گوبلزالممد!
در پی تحولات ناشی از برگزاری رفراندومهای
استقلال در اقلیم کردستان و کاتالونیا، رویاهای دولت برکسیتی مادر ترزا ـ بازگشت
به عظمت گذشته، از طریق بسیج ترک و عرب و
عجم بر علیه کردها در منطقه، و کودتای
فرانکیستها در اسپانیا ـ نقش برآب شد!
اینچنین بود که یانکیها یک جایزة ساخاروف به کشتراز تقی رحمانی، کنیزالاسلام نرگس محمدی اعطا کردند و نخستوزیر
بریتانیا به ناچار از دکان جنگ افروزی و کودتا بیرون آمده، در
دکان حماقت و خشونت یا همان «افتخار به اخراج یهودیان اروپا» نشست!
میدانیم که مادر ترزا به توحش و تحجر
اسلام نیز ارادت فراوان دارند و در هر فرصتی تأکید میفرمایند که «اسلام، دین صلح و محبت» است! در
نتیجه منطقاً افتخار ایشان به پاکسازی قومی ـ اخراج یهودیان از اروپا ـ هیچ تعجبی نخواهد داشت! باری همزمان با بیانات آخوندی نخستوزیر
بریتانیا در مورد «بیانیة بالفور»، وزیر امورخارجة ایالات متحد نیز بالای منبر شتافته،
تأکید کردند که آمریکا از «تجددخواهان»
ایران حمایت خواهد کرد:
«[...] وزیر امور خارجه
آمریکا [...] ضمن تأکید بر اینکه تحریمهای کشورش علیه ایران "رفتارهای
شرورانه" جمهوری اسلامی را هدف گرفته گفت که "دعوای ما با مردم ایران نیست.
اختلافات ما با رژیم انقلابی [جمهوری
اسلامی] است."»
منبع: صدایآمریکا،
مورخ 25 اکتبر 2017
بله،
بدانید و آگاه باشید که حاکمیت
آمریکا با حکومت کودتائی و دست نشاندهاش در ایران «اختلافاتی» دارد! ولی نگران نباشید، این دعوا خوش عاقبت خواهد بود؛ مثل همیشه به بوسوکنار زالممد و عموسام در
بانکهای نیویورک منجر میشود. ولی
اینبار دلیل «اختلافات» کدخدا با کنیزمطبخیاش این است که کنیزک فرسوده شده و دیگر
قدرت سرکوب را از دست داده. در
نتیجه، میباید از اعماق چاهک «ام.آی. 6» و سازمان سیا
یک کنیزمطبخی «تازه نفس» و تشنة قدرت و انتقام استخراج کنند و او را به عنوان
«رهبر متجدد» به جان ملت ایران بیاندازند!
یادمان نرود که عبارت گنگ و مبهم «رهبر
متجدد» در تاریخ معاصر ایران، به کودتای سوم اسفند، سیاسی شدن پوشش زن ایرانی، و اتحاد با دستگاه آلمان نازی بر علیه
مسکو، و ... ارجاع میدهد. به طور خلاصه، اگر یانکی پس از عمری ور رفتن با شرعیات و ملا و
اسلامگرا در خاورمیانه به یکباره هوس «تجدد» در ایران کرده، هدفش تبدیل ملت ایران به سپر بلای آتلانتیسم در
برابر روسیه است! در این چشمانداز است که
لندن و واشنگتن جهت بازگشت به عظمت گذشته نیاز مبرم به «تجدد خواهان ایرانی» و
نئونازیهای جرمانی پیدا کردهاند!
حضرات در جرمانی موفق شدند پس از وارد
کردن نئونازیها به ارتش، این جماعت را
برای نخستین بار پس از پایان جنگ جهانی
دوم به بوندستاگ ـ معادل مجلس شورای ملی
ـ بفرستند و خلاصه تا حدودی «عظمت گذشته» را بازیابند! در
آمریکا هم که اوضاع بروفق مراد است؛ نقض کنوانسیون وین ـ تهاجم رسمی به اماکن دیپلماتیک روسیه که با «کیچن
دیپلماسی» جهادی اوباما آغاز شد ـ در دوران کازینونژاد نیز همچنان ادامه دارد؛ دانشگاهها به مکان زدوخورد فاشیستها و چپ
نمایان تبدیل شده؛ تخریب و جمعآوری مجسمهها و نمادهای گذشتة
تاریخی نیز در جریان است. اخیراً نوبت به تخریب مجسمة کریستف کلمب رسیده! خلاصه
بگوئیم در آستانة یکصدمین سالگرد «انقلاب اکتبر» یا همان کودتای بلشویکها، آمریکا
با سرعت نور به الگوی طویلة شیعیمسلکان دست نشاندهاش نزدیک میشود!
