاتوری را نمی‌شناسند!  حداقل در کشور ایران،  ایالات متحد طی سدة اخیر در هر مقطع و هر میعاد از پوپولیسم «شیخ‌وشاه» حمایت کرده و به ویژه برای  سرنگونی دولت لائیک بختیار، ‌ جهت استقرار حکومت آخوند در کشورمان دست داشته. قریب 4 دهه است که آمریکا ابزار شکنجه و سرکوب را در اختیار حکومت دست نشاند‌ه‌اش در تهران قرار می‌دهد و چماقداران صادراتی همین حکومت از قماش سازگارا،   فخرآور،  گنجی،  کدیور و شرکاء را با آغوش باز پذیرفته تا از آنان برای ما ملت «اوپوزیسیون» بسازد!   جالب اینکه،  همین حاکمیت جنایتکار، ‌ اینک برای قربانیان خشونت مترسک‌‌ اسلامی‌اش در ایران  اشک تمساح می‌ریزد و می‌پندارد با این صحنه‌سازی‌ها خواهد توانست از ایالات‌متحد «تصویر دلپذیر» ارائه دهد!  

بد نیست به خانم «هیلی» یادآور شویم که کشور متبوع‌شان از امضاء قراردادهای اساسی ترویج و حمایت از حقوق بشر ـ  مطابق با طبقه‌بندی سازمان ملل  ـ خودداری کرده!  این واقعیت تلخ را ویتالی چورکین‌،  نمایندة پیشین‌ روسیه در سازمان ملل در اختیار خبرنگاران گذاشت ولی در کمال «تعجب» در رسانه‌های غرب چندان انعکاسی نیافت!   دلیل هم روشن است.  همة این دروغ شاخدار را باور کرده‌اند که «آمریکا مدافع حقوق بشر است!»  و همچنین می‌دانیم که به همین دلیل،  «جهانیان» می‌باید به سلیقة یانکی‌ها خیلی احترام بگذارند!  

البته «جهان یانکی» با جهان واقعی ارتباطی ندارد؛  جهانی است که از انواع جهان‌های «نیست در جهان» و پاک‌سازی شدة اسطوره‌ای پای فراتر نخواهد گذارد!  در این «جهان»،   نه ایران باستان وجود دارد،  نه تمدن آشور و بابل،  و نه یونان و روم باستان!   این جهان حقیر،  ساخته و پرداختة‌ محفل روتچیلد،  جهان یکدست «یکتاپرستان» و زن‌ستیزان است!  یکتاپرستانی فاقد گذشته، که ادعای پوچ «وجود شیطان» را به عنوان یک نظریة اثبات شدة «علمی» پذیرفته‌اند!

کی بود، کی بود؟   «دشمن» بود،  ‌چرا که از «پیشرفت‌های» کشور به خشم آمده!   بله،‌  به همین سادگی مطالبات مادی ایرانیان به حاشیه رانده شد،   و واژة موهوم «دشمن» فضای سیاسی و اجتماعی کشور را اشغال کرد!      

شش روز پس از آغاز تظاهراتی که در بریتانیای صغیر ـ  خراسان رضوی ـ آغاز  شد و به قتل 20 نفر،  از جمله دو دانش‌آموز انجامید،   «رهبر کبیر انقلاب اسلامی» که به ادعای بی‌بی‌سی قرار بود بالای منبر بروند و شیرین‌زبانی‌ها کنند،   بکس‌وباد فرموده،   به مشتاقان وعده دادند که بعداً در مورد این مسائل صحبت خواهند کرد:‌

«[...] رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز [...] در دیدار هفتگی با تعدادی از خانواده‌های معظم شهیدان [...] افزودند:  در قضایای چند روز اخیر،  دشمنان ایران با ابزارهای گوناگونِ در اختیارشان از جمله پول،  سلاح،  سیاست و دستگاه امنیتی هم‌پیمان شدند تا برای نظام اسلامی مشکل ایجاد کنند [...] من در خصوص این قضایا حرف‌هائی دارم و در وقت آن با مردم عزیزمان سخن خواهم گفت [...]»
منبع:‌  فارس،‌  مورخ 2 ژانویه 2018   
     
پیش از بکس‌وباد مقام معظم،   مقامات انتخابی و انتصابی و رسمی و غیررسمی حکومت «مسجد ـ روسپی‌خانة شیعی» که گویا در انتظار معجزة‌ لندن و واشنگتن «بست» نشسته بودند،  با واقعیت تلخ روبرو شدند!   48 ساعت طول کشید تا رحمانی فضلی،   وزیر کشور دولت تف‌وتکفیر و مسئول امنیت،   از خواب بیدار شده بگوید:  «برگزاری تظاهرات غیرقانونی مجاز نیست!» سپس نوبت رسید به حسن روحانی.   رئیس دولت تف و تکفیر بالای منبر رفت و فرمود،   «پیشرفت‌های ملت باعث خشم دشمنان شده!»  منبر بعدی به شیخ صادق لاریجانی اختصاص یافت و ایشان برای «اغتشاش‌طلبان» خط و نشان مفصلی کشید.   بعد از این شیخ «صادق و درستکار»،  محمد خاتمی به میدان آمد.  

