سوچی، هیچی، هوچی!
همزمان با
برگزاری نشست 3 جانبة سوچی، سعد حریری، نخست وزیر لبنان پس از 18 روز غیبت پرنشیب و
فراز به بیروت بازگشت و استعفایش را به تعلیق در آورد! به این
ترتیب سناریوئی که آنگلوساکسونها برای جنگافروزی در لبنان تنظیم کرده بودند، ناکام ماند.
و اینچنین بودکه نیویورک تایمز از
زبان ولیعهد عربستان، برای امت اسلام یک
پیامبر «دلپذیر و مدرن و اهل کنسرت و موسیقی» به بازار آورد، و ضمن مقایسة علیخامنهای با هیتلر، هم آمریکا را تطهیر کرد، هم بادی در بادبان پارة زالممد انداخت:
«[...] وی در
این مصاحبه مستقیماً رهبر جمهوری اسلامی را "هیتلر جدید" توصیف کرده و
مسامحه و کوتاه آمدن در برابر او را سیاستی ناکارآمد خوانده است [...] محمد بن
سلمان گفت: ما نمیخواهیم به واسطه سازشکاری با هیتلر جدید در ایران آنچه را که
[در جنگ دوم] در اروپا روی داد در خاورمیانه هم تکرار کنیم [...]»
منبع: بیبیسی،
مورخ 24 نوامبر سالجاری
البته ولیعهد
عربستان تا حدودی درست میگوید؛ حکومت
جمکران نیز همچون آلمان نازی یک حکومت فاشیستی است. ولی اگر دستگاه نازیها جنایت و تجاوز را با
توسل به افسانة زیگفرید و اسطورههای ژرمنیک و... توجیه میکرد، همین عمل را حکومت اسلامی با تکیه بر آیات
قرآن و حدیث و سنت «پیامبر» انجام میدهد.
در واقع حکومت اسلامی نوع مطبخی و
بدوی دستگاه آلمان نازی است؛ فاشیسمی است دست نشانده که در پروپاگاند ابلهپسند
بوقهای لندن و واشنگتن، «مستقل و ضدامپریالیست»
هم معرفی میشود! البته بررسی مصاحبة ولیعهد عربستان با «نیویورک
تایمز» و تلاش برای ارائة تصویر دلپذیر و مدرن از «محمد صاد» داستان «شیرینی» است، ولی ربطی به موضوع این وبلاگ ندارد. از اینروز نیویورک تایمز را با شاهزاده بن
سلمان تنها میگذاریم و میرویم به سراغ روزنامة «ایندیپندنت» که ضمن تأکید بر «تضعیف
آمریکا» در منطقه، حامیان تروریسم را با
طرفداران لائیسیته در ترادف قرار داده،
شکماش را برای «انقلاب در عربستان» حسابی صابون زده:
«[...] دیگر
آمریکا نیست که حرف آخر را در خاورمیانه میزند [...] اما امروز این چه کسی است که
ابتکار عمل را در حوزة امپراطوری عثمانی به دست گرفته و حرف آخر را در این منطقه میزند
[...] پوتین، اسد، اردوغان، سیسی، ماکرون و روحانی [...] شاید انقلاب بعدی در
عربستان سعودی باشد [...] من همیشه فکر میکردم که روز محصور شدن شاهزادگان، روز
شروع پایان سلسلة پادشاهی باشد [...]»
منبع: فارسنیوز،
مورخ 3 آذرماه سالجاری
یادآور شویم
«ایندیپندنت» همان رسانهای است که پس از پیروزی اسلامگرایان بر ارتش سرخ در
افغانستان، از «بن لادن» به عنوان فرماندة «ارتش صلح» یاد میکرد! در واقع کارفرمایان این رسانه به تروریسم ـ یا
بهتر بگوئیم به انقلاب اسلامی ـ ارادت
ویژهای داشته و دارند و این ارادت را هرگز پنهان نکردهاند. اشکال اینجاست که اینبار گویا این عزیزان جنگفروش
دچار توهم شده شرایط واقعی را در راستای منافعشان تعبیر میکنند! شرایط
واقعی این است که فرانسه جایگاه سنتیاش را در منطقه از دست داده! «تییری
میسان»، در مقالهای تحت عنوان «گوشمالی پرزیدنت
مکرون در عربستان سعودی» مینویسد:
«[...] پادشاه
عربستان، امانوئل مکرون را به حضور نپذیرفت [...]»