و اما در آستانة یکصدمین سالگرد کودتای بلشویکها، سایت رادیوفردا یک مطلب بسیار «علمی» به قلم
پروفسور مهرداد درویشپور در این مورد منتشر کرده! «استاد»
درویشپور میفرمایند، بلشویکها برای دمکراسی اهمیتی قائل نبودند و
«دولت شوراها»، تحت رهبری لنین، یک نظام «توتالیتر» را بنیانگزاری کرد:
«[...] بلشویکها ارج خاصی برای دمکراسی قائل نبوده و
هم ازاین رو بسیاری معتقدند "دولت شوراها" تحت رهبری لنین از همان آغاز
نطفه نظامی توتالیتر را بنیان نهاد که شوروی استالینیستی با کارنامه یکسره سیاه آن
در زمینه حقوق بشر و دمکراسی فرجام آن شد[...]»
منبع: رادیوفردا،
مورخ 24 اکتبر 2017
بله بسیاری «معتقدند» که دیکتاتوری کارگری در زمینة
دمکراسی و حقوق بشر کارنامة سیاهی داشته! حال
آنکه «واضحات» از «اعتقاد» بینیاز است؛
اتحاد شوروی سوسیالیستی یک دیکتاتوری بود و بس،
و مانند همة دیکتاتوریها در مسیر
«پوچسازی انسان از انسانیت» گامهای سرنوشتسازی برداشت، که نمونة آن را در «سگدل»، رمان
معروف میکائیل بولگاکوف به صراحت میتوان مشاهده کرد.
در این رمان میبینیم که پروژة جاهطلبانة پروفسور پرهئو
براژنسکی ـ بازگرداندن جوانی ـ از سگ ولگرد و دوستداشتنی خیابانهای مسکو چگونه
یک هیولای متجاوز و دروغگو و بیگانه با عواطف انسانی میسازد! پدیدهای که روی دو پا راه میرود، سخن میگوید، و در مورد همة مسائل اظهار نظر میکند، و
همواره در جایگاه «برتر و برحق» مینشیند و از خود تصویر «قربانی» ارائه میدهد! توگوئی
سگ سخنگو و به ویژه «انقلابی» مخلوق پرهئو براژنسکی، تمامی اصول پروپاگاند دستگاه گوبلز را بخوبی
میشناسد، هر چند در پوپولیسم و آدمخواری
به گرد پای حاکمیت آمریکا و کنیزمطبخی شیعیمسلکاش نمیرسد!
به عنوان نمونه راهبرد دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به مراتب از «استراتژی
شاریکوف» پیشرفتهتر است! چرا که سگ
سخنگوی رمان بولگاکوف، با توسل به دروغ فقط از شخص خود سلب مسئولیت میکند؛ دونالد
ترامپ با یک چرخش زبان خیلی کارها میکند.
کازینو نژاد، ضمن فاکتور گرفتن از
اسلامیت حکومت ملایان و سلب مسئولیت از آمریکا و متحداناش ـ انگلستان، فرانسه و آلمان ـ در
حمایت از کودتا برعلیه دولت شاپور بختیار و به قدرت رساندن تروریسم اسلام سیاسی در
ایران، کنیزمطبخی آمریکا را در جایگاه
حامی تروریسم مینشاند، سپس آمریکا را در
کنار قربانیان تروریسم اسلام سیاسی، از جمله نویسندة همین وبلاگ قرار میدهد! جالبتر اینکه، هواداران کودتای «هیزاکسلنسی» سایمون گس، یعنی شیفتگان راه میرحسین موسوی و بازگشت به
دوران نورانی آن «وحشی بیابانی» را نیز در همین مجموعة متناقض جاسازی مینماید:
«[...] ایالاتمتحده تنها
هدف کمپین درازمدت خونریز دیکتاتوری ایران نیست. رژیم به طور خشونتآمیزی شهروندان خود را سرکوب
میکند، دانشجویان غیرمسلح تظاهرات کننده را در جریان
جنبش سبز هدف گلوله قرار میدهد [...]»
منبع: صدای آمریکا،
مورخ 13 اکتبر سالجاری
بله، طفلک آمریکا!