ملاممد گوبلز، سرپرست کیهان جمکران و مسئول 8 سال «تبلیغات جنگ»، که تا همین چند روز پیش ممنوع‌التصویر و ممنوع‌‌الآروغ و ممنوع‌ال‌همه‌چیز بود، ‌ ناگهان آزاد شد،  و به روال گذشته و به عنوان «رئیس مجمع روحانیون مبارز» تهاجم به مخالفان را از سر گرفت.  نیازی نیست که بگوئیم زوزة محمد خاتمی،  از زوزة شیخ صادق و حسن فوتبال،   به مراتب گوشخراش‌تر بود!  هر چه باشد محمد خاتمی تحت نظارت سازمان سیا در جرمانی، کارآموزی کرده و به پدر معنوی‌اش گوبلز نزدیک‌تر است:    

«[...] بلافاصله پس از بروز اولین تجمعات و اعتراضات مردمی،‌ دشمنان قسم‌خورده و کینه‌توز ملت ایران و در راس آن‌ها آمریکا و عوامل زبون‌ آنان همچون تروریست‌های منافق و برخی مزدوران منطقه‌ای آنان به حمایت و تشویق آشوبگران و اقدامات خشونت‌بار آنان پرداختند و عمق فریبکاری خود در ادعای دمکراسی و دلسوزی برای مردم ایران را به نمایش گذاشتند [...]»
منبع:‌ گویانیوز،‌  مورخ 2 ژانویه 2018

عروتیز محمد خاتمی بازتولید همان ادبیاتی است که طی دوران جنگ در کیهان جمکران منعکس می‌شد.   در واقع محمد خاتمی هم «عظمت گذشته» را بازیافته و به دوران نورانی رهبر دجالش بازگشته!      

باری پس از تهدید و تیز و آروغ آخوند،‌  نوبت رسید به تیزوآروغ لات!  پاسدار علی لاریجانی، ضمن لیسیدن ماتحت رهبر،   زبان به ستایش «شرافت و درستکاری» وزرای «دولت‌های بعد از انقلاب» گشود:

«[...] هيچ‌يک از افراد کابينه‌های بعد از انقلاب دزد یا فاسد نبوده‌اند [...]»
منبع:  گویانیوز،  ‌مورخ 2 ژانویة‌ 2018  

فرصت نخواهیم یافت تا ابعاد دریدگی و وقاحت علی لاریجانی را در اینجا بررسی کنیم،   ولی می‌توان به صراحت مشاهده کردکه علی کوچیکه،  تبلور علویه‌خانم،  پرسوناژ رمان صادق هدایت است که در هزارة سوم،   پای به عرصة سیاست ایران گذارده!   و نیازی نیست که بگوئیم پاسدار علی لاریجانی در این عرصة ابتذال و وقاحت بی‌حدومرز تنها نیست؛‌ علی‌های دیگری هم وی را همراهی می‌کنند!   به عنوان نمونه،  علی مطهری و علی شمخانی! و جالب اینکه،   هر دوی اینان حکومت «مسجد ـ  روسپی‌خانه» را با کشورهای دیگر به قیاس کشید‌ه‌اند.   اولی طویلة مشروعه را با دمکراسی‌های غرب مقایسه کرده و می‌گوید:  «ما هم باید تمرین دمکراسی بکنیم؛  ‌در دمکراسی‌ها هم مردم اعتراض می‌کنند و بعد هم می‌روند پی کارشان!»  این توله آخوند،  حکومت فاشیست و سرکوبگر شیعی‌مسلکان را که فقط طی  سال‌های 60،‌  هزاران زندانی سیاسی را بدون محاکمه اعدام کرده،  و جامعة مختلط را نفی و سرکوب می‌کند،   با «دمکراسی‌های غربی» به قیاس کشیده.  از سوی دیگر،   در ذهن علیل تولة آخوند مطهری،   «تظاهرات و اعتراض»  اهداف «مادی» ندارد؛‌   مردم به خیابان می‌آیند تا فریادی بزنند،  شعاری بدهند و بروند پی کارشان!  این است برداشت تولة آخوند مطهری از تظاهرات و دمکراسی!  نمونة دیگر،   علی شمخانی است که او نیز از جمله نخبگان محبوب  رهبر به شمار می‌رود.   ایشان شرایط ایران را با «همة کشورها»،   از جمله با آمریکا به قیاس کشیده،  و می‌گویند «همه جا» مشکلات اقتصادی وجود دارد:‌

«[...] مشکلات اقتصادی تنها مربوط به ایران نیست،  همچنانکه در آمریکا نیز مشکلات اقتصادی وجود دارد [...]»
منبع:‌  تسنیم،  مورخ 2 ژانویه 2018  