منبع: ولترنت،
مورخ 14 نوامبر 2017
بله این
نخستین بار است که عربستان با رئیسجمهور فرانسه چنین برخوردی میکند و نشئگی را
از سر علیاکبر ولایتی میپراند! دلیل هولوهراس ولایتی در واقع تغییر برنامة سفر
لودریان، وزیرامورخارجة فرانسه به تهران
بود! لودریان که قرار بود 15 نوامبر راهی تهران شود، پس از ناکامی سناریوی 4 نوامبر سالجاری، به ریاض رفت و به شدت از دخالت ایران در امور
کشورهای منطقه انتقاد کرد! در پی این انتقادات بودکه ولایتی از پای منقل
برخاست و بالای منبر رفت و ضمن ابراز فضل در مورد «تاریخ فرانسه»، به
رئیسجمهور اینکشور «توصیه» کرد از الگوی «ژنرال دوگل» پیروی کند و به قول خودش
«نیمه مستقل» باشد:
«[...] به
عنوان فردی [...] که با مسائل سیاست خارجی و تاریخ فرانسه آشنائی دارم به رئیس
جمهور اینکشور توصیه میکنم سعی کند مسیر ژنرال دوگل در دوران ریاستش در سیاست
خارجی را طی کند یعنی حالت نیمه استقلال داشته باشد[...]»
منبع: فارس، مورخ
18 نوامبر 2017
بله همانطور
که میبینیم پیشخدمت وفادار لندن و واشنگتن هرچند با سیاست و تاریخ فرانسه بیگانه
است، دست از لافزنی و گزافهگوئی برنمیدارد.
ولایتی به رئیسجمهور فرانسه «توصیه» میکند در هزارة سوم، و در
شرایطی که ژئوپولیتک جهانی بکلی تغییر کرده،
از سیاست خارجی ژنرال دوگل در دوران
پساجنگ دوم پیروی کند! ولی اتحاد شوروی دیگر
وجود خارجی ندارد، و فرانسه هم که در
دوران دوگل، در کنار فاتحان جنگ دوم جهانی
ـ شوروی، آمریکا و انگلستان ـ چارپایهای برای خود تأمین کرده بود، اینک
درکنار لندن و واشنگتن در اردوگاه شکستخوردگان جبهة سوریه نشسته! در
نتیجه، اگر شخص ژنرال دوگل هم در هزارة سوم رئیسجمهور
فرانسه میبود، امکان نداشت بتواند سیاست خارجی دوران پساجنگ
جهانی دوم را اعمال کند. ولی خوب
مقامات طویلة مشروعه که سر در قصههای صحرای کربلا دارند، از آنجا که موظفاند از منافع اربابانشان
پاسداری کنند، «واقعیت» را، هم در داخل، و هم در خارج کشور نادیده میگیرند.
واقعیت این
استکه اکنون به دلیل شکست ارتش ناتو در سوریه،
شاخکهای اروپائی و اسلامی این تشکل تروریستی نیز تضعیف شده، و دیگر
نمیتوانند مانند گذشته برای ارباب خوشرقصی کنند! این
است دلیل شکست کودتای فرانکیستها در اسپانیا، و همین است دلیل ناکامی سناریوی جنگافروزی در
لبنان و خماری ولایتی!
ولایتی، به گواهی کارنامة درخشاناش، از آغاز صدارت کودتائی میرحسین موسوی به مدت 16
سال در رأس وزارت امورخارجة حکومت جمکران مجری سیاستهای زیرزمینی و غیررسمی لندن
و واشنگتن بوده. اینفرد پس از آنکه نوچهاش، خرازی را به جای خود نشاند، ارتقاء درجه یافت و تبدیل شد به مشاور رهبری در
امور بینالمللی و ... و به یاد داریم که همین ولایتی در میعاد 4 نوامبر از بیروت
به دمشق شتافت تا علیرغم تحولات سوریه، تداوم
سیاستهای زیرزمینی ارباباناش را تضمین کند!
ولی برای نخستین بار طی سالهای
اخیر، میعاد 4 نوامبر نتایج مطلوب را به بار
نیاورد! و برای نخستین بار، طی 70 سال اخیر، صدراعظم آلمان نیز نتوانست با تکیه بر نتیجة
انتخابات، دولت تشکیل دهد!
بله، در
تاریخ 19 نوامبرسالجاری، حدود دو ماه پس
از انتخابات مجلس آلمان، آخرین مهلت آنجلا
مرکل جهت تشکیل یک دولت ائتلافی بدون نتیجه به پایان رسید، و صحبت از این بودکه انتخابات دیگری برگزار شود!