یکصدسال حمایت از پوپولیسم و حماقتپروری و خشونت گلةوحش را در سراسر جهان
و به ویژه در ایران و آمریکای لاتین در پروندهاش دارد، امروز خودش قربانی «دیکتاتوری در ایران» شده! ترامپ فراموش کرده، آن روزهای «شیرین» را که جیمیکارتر و سالیوان
و شرکاء برای جنگ افروزی در افغانستان، روحالله خمینی خونخوار را با گاندی
مقایسه میکردند، و کشور فرانسه را به
منبر یک تروریست شناخته شده و حامی کودتای 28 مرداد تبدیل کرده بودند. آن روزها حتماً آمریکا بچهسال بود و نمیدانست
«اسلام سیاسی» معنائی جز تروریسم و فاشیسم ندارد؛ تازه فهمیده!
علیرغم ادعای مخالفت کاخ سفید
با کنیزمطبخیاش، حاکمیت آمریکا در همان روزهای نورانی «یخ« زده و نمیخواهد
بپذیرد که «دین مبین»، به ویژه در ویراست
فولکلور شیعیاش جز خشونت و توحش هیچ نیست!
ولی اشتباه نکنیم، ترامپ ملت ایران را ابله تصور کرده، گاوچرانها هنوز هم به امید همین اسلام نشستهاند! در غیراینصورت چه دلیلی داشت که یک آمریکائی
مسلمان، مسئول «اتاق ایران» در ایالات متحد بشود؛ مگر آدم قحط بود؟ یا چه دلیلی داشت که بیانیه نویس کاخ سفید، حکومت توحش اسلام را به حساب «ملت ایران» بگذارد، و
پدوفیلی و تعدد زوجات و سنگسار و قصاص و تفکیکجنسیتی، یعنی احکام قرونوسطائی این شریعت خردرچمن را در
بیانیهاش محکوم نکند؟! و از همه مهمتر
چه دلیلی داشت که سیاهیلشکر آتلانتیسم را که از کشورهای اروپای غربی به تهران هی شده
بود تا برای هواداری از میرحسین موسوی و آخوند کروبی در خیابانها عرعر کند، «دانشجویان تظاهرکننده» بخواند؟! از این گذشته آمریکا که به صورت مستقیم و
غیرمستقیم وسائل سانسور و سرکوب نظامی را در اختیار حکومت آخوند میگذارد، به چه
دلیل میخواهد در جایگاه وکیل مدافع «دانشجویان معترض» در کشور ایران بنشیند؟! اگر آمریکا با سرکوب ایرانیان توسط حکومت زالممد
مخالف است، چرا به این حکومت عصر حجر سلاح
و تجهیزات میفروشد؟! چرا به اوباش و
نانخورهای طرفدار حکومت اسلامی و تولههایشان در آمریکا میدان میدهد تا در این
سوراخ و آن سوراخ بلولند؟! مگر
بوقهای آتلانتیسم ادعا نمیکنند روسیه از حکومت جمکران حمایت میکند، چرا چماقداران و به ویژه چپنمایان جمکرانی را
که مخالفان سرسخت دمکراسی هستند، در اروپا و آمریکا جمع کرده و آبونان میدهند؟ خلاصه این «چراها» کم نیست! ولی در ارتباط با بیانات راهبردی و در واقع
«بیراهه بُردیهای» دونالد ترامپ در مورد ایران،
«چراها» بیشمار میشود! هر چند اهداف اصلی از این قماش بیانات روشنتر
از روز است؛ تهاجم به روند حقوقی، نشستن در جایگاه برتر و برحق، و ... و تحمیل دوقطبی کاذب دینی و بومی بر فضای
سیاسی ایران، اینهمه جهت گسترش دامنة حماقت و توحش!
دونالد ترامپ در بیانیة «بیراهه
بُردی» خود از طریق واژگون نمائی، آمریکا
را قربانی خشونت خادمان وفادارش جلوه میدهد، و با تهاجم به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا
بهتر بگوئیم «مدافعان حرم آتلانتیسم» در منطقه،
یک تکه استخوان دندانگیر و پرگوشت جهت
تغذیة کنیزمطبخی فرسودهاش پرتاب میکند،
باشد تا علاوه بر سنگر حماقت «انقلاب اسلامی»، با توسل به نام خلیجفارس، یک
سنگر مقدسات «بومی» هم بسازد و در آن حسن فوتبال را در کنار شاهالله بنشاند!
خلاصه بگوئیم بیانات «راهبردی»
رئیسجمهور آمریکا، در واقع ویراست
کازینوئی وقوقیههای حکومت زالممد است که تحت نظارت سازمان سیا تنظیم شده. پیام
اصلی پروپاگاند این بود که توافق هستهای 14 ژوئیه 2015 که قطعنامة شورای امنیت سازمان ملل حامی آن
است، مسئلهای است در حیطة اختیارات آمریکا!