بله کنیزمطبخی آمریکا،  خود را با ارباب در ترادف گذارده،  و تاراج سازمان یافته ملت ایران را هم به حساب «مشکلات اقتصادی» نوشته و این مشکلات را به «جنگ و تحریم و ضعف مدیریت» منسوب کرده!   کدام جنگ،  کدام تحریم،  کدام ضعف مدیریت را در این مملکت می‌بینیم که ریشه‌اش در یکجانبه‌گرائی و سوءاستفادة‌ مالی اسلام‌گرایان نباشد؟!  یاد بگیریم!  شمخانی چنین القاء می‌کند که چپاول ملت ایران نتیجة «سیاست» دولت‌های پیاپی در این حکومت نبوده؛   مسئولیت جنگ و تحریم هم با حکومت آخوند‌ها نیست،   و از همه مهم‌تر در ایران «ضعف مدیریت» وجود دارد،‌   نه فساد سازمان یافتة مالی و اداری! ‌ شمخانی پس از ارائة دلائل ابله‌فریب برای «مشکلات اقتصادی ایران»،  می‌گوید «ما از این مسائل آگاه بودیم» و می‌دانستیم مردم واکنش نشان می‌دهند:         

 «[...] مشکلات اقتصادی ایران ناشی از جنگ، تحریم و برخی ضعف‌های مدیریتی ماست.  ما بر این مسائل اشراف داریم و می‌دانستیم که این مسائل می‌تواند از سوی مردم مورد پرسش قرار بگیرد [...]»
همان منبع

بدانید که ایرانیان مطالبات «مادی» نداشته و ندارند،   فقط ممکن است در مورد مشکلات اقتصادی «پرسشی مطرح کنند!»   وقتی مرغداران به واردات مرغ و تخم مرغ اعتراض می‌کنند،‌   باید بدانند که مسئول این شرایط «جنگ و تحریم و ضعف مدیریت» است؛  دولت تف و تکفیر نمی‌خواهد تولید را در ایران متوقف کند!   یا زمانیکه همین دستگاه استعماری، حقوق بازنشستگان و معلمان را سگ‌خور می‌کند و هر گونه اعتراض صنفی کارگران را با اخراج و زندان و شکنجه پاسخ می‌دهد،   تقصیر «جنگ و تحریم و ضعف مدیریت» است! باری،   شمخانی در ادامة خودارضائی سیاسی،  ضمن بازنشخوار جفنگیات خاتمی و روحانی و خامنه‌ای،  مسئولیت ناآرامی‌ها را به گردن  عربستان و اسرائیل و آمریکا و انگلستان می‌گذارد:
   
«[...] هشتگ‌های مرتبط با وضعیت ایران در آمریکا و انگلیس و عربستان سعودی و جاهای دیگر ساخته شده [...] هدف از دخالت خارجی سازمان‌یافته در ایران این است که جلوی پیشرفت کشورمان گرفته شود. آن‌ها می‌خواهند حرکت رو به جلوی ایران را از داخل به‌هم بزنند و در برابر آن مانع‌تراشی کنند [...]»
همان منبع

چه بهتر که پیش از ادامة مطلب یک مینی‌پرانتز برای «پیشرفت‌های کشور» هم باز ‌کنیم!  این پیشرفت‌ها در نخستین روزهای استقرار دولت خیابانی مهدی بازرگان،  ‌ با تهاجم لفظی به زنان،‌   و هجوم اوباش کمیته به میهمانی‌های مختلط آغاز شد،   و نهایت امر در تاریخ 21 ژوئیه سال 1979،  به تظاهرات طرفداران لائیسیته بر علیه آخوندیسم انجامید!  این تظاهرات که پس  از رفراندوم خررنگ‌کن 12 فروردین‌ماه در تهران برگزار شد،  به حکومت آخوند و اربابان‌اش تفهیم کرد که «جامعة یکدست اسلامی» هنوز تشکیل نشده و خلاصه «سرکوب» کافی نیست و ... و اینک پس از 39 سال سرکوب مداوم،  به نظر می‌رسد که شرایط هنوز آنچنان که باید و شاید بر وفق مراد حکومت نیست!   کافی است به تصاویری که از تظاهرات اخیر ایران منتشر شده نیم نگاهی بیاندازیم تا به واقعیت «تلخ» و دلیل بکس‌و‌باد مقام معظم، زوزة حسن فوتبال در مورد «توهین به مقدسات» و به ویژه «زر زر» مکرر اوباش توئیتری ساواک در مورد «حجاب اختیاری،  حق زن ایرانی» پی ببریم.  در این تصاویر،   زنان جوان،  نماد بردگی و نشان اطاعت از تحجر و توحش سنت «مقدس» را از سر برداشته و در کنار مردان به خیابان آمده‌اند!   بله،   چه نشسته‌اید که «شیطان» در خیابان‌های کشور حضور یافته،   و با حضور خود زبان «زن‌ستیز و ضداجتماعی» آخوند را بند آورده‌!  اگر این شیطان را عربستان و اسرائیل به خیابان‌ها آورده‌اند «دَم‌شان» گرم!