نیازی نیست که بگوئیم طی 70 سال اخیر، برای نخستینبار نئونازیها نیز پای به مجلس
قانونگزاری آلمان گذارده تا به قول خودشان «عظمت گذشته» را بازیابند!
جونم براتون
بگه! در سراسر مناطق نفوذ آتلانتیسم، نژادپرستان برای بازگشت به عظمت گذشته، عین سگ صحرای کربلا له له میزنند، و برای
دستیابی به این هدف غیرقابل دسترس، از هیچ جنایتی فروگزار نمیکنند. شیپورهای تبلیغاتی جنگفروشان هم وظیفه دارند از
طریق واژگوننمائی، افکار عمومی را در
مسیر مطلوب هدایت کرده، جنایات اینان را
موجه و مقبول جلوه دهند. به عنوان نمونه، شیپورهای غرب ادعا میکنند آمریکا و متحدانش
با تروریسم در مبارزهاند، حال آنکه نه تنها اسناد و شواهد حمایت اینان از گروههای
تروریست در دسترس همگان قرار گرفته، که مقامات آمریکائی و در رأسشان هیلاری کلینتون
بارها به صراحت گفتهاند که «داعش را ما سازمان دادیم!» ولی
اینک که داعش به دلیل دخالت نظامی روسیه به آخر خط رسیده، همة حامیان تروریسم میخواهند در سنگر برنده
لنگر بیاندازند! البته آمریکا از این مجموعه ممتازتر است؛ به بهانة مبارزه با تروریسم، نظامیانش را به کشور سوریه فرستاده تا از
تروریستها حمایت کند! هیچیک از سازمان های مدعی دفاع از حقوق بشر نیز
به تجاوز نظامی واشنگتن به خاک سوریه اعتراض نمیکند!
بله محفل
جنایتکار «احترام به ادیان» برای زندگی انسانها ارزشی قائل نیست؛ حقوق انسانی را به رسمیت نمیشناسد، این محفل فقط از حقوق «جنایتکار و متجاوز» دفاع
میکند. و در تداوم همین نگرش متحجرانة
ادیان ابراهیمی است که مرز جغرافیائی کشورها را نادیده میگیرد. ولی آمریکا
در این عرصة توحش تنها نیست؛ از همراهی
عنترهایش در سراسر جهان، و به ویژه در
جمکران، برخوردار شده و میشود. ویژگی حکومت جمکران این است که شعار مبارزه با
آمریکا و امپریالیسم میدهد، هر چند در واقع مجری سیاستهای آمریکاست!
حکومت اسلامی
رسماً خواهان نابودی اسرائیل ـ عضو رسمی
سازمان ملل متحد ـ میشود، و همزمان از طریق برادران «ئوفر» به اسرائیل نفت
رایگان میدهد! همین حکومت به گزارش «تسنیم»، کالاهای تولید اسرائیل را وارد میکند، هر چند
از کمک اسرائیل به زلزلهزدگان ایران ممانعت به عمل میآورد! رهبر
این حکومت «خردرچمن» که ادعا دارد به دلایل سیاسی از کمکرسانی اسرائیل به
ایرانیان قربانی زلزلة 12 نوامبر ممانعت به عمل آورده، پس از
8 روز راهی یکی از مناطق زلزله زده میشود تا «همصدا با مردم» از کمکرسانی «مسئولین»
به مناطق آسیب دیده ابراز نارضایتی کند، و از چهرة کریه خود «تصویر دلپذیر» ارائه دهد.
علی خامنهای، هم از
کمبودها گلایه دارد، هم با کمکرسانی
اسرائیل به قربانیان زلزله مخالفت میکند، و هم کمبودها را نادیده میگیرد! مخالفت
حکومت جمکران با کمکهای اسرائیل به زلزلهزدگان ایران یکبار دیگر نشان دادکه این
حکومت نیز مانند «داعش» برای زندگی انسانها هیچ اهمیتی قائل نیست. حکومت
گورستانفروش ملایان که خود را محبوب و مردمی میانگارد، از وحشت
مردم، در اطراف به اصطلاح مجلس قانونگزاریاش دیوار
کشیده! رئیس قوه مجریهاش که گویا «منتخب» مردم است، از ترس مردم، با گارد مسلح به مناطق زلزله زده میرود، و ... و
رهبرش، برای سلب مسئولیت از خود،
قوة مجریه و نهادهای حکومتی را به
باد انتقاد میگیرد! مشتاقان آشنائی بیشتر با وقاحت و دریدگی آخوند
میتوانند به سایت رادیو فردا، مورخ 20 نوامبر2017 مراجعه کنند تا ما هم
بپردازیم به نشست سوچی!