ولی زهی خیال باطل! آمریکا در این
میانه یک عضو از شش طرف مورد مذاکره است،
«رئیس» نیست! با این وجود، از آنجا که خدمت به اهداف یانکی از جمله «تکالیف
الهی» شیعیمسلکان به شمار میرود، کنیزمطبخی
آمریکا هم به پیام مذکور، «پاسخ مطلوب» و
البته بسیار محتاطانه را داد! بله، علی خامنهای که در نفسکشطلبیهای قبلی میخواست
پاره کردن برجام را با آتش زدن آن پاسخ دهد، اینبار وافورش را غلاف کرد و «کوتاه» آمد! مقام
معظم 5 روز استخاره کردند و سرانجام به
«ریز ریز کردن برجام» رضایت دادند:
«اگر شما آن را پاره کنید، ما آن را ریز ریز خواهیم کرد»
منبع: بیبیسی، مورخ 18 اکتبر 2017
خلاصه اگر ترامپ برجام را پاره
کند، مقام معظم آن را آتش نمیزنند! به این
ترتیب، این امکان وجود خواهد داشت که تکه
پارهها را به هم بچسبانند و برجام را نجات دهند! باری یک روز پس از انتشار بیانات محتاطانة رهبر
جمکران، سردار باقری، رئیس ستاد نیروهای مسلح جمکران با پیام ویژة
خامنهای برای بشار اسد به دمشق رفت و به اسرائیل در مورد تجاوز به سوریه هشدار
داد:
«تجاوز به خاک و
آسمان سوریه پذیرفتنی نیست»
منبع: ایرنا، مورخ 28 مهرماه سالجاری
یادآور شویم حکومت ملایان تاکنون
تمامی تجاوزات اسرائیل به خاک سوریه را نادیده گرفته بود، و سردار
باقری در سفر «سرنوشتسازشان» به دمشق،
مسلماً به دلیل شهامت و شجاعت و صراحت ویژة مقامات حکومت اسلامی، از تجاوزات ارضی ترکیه و آمریکا و متحدانش به کشور سوریه هیچ حرفی نزدند! در ضمن
این اولین سفر ژنرال باقری به سوریه است. سفری که پس از نخستین سفر ژنرال «هولوسی آکار»، رئیس
ستاد ارتش ترکیه ـ ارتش تحت فرماندهی ناتو
ـ به تهران در تاریخ 4 اکتبر سالجاری صورت گرفت!
«جونم براتون بگه»، نظامیان
جمکران با ارتش ترکیه که به خاک سوریه تجاوز کرده، و به اینکشور تروریست اعزام میکند، همکاری نزدیک دارند، ولی همزمان ادعا میکنند، در
سوریه به مبارزه با تروریسم مشغولاند. اینک
نیز میخواهند با جیغوفریاد و اعتراضات «تند و تیز» به تجاوزات اسرائیل به خاک
سوریه با یک تیر چند نشان بزنند. هم سکوتشان در مورد تجاوزات نظامی ترکیه، آمریکا و متحدان اروپائیاش را به سوریه پنهان
دارند، و هم بار دیگر با عربدة «مرگ بر
اسرائیل»، از یک کشور دو میلیون نفری که تنها دمکراسی
منطقه است، یک خطر منطقهای بسازند و بازار فروش اسلحه را رونق دهند! ولی برای
ملایان خبرهای بدی آوردهایم؛ آن «دیگ جادوئی» را از سر بار برداشتهاند!
بیخود شکمتان را صابون نزنید.
چهار دهه است که نیروهای
نظامی حکومت جمکران، ظاهراً در چند مسیر
متفاوت حرکت میکنند، و در واقع هیچ
تقابلی با مسیر آمریکا و رعایای اروپائیاش در منطقه ندارند! تنها مشکل دستگاه ترامپ، و پیشینیاناش، و به طور کلی مشکل حاکمیت آمریکا این بوده و هست
که نمیتواند روابط پنهاناش را با این تشکل سرکوبگر و دست نشانده علنی کند. به همین دلیل نیز با جنجال و هیاهو، از قماش
آنچه اخیراً به عنوان «راهبرد واشنگتن در مورد ایران» ارائه شده، میخواهند واقعیت را واژگون سازند و از آمریکا تصویر
«مخالف حکومت ملا در ایران» ارائه دهند. ولی برخلاف باور عوام، «خواستن» به هیچ عنوان توانستن نیست!
<< بازگشت