همانطور که
شاهدیم، حکومت زالممد و اربابان غربیاش
پیروزی روسیه را به حساب خود گذارده، قاسم سلیمانی و علی خامنهای این پیروزی را به
یکدیگر تبریک میگویند! رجب اردوغان، رئیس
جمهور از همهجا رانده و از همه جا ماندة ترکیه نیز که با حسن روحانی در نشست سوچی
شرکت کرده بود، میفرماید هیچ نتیجهای در منطقه حاصل نشده:
«[...] زمانی
که به نقشه اینکشورها (عراق و سوریه) نگاه میکنیم، هیچ پیشرفتی در امر تمامیت ارضی و صلح در آن نمیبینیم. دولت
اسد هنوز پا برجاست. هیچ نتیجهای در
منطقه حاصل نشده است [...]»
منبع:
سپوتنیک، مورخ 22 نوامبر 2017 به نقل از
مهرنیوز
ولی فراموش
نکنیم که مشکل حکومت اخوانالمسلمین در ترکیه با دولت لائیک سوریه، به
دوران نکبتبار صدارت کودتائی میرحسین موسوی بازمیگردد! در سال 1980 میلادی، ترور حافظ اسد توسط اخوانالمسلمین ناکام ماند،
سپس شهر حماء در سوریه به صحنة شورش
مسلحانة اعضای اخوانالمسلمین بر علیه دولت اینکشور تبدیل شد.آن روزها عربدة طرفداری
رادیو جمکران از «مردم مسلمان سوریه» دقیقهای قطع نمیشد. البته این مسائل «دردسرساز» را رسانههای غرب
مطرح نخواهند کرد؛ در پروپاگاند ابلهپسند اینان، «حکومت زالممد
طرفدار دولت لائیک سوریه است و به طرفداری از ایندولت با تروریسم جنگیده» و حال نیز در این «نبرد» پیروز شده! خلاصه اینک
که گند داعش در آمده، همه، به
ویژه همآنان که از داعش حمایت میکردند، دم از پیروزی بر تروریسم میزنند! فراموش نکنیم که این جماعت طی جنگ دوم جهانی
نیز به همین شیوه متوسل شده بودند.
بله، زمانیکه مسلم شد آلمان نازی نمیتواند بر ارتش
سرخ پیروز شود، حامیان اصلی دستگاه هیتلر
ـ آنگلوساکسونها ـ صورتک مخالف فاشیسم
بر چهرة کریه خود زدند و در سنگر برنده لنگر انداختند. اینچنین بود که علاوه بر حامیان اصلی پوپولیسم
در اروپا ـ آمریکا و انگلستان ـ فرانسه هم که با تشکیل دولت ویشی، رسماً با آلمان نازی همکاری نزدیک داشت، در
جایگاه فاتح جنگ دوم نشست! جریان از
اینقرار بودکه انگلستان ضمن حمایت زیرجلکی از دولت ویشی که در سرکوب جمهوریخواهان
اسپانیا نقشی اساسی ایفا میکرد، یک
«اوپوزیسیون» هم برای ویشی در لندن به راه انداخت تا میدان را از دست ندهد. البته
هفتة گذشته، تلویزیون دولتی فرانسه، پتة این «اوپوزیسیون» را حسابی بر آب انداخت و
از همکاری دستگاه ژنرال دوگل و جانشیناناش با ویشیستها، از جمله از نقش فرانسوا میتران ـ رئیس جمهور سوسیالیست ـ پرده برداشت. خلاصه زمانیکه نوابغ همه فن حریف جمکران از قماش
علیاکبر ولایتی قصة شیرین ژنرال دوگل «مستقل» را برای عوام نقل میکنند پکوپوزشان
بسیار «مفرح» است! ولی مفرحتر آنکه بوقهای
آتلانتیسم عبور جنگندههای روسیه از آسمان ترکیه را نیز به سکوت برگزار کردهاند!
در تاریخ 20
نوامبر سالجاری بشار اسد با همراهی جنگندههای روسیه از پایگاه «حمیم» به سوچی رفت. این
خبر در اکثر رسانههای غرب در هیاهوی «پیروزی بر داعش» گم شد! چرا که با عبور جنگندههای روسیه از آسمان
ترکیه، دستیابی انحصاری نیروی هوائی ارتش ناتو بر
آسمان اینکشور پایان یافت، و این است شکست
واقعی «داعش!»
آذرگان
خجسته باد!
<< بازگشت